بازگشت
مککارتیسم
ترجمه:
علي سالم
اشاره:
ماهنامه
مانتليريويو
در اوج دوران
اختناق مککارتيسم
در آمريكا
متولد شد؛
دوراني از
فعالیتهای
ضدکمونیستی
به رهبري جوزف
مککارتی،
سناتور
جمهوريخواه
در طي دهه
١٩٥٠ و آغاز
جنگ سرد كه
همراه بود با
رشد پوپوليسم
دستراستي در
فضای اجتماعی
آمريكا،
سانسور،
گزینش شغلی،
فهرستهای
سیاه، سركوب
گسترده
روشنفکران،
تفتیش عقاید و
دادگاههای
نمایشی. با
وجود
احضارهاي
متعدد پل
سوييزي و لئو
هابرمن
سردبيران وقت
مانتليريويو
به اتهام
«فعاليتهاي
خرابكارانه»،
اين ماهنامه
محلي شد براي
مقاومت مدني و
حقوقي در
برابر مككارتيسم
و دفاع از
«آزادي بيان».
حالا بعد از
گذشت دههها
از آن اتفاق و
انتخاب
دونالد
ترامپ، دوباره
نشانههايي
از تلاش براي
محدودسازي
آزادي بيان در
جامعه آمريكا
ديده ميشود؛
نظير انتشار
«فهرست
استادان
خطرناك» سازمان
راست
آلترناتيو.
آنچه در ادامه
ميخوانيد
يادداشت
سردبيري
مانتليريويو
به همراه پاسخ
جان بلامي
فاستر درباره بحثهاي
شكلگرفته
پيرامون اين
فهرست در
جامعه
دانشگاهي آمريكاست
كه در ژانويه
٢٠١٧ منتشر
شده است.
يادداشت
سردبيري مجله
مانتليريويو
در
واكنش به
انتشار فهرست
٢٠٠ نفر از
«استادان
خطرناك»
مدت
كوتاهي پس از
انتخاب
دونالد
ترامپ، سازمان
راست
آلترناتيو (١) «TPUSA »(٢)فهرست
معروفي ارائه
كرد كه در آن
نام ٢٠٠ نفر از
دانشگاهيان
راديكال در
دانشگاههاي
آمريكا بهعنوان
استادان
خطرناك معرفي
شده بود, (٣) گزارش
اين فهرست بهسرعت
در روزنامههاي
سراسر كشور
منتشر شد.
برخلاف فهرست
ديويد هاروييتز
در يك دهه قبل
(كتاب ١٠١ نفر
از خطرناکترین
اساتید
دانشگاههاي
آمريكا)،
فهرست جاري
پيامد قدرتگيري
جديد راست
افراطي پس از
پيروزي
انتخاباتي
ترامپ بود. بهمحض
پیروزی او TPUSA
آگهي ايجاد
عناوين فهرست
را در دانشگاههاي
سراسر آمريكا
داد. اين
عناوين فهرست
محلي، از بالا
به پايين
ايجاد شدهاند
و همه تصميمات
حياتي از سوي TPUSA
در سطح ملي
گرفته ميشود.
بيشك اين ميتواند
بخشي از يك
تلاش براي مككارتيسم
جديد باشد. برحسب
گرايش كلي
راست
آلترناتيو،
اين استراتژي
شبيه Gleichschaltung
(استراتژي
(سربهراهکردن)»
آلمان هيتلري
در ٣٥-١٩٣٣)
است كه با
ارعاب بر همه
نهادهاي
فرهنگي مهم از
جمله دانشگاهها،
با هدف هماهنگ
ساختن آنها با
نگاه مسلط جديد
نظارت ميكرد.
از جمله
استادان
فهرست TPUSA،
جان بلامي
فاستر سردبير
مانتليريويو
و استاد جامعهشناسي
دانشگاه
اورگان است.
فاستر در
فهرست قبلي
هاروييتز هم
بود، و
اظهارنظرها
درباره او در
فهرست فعلي از
كتاب
هاروييتز
برداشته شده است.
تعداد ديگري
از نويسندگان
مانتليريويو
نيز در فهرست
جديد قرار
دارند: بيل
آيرز، زيلا
آيزنشتاين و
ريچارد ولف.
فهرست
جديد راست
آلترناتيو
موضوعاتي
چالشي را
درباره
چگونگي
مقابله با آن
پیش کشید. در اوايل
دسامبر، نوئل
مكافي، استاد
فلسفه دانشگاه
اموري، فهرست
هجوآميزي از
استادان را به
عنوان پاسخي
مترقي به TPUSA
ايجاد كرد.
اين فهرست
هجوآميز در يك
بلاگ با عنوان
فهرست ریداكس
منتشر شده
بود,( ٤) گزارش
فهرست
ریداكس، در
مؤسسات آموزش
عالي، با نام
«فهرست
اصلاحي» منتشر
شد. در بيانيهاي
كه در ٣
دسامبر ٢٠١٦
به صورت
گسترده ايميل شد،
مكافي اصول
حاكم بر فهرست
ریداكس را
توضيح داد.
فهرست
هجوآميز هم
شامل چهرههاي
گذشتگاني مثل
سقراط، آلبرت
انيشتين، ژان
پل سارتر و
سيمون دوبوآر
بود و هم چهرههاي
روز، مثل
يورگن
هابرماس،
جوديت باتلر و
مايكل سندل كه
اغلب آنها در
فهرست TPUSA
نيستند. مكافي
در بيانيه سوم
دسامبر خود
گفت: «اگر ما ميخواستيم
ماركس را در
فهرست
بياوريم،
نياز داشتيم
او را رام و بيخاصيت
كنيم».
بنابراين
ماركس در
فهرست چهرههاي
راديكال
گذشته نيامده
است. درخصوص
چهرههاي
امروزي كه در
فهرست مكافي
آمدهاند، او
نشان داد مهم
است «آنهايي
را كه در گذشته
خطرناك تلقي
ميشدهاند»
مثل كساني كه
امروز راست
آلترناتيو در
فهرست
استادان قرار
داده، «صدايي
كاملا معقول»
نشان دهيم. او
در ادامه گفت:
«هدف هم اصلاح
كلمه
«راديكال» است
و هم رامكردن
آن».
بيانيه
مكافي بين
اعضاي هيئتعلمي
گروه فاستر هم
براي بحث
درباره آن به
اشتراك
گذاشته شد.
آنچه در پي ميآيد
پاسخ فاستر
است به
همكارانش كه
ما آن را به
خاطر
اهميت موضوع
اينجا ذكر ميكنيم:
دوستان
...
با
تشكر از شما
براي ارسال
بيانيه مكافي
به دانشكده و
برجستهكردن
موضوع مورد
بحث. اميدوارم
كسي را نرنجانم
اگر بگويم من
به صورت شخصي
و سياسي
رويكرد
اتخاذشده در
آن را بينهايت
مورد ايراد و
بخشهايي از
آن را خائنانه
ديدم، اگرچه
كاملا ميدانم
كه اين، قصد
هيچكدام از
افراد درگير
آن نبوده است.
اين
گفته مكافي چه
معنايي دارد؟
« اگر ما ميخواستيم
ماركس را در
فهرست
بياوريم نياز
داشتيم او را
رام و بيخاصيت
كنيم. و در
مورد فهرست
چهرههاي
امروزي، فكر
ميكنم به
بهترين نحو
كارايي دارد
كه آنها را
مثل كساني كه
خطرناك تلقي
ميشدهاند
صدايي كاملا
معقول نشان
دهد... هدف
اصلاح كلمه
راديكال و رامكردن
آن است».
معقول
با كدام استاندارد؟
آيا ما آنقدر
بزدل هستيم كه
هماكنون در
حال صحبت
درباره «رامكردن»
متفكران در
دانشگاهها
هستيم؟ آيا پس
از آن ما
همكاران
دانشگاهيمان
را رها و براي
وادار ساختنشان
به سازگاري با
برخي خطوط
مجاز-
برخي از
انواع
راديكاليسم
رامشده- تلاش
ميكنيم؟ چه
اتفاقي براي
آزاديهاي
آكادميك
افتاده است؟
هدف هجونامه
چيست؟ آيا هدف
آن دفاع از
كساني است كه
به دفاع نيازي
ندارند؟ يا
دفاع از ايدههايي
است كه بهنوعي
در مرزهاي
مورد پذيرش ما
هستند ولي
هنوز قابلقبولاند.
در تعرض بعدي
كه به ناچار
به دنبال آن
ميآيد ما
بايد منتظر
اتفاقات
بدتري باشيم.
اين فرايند
دقيقا همان
چيزي است كه Gleichschaltung
براي انجام
آن طراحي شده
بود. در نحوه كار
آن، ارعاب به
اين هدف اعمال
ميشود كه همه
ما را مجبور
كند به دنبال
«صداهاي منطقي»
باشيم و
آنهايي را كه
اينگونه
نيستند «سربهراه»
كنيم (يا كنار
بگذاريم).
پيوستن به اين
هدف شبيه
استراتژي مركزي
و اساسي دوره
مككارتيسم
است كه در آن
مردم مختلف
تلاش كردند به
جاي اعتراض
مستقيم و رد
هر نوع تفتيش
عقايد، خود را
از راديكالها
جدا كنند. به
نظر من، ما
توانايي بازي
در اين زمين
را نداريم و
نبايد درباره
موضع روشنفكري/سياسي
استادان داخل
دانشگاه صحبت
كنيم، اين
نكته اينجا
مطرح نيست.
نكته اين است
كه آيا افكار نظارتي
محافظهكار
خودگمارده،
مجاز به آغاز
بگیروببند
افراد
دانشگاهي خاص
هست يا نه. ما
قطعا نبايد
سرگرم يك
هجويه باشيم
كه ما را
تعمدا مجبور
به سازش با
مواضع رامشده
ميكند. راست
آلترناتيو
پيش از اين نيز
نظر مهاجمان
را تحريف كرده
و اين همه چيز را
وخيمتر ميكند.
درست
است كه كارل
ماركس در
فهرست
استادان نيست،
بنابراين ما
مجبور نيستيم
او را رام
كنيم. ولي من
سردبير
مانتليريويو
و يك ماركسيست
هستم. آيا
ديدگاه من هم بايد
رام و مطيع
شود؟
نويسندگان
ديگري در مانتليريويو
در كنار من در
فهرست
استادان
هستند، مثل
بيل آيرز،
زيلا
آيزنشتاين و
ريچارد ولف. نويسندگان
سابق مانتليريويو
آلبرت
انيشتين،
ويليام
دوبوآ، چهگوارا،
برناردين
دورن،
باربارا
ارنريچ، نوام
چامسكي و
آدرين ريچ بودند.
ايدههاي
آنها نيز بايد
رام و مطيع
شود؟ آيا ما
بايد آنها را
صداهايي
معقولتر، در
داخل محدوده
باريكي كه
ايدئولوژي
آمريكا تعريف
ميكند (با
فراموشي بقيه
جهان) نشان
دهيم؟ يا شايد
بعضي از مردم
واقعا آنقدر
خطرناك هستند
كه نميتوان
آنها را حتي
در يك فهرست
هجويه آورد؟
اين
قضيه شوخي
نيست. ما در يك
دوره سخت
تاريخي به سر
ميبريم. آنچه
فهرست
استادان را از
ليست هاروييتز
متفاوت ميكند
اين است كه
اكنون يك قدرت
واقعي سياسي
وجود دارد و
مردم، هدف
افراد مرتبط
با دولت جديد قرار
گرفتهاند.
اين دستور كار
روشن راست
آلترناتيو است
كه دانشگاهها
را سربهراه
کند. ما بايد
ابتكار عمل را
به دست آوريم
و با شجاعت و
انسجام
مبارزه كنيم.
اگر قصد حمايت
از استاداني
را داريم كه
زير حمله
هستند، بايد
از حق آنها در
بيان صريح
ديدگاهشان
دفاع كنيم. و
اين به معني
حمله به بگیروببندها
است.
پينوشتها:
١- راست
آلترناتيو
جنبشی در
آمريكا است كه
از سال ٢٠١٠
ظهور كرد، اين
جنبش مليگرا
منتقد جریان
اصلی محافظهکاران
است و مهاجرت
را تهدیدی
برای هویت
سفیدپوستان
آمريكايي میداند.
٢-
Turning Point USA:
سازمان
محافظهكاري
است كه در سال
٢٠١٢ تأسيس
شد.
٣-
برای مشاهده
لیست به سایت professorwatchlist.org مراجعه
کنید.
٤-
برای مشاهده
لیست به بلاگ professorwatchlist.blog
مراجعه کنید
برگرفته
از:«شرق»ـ شماره
۱۳۹۶ -
يکشنبه ۲۹
اسفند۱۳۹۵