Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵ برابر با  ۲۵ ژانويه ۲۰۱۷
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵  برابر با ۲۵ ژانويه ۲۰۱۷
حرف‌های خاکستری

حرف‌های خاکستری

آساره کیانی

 

 آمار مفقودین ساختمان پلاسکوهم مثل کشته‌شده‌ها بسیار ضد و نقیض است؛ در میان حرف و حدیث‌های مبنی بر استفاده شرکت‌های بیمه از خرابی ساختمان‌ها و بازارگرمی آن‌ها برای بیمه‌کردن ساختمان‌های شبیه پلاسکو(که تعداشان کم نیست)، بحث سوءاستفاده از «مرگ» پیش می‌آید و این‌که برخی مسئولان شهری که ممکن است گرایش واقع‌بینانه‌تری به قضیه داشته باشند، می‌گویند که ممکن است در این میان، سوءاستفاده‌هایی هم صورت بگیرد وهر کسی در هرجا کشته شده یا مُرده برای پنهان‌کاری یا استفاده از مزایای احتمالی بگویند که بچه ما یا پدر یا برادر ما این‌جا بوده؛ (اگر این را در نظر بگیریم که هیچ کودک یا زنی زیر آوار نمانده است.)

مسئولانی که آن‌جا بوده‌اند، می‌گویند که حدود ساعت 9 و 30 دقیقه، به نظر رسید که آتش، خاموش شده و دود سفیدرنگی از ساختمان بلند شد؛ حتی برخی‌ها خیال‌شان راحت شد و به خانه‌هایشان رفتند و همان موقع، کسبه‌ای که به ماموران آتش‌نشانی و نیروهای انتظامی برای رفتن به داخل ساختمان التماس می‌کردند، راحت‌تر توانستند داخل شوند؛ پس زمانی‌که آتش دوباره جان می‌گیرد، عده‌ای سرهایشان در دخل‌های‌شان و تمام حواسشان به بیرون‌آوردن اسناد و مدارکی که همه زندگی‌شان بود.

ساختمان پلاسکوی خیابان جمهوری که فروریخت، چیزی که بیش از همه برای مردم شهر به ارمغان آورد، ضد و نقیض‌ها بود؛ آمارهای متفاوت، از تعداد آن‌ها که زیر آوار مانده بودند، شروع شد؛ شهردار چند ساعت بعد از حادثه گفت کسی نمُرده و حدود 20 نفر از همکاران آتش‌نشان من، زیر آوار گرفتار شده‌اند که می‌خواهیم درشان بیاوریم.

از همان‌موقع، آن‌ها که شاهدان عینی بودند و کاسبان پلاسکو، همچنین آتش‌نشان‌ها، هرکدام، چیز دیگری می‌گفتند. اما شبکه خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران همین‌طور خرابه‌هایی را با «فاصله» نشان می‌داد و هرازچندگاهی سخنگوی آتش‌نشانی را جلوی دوربین ‌می‌آورد و روند پیدا کردن اجساد به کندی پیش رفت تا این‌که روز سه‌شنبه، آمار شهدای آتش‌نشان از 30 به 16 رسید.

پلیس آگاهی تعداد مفقودشده‌ها را که اطرافیان‌شان به کلانتری مراجعه کرده بودند، انگشت‌شمار دانست و بعد هم روز سه‌شنبه روزنامه دولتی ایران در یک گزارش میدانی از زبان یک پاس‌بان کلانتری این تعداد را حدود 200 نفر اعلام کرد. اطلاعاتی که بنا بر اظهارنظرهای برخی کارشناسان شاید دور از انتظار هم نباشد؛ آن‌ها که جبهه رفته‌اند، می‌گویند در دمای 100 درجه، جسم، خاکستر می‌شود؛ شما انتظاردارید در دمای بالای 500 چیزی هم باقی بماند؟

این به معنای پودرشدن برخی پیکرهای باقی‌مانده زیر آوار است و این‌که شاید اصلا آواربردارها نتوانند تشخیص دهند که آن‌چه پیدا کرده‌اند، بخش‌هایی از جسم یک انسان است یا نه!

تعداد کشته‌شده‌ها مدام کم و زیاد می‌شود؛ تا اعلام آخرین اخبار، تنها 3 شهید آتش‌نشان و 4 شهروند از زیر آوار بیرون آمده‌اند و در حالی‌که هنوز جسد همان 16 نفر اعلام‌شده، پیدا نشده، قرار است روز پنجشنبه مراسم تشییع آن‌ها که پیداشده‌اند برگزار شود؛ این‌که چرا مسئولان صبر نمی‌کنند که همه آتش‌نشان‌ها پیدا شوند و یک مراسم تشییع جمعی و باشکوه برای آن‌ها - که حالا شهرداری تمامی بنرهایش را به افتخارشان رنگ‌کرده-، برگزار شود،این‌که چرا خبرنگارها را به ساختمان پلاسکو راه نمی‌دهند و تنها یک عده خاص وابسته به صدا و سیما می‌توانند به راحتی وارد پلاسکوی سوخته شوند، هم مشخص نشده است اما کاملا معلوم است، آن‌ها که «عزیزی» زیر آوار دارند، هنوز امیدوارند کسی آن زیر، زنده مانده باشد!

اعضای شورای شهر می‌گویند که باید شهدای آتش‌نشان از شهید خدمت به شهید ایثارگر تبدیل شوند و شاید این سوال پیش بیاید که - کاسبان نه- تکلیف کارگران چه می‌شود؟ شاید در آن جمع، به جز کارگران ایرانی کارگران «افغانستانی» هم بوده باشند؛ کسی چه می‌داند؛ وقتی همه ساختمان‌های دیگر، کارگرانی این‌گونه دارند شاید آن‌جا هم وجود داشته. در شرایط موجود، هیچ کاری از دست یک شهروند عادی برنمی‌آید؛ تنها این‌که بنشیند در خانه و از دور، تصاویری بخار برخاسته از آوار به جا مانده از پلاسکو را ببیند و جرتقیلی زرد رنگ که مثل ماشین کوکی کمی درجا می‌زند.

همدلی :

http://hamdelidaily.ir/?newsid=25890

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شرق ـ شماره ۲۷۸۶ -  چهارشنبه ۶ بهمن۱۳۹۵

   

آوار جان‌ها

گروه جامعه، معصومه اصغری

 

 شش روز گذشته است، اما دودی که از آتش روز پنجشنبه، ٣٠ دی ماه پلاسکو بلند شد، هنوز سر ایستادن ندارد. رد این دود را از چهار راه استانبول و محل ریختن آن برج بلند تا هر جایی که کامیون‌های حامل آوارش می‌روند، می‌شود گرفت. کامیون‌هایی با باری از دود و درد، از محل حادثه آوار را بار می‌زنند و می‌روند سمت جنوب شهر؛ جایی پایین‌تر از میدان اعدام تا در زمینی هفت‌هکتاری آنها را خالی کنند. برای یافتن این محل لازم نیست حتما کامیون‌ها را تعقیب کنی، از بوی سوختگی و رد دود از همه کوچه و خیابان‌های اطراف می‌شود آنجا را پیدا کرد. زمینی که برای دپوی آوار پلاسکو در نظر گرفته شده، جزء زمین‌های ذخیره شهری بوده و مدتی قبل به بانک شهر فروخته شد. شش روز است که ٢٠٠ کامیون، ٢٤‌ساعته و بدون توقف، به این زمین می‌آیند، بارشان را خالی می‌کنند و بلافاصله برمی‌گردند به محل آوار. ساکنان می‌گویند این زمین یکی از گودهای فقر و محرومیت و آسیب قبل از انقلاب بوده که در این سال‌ها، نه‌تنها سامان نیافته، بلکه همیشه برای ضایعات از آن استفاده شده است. اما این‌بار ضایعات بسیار ارزشمندی را آورده‌اند و به غیر از درهای ورودی، همه چهار طرف آن را بسته‌اند. نگهبان‌ها کسی را راه نمی‌دهند. کامیون‌ها که می‌رسند، مقابل در توقف می‌کنند تا کد و شماره و ساعت ورود و خروجشان را ثبت کنند؛ ساعت ١٠:١٤ صبح سه‌شنبه را نشان می‌دهد و یک کامیون سفیدرنگ همین لحظه رسیده و برای ورود منتظر است، پشت سرش هم چند کامیون دیگر از راه می‌رسند، قرمز، نارنجی و سبز. از گوشه پشت کامیون اول یک شلنگ قرمز آتش‌نشانی که بیشترش جویده‌جویده و پاره است دیده می‌شود. کامیون‌ها زمان زیادی ندارند و سریع وارد شده و بَعد خالی بیرون می‌زنند. کامیون بعدی که نزدیک‌تر می‌آید، پاچه گِلی یک شلوار قهوه‌ای رنگ از گوشه محل بارش بیرون افتاده و در هوای سرد زمستانی تهران بخاری از آن بلند می‌شود. مأمور تذکر می‌دهد جلوی در نایستم و با تندي برمی‌گردد؛ نمی‌توان بیشتر ماند. از آنجا به پشت‌بام یکی از خانه‌های مشرف به محل دپوی آوار پلاسکو می‌روم، از پشت دیوارها معلوم نبود آن تو چه صحنه‌ای دارد و تنها چیزی که از ورای دیوارها به چشم می‌آمد همان دود سفیدرنگ آشنای این روزها بود. به پشت‌بام که می‌رسم جلوی چشمم آنچه ظاهر می‌شود، بی‌شباهت به تصویر منطقه‌ای جنگ‌زده نیست، جایی که انگار خانه‌هایش زیر بمباران یا با زلزله‌ای مخوف ویران شده است. شش روز از سوختن و ریختن پلاسکو می‌گذرد، در این مدت ٨٠٠ کامیون ١٥‌ هزار تن محموله از بقایای آن برج بلند ویران‌شده را با خود به این محل آورده‌اند، اما لهیب آتشی که به جان پلاسکو افتاد و همه را حیران کرد، هنوز سر باز‌ایستادن ندارد. آنچه اینجا دیده می‌شود، بی‌شباهت به همان محل حادثه نیست؛ آتش‌نشانانی غمگین که میان آوار می‌گردند، بیل‌های مکانیکی که بی‌وقفه مشغول جا‌به‌جایی آوار هستند، کمی آن‌سوتر یک ماشین آتش‌نشانی قرمز‌رنگ، کنارش یک کامیون تانکردار سبزرنگ و یک آمبولانس سفید و دودی که مثل همیشه نقش ثابت همه صحنه‌های مرتبط با پلاسکو است. آوار هم که همان آوار است؛ تیرآهن و ستون‌های فلزی پیچ‌و‌تاب خورده در هم، خشت و آجر به‌جا‌مانده از برج ویران‌شده و تکه‌های رنگارنگ، اما خاک و گِل‌گرفته پارچه‌هایی که قرار بود لباس شب عید خیلی‌ها باشند، اما نشد. آوار پلاسکو اما فقط شامل فلز و خشت و آجر و پارچه نیست، این را از چهره غم‌گرفته آتش‌نشانانی که با دقت میان آوار می‌گردند هم می‌شود حدس زد؛ می‌گردند شاید میان این ١٥‌هزار تن آوار بتوانند ردی از یک دوست، یک همکار یا یک شهروند را پیدا کنند. ردی از آنهایی که جنگل جانشان را آتش پلاسکو، هفت روز پیش سوزاند و خاکستر کرد.  از همان روز اول که پلاسکو بر سر جمعی از آتش‌نشانان و کسبه و شهروندان فروریخت، هیچ مرجع رسمی تاکنون آمار دقیقی از تعداد افرادی که زیر آوار بودند و هستند نداده است. از همان ابتدا تأکید و اصرار بر جمع‌آوری و جابه‌جایی آوار از محل فعلی وجود داشت و دارد. مسئولانی که درباره آواربرداری مکرر صحبت می‌کردند، روز پنجم حادثه و درحالی‌که تنها شش پیکر از زیر آوارماندگان پیدا شده بود، از انجام ٥٠ درصد آواربرداری پلاسکو خبر می‌دادند.

 

پس از تشکیل ستاد مدیریت بحران، تصمیم گرفته شد آوار پلاسکو به محلی منتقل شود که دسترسی به آن آسان باشد و بتوان به صورتی دقیق‌تر برای یافتن باقی‌مانده پیکرهای زیر آوارماندگان و اموال کسبه بررسی‌های میدانی انجام داد؛ این را مسئولان اصلی مرتبط با موضوع اعلام کردند. به‌این‌ترتیب بود که کامیون‌ها برای آوار‌برداری آمدند. ١٥٠ کامیون که با نظارت نیروی انتظامی و همراهی مأموران انضباط شهری شهرداری تهران، به محل دپوی آوار پلاسکو می‌روند و برمی‌گردند. مسئولان شهری که برنامه‌ریزی کرده‌اند یک‌‍‌هفته‌ای پرونده پلاسکو را جمع کنند، با افزایش بیل‌های مکانیکی و افزایش تعداد کامیون‌ها در تلاش‌اند آوار را تا فردا پنجشنبه که تنها پیکرهای شهدای آتش‌نشان یافت‌شده، تشییع می‌شوند، ببندند. مجتبی یزدانی، معاون خدمات شهری شهرداری تهران روز دوشنبه اعلام کرد ٢٠٠ کمپرسی و هشت بیل مکانیکی در حال آواربرداری هستند و با حضور قاضی دادگستری و نیروی انتظامی در محل، تخلیه آوار انجام می‌شود و در مرحله بعد این آوار واکاوی و بازبینی می‌شود تا اموال مردم شناسایی شود. عابد ملکی، شهردار منطقه ١٢ شهرداری تهران که محل دپوی آوار در محدوده مدیریت اوست، در این رابطه در گفت‌وگویی با «شرق» می‌گوید: «تا ساعت ٧:٤٥ روز سه‌شنبه (پنجم بهمن) بیش از ٧٩٤ کامیون سرویس آوار داشته‌اند که شامل ٢٤٢ مورد کامیون‌های آهن‌آلات و ٥٥٢ سرویس نخاله بوده است. این آوار حاوی بسیاری از لوازم کسبه است و درعین‌حال، احتمال وجود بقایای پیکرهای زیر آوارمانده‌ها هم در آنها وجود دارد؛ به‌همین‌دلیل در زمان مشخص و با اعلام دستور از مقام قضائی، تیم‌های جست‌وجو روی این آوار کار خواهند کرد». او گفت: «به‌زودی سگ‌هایی که قابلیت تشخیص پیکرهای باقی‌مانده را دارند، روی دپوی آوار به کار گرفته می‌شوند». مشاهدات خبرنگار «شرق» حاکی از آن بود که آوار به شکلی تفکیکی در حال دپو در این محل است. آن‌طور که به نظر می‌رسد، آوارهایی که از پلاسکو می‌آید، براساس محل آواربرداری در نقطه‌ای مشخص از این محوطه تخلیه می‌شود. آوار قسمت شرقی یک ‌جا و آوار قسمت جنوبی یک جا و... . این کار با هدف جست‌وجو و بررسی دقیق‌تر و آسان‌تر بقایای آوار انجام می‌شود.  تعداد پیکرهای پیداشده در آوار پلاسکو، حتی با آماری که شهردار تهران تاکنون ارائه داده، مطابقت ندارد و آن‌طور که از شنیده‌های مختلف برمی‌آید، احتمال حضور تعداد بیشتری از کسبه، شهروندان و آتش‌نشانان در هنگام فروریختن پلاسکو وجود دارد؛ به‌همین‌دلیل احتمال می‌رود در میان این آوارها، بتوان بقایایی را از پیکر برخی از آنها پیدا کرد. پیکرهایی که یا به‌دلیل شدت جراحات متلاشی شده یا سوخته‌اند یا هر دو. اگر به شکلی تقریبی میزان آوار در هر کامیون را با تعداد کامیون‌هایی که آوار پلاسکو را به محل دپو منتقل کرده‌اند و میزان آوار موجود تخمین بزنیم، تاکنون بیش از ٦٠ درصد آواربرداری انجام شده و حدود ٤٠ درصد از آوار در محل حادثه باقی مانده است که در ادامه منتقل می‌شود. این عدد باید رقمی در حدود ١٤ تا ١٥‌هزار تن آوار باشد؛ آواری که در خود تکه‌های جان شهروندان این شهر را به همراه دارد. در روزهای اخیر، مسئولانی درباره این حادثه صحبت کرده‌اند و با تشریح شرایط فشاری که آوار و آتش‌سوزی بر پیکرها وارد کرده، گفته‌اند ممکن است پیکرها به دلیل حرارت چندصددرجه‌ای ناشی از سوختن پلاسکو، کاملا از بین رفته باشند؛ اما هرچه هست، این آوار، آوار جان‌های شریف تعداد زیادی از شهروندان است؛ جان‌هایی که با رفتنشان داغی بزرگ بر دل یک شهر و یک کشور نشست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شرق ـ شماره ۲۷۸۵ -  سه شنبه ۵ بهمن۱۳۹۵

   

«پلاسكو» هشداري براي فاجعه بزرگ‌تر

سیدمصطفی موسوی‌لاری

كارشناس ارشد طراحى شهرى

این روزها با کوچک‌ترین بحثی درخصوص حادثه دلخراش پلاسکو، دوستان ما را به سیاسی‌کاری و سوءاستفاده از حوادث متهم می‌كنند. این وظیفه‌ای است که نه‌تنها بنده که چندماهی است وارد عرصه رسانه شده‌ام، انجام مي‌دهم بلکه تمام کارشناسان حوزه شهری سال‌هاست که به آن می‌پردازند؛ چه متهم به سیاسی‌کاری شوند، چه خیرخواهی آنها مورد تمجید قرار گیرد.

اهمال‌ها و کاستی‌های مدیریت شهری در همین یکی، دو روز به‌کرات از سوی کارشناسان و صاحب‌نظران مورد نقد قرار گرفته است. در این یادداشت بنده سعی می‌کنم ضمن اشاره به این مسائل، راهکارهایی را که بتواند از تکرار این فجایع بکاهد جمع‌بندی و ارائه كنم.

اولین نکته‌ای که درخصوص این حادثه بیان شد، اطلاع مسئولان شهری از خطر ایمنی در ساختمان پلاسکو و تذکرات مکرر و توجه‌نکردن به آن بوده است. راه‌حل این مشکل، پلمب ساختمان و اجبار مالکین به تأمین استانداردهای ایمنی بیان ‌شده است. توجیه مدیران شهری نبود قانونی است که این اجازه را به آنها بدهد. برخی حقوق‌دان‌ها بیان کرده‌اند که قانون این اجازه را به شهرداری داده است، ولی ایشان از آن استفاده نکرده‌اند. به‌هرحال طبق اعلام رئیس کمیته ایمنی شورای اسلامی شهر تهران، حداقل سه‌هزار ساختمان دیگر از ایمنی برخوردار نبوده و در معرض این خطر قرار دارند. پس اولین اقدام شورای شهر و شهرداری تهران، اصلاح قوانین مربوط به ایمنی در تمامی ساختمان‌ها بوده و برخورد سریع و قاطع درخصوص چنین گزارش‌هایی ضروری به نظر می‌رسد؛ به‌طورمثال ساختمان آلومینیوم با ۱۲ طبقه و عمری در حدود ۵۰ سال و ساختمان مجتمع اسکان با ۲۳ طبقه و عمری در حدود ۴۰ سال می‌توانند اولین انتخاب‌های رفع خطر باشند.

نکته دوم که بسیار هم چالش‌برانگیز بود، نبود امکانات کافی برای اطفای حریق بوده است. اگرچه سخنگوی سازمان آتش‌نشانی تهران کمبود تجهیزات آتش‌نشانی را تکذیب كرده و مدعی است که تجهیزات آتش‌نشانی تهران جزء به‌روزترین‌ها در دنیاست، اما با توجه به اتفاقات روز پنجشنبه، افکار عمومی این ادعا را نمی‌پذیرد. خبرنگاران گزارش کردند که هنگام حضور مرتضی طلایی، عضو شورای شهر، یکی از آتش‌نشانان با فریاد به او گفته پول بدهید دستگاه بخریم و ایشان در توییت خود پس‌ از این بازدید این امر را تأیید کرده‌اند، اما آنچه مایه تعجب است آنکه ایشان به‌نوعی اختصاص‌ندادن بودجه به آتش‌نشانی را متوجه دولت کرده‌اند و در ادامه توییت خود نوشته‌اند؛ او راست می‌گفت، اما درد ما را نمی‌دانست و در پایان با هشتگ دولت- حرف توییت خود را خاتمه داده‌اند. این در حالی است که ‌هزاران میلیارد تومان در این سال‌ها صرف احداث پروژه‌هایی شده است که از نظر کارشناسی نه‌تنها ضرورتی نداشته‌اند، بلکه مشکلاتی را نیز به شهر تحمیل کرده و در درازمدت بیش از این تحمیل خواهند كرد؛ پروژه‌هایی نظیر پل طبقاتی صدر و... . آیا شهرداری و شورای شهر بودجه این پروژه‌ها را از دولت گرفته‌اند؟ طبق سخنان رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران، از ۱۴۰ میلیارد تومان اعتبار مصوب در سال گذشته درخصوص ارتقای تجهیزات آتش‌نشانی تنها ۲۵ میلیارد تومان آن به آتش‌نشانی پرداخت‌ شده است. حال راهکار دوم در جهت تکرارنشدن حوادث پلاسکو این است که شهرداری و شورای محترم شهرها نه‌تنها بودجه‌های مصوب آتش‌نشانی‌ها را به‌سرعت پرداخت كنند، بلکه تلاش کنند با افزایش این اعتبارات، استفاده از امکانات و ماشین‌ها و بالگردهای به‌روز دنیا را نیز در خدمت این زحمتکشان قرار دهند و در شرایط امروز کشور پس از برجام این امر مهم به‌هیچ‌وجه دشوار و دورازدسترس نخواهد بود.

مسئله سوم بُعد فرهنگی و اجتماعی ماجراست. ازدحام بی‌جهت مردم و اقدام به ورود به ساختمانِ درحال‌سوختن جدای از عادت جدید مردم ما در مستندسازی شخصی، یک بُعد ناآگاهی عمومی نیز دارد. این به این معنی است که اکثریت مردم اطلاع ندارند که در چنین وقایعی نباید به محل حادثه نزدیک شوند، چه برسد به اینکه وارد ساختمان و محل حادثه نیز بشوند. حتی عکاسان حرفه‌ای از این مسئله آگاهی نداشتند که آتش‌سوزی در طبقات بالای ساختمان، مخصوصا ساختمانی که سازه فلزی دارد می‌تواند موجب فروپاشی کل ساختمان شود و باوجود تذکر مأموران غیور آتش‌نشانی، این افراد به ساختمان وارد شدند و متأسفانه برخی از آنها زیر آوار مدفون شدند. با نگاهی به نقشه مناطق زلزله‌خیز جهان متوجه خواهید شد که ایران جزء نقاط زلزله‌خیز جهان است. از نظر ضوابط و استانداردها و مخصوصا نظارت بر ایمنی ساختمان هم هنوز در نقطه مطلوبی قرار نداریم، اما متأسفانه آموزش عمومی و مانورهای سراسری در کشور ما یا نیست یا بسیار ضعیف صورت می‌گیرد؛ به‌طورمثال در شهر سئول کره‌جنوبی سالی دومرتبه با آژیر سراسری برای همه مردم در هر حالتی و مشغول هر فعالیتی که باشند مانور برگزار می‌شود و تمام افراد، خودروها و... به مدت چنددقیقه از حرکت بازمی‌ایستند و به وظایف خود در مانور می‌پردازند. بی‌شک این‌گونه مانورها پشتوانه آموزشی بسیار قوی؛ چه از طریق رسانه‌ها و چه حضور در مدارس، دانشگاه‌ها، ادارات و... دارد. شهرداری، صداوسیما، دولت و دیگر دستگاه‌ها پس از تجربه این حادثه باید برنامه‌ای جدی درخصوص آموزش عمومی در زمان بحران پایه‌ریزی كنند. ضمن آنکه تا فراگیری این آموزش‌ها از سوی عموم جامعه، نیروهای نظامی و انتظامی آموزش‌دیده می‌توانند برای امدادرسانی آسان‌تر درخصوص رفع ازدحام و تخلیه مسیرها البته بدون خشونت کمک‌رسان باشند.

مواردی که ذکر شد، اهمّ درس‌هایی بود که می‌شد از حادثه دلخراش پلاسکو برای کاهش فجایع آتی گرفت و امیدوارم فراموش نکنیم که فاجعه ۳۰ دی سال ۱۳۹۵ تنها هشداری برای یک فاجعه عظیم‌تر است. باور كنید زلزله‌ای که در کمین تهران است در شرایط فعلی اگر رخ دهد، بیشترین قربانی انسانی از یک حادثه طبیعی را رقم خواهد زد و حتی از سونامی چند سال پیش شرق آسیا زیان‌بارتر خواهد بود.اکنون باید جدا از همه اختلاف‌نظرهای سیاسی دست ‌به ‌دست هم دهیم و تا حد ممکن از زیان‌های حوادث قریب‌الوقوع این‌چنینی بکاهیم و توصیه‌های کارشناسان و متخصصان را جدی بگیریم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سخنان تکان‌دهنده یک آتش‌نشان از روز حادثه

همدلی| روز گذشته و در ششمین روز از حادثه فروریختن ساختمان پلاسکو آواربرداری از این ساختمان فروریخته پلاسکو همچنان ادامه داشت. این روند در حالی وارد ششمین روز خود شد که گفته می‌شود ۲۵نفر در این حادثه زیر آوار مانده‌اند. براساس اعلام مسئولان هنوز امکان دسترسی به محبوس‌شدگان غیرممکن است.

در این حادثه تاکنون ۷ نفر جان خود را از دست داده‌اند که از این تعداد پیکر ۵ نفر از زیر آوار بیرون آمده و پیکر یک نفر دیگر نیز علی‌رغم آنکه پیدا شده، اما تا روز گذشته به دلیل جلوگیری از متلاشی‌شدن، هنوز از زیر آوار خارج نشده‌ بود.

گفته می‌شود از ۲۵نفری که زیر آوار مانده‌اند، ۱۶ نفر آتش‌نشان هستند که تاکنون پیکر ۲ نفر از این شهدا از زیر آوار بیرون آمده است. همچنین براساس اعلام سخنگوی اورژانس تهران این حادثه تاکنون ۲۰۲مصدوم داشته که ۴۶ نفر از آنها به بیمارستان اعزام شده‌اند.

عملیات آواربرداری در حالی به روز ششم رسیده بود که از زیر آوارهای دیوار شرقی همچنان آتش شعله‌‌ور است، ولی با این وجود نیروهای امداد و نجات با کمک بیل‌های مکانیکی مشغول عملیات بوده‌اند.

روز گذشته ایلنا خبرداد طبق شواهد عینی منطقه شرق ساختمان پلاسکو توسط آتش‌نشانان کاملاً تخلیه شده و آتش‌نشانان عملیات خود را متمرکز بر ضلع غربی کرده‌اند، ولی افزایش دود کار را برای آتش‌نشانان دشوار کرده است. به گفته سخنگوی آتش‌نشانی؛ تعدادی از تجهیزات آتش‌نشانان یافت شد و آتش‌نشانان باتوجه به حفره ایجاد شده در غرب ساختمان پلاسکو هنوز نتوانسته‌اند جسدی را کشف کنند.

سعید کمانی یکی‌ از آتش‌نشانان حاضر در روز حادثه ساختمان پلاسکو روز گذشته در گفت‌وگو با شبکه خبر درباره این حادثه گفت: خودروی بالابر ما؛ خودروی تخصصی است و در همه نقاط تهران اگر حادثه‌ای در ساختمان بلند اتفاق بیفتد؛ ما از ایستگاه‌مان که واقع در منطقه ۲۲ است، به آنجا اعزام می‌شویم.

او با اشاره به اینکه خاطره بدی از آتش‌سوزی دو سال پیش خیابان جمهوری در یاد همه همکاران ما است، گفت: در طول مسیر که با همکارم صحبت می‌کردیم و می‌گفتیم حادثه خاصی نیست و ان‌شا‌ءالله زود برطرف می‌شود، اما وقتی از مسافت خیلی دور دود سیاه را دیدیم؛ متوجه شدیم که حادثه بزرگی اتفاق افتاده‌است.

این آتش‌نشان به ازدحام بیش از حد مردم در محل حادثه اشاره کرد و افزود: بسیاری از مردم به گمان اینکه ایستگاه ما در نزدیکی محل حادثه بود و ما دیر اقدام کردیم به ما پرخاش می‌کردند و بسیار عصبانی بودند، اما ایستگاه ما بسیار از محل حادثه دور بود و به دلیل اینکه ماشین بالابر بسیار سنگین است؛ نمی‌تواند خیلی باسرعت حرکت کند.

کمانی با بیان اینکه در محل حادثه و در کنار خودروی بالابر ایستگاه یک آتش‌نشانی مستقر شد، تاکید کرد: مهم‌ترین نکته‌ای که در این حادثه وجود داشت ازدحام بیش از حد مردم بود. بسیاری از آن‌ها مشغول فیلمبرداری بودند و حتی از ماشین‌های ما بالا رفته بودند و فیلم و عکس سلفی می‌گرفتند و این کار را برای ما سخت‌تر می‌کرد چراکه هم این افراد مانع تردد ما می‌شدند و هم احساس می‌کردیم زیر ذره‌بین هزاران نفر هستیم.

او با اشاره به اینکه بعد از مستقر شدن در محل و شروع عملیات؛ آتش در ابتدا اطفا شد، خاطرنشان کرد: پس از مدتی که کارمان را شروع کردیم؛ آتش اطفا شد و دود سفیدی از ساختمان بیرون آمد که نشان از خاموش شدن حریق بود، اما صدای انفجارهای کوچکی از داخل ساختمان شنیده می‌شد. این آتش‌نشان تصریح کرد: متاسفانه پشت پنجره اکثر واحدهایی که در طبقات فوقانی قرار داشت؛ گاز پیک‌نیکی بود. مردم پس از اطفای حریق و بلند شدن دود به سمت پاساژ آمدند، درحالی‌که صدای همکاران ما شنیده می‌شد که به شدت از ورود آن‌ها جلوگیری می‌کردند، اما متاسفانه آن‌ها بدون توجه به اخطارها وارد ساختمان شدند. کمانی ادامه داد: در همین حین بود که صدای انفجار مهیبی از طبقات فوقانی شنیده شد تا جایی که موج انفجار ما را در کابین بالابر تکان داد و دوباره ساختمان آتش گرفت، اگرچه نیروی انتظامی سعی کرد مردم را از محوطه دور کند، اما متاسفانه بازهم مردم به داخل ساختمان آمدند. در همین حین بود که ریزش از دو طبقه فوقانی آغاز شد و به ما دستور تخلیه دادند، چراکه اولین مشاهدات ریزش دیده شده بود. او با بیان اینکه همکاران ما به دلیل ریزش در داخل ساختمان نمی‌توانستند از راهروها خارج شوند، گفت: یکسری از همکاران تا زمانی که راه‌‌پله‌ها باز بود از آنجا خارج شدند، اما قسمتی از ساختمان ریزش کرده بود و همکاران ما نمی‌توانستند از داخل بیرون بیایند، از همین‌رو به سمت پنجره‌ها آمده‌ بودند و متاسفانه یکی از بدترین و دلخراش‌ترین صحنه‌ها این بود که پنجره‌های طبقات ۱۷ و ۱۸ فنس‌کشی شده بود و همکارانم نمی‌توانستند از آنجا خارج شوند.

این آتش‌نشان افزود: سعی کردیم با بالابرها بچه‌ها را از ساختمان خارج کنیم، اما فنس‌ها مانع می‌شد، حتی یکی از همکاران ما با پارچه صورتی رنگی آویزان شده بود که توانستیم آن را توسط بالابرها نجات دهیم.

کمانی با بیان اینکه همکاران ما خطر را به جان خریدند و برای نجات دیگر همکاران تمام تلاش‌شان را کردند؛ گفت: بسیاری از همکاران را بیرون آوردیم، اما عده‌ای هم در داخل ماندند و وقتی دیگر متوجه شدند که نمی‌توانیم اقدامی برای‌شان انجام دهیم وسایل‌شان را به ما می‌دادند تا حداقل وسایل‌شان را حفظ کنند.

روز گذشته مسعود قادی‌پاشا (مدیرکل پزشک قانونی استان تهران) درباره احراز هویت پیکرهایی که به پزشکی قانونی تحویل داده شده؛ گفت: در این مدت ۱۵خانواده از آتش‌نشانان و ۴ خانواده از افراد عادی به ما مراجعه کرده‌اند و ما از آن‌ها نمونه DNA گرفتیم و آنها نیز فرم احراز هویت را تکمیل کرده‌اند.

او ادامه داد: تا امروز ۵ پیکر از زیر آوار خارج شده و به پزشک قانونی تحویل داده شده است و ما در حال احراز هویت این افراد هستیم و از آن‌ها نیز نمونه DNA گرفتیم تا با نمونه‌هایی که در اختیار داریم؛ مطابقت دهیم. مدیرکل پزشک قانونی افزود: احراز هویت این افراد هنوز قطعی نشده و ما در حال آزمایش‌های لازم هستیم.

به گزارش ایلنا، مجتبی عبداللهی (معاون شهردار تهران) در دومین نشست خبری حادثه پلاسکو اظهار داشت: پیکر شهدای آتش‌نشان روز پنجشنبه ساعت ۸ و نیم صبح از دانشگاه تهران به سمت خیابان حافظ و از آنجا به سمت بهشت‌زهرا(س) تشییع می‌شود.

وی با اشاره به اینکه این شهدا در قطعه شهدا دفن خواهند شد، افزود: روز شنبه ساعت ۱۰ تا ۱۲ بزرگداشتی برای شهدای آتش‌نشان در مجموعه شهید مطهری واقع در خیابان بهارستان برگزار می‌شود.مجتبی عبداللهی از رهبر انقلاب به این خاطر که شهدای آتش‌نشان را شهدای فی‌سبیل‌الله اعلام کرد، سپاسگزاری کرد.

عابد ملکی (شهردار منطقه ۱۲) نیز درباره آخرین تصمیمات اخذ شده برای کسبه پاساژ پلاسکو گفت: مکان‌های متفاوتی برای انتقال کسبه پلاسکو پیشنهاد شده است. هم شهرداری هم کسبه منطقه ۱۲ و هم مالک پاساژ پلاسکو برای انتقال کسبه به دنبال مکان مناسبی می‌گردند.وی افزود: بنیاد مستضعفان که مالک پاساژ پلاسکو است؛ ساختمان زنجیره‌ای قدس را برای این کسبه درنظرگرفته است.

همدلی: ۶ بهمن ۱۳۹۵  - 26 ربيع الثانی 1438 - 25 ژانویه 2017

http://hamdelidaily.ir/?newsid=25863

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

قانون- کد خبر: 21038 | تاریخ : ۱۳۹۵/۱۱/۵ - 22:15

توضیحاتی‌درباره کارگران‌افغان مفقود‌شده در پلاسکو

پلیس در مورد موضوع کارگران افغانستانی مفقود شده در زیر زمین پلاسکو توضیحاتی را ارائه کرد.

قانون- پلیس در مورد موضوع کارگران افغانستانی مفقود شده در زیر زمین پلاسکو توضیحاتی را ارائه کرد.

به گزارش قانون به نقل از میزان، در حالیکه عملیات آوار برداری از محل حادثه ریزش ساختمان پلاسکو تهران ادامه دارد،چندین تبعه افغانستانی که به عنوان نیروی خدماتی روزها در پاساژ مشغول کار بوده و شب ها از ساختمان مراقبت کرده و در طبقه های زیر همکف ساکن هستند، در این مدت مفقود شده و احتمالا این افراد جزو کشته های حادثه باشند.

برخی رسانه ها مدعی شدند افراد خانواده های کارگران به دلیل نداشتن مدارک اقامت از ارائه شکایت مفقود شدن واهمه دارند.

در همین رابطه سردار قادر کریمی جانشین رئیس پلیس تهران اعلام کرد: اگر اتباع بیگانه در محیط حضور داشتند، بدون شک تاکنون فردی از خانواده و یا دوستان آنها در محل حاضر و فقدانی عزیزانشان را اعلام می کردند. اما تاکنون کسی در این رابطه مراجعه ای نداشته است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©