هوی و
هوس تازه رژیم
بهنام
چنگائی
هوشیارتر
باشیم و بر
اوضاع درنگ
کنیم که رژیم یکبار
دیگر همچون
گذشته ها در
تدارک تنبیه دوباره
گرسنگان و
مخالفان آگاه
خود است و قصد فرستادن
کارگران، بیکاران
و ساده لوحان به
میدان جنگ
فرقه ای را در
سر دارد تا با
تسخیر رذیلانه
ی امکان خیزش
توده ای، و به
تبع آن سرکوب حق
دادخواهی
کلان مردمان زمینگیر،
آمال
مجنونانه ی
خود را در ذهن
بیمار مهیا کند
و می خواهد با سرگرم
کردن ملت های اسیر
و به جان آمده و
خلاصی از
اعتراض ها ی
آنها، به بازی
تازه و خطرناک
منطقه ای برای
خفه کردن فریادها
و صیانت نفس
خود به این
راه ضدبشری راه
یابد؛ نقشه و
ترفندی که می
تواند پوششی دفاعی
باشد برای جلب
و فریب نیروهای
متعصب و گریز از
پاسخگوئی به چرائی
بر باددادن
صدها میلیارد
دلار دارائی مردم
که این رژیم سفاک
این ثروت
هنگفت را
تاکنون به
خاطر جنون
هسته ای یکجا دود
کرده و به هوی
و هوس ولایت
خردمند از شکم
خالی توده ها سرراست
ربوده است. و
حالا برای پوشاندن
این مافات و
رسوائی آن، فرصت
خوبی مهیا شده
و ولی فقیه درمانده
می خواهد با یک
تیر دو هدف ذهنی
را بزند.
یک: دخالت
فرقه ای در تحریف
بحران نان و نبرد
برای آزادی مسلمانان
است (که خود رژیم
رل برجسته ای
در فراروئی بنیادگرائی
وحشی، ظلم، فقر،
چپاول، دشمنی
مذهبی، تشدید تضادهای
عقیدتی، خشونتگرائی
مسالمت ستیز، تحریک
میلیتاریسم
در منطقه و به تاراج
دارائی های مسلمانان
توسط خرید
اسلحه از امپریالیسم
آمریکا و
یارانش شده که
این بحران های
فراگیر لااقل
به راه رهبری خامنه
ای در ایران مهر
بن بست زده و به
تداوم خط باطل
او پایان داده
است) و به همین
خاطر رژیم
پاکباخته ولائی
ناچار می باید
به ایجاد دسیسه
جنگ سنی و
شیعه برای حفظ
خلافت خود از
یکسو دامن
زند. دو: و از
سوی دیگر با تشویق
مقاومت باندهای
سپاهی وابسته و
تجاری همبسته علیه
تصمیم های
لوزان
ایستاده و با
همراهی با آنان
بر طبل حفظ
برنامه ی اتمی
بکوبد و به جای
کنار نهادن
ماجراجوئی های
تاکنونی خویش،
و خصوصا پس از
سرخوردگی شفاف
در مذاکره های
هسته ای، این
بار به آتش
ناگواری پذیرش
تحکم های 5 + 1 تن دردهد
و نه ریاکارانه
بر هیزم خشک دغل
مذهبی همچنان بیفزاید.
گمان
ندارد که خامنه
ای نیاز به
این فرافکنی
دارد تامگر
سرمردم را گرم
تعصب های ملی مذهبی
کند و خود بهتر
و آسوده تر بتواند
خواسته های
معوقه ملت ها
و مردمان کار
و زحمت را تحریف
و تضعیف کرده و
همزمان مبارزه
مردم را از
مسیر ناگزیر نان
و آزادی ِگمشده
گمراه تر و از
هدف واقعی و امروزی
آنها دورتر کرده
و به اهداف
ضدبشری جنگ خویش،
مردم ناتوان
را نزدیک تر سازد.
و رسیدن به
چنین هدفی
پلید، جز با
توطئه ای تازه
تر و مجاب
کننده تر چاره
ناپذیر می
باشد. خامنه
ای و یارانش ناچارند
این یگانه راه
رهائی را
برگزینند تا از
پاسخگوئی به
چرائی های
فراوان ضدمردمی
که رژیم مسبب
آنهاست طفره
روند. پس کل
دستگاه به
دنبال ایجاد
بهانه برای
دشمنی و ترفندهای
تازه جهت دشمن
سازی، مظلوم
نمائی و
مانورهای نخ
نما می باشد و
در این
گرددونه
ناهنجارِ دور
و تسلسل در پی حمایت
از حوثی ها مسرور
می گردند تا
ناتوانی خود
را با بسیج
ملی مذهبی توده
ها بپوشاند.
بنا بر این دیگر
جای هیچ بردباری
و امیدواری
نمانده که این
رژیم دست از
ریاکاری های
مکرر خود برندارد،
و شایسته است با
تمام توان ها و
ابزارهای
آگاهی رسانی خود
به تحریک و
بسیج
سازماندهی توده
ای در سطح و
اعماق هرچه
زودتر و یک
پارچه تر باورآوریم،
برپاخیزیم و
توطئه اخیر مرگبار
رژیم را در ملاعام
و دیدگاه مردم
بی آبرو کنیم.
در این
مقطع بی
بازگشت و سرنوشت
ساز هر
خوشبینی ملی و
گول خوردن مذهبی
و دادن فرصت
دوباره به
رژیم، یقینا
تاوان سهمگین
تری از جنگ 8
ساله و شعار
مرگ بر شیطان
بزرگ خواهد
داشت و زندگی همگانی
مردم کار، توده
های خانه خراب
تهی دست و لایه
های میانی و فرهیختگان
آزاداندیش را
بیشتر از
گذشته ها به سیاهی
تحجر و تباهی اراده
گرائی مذهبی و
ضدمردمی خواهد
رساند. و
همچنین همین سرزمین
های خشک ایرانِ
خامنه ای زده
را، با طرح
های نظامی ـ
مهندسی بی
خردانه که از
آنها می
شناسیم؛ موجب خرابی
بیشتر و
گسیختگی
پیاپی زنجیره
حیاتی و فرود گزینش
های مرسوم و
موجود زیست
محیطی در زندگی
تاریخی آنها
شده، و قطعا به
شدت نابودی و به
گسترش ویرانی پیگیر
محیط زیست بیش
از پیش سرعت
داده و ضایعه
های آسیب جوی بر
طبیعت، گریبانگیر
اغلب استان
های کشور بلازده
خواهد شد. و
تازه علاوه بر
ویرانی کشور، همزمان
ما شاهد استبداد
پیوسته ی مذهبی
و خشونت عریان
37 ساله ی او
هستیم، که این
بار با آمدن
روحانی به رشد
چشمگیر نابسامانی
ها، ژرفش
تبعیض ها، گسترش
نابرابری ها و
به تبع آن
رواج محرومیت
های گوناگون و
از شدت
تنگدستی های
کمرشکن، امکان
رودرروئی های کور
مذهبی ـ ملی،
به جای نبرد
آگاهانه ی
طبقاتی، در هرآن
و در هرسوی
این ویرانه امکان
وقوع جنگ های ناسیونالیستی
و مذهبی هولناک
می رود؛ چراکه
هرکدام از
مصیبت ها زمینه
های فراخ
داشته و به بروز
انفجاری و
ناگهانی در
سراسر ایران راه
یافته و آشکارا
تعارض و تضاد
اجتماعی وجود
عینی دارند.
این در
حالی ست که همچنان
چپاول گرگان
ایدئولوژیک
ولایت، اعدام قربانیان،
مخالفان و
مبارزان، به زندان
کشاندن
معترضان،
گستردگی فساد
و فقر، بیکاری
ها، سختی ها و بحران
های فزاینده و
فراوان
اجتماعی،
سیاسی و
اقتصادی و ضایعه
های بی شمار حقوق
بشری پیگیر بوده
و شتابان ادامه
دارد. و در این
هیر و ویر
سرسام آور و
متراکم همینک می
بینیم که دو رویداد،
حاکمیت چهره باخته
ولائی را بیش
از پیش تحقیر
و به چالش احتمالی
مرگِ ناگزیر کشانده
است. یکی سرکوب
حوثی های شیعه
توسط ارتجاع
سنی عربستان در
یمن و دیگری بازتاب
عقب نشینی
ناچار از
ماجراجوئی
های اتمی و پذیرش
خفت بار "کنار
نهادن" طرح
های آن از
سرکردگی قطب
شیعه! و در این
میانه ی
سرخوردگی
خامنه ای و
بیت دور و
نزدیکش از
پرسش به چرائی
ویرانی
اقتصاد کشور و
طبعا سعی در
طفره رفتن از پاسخگوئی
در به هدردادن
توان مالی
مردمِ بیکار و
گرسنه به خاطر
هزینه های سرسام
آور و به شدت بیهوده
ی چندصد
میلیاردی جنون
اتمی حضرت آقا
امام خامنه ای
هیچ توضیح و
ابراز پوزشی
لااقل نیست!
چگونگی
پاسخ به
عملکرد غلط
هسته ای و
دیگر بحران ها
با حفظ آبروی
خامنه ای و تحکیم
بساط استبداد
یکه تاز دیگر
کار آسانی
نیست و راهکار
نرمشگرایانه به
تلطیف شرایط
ملتهب منطقه
نیز همزمان و
حتما لازم است،
که آنهم با ایستادگی
مقتدرانه ریاض
و ائتلاف سنی ها
در برابر
خامنه ای و صف
بندی قدرت رژیم
علیه هم و ناتوانی
قوای متمرکز و
شکنندگی
کنونی در ثبات
سیاسی و
اقتصادی برای
کل نظام و دعاوی
تاکنونی او
بسیار برجسته و
بیش از همه
برای رژیم شرم
آور است؛ که
این مجموعه متناقض
و پیرامونی
خامنه ای، قطب
بندی باندهای
ایدلوژیک، گردنکشی
های سپاه و تبعیت
ناگزیر از
نئولیبرالیسم
اقتصادی او را
به سخره گرفته
و ناچار به
پاسخ هرچه
زدوتر به تک
تک آنها
واداشته است.
نبود سرعت
ناگزیر موضع و
کنش ولایتی ها
و واکنش های
نیروهای
رودررو دلیل
این از هم
گسیختگی ها می
باشد که در
اشکال متنوع اینجا
و آنجا ناتوانی
کل رژیم و
موافقان
درونی و
بیرونی او را
بیش از پیش در
چشم انداز
ساختار وامانده
و ماجراجوی
تاکنونی یکدست
به مضحکه
کشیده و
توامان رسوا
می کند.
رژیمی
که برای حفظ
برتری گروه و
جناح خود بهترین
یاران و
بنیانگذازران
شیعه خود را
می کشد و به
سیاه چال ها
می اندازد و
یا با ایجاد مانور
و باج دهی
میان تمام
جناح ها و
باندها،
همچنان با دست
خالی ولی به
قیمت کباب
کردن جان و
روان مردم شیعه
و به ویرانی کشور
آنها و تاراج
دارائی های
شان، همچنان شیپور
هارتان
پورتان هایش
هنوز رو به بالا
اسلام محمدی و
بالاهای
خدائی ست و هنوز
در خواب رهبری
جهان اسلامی
ست و نمی خواهد
دست از سفره
خالی مردم اکثریت
شیعه بردارد و
از زمینگیری اکثریت
آنها در چشم
انداز آتی نیز
اندکی بکاهد.
چرا نمی خواهد؟
زیرا این
دستگاه قرون
وسطائی قادر
به تعمیر،
تغییر و تطبیق
مرام کهنه خود
با حال و هوای امروز
نیست و حتی نقش
همسوئی غرب و
بویژه
امپریالیسم
آمریکا در این
گذر
نواستعماری و
نولیبرالی هم
نمی تواند به
حال او اهمیت داده
و مفید بافتد. بیرون
از چگونگی
برداشت و نحوه
ی نگاه به
نتایج و عواقب
مبهم تفاهم و توافق
های پیشاروی و
عملا ذهنی
رژیم با 5 + 1 همینک
صف بندی
باندها و
مافیاهای
حاکمیتِ کف به
دهان شده، هرکدام
در ترس از دست
دادن ثروت های
شیعه آورده ی
شان به رقبای خود
بیش از پیش
بدبین شده و آشکار
به دنبال کمک
های نه
سربازان غیبی
که قدرهای امپریالیست
ها می باشند.
نتیجه بگیرم
که رفع دشمنی
و ستیز با
همسایگان دور
و نزدیک، و جهانی
و حفظ دوستی
پایدار، بلند
و سراسری کشور
همیشه اهمیت
ویژه داشته و
دارد و همچنین
احترام و
رواداری
متقابل به عقاید
و باورهای
مستقل ملت ها
هرگز و هیچگاه
تخطی پذیر
نیست. اما،
رژیم شیعی این
حق ساده و مسلم
را تاکنون در
کشورِ خود با
هزارها نیرنگ مذهبی
لگدمال کرده و
وجود آزاد و
مفاد حقوق
بشری آنرا همچنان
نپذیرفته است.
پرسش! این
رژیم منحط،
تکرو و فرقه
ای که دیگر
عقاید، مذاهب
و جهان بینی
های مردمان
خود را تاکنون
برنتابیده و بارهای
بار تعلق های
مذهبی آنانرا خونین
سرکوب کرده؛
چگونه می
خواهد از حوثی
ها پشتیبانی بی
شائبه و بی
دریغ کند؟
رژیمی که همگی
نگاه های
مخالفِ
عقیدتی خود را
از دم تیغ تبعیض
شیعی و ستم مضاعف
باندهای تکرو گذر
داده، و بسیاری
از همراهان
خود را گرفتار
هم اکنون در زنجیر
خودکامی دچار ساخته
و از دیگر سوی
و آشکارا از
ابتدای حیات
خود نیز با
سنی ها و دیگر
عقاید رنگین
ملت ها دشمنی
ذاتی داشته است!
پس جای تردید
ندارد و صراحتا
نیز می بینیم
که دخالت رژیم
در سرکوب حوثی
ها توسط هم "فرهنگ
های سنی خویش"
چه این نسل
کشی ریاض از
حوثی شیعه و
چه آن جنگ 8
ساله خودی،
هردو در بیگانگی
روشن با اهداف
ملت های هردو
سو و اسیر در
قلاده قلدرهای
مذهبی و
ضدمردمی سران
مذاهب است.
این حمایت دغلکارانه
رژیم از کشتار
حوثی ها در
شرایطی ست که اغلب
ملت ها و
مذاهب مسلمان زیر
چکمه بیداد
مذهبی سنی و
شیعه پیوسته
توسط همین قطب
های
تمامیتگرا له و
لورده شده و می
شوند؛ و این
دخالت خامنه
ای جز دروغ و
بهانه ای تازه
تر برای گمراهی
مردمان ما و
منطقه نیست و
در صورت گسترش
جز به
پراکندگی،
سرخوردگی و
همنوع کشی
بیشتر ملت های
ما و مسلمانان
جهان از
همدیگر
نخواهد
انجامید و مسلما
چنین دخالتی جز
مالیخولیای رهبران
جاهطلب مذهبی و
تلاش برتری
خواهانه ی سران
رنگین رژیم های
استبدادی
ایران،
عربستان
سعودی و دیگر قطب
های مذهبی بیش
نیست. و شگفت
ندارد که همچون
همیشه پشتیبانی
بزنگاه و فرصت
جویانه ی امپریالیسم
آمریکا و
حامیان غربی او
چنین وارد
میدان ریاض
شود و این
جنایت و حمایت
رسمی کشتار
مردم بیدادرس شیعه
حوثی توسط آنان
و حتی مجامع
حقوق بشری نیز
محکوم نشود.
ما نیروهای
چپ، مترقی و
مردمی مخالف
هرگونه جنگ و
همین تجاوز
اخیر عربستان
سعودی و نسل
کشی های
هولناک داعش ها
و بوکوحرام ها
و ...هستیم و خود
را همدرد همه
ی شیعیان و
سنیان جهان می
دانیم و البته
خود ما نیز 37
سال آزگار قربانی
این ستم مذهبی
رژیم و دچار همین
دسیسه ها و جنگ
ها و دشمنی
های فرقه ای میان
ملت های ایران
و عراق و دیگر
کشورهای رنجبرده
و داعش شیعی سنی
زده هستیم. رژیم
ولائی حق بازی
با آتش امپریالیسم
آمریکا،
راسیسم
صهیونیسم، ارتجاع
خاندان سعودی
و ائتلاف سنی او
به قیمت نان و
آزادی ملت های
ما ندارد. و
خصوصا با طرح
آمریکا و توان
پیشبرد ریاض و
حمایت یارانشان
در نزول قیمت بشکه
نفت، که همین
جمعه بهای
نفت منطقه ما به
56 و 44 دلار و 13 سنت
کاهش یافت و قیمت
نفت غرب تگزاس
اینترمدیت
آمریکا هم در
بازار
نیویورک به 50
و 36 دلار و 43 سنت ناگزیر
کاهش
در هر اونس شد؛ ما
و همه ملت های
خلیج فارس،
منطقه ی
خاورمیانه و
همه مسلمان
سنی و شیعی و
غیرمسلمان با
هم همدردیم و
مخالف هر نوع
جنگ و ویرانی
بیش از این و
آلودگی محیط
زیست خود و
همسایگانمان از
عوارض جنگ و
ویرانی هستیم.
بهنام
چنگائی21
فروردین 1394