کمک
بزرگ اقتصادی
آمریکا به
فلسطین، با چه
هدفی صورت می
گیرد؟
یوسف
لنگرودی
جان
کری وزیر
خارجه آمریکا
اعلام داشته
که دولت
آمریکا قصد
دارد حدود
چهار میلیارد
دلار کمک
اقتصادی در
اختیارتشکیلات
خود گردان فلسطین
قرار دهد. او طی
کنفرانسی در
اردن
تصریح کرده
که این کمک
تنها در صورتی
در اختیار
تشکیلات خود
مختار قرار
خواهد گرفت که
آن ها به میز
مذاکره با
حکومت
اسراییل
برگردند.
از
قرار معلوم،
رییس دولت
خودمختار،
محمود عباس،
که همواره زیر
فشار شدید از
سوی دولت آمریکا
برای بازگشت
به گفتگوهای
صلح با
اسراییل قرار
دارد، از
ارائه کمک
مالی دولت
آمریکا
استقبال کرد و
نخست وزیر
اسراییل نیز-
به شرط
آغازگفتگوهای
بدون قید و
شرط فلسطینی
ها - به آن چراغ
سبز نشان داد.
گفته
می شود این
حجم از کمک
ها، که از
مجموعه کمک
های اقتصادی
به فلسطینی در
دو دهه
اخیربیشتربوده،
تاثیر زیادی
در توسعه اقتصادی
فلسطین خواهد
داشت. به گفته
جان کری، تخصیص
این کمک، با
همکاری
کارشناسان
ارشد سازمان
تجارت جهانی
طراحی شده و
در صورت به
اجرا در آمدن،
اقتصاد
فلسطین تا سه
سال آینده
پنجاه درصد
رشد خواهد
داشت. نرخ
بیکاری تا دو
سوم کاهش
خواهد یافت
وحداقل
دستمزد ها تا
چهل درصد
افزایش پیدا
خواهد کرد.
همچنین صد
هزار واحد
مسکونی ظرف سه
سال آینده
ساخته خواهد
شد. این کمک
اقتصادی تنها
به دولت
خودمختار و کرانه
باختری تعلق
خواهد گرفت و
غزه از آن بی
نصیب خواهد
ماند.
حقیقت
آن است که
مذاکرات صلح ،
چند سال قبل،
به دلیل ادامه
شهرک سازی
یهودی نشین در
سرزمین های
اشغالی به بن
بست رسیده بود
وفلسطینیان
اعلام داشته
بودند که تنها
با توقف شهرک
سازی توسط
اسراییل است
که مذاکرات را
از سر خواهند
گرفت. اما در
تمامی این سال
ها نه تنها
سیاست آبادی
سازی توسط
اسراییل در
کرانه باختری
و بیت المقدس
شرقی پایان
نگرفت، بلکه
چنان با شدت
ادامه یافت که
دهها هزار
یهودی در شهرک
های جدید
اسکان داده شدند.
با
آغاز دور دوم
ریاست جمهوری
باراک
اوباما، دو
پست کلیدی به
دو چهره خبر
ساز تعلق
گرفت. پست
وزارت دفاع به
چاک هیگل و
وزارت خارجه
به جان کری. در
رسانه ها این
دو نفر به
چهره هایی که
با جنگ و ستیز
میانه خوبی
ندارند،
معرفی شدند.
اولی اما با
اولین سفر خود
به خاورمیانه
و دیدار از
متحدان
آمریکا درمنطقه،
قرارداد های
چندین
میلیارد
دلاری تسلیحانی
پیشرفته با
کشورهای عربی
حاشیه خلیج
فارس به امضا
رساند و در
عمل نشان داد
که تا چه حد با
جنگ افروزی
فاصله دارد!
آن هم به
بهانه مقابله
با خطرایران.
کشورهایی که
اصلا بدون حمایت
نظامی آمریکا
قادربه دفاع
از خود نیستند
و توانایی
استفاده از
تسلیحات
بسیار پیشرفته
آمریکا را
ندارند.
اسراییل نیز
از سفر وزیر دفاع
آمریکا بی
نصیب نمانده و
برخی از تسلیحاتی
را که فقط
آمریکا در
اختیار دارد،
و آن هم به
بهانه
مقابله
با تهدید
هسته ای ایران
و حفظ برتری
نسبت به
اعراب،
توانسته بدست
آورد.
با این
حساب، اولین
سفر
وزیر دفاعی
که به قول
رسانه های امپریالیستی
میانه خوبی با
جنگ نداشت،
منطقه تبدیل
شد به بشکه
باروت باز هم
خطرناک تر.
اگر قرار داد
های دهها
میلیارد
دلاری آلمان،
انگلیس و
فرانسه با
کشورهای عربی
متحد غرب به
این ها اضافه
شود، آن گاه
روشن می شود
که منطقه به طرزخطرناکی
در گیر رقابت
تسلیحاتی شده
است. همین بس
که گفته شود
اکنون خرید
سالیانه تسلیحاتی
کشورهای عربی
حاشیه خلیج
فارس، با کشوربزرگ
و نیرومندی
مثل چین
برابری می کند.
و اما
وزیر خارجه ای
که قرار بود
به امر صلح در منطقه
یاری برساند،
فشار زیادی را
متوجه فلسطینیان
وارد ساخت تا
از شرط خود
برای بازگشت
به پشت میز
مذاکرات صلح،
یعنی توقف
شهرک سازی
توسط
اسراییل، عقب
بنشینند. او
در طی دو ماهی
که عهده دار
این مقام شد،
برای به تسلیم
واداشتن
فلسطینی ها
برای آغاز
مذاکرات بی
قید و شرط با
اسراییل،
چهار بار به
فلسطین و
اسراییل سفر
کرده
است. وچون
تلاش های
تاکنونی او در
زمینه تاکنون
به جایی
نرسید، حالا
با حربه رشوه
چهار میلیارد
دلاری، به
میدان آمده و
می خواهد دولت
فلسطینی را با
این پول هنگفت،
بخرد. و ظاهرا
دارد موفق می
شود.
مردم
فلسطین که
قبلا حتی طرح صلح در
مقابل زمین را
رد کرده
بودند، حالا
تحت فشار قرار
گرفته اند تا
به بهانه کمک
اقتصادی،
زمین خود را
بفروشند تا
مذاکرات به
اصطلاح صلح
آغاز شود. این که
فلسطینی ها تا
چه حد در
برابر این طرح
فریب کارانه
مقاومت
خواهند کرد،
بزودی روشن
خواهد شد. اما
یک چیز مسلم
است :
پذیرفتن کمک اقتصادی
آمریکا، به
شرط بازگشت به
مذاکرات صلح،
آن هم با
نادیده گرفته
شدن
تداوم شهرک
سازی در مناطق
اشغالی
فلسطینی توسط
اسراییل، به
معنای
یک شکست و یک
عقب نشینی بزرگ
برای فلسطینی
ها خواهد بود
که پیامد های بسیاردامنه
دار و منفی در
جهت ایجاد یک
کشور مستقل
فلسطینی به
همراه خواهد
داشت.
گفتن
ندارد
که سیاست
اشغالی و
ویرانگراسراییل،
که تنها با
حمایت حامیان
آن و از جمله
آمریکا،
توانسته پیش
برود، عامل
اصلی نابودی
اقتصاد
فلسطین بوده
است. اسراییل
در طی چندین
دهه اقتصاد
فلسطین را به
طور سیتمایتک
از بین برده
است. نگاه نژاد
پرستانه
اسراییل به
فلسطین، اقتصاد
آن ها را نیز
به ورطه
نابودی کشانده
است. رفع
اشغال،
بازگشت به
مرزهای قبل از
جنگ هزارو
نهصدو شصت و
هفت،
بازگشت
آوارگان
فلسطینی به
خانه و کاشانه
خود، لغو
کامل محاصره
فلسطین، بی شک
موجبات
شکوفایی و رشد
اقتصادی
فلسطین خواهد
شد که ارزش آن
دهها برابر
بیشتر از کمکی
است که قرار
است از سوی
آمریکا در
اختیارتشکیلات
خود
مختارقرار
گیرد.
بیست
وهشتم ماه مه
دوهزار
وسیزده