نگاهی به رویدادهای سیاسی هفته

اول ماه مه، خیابان در تسخیر کارگران و معلمان

دفاع از محیط زیست؛ دغدغه مردم، بی اعتنائی حاکمیت

سرکوب اعتراضات مردم سراوان گیلان

رسوائی بین المللی جمهوری اسلامی

آزادی بیان، زیر تیغ

جمهوری اسلامی در قعر جدول

ارژنگ بامشاد

اول ماه مه، خیابان در تسخیر کارگران و معلمان

اول ماه مه امسال، یازدهم اردیبهشت ماه، با فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران و سندیکاها و تشکل های مستقل کارگری، شکل و شمایل دیگری به خود گرفت. برای اولین بار تمامی شاخه های کلیدی نیروی کار، هم سرنوشتی طبقاتی خود را به نمایش گذاشتند. این اقدام با شکوه و هم بسته، نقطه عطف جدیدی در همبستگی طبقاتی به نمایش گذاشت. نقطه عطفی که حاکمیت استبدادی چپاولگران را هراسان ساخت.  نیروهای رنگارنگ سرکوب ، از وحشت اتحاد بخش های گوناگون جنبش کارگری، دست به کار شدند. در روز دهم و یازدهم اردیبهشت ماه شاهد هجوم نیروهای امنیتی به خانه های فعالان صنفی معلمان و کارگران بودیم. ده ها نفر از آنها را دستگیر کرده و به بهانه های مختلف روانه زندان کردند. انتظار نیروهای سرکوب آن بود که با این تهاجم سازمانیافته و تلاش برای هراس افکنی، جلو گردهم آئی اعتراضی در روز یک شبنه یازدهم اردیبهشت ماه گرفته شود. اما این تلاش سرکوبگرانه، نقش بر آب شد.  گردهم آئی های معلمان ، کارگران و بازنشستگان در بیش از ۵۰ شهر کشور با شکوه تمام  برگزار شد، علیرغم آنکه نیروهای امنیتی و لباس شخصی های رژیم در چندین شهر تلاش کردند جلو برگزاری مراسم را بگیرند و یا به دستگیری فعالان بپردازند، اما با مقاومت تظاهرکنندگان روبرو شدند. جدا از گردهم آئی های اعتراضی، حضور گسترده معلمان در کنار خانواده های بازداشت شده گان یا در جلو زندان ها و دادگاه ها در این روزها، نشانۀ تداوم مبارزه و همبستگی با همکاران و فعالان صنفی است.  این همبستگی های رو به گسترش، بلوغ جنبش اعتراضی را بیش از پیش به نمایش می گذارد. از سوی دیگر نیروهای سرکوبگر علاوه بر دستگیری فعالان صنفی، تلاش برای پرونده سازی های رذیلانه را نیز آغاز کرده اند. خبرگزاری فارس پیرامون این دستگیری ها با اتهام زنی می نویسد:«  گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، عده‌ای از عناصر معاند و نفوذی که در ادامه تحرکات و برنامه‌ریزی‌های قبلی در تلاش بودند در آستانه روز معلم مطالبات به‌حق معلمان را به حاشیه کشانده و اقداماتی در این خصوص انجام دهند با اشراف اطلاعاتی موجود، توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) بازداشت شدند. این افراد که با شبکه‌های ضد انقلاب مرتبط و از طریق بعضی از عناصر اپوزیسیون خارج از کشور مورد هدایت قرار می‌گرفتند، درصدد بودند تجمعات فرهنگیان به مناسبت روز معلم را به اغتشاش بکشانند. خبرنگار فارس، همچنین مطلع شد برخی از افراد بازداشت شده دارای سابقه امنیتی بوده و با سوء استفاده از عنوان تشکل‌های صنفی فرهنگیان که یک شورای غیر قانونی است، در تلاش بودند مطالبات به حق و صنفی فرهنگیان را که با پیگیری های معلمان و اهتمام دولت در زمینه اجرایی کردن قانون رتبه بندی در حال تحقق است به انحراف کشانده و مقاصد سیاسی و امنیتی سوء خود را اجرایی کنند».

این شیوه گزارش دهی، بیان پرونده سازی و زدن انگ وابستگی به تشکلی است که استقلال آن بیش از همیشه اثبات شده و فعالان صنفی مدام بر استقلال خود از احزاب و جریانات سیاسی تاکید کرده اند. اما ماموران امنیتی در تلاشند تا با این گونه تاکتیک های نخ نما، مانع رشد و گسترش جنبش مستقل و پویا و سراسری معلمان و کارگران کشور شوند و ناتوانی حکومت برای تحقق خواست های زحمتکشان را پرده پوشی کنند. اما زمان تاثیرگذاری این دروغ های رذیلانه به پایان رسیده است.

......................................................................

دفاع از محیط زیست؛ دغدغه مردم، بی اعتنائی حاکمیت

سرکوب اعتراضات مردم سراوان گیلان

 در خبرها آمده بود که «در بیستمین روز از شروع اعتراضات اهالی سراوان در استان گیلان، نیروهای امنیتی با خشونت به تحصن پایان دادند. این تهاجم نیروهای امنیتی با مقاومت مردمی روبرو شد. در ابتدا تظاهر کنندگان به ماموران انتظامی گل دادند اما در جریان تلاش نیروهای امنیتی و انتظامی برای بازکردن راه به سوی سایت زباله، این نیروها به مردم حمله کردند. مردم سراوان در دفاع از حفظ میحط زیست خود از مدت ها پیش دست به این اعتراض زده اند. معترضان راه عبور کامیون‌های حمل زباله به جنگل‌های اطراف محل زندگیشان را بسته بودند. سرکوب خشن تحصن معترضان در فاصله چند صد متری یک منطقه بزرگ از جنگل رخ داد که نزدیک به "یک میلیون تن" زباله آنجا انباشته شده است. در درگیری این روز تعدادی بازداشت شده‌اند. معترضان تلاش کرده بودند راه کامیون‌هایی را ببندند که روزانه "یک هزار تن زباله را از سراسر استان گیلان در سراوان تخلیه می‌کنند." روندی که در سال‌های اخیر ادامه داشته و براساس گزارش‌‌های رسانه‌های ایران باعث شده حدود ۱۶ هکتار از جنگل‌‌های منطقه پوشیده از زباله شود و در بعضی از مناطق ارتفاع زباله تا ۹۰ متر هم گزارش شده است. انباشت زباله باعث انتشار بوی بد در منطقه و همچنین نفوذ زباله یا شیرآبه زباله در آب‌های زیرزمینی شده است. روزانه ده‌ها هزار لیتر شیرآبه سمی وارد سفره‌های آب زیرزمینی می‌شود یا از طریق سیاهرود به تالاب انزلی می‌رسد. اهالی سراوان مدت هاست از بوی بد و بیماری های پوستی و عفونی به دلیل زندگی در فاصله کمتر از یک کیلومتری محل انباشت زباله‌ها شکایت داشتند».

اعتراضات مردمی به اقدامات رژیم در آلوده کردن محیط زیست و بی توجهی آشکار به ضرورت های زیست محیطی، نشان از رشد و گسترش آگاهی مردم از ضرورت دفاع از زیست بوم کشور دارد. کالائی کردن محیط زیست با سدسازی های بی رویه و غیرکارشناسی، جنگل خواری ها  و دستبرد به حریم رودخانه ها برای ویلاسازی های اشرافی و استفاده بی رویه از آب های زیرزمینی که باعث فرونشست زمین در پانصد منطقه و از جمله  اصفهان شده است، و در کنار آن گسترش نگران کننده ریزگردهای فلج کننده، همه و همه نشانه های رشد هولناک و فزاینده بحران زیست محیطی است که ناشی از سیاست های غیرکارشناسی و غارتگرانه حکومتیان است. واقعیت این است که در هیچ زمینه ای، چه در عرصه کشاورزی، چه درصنعت و حتی در دامداری و گسترش شهری، سیاست های رژیم مبتنی بر قانونمندی های زیست محیطی نیست. در چند هفته پیش شاهد جنگ بر سر پتروشیمی میانکاله بودیم و امروز شاهد بحران زباله در سراوان گیلان. از این نمونه ها می توان به صدها مورد اشاره کرد. در جهان مدرن برای بازیافت زباله ها و تفکیک آنها تجارب گرانبهائی شکل گرفته است. اما در جمهوری اسلامی بجای استفاده از این تجارب، به انبار کردن زباله ها، آنهم در جنگل ها و یا کنار رودخانه ها و در حاشیه شهرها مبادرت می ورزند که خود عامل آلودگی های بیشتر و افزایش خطر شیوع بیماری های عفونی و خطرناک خواهد بود. استبداد دینی حاکم به جای تشویق مردمی که دغدغه حفظ زیست بوم کشور را دارند، به سرکوب آنها مبادرت می ورزد. و این نشانۀ آن است که این حکومت، خود عامل اصلی تخریب زیست بوم ایران است. حاکمیت جمهوری اسلامی به تدریج ایران را برای زیست ایرانیان غیرقابل سکونت می کند. اکنون مردم بیش از گذشته به این نتیجه روشن می رسند که  نجات زیست بوم کشور با نجات مردم از شر جمهوری اسلامی گره خورده است.

...............................................

رسوائی بین المللی جمهوری اسلامی

دادستان‌های پرونده حمید نوری در استکهلم سوئد، متهم به دست داشتن در کشتار و اعدام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت در سال ۶۷، در ارائه نهایی کیفرخواست خود در جلسه ۸۸ ام دادگاه، تقاضای صدور حکم حبس ابد برای متهم کردند. دادستان بر این نظر است که  حمید نوری باید حتی پس از پایان جلسات دادگاه هم در بازداشت بماند زیرا آزاد شدن او خطرناک و مشکل آفرین خواهد بود. دادستان، «جنایت جنگی»، کشتار، شکنجه و زجر دادن روانی زندانیان را از جمله جرایم نوری دانست. دادستان اتهام‌های این مقام اسبق قضایی جمهوری اسلامی ایران را «جنایت علیه بشریت» و «قتل عمد» توصیف کرد. در این جلسه برای ارائه کیفرخواست نهایی حمید نوری، دادستان دادگاه گفت که تصویر واضحی از آنچه در محدوده زمانی مورد نظر در زندان گوهردشت اتفاق افتاده، به دست آورده‌اند. وی زندان گوهردشت کرج در آن زمان را «کارخانه کشتار» توصیف کرد. دادستان پس از قرائت دادخواست آخر خود در دادگاه حمید نوری، دادیار اسبق قوه قضاییه ایران، برای او تقاضای حبس ابد کرد. حمید نوری به دست داشتن در کشتار و اعدام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ متهم است.

تقاضای دادستان دادگاه حمید نوری، یک پیروزی بزرگ برای جنبش دادخواهی مردم ایران است. این اولین باری است که یک دادگاه در جهان به پرونده کشتار زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال ۱۳۶۷ رسیدگی می کند و پس از برگزاری ۸۸ جلسه و شنیدن شهادت ده ها تن از جان بدربردگان، این جنایت را مورد تائید قرار می دهد. همین اثبات جنایت، خشم مقامات جمهوری اسلامی را برانگیخته است. حادثه به قدری برای رژیم رسوائی آور است که وزارت خارجه سوئد در اقدامی بسیار استثنائی پس از اعلام اتهام از طرف دادستانی این کشور و علیرغم آنکه هنوز دادگاه حکم خود در این رابطه را صادر نکرده است، با انتشار یک اطلاعیه داغ، از تمامی شهروندان سوئدی خواست برای کارهای غیرضروری به ایران سفر نکنند. در این  توصیه وزارت امور خارجه سوئد پیرامون سفر به ایران آمده است:« با توجه به وضعیت امنیتی، وزارت امور خارجه هم اکنون توصیه می کند از سفرهای غیرضروری به ایران خودداری شود. این توصیه از امروز پنجشنبه 28 آوریل اعمال خواهد شد. دلیل آن این است که وضعیت امنیتی در کشور برای سوئدی ها و سایر اروپایی ها بدتر شده است».

هم زمان با این خبر، دو سازمان «حقوق بشر ایران» و سازمان «با هم علیه مجازات اعدام» در فرانسه، با انتشار گزارشی سالانه از دو برابر شدن اعدام‌ها در زمان ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی در ایران خبر دادند. این گزارش که پنج‌شنبه 28 آوریل منتشر شد، تصریح می‌کند که پس از پیروزی ابراهیم رئیسی در ماه ژوئن سال 2021، شمار اعدام‌ها در نیمه دوم سال، در مقایسه با نیمه اول ، دو برابر شده است. بر این اساس، تعداد اعدام‌ها در سال 2021، با افزایشی 25 درصدی نسبت به سال قبل خود، به دست‌کم 333 مورد رسیده است. بر اساس گزارش این دو سازمان حقوق بشری، مقامات دولتی در 83 درصد این اعدام‌ها، هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی انجام ندادند.

..................................

آزادی بیان، زیر تیغ

جمهوری اسلامی در قعر جدول

سازمان گزارشگران بدون مرز در گزارش سالانه خود به مناسبت «روز جهانی آزادی رسانه ها» با انتشار گزارشی از وضعیت رسانه ها در۱۸۰ کشور جهان، نشان داده است که جمهوری اسلامی ایران قبل از ارتیره و کره شمالی در رده  ۱۷۸ قرار دارد. این سازمان در گزارش خود در باره جمهوری اسلامی ایران آورده است: «سال ۲۰۲۱ سال سخت دیگری برای آزادی مطبوعات در ایران بود. ابراهیم رئیسی و غلامحسین محسنی اژه‌ای، دو رهبر اصلی متهم به سوءاستفاده و جنایات ۳۰ ساله علیه روزنامه‌نگاران، به ترتیب رئیس‌جمهوری و رئیس قوه‌قضائیه ایران شدند. نتیجه این تغییرات، افزایش دستگیری‌ها و محکومیت‌های خودسرانه و زندانی‌شدن روزنامه‌نگاران و محرومیت آنها از مراقبت‌های پزشکی بوده است».

واقعیت این است که مردم ایران سانسور شدید در همه عرصه ها را با پوست  و گوشت خود تجربه کرده اند و تجربه می کنند. جمهوری اسلامی به عنوان دولتی استبدادی، غارتگر  و متشکل از باندهای مافیایی، هیچگاه نمی تواند در زیر آفتاب شفافیت توسط رسانه ها به حکومت خود ادامه دهد. آنها برای آنکه مردم از ماهیت خبیث شان مطلع نشوند، به دنیای تاریکی ها نیاز دارند. در حکومت اسلامی نه تنها رسانه ها نمی توانند آزاد باشند، بلکه روزنامه نگاران مستقل، یا در زندانند، یا مجبور به مهاجرت می شوند و یا باید خانه نشین گردند. حتی آزادی اطلاع رسانی در شبکه های اجتماعی هم خاری در چشم پیشگامان داعش است که در مجلس شورای اسلامی شان مدام از تصویب طرح صیانت  سخن می گویند.

ماهیت جمهوری اسلامی که بر جزم اندیشی و تاریک اندیشی استوار است با آزادی اندیشه و بیان و آزادی رسانه در مبانیت کامل قرار دارد. اما خوشبختانه حضور گسترده مردم در شبکه های اجتماعی و اطلاع رسانی وسیع شان، تاکنون توانسته است دیوار بلند سانسور را در هم بشکند و رسوائی های چندش آور رهبران دورو و متقلب و چپاولگر حکومت را این جا و آن جا در جلو چشمان همگان بگذارد آنها را رسوا سازد.

............................................................................

چهارشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ برابر با  ۰۴ می ۲۰۲۲