Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
سه-شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۱ برابر با  ۱۰ آوريل ۲۰۱۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :سه-شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۱  برابر با ۱۰ آوريل ۲۰۱۲
مجله زیست محیطی، نگاهی به رویدادهای زیست محیطی ایران و جهان

مجله زیست محیطی، نگاهی به رویدادهای زیست محیطی ایران و جهان

نگاهی به تاریخچه جنبش زیست محیطی و نقش مذاهب در نابودی طبیعت

مازیار واحدی

بیست و دوم آپریل ۱۹۷۰ جنبش زیست محیطی با راهپیمائی بیست میلیونی علیه آلودگی های صنعتی در شهرهای بزرگ امریکا آغاز شد. در همان زمان در اروپا نقد علم و صنعت و اعتراض علیه ویرانگری‌های زیست محیطی توسعه یافت و انجمن‌ها و گرایشات اکولوژیستی در عرصه های‌ اجتماعی فعال گردیدند. در آن دوره نقد تکنولوژی با تمایل به سوی زندگی روستائی و کشاورزی تظاهر می کرد. جنبش زیست محیطی فاقد بینش کاملا روشن بود. به مرور زمان نظرات شفافتر شد و اکولوژیست‌ها به طرح مسئله‌ بحران زیست‌محیطی پرداخته و طبیعت گرائی تکنوکراتیک و رشد صنعت بدون آلودگی را طرح کردند. با نقد تمدن صنعتی و خسارات ناشی از آن، برخی نهادها مانند سازمان زیست محیط در سوئیس که با هدف دفاع از محیط زیست، مبارزه علیه آلودگی صنعتی، دفاع از گوناگونی زیستگاهی و توسعه پایدار بوجود آمد، زمینه را آماده کرد تا جنبش اکولوژیستی همه‌جانبه‌تر شود.

در سال ۱۹۷۱ فعالان اکولوژیست به الاسکا رفتند تا در یک گردهمائی بزرگ، اعتراض خود علیه آزمایشات هسته‌ای و برای حفاظت از طبیعت را اعلام نمایند.  این اقدام به ایجاد سازمان بین‌المللی «گرین پیس» منجر شد. در ۵ ژوئن ۱۹۷۲ اولین نشست جهانی برای حفاظت کره خاکی در استکهلم سوئد برگزار شد و در این  نشست برنامه سازمان ملل برا ی نگهداری محیط زیست مورد تصویب قرار گرفت و در بند سوم این برنامه اعلام شد که ظرفیت زمین در زمینه منابع طبیعی بایستی حفظ شود. این جنبش در واقع نطفه‌های «جنبش سبز اکولوژیستی» بود که جنبشی  منتقد در چارچوب سیستم سرمایه‌داری است، جنبشی هدف‌مدار و نه قدرت مدار، جنبشی دموکراتیک و مخالف قهر و خشونت.

در قرن اخیر و تبدیل جنبش زیست محیطی به یک جنبش جهانی، می‌توان گرایشات بسیاری را در آن تشخیص داد که از اصلاح‌طلبان (میانه‌روها- سبزها) تا سوسیالیست‌ها و پست‌مدرن‌ها را در برمی‌گیرد. سبز میانه‌رو یا محیط زیستگرا معتقد است که در چارچوب جامعه‌‌ موجود امکان انجام اصلاحات واقدامات کافی جهت حفظ و نجات محیط زیست وجود دارد و برنامه‌های خود را نیز برهمین مبنا  تنظیم می‌کند. در مقابل گرایشات انقلابی، مثل سوسیالییستها،  گرچه این اصلاحات را مفید می‌دانند اما معتقدند در نهایت بدون بازسازی شیوه‌ تولید، نظام جامعه و نظم جهانی، نمی‌توان مسایل عمده‌ فرا راه محیط زیست در حال وآینده را حل کرد.

گرایشات انقلابی اساس کار خود را بر دو رکن بنا نهاده‌اند. یک: تعادل طبیعی، هماهنگی جامعه و زندگی بشر با ضرورت های زیست محیطی. دو: عدالت اجتماعی. بنابراین مبارزه با سیستم سرمایه‌داری و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی و در کنار آن آگاهی سازی جامعه به عنوان مهمترین هدف این گرایشات برگزیده شده است. این نگرش عوامل زیر را از مهم‌ترین عوامل تخریب محیط زیست می‌داند: مصرف‌گرایی، تبدیل همه چیز به کالا، دستکاری و مصرف بیرویه طبیعت، سودمداری، ماشینیسم و صنعت‌زدگی، ستیز با طبیعت، اعمال خشونت و افزایش بی‌رویه جمعیت انسان‌ها، که نتیجه آن افزایش ماشین‌آلات، وسایل تولید کننده‌ گاز و سم است.

از میان این گرایشات، سوسیالیسم زیست محیطی تلاشی است برای تامین یک بدیل مدرن و رادیکال در برابر چیزی که مارکس آن را پیشرفت ویرانگر سرمایه‌داری نامیده است. این گرایش هدف از سوسیالیسم زیست محیطی را جامعه‌ نوینی معرفی می کند مبتنی برعقلانیت زیست- محیطی، کنترل دموکراتیک، برابری اجتماعی و تقدم ارزش مصرف بر ارزش مبادله، که این اهداف مشروط به برقراری سه شرط زیر است.

 یک: مالکیت جمعی برابزار تولید، در اینجاجمعی به معنای عمومی، تعاونی و مالکیت گروهی معنی می شود.

دو: برنامه‌ریزی دموکراتیک که به جامعه امکان می‌دهد اهداف سرمایه‌گذاری و تولید را معین کند.

سه: ساختار فناورانه‌ نوین نیروهای مولده، به عبارت دیگر یک تحول اجتماعی و اقتصادی انقلابی.

تاکید این نگرش براین است که توسعه‌طلبی بیکران تولید که ناشی از انباشت بیکران سرمایه‌است، هدفی در خود و جوهر نظام سرمایه‌داری است و اگر حتی کنترل و تعادل آن هم عملی باشد، فراتر از یک رفرم ناپایدار و نابسنده نخواهد رفت.

سوسیالیسم زیست محیطی به توضیح ارتباط نظام سرمایه داری با مذاهب پرداخته و می گوید نظام طبقاتی و به ویژه سرمایه‌داری برای توجیه استثمار طبیعت به نفع خود، از مذاهب و ایدئولوژی‌ها همواره سود برده است. مدافعان سوسیالیست محیط زیست می گویند مذاهب و ایدئولوژی‌های مردسالار، طبقاتی، خودمدار و قدرت‌مدار برای توجیه و برفراز جوامع نابرابر به وجود آمدند. این مذاهب اولا با تعیین یک منبع غیرواقعی و غیرطبیعی به عنوان منشا انسان و طبیعت، انسان را از خود و از منشاء خود، یعنی طبیعت، بیگانه کردند.

دو: در این مذاهب و ایدئولوژی‌ها پس از خدا و فرشتگان، انسان قرار دارد و این انسان هم اشرف مخلوقات نامیده می شود. این نگاه توجیه دیگری برای سلطه‌گری و استثمار موجودات دیگر که از نظر تعداد بسیار بیشتر از انسان‌ها هستند، فراهم کرده است

سه: این مذاهب و ایدئولوژی‌های قدرت‌طلب با تقسیم انسان‌ها به خودی و غیرخودی، استثمار وسلطه‌گری بر بخشی از جوامع انسانی و یا گروه‌ها، طبقات و اقشار را توجیه کردند و بدین ترتیب نه تنها طبیعت و منابع آن را ملک مطلق خود قلمداد کردند بلکه بخش عظیمی از گروه‌های انسانی، از جمله طبقات فرودست، زنان، کودکان و اقلیت‌های قومی و نژادی را برای کسب سود ودر جهت منافع خود استثمار کردند و بدین ترتیب بخش عظیمی از انسان‌ها را از خود، از کارشان، از زندگی‌شان، روابطشان با طبیعت، موجودات دیگر و دیگر انسان‌ها بیگانه کردند. بنابراین به همراه نگاه سود محور و سرمایه دارانه به طبیعت،می توان دیدگاه و رویکرد مذهبی و مردسالارانه را نیز از دلایل اصلی بی توجهی و بی حرمتی به انسان و طبیعت دانست.

۲۲ فروردین ۱۳۹۱ـ ۹ آوریل ۲۰۱۲

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©