صدای
آزادی فرا می
خواند
اين
افسانه که
مردم
خاورميانه
برای دمکراسی
«آماده»
نيستند، با هر
انقلاب فرو
ميريزد و..
اين
افسانه که
مردم
خاورميانه
برای دمکراسی
«آماده»
نيستند، با هر
انقلاب فرو
ميريزد و اين
حقيقت خود را
از پشت افسانه
دروغين به
نمايش ميگذرد
که نه مردم
بلکه قدرت های
انگلی متکی بر
زر و زور در
سطح محلی و
جهانی اند که
به شدت از
استقرار
دمکراسی و
حکومت مردم
توسط مردم در
کشورهای
خاورميانه
وحشت زده اند.
حالا در
مصر يک بار
ديگر اين
حقيقت چهره
خود را به نحو
درخشانی نشان
ميدهد و اين
بار زير نور
پروژکتورها.
اما صنعت نوين
و دنيای
ارتباطات فقط
امکان مردم
برای
خبررسانی را
افزايش
نداده، بلکه
به موازات آن
زورمندان را
مجبور کرده به
شيوه های
پيچيده تر
برای رياکاری
و وارونه نمودن
حقايق روی
بياورند. حالا
همه صاحبان
زور و زر
طرفدار «مردم
و انقلاب شان»
شده اند از
خامنه ای و
رئيس قوه قضای
آن که فقط در
ماه های اخير
صدها نفر را
به دار آويخته
اند و از صدور
اجازه يک راه
پيمايی در
حمايت از
انقلاب های
مصر و تونس
وحشت دارند تا
اوباما و
سارکوزی که
دولت های شان
دو حامی اصلی
و «سنتی» مبارک و بن علی
بوده اند.
اما مساله
«مردم و
انقلاب شان»
چه در مصر چه
در تونس و چه
در ايران
استقرار
حکومت خود
مردم توسط
مردم است. مردم
کشورهای خود
را دوست دارند
و در انقلاب
های شان پرچم
کشور خود را
به دست
ميگيرند نه
برای اينکه
همه «مثل هم»
هستند بلکه
برای اينکه
اين حق بطور
طبيعی
پذيرفته شده
که در هر وجب
خاک کشور شان
اين اراده
مردم با حقظ
همه تفاوت های
شان است که
بايد در موضع
تصميم گيری
بنشيند نه
اراده ی قدرتی
که بر سرنيزه
تکيه دارد، نه
اراده قدرتی
که بر پول
مردم چنگ انداخته
، نه اراده يک
شورای نگبهان
که ولی فقيه منصوب
ميکند و نه
اراده يک «کميته
عاقلان» که به
نام مردم
تعبيه ميشود.
يک گروه
مصری اخيرا
ويديويی در
يوتيوب منتشر کرده
تحت عنوان
«صدای آزادی»
که مضمون آن
همبستگی در
عين حفظ
اختلافات است.
اين معادله
مهم است. مصر
راه درازی
برای رسيدن به
آزادی در پيش
دارد. اما اگر
هريک از دوطرف
اين معادله،
همبستگی يا
اختلافات
واقعی حذف
شود، اگر فقط
يک صدا شنيده
شود و به نام
«همه» سخن
بگويد- هر
صدايی- يا اگر
اختلافات بر
اتحاد مردم
برای براندازی
استبداد و ستم
غلبه پيدا
کند، اين راه
که هم اکنون
هم به شدت
سنگلاخی است،
به بن بست
خواهد رسيد.
شبکه
الجزيره اين آهنگ
را ترجمه کرده
که در زير
ميخوانيد.
خوانندگان
عبارتند از
مستصفی فهمي،
محمد خليفه و
محمد شاکر.
« من رفتم
بيرون و گفتم
بر نميگردم، و
روی ديوار همه
خيابان ها
نوشتم: من بر
نمی گردم.
همه سدها
شکسته است،
آرزوی ما،
سلاح ماست، و
آينده برای ما
به روشنی آب
است، ما زمان
درازی در
انتظار
بوديم، ما
هنوز در جستجوی
مکان خود
هستيم، ما در
هر گوشه اين
کشور به جستجو
برای مکانی که
ما به آن تعلق
داريم، ادامه
خواهيم داد.
صدای
آزادی فرا می
خواند، در کنج
هر خيابانی در
اين کشور،
صدای آزادی
فرا ميخواند.
ما تاريخ
را دوباره
خواهيم نوشت،
اگر شما يکی
از ما هستيد،
به ما بپونديد
و مانع آن
نشويد که به
آرزوی خود
جامه عمل بپوشيم. »