کسی
کاری نکرده...
تشریح
وضعیت جسمانی
رضا شهابی
در گفتوگو
با همسرش ربابه رضائی
رضا
شهابی، از
کارکنان سابق
شرکت واحد
اتوبوسرانی
تهران و حومه
و یکی از
مؤسسان
سندیکای کارگران
شرکت واحد
اتوبوسرانی
تهران که پس
از تحمل شش
سال حبس
دوباره به
زندان رفت،
وضعیت جسمانی
خوبی ندارد.
رضا شهابی 44
ساله 22 خرداد
سال 89 در پی
اعتراضات
صنفی راهی
زندان شد و پس
از گذراندن شش
سال حبس،
دوباره به
گذراندن بیش
از یک سال
زندان محکوم
شد. او در این
دوره در اعتراض
به محکومیت
مجددش دست به
اعتصاب غذا
زد، اعتصاب
غذایی که
حاصلی برای او
نداشت و تنها
بیماری فشار
خوناش را
تشدید کرد و
حال خبرهایی
از او در خصوص
دو سکتهاش در
دو هفته اخیر
منتشر شده
است. با ربابه
رضایی، همسر
رضا شهابی، در
مورد وضعیت
جسمانی او گفتوگو
کردهایم.
شنیدهایم
که آقای شهابی
در زندان سکته
کردهاند. در
آخرین
ملاقاتی که با
ایشان
داشتید،
وضعیت جسمانیشان
چگونه بود؟
طی دو
هفته گذشته،
همسرم دو بار
در زندان رجاییشهر
دچار سکته
مغزی شده است
و همچنان
وضعیت جسمانی
ایشان وخیم
است و از
اعزامش به
بیمارستان
برای درمان
ممانعت میشود.
چهارشنبه
22 آذر با آقای
شهابی در
زندان رجاییشهر
ملاقات
داشتیم. گفتند
سکته خفیفی
داشتند. زیر چشمها
گود افتاده
بود و سمت چپ
صورت و بدن بیحس
بود. گویا
فردای روز
ملاقات با ما،
در پنجشنبه 23
آذر، مجددا
حالشان بد شد
و خوندماغ
شده بودند.
ایشان را به
درمانگاه
زندان بردند.
گفتند این حال
بد به خاطر
فشار عصبی است.
تا شنبه بدون
هیچ پزشک
متخصص و
مراجعه به بیمارستانی
در همان حال
در زندان
گذشت. تا اینکه
25 آذر ایشان را
به بیمارستان
امام خمینی
برای یکسری
آزمایشات، سی
تی اسکن، نوار
قلب و مغز و
داپلر بردند،
اما متأسفانه
یکسری
دستگاهها
نبود و آزمایشها
کامل انجام
نشد. ایشان را
با همان حال
بردند به
زندان. تا
چهارشنبه 29
آذر که به
روال هر هفته
دوبار با
ایشان ملاقات
کردیم.
وضعیتشان
خیلی وخیمتر
شده بود. پلک
سمت چپ کاملا
افتاده بود و
عضلات سمت چپ
صورت و بدنشان
کاملا بیحس
شده بود.
مویرگهای
چشم، آسیب
دیده و آبریزش
شدید از چشم
چپ دارند.
گویا
پزشک
بیمارستان
گفته بود که
باید حتما تحتنظر
باشند و تا
مشخص شدن جواب
عکسبرداریها
و آزمایشها
حتما داروی
فشار باید
مصرف شود. اما
دارو در زندان
به اندازه
کافی نیست. از
چهارشنبه به بعد.
من دیگر
اطلاعی از
وضعیتشان
ندارم. پیش از
اینکه همسرم
سکته کند جراح
مغز و اعصاب
رضا، اعلام
کرده بود که
رضا شهابی
توان تحمل
زندان را
ندارد. با این
حال همسرم از
۱۸ مرداد با
وجود اینکه
دوره محکومیت
حبسش به پایان
رسیده است
همچنان در زندان
نگهداری میشود.
خانم
رضایی فرزندی
دارید؟
بله،
یک دختر 10 ساله
و یک پسر 15 ساله.
آنها
هم در ملاقاتهای
هفتگی
همراهتان
هستند؟
مواجههشان
با وضعیت
پدرشان چگونه
است؟
بله،
همیشه. نمیدانم
چه بگویم. خب،
برای دختربچهای
که از 4 سالگی و
پسربچهای که
از 9 سالگی
پدرش را در
زندان ملاقات
میکند،
وضعیت سخت است.
آنها بعد این
مدت شرایطشان
را پذیرفتهاند،
اما قطعا
اثرات زیادی
رویشان
گذاشته. روح و
روانشان را در
سن رشد تحتتأثیر
قرار داده
است.
پس
از پایان
محکومیت شش
ساله، آقای
شهابی چند وقت
است که زندان
هستند؟
در سری
جدید چهار ماه
و نیم است که
در زندان هستند.
در این دوره
هم با وجود
اعتصاب
غذاهایی که در
اعتراض به حکم
جدید بوده است
وضعیت فشار
خونشان متغیر
شد و به این دو
سکته مغزی
انجامید. در
حال حاضر و با
وجود امکانات
کم زندان
رجاییشهر ما
به شدت نگران
سلامتیشان
هستیم.
در
این مدت ممر
درآمدتان چه
بوده است؟
رضا که
پس از 22 خرداد 89 و
شروع زندان از
کار اخراج شد
و کمی پس از آن
با راهاندازی
فروشگاه
ترشیجات
زندگی را هر
چند سخت، میگذرانیم.
تنها درآمدم
با همین فروش
ترشی کسب میشود.
با
وجود اینکه
شما ساکن
تهران هستید،
چرا آقای
شهابی در
زندان رجاییشهر
کرج هستند؟
این موضوع ملاقاتهای
هفتگی را برای
شما سخت نمیکند؟
خیلی
سخت است. برای
خود رضا سختتر
است. چون
زندان رجاییشهر
در واقع هیچ
امکاناتی
ندارد. حتی آب
گرم هم برای
استحمام در
دسترس زندانیها
نیست.
در
این مدت
پیگیری هم
کردهاید و
امیدی به
آزادی آقای
شهابی دارید؟
وعدههای
زیادی دادهاند،
از دادستانی
تا وزارت کار
و مجلس قول
رسیدگی
دادند، اما
متأسفانه تا
امروز کسی
کاری نکرده
است و حتی
اوضاع بدتر هم
شده است.
آقای
ربیعی، وزیر
کار، گویا
عنوان کردند
پیگیر این
موضوع هستند.
آیا از آن
طریق توانستهاید
کاری کنید؟
بله،
آقای ربیعی هم
قول پیگیری
دادند، اما تا
الان کاری
انجام نشده است.
آخرین
درخواست آقای
شهابی در
شرایط فعلی
چیست؟
در
مرحله اول
بیماری ایشان
باید به نحو
مطلوبی
پیگیری و
اقدامات
درمانی انجام
شود. سپس باید
به وضعیت
محکومیت مجدد
ایشان که ما
آن را قبول
نداریم
رسیدگی شود و
درخواست آزادی
هر چه سریعتر
همسرم را
داریم.
.................................
برگرفته
از:«جامعه
فردا»
یکشنبه
3 دی 1396سال 1 ،
شماره 44
https://jameefarda.com/page/1396/10/3/5%20%E2%80%A6