سر
آغاز جنگی ویرانگر
هوشنگ
نورائی ( ایوب
حسین بر)
حملات
شدبد و بی
سابقه اسرائیل
که نمی تواند
بدون حمایت صریح
و یا چر اغ سبز
ترامپ انجام
شود سر آغاز یک
جنگ خونین و
احتمالا
ادامه داری
است. کشتن
تعداد زیادی
از بالاترین
فرماندهان
نظامی جمهوری
اسلامی شدت و
هدفمندی و
خصلت متفاوت این
جنگ را نشان می
دهد. این جنگ
هر چند همیشه
در اشکال ترکیبی
و نا متقارن و
حتی حملات
محدود و مستقیم
ادامه داشته
است ولی بعد
از قدرت گیری
ترامپ سایه یک
جنگ بزرگ و
تمام عیا ر فضای
سیاسی و
اجتماعی ایران
را بیش از پیش
پوشانده بود.
نمایندگان
جنگ طلب و
قلدر از دوسو
ـ سرکردگان
سرکوبگر رژیم
جمهوری اسلامی
از یکسو و جنگ
طلبان اسرائیلی
با حمایت آمریکا
از سوی دیگر ـ
برای راه
اندازی یک
جنگ تدارک دیده
بودند.
این بار
شدت این حملات
به حدی است که
از ابتدا می
توان شکست
تحقیرآمیر رژیم
را مشاهده
کرد چه دست به
حملات انتقام
جویانه بزند
و چه نزند وچه
تسلیم خواست
های ترامپ
بشود.
مردم
ایران که در زیر
فشار این رژیم
سفاک و در اوج
فساد و تبه کاری
طبقه حاکم
سرمایه داری
رانتی، خورد
شده و سطح
زندگی مردم
زحمتکش و
کارکن کشور به
طور بیساقه ای
کاهش یافته و
به فلاکت کشیده،
ممکن است این
جنگ را زمینه
ای برای رهائی
خود تلقی کنند
ولی واقعیت این
است که شواهد
گوناگون در
کشورهای همسایه
و جا های دیگر
نشان می دهند
که ادامه چنین
جنگی به
احتمال زیاد
به جنگ های
داخلی و به ویرانی
و فروپاشی بیشتر
اجتماعی و نه یک
رهائی آسان و
آماده منجر می
شود.
اما
حال که این
جنگ از هر دو
سو
ناعادلانه،
آغاز شده
است، مردم باید
برای رهائی
خود از جنگ به
رهائی از این
رژیم بطور
همزمان عمل
کنند. و این بدین
معنی است که
شعار صلح و
رهائی از جنگ
و رژیم را با
اهداف
دموکراسی
عدالت و آزادی
و برابری
مطرح کنند. رهائی
خود را
همانطور که از
رژیم جبار جمهوری
اسلامی
نخواسته اند
نباید آن را
از طریق
قلدران
اشغالگر و
سرکوبگر امپریالیستی
دیگری که
اکنون به عریانترین
شکل خود، ترامپ
نمایندگی شان
می کند و یا رژیم
تجاوزگر و جنایتکار
خرده امپریالیست
نتانیاهو دنبال
کنند. در شرایطی
که در داخل و
خارج کشور نیروهای
واقعا
دموکراتیک و
سازمان یافته
و مؤثر ضعیف
اند، یک جنگ
تمام عیار
احتمالا به
نتایج دردناکی
منجر می شود
که حتی اهداف
رهائی بخش و
رفاهی بخش وسیعی
از مردم را که
ابزار سازمان یافته
ای ندارند به یاس
و نومیدی بیشتری
تبدیل می کند .
البته با تکیه
به تجربیاتی
که بعد از
جنبش انقلابی «زن،
زندگی، آزادی»
کسب شد و وجود
نیروهای قاطع
و مبارز داخل
چه در زندانها
و چه ببرون از
زندان می
توان امیدوار
بود که آنها
از هم اکنون به
صورت مسولانه
و انعطاف پذیر
و در چهارچوب
های دموکراتیک
دست به سازماندهی
و رهبری مردم علیه
جنگ و این رژیم
دست بزنند.
در
هر صورت ما بعد
این رژبم،
عادی سازی
روابط با همه
کشور های جهان
و از جمله آمریکا
واروپا باید
بطور جدی در
سر خط برنامه
آنها باشد و
برنامه الغای
برنامه هسته ای
شدن هم بطور
جدی اعمال شود،
چون هیچکدام از
این سیاست ها
مردم رنجدیده
را به اهداف شان
نزدیک نمی کنند.
جنگ نه،
بدون این رژیم
و صلح آری.
هوشنگ
نورائی ( ایوب
حسین بر) - لندن- ۱۳.ژوئن
۲۰۲۵