عارضه های
بحران زیست
محیطی
مازیار
واحدی !
به مناسبت
یازده
دسامبر، روز
کوهستان
ادوارد
ویلسون می
گوید: هر
اکوسیستم در
ذات خویش
ارزشمند است.
درست همان طور
که یک کشور
رویدادهای
تاریخی مشخص،
کتاب های
کلاسیک، گنجینه
های هنری و
سایر
معیارهای
عظمت ملی خود
را ارج می نهد
بایستی یاد
بگیرد که
اکوسیستم های یگانه
و شکننده ی
خود، این طنین
همنوای زمان و
مکان، را نیز
قدر بدارد.
یازده دسامبر
مصادف بود با
روز کوهستان. موضوعی
که در سال
جاری برای روز
کوهستان در نظر
گرفته شده،
کوهها و
جنگلها است.
به همین مناسبت
خلاصه ای
برگزیدیم از
مطلبی در
وبلاگ سبز پرس
که دوستدار
طبیعت عباس
محمدی نگاشته
به همین
مناسبت. ابیات
زیر که بخشی
از قصیده
زیبائی ست که
ملک الشعرای بهار
در وصف گیلان
و کوه و دشت آن
سروده، مقدمه
ای است زیبا
در توصیف این
طبیعت زیبا
دریا بنفش و
کوه بنفش و
هوا
بنفش
جنگل کبود و
کوه کبود و
افق کبود
کوه از درخت
گویی مردی
مبارز
است
پرهای گونه
گون زده چون جنگیان
به خود
از تیغ کوه
تا لب دریا
کشیده
اند
فرش که ش از
بنفشه و سبزه
است تار و پود
آیا شایسته
ی گشاده دستی
طبیعت که چنین
پرده های رنگ
رنگ و چنین
خوان های پر
برکت را به ما
ارزانی داشته
است، بوده
ایم؟
کدام کوه
نورد و طبیعت
نگر
میانسالی، می
تواند وضع سی
سال پیش
کوهستان های
جنگلی حیران،
دیلمان، سه
هزار، نکا، و
مادرسو را در
شمال؛ و کوه
های "آسمانی"
دنا، سیوند،
تنگ پنج،
سیمره، و
مریوان را در
زاگرس به یاد
آورد و در
مقایسه با
امروز، آه از
سینه
برنیاورد و
اشک بر چشمانش
ننشیند؟
جمهوری
اسلامی هم
چنان که چون
غده ای سرطانی
در عرصه
اقتصاد و
فرهنگ، کمر به
نابودی
سرمایه های
کشور و هرچیزی
که شایسته
زندگی انسانی
در جامعه است،
بسته است، در
مواجهه با
منابع زیست
محیطی نیز با
سپردن امورات
کشور بدست
افراد سودجو و
ناکاربلد، توانسته
فجایعی را به
بار بیاورد،
که اگر جبران ناپذیر
نباشد، مردم
ما بایستی
برای جبران آن
بهای گزافی
بپردازند.
عباس محمدی
در یک بررسی
موردی برای
پاسخ به دمندگان
در کوس
"توسعه" که
حافظ محیط
زیست بودن و
سبز اندیشی را
در تضاد با
پیشرفت
اقتصادی می
دانند، به یک
ارزش گذاری
اقتصادی
اشاره می کند.
دکتر حسن کریم
زادگان،
اقتصاد دان
محیط زیست، در
یک مطالعه در
سال 1388 حداقل
ارزش نهایی
پولی 11 خدمت
غیر بازاری
جنگل ها و
مراتع کشور،
یعنی: تنظیم
گازها، تنظیم
شرایط
اقلیمی، تنوع
ذخایر توارثی
گیاهی، گرده
افشانی،
کنترل
بیولوژیکی،
خاکزایی،
تنظیم
جریانات
هیدرولوژیکی،
کنترل فرسایش
آبی، کنترل
سیل، کنترل
فرسایش بادی و
اکوتوریسم را
در پهنه
ایران معادل
چهل و سه درصد
کل ارزش تولید
نا خالص داخلی
کشور و چهار
برابر ارزش
افزوده بخش
کشاورزی
درسال 1381 برآورد
کرده است. با
توجه به سهم 73/1
درصد خدمات
بازاری جنگل
ها و مراتع
کشور (چوب، علوفه
و سایر) در
تولید ناخالص
داخلی، اهمیت
خدمات غیر
بازاری این
منابع نسبت به
کالاهای بازاری
به خوبی مشخص
می گردد. در
سال 89
کریم زادگان
محاسبه کرده
است که ارزش
یک درخت راش (شامل
ارزش خدمات
غیر بازاری به
اضافه ی بهای
چوب) در طول
زندگی اش
معادل 103
میلیون تومان
است. حال باید
دید که ایا در
طرح های راه
سازی و سد
سازی و انتقال
نفت و گاز، کم
ترین توجهی به
ارزش جنگل های
کوهستانی می
شود؟
برای مثال،
در طرح احداث
خط لوله ی
انتقال گاز،
در تابستان 88
حدود چهارده
هزار درخت کهنسال
در منطقه
کوهستانی دنا
که دارای دو
عنوان "حفاظت
شده" و "ذخیره
گاه زیستکره"
هم هست، قطع
شد و برآوردها
حاکی از این
بوده است که
با ادامه ی
طرح، حدود سی
هزار درخت قطع
خواهد شد. با
احتساب قیمت
صد میلیون
تومانی برای
هر درخت
کهنسال، بهای
سی هزار درخت،
سه هزار
میلیارد
تومان می شود.
اما، معاون
محیط طبیعی
سازمان حفاظت
محیط زیست
جریمه ی تعیین
شده برای
پیمانکار را
یک میلیارد
تومان اعلام
کرد و «معاون
مدیر عامل
شرکت ملی گاز
ایران درباره
ی میزان جریمه
ی اعلام شده
از سوی سازمان
حفاظت محیط
زیست برای
عبور خط لوله
گاز از منطقه
ی حفاظت شده
دنا گفت:
جریمه ها با
عنوان خسارت
بخش های مختلف
است. آن چه به
ما اعلام شده
این است که
باید 50 میلیون
تومان به یک
حساب و 675 میلیون
تومان نیز به
حساب دیگر
واریز شود.
اعلام چنین
خسارت های
حقیر، برای
پیمانکارانی
که در چنین
پروژه ها ده
ها و صدها
میلیارد
تومان سود می
برند، به شوخی
شباهت دارد.
بنفشهایی
خوشرنگ
دمیده
بود در آغوش
کوه از دل
سنگ.
به کوه
گفتم: شعرت
خوش است و
تازه و تر
وگر درست
بخواهی من از
تو شاعرتر
که شعرت
از دل سنگ است
و
شعرم از
دل تنگ.
در میانه
این موج های
بلا، تنها
امیدواری این است
که آگاهی زیست
محیطی و واکنش
به تخریب جنگل
های کوهستانی
و دیگر تخریب
ها، بدل به یک
نیروی
اجتماعی موثر
شود. و این
فراچنگ نمی
آید مگر با
کار پیوسته ی
اطلاع رسانی،
آموزش، افشاگری،
پی گیری حقوق
زیست محیطی، و
پژوهش
تعطیلی
مدارس اهواز
به دلیل گرد و
غبار
مدارس اهواز
بدلیل آلودگی
هوای ناشی از
پدیده گرد و
غبار تعطیل
شدند. پدیده
گرد و غبار
روز یکشنبه
خوزستان،
ناشی از بلند
شدن توده های
گرد و غبار از
کشور عراق است
که شهرهای این
استان را تحت
تاثیر خود
قرارداده است.
خبرها حاکی از
این است که
شدت گرد و
غبار زندگی
عادی مردم
استان را مختل
کرده به گونه
ای که گرد و غبار
و بوی تند آن
به داخل منازل
و اتاق مدارس
و ادارات نیز
نفوذ کرده،
ضمن اینکه مثل
همیشه هیچ
اخطاری پیش از
این به مردم
برای آمادگی
مقابله با
خطرات این
پدیده اعلام
نشده است.
میزان
آلایندگی در
شهر اهواز بیش
از دو هزار و 900
میکرو گرم بر
مترمکعب و
شرایط در
شهرستان
خرمشهر سه
هزار و 350
میکروگرم بر
متر مکعب اعلام
شد که معادل 22
برابر حالت
استاندارد
است.
افت ذخیره
آب
نود درصد
سفره های
زیرزمینی
کشور دارای
افت ذخیره آب
هستند. مدیرعامل
شرکت مدیریت
منابع آب
ایران با اعلام
این مطلب گفت:
وقوع خشکسالیهای
اخیر زنگ خطر
را در دشتها
به صدا در
آورده است.
محمد حاج
رسولی ها در ارتباط
با داینکه
چگونه می توان
با این مشکل
برخورد کرد با
کلی گوئی گفت:
در شرایط فعلی
دشتها، تغییر
در الگوی
مصرف، کشت،
برداشتها و
همچنین روش
آبیاری میتواند
به جلوگیری از
ادامه از دست
رفتن ذخایر دشتها
کمک کند.
تجربه بخوبی
نشان داده که
در جمهوری
اسلامی
مسئولین تنها
به اظهار
نظرهای کلی
پرداخته و از
پذیرفتن
مسئولیت
اجرای آنچه که
ادعای را کرده
اند، می
گریزند. به
عنوان مثال
نظر مدیرعامل
شرکت مدیریت
منابع آب
چگونه در بخش
کشاورزی
اجرائی خواهد
شد، کسی
توضیحی برای
آن ندارد.
جمهوری
اسلامی، رده
شصتم بین شصت
و یک کشور
بر اساس
گزارش بین
المللی
"کارآئی
سیاست ها و راهکارهای
مواجهه با
تغییرات اقلیمی"
جمهوری
اسلامی با هشت
پلّه سقوط در
رده شصتم قرار
گرفت. از نکات
قابل توجه
اینکه در این
گزارش شصت و
یک کشور مورد
بررسی قرار گرفتند
که تنها
عربستان پس از
ایران در
پائین ترین
رتبه جای
گرفت.
بر اساس اين
گزارش که در
اجلاس اقليمی
دوربان
انتشار
يافته، ايران
همچنين رتبه
هفتم در توليد
دياکسيد
کربن را به
خود اختصاص
داده است. در
مقابل چين
پرجمعيتترين
کشور جهان، با
رتبه يک در
توليد دياکسيد
کربن، در
گزارش کارايی
در تغييرات
اقليمی سه پله
بالاتر از
ايران و در
جايگاه ۵۷ ايستاده
است.
کنفراس
جهانی محیط
زیست در دوربان
آفریقای
جنوبی
کنفراس
جهانی محیط
زیست در
دوربان
آفریقای جنوبی
همچون کنفراس
ها ی جهانی
محیط زیست در
کپنهاک در سال
2010 و کنفراس
کانکون در
مکزیک در سال 2011
به شکست
انجامید و به
ویژه خروج
کانادا از "پیمان
کی یوتو" نشان
داد که
کشورهای
پیشرفته سرمایه
داری قصد جدی
برای جلوگیری
از فاجعه زیست
محیطی، که با
شتاب در حال
تکوین بوده و
آنها نقش و
مسئولیت اصلی
در ایجاد این
بحران داشته
اند، ندارند.
مذاکرات
سه کنفراس
کپنهاک،
کانکون و
دوربان برای
یافتن یک
پیمان
جایگزین برای
قرارداد " کی
یوتو" برگزار
شد که در سال 2012
منقضی می شود.
پیمان " کی
یوتو" در
دسامبر سال 1997
منعقد شد و تا
کنون حدود 191
کشور این
پیمان را
امضاء کرده
اند. امضاء
کنندگان این
پیمان متعهد
شده اند که
تصاعد گازهای
گلخانه ای به
میزان۵.۲ درصد
از سطح سال ۱۹۹۰ را
کاهش دهند .
این مقدار
کاهش گازهای
گلخانه ای معادل
چهار سانتی
گراد افزایش
گرمای زمین
است. آمریکا
به عنوان
بزرگترین
اقتصاد
سرمایه داری و
بزرگترین
کشور آلاینده
جهان پیمان
"کی یو تو" را
امضاء نکرده
است.
در فاصله پانزده
سالی که پیمان
" کی یوتو" را
به امروز متصل
می سازد بحران
زیست محیطی با
شتاب بسیار
زیاد در عرصه
های گوناگون
گسترش یافته و
سیاره ما را
به ورطه
سرنوشت ساز
بودن یا نبودن
کشانده است.
امروز روشن
شده است که
برای اجتناب
از نابودی
سیاره ما
اقدامات به
مراتب همه
جانبه تر، عمیق
تر و گسترده
تری از پیمان "
کی یوتو" لازم است
و اما سه
کنفراس پیاپی
کپنهاک، کانکون
و دوربان و
نمونه کانادا
نشان داد که نطام
حاکم در جهان
یعنی سرمایه
داری فقط به
ماشین کور
سوداندوزی
خود می اندیشد
و سرمایه سالاران
جهان حاضرند
سرنوشت
سیاره ما و همه
بشریت ساکن در
آن را فدای
سوداندوزی
های تنگ
نظرانه
خود سازند.
برای جلوگیری
از فاجعه ای
زیست محیطی
امروز بیش از
هر زمان دیگر
نیاز به یک
جنبش زیست
محیطی پرتوان
و پیوند آن با
جنبش کارگری،
ضدسرمایه
داری جاری
ضرورت خود را
نمایان می
سازد.
سه-شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۰ برابر
با ۱۳ دسامبر ۲۰۱۱