پاندمی
کرونا: سازمان
بهداشت جهانی (WHO) کیست؟
نویسنده :
ارنست وولف (*)
ترجمه: ع.
قلی افسری
توضیح
مترجم ـ ( ترجمه ی
این مقاله به
خاطر اطلاعات
ارزشمند آن
است و به معنی
تایید همه ی
نظرات نویسنده
نیست)
مبارزه
با نوع جدید
ویروس کرونا
در دست سازمان
بهداشت جهانی (WHO) است. این
سازمان تعداد
افراد آلوده ،
متوفی و بهبود
یافته را
اعلام می کند
، اطلاعاتی در
مورد شیوع
بیماری ارائه
می دهد و
اقدامات
مربوط به مهار
آن را هماهنگ
می کند.
این
سازمان کیست؟
چه کسی آن را
تاسیس کرد؟
این سازمان
تاکنون ،
چگونه کار خود
را انجام داده
است؟ چه کسی
آنها را تأمین
می کند؟
در
اینجا خلاصه
ای از مهمترین
حقایق آورده
شده است:
(World Health Organization) WHO سازمان
بهداشت جهانی در سال 1948 به
عنوان یک
آژانس تخصصی
سازمان ملل متحد
تأسیس شد.
دفتر مرکزی آن
در ژنو است،
در حال حاضر 194
کشور عضو دارد
و به ریاست
وزیر بهداشت و
امور خارجه
سابق اتیوپی
دکتر Tedros Ghebreyesus تودروس
قبرسیوس
مدیریت میشود.
وظیفه
رسمی سازمان
بهداشت جهانی
"دستیابی به
بالاترین سطح
ممکن سلامتی
برای همه
مردم" است. WHO مجاز
است که
استانداردهای
شناخته شده
بین المللی
برای درمان
بیماری ها ،
نحوه ی مقابله
با سموم زیست
محیطی و
محافظت در
برابر خطرات
هسته ای را
تعیین کند.
همچنین به
کشورهای
نیازمند کمک
فنی کرده و
پاسخ های بین
المللی در
موارد
اضطراری بهداشتی
را پشتیبانی و
هماهنگ می کند.
دو
منبع تامین
مالی WHO
در
حال حاضر WHOبودجه
ای در حدود 4,4 میلیارد
دلار دارد که
از دو منبع
اصلی تامین میشوند:
اول ، سهم
ثابت كه توسط
دولتهای
كشورهای عضو
پرداخت می شود
و به جمعیت و
سطح تولید اجتماعی
آنها بستگی
دارد. دوم ،
کمک های
داوطلبانه
کشورهای عضو،
بنیادها،
شرکت ها و
افراد است.
کمک
های ثابت،
برای پوشش
هزینه های
عمومی و
فعالیت های
مشخص برنامه
ای
WHO استفاده
می شوند. کمک
های
داوطلبانه
توسط اهدا
کنندگان،
برای فعالیت
های خاص داده
می شوند و فقط
به همان
فعالیتها
اختصاص داده
می شوند.
WHO درسه
دهه اول
عمرخود ،
عمدتا با کمک
های ثابت از
کشورهای عضو
تأمین می شد ،
و ایالات
متحده
بزرگترین
اهدا کننده بود.
با مقررات
زدایی جهانی و
افزایش نفوذ
نولیبرالیسم
، موجی از
خصوصی سازی در
اواسط دهه 1970 آغاز
شد که در WHOهم
متوقف نشد.
سهم پول خصوصی
در بودجه آنها
طی دهه های
بعد به طور
مداوم افزایش
یافت.
در
سال 1993، ایالات
متحده منجمد
کردن یارانه
های اجباری را
به WHO تحمیل کرد.
در سال 2017 ، رئیس
جمهور ایالات
متحده ترامپ
دستور داد كه
سهم ایالات
متحده تقریباً
به نصف كاهش
یابد. امروز،
کمتر از 20 درصد
بودجه سازمان
جهانی بهداشت
از دولت های
کشورهای عضو
تأمین می شود.
بیش از 80 درصد
شامل کمکهای
داوطلبانه و
عمدتاً
اختصاصی ازاهداکنندگان
دولتی یا
خصوصی،
عمدتاً بنیادها
و شرکتهایی در
صنعت
داروسازی
هستند.
اهمیت
منافع
اقتصادی
خصوصی
در
حال حاضرکمی
بیش از 14 درصد
کل بودجه از
بنیاد بیل
وملیندا
گیتس (WHO Gates Foundation) تأمین
می شود. بنیاد بیل
و ملیندا گیتس
در چندین سال
گدشته بزرگترین
اهدا کننده
خصوصی بوده و
از ابتدای
قرن 2,5 میلیارد
دلار به WHO اهدا
کرده است. این
کمکها تنها در
سال 2016 و2017، سالانه
629 میلیون
دلاربوده است
که
بیشترمقدارآن
باید برای
تبلیغات و
واکسیناسیون
اختصاص می یافت.
بنیاد
گیتس سازمان
بهداشت جهانی WHO Gates Foundation مبلغ 1,6 میلیارد
دلار برای
مهار Poliomyelitis فلج
اطفال، اهدا
کرد. این
مبارزه
تقریباً بیماری
مخوف فلج
اطفال در
سراسر جهان را
از بین برده
است. در همین
زمان ، وی
سودهای بسیار
بالایی را
برای شرکتهای
مختلف دارویی
به دست آورد ،
که نمایندگان
آنها در هیئت
مدیره بنیاد
گیتس قرار
دارند و باعث
شد قیمت سهام
آنها در
بازارهای
بورس به شدت
بالا برود.
این به نوبه
خود به نفع
بنیاد گیتس هم
شده است ، چرا
که دارای پاکت
سهام این شرکت
ها از جمله
سهام کنسرن
های دارویی
مثل GlaxoSmithKline ، Novartis ، Roche ، Sanofi ، Gilead و Pfizer است.
بنیاد
گیتس ادعا می
کند که در
خدمت بهداشت
جهانی است.
اما درتصاحب
بسته های سهام
از شرکت های
نفتی یا شرکت
هایی مانندCoca-Cola ، Pepsi-Cola، Nestlé ویا
شرکت های
الکلی Anheuser-Busch و Pernod هیچ تضادی مشاهده
نمیکند .
WHO انکار
می کند که به
دلیل وابستگی
مالی به بنیاد
گیتس، هنگامی
که می توان
اقداماتی را
برای مقابله
با فعالیت های
مضر صنعت نفت
یا صنعت نوشیدنی
های شیرین و
الکل انجام
داد ، دستانش
بسته است.
تقریباً
چهار سال پیش
، یک تغییر
ساختاری تعیین
کننده در
سازمان جهانی
بهداشت به نفع
بخش خصوصی رخ
داده است. تا
آن زمان ، فقط
سازمانهای
غیر انتفاعی
مجاز بودند در
گروههای
اجرایی مربوط
به کارهای WHO که در آن
مهمترین
تصمیمات
سازمان اتخاذ
می شود، شرکت
کنند. با
تصمیم مجمع
عمومی WHO درماه
مه 2016 ، اکنون
شرکتهای
تجاری نیز
مجاز به
دخالت
مستقیم بر
تصمیمات
استراتژیک در
این ارگانها
هستند.
آنفولانزای
مرغی و خوکی
مهمترین
نقش WHO مداخله
درمقابله با
بیماریهای
همه گیر(پاندمی)
و هماهنگی
تلاشهای
جهانی برای
مهار آنها است.
همه گیری های
آنفلوانزا
یکی از شایع
ترین آنهاهستند.
آنها شامل
آنفولانزای
مرغی سال 2005 و
آنفولانزای
خوکی سالهای
2009-2010 هستند.
در
زمان
آنفولانزای
مرغی، كلاوس
استور (Klaus Stöhr) مدیر عامل
آنفولانزای
سازمان
بهداشت جهانی،
نسبت به موج
واگیری در
سراسر جهان با
"مرگ تا هفت
میلیون نفر"
هشدار داد. در
نتیجه ، دولت
ها داروهای
آنفولانزا
تمیفلو و
رلنزا (Tamiflu and Relenza ) را برای
میلیون ها
دلار خریداری
کردند.
غول
دارویی سوئیس Roche مجوز تولید Tamiflu را
در سال 1996 از
شرکت
بیوتکنولوژی
آمریکا Gilead دریافت کرد
که مدیرعامل
سابق و
سهامدار عمده وی
دونالد
رامسفلد وزیر
دفاع پیشین
بود. روشه بیش
از 1 میلیارد
فرانک سویس از
فروش تامیفلو
درآمد کسب کرد.
اما
آنفلوانزای
مرغی جان7
میلیون
نفراعلام شده
را نگرفت بلکه
در کل 152 نفر در
سراسر جهان
زندگی شان را
از دست دادند.
کلوز استور ،
که در استراتژی WHO نقش اساسی
داشت ، بعد از
اینكه بیماری
همه گیر،
آنفلوانزای
مرغی، رو به
ناپدید شدن
گذاشت، از WHO استعفا داد
و به سمت
مدیریت در
شركت دارویی
سوئیس
نوارتیس (Novartis) درآمد.
در
طول
آنفولانزای
خوکی در سال 2009 ،
سازمان بهداشت
جهانی مجدداً
اضطرارپاندمی
اعلام کرد. در
آن زمان ،
ماری پائول
کینی فرانسوی
رئیس بخش
واکسن WHO بود.
او تا سال 1988 در
شرکت
بیوتکنولوژی Transgene
SA کار
کرده بود ، که
همکاری های
استراتژیک
برای تولید
واکسن با شرکت
دارویی Roche را
حفظ می کرد ، و
قبل از پیوستن
به WHO برای
ابتکار
واکسیناسیون
اروپایی با
حمایت مالی
بسیاری از
شرکت های
داروسازی کار
کرده بود.
هشدارهای WHO درباره
عواقب
آنفلوانزای
خوکی بار دیگر
چنان شدید بود
که بسیاری از
دولتها
ذخایراضطراری
زیادی سفارش
دادند. در آن
زمان ، دولت
آلمان به
تنهایی سفارش
داروهای
سرماخوردگی
ووسایل
واكسیناسیون
به ارزش 450
میلیون یورو
را صادر كرد.
با
این حال ، از
آنجا که موج
واقعی عفونت
ها ی آنفلوانزای
خوکی نسبتاً
سبک بود واز 226000
بیمارمبتلا
در آلمان تنها
258 نفر با مرگ
روبرو شدند و
این رقم کمتر
از یک موج
آنفولانزای
فصلی معمولی
بود ،
دخایرانبارشده
در دست دولت
که با پول
مالیات
دهندگان
پرداخت شده
بود باید به
دلیل کمبود
تقاضا از بین
برده میشدند.
WHO و بانک
جهانی
در
سال 2017 ، بانک
جهانی به
همراه بیمه
گران اتکایی-
شرکتهای بیمه
ای که شرکت
های بیمه را
بیمه می کنند -
صندوق
اضطراری برای
همه
گیری(پاندمی)
ایجاد کردند
که به گفته
رئیس آن زمان
صندوق "جان
میلیون ها نفر
را نجات می
داد".
در
بخش اصلی (قلب)
این صندوق،
اوراق قرضه
پاندمی قرار
دارد که توسط
سرمایه
گذاران بزرگ ،
صندوق های
بازنشستگی ،
مدیران
دارایی و
بنیادها
خریداری می
شود که سود
آنها را تا 11
درصد تضمین می
کند. در صورت
وقوع همه
گیری(پاندمی)
، سرمایه
گذاران با خطر
از دست دادن
بخشی از پول
خود یا کل
پولی را که
برای اوراق
قرضه پاندمی
پرداخت کرده
اند، از دست
می دهند.
به
طور رسمی ،
اوراق قرضه
پاندمی در
صورت بروز
شیوع همه گیری
برای کمک به
کشورهای
نیازمند استفاده
می شود. با این
حال ، پرداخت
پول به
معیارهایی
بستگی دارد که
توسط WHO تعیین
می شود و برای
هر اوراق قرضه
به صورت قرار
داد در چند صد
صفحه تنظیم
میشوند.
سال 2018
هنگامی که
ویروس ابولا
در کنگو هجوم
برد و بیش از
دو هزار نفر
را کشت و این
دومین شیوع جدی
این بیماری
بود. با این حال
، تنها بخش
کمی از پول (61
میلیون دلاری)
پرداخت شد،
زیرا چاپ
ریزپای اوراق
قرضه حاوی
بند زیر است:
این
بیماری باید
از مرزهای دو
کشور همسایه
عبور کند و در
طی مدت معینی
حداقل 20
قربانی را در
آنجا بوجود
آورد. در
اوگاندا ، یک
کشور همسایه با
کنگو ، فقط در
آن زمان 3 مرگ و
میر توسط WHO کشف شده
بود.
علاوه
بر این، 61
میلیون دلار
سه ماه پس از
وقوع بیماری
همه گیرابولا
پرداخت شد ،
بنابراین دیگر
نمی توانست به
جلوگیری از
گسترش زودرس
کمک کند.
پس از
بیماری همه
گیر ابولا، یک
مطالعه منتشر شده
در مورد
اثربخشی
اوراق قرضه
پاندمی نشان
داد که تاکنون
پول بیشتری
برای بهره
سرمایه
گذاران مالی
صرف شده است
تا حمایت از
کشورهای
مبتلا به
ویروس ابولا.
Hedgefounds(*) ، سازمان
بهداشت جهانی
و ویروس کرونا
Hedgefound شرکت
های مالی
هستند که می
توانند مانند
بانک ها عمل
کنند اما
مشمول
محدودیت های
آنها
نیستند.بانکها
بعدازکسب جواز
فعالیت برای hedgefoundsها در
چهارچوب
مقررات
زدایی، بیشتر
و بیشتر Hedgefonds های خود را
راه اندازی
کرده اند ،
یعنی دقیقاً
همان کاری که
قبلاً برای
بانکها ممنوع
اعلام شده بود.
در
نتیجه ، صندوق
های Hedgefonds به طور
فزاینده ای
قدرت یافته و
امروزه بر
امور مالی
جهانی تسلط
دارند. آنها
به دلیل
شکارمداوم
سود سریع،
وجود فرصت های
استثنایی
سودآور در
زمینه داروسازی
،
پردرآمدترین
صنعت جهان ،
در شرکت های
دارویی
متعددی نیز
شراکت می کنند
و از طریق آنها
میتوانند بر WHO تأثیر
بگذارند.
پس از
بحران مالی
جهانی اوت 2007،
بانک های
مرکزی بیش از 11
سال است که
سیستم مالی
جهانی را با
تزریق پول
بیشتر و کاهش
نرخ بهره حفظ
کرده اند. با این
حال ، این
استراتژی از
سال 2019 به بعد
دیگر تاثیر
خود را از دست
داده است.
همانطور که
آشفتگی شدید
در بازارهای
مالی در
چهارهفته
گذشته نشان
داده است ، در
حال حاضر این
سیستم در
شرایط
فروپاشی است.
Hedgefonds ها
در نتیجه این
فروپاشی
متحمل خسارات
زیادی شده اند
و در حال حاضر
سعی می کنند
از دو طریق آنها
را جبران
کنند: اولاً
روی سقوط
قیمتها در
بورس سرمایه
گذاری و قمار
میکنند و دوم
اینکه به دلیل
قدرت
بازارشان
خواستار Bail-outs تزریق پول و
وثیقه های
بزرگتر از
دولتها و بانکهای
مرکزی هستند و
آنها را
دریافت هم
میکنند.
هر
دوی این
تدابیر کمکی
به بهبودی
سیستم نمی کنند
، بلکه سقوط
را
شدیدترمیکنند.
مهمتر از همه
اثرات مخرب آن
را بر جمعیت
کارگر تشدید
می کنند طوری
که بیکاری
گسترده و فقر
توده ای در حد
تاریخا بی
سابقه ای آنها
را تهدید می
کنند.
این
رفتار انگلی Hedgefounds ها این
پتانسیل را
دارد که توده
ها را علیه آنها
ویار و
یارانشان در
سیاست و رسانه
ها برآشوبد…
آیا
در این شرایط
قابل تصور نیست
که کسی در
اینجا بتواند
از قدرت خود
استفاده
کرده، در جهت
منافع خودی،
اما در نگاه
مردم توسط
یک سازمان
جهانی متعهد
به سلامتی
عمومی مانند WHO ، یک
هیستری توده
ای در ابعاد
ناشناخته
ایجاد کند تا
توجه مردم را
از غارتش
دراین سیستم
در حال
فروپاشی
منحرف کرده وخود
را برای سرکوب
یورش توده ها
با استفاده از
دستورات
اضطراری توسط
پلیس و ارتش
آماده کند...؟
https://kenfm.de/tagesdosis-23-3-2020-corona-pandemie-wer-ist-eigentlich-die-who/ (*)
(**)
توضیح مترجم.
اوراق سهام
سرمایه
گذاران که در
بورسهای
عمومی معامله
نمیشوند
وحداقل سهم از
500000 یورو به
بالاست.