Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
پنجشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۸ برابر با  ۱۸ آوريل ۲۰۱۹
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۸  برابر با ۱۸ آوريل ۲۰۱۹
انقلاب سودان: پیشگامی زنان،‌ صلح‌طلبی اپوزیسیون و خطر نظامیان

 

انقلاب سودان:

پیشگامی زنان،‌

 صلح‌طلبی اپوزیسیون و خطر نظامیان

 

گفت‌وگو با سه فعال سیاسی سودان

امین درودگر، مهتاب دهقان

 

وقتی معترضان در دسامبر / دی گذشته شعار معروف «بهار عربی» را سر دادند ــ «الشعب یرید اسقاط النظام» ــ تحلیلگران اندکی جرأت این پیش‌بینی را داشتند که دیکتاتور سودان چند ماه بعد واقعاً سقوط می‌کند. اما هنوز نگرانی از تکرار تجربه انقلاب مصر برطرف نشده: دزدیده‌شدن انقلاب در کودتای نظامیان که دست آخر نه به «اسقاط نظام»، بلکه به آمدن دیکتاتور جدیدی به جای دیکتاتور قدیم انجامید. معترضان با این حال خیابان‌ها را ترک نکرده‌اند.

 

چه کسانی بازیگران اصلی «انقلاب سودان» بودند؟ چه‌طور در جامعه‌ای که ظاهراً سنتی و دینی بود، یک زن به نماد انقلاب بدل شد و زنان پیشگامان آن معرفی شدند؟ آیا خطر جنگ داخلی وجود دارد؟ معترضان چه می‌خواهند که هنوز در خیابان‌ها هستند؟ «زمانه» این پرسش‌ها را با سه فعال سیاسی سودان در میان گذاشت که همگی به دلیل فعالیت سیاسی در دوران حکومت عمر البشیر وادار به ترک کشور شده بودند. این گفت‌و‌گوها را در انتهای مطلب،‌ پس از پیش‌زمینه‌های ضروری تاریخی که در ادامه می‌آید، بخوانید.

 

در انقلاب سودان چه گذشت؟

 

آنچه اکنون فعالان سودانی به آن «انقلاب سودان» می‌گویند، با تجمع‌های اعتراضی ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸ آغاز شد. جرقه اعتراضات گرانی و کمبود شدید نان و افزایش قیمت سوخت بود اما به سرعت مطالبه اصلی معترضان به سرنگونی عمر البشیر، دیکتاتور سه دهه گذشته سودان بدل شد.

 

یکی از مهم‌ترین گروه‌های اپوزیسیون «انجمن شاغلان سودان» بود؛ یک شورای هماهنگی متشکل از اتحادیه‌های کارگری و صنفی مستقل که رهبری و سازماندهی اعتراضات را برعهده گرفت. انجمن شاغلان همراه با حزب الامه و حزب وحدت‌طلبان دموکراتیک یک دادخواست مطرح کردند که بعداً در یکم ژانویه به عنوان «اعلامیه آزادی و تغییر» مورد توافق اپوزیسیون قرار گرفت. در این اعلامیه معترضان خواهان انتقال قدرت به یک «دولت غیرنظامی موقت از فن‌سالاران» شدند که طی چهارسال شرایط را برای استقرار دموکراسی در سودان آماده کند.

 

در دوران انقلاب، زنان سودانی به عنوان پیشگامان آن شناخته شدند. نماد انقلاب نیز آلاء صلاح النورانی، یک دانشجوی ۲۲ ساله معماری بود که در یک سخنرانی پربازتاب گفت: «آنها ما را به نام دین سوزاندند، کشتند، زندانی کردند». همزمان جمعیت دور و بر او فریاد می‌زدند: «انقلاب».

 

دولت البشیر بالاخره چهارماه بعد در کودتای ارتش سقوط کرد اما نظامی‌ها به جای تن‌دادن به مطالبات معترضان از آغاز یک حکومت دو ساله موقت به سرپرستی شورای نظامی خبر دادند و مقررات حکومت نظامی از جمله منع رفت‌و‌آمد برقرار کردند.

 

معترضان در واکنش در خیابان‌ها ماندند، در برابر مقر فرماندهی مرکزی ارتش دست به تحصن زدند، و عوض بن عوف، رئیس شورای نظامی جدید و وزیر دفاع البشیر را کمتر از ۴۸ ساعت بعد وادار به استعفاء کردند.

 

تجربه مصر به طور خاص سودانی‌ها را نگران کرده است. دو سال پس از انقلاب ۲۰۱۱،‌ عبدالفتاح السیسی ــ وزیر دفاع دولت محمد مرسی، و رئیس وقت اطلاعات ارتش حسنی مبارک ــ در یک کودتای نظامی قدرت را در دست گرفت و دوره‌ای از خفقان و سرکوب به راه انداخت. تو گویی، به گفته ناظران،‌ ساختار قدرت در مصر پس از انقلاب دست‌نخورده ماند.

 

با وجود استعفای وزیر دفاع البشیر از ریاست شورای نظامی، نظامی‌ها هنوز حکومت را به یک دولت موقت غیرنظامی واگذار نکرده اند. البته مذاکرات بر سر این موضوع با هیئتی شش‌نفره از تحصن‌کنندگان آغاز شده است.

 

عبد الفتاح عبدالرحمان برهان جایگزین بن عوف شده است. او فرمانده نیروهای سودان در جنگ یمن است که در جبهه ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی می‌جنگند. با این حال، تحصن در برابر وزارت دفاع و مرکز فرماندهی ارتش در خارطوم پایتخت سودان ادامه دارد.

 

بحران‌های کنونی سودان

 

انقلاب سودان در حالی رخ داده که این کشور درگیر بحران‌های عمیقی است. نقش حکومت البشیر در بروز آنها پررنگ بود.

 

البشیر ۱۹۸۹ در یک کودتای نظامی علیه دولت ائتلافی و اسلام‌گرای «الصادق المهدی» و رئیس حزب الامه بر سر کار آمد. المهدی مذاکره با شورشیان جنوبی را آغاز کرده بود و ارتش راضی نبود. سودان جنوبی ۲۰۱۱ اعلام استقلال کرد. این کشور نیز در دست دیکتاتورها و جنگ‌سالاران است و رابطه خوبی با سودان ندارد. مردم امیدوارند با سر کار آمدن رژیم بعدی، رابطه بین این دو بهتر شود.

 

همچنین دو جنگ دیگر در سودان در جریان است: یکی در دارفور و دیگری در کوهستان نوبه.

 

در دارفور، دو گروه شورشی مسلح «جنبش آزادی‌بخش سودان» (SLM) و «جنبش عدالت و برابری» (JEM) از ۲۰۰۳ مبارزه علیه حکومت مرکزی البشیر را به خاطر سرکوب جمعیت غیرعرب آغاز کردند. در دهه ۹۰، دولت البشیر به استقرار نوعی نظام آپارتاید علیه جمعیت غیرعرب سودان متهم شده بود. پس از آغاز مبارزه مسلحانه نیز دادگاه کیفری بین‌المللی دیکتاتور سودان را به خاطر «نسل‌کشی»، «جنایت‌های جنگی»، و «جنایت علیه بشریت» محکوم کرد.

 

جنگ در کوهستان نوبه که از آن با نام «جنگ فراموش‌شده سودان» یاد می‌کنند، با جداشدن سودان جنوبی در ۲۰۱۱ آغاز شد. این منطقه نفت‌خیز در دست شورشیان است. آنها به دنبال استقلال نیستند اما خواهان داشتن خودمختاری هستند. دولت مرکزی برای بازپس‌گرفتن منطقه بارها دست به بمباران زده است و نهادهای حقوق بشری رژیم البشیر را به هدف قراردادن غیرنظامیان، از جمله زنان و کودکان،‌ بیمارستان‌ها، مدارس،‌ مسجدها و … متهم کرده اند. صدها غیرنظامی تا کنون کشته شده‌اند (گزارش تصویری خبرگزاری فرانسه از این جنگ را ببینید)

 

بحران اقتصادی هم این کشور آفریقایی را دربر گرفته است. سودان کشوری با ۴۰ میلیون جمعیت است. این کشور پس از جداشدن بخش جنوبی در ۲۰۱۱، سه‌چهارم منابع نفتی‌اش را از دست داد. اوایل سال جاری نیز پول ملی این کشور دچار تنزل ارزش شد و تورم و گرانی و نقدینگی به طرز قابل توجهی افزایش یافت و دولت حتی مجبور شد بر میزان پولی که مردم حق دارند از حساب‌هایشان بیرون بکشند، محدودیت وضع کند. رژیم بعدی باید برای احیای اقتصاد سودان مشکلات بسیار زیادی را برطرف کند.

برگرفته از:«وبسایت زمانه»

۲۸ فروردین ۱۳۹۸

https://www.radiozamaneh.com/442017

گفت‌و‌گو با سه فعال سیاسی سودان

..........................................

۲۸ فروردین ۱۳۹۸

«تلاش حکومت برای محدودکردن زنان نتیجه معکوس داشت»

 

گفت‌و‌گو با سارا محمد، فعال و پژوهشگر نظریه سیاسی سودانی

امین درودگر، مهتاب دهقان

 

سارا محمد یک فعال و پژوهشگر نظریه سیاسی سودانی است که در آلمان اقامت دارد. خانواده او که به دلیل باورهای سیاسی‌شان تحت تعقیب قرار گرفته بودند، در ۱۹۹۰ از کشور گریختند و به اروپا پناه بردند. سارا اکنون درباره جنبش‌های اجتماعی در سودان و منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه پژوهش می‌کند. آنچه در زیر می‌آید، گفت‌و‌گوی «زمانه» با او درباره انقلاب سودان است.

 

معترضان پس از بازداشت عمر البشیر به دست ارتش در خیابان ماندند و خواستار گذار فوری به یک دولت غیرنظامی شدند. پس از آن بود که وزیر دفاع البشیر و رئیس حکومت نظامی موقت نیز استعفا داد. با این حال معترضان هنوز خیابان را ترک نکرده‌اند. ایا این احساس وجود دارد که ارتش در تلاش برای دزدیدن یا متوقف‌کردن انقلاب مردم است؟

سارا محمد: همان‌طور که می‌دانید، ابن عوف وزیر دفاع کمتر از ۲۴ ساعت پس از کسب قدرت به جای البشیر محبور به استعفاء شد، زیرا معترضان به تحصن و راهپیمایی‌هایشان در خارطوم و چندین شهر دیگر ادامه دادند. این دو دلیل دارد: (۱) معترضان تحت هدایت اپوزیسیون، یعنی «نیروهای آزادی و تغییر»، انتقال قدرت از طریق کودتای نظامی را رد کرده‌اند. دلیلش این است که تاریخ سودان سلسله‌ای از کودتاهای نظامی بوده که بلافاصله پس از استقلال از استعمار (۱۹۵۶) آغاز شد. ما از تاریخ‌مان آموخته ایم؛ به ویژه از دو قیام مردمی گسترده در سال‌های ۱۹۶۴ و ۱۹۸۵. می‌دانیم وقتی حکومت کودتای نظامی حتی می‌گوید در جبهه مردم قرار دارد، باز هم به دموکراسی و صلح در طولانی‌مدت نخواهیم رسید. و البته به نظرم از نمونه‌ی مصر هم که ارتش انقلاب ۲۰۱۱ را در آن دزدید، درس‌هایی آموخته‌ایم.

 

دلیل دوم این است که ابن عوف چهره مشهوری در میان مقام‌های رژیم است. و در واقع معترضان هنوز خواهان سقوط رژیم هستند، و فقط به سقوط فیگور «البشیر» رضایت نمی‌دهند. به همین خاطر است که تحصن ادامه یافته و ابن عوف هم با اینکه بلافاصله قانون اساسی را معلق و حکومت نظامی برقرار کرد،‌ تحت فشار عمومی ظرف یک روز مجبور به استعفا شد. عبدالرحمان برهان، یک چهره نظامی دیگر جایگزین او شده است که پیش از این فرمانده‌ی نیروهای سودانی در یمن بود. اپوزیسیون اکنون با این رئیس جدید شورا در حال مذاکره است، زیرا او بخشی از «جنبش اسلامی» نیست و ظاهراً اراده‌ای برای احترام به مطالبات انقلاب برای تشکیل دولت غیرنظامی دارد. مذاکرات یک‌شنبه آغاز شدند، پس باید هنوز منتظر ماند و دید.

 

من شخصاً هیچ اعتمادی به ارتش ندارم اما باید به این مذاکرات فرصت داد. به باورم اگر به خواسته‌های اعلامیه آزادی و تغییر احترام نگذارند، اعتراض‌ها ادامه خواهد یافت. اما همزمان پیش‌بینی می‌کنم که ارتش به دنبال سازشی است که این نهاد را به نحوی درون حکومت نگه دارد.

 

وقتی از موضع اکنون به فرآیند انقلاب دوباره می‌نگرید، به نظرتان بازیگران اصلی چه کسانی بودند؟

سارا محمد:  انقلاب ۱۹ دسامبر در شهر عطبره آغاز شد؛ که از گذشته به خاطر اتحادیه کارگران راه‌آهن‌اش شهرت داشته است. عطبره شهری‌ست با یک جنبش طبقه کارگر قدرتمند و مبارز. این خیلی موضوع مهمی است، چون با وجود اینکه خط آهن و همینطور اتحادیه‌ها از سوی رژیم تخریب شده است، هنوز می‌توان روح مبارزه را در آنجا دید. پس خواهم گفت که کارگران یک جریان مهم هستند. اما همینطور دانش‌آموزان و به خصوص دانشجویان دانشگاه‌ها، و همینطور آن دست کسانی که ما در سودان «متخصصان» (professionals) می‌نامیم. متخصصان شامل انجمن‌های ممنوع‌شده پزشکان، اساتید دانشگاه‌ها، وکلا و دیگرانی می‌شود که در بسیج مردم خیلی مهم بوده اند. پزشکان که در دو سال گذشته در اعتراض به شرایط خدمات سلامت و بیمارستان‌ها اعتصاب می‌کردند، به خصوص در ماههای ابتدایی اعتراضات خیلی قوی ظاهر شدند. رژیم چندین نفر از آنها را که به مجروحان کمک می‌کردند زندانی کرد و به قتل رساند. به طور کلی دانش‌آموزان، انجمن‌های متخصصان (شاغلان)، همینطور اتحادیه‌های تجاری در انتفاضه ۱۹۸۵ که به سقوط رژیم دیکتاتوری سابق جعفر محمد نمیری منجر شد نقش مهمی داشتند. و نباید آوارگان داخلی در کمپ‌های آورگان (IDP) در مناطق متاثر از جنگ، مثل دارفور در غرب سودان را فراموش کنیم. آنها نیز اعتراض می‌کردند اما کمتر سهمی از توجه و پوشش رسانه‌ای داشتند.

 

مهمترین سازمانی که در این انقلاب خود را به عنوان یک رهبر معرفی کرده انجمن شاغلان (متخصصان) سودان (SPA) است که یک سازمان ممنوعه بود. بیشتر رهبران آن حتی همین حالا ناشناخته اند و مردم هنوز به آنها اعتماد زیادی دارند و از آنها پیروی می‌کنند. این موضوع به خصوص از این جهت قابل توجه است که احزاب اپوزیسیون در فاصله امن [از سیاست] نگه داشته شده بودند.

 

نماد انقلاب سودان یک زن است. این واقعیت را در جامعه سودان چگونه می‌بینید و می‌فهمید، آن را بر حسب شرایط اجتماعی سودان چگونه درک می‌کنید؟ و این موضوع چه تاثیری بر شرایط سایر اقلیت‌های سودان دارد؟ آیا یک انقلاب اجتماعی نیز در حال وقوع است که در آن یک نسبت جدید اجتماعی با برابری بیشتر و تبعیض کمتر بروز پیدا می‌کند؟

سارا محمد:  زنان در همه خیزش‌های سودان نقش مم و اساسی ایفا کرده اند اما هیچ‌گاه تا به این حد در میدان اعتراض مرئی نشدند. فکر می‌کنم چند دلیل دخیل باشد. زنان یکی از اهداف اصلی رژیم نظامی‌ـ‌اسلامیستی بشیر بوده اند. رژیم برای سی سال از دستگاه امنیت و قانون برای سرکوب زنان ــ مثلاً برای نظارت بر شیوه پوشش آنها، تقویت حجاب، و تنبیه آنها به خاطر سرپیچی، گاهی حتی توسل به شلاق ــ استفاده می‌کرد. زنان همچنین در مناطق جنگی و همینطور در وضعیت فقر به شدت رنج دیده اند. بیشتر آن میلیون‌ها آواره داخل کشور زنان و کودکان هستند.

 

به این موضوعات این نکته را اضافه کنید که زنان سودانی تاریخی از مشارکت سیاسی دارند و به عنوان مثال در انتخابات مشارکت آنها بیشتر از مردان است، و سودان در اواسط دهه ۶۰ و بعد از انقلاب ۱۹۶۴، اولین نماینده پارلمان زن را در جهان عرب داشته است. همچنین به خاطر سقوط اقتصاد در دوران رژیم البشیر، و به خاطر توسعه آموزش تکمیلی، زنان بیشتری وارد زندگی عمومی شده اند. این موضوع در خود طنزی دارد زیرا تاثیر سیاست‌های رژیم به نوعی با هدف آنها برای محدود کردن زندگی زنان تضاد داشته است.

 

علی‌رغم همه این‌ها، همه ما از سطح مبارزه زنان در این انقلاب صلح‌آمیز شوکه شدیم. ما چیزهای جدیدی می‌بینیم از جمله مشارکت پرتعداد زنان در اعتراضات شبانه، و همیشه فقط آواز خواندن و شنیده شدن و محترم شمرده شدن نبوده است. این موضوعی جدید برای جامعه ما و برای زنان است که در اعتراضات شبانه شرکت کنند، زیرا جامعه محافظه‌کار است. پس به نوعی این نه تنها یک انقلاب سیاسی بلکه یک انقلاب اجتماعی نیز هست. اما باید به خاطر بسپاریم که این به آن معنی نیست که به محض پیروزی انقلاب مردان تلاش نخواهند کرد که نظم پدرسالار را بار دیگر اعمال کنند. به همین خاطر است که انقلاب زنان باید طولانی‌تر از انقلاب مردان باشد، زیرا باید بعد از انقلاب برای جایگاه خود نیز مبارزه را ادامه دهیم.

 

در خصوص نژادپرستی، سودان خیلی نژادپرست است و این موضوع قدیمی‌تر و ریشه‌دارتر از رژیم سی‌ساله بشیر است. اما این انقلاب از هر انقلابی در گذشته انحاد بیشتری در رد نژادپرستی حکومت دارد. برای مثال، رژیم در ابتدا تلاش می‌کرد که مردم دارفور در غرب کشور را که بسیاری از آنها خود را عرب نمی‌دانند مقصرِ ناآرامی‌ها جلوه دهد. اما معترضان با شعار «همه کشور دارفور است!» پاسخ دادند. این یک تغییر مهم است. و سودانی‌ها از قومیت‌های مختلف و همینطور سودانی‌هایی که مسلمان نیستند در اعتراضات نقش فعالی داشته اند. اما این به خودی خود کافی نیست. به تعهدی بسیار محکم از سوی جامعه برای برخورد با تبعیضهای قومی و مذهبی نیاز داریم. مثلاً کسانی که امروز از سوی اپوزیسیون با ارتش مذاکره می‌کنند، متشکل از نخبگان سنتی مسلمان هستند که خود را عرب می‌دانند و از استان‌های مرکزی کشور می‌آیند. این همان جایی است که همیشه نخبگان را پرورانده اما در این انقلاب نسبت به قبل تاکید بیشتری بر نیاز به ساختن یک جامعه بر اساس [حقوق] شهروندی، و نه رنگ، قبیله، قومیت و مذهب و طبقه و جنسیت وجود دارد. اینکه آیا این خواست‌ها به یک تعهد واقعی و فعال بدل خواهد شد را در آینده خواهیم دید.

 

اگر ارتش به خواسته معترضان برای تشکیل دولت غیرنظامی تن نسپارد،‌ آیا خطر جنگ داخلی کشور را تهدید می‌کند؟

سارا محمد:  به باور من این انقلاب دست کم در طرف معترضان ماهیت صلح‌آمیز خود را حفظ خواهد کرد. این فکر من به خاطر چهار ماه اخیر است، از زمانی که انقلاب شروع شد، مردم به [ایده] عدم خشونت به عنوان یک ارزش اتکا کردند و معترضان گرچه با گلوله، دستگیری و گاز اشک‌آور پاسخ گرفتند و بسیاری کشته شدند، همچنان صلح‌طلب باقی ماندند و با پرتاب دوباره گاز اشک‌آور به سمت ماموران امنیتی از خود دفاع کردند. اما در سودان همیه یک خطر بزرگ جنگ داخلی وجود دارد زیرا رژیم بشیر اطمینان حاصل کرده است که شبه‌نظامیان زیادی به همراه تسلیحات زیاد در کشور حضور داشته باشند. این شیوه آنها برای ماندن در قدرت بوده است. و برخی سربازان رده پایین در دوران تحصن به معترضان پیوستند و از آنها علیه حملات شبه‌نظامیان و نیروهای امنیتی دفاع کردند. برخی از این سربازان حتی کشته شدند. پس اگر تفرقه در ارتش عمیق‌تر شود یا اگر شبه‌نظامیان احساس کنند که دارند از میدان به در می‌شوند، ممکن است به خشونت متوسل شوند. به گمان من دلیل مذاکره نیروهای «آزادی و تغییر» همین باشد. آنها امیدوارند که به جای گیر افتادن در یک حمام خون، یک گذار صلح‌آمیز را تصمین کنند.

 

با بر سر کار آمدن رژیم جدید پس از البشیر، به نظرتان خواسته عمومی درباره جدایی سودان در ۲۰۱۱ چه خواهد بود؟

سارا محمد:  بسیاری از مردم سودان جدایی را نمی‌پذیرند. پس یک درخواست می‌تواند باز شدن در برای اتحاد دوباره باشد. اما در نهایت این انتخاب غیرجنوبی‌ها نیست، بلکه مردم جنوبی که در سودان جنوبی، خود سودان و در تبعید هستند باید انتخاب کنند. امید من این است که دست کم سودانی‌های جنوبی که در سودان زندگی می‌کنند حقوق کامل شهروندی را دریافت کنند. بسیاری از آنها برای نسل‌ها در سودان زندگی کرده اند اما به خاطر رهبری فاسد و به‌خون‌تشنه هر دو کشور در موقعیت پناهندگی هستند. و جنگ در سودان جنوبی بسیار دردناک است. سودان و سودان شمالی و همینطور کشورهای اروپایی به ایجاد شرایطی کمک کردند که به خشونت در آنجا راه برد. هر کس از سودان جنوبی به سودان می‌آید باید بتواند شهروندی خود را بازپس بگیرد. اما این نظر شخصی من است. مطمئن نیستم چند نفر مثل من فکر می‌کنند.

https://www.radiozamaneh.com/442021

..........................................

۲۸ فروردین ۱۳۹۸

«مردم باور دارند که با پیگیری صلح‌آمیز اعتراضات نیرومندترند»

 

گفت‌و‌گو با آدم عبدالرحمن بحر، فعال و مبارز سیاسی سودانی

امین درودگر، مهتاب دهقان

 

آدم عبدالرحمن بحر یک فعال و مبارز سیاسی سودانی و از اعضای جنبش عدالت و برابری (LEM) است و پس از گریختن از سودان،‌ در آلمان اقامت دارد. جنبش عدالت و برابری از مدت‌ها پیش در دارفور به دلیل تبعیض حکومت البشیر علیه غیرعرب‌ها در حال مبارزه با دولت مرکزی است. آنچه در زیر می‌آید، گفت‌و‌گوی «زمانه» با او درباره انقلاب سودان است.

 

معترضان پس از بازداشت عمر البشیر به دست ارتش در خیابان ماندند و خواستار گذار فوری به یک دولت غیرنظامی شدند. پس از ان بود که وزیر دفاع البشیر و رئیس حکومت نظامی موقت نیز استعفا داد. با این حال معترضان هنوز خیابان را ترک نکرده‌اند. ایا این احساس وجود دارد که ارتش در تلاش برای دزدیدن یا متوقف‌کردن انقلاب مردم است؟

آدم عبدالرحمن: بله، چنین احساسی وجود دارد. اما دلیل اصلی این است که مردم می‌خواهند ساختار قدیمی دیکتاتوری را به طور کلی از بین ببرند. دیکتاتوری برای سه دهه قدرت را در دست داشته و این یعنی همه‌جا رسوخ کرده است.

 

مردم مطالبات معینی دارند. مثلاً می‌خواهند حزب کنگره ملی که ۳۰ سال اخیر قدرت را در دست داشته و آدم‌های زیادی را کشته است، از بین برود و دیگر در دموکراسی آینده سودان حضور نداشته باشد. آنها خواهان حکومت غیرنظامی هستند و خواهان کنار رفتن ارتش از حکومت هستند. اما این مطالبات هنوز برآورده نشده اند و به همان خاطر مردم به خیابان بازگشته اند.

 

از آغاز انقلاب سودان در دسامبر اپوزیسیون گرد هم آمدند. در یکم ژانویه ۲۰۱۹ انجمن شاغلان سودان و دیگر گروه‌های اپوزیسیون کنار یکدیگر گرد آمدند و یک بیانیه واحد را صادر کردند که «اعلامیه آزادی و تغییر» خوانده شد. همه‌ی این مطالبات در آن اعلامیه آمده است.

 

معترضان خواهان تحقق این مطالبات هستند. یکی از آنها برقراری دوره‌ای چهارساله از یک حکومت غیرنظامی موقت جدید است تا شرایط را برای برقراری دموکراسی آماده کنند. چرا که موقعیت در سودان پیچیده است، در دارفور و کوهستان‌ها هنوز جنگ ادامه دارد، عده بسیاری در طی دیکتاتوری از کشور خارج شده اند،‌ و الی آخر. اپوزیسیون می‌گوید برای مذاکره با افراد در حال جنگ در دارفور و بازگرداندن مردم به کشور نیاز به زمان دارد.

 

آیا نشانه‌ای از دخالت خارجی (منطقه‌ای یا بین‌المللی) در رویدادهای سودان دیده‌اید؟

آدم عبدالرحمن:  این پرسش را نمی‌توان با «آری» یا «خیر» پاسخ داد. در جهان کنونی همه‌چیز با یکدیگر ارتباط دارد. در مورد سودان هم مثلاً عربستان سعودی منافع مشخصی با رژیم البشیر داشت. البشیر سرباز به یمن فرستاده بود تا در جبهه عربستان سعودی بجنگند. عربستان سعودی نیز همزمان سلاح‌های جنگ یمن را از ایالات متحده و کشورهای اروپایی می‌خرد. به یاد داریم که ترامپ سال گذشته از فروش عظیم سلاح به عربستان دائماً حرف می‌زد. این سلاح‌ها اکنون در دست سربازان سودانی هستند که در یمن می‌جنگند. پس موضوع پیچیده است و منافع درهم‌گره‌خورده‌ای وجود دارد.

 

همچنین نباید فراموش کنیم که اروپا و کشورهای آفریقایی توافقی بر سر پناهجویان کردند تا جریان پناهجویان به سمت اروپا متوقف شود. سودان متهم شده که این توافق را بی‌اثر کرده و جلوی تحقق‌اش را گرفته. اتفاق‌های کنونی سودان بر آن نیز تأثیر می‌گذارد.

 

حکومت البشیر به خاطر حمایت کشورهای خارجی سر پا مانده بود. البشیر برای این کار دائماً بازی می‌کرد. زمانی با ایران متحد بود و بعد سراغ عربستان رفت. گهگاهی با پوتین همراهی می‌کرد و به قطر هم خودش را نزدیک کرد. البشیر با این بازی‌ها بر سر قدرت باقی مانده بود.

 

به همین خاطر درگیری دیگر بازیگران بین‌المللی در جریان‌های سودان عجیب نیست. فردی که پس از وزیر دفاع به قدرت رسید، در عربستان و امارات مستقر بود تا بر اعزام نیروهای سودان به یمن نظارت داشته باشد.

 

انجمن شاغلان سودان شش تن را برای مذاکره با او معین کرده اند تا برای گرفتن قدرت از ارتش و تشکیل دولت غیرنظامی با او وارد مذاکره شوند. شاید او آمده تا به عنوان میانجی قدرت را از ارتش بگیرد و به غیرنظامیان بدهد و بر سر چگونگی این انتقال قدرت مذاکره کند.

 

اگر ارتش به خواسته معترضان برای تشکیل دولت غیرنظامی تن نسپارد،‌ آیا خطر جنگ داخلی کشور را تهدید می‌کند؟

آدم عبدالرحمن:  فکر نمی‌کنم. مردم در سودان به حد کافی جنگ دیده اند. ۲۰ سال جنگ بین جنوب و شمال که نتیجه‌اش به وجود آمدن کشور مستقل سودان جنوبی بود. جنگ در دارفور که نتیجه‌اش بی‌خانمان‌شدن و آوارگی دو میلیون تن و کشته شدن بیش از ۳۰۰ هزار نفر بوده است. همین حالا جنگ در کوه‌ها هم ادامه دارد.

 

اپوزیسیون و مردم معترض در این چهارماه تأکید کرده اند که برای فشار بر حکومت و واداشتن البشیر به کناره‌گیری هرگز سلاح به دست نخواهیم گرفت و مبارزه را صلح‌آمیز ادامه می‌دهیم. تنها خشونتی که در فرآیند انقلاب رخ داد، از سوی دیکتاتوری بود. حالا می‌توانیم بگوییم که رژیم البشیر بیش از صدتن را طی این چهارماه کشته است. اما مردم با تظاهرات صلح‌امیز هم او را وادار به کناره‌گیری کردند و هم طرف دو روز، نفر بعدی را. مردم باور دارند که با پیگیری صلح‌آمیز اعتراضات نیرومندتر هستند.

 

به علاوه همه کسانی که اسلحه دارند، در این چهارماه از ورود به فرآیند انقلابی خودداری کردند. می‌دانیم که سه چهار گروه شبه‌نظامی مسلح مخالف هم هستند اما آنها گفتند ما می‌فهمیم مردم می‌خواهند به شکل صلح‌امیز تظاهرات کنند و به همین خاطر دخالتی نکردند.

 

با بر سر کار آمدن رژیم جدید پس از البشیر، به نظرتان خواسته عمومی درباره جدایی سودان در ۲۰۱۱ چه خواهد بود؟

آدم عبدالرحمن:  فکر نمی‌کنم تغییر زیادی بکند. این مسأله به قوانین بین‌المللی هم ربط دارد. سودان جنوبی از ۲۰۱۰ به وجود آمده و به عنوان یک کشور جدید در جهان پذیرفته شده و اتحاد دوباره از این جهت ممکن نیست.

 

اما اگر دموکراسی واقعی در سودان به وجود آید ــ که به نظرم به وجود خواهد آمد ــ آنگاه رابطه با سودان جنوبی آسان‌تر و بهتر از پیش خواهد شد، هرچند حکومت سودان جنوبی نیز دیکتاتوری است. همین رابطه بهتر و آسان‌تر است که مردم به آن امیدوارند و نه چیزی بیشتر.

 

وقتی از موضع اکنون به فرآیند انقلاب دوباره می‌نگرید، به نظرتان بازیگران اصلی چه کسانی بودند؟ نماد انقلاب سودان یک زن است. این واقعیت را در جامعه‌ی سودان چگونه می‌فهمید و آن را بر اساس شرایط اجتماعی کنونی سودان چگونه تفسیر می‌کنید؟

آدم عبدالرحمن:  نمادی که مردم در هفته‌های آخر اعتراضات دیدند، از همان ابتدای انقلاب در دسامبر وجود داشت و زنان نماد و پیشگام انقلاب بودند. این مسأله به موقعیت زنان در سودان پس از به قدرت رسیدن حکومت البشیر بازمی‌گردد. این حکومت حقوق زنان را بسیار محدود کرد، مثلاً در مورد مسدله پوشش.

 

یک دلیل دیگر این است که تاریخ قدرتمندی زنان سودانی نیز طولانی است. نخستین اتحادیه زنان آفریقا در سودان در دهه ۱۹۴۰ میلادی شکل گرفت. پس این یک سنت طولانی است.

 

حکومت البشیر از وقتی به قدرت رسید، سعی کرد در برابر رشد زنان مانع ایجاد کند. اما زنان به مقابله و مبارزه برخاستند. بین ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰ زنان مبارزه بزرگی انجام دادند. حکومت البشیر قانونی دستوری برای نظم اجتماعی صادر کرده بود و در آن زنان از پوشیدن برخی لباس‌ها ممنوع شدند. اما زنان خودشان را سازماندهی کردند و از مبارزه ننشستند تا این قانون عمومی بی‌اثر شد. پس یک دلیل دیگر پیشگام‌بودن زنان در انقلاب این است که از سال‌ها پیش دست به خودسازماندهی زده بودند، در حال نبرد با دولت بودند، ساختارهای خودآیین‌شان را شکل داده بودند و آماده مبارزه بودند. به همین خاطر وقتی تظاهرات به مرحله خیابانی وارد شد، آنها رهبری را در دست گرفتند.

 

همچنین نباید از یاد برد که جوانان سودانی بخش مهمی از اعتراض‌ها بودند. به لحاظ آماری،‌ زنان از مردان بیشتر هستند و جمعیت اکثراً جوان است. زنان جوان سودانی نیز تحصیل‌کرده هستند. حتی اگر نظام آموزشی در سودان آن‌طور که باید نیست و باید به نظرمان اصلاح شود، اما نباید از یاد برد که شمار زنان سودانی دانشجو از شمار مردان بیشتر است.

 

همچنین جنگ را نباید از خاطر برد که سال‌ها در سودان جریان داشته. جنگ باعث شده که مردان زیادی در نسبت به زنان کشته شوند.

 

از سوی دیگر،‌ احترام به موقعیت زن در جامعه سودان افزایش زیادی یافته است،‌ اما این موضوع در طول اعتراض‌ها و مبارزات شکل گرفت. حتی در ابتدای اغاز تظاهرات، همین چهارماه پیش، خانواده‌ها نمی‌خواستند زنان و دختران جوان‌ به اعتراض‌ها بپیوندند؛ هم به خاطر نگاه سنتی و هم به خاطر هراس‌شان از نیروهای امنیتی.

 

سرویس اطلاعات مخفی سودان از روش‌ها و کارهای سکسیستی برای جلوگیری از ورود زنان به اعتراض‌ها استفاده می‌کرد. اما همه این‌ها باعث شد که بحث درباره مسأله زنان در جامعه سودان جدیت بیشتری یابد.

 

تحولات اجتماعی در این چهارماه در سودان خیره‌کننده بوده است. زنان سودانی لباس سفید به تن می‌کردند و تصاویر و عکس‌هایشان را منتشر می‌کردند تا حمایت‌شان از انقلاب را نشان دهند. این لباس سفید به یک نماد انقلاب بدل شد. لباس سفید از یک سو نماد زنان تحصیل‌کرده است و از یک سو نماد زنان شاغل. زیرا زنانی که سر کار می‌روند، این لباس را می‌پوشند.

 

مردی  از جامعه ال‌جی‌بی‌تی‌‌کیو [دگرباشان جنسی] نیز همین لباس را بر تن کرد و تصویرش را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد. اما در چند روز اول حملات گسترده‌ای به او رخ داد. با این حال، بعد از چند روز حمایت گسترده‌ از او از بخش‌های دیگر جامعه سودان آغاز شد. معترضان می‌گفتند پس از انقلاب و استقرار دموکراسی حق همگان باید به رسمیت شناخته شود و همه باید مورد احترام قرار بگیرند. برای سودان، پذیرش و حمایت از ال‌جی‌بی‌تی‌کیو نشان‌دهنده یک تحول اجتماعی است.

https://www.radiozamaneh.com/442020

........................................

۲۸ فروردین ۱۳۹۸

 

«بنیاد پدرسالارانه حکومت البشیر زنان را به دشمن شماره‌ یک بدل کرده بود»

 

گفت‌و‌گو با احمد اسلام‌، هنرمند و فعال سیاسی سودانی

امین درودگر، مهتاب دهقان

 

احمد اسلام‌ یک فعال سیاسی و فرهنگی، و هنرمندی سودانی است که عمده آثار هنری و فعالیت‌هایش بر موضوعات مربوط به عدالت اجتماعی متمرکز است. او به دلیل باورهای سیاسی وادار به خروج از سودان شده، عضو یک کالکتیو هنری طراحی به نام «واگن‌دیزاین» است و در آلمان اقامت دارد. آنچه در زیر می‌آید، گفت‌و‌گوی «زمانه» با او درباره انقلاب سودان است.

 

معترضان پس از بازداشت عمر البشیر به دست ارتش در خیابان ماندند و خواستار گذار فوری به یک دولت غیرنظامی شدند. پس از ان بود که وزیر دفاع البشیر و رئیس حکومت نظامی موقت نیز استعفا داد. با این حال معترضان هنوز خیابان را ترک نکرده‌اند. ایا این احساس وجود دارد که ارتش در تلاش برای دزدیدن یا متوقف‌کردن انقلاب مردم است؟

احمد اسلام‌: ارتش مستقل از آنکه چه کسی حکمرانی کند، هنوز درون خود دچار اختلاف است. پس نمی‌توانیم فرض کنیم که تمام ارتشی‌ها خواستار به دست گرفتن قدرت هستند. اما افسران بلندمرتبه و رهبرانی که به البشیر وفادار بوده‌اند، خواهان حفظ نظم موجود هستند و از واگذاری قدرت به غیرنظامیان خودداری می‌کنند. معترضان این موضوع را می‌دانند. حفاظت افسران جزء از آنها نیز باعث شده که کسی نتواند به تحصن آنها در برابر مقر مرکزی فرماندهی ارتش پایان بخشد.

 

معترضان در حال پیگیری اعلامیه آزادی و تغییر هستند که انجمن شاغلان سودان و دیگر احزاب سیاسی آن را امضا کردند. این اعلامیه خواستار تشکیل شورای حکومتی موقت و غیرنظامی از نیروهای انقلابی است و تا کنون ارتش هیچ یک از مطالبات آن را عمل نکرده است. هم‌اکنون تیمی مذاکره‌کننده از متحصنین آماده رایزنی بر سر انتقال قدرت هستند.

 

آیا نشانه‌ای از دخالت خارجی (منطقه‌ای یا بین‌المللی) در رویدادهای سودان دیده‌اید؟

احمد اسلام‌:  کشورهای حاشیه خلیج فارس،‌ به‌ویژه عربستان سعودی و امارات متحده از ارتش پشتیبانی می‌کنند تا منافع آنها را حفظ کند. ارتش سودان در جنگ یمن درگیر است. رئیس‌ شورای نظامی رهبر نیروهای سودانی در یمن بود. پس قطعاً سعودی پشتیبان اوست. اما تا کنون مداخله‌های جامعه بین‌الملل نیروهای انقلابی را تحت تأثیر قرار نداده است.

 

اگر ارتش به خواسته معترضان برای تشکیل دولت غیرنظامی تن نسپارد،‌ آیا خطر جنگ داخلی کشور را تهدید می‌کند؟

احمد اسلام‌:  سودان همین حالا در دارفور و نیل آبی و کوهستان نوبه درگیر جنگ داخلی است. فعالان جنبش ضدجنگ از همان نیروهای انقلابی هستند و از خطر جنگ داخلی به خوبی آگاه‌اند، پس می‌خواهند انتقال قدرت به شکل صلح‌آمیز رخ دهد. هیچ‌کس جنگ نمی‌خواهد. و ما به خوبی می‌دانیم که هر گونه مداخله جامعه بین‌المللی می‌تواند به جنگ منافع و نتیجتاً جنگ نیابتی بینجامد. بسیاری از طرفین درگیر تلاش دارند که از چنین سناریویی جلوگیری کنند.

 

با بر سر کار آمدن رژیم جدید پس از البشیر، به نظرتان خواسته عمومی درباره جدایی سودان در ۲۰۱۱ چه خواهد بود؟

احمد اسلام‌: برای من شخصاً سودان جنوبی یک کشور مستقل است. هر تلاشی برای تشکیل دوباره یک کشور واحد، حمله یا استعمار فهمیده خواهد شد. بله، این دولت نژادپرستی و تبعیض دینی را گسترش داده. اما علت‌های جدایی عمیق‌اند و به اعماق تاریخ باز می‌گردند.

 

وقتی از موضع اکنون به فرآیند انقلاب دوباره می‌نگرید، به نظرتان بازیگران اصلی چه کسانی بودند؟ نماد انقلاب سودان یک زن است. این واقعیت را در جامعه‌ی سودان چگونه می‌فهمید و آن را بر اساس شرایط اجتماعی کنونی سودان چگونه تفسیر می‌کنید؟

احمد اسلام‌:  زنان سودانی بازیگران اصلی بودند. بنیاد پدرسالارانه حکومت البشیر زنان را به دشمن شماره‌ی یک بدل کرده بود. اما زنانی که رهبری انقلاب را برعهده دارند، خود بر تجربه انباشته‌ی تاریخی از جنبش فمینیست‌های سودانی از زمان استقلال تا کنون تکیه دارند.

 

به‌علاوه، انجمن شاغلان سودان یکی از بازیگران عمده است و آن هم انباشت تجربه‌ی تاریخی یک جنبش سندیکالیستی است که این حکومت در ۳۰ سال اخیر سعی در سرکوب ان داشته. و جنبش فمینیستی در سودان هسته‌ی این جنبش سندیکالیستی در طول تاریخ بوده است.

https://www.radiozamaneh.com/442019

..............................................................

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©