Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۷ برابر با  ۰۷ ژانويه ۲۰۱۹
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۷  برابر با ۰۷ ژانويه ۲۰۱۹
هژیر پلاسچی

دست خر از مبارزات کارگران هفت‌تپه و فولاد کوتاه!

 

هژیر پلاسچی

 

اول: تنها چند روز پیش از برگزاری مجمع عمومی جعلی و و دولت‌فرموده برای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه رضا رخشان، عضو اخراجی سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه، در حالی که داشت آخرین برگه‌های پرونده‌سازی امنیتی برای رضا شهابی و اعضای سندیکای شرکت واحد را رو می‌کرد و بار و بندیلش را می‌بست تا برای حضور به عنوان «ناظر» در انتخابات مجمع عمومی جعلی روانه‌ی تهران شود، وعده داد که بعد از شرکت واحد نوبت به هفت‌تپه خواهد رسید. این وعده البته با چند هفته تاخیر عملی شد، تاخیری که از اوج‌گیری مبارزات کارگران نیشکر هفت‌تپه ناشی شده بود ولی سرانجام عملی شد. اعضای مجمع نمایندگان شورای کارگران هفت‌تپه دسته‌جمعی بازداشت شدند و چند روز بعد اشقیا سراغ علی نجاتی، عضو هیات‌مدیره‌ی سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه رفتند تا چنان که رخشان گفته بود نوبت به هفت‌تپه رسیده باشد. رخشان که در تمام روزهای مبارزات کارگران هفت‌تپه و تجمع‌ها و تظاهرات آنها سکوت کرده بود و نشانی از او پیدا نمی‌شد، به فاصله‌ی کوتاهی از بازداشت نمایندگان کارگری و در حالی که آنها تحت فشار و شکنجه بودند، به میدان آمد و با سرعتِ روزی چند استاتوس تلاش کرد تمام «دست‌های پنهان» پشت اعتراضات هفت‌تپه را افشا کند و بعدتر آنقدر ادامه داد و در کلاف تناقضات سناریوی سیاه امنیتی پیچ خورد و رسوا شد که کل پروژه‌ی «نوبت هفت‌تپه» را به تنهایی و از روی بلاهت نابود کرد. پروژه‌یی که در آن بنا بود برخی از اعضای آزادشده‌ی مجمع نمایندگان در آمیزه‌ی از تهدید و ارعاب و توهم در انتخابات شورای اسلامی کار شرکت کنند و بسوزند و بعد لابد رضا رخشان و یار غارش فریدون نیکوفرد با اسب سفید از پشت گردنه‌های صعب بیرون بیایند و سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه را به عنوان «نهاد مستقل کارگری» در دست بگیرند، سندیکایی که همین حالا و همین لحظه عضو دلاور هیات‌مدیره‌ی آن در شرایط نامعلومی در بازداشت به سر می‌برد و اخبار متعددی از وضعیت وخیم جسمی او منتشر شده است.

 

دوم: سرکوب کارگران هفت‌تپه و فولاد اهواز موجب خشنودی و سرمستی اصلاح‌طلبان هم شده است. آنها که در روزهای خروش کارگران هفت‌تپه و فولاد خفقان مرگ گرفته بودند حالا به میدان آمده‌اند تا با سیاست‌زدایی از نامه‌ی سرگشاده‌ی اسماعیل بخشی به وزیر اطلاعات او را به ابژه‌ی قربانی تبدیل کنند و خودشان را در مقام آن نیرویی بنشانند که مسئولیت استیفای حقوق «ستمدیده» را بر عهده دارد. از معاون رییس‌جمهور و نمایندگان اعتدالی مجلس تا شخصیت‌های اصلاح‌طلب و تشکل‌های دانشجویی وابسته به آنان ردیف شده‌اند تا با پیگیری موضوع شکنجه ربطی به مبارزات کارگران هفت‌تپه و فولاد پیدا کنند و آبرویی برای خودشان بخرند. پاسخ همه‌ی آنها را اما در نامه‌ی جمعی از کارگران نیشکر هفت‌تپه خواندیم: «ما نمی‌دانیم شما به کدام یک از جناح‌های حکومتی تعلق خاطر دارید و آیا دعوت برای میزبانی مناظره‌ی اسماعیل بخشی و وزیر اطلاعات از نظر شما مثلا تبلیغی برای این است که گویا دولت روحانی دولتی پاسخگو است؟ مثلا می‌خواهید علیه رقبای دولت روحانی اقدامی کرده باشید؟ فرقی ندارد، چه موافق جناح روحانی باشید یا موافق جناح یا جناح‌های دیگر، خوب است به این واقعیت دقت کنید که تمامی این جناح‌ها در گسترش فقر و خصوصی‌سازی و فلاکت و سرکوب، همراه و یکدست هستند و همگی در خدمت مناسبات استثمارگرانه‌ی سرمایه‌داری هستند.» معنای روشن و دقیق و صریح این خطوط این است: دست خر از مبارزات کارگران هفت‌تپه و فولاد کوتاه!

 

سوم: سرکوب کارگران هفت‌تپه و فولاد دسته‌ی دیگری را هم خشنود کرده است. فرشگردی‌ها و ابواب جمعی آنان که در روزهای اوج‌گیری مبارزات کارگران هفت‌تپه و فولاد از فرط استیصال هم‌زمان با برگزاری تور بزرگ رسانه‌گردی برای شاهزاده‌ی بی‌تاج و تخت پهلوی، برای اسماعیل بخشی صفحه جعل می‌کردند و با میکروسکوپ لابه‌لای تصاویر مخابره‌شده از هفت‌تپه و فولاد را می‌گشتند تا شعاری در مورد غزه و لبنان پیدا کنند و حول آن کمپین رسانه‌یی راه بیندازد که «بفرما! کارگران هفت‌تپه و فولاد هم می‌خواهند ایران را پس بگیرند» و روشن است تنها راه «پس گرفتن ایران» از خشتک فیروزه‌یی شاهزاده می‌گذرد، حالا و در نتیجه‌ی زحمات «برادران گمنام امام زمان» بر سر مشاغل شریف قبلی خودشان بازگشته‌اند، مشغول پااندازی برای آمریکا و اسراییل و عربستان سعودی شده‌اند و در نامه‌یی به ترامپ خواسته‌اند پول‌های مردم ایران را از دزدهای حاکم بگیرد و به دزدهای منتظرالحکومه تحویل دهد تا لابد با آن میلیاردها کراوات فیروزه‌یی بخرند و با هم در میدان‌های میلیونی حاضر شوند.

 

چهارم: چپ‌های محور مقاومتیِ آشکار و نهان هم حالا حتمن خیالشان آسوده‌تر از گذشته است. آنها که تنها با طرح شدن ایده‌ی «اداره‌ی شورایی» چنان به دست و پا افتادند که تئوریسین‌های داخل کشورشان سفرهای استانی آغاز کردند و هزاران جزوه در نفی ایده‌ی شوراها تکثیر کردند و پشت سر هم از توپخانه‌ی مجله‌ی هفته به روی ایده‌ی شوراها آتش گشودند حالا حتمن باید نفسی به آسودگی بکشند که حاملان ایده‌ی شوراها را به ضرب درفش و تازیانه از خیابان جمع کرده‌اند. اینها البته با هم پیوند خورده‌اند. بیهوده نیست که در مجله‌ی هفته، همان سایت مدافع پوتین و بشار اسد که به ارگان اینان تبدیل شده است هم ترهات رضا رخشان را می‌توان خواند و هم مقالات درخشان دانشمندان کبیر پرولتاریا را در نفی ایده‌ی اداره‌ی شورایی.

 

پنجم: حاصل این دوره از مبارزات طبقه‌ی کارگر در هفت‌تپه و فولاد دست‌کم این بود که دشمنان ایده‌ی اداره‌ی شورایی از همین حالا صفوف خودشان را آشکار کرده‌اند. با این وجود خبر بد برای تمام آنها که در سطور پیشین نامشان به میان آمد این‌که ایده‌ی اداره‌ی شورایی مانند تیری که از چله‌ی کمان رها شود، پرواز کرده است. حتا اگر دست یاریگر نهادهای سرکوب حکومتی تمام هفت‌تپه و فولاد را یک‌جا، به همراه کارگرانش از روی زمین محو کند، باز هم این ایده در سطح مبارزات طبقه‌ی کارگر، در میان معلمان و دانشجویان مطرح شده است، تکرار شده است و تکثیر خواهد شد. زحمتکشان از مبارزات خودشان و همدیگر می‌آموزند. نه فقط کارگران هفت‌تپه و فولاد، بلکه تمامی کارگران ایران اینک پاییزی پر از آزمون‌ها و تجربیات را پشت سر گذاشته‌اند. آنها که پایان اعتصاب هفت‌تپه و فولاد را به واسطه‌ی بازداشت‌های گسترده پایان ماجرا قلمداد می‌کنند، روی امکانات جمهوری اسلامی برای حل بحران‌های پیشِ رو زیادی حساب کرده‌اند، حتا بیشتر از خود جمهوری اسلامی. و البته که امروز و در آینده فراموش نخواهیم کرد «آلترناتیو ما شوراست »، تا کور شود هرآنکه نتواند دید.

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©