رحمان
عساکره؛
معلم
محکوم به بیست
سال حبس در
تبعید
به
کجای این شب
تیره بیاویزم
قبای ژنده خود
را
تا
کشم از سینه ی
پردرد خود
بیرون
تیرهای
زهر را دلخون
نیما
یوشیج
حاکمان
جبار دیار
چوبه های دار،
هرچه در برخورد
با «دشمن» خارجی
جبون و زبون
هستند و
اقداماتشان نمایشی
و پوشالی، در
برخورد با
شهروندان بویژه
با زنان و
بهترین
فرزندان
ایران زمین،
قساوت و
بیرحمی شان بی
حد و اندازه
و جنگ شان
تمامعیار و
واقعی است. این
هم البته نه
از سر اقتدار
بلکه حاکی از
ترس و هراس
شان از
مبارزان از
جان گذشتهای
است که برای
زندگی شایسته
انسانی و
عدالت
اجتماعی
مبارزه و
پیکار می کنند.
از این روست
که ماشین
کشتار حکومت
اسلامی همیشه
در کار بوده
است و زندان
ها مملو از
هزاران انسان
آزاده می
باشد. گرچه از
دولت سر
استبداد سیاه
ولائی، ایران
زندانی است به
وسعت
جغرافیای آن،
ولی میزان شقاوت
و بیرحمی در
زندان های
مخوف حکومت
قابل توصیف
نیست. بویژه
که اگر زندانی
نگون بخت بنا
به جبر جغرافیا
در مثلت خونین
بلوچستان،
کردستان،
خوزستان
بدنیا آمده
باشد. در چنین
جهنمی، معلم
فرهیخته ای در
تبعید حبس ظالمانه
ای را تحمل میکند
که مرام او هم
چون هم پرونده
ای هایش «صلح» و «گفتگو»
بوده است. نام
این زندانی
سیاسی رحمان
عساکره است. او یکی
از متهمان یک
سناریو سیاه
نیروهای امنیتی
رژیم
جنایتکار
برای فعالان
فرهنگی عرب است
که دو نفرشان (هادی راشدی و هاشم
شعبانی*) را نیز
ددمنشانه
اعدام کردند.
رحمان
عساکره، متولد
۱۳۵۶ رامشیر(خلف
آباد)، دبیر
شیمی و از
فعالان
فرهنگی عرب
اهوازی و از
اعضای مؤسسه
الحوار (گفتگو)
در شهر رامشیر
است. او فارغالتحصیل
رشته شیمی در
مقطع
کارشناسی (لیسانس)
از دانشگاه
خرم آباد و
دانشجوی فوق
لیسانس (کارشناسی
ارشد) علوم
اجتماعی از
دانشگاه
اهواز بود. او
بهمن ماه ۱۳۸۹
همراه شمارى
از اعضاى
مؤسسه فرهنگى
الحوار توسط
اداره
اطلاعات
اهواز
بازداشت و سپس
به اتهامات «محاربه
با خدا، افساد
فیالارض،
اقدام علیه
امنیت ملی و
تبلیغ علیه نظام»
در شعبه ۲ «دادگاه
انقلاب» اهواز
به ریاست قاضی
محمدباقر
موسوی پشت
درهای بسته
محاکمه شد. این
زندانی سیاسی
عرب را با
وجود اینکه
اتهامات
انتسابی به
خود را در «دادگاه»
رد کرد، به ۲۰
سال حبس
تعزیری و
تبعید در
زندان قوچان
محکوم کردند. حکم
صادره در
تیرماه ۹۱ به
او ابلاغ شد. رحمان
در زمان
دستگیری در
حال تدوین
پایان نامه
فوق لیسانس
خود در مورد
مسائل و چالش
های دانش
آموزان دو
زبانه منطقه و
مشکلات سیستم
آموزشی ایران
در این رابطه
بود. وی به
عنوان معلم
نمونه شیمی در
دبیرستانهای پسرانه
و دخترانه
شهرستان خلف
آباد (رامشیر) به
تدریس اشتغال
داشت. رحمان
نخستین فردی
بود که در سطح
شهرستان ایذه
برگزاری
کلاسها و دوره
های رایگان
توجیهی و
تقویتی و
مشاوره برای کنکور
و انتخاب رشته
دانشگاهها را
مطرح نمود و با
امکانات کم و
ساده ای که
داشت با
همکاری بعضی
از دوستان این
ایده را جامه
عمل پوشاند و
در این زمینه
خدمت فراوانی
به جوانان و
دانش آموزان و
توسعه فرهنگی
و آموزشی آن
منطقه نمود. بسیارند
دانش آموزانی
که به لطف
زحمات بیدریغ
رحمان از سد
مافیای کنکور
گذشتند و به
مدارج عالی
تحصیلی دست
یافتند.
رحمان
عساکره چهارده سال
از عمر و
جوانیاش را
در زندان
مرکزی مشهد،
زندان قوچان و
زندان مسجد
سلیمان در
تبعید بدون
حتی یک روز
مرخصی به سر
برده است. این
زندانی سیاسی
به دلیل «دفاع
از حقوق
زندانیان عرب
و اعتراض به
برخورد غیر
انسانى
مسؤلین زندان
مسجد سلیمان
با زندانیان
عرب»، دوباره
به زندان
قوچان منتقل
شده است. رحمان
از بیماری های
گوارشی،
کلسترول و
فشار خون بالا
رنج می برد و
نیاز به درمان
دارد ولی از
دارو و درمان
مؤثر هم محروم
است. تبعید
این زندانی
سیاسی به
زندان قوچان
باعث ایجاد
مشکلاتی برای
خانواده وی
شده است. چرا
که به دلیل
دوری راه و
مشکلات
اقتصادی خانواده،
امکان تردد به
این زندان و
ملاقات وی را
ندارند. جانگدازتر
و دردناکتر
اینکه وقتی
پسر۱۶ ساله
رحمان به نام
حامد در
زمستان ۱۳۹۱
توسط اتومبیل
نیروی
انتظامی زیر
گرفته و در دم
کشته شد،
مسؤلان رذل
زندان و
مقامات قضایی
قسی القلب به
او اجازه
ندادند که در
مراسم خاکسپاری
و سوگواری
فرزندش شرکت
کند. اینکه در
گرداب طوفان
بلا و مصایب
زندان در تبعید
به سوگ فرزند
دلبند بنشینی
و غرق ماتم و
اندوه شوی،
چنان جانکاه
است که هیچ
قلمی را یارا
و توان توصیف
آن نیست. نابود
و نیست باد
بنیاد
استبداد
سیاهت ای خلیفه
خونخوار که
جور و بیدادت
روی همه خلفای
اموی و عباسی
را سفید کرده
است. خلیفه
خائف چقدر به
عمق تباهی
سقوط کرده است
که حرامیانش
به تأسی از
قساوت و شقاوت
او کین توزانه
مانع حضور پدر
داغدار در
مراسم خاکسپاری
فرزندش هم شده
اند. سیدعلی
خامنه ای
مسئول مستقیم
همه اعمال ضدانسانی
گماشتگان رذل
و پلیدش در
مسئولیت های مختلف
حکومتی است.
در
سال ۱۳۹۱ که
بازداشت
شدگان مؤسسه
فرهنگی الحوار
(محمدعلی
عمورینژاد**، هادی
راشدی، هاشم
شعبانی، عبدالرحمان
عساکره، جابر
آلبوشوکه و
مختار
آلبوشوکه) در
بازداشتگاه
اداره
اطلاعات
اهواز شکنجه شده
و احکام اعدام
و حبس های
طولانی مدت
برایشان صادر
شده بود، سارا
لی ویتسون مدیر
بخش خاور
میانه دیده
بان حقوق بشر گفته
بود: «آنچه که
ما امروز در
استان
خوزستان
مشاهده می کنیم
کشتار
سازماندهی
شده رسمی توسط
دولت ایران
است که هدف آن
چیزی جز خفه
کردن صداهای
منتقدین نسبت
به سیاست های
مقامات در این
منطقه نیست. قوه
قضاییه هیچ
مدرکی را
ارایه نکرده
است که بر
اساس آن بتوان
حتی یک روز
این افراد را
دربند نگه
داشت، چه برسد
به آنکه آن ها
را به دار
آویخت.» این
فعالان
فرهنگی در طول
دوران
بازداشت هم به
شدت شکنجه
شدند و هم از
داشتن وکیل و
تماس تلفنی و
ملاقات با
خانواده
محروم بودند. در
رابطه با
شکنجه های این
بازداشت
شدگان در بازداشتگاه
اداره
اطلاعات
اهواز، «اطلس
زندانهای
ایران» به نقل
از یک منبع
آگاه قید کرده
است: «آنها را
به روشهای
مختلفی از
جمله بستن به
تخت و سپس با
کابل شکنجه میکردند،
مشتولگد زدن
به نقاط حساس
بدن و نیز
تهدید آنها
به بازداشت
اعضای
خانواده و
رساندن اخبار کذب
به زندانیان،
برای مثال فوت
فردی از اعضای
خانواده،
شکنجه روانی
نیز میکردند.»
برای نمونه و
آگاهی از
میزان رذالت و
دنائت شکنجه
گران رذل
اشاره کنم که
به محمدعلی
عمورینژاد به دروغ
گفته بودند که
مادرش فوت
کرده است.
اگر
حکومت اسلامی
برای بقای
حکومت ننگین
خود با برپا
کردن چوبه های
دار و صدور
احکام حبس های
ظالمانه طویل
المدت (خصوصاً
در مثلث خونین
بلوچستان،
خوزستان و کردستان)
می خواهد چنان
هزینه مبارزه
را بالا ببرد
که کمتر کسی
توان پرداخت
آن را داشته
باشد، اما با
این وجود، خیل
مبارزان از
جان گذشته و
پاکباخته
بسیار است. بی
تردید
جانفشانی های
جان های شیفته
و مقاومتهای
ستودنی
پیکارگران
آزادی و عدالت
اجتماعی بی
ثمر نخواهد
بود. آنها
الگوهای
درخشانی
هستند در نبرد
با سیاهی و
تباهی حکومت
ولائی و نماد
روشنی هستند
برای تحقق یک
زندگی شایسته
انسانی. و رحمان
عساکره یکی از
آموزگاران
سرفراز درس
آزادگیست اگر
چه خود در بند
است.
یاشار
جاوید
چهارشنبه
۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
…................................................
*هادی
راشدی و هاشم
شعبانی را در بهمن ماه ۱۳۹۲
ددمنشانه
اعدام کردند.
** در
مورد محمدعلی
عموری نژاد به
لینک زیر مراجعه
شود
سايت
سازمان
کارگران
انقلابی
ايران (راه
کارگر) (rahekargar.net)