Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲ برابر با  ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲  برابر با ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳

 

  در سوگ سمیرا سبزیان

 

یاشار جاوید

 

زندگی سراسر رنج و عذاب سمیرا سبزیان پیش از رسیدن به سی سالگی با طناب دار حکومت اسلامی، این زن ستیزترین حکومت جهان، در ۲۹ آذرماه در زندان قزل حصار کرج به پایان رسید. پایانی بس تراژیک و غمناک، آن هم بعد از تحمل ده سال حبس و رنج و مرارت های توصیف ناپذیر در زندان های خوفناک جهنم جمهوری اسلامی جنایتکار. او متهم بود که در دی ماه سال ۹۳، هنگامی که نوزده سال داشت اقدام به قتل همسر خود کرده است. سمیرا مادر دو کودک بود و خود قربانی کودک همسری و خشونت خانگی. در پانزده سالگی که می بایست هنوز پشت نیمکت کلاس درس باشد و با همکلاسی ها و همسن و سالانش شور و نشاط نوجوانی را تجربه کند به اجبار به عقد مردی در آورده بودند. و از همین جا فاجعه برای سمیرای نگون بخت آغاز شد و با قتل عمد حکومتی (اعدام) جنایتکارانه اش به تلخی تمام زندگی‌اش به پایان رسید. جنایتی که حکومت اسلامی به نام اجرای «عدالت» در حق سمیرا انجام داد. و جنایت بارتر اینکه طبق قوانین شرعی عصر شترچرانی تحت عنوان «قصاص»، خانواده مقتول را هم بعنوان «اولیای دم» که به اجرای حکم شنیع اعدام پافشاری می کردند در این جنایت غیرانسانی همدست خود ساخت. دردا و دریغا که اگر عدالتی در کار بود هرگز سرنوشت سمیرا و سمیراها به اینجا منجر نمی شد. سمیرا در‌ واقع نمادی از زنان مطرود و بی حقوق جامعه هست که قوانین مردسالار و ارتجاعی حاکم آن‌ها را در چنبره ی آهنین خود گرفتار کرده است. بی هیچ حق و حقوقی حتی در مورد حضانت فرزند و یا طلاق از زندگی مشترکی که جهنمی بیش نیست. و شرایط آنگاه دشوارتر از پیش می‌شود که حتی از سوی خود خانواده زن نیز هیچ حمایتی نمی‌شود و زن بی پناه رها می شود. شوربختی اینجاست که در جهنمی به وسعت ایران ِ تحت سیطره ی استبداد سیاه فقاهتی، سمیرا تنها قربانی نیست بلکه هزاران نفر در وضعیت هولناک سال‌ها قربانی آپارتاید جنسیتی، کودک همسری و خشونت خانگی مشابه قرار دارند. بر اساس آخرین گزارش «مرکز آمار ایران» که در اوایل آذرماه امسال منتشر شد از زمستان ۱۴۰۰ تا پایان پاییز ۱۴۰۱، دست‌کم ۲۷ هزار و ۴۴۸ دختر زیر ۱۵ سال در ایران ازدواج کرده‌اند. تردیدی نیست که متاسفانه تعدادی از این قربانیان فقر و خشونت، یا گرفتار زندان و قربانی ماشین آدم کشی حکومت کودک کش خواهند شد، یا به دردناک ترین شکلی دست به خودسوزی و خودکشی خواهند زد و یا به دست نرینه های خانواده به نام دفاع از «ناموس» به شکل فجیعی به قتل خواهند رسید. هنوز تصویر هولناک و تکاندهنده سر بریده ی مونا حیدری، قربانی کودک همسری و مادر یک کودک خردسال، که در بهمن‌ ۱۴۰۰ توسط نرینه اش به نام سجاد حیدری، که خندان در خیابان‌های اهواز می‌چرخاند از اذهان عمومی پاک نشده و هرگز هم پاک نخواهد شد. و طرفه آنکه حکم حکومت اسلامی برای سجاد حیدری متهم ردیف اول چنین شناعت فجیعی فقط تحمل هفت سال و نیم حبس تعزیری بود! به قول ویکتور هوگو، نویسنده شهیر فرانسوی، که در خطابه‌ای در نخستین مجمع قانون‌گذاری فرانسه برای تدوین قانون اساسی کشور در ژانویه ۱۸۵۰ ایراد کرد: «رنج فقر تنها رنج یک فقیر نیست، ویرانی اجتماع است. فقر بدترین دشمن نظم و قانون است. فقر نیز همانند جهل، شبی تاریک است که الزاماً می‌باید سپیده‌ای بامدادی در پی داشته باشد.»

سمیرا در دوره ای و در جائی (بنا بر جبر جفرافیائی) پا به عرصه ی هستی گذاشت که حکومت بیدادگری حاکم است که ماشین آدم کشی اش زندگی ها را درو می‌کند. حکومتی بشدت فاسد و جنایتکار که فقط با کشتن و ارعاب خود را زنده نگه داشته است. حکومتی که در کارنامه سیاهش جنایت های بی شماری ثبت است که هر یک ننگ تاریخ است. این حقیقت مسلم را هم باید تأکید کنم که مسئول مستقیم قتل عمد حکومتی سمیرا خود شخص سیدعلی خامنه ای در مقام رهبر نظام ولائی است و گماشتگان جنایتکارش درمرتبه بعدی قرار دارند. همان خلیفه مادام العمر حکومت اسلامی که فقط در کشتار کرونا خون ده‌ها هزار نفر از مردم ایران به گردن اوست. از این رو، شکوه و عظمت انقلاب ژینا با شعار درخشان «زن، زندگی، آزادی» در مقابله با چنین نظام ولائی خونریز را بیش از پیش می‌توان دریافت که در کجای تاریخ و جهان ایستاده ایم. جنبش و قیامی مترقی و پیشرو که همه ی عناصر لازمه برای حفظ شان و کرامت انسانی و برابر حقوقی را خواهان است و برای تحقق این اهداف والا از پای نایستاده است.

در پایان، برای اینکه به این سبعیت و شناعت گرفتن جان انسان‌ها توسط حکومت ها به هر دلیلی، در هر جا و در هر زمان، پایان دهیم باید لغو مجازات شنیع اعدام را به یک خواست و مطالبه عمومی تبدیل کنیم. برای تحقق چنین مطالبه ای همراه با جنبش دادخواهی باید با سخنان درخشان «ویکتور هوگو» همراه و همصدا شد و خستگی ناپذیر گفت و نوشت که «بنگرید، تأمل کنید و بیاندیشید! آیا گمان دارید درس عبرت است اعدام؟ به خاطر آنچه می آموزد؟ مگر چه می آموزید با این درس عبرت؟ این را که نباید کشت؟ نباید کشت را چگونه می آموزید؟ با کشتن؟ من در تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم مجازات مرگ تأمل کرده ام. چیست معنایش؟ هیچ، جز عملی نفرت انگیز و بیهوده؛ هیچ، جز خشونتی خونبار که اگر به دست فرد باشد جنایتش می‌گویند و دردا و دریغا اگر جامعه مرتکب شود، عدالت نام می گیرد! قانونگذار یا قاضی و یا هر کسی که هستید بدانید آنچه برای فرد جنایت است برای جامعه نیز جنایت خواهد بود.»

 

 

 

یاشار جاوید

شنبه ۲ دی ۱۴۰۲ برابر با  ۲۳ دسامبر ۲۰۲۳

 

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©