نان،
مسکن، آزادی،
و حق مسلم
زندگی
بهروز
نظری
کمتر
کسی را میتوان
یافت که از "نه"
بزرگ مردم
ایران به ولی
فقیه شگفت زده
نباشد. همچنین
کمتر کسی را
میتوان یافت
که در خصلت
اعتراضی رای
مردم تردید
داشته باشد.
حتی
اصولگرایان
هم پذیرفته
اند که پیام
انتخابات اعتراض
به وضع موجود
بود. پیام
اعتراض را اما
نه فقط در
تعداد آرایی
که در مخالفت
با سیاستهای
ولی فقیه به
صندوق ریخته
شدند، بلکه در
اقدام ۱۵ میلیون
نفری که
انتخابات را
تحریم کردند
میتوان دید.
کمتر از ۳۰
درصد از
واجدین شرایط
به نامزدهای
اصولگرا رای
دادند. جلیلی،
تنها نامزدی
که از سیاست های
هستهای رژیم
دفاع کرد تنها
بیش از ۴
میلیون رای کسب
کرد. درصد آرا
جلیلی با
احتساب رای
کسانی که در
انتخابات
شرکت نکردند ۸
درصد خواهد
بود. بدون
تردید میتوان
گفت که این
رقم از تعداد
جیره و مواجب
بگیران
دستگاه ولایی
کمتر است. همین
واقعیت شگفتی
دیگر
انتخابات بود.
آنچه که
مناظره سوم
تلویزیونی
نشان داد، و
نتیجه انتخابات
تایید کرد،
شکاف عمیق در
میان
اصولگرایان
بود. فاصله
گیری ولایتی،
مشاور امور
بین الملل
خامنه ای، از
سیاستهای
خارجی رژیم
تنها اقدامی
برای کسب رای
و محبوبیت نبود.
نظرات ولایتی
در این باره
نشان داد که
آنچه که جلیلی
"جریان تردید"
خواند در هسته
اصلی دستگاه
حاکمه نفوذ
کرده است.
از
شگفتی های
دیگر
انتخابات این
بود که میزان
مهندسی و
دستکاری
دستگاه ولایی
در نتایج
انتخابات به
اندازه سال ۸۸
نبود. دلایل
این امر را
باید در کجا
جست؟ بعلاوه
چه عاملی باعث
شد که نتایج
بشکل قطره
چکانی و با
چنان تاخیری
اعلام شوند؟
بشکل عمومی میتوان
گفت که قضیه
از دو حالت
خارج نیست: یا
ولی فقیه چنان
تصوری از
موقعیت رژیم
دارد که فکر
میکند که
گردن گذاشتن
به رای
اعتراضی مردم
خطری برای
موقعیت او و دستگاه
حاکم ایجاد
نمیکند؛ و یا
برعکس موقعیت آن
چنان شکننده،
شکاف درونی
آن چنان عمیق
و خطر انفجار
تودهای و
تکرار خیزش
مردمی پس از
کودتای
انتخاباتی ۸۸
چنان واقعی و
ملموس است که
راهی جز عقب
نشینی و
نوشیدن جام
زهر برای او
وجود نداشت.
بعبارت دیگر
یا بیرون آمدن
نام روحانی از
صندوق رای
برای ولی
فقیه علی
السویه بود و
یا اینکه
روحانی به او
تحمیل شد. پاسخ
به این سوال
ساده است.
مردم ایران
انتخابات را
به رفراندمی
درباره سیاست
هستهای رژیم
تبدیل کردند،
رفراندمی که
او نمی خواست
شاهدش باشد و
به آن گردن
بگذارد.
بازنده اصلی
این رفراندم
علی خامنهای
بود. دقیقاً وخامت
اوضاع، فشار
از پایین و خطر
خیزشهای
تودهای بود
که به شکل
گیری ائتلاف
"جریان
تردید" در
دستگاه حاکمه
کمک کرد. حذف
رفسنجانی
هزینه سنگینی
بود که خامنهای
در تلاش برای
کنترل اوضاع
متحمل شد. اما
در عین حال همین
اقدام نه تنها
موقعیت مقام
رهبری را شکننده
تر کرد، بلکه
قدرت مانورهای
بعدی او را
محدود کرد و
دست او را
برای مداخلات
بعدی بست.
نمایش ضعیف
جلیلی نه تنها
شخص او و
خامنهای را
حتی بین طرفداران
ولی فقیه خیط
کرد، بلکه
امکان
"معجزه"
انتخاب او را
پودر کرد.
با
وجود اینکه
برخی از
رسانههای
رژیم، و از
جمله صدا و
سیما خبر داده
بودند که
نتیجه انتخاب
معلوم شده
،آمار مربوط
به انتخابات
با تأخیر
قابل توجّهی
اعلام شدند. همین
تأخیر بود که
موجب شد که
بسیاری زنگ
خطر تکرار
تجربه سال ۸۸
را بصدا
دربیاورند.
درز سریع اخبار
نتایج
انتخابات
بدون تردید
اذهان عمومی و
توجه رسانهها
را متمرکز تر
کرد. ساعتها
پیش از اعلام
نتایج
انتخابات
رفسنجانی از
انتخابات
جمهوری اسلامی
بعنوان
دمکراتیکترین
انتخابات نام
برده بود، و
خاتمی نیز در
بیانیهای که
صبح شنبه ۲۶
خرداد صادر
کرد پیشبینی
کرده بود که
"فردا روز
جدیدی است".
چنین بیانیههایی
صرفنظر از
ارزیابیها و
توافقهای
پشت صحنه بدون
تردید نقش
پیشگیرانهای
نیز ایفا
کردند. در این
میان نقش و
جایگاه سپاه
را نیز نباید
نادیده گرفت.
خامنهای پیش
از انتخابات
اعتراف کرده
بود که نظر سپاه
با نظر او یکی
نیست. اقدام
بی سابقه
سپاه در صدور
بیانیه تبریک
به روحانی و
اعلام آمادگی
آن برای
همکاری با
دولت جدید بخوبی
نشان داد که
"جریان
تردید" در
درون نیروهای
امنیتی نیز
بشدت نیرومند
است.
درست
همین شکاف در
بالایی ها
است که مردم
ایران
هشیارانه از
آن استفاده کردند.
"نه"
بزرگ مردم
ایران فضایی
را باز کرده
که میتواند و
باید برای
واداشتن رژیم
به عقب نشینی
و پیشرفتهای
بیشتر مردم
بکار گرفته
شود. ردوبدل
کردن پیام ها،
سخنرانیها و
ملاقات
مقامات
جمهوری
اسلامی نشان
میدهد که تلاش
برای بستن این
فضا و "به خانه
فرستادن"
مردم آغاز شده
است. آنچه که
در تلاش برای
جمعبندی از "درس های
انتخابات" ، و
در پشت شعار
"آشتی و
وحدت" ملی
خوابیده حذف
مردم از
معادلات
سیاسی و
جلوگیری از
آنچیزی است که
رفسنجانی خطر
"سیلاب"
خوانده است.
همین هراس از
سیلاب مردمی
است که دستگاه
ولایی را به
نوشیدن جام
زهر وادار
کرد. مقامات
جمهوری
اسلامی اکنون
تلاش میکنند
که با غصب "نه"
بزرگ مردم
ایران حماسۀ
شکستِ "حماسه
سیاسی و
اقتصادی"
نظام را از آن
خود کنند. "نه"
بزرگ مردم
ایران به
ولایت فقیه رای علیه
انرژی هستهای
و برای نان،
مسکن، آزادی،
و حق مسلم
انرژی زندگی
بود و هست.
مردم
ایران با
هشیاری تمام
تودهنی محکمی
به ولی فقیه
زده اند. همین
مردم پیش و
بویژه پس از
انتخابات
اماکن عمومی
را به صحنهای
برای حضور و
جشن خود تبدیل
کردند. در
همین جشن است
که مردم
بمناسبت
نوشیدن جام
زهر از سوی
ولی فقیه کام
خود را شیرین
میکنند. آنچه
که این
انتخابات
نشان داد
ذخیره عظیم
مقاومت، شور
زندگی، و
شجاعت مردم
ایران بود.
شگفتی اصلی
انتخابات اما
دقیقاً همین
است.
۲۸ خرداد
۱۳۹۲ / ۱۸ ژوئن
۲۰۱۳