Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ برابر با  ۰۳ می ۲۰۱۷
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶  برابر با ۰۳ می ۲۰۱۷
متن نامه ی اسماعیل_عبدی از زندان اوین

همراهی معلمان با اعتصاب غذای معلم دربند

 

 همزمان با روز معلم (12  اردیبهشت1396 )  جمعی از فرهنگیان  اعلام کرده اند که با هدف همراهی با معلم دربند که در اعتصاب غذا به سر می برد،12، 13 و 14 اردیبهشت ماه، اعتصاب غذا خواهند کرد.

لازم به ذکر است  12 اردیبهشت ، سومین روز اعتصاب غذای اسماعیل  عبدی  می باشد ،

متن نامه ای که ضمن آن معلمان برای اعلام همبستگی با همکار زندانی خود  اعلام اعتصاب غذا کرده اند به شرح زیر است

 

به نام خداوند جان و خرد

 

ناله را هرچند می خواهم که پنهان برکشم

سینه می گوید که من تنگ آمدم فریاد کن

 

یاران !

 به همان مواردی که  جناب عبدی در اعتراض به آنها در اعتصاب غذا هستند  ما هم اعتراض داریم .

 

آیا تقاضای زیادی است که معلمان عدالت خواهی که به ناروا بازداشت و محبوس کرده اید، مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی، درخواست برگزاری  دادگاه علنی با حضور هیات منصفه دارند ؟

 

ما که خود  صراحتا می گوییم اعتراض ما بر مرگ عدالت در اين سرزمین است چرا شما درصدد دادن نشانی غلط هستید؟ در کجای جهان  فعالیت صنفی و اعتراضات معلمان  اقدام علیه امنیت ملی است؟

 

کجا معلمان عدالت خواه  ایران موافق به خطر افتادن  امنیت ملی هستند که شما چنين اتهام ناروایی را برآنها وارد می کنید؟ جز اينکه با چنین اتهام ناروایی بخواهید احکام سنگین خود را توجیه کنید.

 

جای بسی تاسف است  که آنچنان به معلمان اطمینان دارید که فرزندانتان را با طیب خاطر به آنها می سپاريد ولی همین که از حق خود دم زدند آنها را که رسولان تنویر افکارند، مشوش کننده اذهان  می نامید.

 

براستی در کجای جهان اعتراض به حق و حقوق صنفی، آن هم توسط فرهیخته ترین قشر جامعه،  حتی یک روز  زندان دارد که شما سالها معلمان بی گناه را زندانی می کنید؟

 

این همه ستم قابل تحمل نیست و ما امضا کنندگان این نامه ، روزهای سه شنبه ، چهار شنبه ،پنج شنبه  ۱۲و۱۳ و ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۶در اعتصاب غذا ،  یاران دربندمان را همراهی خواهیم کرد.

 

اسامی معلمان امضاکننده به شرح زیر است:

 

1- علی فروتن

2-سارا سیاهپور

3-نسرین بهمن پور

4- لیلا کشاورز

5-محمود بهشتی لنگرودی

6-محمد علی زحمتکش

7-صفیه بسیم

8-الدوز هاشمی

9-علی اکبر پروشی

10- کیومرث فولادی

۱۱-محمد حسن پوره

12-بهنام محمدی

13- مهدی فتحی

14-علی میرزائی

١٥-زهراخادمي

16-سیما سلمانی

17-ولی میرزا سیدی

18- پروین اسفندیاری

19-حامد ابراهیم زاده

20-اسکندر لطفی

21-رحیم امیری

22-مصطفی رباطی

23-صلاح آزادی

24-نادر قدیمی

25-غلامحسین سلامی

26- حبيب بيگى

27- ساره برکاتى

28- اشرف بيگى

29- سيد حسن حسينى

30- محمدرضا رمضانزاده.بجنورد

31- روح انگیز نوشادی مقدم

32-  داریوش ترکاشوند

33- حمید پرویز

34-محسن محمد زاده

35-لقمان افضلی

36-علی پیروز

37-شیدا حقیقی

38-شهریار نادری

39-علی لکی زاده

40-جمال شهریاری

41-عبدالرحمان ایران نژاد

42- مینو کیخسروی

43-مهرنوش حیدرزاده

44- رضا حکیم الهی

45- آرام  قادری

46- سعید حق پرست

47_ نادر پورخانی

48-مریم حق شناس

49_حمیرا هاشمی نژاد

50-مرتضی الیاسی

51-مرمر نظر نژاد

52-فاطمه لطیف

53-سیمین مالکی

54-صنم آقایی پور

55-عشرت بستجانی

56-جلال نباتی

57-لیلا ملکی

58-معصومه شعبان زاده گلسفیدی

59-محبوبه فرحزادی

60-عنایت وثوق

61-منصوره فرحزادی

62-ژیلا خیر

63-علی الفتی

64-منصور حسن پور

65-زینب محمدی

66-مژگان طاهر خانی

67-شهین مقامی

68-زهرا رسولی

69-سلیمان کاظمی

70-فرشاد رادمنش

71-اکرم بیگی

72-سید حسن موسوی

73-محمود معصومی

74 - معصومه سنگاری

75 - محمد جواد حسامی فر

76 - فائزه  خسروی

 77 - امین عظیمی

78 - فاطمه مرادی

79 - علی زارعی فرزام

80 - آتوسا شهریاری

81 - کریم هاشم زاده

82 - آدینه بیگی

 83 - شادی عروجی

84-معصومه نجیب

85-غلامرضاغلامی کندازی

86 - امجد محمدی

87 - سید حسین رییس زاده

88-سهیلا سیاوشی                                                                    

ـــــــــــــــــــــــــــ

اطلاعیه کانون صنفی فر هنگیان گیلان به مناسبت هفته معلم

 

به اطلاع اعضاء محترم می رساند به مناسبت گرامی داشت روز معلم و حمایت از خواسته های همکار به ناحق دربندمان آقای عبدی عزیز ، با تصویب اکثریت اعضای هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان یک برنامه گردهمایی ( کوه پیمایی سبک ) در روز جمعه ۹۶/۲/۱۵ در منطقه لیلا کوه لنگرود تدارک دیده شده است. از اعضای محترم کانون تقاضای همراهی داریم.

 

وعده ما صبح جمعه راس ساعت ۷ ، دو راهی لیلا کوه لنگرود.

 

لازم به ذکر است که هیات مدیره کانون مصمم است که بعنوان حمایت و همراهی با همکار گرانسنگ در بندمان جناب آقای اسماعیل عبدی در طول روز جمعه از خوردن خودداری کند. لذا از همه شرکت کنندگان امید همراهی داشته و تقاضا دارد که فقط آب آشامیدنی همراه داشته باشند و از آوردن هر گونه مواد غذایی پرهیز نمایند.

بیایید در پی اعتصاب غذای اعتراضی آقای عبدی با روزه گرفتن در روز گردهمایی یادش را گرامی بداریم و مهر تایید بزنیم بر خواسته برحقش و شرایط جسمی وی را حتی شده یک روز احساس کنیم.

 

توضیح: دوستانی که به هر دلیل توانایی گرسنگی کشیدن ندارند می توانند با خود خوراکی داشته باشند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بنام خداوند جان و خرد

بیانیه حمایت از اسماعیل عبدی

 ازسوی انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی

آنگاه که حرمت قلم و معلم را نادیده بگیریم مصائب و آسیبهایی اجتماعی نیز صدچندان خواهد شد.

 

دراین گاه تبلیغات برای انتخابات ریاست جمهوری که تمام سخنان کاندیداهای محترم شده فقر و معضلات اجتماعی و فروپاشی خانواده ها، درست است که یک معلم کنشگر صنفی که راهکار حل این معضلات را در آموزش کاربردی و توجه به نیازهای جامعه در تدوین برنامه های بلند مدت در آموزش وپرورش  میداند در حبس باشد!؟

 

آیا پیگیری اینکه کودکان و نوجوانان عزیز کشورمان ایران شایسته نیست در قالب بازمانده از تحصیل معرفی شوند؛جرم امنیتی محسوب میشود!؟

 

اینکه معلمی بگوید فضا وامکانات آموزشی باید برای مناطق محروم و دورافتاده درخور شٱن دانش آموز ایرانی باشد و عدالت آموزشی و بهره مندی از امکانات درهمه جا برقرار باشد،جرم است!؟

 

آیا پیگیری حق تحصیل رایگان طبق اصل 30 قانون اساسی و اعتراض به تبعیض در مدارس تحت عناوین مختلف  ،جرم امنیتی است!؟

 

اینروزها کاندیداهای ریاست جمهوری از معضلات جامعه سخن میگویند، آیا راهکاری مناسب واجرایی نیز ارایه داده اند ؛راه برون رفت ازین سردرگمی ها را #اسماعیل عبدی، معلمی آگاه و دلسوز و همچنین کنشگران صنفی فرهنگی کشور بارها ارایه کرده اند، راهکاری جامع تر از روشهای کارشناسان جامعه شناسی و عرصه تعلیم و تربیت، با حداقل سرمایه گذاری و بهترین نتیجه!!

مسولان محترم جمهوری اسلامی ایران

راه برون رفت از تمام مشکلات جامعه را بصورت بلندمدت در مدارس و در سایه تلاش معلمان جستجو کنید.

طرحهای وارداتی تا بحال پاسخگو نبوده و نیست.

نگاه امنیتی و قضایی را از دوش فرهنگیان فعال صنفی که دلسوزان واقعی عرصه آموزش و پرورش هستند بردارید.

 

؛؛جای معلم زندان نیست!!؛؛:

 

اسماعیل عبدی را بنام قلم ؛ بنام انسانیت و بواسطه حقوق شهروندیش آزاد کنید.

 

به یاد آورید قلمی را که در دست گرفته اید و توانایی  نگارش پیدا کرده اید نتیجه ی تلاش دلسوزانه ی معلمانی چون #اسماعیل عبدی میباشد!

صدور چنین احکام ظالمانه ای شایسته ی جمهوری اسلامی نیست.

 بدانید که اولین شرط پیامبر اسلام (ص)برای آزادی اسیران جنگی چه بود؟

 

اموزش خواندن و نوشتن

اکنون کمترین خواسته قشر فرهنگیان درهفته ی معلم آزادی بی قید و شرط #اسماعیل عبدی می باشد.

دور از انصاف و عدالت است که معلمی به ناحق،صرفا برای مطالبات صنفی، با اتهامات غیرواقع و با احکام زندان طولانی روبرو گردد و چنین حکمی آنقدر برای ایشان تلخ و دوراز انتظار باشد که برای رسیدن به حق و اثبات بیگناهی حاضر به قمار با جان و سلامتی خویشتن بشود و با #اعتصاب غذای نامحدود تلاش نماید که صدای اعتراض خویش را به گوش مسوولین دستگاه قضا و دولت وحاکمیت برساند.

آیا واقعا در دادگاه انصاف اسلامی و بیطرف مطالبه گری در مجموعه آموزش و پرورش برای دانش آموزان و فرهنگیان ، توسط معلمی دلسوز با حکم 5 سال زندان روبرو میشود.!؟

احکام 14،  7، 6، 1، سال زندان،اخراج و تبعید و محرومیت و...  بماند!!

 

انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی به نمایندگی طیف وسیعی از معلمان استان خواهان آزادی #اسماعیل عبدی و پایان دادن به احکام تبعید و تعقیب قضایی و امنیتی  و بازگشت به کارفعالان صنفی کشور می باشد.

پاسداری از معیشت و منزلت معلم را نهادینه کنید تا نسل های بعد در فضایی امن و آرام تربیت شوند و شاهد پاسداشت قانون و محیط زیست،پایبندی به اخلاق و خانواده و فرهنگ کهن تاریخی و اسلامی میهنمان  باشیم.

 

((انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی))

         یازدهم اردیبهشت ۹۶

ــــــــــــــــــــــــــــــ

بیانیه کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر در حمایت از

آقای اسماعیل عبدی گرامی

با سلام و احترام

 

اردیبهشت یادآور جانفشانی و تلاش بی وقفه انسانهای وارسته و فرهیخته ای همانند دکتر خانعلی و دکتر مطهری است.هر سال به یاد این عزیزان معلمان و دانش آموزان یاد و خاطره این عزیزان را گرامی می دارند.اما دل خانواده یک معلم  بخاطر زندانی بودن همسر و پدر معلمشان شکسته شده است.آقای اسماعیل عبدی دبیر ریاضی همچون سلف خودش  به خاطر دفاع از حقوق معلم و دانش آموز و نظام آموزشی کارآمد اکنون زندان است و باید پنج سال دیگر هم به دور از خانواده  باشد.خطاب ما فرهنگیان  و بخصوص جناب اسماعیل عبدی به شما مسئولان دولتی و حکومتی  خصوصا ریاست قوه قضاییه اینست که .

عزیزان بدانید ما فرهنگیان دوستدار هر تفکر ناب انسان دوستانه هستیم..

ما اعضای کانون صنفی معلمان اسلامشهر، معتقد هستیم که با تغییر نگرش شما مسولان ، می توان آرامش را  به محیط و زندگی استادان محترم و ارجمند جامعه فرهنگیان شاغل و بازنشسته بازگرداند

در نهایت در نگاهی به آینده

نزدیک، شما مسولان محترم، از ما فرهنگیان، درباره مدیریت کلان کشور، نظرخواهی خواهید کرد و

  محبوبیت،  دلسوزی، اعتماد و محبت فرهنگیان راه گشای پیشرفت همه جانبه ، برای کشور عزیزمان، باشد.

در پایان از همه مسولان قضایی. امنیتی،اعضای محترم شورای تامین امنیت ملی کشور، اعضای محترم تامین امنیت استان تهران، ،و دیگر مسولان محترم، خواهشمندیم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، هرچه سریعتر مقدمات آزادی آقای اسماعیل عبدی را فراهم نمایید. 

با سپاس فراوان

کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فرهنگیان ارجمند ؛ مردم فهیم

 

 در آستانه ی  روز معلم؛ فرهنگیان با  انبوه مطالبات انباشت شده ای مواجه هستند که سالیان متمادی مورد بی مهری مسوولان  قرار گرفته است.

امسال هم در حالی روز معلم را گرامی خواهیم داشت که یکی از بهترین همکاران ما در زندان به سر می برد......

 زندانی که حاصل تحمیل حکمی ناعادلانه  بر " اسماعیل عبدی" فعال صنفی ، دبیر کل سابق و  عضو ارشد هیات مدیره ی فعلی  تشکل قانونی کانون صنفی فرهنگیان و  تهران است. 

عبدی یکی از معلمانی است که قانونمند مطالبات به حق جامعه ی فرهنگیان را پیگیری کرده و برای فردای بهتر کودکان ما و ساختار آموزشی تلاش کرده است .

 

 

جایی که فریاد هست و  فریادرس ناشنوا !! قطعا باید خودت هزینه و نردبان شوی تاشنیده شوی!!!

 

 تصمیم اعتصاب غذای اسماعیل عبدی بعنوان عضو تاثیر گذار یک تشکل صنفی که فعالیتش قانونی و رسمی بوده بی شک هشداری ست برای آنان که همیشه قانون را با سلیقه ی شخصی و منافع خود تعریف کرده اند.

 فعالان صنفی آموزش فارس ضمن حمایت و احترام به نظر و عمل اسماعیل عبدی مسوولیت هر گونه عواقب اعتصاب غذای این معلم بخصوص سلامتی ایشان را به عهده ی افراد و یا نهادهای حقیقی و حقوقی می داند که هیچ گاه به فریاد اعتراض این معلم زندانی توجه نداشته و ندارند

 

فعالان صنفی آموزش فارس

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از «کسوت معلمی» تا کسوت وزارت

نقدی به اظهار نظر اخیر وزیر آموزش و ‌پرورش در خصوص

پرونده اسماعیل عبدی

و طرح چند پرسش

 

شهرام جمالی

عضو کانون صنفی معلمان البرز

 

 فخرالدین احمدی دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش روز گذشته در یک نشست خبری با خبرنگاران ضمن اشاره به برخی رویکردهای خود در این وزارتخانه اشاره ای مختصر اما قابل تأمل به پرونده اسماعیل عبدی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران داشت که نه تنها سایر اظهارت وی نیز به گونه ای تحت تأثیر آن قرار گرفت بلکه تعجب و شگفتی بسیاری از فعالان صنفی معلمان را نیز برانگیخت.

ایرنا ، خبرگزاری رسمی دولت اظهارات دانش آشتیانی را این چنین منعکس کرده است : « مسأله اسماعیل عبدی که اکنون در زندان به سر می برد پی گیری و مشخص شد که موضوع وی ارتباطی به کسوت معلمی وی ندارد. »

این اظهار نظر کوتاه، شامل دو گزاره است : در بخش اول، ایشان از «پی گیریِ» مسأله اسماعیل عبدی خبر می دهد. این اظهار نظر نشان می دهد که ایشان در کسوت وزیر آموزش و پرورش، پی گیر مسأله اسماعیل عبدی بوده است که جای تقدیر دارد. اما در بخش دوم این اظهارات، وزیر آموزش و پرورش ناگهان در کسوت سخنگوی دستگاه قضایی ظاهر شده و اعلام می کند که : «مشخص شد که موضوع وی ارتباطی به کسوت معلمی وی ندارد.»

اینکه پرونده اسماعیل عبدی از حالت عادی خود خارج گشته و روندی امنیتی را طی می کند، موضوعی است که اسماعیل عبدی در نامه سرگشاده اخیر خود خطاب به قوه قضائیه مطرح کرده و خروج پرونده خود از روند امنیتی به عادی را به عنوان خواسته ای حداقلی بیان کرده است. اما فارغ از اینکه صحت اتهامات وارده به اسماعیل عبدی چگونه و بر اساس کدام مدارک و شواهد و توسط چه افراد و از سوی کدام نهادها برای جناب وزیر مشخص شده و احتمالاً ایشان را اقناع کرده است، بیان این اظهار نظر و ابراز این نوع موضعگیری از این جهت که از جایگاه بالاترین مقام آموزش و پرورش و در کسوت فردی که انتظار می رود مدافع حقوق مادی و معنوی معلمان باشد، بسیار قابل تأمل و تعجب برانگیز است.

آیا چنین موضعگیری را می توان در راستای مواضع دولت فعلی برای برداشتن نگاه امنیتی از فعالان و فعالیت های صنفی معلمان و تقویت راهبرد امنیت فرهنگی ارزیابی نمود؟

اگر دعوت معلمان به تجمع سکوت در مقابل خانه ملت با استناد به اصل ۲۷ قانون اساسی و برای احقاق حقوق معیشتی خود اقدامی خارج از کسوت معلمی است پس وظیفه تشکل های صنفی معلمان چیست؟

آیا گسترش و حمایت از تشکل های صنفی معلمان که جناب دانش آشتیانی به عنوان یکی از برنامه های اصلی خود و قبل از کسب رأی اعتماد از مجلس مطرح کردند صرفاً برای پیگیری و مشروعیت بخشی به برنامه های جامانده دولتی و اجرایی کردن آنهاست یا اینکه انتظار حمایت از فعالان صنفیِ تشکل هایی که نگاهی نقادانه به برنامه ها و سیاست های ضد آموزشی دارند و هم اکنون به همین جرم یا در زندان و تبعیدند و یا زیر احکام سنگین قضایی، انتظار بجایی نیست؟

انتظار ما از جناب دانش آشتیانی به عنوان وزیری که با رأی نمایندگان مجلس در رأس وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته و در این میان از حمایت نسبی فرهنگیان و برخی تشکل ها و اهالی رسانه نیز برخوردار شده اند، آنست که ضمن مسئولیت پذیری بیشتر، نسبت به تضییع حقوق فعالان صنفی معلمان نیز، حساسیت و توجه بیشتری نشان داده و فارغ از جوسازی ها و فشارهای مختلف و مصلحت اندیشی های جناحی و گروهی، ایشان را مورد حمایت جدی و قاطع خود قرار دهد و با تصحیح اظهارات اخیر خود، زمینه حذف فعالان صنفی و نیروهای متعهد، توانا، لایق و باتجربه را از بدنه مهمترین نهاد انسان ساز کشور، هموار نسازد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

صدای معلم

معلم مردد، بگیر

 

محمد حسن پوره

 

در خبرها و پست های تلگرامی امروز ،خبری از ایرنا منعکس شد از قول دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش مبنی بر ؛

«تخلف اسماعیل عبدی ارتباطی با کسوت معلمی وی ندارد »

اگر وزیر غیر از این چیزی می‌گفت جای تعجب داشت ،سپاه بعنوان ضابط قضایی شاکی پرونده آقای عبدی است ،و در سوابق کاری آقای آشتیانی همین بس که بیشتر عمر کاری خود را در قرارگاه گاه خاتم الانبیائ گذرانده و قبل از اینکه یک چهره فرهنگی باشد یک چهره نظامی بوده و در زمان معرفی ایشان در سوابق و رزومه کاری ایشان درج شده بود .

با این وابستگی و قرابتی که جناب وزیر با سپاه دارد و با معلوم بودن اینکه شاکی پرونده قرارگاه ثارالله سپاه است، بیشترار این از یک وزیر با تفکر نظامی انتظار نداشته باشید و این ملاک خوبی بود برای دوستانی که سینه چاک روحانی و وزیر نظامی شان بودند و هستند و انتظار شق القمر از وزیری که خود جزیی از سیستم معیوب مدیریت است، را داشتند.

جناب آشتیانی، پس جرم باغانی چه بود ؟؟؟

جرم رسول بداغی که هفت سال از عمرش را در پشت میله های زندان گذراند چه بود ؟؟

بهشتی به چه جرمی زیر حکم به انتظار نشسته ؟؟

باقری چرا پنج سال در محبس، حبس کشید ؟؟

جناب آشتیانی ،هم تو‌دانی و هم ما جرم همه این عزیزان ، مطالبه حقوق پایمال شده توسط عده ایی بی خرد، زالو صفت است، جرم این عزیزان پرسیدن این سوال بود نان من کو ؟؟؟؟؟؟؟؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حاکمیت دوگانه؛ ریشه اصلی تعارضات درونی

 

شهرام جمالی

عضو‌ کانون صنفی معلمان البرز

 

اسماعیل عبدی،‌ عضو کانون صنفی معلمان اخیراً در نامه ای خطاب به قوه قضائیه نسبت به «عدم استقلال» این نهاد در «صدور احکام امنیتی» برای فعالان تشکل‌های صنفی، اعتراض کرده است.

به نظر می رسد خاستگاه اصلی این عدم استقلال در قوه قضائیه، تعارضات و ناکارآمدیهایی است که در برخی موارد به صورت بحران خود را نشان می دهد و خود نیز به نقاط ضعف و ایجاد و تعمیق پاره ای تعارضها و شکافها در ساخت سیاسی نظام‌ ارتباط دارد که موجب شده است سیستم قضایی از ظرفیت سیاسی کافی برای حل و رفع تعارضات و گره های قضایی موجود برخوردار نباشد.

ریشه اصلی تعارضات درونی و‌ چندگانگی رفتاری در قوه قضائیه، ایجاد رگه هایی از حاکمیت دوگانه در نظام سیاسی است. از این گونه تعارضات در دستگاه قضایی کم نیست و نمونه ی آن را به وضوح در برخوردهای دوگانه این نهاد با غارتگران اموال معلمان از صندوق ذخیره فرهنگیان و همچنین مدافعان حقوق و معیشت معلمان به  می توان مشاهده کرد.

وقتی مشروعیت حاکمیت از دو یا چند منبع ناشی شود، نتیجه ای جز استقرار حاکمیت دوگانه یا چندگانه در ساخت سیاسی به وجود نخواهد آمد.

منابع مشروعیت حکومت ها را عمدتاً منابع سنتی، کاریزماتیک و قانونی می دانند. اما آنچه که بیش از ماهیت منبع مشروعیت یک حکومت و ارزشگذاری بر آن اهمیت دارد، یگانگی و تک منبعی بودن مشروعیت حکومت است. بی گمان، مشروعیت یافتن حکومت از یک منبع، صرفنظر از ارزشگذاری نظری بر آن، بر چندگانگی منابع مشروعیت ارجح است؛ درست همانگونه که حاکمیت قانون بد را بر بی قانونی و هرج و‌مرج ترجیح می دهیم.

هر یک از مراجع و ‌منابع درون حاکمیت و عناصری که بخشی از قدرت رسمی را در اختیار دارند و آن را بر جامعه اعمال می کنند، در نقاط چالش و گره گاهها، مشروعیت عملکرد و‌ رفتار خود را با انتساب به منبع مشروعیت حاکمیت تأمین می کنند و به آن وجاهت می بخشند. اگر این منبع مشروعیت واحد باشد، تعارض ها و‌ تقابل ها با ارجاع به آن مرجع واحد حل و رفع می شوند. اما جدال ها، تعارضات و بحران ها زمانی بروز و ‌تداوم‌ پیدا می کنند که‌ مشروعیت حکومت عملاً به دو یا چند منبع مختلف معطوف شوند و‌ هر منبع قدرت، اعتبارِ رفتار خود را به یک منبع مشروعیت پیوند زند.

در این میان شاخصه هایی مثل « امنیت فرهنگی » بجای آنکه به گفتمانی اصیل در حاکمیت سیاسی بدل شود، به موضوعی برای توازن قوا میان منابع مختلف قدرت تبدیل خواهد شد. البته هرچند ممکن است برخی معلمان تصور کنند که دستگیری، بازداشت و صدور احکام سنگین جزایی برای فعالان صنفی معلمان تأثیر چندانی در شاخص امنیت عمومی فرهنگیان ندارد اما شکی نیست که کاهش شاخص امنیت در میان ‌فعالان صنفی معلمان، امنیت عمومی جامعه فرهنگیان را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد و به این ترتیب فعالیت های صنفی برای تشکل یابی و مطالبه گری به محاق خواهند رفت. نتیجه چنین وضعیتی در گستره ای وسیعتر یا به ایجاد شکاف در درون ساخت سیاسی و در نتیجه شکست و انهدام نظام سیاسی منجر خواهد شد و یا افزایش شکاف ملت-دولت و در نهایت فروپاشی جامعه سیاسی را به دنبال خواهد داشت.

وجود و ‌استمرار چنین شرایطی علاوه بر نتایج پیش گفته، بستری بسیار مناسب برای حیات عناصری می شود که به راحتی از پاسخگویی مصون می مانند و هیچ قیدی آنان را به ایجاد نسبت مناسب با منبع قانونی مشروعیت در برابر افکار عمومی ملزم نمی کند.

مجموعه این وضعیت، کل ساختار حکومتی را تحت تأثیر قرار می دهد و در قالب تعارضها، بحرانها و گره ها بروز و ظهور پیدا می کند. طبیعی است که برخی اجزای نظام، بستر مناسبی برای خودنمایی این تعارضات هستند که قوه قضائیه یکی از آنهاست.

با این همه باید توجه داشت که مجموعه این تعارضات در درون قوه قضائیه یک شبه به وجود نیامده است بلکه در یک بستر زمانی شکل گرفته  است. این پیکر بیمار، سالهاست با آفات و عوامل بیماری زا دست و پنجه نرم می کند و علائم بالینی آن نیز مدتهاست خودنمایی می کند. اما دریغ که تاکنون نسخه شفابخشی برای این بیمار تجویز نشده است. نمی توان این موضوع را کتمان نمود که امروزه می توان نوعی حاکمیت دوگانه را در عرصه های مختلف کشور بوضوح مشاهده نمود که ناشی از مقاومت عناصری قدرتمند و صاحب نفوذ در برابر ایجاد یگانگی در منبع مشروعیت حکومت است. عناصری که تلاش می کنند منبعی فراتر از قانون برای مشروعیت حاکمیت سیاسی کشور تدارک ببینند‌.

برای خارج شدن از این گونه تعارضات ساختاری که عوارض خود را در دستگاههای مختلف حکومتی بروز می دهد، یگانه راه اصلی، معطوف کردن همه امور به مشروعیت قانون است. تنها از این طریق است که امید به امنیتی پایدار در فعالیت های صنفی معقول به نظر می رسد.

-----------------------------------

متن نامه ی اسماعیل عبدی

 از زندان اوین

 

 

           به نام خداوند جان و خرد

 

امروزه کانون توجهات جهانی به آموزش و پرورش معطوف شده است و در تمام کشورهای جهان حق تشکیل اتحادیه‌های سراسری صنفی،به رسمیت شناخته می‌شود. نتیجه‌ ی باور به این اصل که «هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند از سطح معلمانش فراتر برود» باعث پیشرفت همه‌جانبه و تحولات شگرف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این کشورها شده است.

متأسفانه در کشور ما، نگاه واپسگرایانه،  و بی‌درایتی برخی مسئولان و انحصاری کردن تصمیمات، اختصاص کمترین بودجه به آموزش و پروش و برخوردهای امنیتی با عدالت‌خواهان در تشکل‌های صنفی مستقل، باعث شده که اساسی ‌ترین حقوق معلمان، دانش‌آموزان و به دنبال آن حقوق قانونی جامعه به شکل وقفه‌ناپذیری پایمال گردد.

 

 نتیجه ی این بی تدبیری ها چیزی جز حقوق‌های نجومی مدیران، دزدی های بی‌سابقه از صندوق ذخیره فرهنگیان، بی‌انضباطی‌های مالی گسترده در تعاونی‌های مصرف فرهنگیان، تبعیض در استخدام‌ها، عدم تخصیص حقوق و دستمزدِ شایسته، بی‌توجهی به معیشت و منزلت بازنشستگان و مشکلات معلمان حق‌التدریس، پیمانی، پیش‌دبستانی و نیروهای آزاد، رشد بی سابقه کودکان بازمانده از تحصیل و افزایش تعدادِ کودکان کار، پایین آمدن سن فحشا،  پایین آمدن سنِ اعتیاد و کشیده شدن آن به مدارس، توزیع نامتوازن امکانات، نابرابری در حقوق دانش آموزان با ایجاد مدارس خاص، پولی سازی آموزش و پرورش، فرسودگی ابنیه مدارس به‌ویژه در حاشیه شهرها و مناطق مرزی، ایدئولوژی‌زدگی محتوای کتب درسی، امنیتی کردن فضای آموزش و پرورش، عدم اجرای کامل نظام هماهنگ پرداخت و...

 

و این همه بی‌عدالتی در جامعه، موجب آزار ذهنی معلمان، به‌عنوان موتور متحرک جنبش‌های اجتماعی شده است.

 

در چنین شرایطی، کانون های صنفی و شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان کشور، در چارچوب اساس‌نامه مصوب ماده ۱۰ احزاب، بارها و بارها از راه‌های متعدد چون: نامه، تذکر، طومار، دیدار با نمایندگان مجلس و مسئولان آموزش و پرورش، مقالات و یادداشت‌های کارشناسانه و صدور بیانیه، تلاش کرد تا دغدغه‌های خرد و کلان جامعه ی فرهنگیان را به گوش فرادستان برساند، اما گویی مسئولان پنبه در گوش کرده و با فرافکنی و قلب واقعیت، سعی در عادی جلوه‌دادن وضعیت نابسامان آموزش و پرورش داشتند، آن‌گاه معلمان آگاه با دعوت کانونهای صنفی و با اراده و خرد جمعی، تجمعات مدنی و قانونیِ گسترده ی "سکوت" تشکیل دادند تا باصدایی رساتر خواسته های خود را این بار فریاد بزنند. همچنین با شرکت در جلسات مجمع عمومی تشکل‌های صنفی، برای بازتنظیم و چرخش دموکراتیک اعضای هیأت مدیره و بازرسان و رونمایی از ابتکارات رفورمیستی همچون تشکیل کمپین‌ کشوری پیگیری خواسته ها با  بیش از پنجاه هزار عضو و کمپین بودجه عادلانه با بیش از یکصد وده هزار امضا، نشان دادند که اگرچه در تفکرات سیاسی متکثرند ولی در کنش صنفی و عدالتخواهانه متحدند و پیاده‌نظام منافع هیچ حزب و گروه سیاسی نیستند.

 

اینک در فضای پسابرجام که فریاد قانون‌مندی، مردمسالاری، حقوق‌بشر و آزادی‌های مدنی دولتمردان، گوش فلک را کر کرده است، بدون توجه به مقاوله ‌نامه‌های بین‌المللی حقوق مدنی-سیاسی ICCPR و اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی ICESCR وقوانین سازمانهای جهانی ILO و EI که جمهوری اسلامی ایران  متعهد به رعایت آنهاست؛

شاهد بازداشت اعضای هیأت مدیره کانون‌های صنفی معلمان و تشکل‌های مستقل کارگری و تشکیل دادگاه‌های چند دقیقه‌ای هستیم که همه‌ی افراد با اتهامهای مشخص و یکسانی مثل:  «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام و...» محاکمه و روانه زندان می‌ شوند.

 

دستگیری بدون ابلاغِ اجرای احکام و بدون نشان دادن کارت شناسایی، در منزل و در میان ترس و بهت اعضای خانواده، نگهداری در زندان بدون دسترسی به وکیل تا روز دادگاه و عدم تمدید بازداشت نزدیک به یکسال، نشان‌دهنده‌ی نقض آشکار حقوق شهروندی و بدون شک برهم‌ زننده‌ی امنیت جامعه است.

 

 اینجانب از سیاست گذاران کشور می پرسم:

- آیا عضویت در تشکل صنفی و برگزاری  تجمعات مسالمت‌آمیز بر اساس اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی جرم است؟

 

- آیا اعتراض به دزدی و غارت اموال عمومی به‌ویژه صندوق ذخیره فرهنگیان جرم است؟

 

- آیا پیاده‌روی معلمان در پارک، برهم ‌زننده‌ی امنیت ملی است؟

 

- آیا حضور بر مزار معلمانی عدالتخواه چون دکتر خانعلی جرم است؟

 

- آیا جمع‌آوری امضا برای مکلف کردن دولت به اجرای قانون جرم است؟

 

- آیا می‌دانید دو قطعنامه‌ی فوری سازمان جهانی معلمان (EI ) درباره ایران در ۲۶ جولای ۲۰۱۵ به چه دلیلی صادر شد؟

 

- آیا صرفاً مردم ملزم به رعایت قانون هستند و دولتمردان از اجرای  قانون مبری هستند؟

 

با این اوصاف، اینجانب ضمناعلام همبستگی با تمام معلمان و کارگران ، در اعتراض به عدم استقلال قوه قضاییه در " صدور احکام امنیتی"  برای فعالان تشکل‌های صنفی

 معلمان و کارگران و با درخواست صریح " خروج روند پیگیری پرونده‌ام از حالت امنیتی به عادی"  از تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ اعتصاب غذای خود را آغاز خواهم کرد .

 

اسماعیل عبدی

تهران، بند ۳۵۰ زندان اوین

دوم اردیبهشت ۱۳۹۶

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©