تاًملی
دیگربار بر
طرح
خاورمیانه ی
سوسیالیستی
وزیر
فتحی
۳۰
اکتبر ۲۰۱۷
بیست و
سوم نوامبر 2014
برابر با دوم
آذر ماه 1393 طرح خاورمیانه
ی سوسیالیستی
در قالب
گفتگویی اختصاصی
با عنوان «
خاور میانه و
بدیل ِ ما » با
تلویزیون
دریچه انتشار
یافت .(1) زمان ،
زمانی بود که «
دولت اسلامی
در عراق و شام » –
داعش – پرچم
خلافت را در
قلب و پهلوی
سرزمینهای
عراق و سوریه
فرو برده و
کوفته
بود و « خلافت »
را در پسا مرگ
ِ
ناسیونالیسم
عربی و درهم
کوبیده شدن
افعانستان و
عراق و لیبی
توسط
امپریالیسم
ترانس
آتلانتیک ؛
همچون راه حل
نهایی
خاورمیانه ؛
بر می کشید .
ابرهای تیره و
تار ،
آسمان ِ
خاورمیانه را
فراگرفته بود
و بر زمین
خونین اش یاًس
و نومیدی می
بارید . خاورمیانه
را از سویی
ترکیبی از
گردباد ِ جنگ های
نیابتی فی
مابین ِ قدرت
های نوظهور
منطقه ای و
رقابت های جغرا-
سیاسی قدرت
های جهانی و
پیشرویهای
امپریالیسم
ترانس آتلانتیک در هم می
نوردید واز
سوی دیگر
الزامات
پیشبرد طرح
خلافت داعش –
از جمله : محو و
حذف تنوعات
قومی – مذهبی ِ
منطقه با توسل
به زور عریان
و کشتار
وحشیانه و
بیرحمانه وبه تسلیم
واداشتن غیر
مسلمانان و به
اسارت و
انقیاد درآوردن
زنان و سلب
تمامی دست
آوردهای مدنی
ِ مردمان
آنجا ؛
منطقه را به
جهنمی غیر قابل
تحمل تبدیل
میکرد که
آینده ی تاریک
و سیاهی بیش
در انتظارش
نبود .
بازتاب
و پیامد های
چنین وضعیت
فاجعه باری نه
تنها سیل
مهاجران و
پناهندگانی
بود که دل به دریا
می زدند و تن به
امواج خروشان
می سپردند تا
به همان
جوامعی بگریزند که سر
کردگان و
حاکمان و دست
اندر
کارانشان خود
در بوجود
آوردن چنین
فاجعه ای دست
داشتند ؛ بلکه
مات و مبهوت و
میخکوب
شدن بسیاری
از
رادیکالترین
و دلسوز ترین
و متعهد ترین
عناصر چپ و
انقلابی را هم
به همراه داشت
. صرفنظر از
باندهای
تبهکار چپ
نمایی همچون حکاکا
که همواره – هم
آن زمان و هم
اکنون – ابواب جمعی
ِ پیشبرد
سیاستهای
امپریالیستی –
صهونیستی
بوده اند و
همچنان
و هنوز هم
هستند ؛
وصرفنظر از
جریانات چپی
که
کودتاهای
فاشیستی را
انقلاب
میخواندند و
کجدار و مریض
با دموکراسی
سرمایه داری
غرب معاشقه و
باجنبش سبز و
اصلاح طلبان
مغضوب ِ
جمهوری
اسلامی مغازله
میکردند ؛
نزدیکترین
رفقای ما هم
یگانه
میدان نبرد
واقعاً موجود
برای رهایی را شرق
اکراین
ومنظقه ی دنباس می
دانستند و
مشعل
سوسیالیسم را
در آنجا
میجستند و در
خاورمیانه نیرویی
نمی دیدند که چنین
پرچمی
برافرازد ودر
برابر
فراخوان
مابرای به پیش
کشیدن بدیل ِ
اتحادیه ای
از خاورمیانه
ی
سوسیالیستی به
صراحت
میگفتند که در
خاورمیانه
زمینه اش نیست
.
ما در
آن زمان معتقد
بودیم و هنوز
هم هستیم که این
خاورمیانه
است که گره
گاه اصلی
سرنوشت عصر
جدید جهان است
و اگر « زمینه » ای نیست
، میبایست آن
را فراهم ساخت
و اگر همچنان
برآنیم که
سرانجام دو
راه درپیش است
: یا سوسیالیسم
و یا بربریت !
ما معتقد
بودیم و دوسال
بعد – یعنی
درست در
21دسامبر2016برابربا
اول دی ماه 1395 –
هم بر این
باورمان پای
فشردیم که :
« شکست
«خلافت اسلامی
» و داعش ، قطعی
ست و این شکست
پیش و بیش از
آنکه شکستی
تشکیلاتی – نظامی
باشد ، شکستی
استراتژیک و
ایدئولوژیک برای
داعش بوده و
پایانی ست بر
نوزاد
نامشروعی به
نام طرح خلافت
. مردم سوریه و
عراق و کل
خاورمیانه به
این « آلترناتیو»
جعلی نه گفته
اند . آری شکست
داعش قطعی ست … دوران
ناسیونالیسم
عربی هم
چه در هیئت
ناصریسم و چه
در اشکال بعث ایسم ، دیری
ست که سپری
شده است و
اساساً ظهور
داعش و صعود
پرچم « خلافت » –
حتی برغم سقوط
ِ
محتوم اش –
خود ، مبیّن
آنست که
ناسیونالیسم
عربی پاسخگوی
مطالبات
خاورمیانه و
الزامات
دگرگونی های
آن نیست .
ناسیونالیسم ترکی هم
اگر امروزه
کارایی می
داشت ،
بورژوازی
ترکیه سکان
مناسبات مسلط
را به حزب
عدالت و توسعه
ی اسلام
اردوغانی نمی
سپرد . »(2)
ما
درآن زمان
معتقد بودیم و
هنوز هم هستیم
که :
« یگانه
آلترناتیو
مردمی و
انسانی یی که
میتواند
متضمن همزیستی
مسالمت آمیز و
با حقوق برابر
و برادری طبقاتی باشد ،
خاورمیانه ای
سوسیالیستی
ست و بهترین و
آسیب
ناپذیرترین
شکل تحقق
آن هم اتحادی
از جمهوریهای
سوسیالیستی است
که پیوست ِ
داوطلبانه و
حقوق برابر و
آزادی زبان ها
و مذاهب برای
همه ی ملل و
اقوام تشکیل
دهنده ی آن ،
ارکان
وستونپایه
های ساختمان ِ
آنند »(3)
تاًکید
بر نقاط قوت
طرح
امروز
و در سالگرد
طرح آن مبحث
لازم است در
تاملی دگر بار
، بر نقاط قوت
آن تاً
کید ، و
به کاستی های
آن نیز
اشاره کنیم و
پیمان ببندیم
که به آن ها
نیز درآینده
بپردازیم
اگرچه برآنیم
که که این
کاریست
کارستان و
ورود همه ی
نیرهای متعهد
و انقلابی و
سوسیالیست و
کمونیست را می
طلبد چرا که
طرح این بحث و
به پیش کشیدن
این آلترناتیو
نه به معنای
اینست که ما
مبدع و مخترع
بلافصل آنیم و
نه بدان
معناست که
لزوماً خود
تمام کننده ی
آن خواهیم بود
؛ این کاریست که
حرکتی جمعی
ودر سطح
خاورمیانه می
طلبد .
و
اما گذری بر
آنچه گذشت :
1-خاورمیانه
ی سوسیالیستی
، بدیلی ست در
برابر نظام
سرمایه داری و
طرح های
امپریالیستی
2-خاورمیانه
ی سوسیالیستی
بدیلی ست در
برابر طرح های
شکست خورده ی
«سوسیالیسم
واقعاً موجود»
شوروی و بلوک
شرق و
سوسیالیسم ِ
چینی
3-خاورمیانه
ی سوسیالیستی
بدیلی ست در
برابر طرح های
شکست خورده ی
ناسیونالیسم
عربی و سوسیالیسم
بعثی
4-خاورمیانه
ی سوسیالیستی
بدیلی ست در
برابر جمهوری
اسلامی و
مناسباتی که
این رژیم حامل
و پاسبان آنست
ما در
همان گفتگوی
مورد اشاره
موارد زیر را
تصریح و بر
آنها تاًکید
کردیم :
الف :
بدیل ما برغم
شباهت ها در
عنوان ، بکلی
با تمام
تجربیات
تاکنونی و
مشخصاً با
تجربه ی اتحاد
شوروی متفاوت
و از آن
متمایز است
ب-
آزادی و
برابری از نظر
ما جدائی
ناپذیرند .
جائیکه آزادی
نباشد ،
برابری ممکن
نیست .
ج –
سوسیالیسم
برای ما یک
سیستم تولید و
توزیع ِ صرف
نیست بلکه پیش
و بیش از
هرچیز یک
مناسبات
انسانی ست
ش- مناسبات
مد نظر ما
آنیست که در
آن مالکیت
خصوصی
بر ابزار
تولید ، ملغی
؛ و مالکیت
اجتماعی
جایگزین آن
میشود و بدین
ترتیب اساس
استثمار و
نابرابری
برچیده میشود
د- نظام
کارمزدی در
این مناسبات
لغو میشود ، نظامی
که از ارکان
برده داری
نوین است
ر-
اتحاد جماهیر
مورد نظر ما
اتحادیه ای ست
از خاورمیانه
که داوطلبانه
و اگاهانه تاً
سیس می شود
خ –
مذاهب و بی
مذهبی در این
اتحادیه آزاد
اند و پیروان
آنها از حقوق
برابر و بی
تبعیض برخوردارند
و همزیستی
مسالمت آمیز
قانوناً و
عملاً تضمین
میشود.
ک-
مردمان
خاورمیانه به
زبانها و گویش
های گوناگونی
صجبت میکنند .
کلیه ی زبان
ها و گویش ها
در این طرح و
مناسبات
جایگزین ،
آزاد اند و
همه گی رسمی
تلقی می شوند .
ق- سین
ِ سرآغاز
تاسیس این
اتحادیه ،
سرنگونی همه ی
رژیمهای
موجود و مانع
منطقه و خلع
ید از بورژوازی
ست
ی-
سنگ بنای این
اتحادیه میتواند
از هر و در هر جایی
بنا شود که
مردم آنجا به
پیشاهنگی و
رهبری
کارگران و
زحمتکشان ،
بورژوازی را
خلع و سکان
هدایت کشتی
جامعه ی خویش
را بدست گیرند
.
همچنین
از دیگر نکات
درست بحث ،
تاًکید ما در رد
ناسیونالیسم
کردی ست که در
متن بیانیه ی «
ایران و جهان
؛ چشم اندازها
و مواضع ِ ما »
بدان پرداخته
ایم :
«
ناسیونالیسم
کُردی هم
امروزه بر طبل
جنگ می کوبد
وقتی که در
این گیرو دار
وهنگامه ،
منافغ
بورژوایی اش
را دربُرش و
برداشتن تکه
هایی ازاین
منطقه ی مجروح
جستجو می کند .
ما بر آنیم که اکنون
و اینجا دم
زدن از اصل « حق تعیین
سرنوشت » ،
یعنی
واپسگرایی
مطلق و بر افروختن
آتش جنگ بی
پایانی که پیش
و بیش از هرکسی
خود مردم کرد
را در زبانه
های یش خواهد
بلعید و به
خاکستر خواهد
نشاند ! بیش از
یکصد سال است
که خاورمیانه
و بویژه ایران
ما درگیر
مبارزات مدنی
و جنبش های
اجتماعی و
انقلاب سیاسی
ست . اکنون که
به مرحله ای
پا نهاده ایم
که در انقلاب
اجتماعی ِ آتی
به نتائج
ایثار یکصد
سال گذشته مان
امیدوار شویم
؛ تبدیل این
نبرد تاریخی –
طبقاتی ِ ما به
جنگ ها و
منازعات قومی
؛ عین
واپسگرایی و
حتی جنایت
علیه بشریت
است !»(4)
بویژه
امروزه و در
پرتو فتنه ی
رفراندم
کردستان عراق
می بینیم که
چگونه می رفت
تا این
«رفراندم»
خاورمیانه را
در دوران پسا
داعش به گرداب
خونین جدیدی
در افکند و
امکان امر
انکشاف
مبارزات
طبقاتی و عروج
سوسیالیسم و
برابری در این
منطقه را با
چالشی مرگبار
روبرو سازد .
«خاورمیانه
ی فردا در
صورتی رنگ
آرامش و آسایش
را به خود
خواهد گرفت که
با پذیرش و
برسمیت
شناختن
تنوعات قومی و
مذهبی بربریت
سرمایه داری
را کنار زده و
راهی به سمت
آزادی و
برابری
بگشاید . راهی
که ما برانیم
که از سمت
وسوی
سوسیالیسم می
گذرد .»5)
اهمیت
و ارزش چنین
فرازهایی
هنگامی
دوچندان می
نماید که
ببینیم چگونه
بدون داشتن
چشم انداز و
آلترناتیو
سوسیالیستی
فراگیر برای
کل منطقه ؛ در
مواجهه با
حوادث متحدثی
همچون
رفراندم
کرستان عراق و
در مقابله با
آن ممکن است به ورطه
ی نگره های
رئال پولیتیکی
– همچون حشمت
رئیسی – افتاد
و با آن مخالفت
کرد از آنرو که این
کاری «
احمقانه » است و
سران اقلیم
کردستان عراق
موازنه قوا و
مخالفت دولت
های همسایه
ایران و ترکیه
و سوریه و قدرت
های جهانی
مانند امریکا
و اروپا را
نادیده
گرفتند (6)؛ و یا
همچون مرتظی
محیط از سر
عرق ملی به
فریاد درآمد و
آن را محکوم
کرد(7)؛ و یا
مانند مهران
زنگنه
رفراندم
کردستان را در
تحلیل سیاسی ،
نادرست
ارزیابی کرد و
با آن مخالفت
نمود
اما در
جهتگیری
سیاسی با اعلام
اینکه : « کرکوک
و مناطق مورد
مناقشه را نیروهای
دولت مرکزی
عراق اشغال
کردند.»(8)دم خروس
این آرزو از
زیر ردای چپ
نمایش بیرون بزند
که «
فرودستان و
سازمانهایشان
» – لابد برای
بدست گرفتن
همان پرچم ناسیونالیسم
کردی اما این
بار بنام چپ و
سوسیالیسم و
کمونیسم –
باید پا به
میدان
بگذارند !
اشاراتی
به کاستی های
بحث
برغم
نکات مثبتی که
بر شمردیم ؛
طرح خاورمیانه
ی متحد
سوسیالیستی
کاستی هایی
دارد که
میبایست
بدانها
پرداخت .
ازجمله اینکه
:
–
استراتژی ما
برای تحقق این
طرح چیست ؟
–
کدامیک در
اولویت نخست
اند و در گام
اول مطرح اند :
انقلاب سیاسی
یا انقلاب
اجتماعی ؟
–
نحوه ی اعمال
هژمونی طبقه ی
کارگر و خلع
ید از بورژوازی
–
مسئله ی مجلس
موسسان
و…و… و…
درمسیر
فراپیش
وظیفه
ی همه ی ماست ،
مسئولیت همه ی
آنانی ست که
به تغییر وضع
کنونی می
اندیشند ، و به ضرورت
انقلاب
معتقدند ، و آزادی
و برابری را
میطلبند ؛ که طرحی
نو در اندازند
و
مباحثات آن
را پیش ببرند .
ما هم تلاش کرده
ایم گامی
بسیار کوچک و
البته در حد و
مقیاس توان
خویش در این
زمینه برداریم
.
نه به
جنگ های قومی
نه به
منازعات
مذهبی
نه به
مداخلات
امپریالیستی
زنده
باد خاور
میانه ی متحد
سوسیالیستی
وزیر
فتحی
اول
نوامبر 2017
برابر
با 10ام
آبانماه1396
————————————————————————–
پی
نوشت ها
1-
https://www.youtube.com/watch?v=SZJxJ_i3yBw&feature=youtu.be
2-
ایران
و جهان ؛ چشم
اندازها و
مواضع ما
https://farapish.wordpress.com/2016/12/21/39/#more-39
3و4و5
–
همان
6-
https://www.youtube.com/watch?v=E60oJyITchM&feature=share
7-نگاه
کنید به
برنامه های
تلویزیونی
مرتظی محیط در
دوره مور بحث
در باره
رفراندم
کردستان
8-مهران
زنگنه :
چرادرکرکوک
مقاوت صورت
نگرفت
https://mejalehhafteh.com/2017/10/26/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%DA%A9%D9%88%DA%A9-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%9F/
Teilen mit: