Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
سه-شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ برابر با  ۲۳ فوريه ۲۰۱۶
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :سه-شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴  برابر با ۲۳ فوريه ۲۰۱۶
بحران آب و وظایف پیش روی

بحران آب و وظایف پیش روی

 مازیار واحدی

 

شناخت بحران آب اولین قدم برای حرکت در جهت ارائه راه حل برای کاهش عوارض آن در کوتاه مدت، و از بین بردن آن در دراز مدت است. این بحران را حداقل در چهار زمینه می شود مورد بررسی قرار داد. طبیعت بحران آب، خشکسالی حاصل از بحران آب و عوارض آن، نقش بحران آب در واگرائی بین مردم استانهای همسایه، و بحران آب از منظر توسعه اقتصادی این زمینه ها هستند.

 

- اگرچه کارشناسان زیست محیطی بحران آب را ناشی از قهقهرای اقلیمی می دانند،  اما نقش عوامل انسانی را هم در گسترش آن بی تاثیر نمی دانند. در واقع عوامل تاثیرگذار بسیار متنوع هستند. بحرانی است مرکب و دارای ابعاد است. طبیعتی زودگذر ندارد، آمده است تا بماند. امر مهم این است که نگاه به این بحران نبایستی مصلحت گرانه باشد. مسئله آب در ایران جدید نیست. این مشکل در دوره شاه هم وجود داشته است. غیر از منطقه شمال، بقیه مناطق کشورمان، کم و زیاد با این مشکل مواجه بوده اند. ما کشور کم آبی هستیم - نقش عامل انسانی در مدیریت آب در نتیجه بسیار مهم است. برای مثال می توان به سیاست جمعیتی اشاره کرد که خصوصا در جمهوری اسلامی با توجه به منابع محدود آب بسیار فاجعه بار است. یا سیاست کشاورزی؛ کشاورزی در کشور ما کماکان براساس تکنولوژی و مدیریت عقب افتاده اداره می شود. هم چنین است سیاست توسعه شهری، شهرها به شکلی سرطانی رشد پیدا کرده اند. ساختمان سازی، از بین بردن فضاهای سبز، سیستم حمل و نقل شهری، حاشیه نشینی، اقتصاد راکد و دهها عامل دیگر که هم چون حلقه های زنجیر به هم متصل شده و در نهایت بحران آب و عوارض آن را تشدید می کنند. در جمهوری اسلامی سرمایه داری از نوع ماکیاولی حکومت دارد. آنها با عقب افتاده ترین شیوه های قرون وسطائی حکومت می کنند. هرکس و هر باندی بخشی را به سوی خود می کشد. به همین دلیل بحران آب تنها یک بحران زیست محیطی نیست، بلکه بحرانی سیاسی هم هست. بحران مرکب است.

 

- ما با خشکسالی مواجه هستیم. روش و ملزومات مقابله با خشکسالی را نداریم. ما با یک رشته عوارضی روبرو هستیم که اجتناب ناپذیر هستند. امروزه مشکل به آب شرب هم رسیده است. ما به عنوان مدافعان منافع طبقات پائین دست موظفیم این بحران را جدی بگیریم. طبقات پائین اولین کسانی هستند که عوارض این بحران گریبانشان را خواهد گرفت، امری که همین الان هم رخداده است. مهاجرت به دلیل خشکسالی گسترش خواهد یافت. همین الان تعدادی از ساکنین روستاهای سیستان به حاشیه نشینان استان خراسان مبدل شده اند. چون روز روشن است که برای حاکمان مهم نیست این بحران چه بلائی بر سر کارگران و کشاورزان و بطور کلی اقشار پائین دست می اورد. اما برای مدافعان محیط زیست و تشکلهای مستقل کارگری و مردمی بسیار مهم است که روی این امر کار کنند. تاثیرات بحران آب بر روی طبقه کارگر و کشاورزان را بایستی مورد تحقیق و بررسی قرار دهند. وجوه این تاثیرات کدامند؟ راه حل چیست؟ وضعیت کارگران کشاورزی چگونه خواهد شد؟ برای یافتن پاسخ این سوالات و بسیار سوالات دیگر بایستی پیگیر باشیم.

 

- از این دو که بگذریم می رسیم به نقشی که بحران آب می تواند در واگرائی بین ملل ساکن مناطق مختلف جفرافیائی ایجاد کند. اینکه جنگ بر سر آب گسترش یابد احتمالش بالا خواهد رفت. جفرافیای خشکسالی با مرزهای استانی تداخل پیدا می کند. نابرابری در بهره برداری از منابع آب موجود می تواند به این امر دامن بزند. سیستم توزیع ناعادلانه آب واگرائی بین استانها و مناطق جغرافیای مختلف را ایجاد و شدت دهد. مخصوصا در کشورهای دیکتاتور زده ای مثل ما که تشکل یابی در آنها با بیشترین مقاومت از سوی حکومت مواجه می شود. هرچند کشور ما از قدیم با مشکل آب روبرو بوده است، و مادامی که مردم خود می توانسته اند در توزیع اب نقش ایفا کنند توانائی آن را هم داشتند که از بروز اختلافات جلوگیری کنند. اما اکنون با حاکمیتی روبرو هستند که اولا برای رسیدن به سود به هر شیوه ای دست می زند، و بی عدالتی در بین آنها صفتی بارز است و دوما این حکومت هیچ نوع دخالتگری از پائین را برنمی تابد.

- آخرین مورد رابطه بحران آب و توسعه اقتصادی است. اینکه چه میزان وضعیت آب در برنامه های اقتصادی رژیم مورد توجه قرار می گیرد بایستی مورد بررسی قرار گیرد. نمونه بارز آن ساخت و ساز بیرویه سدها است. نمونه دیگر صنایع آب بر، و یا کشت محصولات کشاورزی آب بر، و بسیار نمونه های دیگر از این دست. جهت حرکت بایستی در جهتی باشد که بحران آب در برنامه های توسعه وارد شود. دیر زمانی نبوده که قنوات در کشاورزی نقش بزرگی داشته بودند. چه بلائی بر سر آنها آمد؟ چه کسانی با صدور مجوز حفر چاههای عمیق این منابع دائمی آب را خشکاندند. حفر این چاهها چه نقشی در توسعه داشتند؟ اگر سیستم فئودالی متمرکز از قنوات حمایت می کردند و لایروبی آنها را در دستور کار خود داشتند، سیستم اقتصادی جدید چه چیزی را جایگزین این قناتها کرد؟ اینها نشان از این دارند که بافت زیست محیطی و اقلیمی در بافت های اقتصادی و اجتماعی تاثیرگذارند، بر فرهنگ تاثیر گذارند، در تکوین تاریخی تاثیر داشته اند. رابطه بحران آب و توسعه اقتصادی در سرمایه داری رابطه ای براساس توسعه پایدار نیست. سرمایه داری که جهان را به سوی نابودی رهنمون می کند این رابطه را براساس سود استوار می کند. بیجهت نبوده که  در پنج سال گذشته شکاف بین یک درصدیها و نود و نه درصدی های جهان گسترش یافته است.

 

امری که مسلم است این است که بدون دموکراسی و بدون آزادی های سیاسی نمی توان با بحران آب مقابله کرد. تا جمهوری اسلامی برقرار است نه از دموکراسی خبری خواهد بود و نه از آزادی های سیاسی. در پایان خوب است اشاره ای داشته باشیم به آن چیزهائی که جای آنها در اردوی مدافعان محیط زیست خالیست. اگر اکثریت مردم زحمتکش کشورمان اولین کسانی خواهند بود که از بحران آب لطمه خواهند دید، اگر باور داریم که دخالتگری فعال همین هاست که در نهایت راهی برای حل این بحران خواهد گشود، پس بایستی در این جهت بکوشیم که آنها تشکل های مستقل خود را داشته باشند. باید بکوشیم که برای شکل گیری و بقای آنها بهترین استفاده را از شبکه های اجتماعی موجود ببریم. باید بکوشیم به هر شکل ممکن این تشکل ها را بهم نزدیک و نزدیک تر کنیم. بایستی بکوشیم که این تشکلها را به تشکلهای اجتماعی، صنفی و سیاسی دیگر نزدیک کنیم، آنها را به جوانان و زنان، به کارگران و معلمان، به پرستاران و دانشجویان و بویژه به مردم بومی و محلات نزدیک کنیم. آتش زیر خاکستر نزد اینان است.

جمعه ۳۰ بهمن ۱۳۹۴ برابر با ۱۹ فوريه ۲۰۱۶

 

 

 

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©