بیانیه
حمایتی گروه
19اسفند
۳۱ مرداد
همه می آییم
بازنشستگان،
آیینه تمام
نمای آینده ما
هستند
نظر به
اینکه اهداف
صنف
بازنشستگان
وشاغلین در یک
راستا وباهم
مرتبط هستند .
بنابراین دست
دردست هم ودوش
دردوش
بازنشستگان
فرهیخته متحد
و یکصدا در
صفی متحد
فریاد عدالت
خواهیمان را
در ۳۱ مرداد
به گوش
مسئولین می رسانیم
.
ما
فرهنگیان
همراه با دیگر
اقشار
مزدبگیر برای
احقاق حقوق
بازنشستگان
فرهیخته بار
دیگر در تجمعی
پرشور برای
رفع تبعیض های
موجود که معیشت
این قشر
زحمتکش را
هرروز به
چندین برابر زیر
خط فقر می
کشاند فریاد
نارضایتی
خودرا درجهت
حمایت از
بازنشستگان
شریف سر
خواهیم داد .
ودراین راه
تاگرفتن حق
خود که همانا
احیای قانون
مدیریت خدمات
کشوری است آرام
نخواهیم گرفت
.
بازنشستگان
فرهیخته
تاکنون
راههای
بسیاری را
برای استیفای
حقوق ازدست
رفته خود
آزموده اند
وبارها مسیر
مذاکره ورایزنی
را در پیش
گرفته اند اما
پشتوانه محکم
برای مذاکره
را در یک تجمع
عظیم می بینند
.
بدینوسیله
ما فعالین
صنفی واعضای
گروه نوزده
اسفند ضمن
حمایت همه
جانبه از حرکت
اعتراضی بازنشستگان
عزیز در تجمع ۳۱
مرداد خود را
ملزم به
همراهی وشرکت
در این تجمع
میدانیم وهمراه
با
بازنشستگان
فریاد عدالت
خواهی ورفع تبعیض
سرخواهیم داد
.
درپایان
ضمن حضور در
تجمع
۳۱ مرداد
از سایر اقشار
واصناف ومردم
همیشه درصحنه
دعوت می
نماییم که با
شرکت در این
تجمع درمقابل
مجلس شورای
اسلامی حمایت
خودرا نسبت به
حرکت
اعتراضی
بازنشستگان
فرهیخته اعلام
نماییم .
وعده
همه ما
ساعت ۱۰ صبح
۳۱ مرداد ۱۳۹۶
----------------------------------
جمعبندی
نهایی جلسه سه
شنبه مورخ
۱۷مرداد ۹۶ساعت
۲۲
سلام و عرض
ادب ،
مدیریت
گروه فرمودند
که باتوجه به
اینکه مایلیم
حسن نیت خودرا
باسایر
گروهها نشان
دهیم؛
وباتوجه به
مصوبه امشب
جلسه ی اتاق
فکر هیئت
مدیران ابرگروه
وحدت برای
مطالبات
کشوری ۳۱۳۱
مرداد
۱۳۹۶ساعت
۱۰صبح علیرغممکان
نهاد ریاست
جمهوری ؛
درمقابل مجلس
شورای اسلامی
برگزار
مینماییم و
این همراهی و
همکاری را
مشروط
براینکه
درلینکهای
ارسالی خود برای
تبلیغ نام و
لینک ابرگروه
وحدت نیز درج
گردد ؛خواهیم
داشت .
و من الله
التوفیق
سید
محمد مهدی
_مدیریت
ابرگروه وحدت
----------------------------------------
۳۱مرداد
،آغاز وزارت و
آغاز اعتراض
✍محمد
حسن پوره
،معلم مزد
بگیر
سی و یک
مرداد در
فراخوان
بازنشستگان
،روز اعتراض
به وضعیت
نامناسب
معیشتی
بازنشستگان
از سوی کنشگران
صنفی
بازنشسته
اعلام شد.
تقارن
این فراخوان
اعتراضی با
معرفی وزیر آموزش
و پرورش،یعنی
بطحایی ،این
پیام خاص را
با خود همراه
دارد،که
منتظر
تغییرات موثر
چه در موضوع
معیشتی و چه
در مورد
آموزشی ،در
دستگاه پر
جمعیت و پر مخاطب
و با پوشش بیش
از 50درصدی از
جمعیت کشور نباشیم
. بطحایی در
میان
ناباوری،قاطبه
فرهنگیان
بعنوان وزیر
پیشنهادی
برای کسب رایی
اعتماد به
مجلس معرفی
شد،
وزیر
پیشنهادی
دارای،سوابقی
چون،رئیس مرکز
ملی نظارت
راهبردی
سازمان
برنامه و
بودجه،سرپرست
وزارت بعد از
کنار. کشیدن
فانی و در
اواخرنیز
قائم مقام
وزیر و معاون
توسعه مدیریت
و پشتیبانی را برعهده
داشت.بطحایی
در سوابق کاری
خود دبیرکل شورای
عالی آموزش و
پرورش بعنوان
مهمترین نهاد قانونگزاری
این وزارت را
دارد .
اما از
فساد صورت
گرفته در
صندوق ذخیره
فرهنگیان،بطحایی
و فانی در
حساسترین
شرایط بعد از
کنارگیری از
سمت وزارت و
معاونت
پشتیبانی،خود
را از پاسخگویی
در صورت
استیضاح فانی
کنار کشیدند.
بطحایی
که به دادن
وعده هایی
دروغ پرداخت
مطالبات و
رسانه ایی
کردن مطالبات
فرهنگیان چهره
ایی شناخته
شده است،در
حالی گزینه
پیشنهادی
وزارت آموزش
و.پرورش است
که حجم زیاد
مطالبات
انباشت شده
این وزارت یکی
از اصلی ترین
چالش های این
دستگاه است که
بطحایی از
تجربه خوبی در
دادن وعده های
خالی
برخوردار است
.
بطحایی
از تجربه های
خوبی برای
وزارت از قانونگزاری
تا پشتیبانی
و.تدریس و
مدیریت
برخوردار است
اما عملکرد
حضور طولانی
مدت او در این
دستگاه عملکرد
قابل قبول
و.مثبتی نیست .
از
13وزیر بعد از
انقلاب فقط
5وزیر دوره
چهار ساله را
به اتمام
رساندند آیا
وزیر
پیشنهادی قادر
خواهد بود
رایی اعتماد
مجلس را بدست
بیاورد و اگر
بدست آورد به
جمع وزرایی
خواهد پیوست که
دوره چهار
ساله را به
اتمام خواهد
رساند یا در
تور استیضاح
صید خواهد
شد؟؟؟
اما
تقارن کار
معرفی وزیر به
مجلس با
بیانیه تجمعی
31مردادبازنشستگان
،از این جنبه
اهمیت دارد که
فرصت مناسبی
است برای بیان
کاستیها چه در
بعد معیشت و
چه در بیان
نارساییهای
آموزشی این
دستگاه .
اعلام
خواسته ها
نارساییهای
در آغاز کار
وزیر جدید از
آن جهت اهمیت
دارد که وزیر
بهانه ای برای
بی اطلاعی از
کاستیها
نخواهد داشت
هر چند شخصی چون
بطحایی هیچ
بهانه ای برای
بی اطلاعی از
این کاستیها
نخواهد داشت.
سی و یک
مرداد فرصت
مناسبتی است
برای بیان تبعیض
،فقر و فرق و
کاستیهای
آموزشی .
همه با
هم این تبعیض
را فریاد
میزنیم .
-----------------------------------
ز خسوف
آسمان دلها
نگرانم...
بازنشسته
آموزش و پرورش
محسن
میرزایی
پدیده
طبیعی خسوف و
کسوف هر از
چندگاهی رخ می
دهد و در
آموزه های
دینی ما برای
آن نماز آیات
توصیه شده است
. شاید تعبیر
نگران کننده
ای نیاز نباشد
؛ مع هذا نماز
آیات توصیه
شده است .
آنچه
که در این
سرزمین بنا
نبوده رخ دهد
که به دنبال
آن خسوف و
کسوف در آسمان
دل رخ دهد
بیشتر نگران
کننده است .
بنا
نبوده به
عنوان
بازنشسته
آموزش و پرورش
شاهد به مذبح
بردن عدل و
قربانی شدن
عدالت باشیم و
این همان خسوف
و کسوفی
میباشد که
نماز آیاتش نه
پنج بار که
بینهایت رکوع
و سجود نیاز
دارد .
بنا
نبوده از
مسئولین قوه
مقننه ، مجریه
و معاونین
رئیس جمهور
وعده ی از
وزرا وعده های
قشنگ فراوان
بشنویم و با
چراغ به دنبال
عمل باشیم .
بنا
نبوده به
عنوان معلم که
لقب انبیا به
پیشه من داده
شده از دست
دانش آموزانی
دلم تنگ و گرفته
باشد که الان
وکیل و وزیر و
رئیس جمهور شده
اند .
بنا
نبوده ده ها
نامه درخواست
دیدار به رئیس
جمهوری
بفرستیم که با
رای خودمان به
این پست برسد
و تازه به
درخواست ما اعتنا
نکند .
بنا
نبوده که در
بیمه درمانی ،
معیشت ، منزلت
، آمال و آرزو
به نقطه ای
رسیده باشیم
که حساب مسئولین
را به خدا
واگذار کنیم .
اینجاست
که به آسمان
دلم وقتی نگاه
میکنم نور و
کوکب امیدی
نمی درخشد.
خسوف و
کسوف آسمان دل
بازنشسته
آموزش و پرورشی
دائمی می باشد
و مدام به ذکر
و فکر نومیدی
مشغول شده ایم
.
در
کسوت معلمی
هرگز از
عملکرد
مسئولین که
شاگردان
دیروزمان
بودند راضی
نبوده ایم و
در دوران
بازنشستگی که
دلمردگی و
افسردگی هم
خانه و مونس
همیشگی امید
دلمان گشته و
عرصه را بر
امید و عشق
تنگ کرده است.
باور
کنید که از
گرفتگی ماه در
آسمان دلم
مدتهاست
نگرانم و بروز
آن در دوران
بازنشستگی
کاملا مشهود
است .
بازنشسته
آموزش و پرورش
محسن
میرزایی
---------------------------
آقای
رئیس جمهور!
صدای
من به شما می
رسد؟!
منوچهر
انتظار
آقای
رئیس جمهور!
اگر صدای من
به شما می
رسد، لطفا گوش
فرا دهید!
ما
در مورد وضعیت
اسف بار زندگی
بازنشستگان طنز
می نویسیم، به
جایی نمی رسد.
نطنز می
نویسیم، گم و
گور می شود.
شما
بفرمایید ما
چه کنیم و
شکایت به کجا
بریم؟
خواهش
می کنیم، نمی
شنوید.
تمنا می
کنیم، ترتیب
اثر نمی دهید.
عصبانی
می شویم، عین
خیالتان نیست.
ناله می
کنیم، ناله
مان در گلو می
شکند.
مگر
شما در قبال
ما احساس
مسئولیت نمی کنید؟!
اگر
مشکل ما را که
در حال موت
هستیم نمی توانید
حل کنید چه
رئیس جمهوری؟!
آمدیم
بعد از مرگ ما
شما دلتان به
حال ما سوخت و
رفع مشکل
کردید بعد از
مرگ ما اگر هم
این امکان به
وجود آمد به
چه درد ما می
خورد؟
مگر
ما چند بار می
خواهیم زندگی
کنیم؟
آقای
رئیس جمهور!
تحمل
گفتی و من هم
که کردم سالها
اما
چقدر
آخر تحمل بلکه
یادت رفته
پیمانت
و
من امروز به
شما می گویم:
قطعا و
حتما یادت
رفته پیمانت.
اگر
من با این
شرایط، دار
فانی را وداع
گفتم حتم و
یقین داشته
باشید که ...
این
زندگی به یقین
که به لعنت
خدا هم نمی
ارزد!!
✍ منوچهر
انتظار
-------------------------------
این ها
را به کسانی
بگویید که شما
را نشناختند
✍ حسین
سوری
در بین
تمامی دستگاه
های اجرایی،
هیچ دستگاهی
مظلوم تر از
آموزش و پرورش
وجود نداشته و
ندارد.
تاکید
فراوان دارم
که نه خودم
وارد مبحث
دستگاه های
نظامی و
انتظامی می
شوم و نه به
دلایلی که می
دانم، اجازه
می دهم کسی از
نوع ما بازنشستگان
خدمات کشوری
وارد این
مباحث شود. مگر
من چکاره ام
که اجازه ندهم? یک
ایرانی ام که
وطنم را دوست
دارم و باید
مواظب بود که
تحت عنوان طلب
حق، ولو سهوا،
موردی
محرمانه به
قلم کشیده
نشود. وقتی می
گویم اجازه
نمی دهم، یعنی
اگر چنین
نوشته ای را
ببینم، حتما
علیه اش می
نگارم. نکات
زیادی است که
در این جا نمی
شود به آن ها
پرداخت. پس،
وقتی می گویم
در بین تمامی
دستگاه ها، هیچ
دستگاهی
مظلوم تر از
آموزش و پرورش
وجود ندارد،
منظور تمامی
دستگاه های
وابسته و زیر
نظر دولت است
و حتی به
دستگاه های
وابسته به قوه
های قضاییه و
مقننه و نیز
خارج از دولت،
ورود نمی کنم. بلی که
بودجه همه را
دولت می
پردازد. ولی
بررسی های من،
محدود به
دستگاه هایی
است که صرفا
در زمره قوه
مجریه می
باشد.
این
همه گفتم، حال
منظور چیست?
مقام
دست اندرکار
بازنشستگان،
با دریافت حق
جلسه، باز
دسته گلی جور
کرده و در این
بی آبی و کم
آبی،
گلی به آب
داده است.
میانگین
حقوق
بازنشستگان
حتی به یک و 600 هم
نمی رسد که
خودش قبلا
نزدیک به یک و 600
را تایید کرد.
کاری ندارد که
یک دکمه را بزند
و میانگین همه
را ببیند که
دیده است. دقیق می شود
یک و 564 هزار
تومان. اول
نزدیک یک و 600 را
گفت. بعد گفت
به یک و 600 بالغ
گشته است. چه
موقع گفت? بعد
از اجرای بند
"ه" تبصره 12 که
معلوم نشده
این همه اعتبار
کجا رفته که
حقوق حتی یک
بازنشسته
خدمات کشوری
هم از
#همسان_سازی
مرحله اول
برخوردار
نگردیده است.
آیا در فاصله 27
فروردین تا
الان، رقمی به
حقوق های ما
بازنشستگان
افزوده اند? حال
که پاسخ خیر
است، پس چرا
گفته میانگین
حقوق
بازنشستگان،
رقم یک و 800 می
باشد? چنین
فردی اگر قاضی
یا طبیب می
شد، چه بر سر
جان مردم می
آورد?
بعد،
افاضات نموده
که شاغلین هم
حقوقی ندارند
که فقط 2400 می
گیرند!! سند
این گفته کو?
قدرت دارد و
از قدرت
استفاده
ناگوار می
کند. آیا استفاده
ناگوار از
مقام و قدرت
خلاف هست، یا
نیست?
من نمی
گویم پرداخت
حقوق در
سازمان برنامه،
وزارت کشور،
نهاد ریاست
جمهوری، امور اداری
و استخدامی و
حتی سازمان
بازنشستگی چگونه
است که احکام
کافی نزدم می باشد.
این ها که
دستگاه های
خاص نیستند?
یک
راه نشان می
دهم که
مظلومترین
دستگاه، یعنی
همان آموزش و
پروش
با کسری
بودجه شدید را
ببینند و بعد
افاضات در
دهند. چگونه?
کل بودجه جاری
این وزارت
خانه، هر رقمی
شد، عملا 96
درصدش حقوق
است. برای دقت
بیشتر، حق
بازنشستگی
سهم معلم و
کارمند
را کم کنند و
بعد باقی
مانده را
تقسیم بر
تعداد نیرو نمایند.
آیا میانگین
این می شود که
گفته اند? اگر
همان شد که
گفته اند،
حتما داخل وزارت
آموزش و پرورش
هم ظلم و
تبعیض دارد
بیداد می کند.
چرا? اگر
میانگین فرضا
شد 3 و نیم و 4 و
بعد تعداد
کثیری گفتند
ما دو و نیم
بیشتر نمی
گیریم، ولو با
همین هم سخن
مدیر صندوق رنگ
باخته می شود،
اما نشانه
مورد ناگوار
دیگری هم هست.
چه ناگواری?
یعنی مدیران
نجومی بگیرند
و معلمین در
عذاب که شک
نکنند، همین
است. ریاضی با
پدر خودش هم
اپسیلون و
دلتایی،
رفاقت ندارد و
دقیق و راستگو
می باشد.
البته،
میانگین حقوق
مدیر صندوق و
من، می شود 19
میلیون تومان.
پرتقال فروش
را یافتند،
تربچه فروش را
بیابند.
یک
تقسیم ساده
است و قانون
بودجه و پیوست
هایش موجود
اند.
لااقل،
این مدیر برود
این سخنان را
برای مردمی در
کشورهای
اتیوپی و گینه
و سری لانکا
بگوید، نه
برای ما که
این ها را می
دانیم و این
اشخاص را می
شناسیم.
به هر
روی، مدیر ان نجومی
بگیر! این ها را
به کسانی
بگویید که شما
را نشناختند.
سخنگو، مدیر
صندوق و وزیر
بی رفاه که
شهره جهانی
دارند، بس
کنند که
تناقضات و
ناحق گویی گوش
هایمان را کر
کرد. خدا می
داند که اعمال
ناحقتان ما را
به چه روزی
انداخته است!
این
یکی تناقض
کلان را کجا
جای دهم؟
مدیران
گفتند و من هم
گفتم. با همان
اعداد و ارقام
خودشان، نه
برای یک بار،
بلکه چند صد
بار نشان دادم
که جز تناقض و
غیر واقع گویی،
هیچ چیز در
چنته ندارند.
ای با
انصاف ها! یک
دفعه بعد از
تولد، ریش
سفید نشده ام. جان
کندم و از
تهیه متن
سخنرانی یک
رییس یا مدیر
میانی تا حتی
تهیه متن
آخرین
سخنرانی رییس
دولت سازندگی
را انجام داده
ام. فکر کنم که
یک بار دیگر
عرض کردم که
در اثر تصادف،
در شهر دیگری
بستری بودم و
با برانکارد و
آمبولانس،
حقیر را بردند
مرکز استان تا
متن سخنرانی
استاندار وقت
استانی
درباره آمایش
سرزمین منطقه
5 کشور را
بنگارم. آن هم
متنی علمی، نه
متنی ننه
قمری.
این
همه فیس چیست
که من می دهم?
عرضم
این است که
لااقل، با
وجود این همه
دانش آموخته
که در اختیار
دارند، بدهند
یک متن ساده
سخنرانی را
طوری بنگارند
که مرغ و خروس
ها هم از تعحب
شاخ در
نیاورند. یعنی
این همه حقوق
می گیرید،
توان تهیه یک
متن سخنرانی ساده هم
ازتان ساخته
نیست? نکند که
حتی
کارشناسانتان
هم به
دستورتان
توجه نکرده و
شما فقط بلدید
به ما
بازنشستگان
زور بگویید?!
شاید هم به
مانند همان
کسی که به رغم
داشتن اقتصاد
دان های متخصص
و مجرب، رفته
پزشکی را
آورده تا امر
برش شود، عمل
می کنید. چرا?
چون افراد خود
خواه من پرست،
هر گز نمی
پذیرند که
نیرو های زیر
دستشان از
خودشان بیشتر
بدانند. وقتی
چنین واقعه ای
رخ می دهد که
رخ داده، باید
مشکوک شد که
مدیر زورگو را
دست تنها
گذاشته اند.
وگرنه، هر
انسانی می
فهمد که با
جمله دوم،
جمله قبلی اش
را نقض نکند.
کدام
جمله و جملات?
من فقط هزار
تومان پول دارم.
این جمله
اولم.
جمله
دومم: خرید یک
دست النگوی
طلا که پولی
نیست و آن را
می پردازم!
در کل
کره زمین، با 7
میلیارد و 700
میلیون نفر
جمعیت، اگر یک
نفر با دیدن
این جملات به
سلامت عقل من
یقین داشت،
مرا رها کنید
و همان یک نفر
را بگیرید که
خود او
واویلاست.
به کرات
گفتم که سخنگو
خودش هم یادش
نیست چه عددی
را برای
#همسان_سازی
کامل گفته و
رقم هنگفتی
است. به کرات
راه حل کاملش
را دادم. ولی
نه دانش
ندارند، نمی
توانند بین
عوارض و
مالیات و نیز
بین انواع
مالیات فرق
بگذارند. راه
حل خیلی ساده
است و رقم هنگفتی
هم نیاز می
باشد. این ها
از من بودن
دست بردارند
تا جلوی چشم
همه، همسان
سازی کامل را
اجرا کنم.
بلدم چه می
گویم و بقیه
بماند تا بروم
سر اصل تناقض
بزرگ.
تا
الان هر چه
تناقض و غیر
واقع بودند،
هر یک در حد یک
سنگ یک تنی
بود. ولی این
یکی به قدری
بزرگ است که
غیر از این که
در خود کوه
بماند، اصلا
نباید به جایی
حمل شود.
دقت
کنید که مقام
چی گفته است?
میانگین
حقوق
بازنشستگان
به یک و 800 رسیده
که اقدام مهمی
است. البته،
دروغ محض است
که این هم
بماند. اما
جمله دوم:
البته، شاغلین
هم حقوقی نمی
گیرند و
میانگین
حقوقشان فقط 2
و 400 است.
جل
الخالق که
اولی مهم است
و دومی چیزی
نیست.
باز
نکته را در
جمله سوم دقت
فرمایند:
البته،
همترازی حقوق
بازنشستگان،
اعتبار کلانی
می طلبد که
مقدور نیست!!!
تو یک
بار مرا احضار
کردی تا راه
تامین بی
تبعاتش را
نشانت دهم?
اصلا یک بار
روشم را
خواندی و درک
کردی? چرا فقط
می بافی?
لااقل سکوت
کن!
گویا
باید محافظ
های زیادی
استخدام کنند
که شیطان بزرگ
چنین نابغه ای
را از ما نزدد.
طبق
گفته خودت، هر
بازنشسته فقط
600 هزار کمتر از
شاغل می گیرد
که کار تو مهم
بوده و شاغلین
بیچاره اند.
آیا
کاری دارد?
همین رقم را
ضرب در تعداد
بازنشسته
کرده و جمع را
ضرب در 12 ماه کن!
این کجایش خیلی
کلان می شود?
اعتبار
کلان، محاسبه
واقعی من است.
پیشنهاد تامین
واقعی را من
بلدم. تو وقتی
صورت مساله را
نمی دانی،
چگونه می
خواهی حلش
کنی? من حلش را می
دانم که مساله
را قبل از
سخنگویت درک
کردم و نوشتم.
بلی، من. حق
دارم من، من
کنم. تو چی?
ذره ای
مدرکت را دور
بینداز و عین
یک فرد با
سواد خواندن و
نوشتن، بنگر
که چی گفتی و نتیجه
چه می شود?! خاک
بر سر من یکی
که تو
مسوولمی! تو
را نگفتم. تو
نجومی ات را
بگیر! غسالی
من را خوب
بشوید که دق
کشم کردی و
آبروی مدرک را
بردی!
اگر
اعتبار همسان سازی
کامل سه برابر
رقم واقعی هم
شود، تامین کاملش
با من
چرا
نمی گویم حل
مساله اشتغال
با من? من که
خود 6 فوق
لیسانس
مهندسی و
تخصصی بیکار
در خانه دارم.
چرا نمی گویم
حل مشکل دیر
ازدواجی
جوانان با من?
باز، چرا نمی
گویم جلب سرمایه
گذاری خارجی
با من? از همه
راحت تر، چرا
نمی گویم، ممانعت
از خروج همین
سرمایه های
اندک داخلی با
من? مگر کم
مشکلات
اقتصادی و
اجتماعی
داریم? چرا
نمی گویم، حل
یکی و حتی ذره
ای از یکی از
آن ها با من?
بدون
تعارف، کشور
دارای مشکلات
و مسایل
متعددی است.
چرا در بین
این همه، فقط
روی حل همسان
سازی کامل و
بدون اتکا به
منابع دولتی و
حتی بدون ذره
ای تبعات
تاکید می کنم? یعنی
یکی از این
مقامات و عقل
کل ها نباید
گوش مرا بگیرد
که این چه حرف
نشدنی است تو
می زنی?
ای بابا!
به چه زبانی
بگویم? می
گویم ای کسانی
که امور
بازنشستگان
به دست شما
افتاده! فرض
که من مخل
شمایم. گوشم
را بگیرید و
ببرید در برابر
رسانه نشان
دهید و بگویید
فردی که 5 ماه مکرر
است، هر روزه
دم از حل کامل
مساله حاد همسان
سازی حقوق
بازنشستگان
می زند، این
بوده و شما بازنشستگان،
به سخنش گوش
دهید که چه می
گوید?
شما
رفته اید و
تمام فکر و
ذکرتان این شده
که چگونه رفاه
خودتان را
بالا ببرید و
می پندارید هر
کسی به شما
نقد کرد، فلان
است.
صریح
می گویم که
آقای روحانی!
مگر نگفتی این
دولت از
انتقاد
استقبال می
کند?
نگفتی که انتقاد
خوب است، ولی
نباید دولت را
تضعیف نمود?
من می گویم
مطیع خودت و
این کلام های
زیبایت هستم.
ولی سرورم!
کسانی امور
بازنشستگان
را به دست
گرفته اند که
ذره ای نقد را
بر نمی تابند.
حال اگر از
سال قبل
نگویم، از
ابتدای همین
سال جاری،
چندین
سخنرانی مدیر
سازمان بازنشستگی
کرده و چند
فقره هم وزیر
رفاه. افزون
بر این، یک
مورد معاون
اداری و مالی
همین سازمان بازنشستگی
و یک مورد
جانانه هم مدیر سازمان
تامین
اجتماعی
بیاناتی
ایراد کردند.
آیا
این دو نفر
اخیر، مشکل من
و بازنشستگان
را حل کرده
اند?
خیر و حل
نکرده اند.
ولی به علامت
قدردانی از
کلام متین هر
دوی این دو
بزرگوار،
مقالاتی
نوشتم و از هر
دو، به صورت
منفک تشکر
ویژه نمودم.
چرا? چون هم می
دانستند چه
گفتند و هم
سنجیده مطالب
مفصلی را بیان
نمودند. ولی،
از زبان خود
وزیر رفاه و
صد البته مدیر صندوق
بازنشستگی و
معاون فنی اش،
مکررا سخنانی
بیرون می جهد
که نه مبنای
منطقی دارد و
نه پایه
قانونی. بدتر
این که اخیرا
آقای مدیر از
یک طرف گفته
فاصله حقوقی
بازنشستگان و
شاغلین اندک و
فقط 600 هزار است
و بعد که به
قدری اعتبار
مورد نیار
همسان سازی
کلان می باشد
که تامینش
مقدور نیست!
من
بیچاره به
خاطر این که
رعایت نکات
دقیق را در
کلامم کنم،
عکس همین متن
را فرستادم
برای چند نفر.
خیلی ساده سخن
گفته و فقط
گفتم نکند یک دفعه
از روی غرض
چیزی بنویسم،
برای تعدادی
تصویر متن را
فرستادم تا
ببینند و
معنایش کنند همگی
گفتند تناقضی
آشکار و موردی
جمع ناپذیر
است. حتی یکی
گفته بود که
این بنده خدا
شاید بار اولش
است، متنی می
نویسد که گفتم
این سخنرانی
یک مدیر
سازمان بوده
که مکتوبش
کرده اند.
این جا
برای من خیلی
حرف است که
گفته اعتبار مورد
نیار همسان
سازی، به قدری
کلان است که
قابل تامین
نیست! ولی
دقیقا در قبلش
گفته فاصله
زیادی بین
حقوق شاغل و
بازنشسته
وجود ندارد!
فکر می
کنید اعتبار
مورد نیاز
همسان سازی
کامل، چقدر
است? عدد
ساختگی سخنگو?
عدد واهی سه
ماه قبل یک
مقام? با
قاطعیت می
گویم که نزدیک
سه برابر کل
اعتبار
عمرانی کشور
است. هرگز دولت
توان تامین
چنین رقمی را
در شرایط فعلی
ندارد.
مگر
رقم نزدیک سه
برابر اعتبار
تملک کشور شوخی
است?
سخنگو، عددی
واهی گفت.
باید منطقی
گفت و منطقی
عمل کرد. ولی
این را نکنند
مستمسکی که به
کرات گفته و
می گویم که
نبود اعتبار بهانه
است. مشکل جای
دیگری است که
فعلا بماند.
با
اطمینان می
گویم که حتی
اگر اعتبار
مورد نیاز این
مهم سه
برابر همان سه
برابر اعتبار
تملک هم شود،
تامینش از آب
نوشیدن هم
راحت تر است.
مشروط بر این
که مقامات دست
اندر کار، دست
از خود خواهی
بردارند و
پیشنهاد پذیر
باشند. کاش
وزیر بهداشت
مدیر بازنشستگان
بود تا نگفته،
روشم را پذیرا
می شد.
✍
حسین سوری
---------------------------------------------------------
معتبر
ترین
راه مطالبه
گری نپذیرفتن درد
تبعیض وظلم
وستم .......
با
سلام واحترام
اساتید
معزز:
اولا":
تجمع یکی از
اهرمهای فشار
ودرتنگنا قراردادن
دولتمردان
برای پذیرش
خواسته های
منطقی است وپذیرفتن
سخنان کاملا
برحق است .
که
با رایزنی
ومذاکره به
نتیجه نرسیده
باشد.
دوما"
:یکی از
معتبرترین
راه مطالبه
گری وپابان
دادن به درد
تبعیض وعدم
پذیرش ظلم
وستم است .
سوما :
دولتمردانی
که سخنان قشر ضعیف برایشان
بی اهمیت جلوه
کند ومیزان
ستمافزایش
یابد دل به
دربازده وراه
تجمع و تحصن
را انتخاب
ونافرمانی
مدنی را
سرلوحه
کار خویش
قرار داده تا دولت
را وادار به
گشودن چتر
حمایتی
ورفاهی کنند.
زمان
تجمع ومکان ان
وبهره گیری
بهینه از فرصتها ودیده شدندر
جراید ورسانه
وانعکاس
ومواخذه
مسوولان
بسیار مهم است
که باید کارشناسی
شده وباعلم
ومنطق ودرایت
برنامه ریزی
شود.
متاسفانه
در اعلام و
زمان اولین
تجمع سال ۹۶ظاهرا
با مدیران چند
گروه با
بااعضای کثیر
مشاوره ای
صورت نگرفته بود.
البته
می توان تذکر
داد وبا گذشت
و بی اعتنایی
گذشته را
باهمراهی
درتجمعات
۳۱مرداد در
مقابل مجلس شورای
اسلامی
همراهی
ومساعدت کرد ؛
می توان هم
این کاررا
انجام نداد.
تجمعات
می بایست در
مقابل نهاد
ریاست جمهوری ویا
سازمان
مدیریت باشد
به چند دلیل:
مگر
مسوول تامین
بودجه
وبرنامه ریزی
برای پیش نویس
لایحه مدیریت
خدمات کشوری
وتنها نهاد
قانونی برای
تامین اعتبار
ومنابع مالی
سازمان
مدیریت نیست .
پس چرا تجمع
مقابل مجلس
؟؟؟
البته
نمایندگان از
مشکلات
ومصایب
باید اگاه
باشند و
تردیدی دران
نیست .
روز ۲۵شهریور
روز تکریم
بازنشستگان
همراه با برنامه
های وسیع
کارگزاران
برای تقدیر از
بازنشستگان
روز بسیار مهم
وسرنوشت سازی
است گرچه همه
نظرات در این
مجال نمی گنجد
ولی مزایای ان
از زمانها
دیگرافزونتر
است .
باتجمع
همزمان
درتهران
واستانهای
دیگر باید با
هدف وبرنامه
ریزی دقیق
انجام شود
تامنشا خیرات
وتاثیر گذاری
بیشتر برای
بازنشستگان باشد.
درتهران
در مفابل
سازمان
مدیریت
وهمزمان در استانها
در کانون های
بازنشستگان
با حضور حداکثری
وبا تبلیغات
مستمر با
تمرکز
برمتنهای انگیزشی
؛ تحریک
برانگیز
وامیددهنده و
واقع گرایانه
باهدف
روشنگری
اذهان صورت
گیرد.
باید
در تجمعات با بهره
گیری از خرد
جمعی در راس
صفحات خبر
گزاریها
ومطبوعات
باتیتر درشت در
رسانه ملی
انعکاس یابد.
تجمعات
با افراد
کم سبب سرکوب
؛ لطمه
به شخصیت
فرهنگیان و کم
جلوه کردن
خواسته ها
وعدم وحدت
وروحیه خود باوری
می شود که
موجب ضمان میگردد.
و از
طرفی باتوجه
به اطلاعیه
یکی از
گروههای با تعدادکثیر
اعضا در خصوص
انجام دیدار
وملاقات با
مقام معظم رهبری
پیگیری آن از
اهم و واجبات
است.
از
انجایی که
رهبر نظارت سه
قوه و وظایف
انها زیر نظر
رهبری هدایت
می شود رهبر
می تواند بایک
فرمان وحکم
حکومتی نسبت
به درد تبعیض
وهماهنگ سازی
حقوق پایان
دهد ومسوولان
را ملزم به
اجرای قانون
وحتی قصور
کوتاهی انان
را مورد
مواخذه قرار
دهد
و شاید
میزان تاثیر
گذاری ان از
تجمع بیشتر باشد.
لیکن تجمعات
می تواند شدت
وشتاب رسیدگی
را افزایش
دهد
ومشارکت
امضای حداکثری
در پیوست نامه
تقدیمی
می تواند میزان
عدم رضایت
وعملکرد ضعیف
وستم
بربازنشستگان
را تایید کند
پس لازم وضروری
است و قصور
موجب ضمان می
شود.
با
سپاس واحترام
تحلیل
جمعی از
بازنشستگان
در اولین تجمع
سال ۹۶
----------------------