Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۲۴ شهريور ۱۴۰۰ برابر با  ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۴ شهريور ۱۴۰۰  برابر با ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۱
جهان چه بی‌رحمانه افغانستان را نظاره می‌کند

جهان چه بی‌رحمانه افغانستان را نظاره می‌کند

زنان آرزم

(آورد رهایی زنان و مردان)

 

با خشم و اندوه نظاره می‌کنیم آنچه در افغانستان بویژه بر زنان می‌گذرد. جهان قدرت، سود و سلطه‌ی سرمایه، برای سودجویی بیشتر، افغانستان را قربانی کرد. با تبانی قدرت‌های خارجی و همدستان مزدور داخلی، افغانستان دودستی تحویل طالبان شد. جهان به انحطاط کشیده شده با نقشه‌های ضدانسانی قدرت‌های غربی، شرقی و منطقه‌ای، خاورمیانه‌ی پرآشوب را بحرانی‌تر کرد و با خیانت به مردم افغانستان چهره‌ی رنج کشیده‌ی آن را شکسته‌تر کرد. این جهان خاورمیانه را در جنگ و آتش و خون می‌خواهد نه ادعاهای دروغین صلح و توسعه. در این روزهای سیاه و بار رنجی که افغانستان به دوش می‌کشد نهادهای دروغین سرمایه ساخته، که ادعای حمایت از مردم را دارند کجا هستند؟ سازمان ملل و حقوق بشر کجاست؟ دنیا کجاست؟ این سکوت رذیلانه زخمی‌ست کشنده بر پیکر افغانستان و بویژه زنان آن که شجاعانه چشم در چشم طالبان جنایتکار مقاومت و مبارزه می‌کنند. ننگ بر طالبان سرمایه، شرم بر جهانی که سکوت کرده و بی‌تفاوت است.

در عرصه‌ی سیاست‌های جهانی، طالبان فعلا آخرین گزینه‌ی نئولیبرالیسم در طی روند صدساله‌ی دولت – ملت‌سازی است، روندی برای سودجویی و چپاول بازارِ دست نخورده و منابع سرشار معدنی و نفت و گاز آن. طالبان جنایتکار ظاهرا می‌تواند امنیت سرمایه را در افغانستان تامین کند از این روی تمامی قدرت‌های جهان: آمریکا، اتحادیه‌ی اروپا، روسیه، چین و همدستان منطقه: ترکیه، پاکستان، عربستان، قطر و ایران بر سر این معامله‌ی کثیف به توافق رسیده‌اند. طالبان از تجربه‌ی بیست ساله‌ی حاکمیتش در افغانستان  آموخته است و حال می‌تواند هم در ظاهر دیپلماسی را رعایت کند، سخنگو داشته باشد، دولت معرفی کند، خواهان مذاکره و تعامل با جهان باشد و هم سفاکی بنیادگرایی‌اش آنچنان کارآیی دارد که فضای رعب و وحشت و سرکوب را حاکم کند و مسیر را در جهت غارت افغانستان هموار کند. با به صحنه آوردن علنی طالبان بسادگی آنچه تا امروز تروریسم نامیده می‌شد اینک جنبش اصیل منطقه شده، سفید‌شویی شده، رسما مشروعیت یافته و وارد مرحله‌ی جدیدی شده است، می‌تواند قانونی حکومت کند و این امر قطعا سبب ترویج بنیادگرایی و گسترش جبهه‌ی ارتجاع دینی در منطقه و جهان خواهد شد. نقش قدرت‌های بزرگ در حمایت از بنیادگرایی اعم از اسلامی، مسیحی، یهودی ...، در کنار رشد فاشیسم در جهان و تقویت راست با به روی کار آمدن دولت‌های راستگرا، پدیده ی شومی است که فشار را بر مردم تحت ستم جهان بیشتر خواهد کرد.

طالبان به راحتی وارد افغانستان شد و میلیاردها دلار تجهیزات نظامی را که آمریکا برایش به جای گذاشته بود در جهت کشتار مردم و مقاومت‌های شکل گرفته از جمله جبهه مقاومت پنجشیر به کار برد، با اعدام، شکنجه، شلاق، قطع دست و حبس زنان در خانه شروع کرد و حکومت دموکراسی دروغین آمریکا ساخته را طی چند روز پایان داد. اینک بار رسالت به عهده‌ی طالبان گذاشته شده، حکومتی که مانند هر حکومت دیکتاتوری دیگر بر استثمار، مالکیت خصوصی، سود، سلطه‌ و زن ستیزی بنا شده است.

آنچه مسلم است و طی همین مدت کوتاه مشخص شده، زن ستیزی طالبان و اساسا بنیادگرایی دینی، تغییری نکرده است، طالبان برای خانه‌نشین کردن زنان آمد و نشان داد که دیگر امکان حضور زنان در عرصه‌های مختلف: دانشگاه، محیط کار، ورزش، موسیقی، هنر، سینما، رسانه و... نیست. طالبان صراحتا اعلام کرد حقوق زنان را بر اساس شریعت اسلام به رسمیت می شناسد، به زنان اجازه می‌دهد تنها طبق نیازهایشان از خانه خارج شوند آن هم با همراهی یک مرد و البته نیازهایشان را هم طالبان تعیین می‌کند. زنان را در خیابان به جرم پوشش غیر طالبانی با تازیانه مورد هجوم قرار می‌دهد،  وقیحانه می‌گوید زنان نباید ورزش کنند چون برایشان ضروری نیست و ممکن است بدن‌هایشان پیدا شود، لباس رسمی در دانشگاه‌ها را برقع، دستکش، پوشش بلند اعلام می‌کند، راه‌های ورودی زنان و مردان را جدا می‌کند، کلاس‌ها را جدا می‌کند. دوچرخه‌سواری زنان را ممنوع می‌کند، موسیقی را حرام می‌داند، اینترنت را محدود می‌کند، به جرم حرف زدن با نامحرم شلاق می‌زند، روزنامه نگاران را شکنجه می‌کند و رسما اعلام می‌کند که هرگز از مواضع خود در این موارد کوتاه نخواهد آمد.

اما زنان افغانستان تغییر کرده‌اند، آن‌ها در عرصه‌های مختلف اجتماعی وارد شده و خوب هم پیش رفته‌اند، زنانی که آگاه هستند و نمی‌خواهند زیر برقع زندگی کنند، این زنان از اشغال‌گران غرب و شرق، دست نشانده‌های فاسد آنان و فاجعه طالبان بیزارند، آن‌ها با درد و رنج، صدای تباهی را شنیده‌اند و با پوست و گوشت خود سبعیت بنیادگرایی دینی را لمس کرده‌اند، زنانی که به سادگی و سرعت از زندگی اجتماعی حذف شدند. زنانی که می‌گویند: برای آزادی ذره، ذره آب خواهیم شد، شجاعانه اعلام می‌کنند: حق زندگی، امنیت، تحصیل، کار حق مسلم ماست. آن‌ها با خشم ونفرت در خیابان‌ها فریاد می‌زنند: «نه به طالبان، طالبانی که بر بردگی زنان بنا شده است». زنان از همان ابتدا در حد توان و در گروه‌های متکثر سازماندهی کرده، به خیابان آمدند و علیه طالبان موضع‌گیری کردند، جنبش مستقل زنان، بدون وابستگی به هیچ قدرت و حکومتی، با کم‌ترین امکانات و درابتدا با تعدادی اندک، عرصه را خالی نکردند، این حضور تاثیرگذار، به‌رغم آن‌که طالبان تظاهرات را ممنوع کرده بود در تداوم خود سایرین را نیز به صحنه‌ی اعتراضات کشاند‌. طالبان اعلام کرده بود در صورت تظاهرات هر پیامدی به عهده‌ی تظاهر کنندگان خواهد بود و در همین راستا با خشونت برخورد کرد، کتک زد، دستگیر کرد، تیراندازی کرد و به قتل رساند: چه صحنه‌های آشنایی برای ما!  طالبان در ادامه‌ی سیاست‌های زن‌ستیزانه‌ی خود، کابینه‌ای بدون حضور زنان تشکیل داد، وزارت زنان را حذف کرد و بجای آن وزارت امر به معروف و نهی از منکر را برقرار کرد، وزارتی که کوچکترین جزئیات زندگی روزمره‌ی مردم حتی طول ریش، قوانین پوشش و روابط بین زن و مرد را کنترل می‌کند، چه سیاست‌های آشنایی برای ما! 

زنان افغانستان سال‌هاست برای رسیدن به حقوق خود مبارزه کرده و در جهت تشکل یابی تلاش کرده‌اند. «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» ( راوا) به عنوان بخشی از جنبش زنان افغانستان، خواست زنان افغانستان در بیست سال گذشته را پایان اشغال‌گری غرب و خروج قدرت‌های جهانی به همراه تکنوکرات‌های دست نشانده و بنیادگرایان اسلامی‌شان عنوان کرده‌اند و اکنون نگران آن هستند که جهان افغانستان و زنان آن‌را فراموش کند. این بر عهده‌ی زنان و مدافعین حقوق زنان در ایران و جهان است که نگذارند این فراموشی اتفاق بیفتد.

قدرت‌گیری مجدد طالبان در افغانستان هم‌زمان است با روی کار آمدن مجلس و دولت اصول‌گرا و موج جدیدی از سیاست‌های ضدزن در ایران. بعد از حجاب اجباری، تغییر قوانین، سهمیه‌بندی جنسیتی در دانشگاه‌ها، تبعیض در اشتغال و دستمزد، انواع تبعیض‌های قانونی و محدودیت‌های همه‌جانبه در عرصه‌های مختلف اجتماعی و ستم‌های جنسیتی و تلاشی ۴۳ ساله که برای حذف فیزیکی زنان انجام شد و به نتیجه نرسید، خیز جدیدی برای این حذف برداشته شده: سخنان وزیر ارشاد جدید، انتخاب زنی زن‌ستیز در معاونت امور زنان ریاست جمهوری، سیاست‌های ضد زن اعلام شده در زمینه‌ی هنر و سینما، حذف رشته تحصیلی تئاتر دختران و.... تلاش‌هایی بی‌حاصل، چرا که زنان طی این سال‌ها تسلیم نشده‌اند، پیش رفته‌اند و باز هم مقاومت و مبارزه خواهند کرد.

در ایران، افغانستان و جای جای جهان، زنان به عنوان اولین قربانیان بنیادگرایی که مستقیما تمامیت زیست و هویت‌شان مورد حمله قرار می گیرد خواستار حق زندگی و برخورداری از کلیه‌ی حقوق انسانی و پایان دادن به تمامی اشکال خشونت و ستم جنسیتی هستند. درد مشترک و تجربه‌ی مشترک زنان ایران و افغانستان بستری است برای اتحاد زنان و هم‌چنین مردانِ مدافع حقوق زنان بر علیه بنیادگرایی در خاورمیانه و جهان.... زنان افغانستان با اتکا بر مبارزات خود و حمایت‌هایی که از آنان می‌شود ایستادگی خواهند کرد. آن‌ها برای خواست‌های خود مبارزه می‌کنند، تظاهرات می‌کنند، کتک می‌خورند، زخمی می‌شوند، به گلوله بسته می‌شوند، اما ادامه می‌دهند.

زنان آرزم

(آورد رهایی زنان و مردان)

٢٣ شهریور ١٤٠٠

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©