"شکوه
همسرداری"
آلترناتیو
نظام
اسلامی برای
علوم انسانی
آمارهایی
از گسترش
ناهنجاریهای
اجتماعی
پریسا
آزادیان
اخیرا اعلام
شد که واحد
درسی جدیدی
تحت عنوان
"شکوه
همسرداری" در
دانشگاهها
تدریس خواهد
شد. این درس
قرار است در
وهله اول
بعنوان یک
واحد اختیاری جایگزین
درس تنظیم
خانواده در
دانشگاهها
شود. طرح
موجود بخشی از
برنامه
بازنگری در ۵۵۵ درس منتخب
از ميان ۳۸ رشته علوم
انسانی است. سعيد قديمی
دبير شورای
عالی برنامهريزی
آموزش عالی
وزارت علوم
خبر داده است
که درس تنظیم
خانواده در
دست بازنگری
است و طرح تدریس
شکوه
همسرداری
بعنوان
آلترناتیو آن
مورد برسی
قرار گرفته
است. بنا به
گفته زهرا
سجادی ، معاون
مرکز امور
زنان و
خانواده
رياست
جمهوری، بحث
پیرامون چنین
تغییری از
مدتها پیش
آغاز شده بود
و دولت از
غلامعلی
افروز، رييس
سازمان نظام
مشاوره و
روانشناسی ،
خواسته بود تا
کتابی را به
همین منظور
تألیف کند.
این کتاب با
عنوان
"روانشناسی
ازدواج و شکوه
همسرداری" در
سال ۸۸
آماده شد و
اجازه تدریس
آن
توسط شورای عالی
انقلاب
فرهنگی رژیم
صادر شد.
چندین عامل
ظاهرا مانع
بکارگیری
زودتر این
کتاب و واحد
درسی بودهاند.
با وجود توافق
دستگاه حاکمه
بر سر اسلامی
کردن هر چه
بیشتر علوم
انسانی در
دانشگاهها
چنین بنظر میرسد
که
پروژه
"شکوه
همسرداری" و
پروژه دولت
برای افزایش
جمعیت
در
تقابل با درس
تنظیم
خانواده قرار
گرفته است. در
عین حال به
گفته زهرا
سجادی در میان
"نخبگان و
دانشگاهیان"
مقاومتی وجود
دارد که به
زعم او
نیازمند
بحث
اقناعی و
ترغیبی در سطح
دانشگاه است.
تشدید تهاجم
دستگاه حاکمه
به دانشگاه در
د وره اخیر
بیش از همه
تحت عنوان
پالایش رشتههای
علوم انسانی
از
عناصر "غیر
اسلامی"، و بازنویسی
این رشتهها
مطابق
"رویکردهای
دینی" و "متون
دینی" از یکطرف،
و سیاست
تشدید تفکیک
جنسیتی از طرف
دیگر، پیش
برده شده است.
یکی از هدفهای
اصلی رژیم در
این تهاجم
رشته مطالعات
زنان بوده است.
طرح تدریس
"شکوه
همسرداری" در
همین راستا دنبال
شده است. اگر
عنوان "شکوه
همسرداری"
برای درک
ابعاد
نابهنجاری
این رژیم و
واپس گرایی
ذاتی آن کافی
نیست، نگاهی
به گفتهها و
آثار غلامعلی
افروز
نویسنده کتاب
منبع این واحد
درسی شاید
روشنگر باشد.
از دیگر آثار
این کارشناس اسلامی
که در صف اول
پروژه اسلامی
کردن علوم انسانی
قرار دارد میتوان
به این کتابها
اشاره کرد:
"مبانی روان
شناختی ازدواج
در بستر فرهنگ
و ارزشهای
اسلامی" ؛
"مبانی
روان شناختی
رابطه ی زن و
شوهر از منظر پیامبر
اعظم حضرت
محمد" ؛ "پرسش
های امروز جوانان،
ولایت فقیه،
ازدواج،
کمرویی" ؛
و
"روشهای
پرورش احساس
مذهبی
"نماز"در
کودکان و
نوجوانان".
افروز از
جمله مبلغان
"خانواده اسلامی"
است و
ازدواج،
همسرداری،
حجاب و تقویت
باورهای
دینی را از
عوامل مهم در
تقویت رفتارهای
دینی میداند.
او در
اردیبهشت ماه
سال گذشته در
مراسمی که
به تبلیغ
"حجاب و عفاف"
اختصاص داشت
گفته بود که "
بچهها به طور
قطع عروسک
باربی را با
آن سر و ظاهر به
مادر با حجاب
خود که چادر
را موقع قهر
کردن از خانه
به سر میکند،
ترجیح میهد." او در
همین مراسم
اعلام کرد
"چطور
میتوان
انتظار داشت
فرزندی به
چادر علاقمند
شود در صورتی
که میبیند
مادر وقتی از
بیرون به منزل
میآید چادر
را به کناری
پرت میکند و
میگوید از
گرما پختم! وقتی
چادر این قدر
بد است چطور
میتوان
انتظار داشت
که فرزندان
بخواهند آن را
به سر کنند."
برای افروز
حتی رعایت
حجاب کافی
نیست. او
میخواهد که
زنان ایران
حتی در محیط خانه
و در حریم
خصوصی هم از
گفتن اینکه در
گرمای طاقت
فرسای
تابستان در
زیر چادر پخته
اند
خودداری
کنند.
چنین تلاشهایی
برای محدود
کردن هویت
انسانی زنان
از همان فردای
به قدرت رسیدن
جمهوری
اسلامی آغاز
شد. حتی کتابهای
درسی مدارس
ابتدایی هم از
همان ابتدا بر
همین اساس
مورد "باز
نگری" قرار
گرفتند. درست
بهمین خاطر
بود که در سال ۵۸ در کتاب
فارسی اول ابتدایی
جمله "آذر
برای خرید با
مادرش به بازار
میرود"
اسلامی شد و
به این شکل
تغییر کرد: "آذر
در کارهای
خانه به مادرش
کمک میکند"! در این
نظام حتی به
بازار رفتن یک
دختر شش ساله
خطری بود که
کارشناسان و
مقامات دستگاه
حاکمه
نمیتوانستند
نادیده
بگیرند. کودکانی
که در مدارس
زیر ضرب
تبلیغات رژیم
بودند، حجاب اجباری
را از همان
ابتدا لمس
کردند و از
پوشیدن حجاب
در گرما ابراز
نارضایتی
کردند، اکنون
دانشجویانی
هستند که
جمهوری اسلامی
قصد دارد زیر
ضرب تبلیغات
خود بگیرد، تفکیک
و سرکوبشان
کند.
برنامه
تدریس "شکوه
همسرداری" اگر
از تحجر این
نظام پرده
برمیدارد،
در عین حال
نشان میدهد که
با وجود
بیش از ۳۰ سال تلاش
جمهوری
اسلامی برای
خانه نشین
کردن آذرهای ۶
ساله، منع به
بازار رفتن آنها، و
تلاش برای
تقلیل هویت
آنها، زنان
ایران
همچنان
خاری هستند در
چشم این نظام.
***************************************************************************
آمارهایی
از گسترش
ناهنجاریهای
اجتماعی
آمار
رو به گسترش
زنان خیابانی
و معتاد به
مواد مخدر یکی
دیگر از
نمودهای
گسترش
ناهنجاری های
اجتماعی در
جامعه از هم
گسیخته ماست. هم
اکنون در
شرایطی بسر
میبریم که
سیاست های
تعدیل
اقتصادی رژیم
به موازات محاصره
فلج کننده
اقتصادی منجر
به فشردن هر
چه بیشتر شریان
های اصلی فقیر
ترین لایه های
زحمتکش شده و
امید دست یافتن به یک
زندگی انسانی
را برای
زحمتکشان
کشور ما و
بویژه زنان
لایه های فقیر
به سراب تبدیل
کرده است. چنین
شرایطی گسترش
انفجاری
بیکاری ، فقر
شتابان و
نابرابری های
اقتصادی و
اجتماعی را
تشدید کرده
است.
امری که
بنوبه خود علت
اصلی بروز
ناهنجاری های
اجتماعی است. در بستر
چنین شرایطی
است که تعداد
بیشتری از
زنان
به دام فحشا
و اعتیاد
گرفتار
میشوند.
نگاهی
اجمالی به
آمارهای
منتشره توسط
محققان و
رسانه های خود
رژیم در چند
ماهه اخیر ،
عمق فاجعه را
بخوبی نشان
میدهد.
آمار
و تحقیقات
صورت گرفته
درباره زنان
تن فروش
حاکی از آن
است که
ميانگين ورود دختران
به
بازار
كارگری جنسی
به شدت
كاهش پيدا
كرده و به
كمتر از ۱۴ و ۱۵
سال رسيده
است. طبق
آمار ستاد
مبارزه با
مواد مخدر
رژیم ، دانشگاهها
و وزارت
بهداشت
۵ تا ۶ درصد
معتادان را
زنان تشکیل
میدهند.
جرم
بیش از ۱۲ درصد از
دختران
زندانی در
تهران در
رابطه با اعتیاد
و مواد مخدر
بوده است. مدير درمان
دانشگاه علوم
پزشكی جندی
شاپور خبر از
افزایش زنان مصرف
كننده مواد مخدر
در استان
خوزستان از سه
درصد به پنج
درصد جمعيت كل
معتادین در
این استان
میدهد.
مینو محرز،
رئیس مرکز
تحقیقات ایدز
وزارت بهداشت
ایران
در مهر ماه
سال جاری گفته
بود که : "هم
اکنون حدود ۳۰ درصد
مبتلایان
جدید به ویروس
ایدز، زنان
هستند."
طیق
آمار مجید
ابهری، استاد
اسلامی
دانشگاه و
آسیب شناس
اجتماعی، مرگ
به دلیل
اعتیاد
افزایش ۴
درصدی داشته و
طی ۱۰ ماه گذشته
به طور متوسط
ماهانه ۱۳ زن جان خود
را بر اثر
اعتیاد از دست
دادهاند و استان
تهران،
اصفهان و فارس
در این زمینه
رتبه اول تا
سوم را دارند . رضا
جاگیری،
معاون خدمات
اجتماعی سازمان
رفاه و مشارکت
اجتماعی نیز
اخیرا اعلام کرده
که ۲۰
درصد کارتن
خوابها در
تهران را زنان
تشکیل میدهند.
زارع
صفت مدیر عامل
سازمان رفاه،
خدمات و مشارکتهای
اجتماعی
شهرداری
تهران درباره رسیدگی
به
کارتن
خوابها در تهران
گفت: "بخش
عمده آسیبدیدگان
از پدیده
اعتیاد رنج میبرند
و در خصوص
ارائه خدمات
به این افراد
به گونهای
است که به
مراکز ترک
اعتیاد معرفی
میشوند و شهرداری
بخش قابل
توجهی از
هزینه این
افراد را
متقبل میشوند." زارع
صفت فراموش
کرده است که
با توجه به
آمار رو به
گشترش زنان
معتاد در سطح
کشور، تعداد
مراکز
بازپروی برای
زنان در مناطق
محروم و
شهرهای بزرگی
نظیر تهران
بسیار محدود
است. در منطقه
خوزستان فقط
یک مرکز ترک
اعتیاد وجود
دارد که آنهم
بدون حمایت ارگانهای
دولتی راه
اندازی شده
است. طبق
گفته سرپرست
معاونت
پیشگیری از
آسیب های
اجتماعی بهزیستی
استان تهران ،
فقط یک
کمپ مخصوص ترک
اعتیاد زنان
در تهران
مشغول به کار
است.
اما
تحلیل مجید
ابهری در مورد
علت افزایش
آمار اعتیاد
در میان زنان
کشور در خور
توجه است. او با
تکرار
تبلیغات
دستگاه
حاکمه تلاش
کرده تا غرب
را عامل
افزایش
ناهنجاری های
اجتماعی جا بزند. او در
این رابطه
گفت: " با
گسترش توطئههای
ناتوی فرهنگی
و هجوم نرم
این بار
زنان هدف
حملات غرب
قرار گرفتهاند. او با
نادیده گرفتن
بحران های
اجتماعی نظیر
فقر، بیکاری
و
طلاق
گفت: "تبلیغات
دروغ ماهوارهها
و برخی از
مراکز زیبایی
در کشور در
رابطه با
تأثیرات
داروهای
لاغری سلامت
جامعه را تهدید
میکند." او
اما به این
بسنده نکرده و
از این هم فراتر
رفت و علت مرگ
ومیر معتادان
را به بی
دینی
آنها نسبت
داد. او
در این رابطه
گفت: " یک پژوهش
علمی که توسط
گروه آسیبشناسی
بنیاد علوم
رفتاری بر روی
۴
هزار ۶۰۰
نفر از افراد
دارای
باورهای دینی
و ۳ هزار
و ۲۵۰
نفر از
افرادی که
دارای سوابق
بزهکاری و جرم
بودند صورت
گرفت، مشخص
کرد سیستم
دفاعی
بزهکاران و
گناهکاران
ضعیفتر از
نیکوکاران
است."
او اضافه
کرد: " با
انجام این
پژوهش مشخص شد
طول عمر و
سلامتی در
میان افراد
نیکوکار به
دلیل رعایت
موارد اخلاقی
بیشتر است."
يكشنبه
۲۵ دی ۱۳۹۰ برابر
با ۱۵
ژانويه ۲۰۱۲