سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر)

شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۵ برابر با ۱۸ مارس ۲۰۱۷

گذري بر سيستان و بلوچستان

«در پوشاك‌هاي سنگين و پسنديده راه مي‌روند، مي‌نشينند، لم مي‌دهند و نگاه مي‌كنند. من اين پوشش را خيلي دوست مي‌دارم. نجابت و اصالتي دارد. اين دستار آويخته بر سينه اين پيراهن بلند و اين تنبان خوش حالت كه به هنگام گام برداشتن اينچنين زيبا غلبيرك مي‌خورد و تاب بر مي‌دارد و اين چهره‌ها را من خيلي دوست ميدارم. اين پوست‌هاي تيره، عصاره آفتاب را و طعم خاك را و تهاجم باد و شوق به آب را در خود حل و هضم كرده‌اند. اين چهره‌ها از فراسوي تاريخ با انسان سخن مي‌گويند. اين سفري‌هاي راهور تاريخ، هنوز همچنان بر اطمينان و به آرامي گام برمي‌دارند. اينان پيروزمندان بر فقر و بي‌تابي هستند. بر ناخوشي‌ها، بر مرض‌ها، حقارت‌ها و عذاب‌ها غالب آمده‌اند، با چه ابزاري؟ با آرامش و بردباري و ژرف‌نگري ذاتي كه خود بازتابي بوده است از موقعيت مكاني و تاريخي‌شان. اينان، اين يعقوبان، رويگران سرگردان خيابان‌هاي امروزي، چنين اطميناني به انسان مي‌دهند كه قادرند با نان و پيازي روزگار بگذرانند. چقدر احساس آرامش مي‌كنم در ميان اين مردم.»

شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۵ برابر با ۱۸ مارس ۲۰۱۷

کوله‌گردی با مامان

معصومه اصغری

کوله‌گردی این روزها برنامه سفر جوان‌های زیادی در داخل و خارج از کشورمون شده و فضای امن و مهمون‌نواز شهرهای مختلف ایران به این نوع از سفر پروبال بیشتری می‌دهد. بسیاری از کوله‌گردها برنامه سفر را براساس مرام و معرفت و همراهی راننده‌ها و مردمان مسیر سفر می‌گذارند و در عمل بسیار بیشتر از آنچه فکر می‌کردند مورد استقبال قرار گرفته‌اند.

سه-شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ برابر با ۰۷ فوريه ۲۰۱۷

بسیاری از راهنمایان گردشگری می‌گویند

مردم، بزرگ‌ترین جاذبه‌ی گردشگری ایران

فاطمه علی‌اصغر

«اما حالا فکر می‌کنم که ایران کشور شگفت‌انگیزی است، چراکه مردمانش به شکل تحسین‌برانگیزی روح زندگی را در خود زنده نگه داشته‌اند، تاریخشان را در سینه حفظ کرده‌اند و آن را چون جوهره‌ی زندگی به جوانانشان می‌دهند.» تفکر آنها درباره‌ی زنان ایران هم بعد از این سفر عوض شده است. جان می‌گوید: «پیش از سفر به ایران فکر می‌کردم زنان ایرانی چگونه با حجاب کار می‌کنند اما وقتی به این کشور آمدم دیدم که زنان آن بسیار قدرتمند و توانا هستند.»

پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵ برابر با ۲۶ ژانويه ۲۰۱۷

فاجعه پلاسکو

هفته خونین تهران

پلاسکو، مردم و سرمایه‌داری فاجعه ـ محمد غزنویان

ترومای فاجعه و بیداری از خواب دگماتیسم ـ حسام سلامت
«تخلیه جمعیت»، وجه تاریک و فراموش‌شده مدیریت بحران ـ حامد گوهری‌پور

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی نیز از وقوع چند انفجار شدید در داخل ساختمان، لحظاتی پیش از فروریختن ساختمان خبر داده بود. وی در مصاحبه‌ای، عنوان کرد: «آتش نشانان در مراحل پایانی عملیات اطفای حریق بودند که ناگهان ساختمان تخریب شد». او چند انفجار شدید را سبب تخریب کامل ساختمان عنوان کرد. پس از این اظهارات، سخنگوی شرکت گاز گفت: «انفجار ساختمان پلاسکو بر اثر نشت گاز نبوده است. اصلا ساختمان پلاسکو به شبکه گاز متصل نبوده که گاز نشت کند». مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران نیز علت انفجارها را ناشی از شعله‌ور شدن انبار گازوییل در طبقات بالای ساختمان عنوان کرد و محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز مدعی شد انفجارها در طبقات ۱٠ و ۱۱ اتفاق افتاده است.

چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵ برابر با ۲۵ ژانويه ۲۰۱۷

اعضای شورای شهر می‌گویند که باید شهدای آتش‌نشان از شهید خدمت به شهید ایثارگر تبدیل شوند و شاید این سوال پیش بیاید که - کاسبان نه- تکلیف کارگران چه می‌شود؟ شاید در آن جمع، به جز کارگران ایرانی کارگران «افغانستانی» هم بوده باشند؛ کسی چه می‌داند؛ وقتی همه ساختمان‌های دیگر، کارگرانی این‌گونه دارند شاید آن‌جا هم وجود داشته. در شرایط موجود، هیچ کاری از دست یک شهروند عادی برنمی‌آید؛ تنها این‌که بنشیند در خانه و از دور، تصاویری بخار برخاسته از آوار به جا مانده از پلاسکو را ببیند و جرتقیلی زرد رنگ که مثل ماشین کوکی کمی درجا می‌زند.

دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ برابر با ۲۳ ژانويه ۲۰۱۷

پلاسکو،چرا ایستاده فروریخت!

آتش سوزي در ساختمان‌هاي بيش از ۱٠ طبقه به اين صورت است كه با وزني كه ايجاد شده و ضربه‌اي كه طبقه به طبقه تا انتها مي‌زند، باعث فروريختن ساختمان خواهد شد و زماني كه سقف‌ها روي هم فرو مي‌ريزد، فروريختن ساختمان حالت انفجاري پيدا مي‌كند، البته گفته شده كه مخازن گازوييل در برخي طبقات بوده كه سازمان نظام مهندسي بايد تحليل درستي در اين زمينه ارائه دهد.به طوركلي ضعف در سيستم مديريت شهري بيداد مي‌كند، ساختمان‌سازي يك صنعت محسوب مي‌شود، اما متاسفانه هنوز كشور به سمت ساختمان‌سازي حرفه‌اي گامي برنداشته است به طوري كه ايمني‌ و استانداردهاي لازم در زمان ساخت رعايت نمي‌شود.عمر ساختمان در بيشتر كشورهاي دنيا حدود ۱٠٠ سال است، اما در ايران ۳٠ ساله است و چنانچه هر يك سال به اين عمر ۳٠ ساله ساختمان‌هاي كشور افزوده شود، بيش از دو هزار ميليارد تومان به اقتصاد كشور كمك شده است.

شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵ برابر با ۲۱ ژانويه ۲۰۱۷

خانه ام آتش گرفته است

شمع های فروزان به یاد
آتش نشانان جان فشان

همیشه شما مقصرید،
حتی اگر نباشید!

شامگاه گذشته علیرغم ممانعت نیروهای لباس شخصی مردم در میدان ونک تهران در بزرگداشت آتش نشانها و قربانیان فاجعه آتش سوزی و انفجار پلاسکو تجمع کردند. این تجمع با خشونت و بی احترامی مامورین لباس شخصی و امنیتی روبرو شد. اما در مقابل انبوه جمعیت مردم ٬مجبور به تسلیم شده و عقب نشینی کردند. مردم در این تجمع به یاد آتش نشانها و قربانیان اقدام به روشن کردن شمع کردند. گفته می شود که مردم حاضر در این تجمع بیش از ۵٠٠ نفر بودند.

شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵ برابر با ۲۱ ژانويه ۲۰۱۷

زیر پوست خبر
فاجعه پلاسکو از چند نگاه

آتش به جان‌ها

نجات‌دهنده زير آوار

خون همکاران من بر گردن دولت، مالکان پلاسکو و وزارت کار است!

خشت‌هاي صبور پلاسكو سر از د‌‌وش اسكلت آهني قد‌‌يمي‌اش برد‌‌اشت و د‌‌ر مقابل چشم‌هاي حيرت زد‌‌ه مرد‌‌م يك شهر فروريخت. ساختمان ۱۵ طبقه با مغازه‌هاي د‌‌اخلش، عكسي كاغذي شد‌ كه آرام و سبك با فشار د‌‌ستي د‌‌رهم فشرد‌ و به زمين افتاد‌. انگار كسي پلاسكو را از چاپگري سه بعد‌‌ي بيرون بكشد‌ و مچاله‌اش كند‌ و بيند‌‌ازد‌ و برود‌. آد‌‌م‌ها خود‌‌شان را د‌‌ر آوار ساختمان فروريخته د‌‌يد‌‌ند‌‌، روزهاي‌شان را، خاطرات‌شان را، آنچه ماند‌ جان‌هايي بود‌ كه همراه با اشك و آه د‌‌فن شد‌. جان‌هايي كه بعد‌ از گذشت ساعت‌هاي طولاني بعد‌ از حاد‌‌ثه هنوز تعد‌‌اد‌‌شان معلوم نيست. آتش‌نشان‌ها، كسبه، كارگران خد‌‌ماتي و تاسيساتي و... آد‌‌م‌هايي كه زير آهن‌ها مفقود‌ شد‌‌ند‌.

جمعه ۱ بهمن ۱۳۹۵ برابر با ۲۰ ژانويه ۲۰۱۷

پیام های تسلیت کارگران و هنرمندان

تهران شهر بی دفاع

پیام تسلیت جمعی از معلمان، ایران به مناسبت شهادت شماری از آتش نشانان فداکار

متن پیام تسلیت غم‌انگیز دختران شین آبادی به آتش نشانان قهرمان

ما با انفجار یک بخاری نفتی سرکلاس سوختیم و چهار سال است لحظه به لحظه درد می‌کشیم. شما با انفجار قدیمی‌ترین ساختمان در تهران سوختید و زیرآوار ماندید. ما سوختیم، دم نزدیم و بزرگ شدیم، شما سوختید، دم نزدید و زیرآوار دفن شدید. کابوس چهار ساله ما همان کلاس درس است و کابوس خانواده‌های شما پلاسکو. ساختمانی که جایی می‌شود برای نبودنتان؛ که هر جمعه با فاتحه‌ای نبودنتان را اشک بریزیم. ما دختران شین‌آبادیم؛ که هنوز هم بعد از 4 سال برای ساریا و سیرا عزاداریم و با اشک‌هایمان روی خورشید را کم کرده‌ایم. ما همدرد شماییم و لحظه لحظه درد زیرآوار ماندنتان را اشک می‌ریزیم. اشک می‌ریزیم تا آتش پلاسکو خاموش شود و دل خانواده‌تان شاید آرام از لبخند ابدیتان.

پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ برابر با ۱۹ ژانويه ۲۰۱۷

زیر پوست خبر

ساختمان پلاسکو فروریخت

ساختمان پلاسکو دیگر وجود ندارد

ساختمان پلاسکو که ۵٠ سال پیش رفیع‌ترین و لوکس‌ترین ساختمان تهران بود در پی آتش‌سوزی فروریخت. در هرگوشه‌ی این ساختمان یک بوتیک و تولیدی و بنکداری پوشاک بود. هدف، حداکثر سود بود در حداقل فضا در شهر دود و دروغ. بدون نگاهی به آینده. بدون کوچک‌ترین پیش‌بینی برای اتفاقات. سوخت و فروریخت. این فروریزی پیش‌نمایشی است از یک فروریزی بزرگ‌تر و دردناک‌تر. و آتش سرمایه‌ی سوداگر و جهالت شهرسازان و سوداگران در این دیوانه‌خانه فروخواهد ریخت و همه را خواهد سوزاند.ـ ساختمان پلاسکو بر اثر آتش‌سوزی سوخته‌است و فرو ریخته‌است. من همین الان خبر‌هایش را خواندم. احساس نوعی از داغی زیر پوستم می‌کنم گویی خودم سوخته باشم. دو کودک زباله گرد ـ کودکِ کارـ در روزهای گذشته سوخته‌اند. خواستم دنبال کنم ببینم چند نفر مرده‌اند، آتش‌نشان بوده‌اند یا مردم عابر در محل یا کارکنان ساختمان

سه-شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۵ برابر با ۲۰ دسامبر ۲۰۱۶

روایت ایلنا از رقص فقر در روستاهای جنوب کرمان؛

اینجا آب طعمِ بدبختی و مرگ می‌دهد+عکس

گزارش و عکس از

شادی مکی

«ما خیلی بدبختیم، خانه‌مان همین کپره، جاده نداریم، سرویس بهداشتی هم نداریم، آب‌مون آلوده و سرده با همون آبی که حموم می‌کنیم؛ ظرف می‌شوریم و همون رو می‌خوریم بعد هم مریض می‌شیم، اما نمی‌تونیم دکتر بریم. راه دوره و جاده نداریم. خانه بهداشت دوره و باید پیاده تا راین قلعه بریم که به خانه بهداشت برسیم.»

جمعه ۱۹ آذر ۱۳۹۵ برابر با ۰۹ دسامبر ۲۰۱۶

گزارشی از یک روستای محروم در کرمان

«ماه‌هانگ» فراموش شده ای در کویر

صفا و دیگر بچه‌های مامانک و روستاهای اطراف باید مسافتی ۳٠ کیلومتری را بپیمایند تا در قلعه گنج ادامه تحصیل دهند. هزینه‌های رفت و آمد روزانه یا اقامت در خوابگاه شبانه روزی سبب شده بیشتر آنها عطای تحصیل در مقاطع بالاتر ابه لقایش ببخشند تا سرنوشتی مشابه پدر و مادرهاش انتظار صفا را بکشد.

جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵ برابر با ۲۵ نوامبر ۲۰۱۶

بیانیۀ شورای صنفی دانشجویاندانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران در حمایت از دانشجویان معترض خوابگاه چمران

«ما» می‌خواهیم زنده بمانیم!

شورای صنفی دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، ضمن حمایت قاطع از سه مطالبۀ محوری دانشجویان خوابگاه چمران (کاهش هزینه‌های خوابگاه و تقویت امکانات رفاهی، قوانین برابر با پسران دربارۀ ساعات رفت و آمد، و لغو حجاب اجباری در محیط خوابگاه)؛ اقدامات اخیر نیروهای حراست و امنیتی داخل و خارج دانشگاه در احضار و تهدید دانشجویان را محکوم کرده

چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۹۵ برابر با ۲۳ نوامبر ۲۰۱۶

وضعیت اقتصادی استان فارس
گزارش ایلنا ـ بخش اول

زنگ خطر بی‌آبی
به صدا در آمد

بحران حاشیه نشینی و فقر

یاسمن خالقیان

با دو دست چروکیده با قدرت پارچه‌ای را فشار می‌دهد، زیر لب آواز محلی می‌خواند، با یک روسری سبز موهای یکدست سفیدش را پوشانده ؛ می خواند و با فشار می سابد تا چرک از لباس کم شود، در کنارش یک گودال پر از آب گل آلود است، بیشتر می سابد و در آخر با همان لباس را آب می‌کشد. سن دقیقش را نمی‌داند؛ اما دقیق به خاطر می آورد که دوری از درمانگاه موجب مرگ دختر کوچکش شده است. اینبار در روستایی ایستاده‌ام در جنوب فارس.

سه-شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ برابر با ۱۵ نوامبر ۲۰۱۶

‏‎ ‏تجمعِ ۲۵ آبان ۹۵ به دعوتِ سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران‏

«نواخته شد»

۱- شرحِ ماوقعِ تجمعِ ۲۵ آبان ۹۵ در مخالفت با اصلاحیه قانونِ کار

۲- حداقل ها و حداکثرها

امروز مورخِ ۲۵ آبان ۹۵ پافشاری بر حداقل های زندگی کارگری، با شعارهایی که در بالا ذکر گردید را شاهد بودیم. حداقل هایی که باید بر آن پای فشرد، (و البته در آینده با اتحادی گسترده و عمیق تر)، تا بتوان به حداکثرها از قبیلِ افزایش دستمزد و غیره فکر کرد. وقتی شما یک پیرهن و یک شلوار دارید، و کسی می خواهد، شلوارِ شما را از پایتان بِکَنَد( بلا نسبتِ شما البته)، نمی توانید شلوارتان را نچسبید و به جایش بگویید که : « من کُت می خواهم»،

چهارشنبه ۷ مهر ۱۳۹۵ برابر با ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶

گزارش تجمع سکوت استان تهران

خواسته بازنشستگان معترض وزارت آموزش و پرورش مقابل مجلس چه بود؟

روز سه شنبه ۶ مهر۱۳۹۵ طی یک دعوت و فراخوان عمومی از بازنشستگان سراسر کشور جهت شرکت در تجمع سراسری سکوت ، دوستان و همراهان همیشه در صحنه به این دعوت لبیک گفته و باشکوه ترین لحظات تاریخ آموزش و پروش را رقم زدند و نشان دادند هنوز هم هر گاه اراده کنند می توانند حماسه بیافرینند .

سه-شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۵ برابر با ۱۹ آوريل ۲۰۱۶

گسترش اعتصاب بازاریان کردستان ایران

سردشت و مریوان نیز به اعتصاب بانه پیوستند

در ادامه اعتراض و اعتصاب بانه، مردم و ساکنین شهرهای مریوان و سردشت نیز اعتصاب کرده و اعلام کردند که همپای اعتصاب مردم در بانه در اعتراض به سیاست ها و فشارهایی که جمهوری اسلامی ایران به کاسبکاران و کولبران وارد می کند، اعتصاب کرده و خواهان تغییر سیاست های جمهوری اسلامی ایران در این رابطه شدند. بازاریان شهر بانە در اعتراض بە بستە شدن مرزها و مابر کولبری و… دست بە اعتصاب عمومی زدە اند، در ادامه این اعتصاب، ساکنین و کاسبکاران شهرهای مریوان و سردشت نیز اعتصاب کرده و شهر را به حالت تعطیلی درآورده اند.

جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ برابر با ۱۱ مارس ۲۰۱۶

گزارش مراسم بزرگداشت روز جهانی زن در کلن

جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ برابر با ۱۹ فوريه ۲۰۱۶

صدای النگو می‌آید

در کلاس سوم علوم انسانی شیفت بعدازظهر

نسرین ظهیری

اینجا همه‌چیز هست. همه‌ی چیزهایی که کلاس را تعریف می‌کنند: تخته‌سیاه پیر، گچ‌های لب‌پر، نیمکت‌های کهنسال و هوایی که بوی گرد و خاک می‌دهد. همه‌چیز هست اما اینجا داخل کلاس سوم علوم انسانی یک چیزهایی فرق غریبی دارند. هوای کلاس در آرامشی غریب است. آنها که می‌آیند آهسته گام برمی‌دارند، یواش روی نیمکت‌ها می‌نشینند و با طمأنینه نگاه می‌کنند. هیچ عجله‌ای در کار نیست هیچ آشفتگی‌ای توی هوا غلت نمی‌زند. دفتر و کتاب‌ها با آرامش غریبانه‌ای باز می‌شوند. نگاه‌ها در این کلاس می‌ایستد. هیچ نگاهی پای گریز یا خواهش گریز ندارد؛ برعکس دانش‌آموزانی که همین چند ساعت پیش این کلاس را ترک گفتند.

جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ برابر با ۱۹ فوريه ۲۰۱۶

محصلان اندوه

دیدار از حاشیه‌نشینان زاهدان

نرگس جودکی

می‌گوید هیچ راننده‌تاکسی‌ای حاضر نیست مسافری را به این منطقه بیاورد. شیرآباد شهره است به معتادان و شیشه و کریستال و زنانِ خیابانی و خماری و سیاه‌بختی و نداری‌ و هزار آسیب و زخم و مصیبت. خدمتکار مدرسه در را باز می‌کند. حیاط را جارو زده اما کار کلاس‌ها هنوز تمام نشده. توی راهرو یک بخاری بزرگ است که تنش از پارسال تا امروز داغ نشده. «خراب است، باید تعمیر شود.»

سه-شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۴ برابر با ۰۵ ژانويه ۲۰۱۶

ایلام ۲۷ سال پس از جنگ
(بخش پایانی)

سندی از محرومیت
مردم غرب ایران

گزارش و عکس: یاسمن خالقیان

«خبرنگار جوونی هستی؛ اما خوشحالیم که اینجایی، سالهای جنگ مردم این روستا‌ها زحمت زیادی کشیدن؛ اما خب وضعیت را که می‌بینی؛ انگار جنگ در این منطقه جاودانه ست، مراقب این دوربین باش؛ این دوربین سندیه برای درد این مردم، برای بدبختی، برای محرومیت، برای مردمی که هیچ ندارن.» زل زده‌ام به پیرمرد، شاید به همین خاطر است که زمزمه می‌کند:«گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من» وهمراه با او زمزمه می‌کنم:«آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.»