مناقشه
هستهای و دیپلماسی
جنگی در سایه بحران
بهروز نظری
دور تازه
ای از مذاکره بین جمهوری اسلامی
و گروه پنج به اضافه
یک، متشکل از ۵ عضو دائم شورای
امنیت سازمان ملل
که همگی به سلاحهای
اتمیمجهز
هستند و آلمان،
در قزاقستان برگزار میشود.
در آستانه برگزاری
این مذاکره بار
دیگر هر دو طرف
مناقشه بر باید
و نبایدها
و همچنین خطوط
قرمز مورد نظر
خود تاکید کرده
اند. دولت ایالات
متحده ظاهرا با
پیشنهاد مذاکره
مستقیم با جمهوری
اسلامی و نیز پیشنهاد
برداشتن تحریم
معامله طلا و فلزهای
قیمتی دیگر به
شرط تعطیلی مرکز
هستهای فردو،
آمادگی خود را
برای برداشتن گامهایی
در جهت گشودن گره
مذاکرات هستهای
اعلام کرده است.
در همین حال اعلام
شده است که در مذاکرات
قزاقستان پیشنهادات
تازهای به
نمایندگان جمهوری
اسلامی ارایه میشود.
جزییات بسته پیشنهادی
گروه پنج به اضافه
یک اعلام نشده
است، اما رسانههای
غربی با وجود بیاطلاعی
از محتوای چنین
بستهای آنرا
نشانه دیگری از
تلاشهای گروه
پنج به اضافه یک
برای خارج شدن
از بن بست کنونی
معرفی کرده اند.
محتوای بسته
دیگری که در آستانه
مذاکره در قزاقستان
ارایه شد چندان
پنهان نیست. یوکیا
آمانو در تازهترین
گزارش آژانس بینالمللی
انرژی اتمیبار
دیگر اعلام کرده
است که جمهوری
اسلامی به تعهدات
خود در این رابطه
عمل نکرده است.
در همین حال روزنامه
تایمز مالیخبر
داده است که کنگره
ایالات متحده در
حال تدوین سند
تازهای است
که هدف اصلیآن
زیر فشار قرار
دادن بانک مرکزی
اروپا بمنظور جلوگیری
از استفاده جمهوری
اسلامی از سیستم
تارگت تو (Target 2 ) است. پس از
تحریم ایران در
استفاده از سیستم
بانکی سویفت، این
دوّمین تحریمی
خواهد بود که بویژه
مبادلات مالیو تجاری
ایران در منطقه
اروپا را فلج خواهد
کرد. بنا به گزارشات
منتشره بیش از
یک سوم ذخایر ارزی
ایران به یورو
است، و نزدیک به
یک سوم ذخایر ارزی
ایران بصورت یورو
در بانکهای
خارجیذخیره
شده اند. مصوبه
جدید گنگره ایالات
متحده تحریمهای
مرگبار کنونی را به مرحله
جدیدی میرساند.
جمهوری اسلامی
پس از تحریمهای
مالیو بانکی
که مبادلات ارزی
با دلار را بشدت
غیر ممکن کرده
بود بخش قابل توجّهی
از ذخایر ارزی
خود را به یورو
تبدیل کرده بود.
دولت ایالات متحده
اکنون درصدد این
است که مبادلات
و ذخایر یورو ایران
را نیز منجمد کند.
چنین طرحی بمراتب
فرای آنچیزی است
که از آن بعنوان
"نفت در برابر غذا"
نام برده میشود. ایالات
متحده حلقه محاصره
را روزبروز تنگتر
میکند.
مقامات این کشور
حتی دیگر این زحمت
را بخود نمیدهند
که تنبیه و شکنجه
جمعیمردم
ایران را در کاغذ
کادوی "تحریمهای
هوشمند" بپیچانند.
صداهایی
که از کمپ جمهوری
اسلامی نیز بگوش
میرسد همچون
گذشته متناقض و
خطرناک است. احمدی
نژاد و دیگر مقامات
نزدیک به او ابراز
تمایل ایالات متحده
برای مذاکره مستقیم
را مثبت خواندند،
اما علیخامنهای
و حلقههای
نزدیک به ولیفقیه
بلافاصله چنین
احتمالی را رد
کردند. بیش از ۲۵۰ نماینده
مجلس در روز یکشنبه
۶ اسفند ماه
در بیانیهای
ضمن تاکید بر اینکه
"قطار هسته ای"
رژیم متوقف نخواهد
شد از ایالات متحده
خواسته اند که
با جمهوری اسلامی
تعامل کند. در همین
حال و در آستانه
مذاکرات در قزاقستان،
نیروهای سپاه و
بسیج جمهوری اسلامی
با اجرای یک مانور
نظامی در جنوب
به نمایش عضلات
نظامی رژیم دست
زدند. جمهوری اسلامی
همچنین از کشف
ذخایر اورانیوم،
نصب نسل جدیدی
از سانتریفوژها
در نطنز، و برنامه
خود برای ایجاد
مراکز هستهای
در دیگر نقاط ایران
خبر داده است.
در چنین شرایطی
گفتن اینکه مذاکرات
قزاقستان راه بجایی
نخواهد برد تکرار
واضحات است. زورگویی
ایالات متحده همچنان
ادامه دارد و جمهوری
اسلامی همچنان
به گزافه گویی
و قدرت نمایی درباره
قطار هستهای
خود مشغول است.
با اینهمه تردید
نباید داشت که
ترکهای واضحی
در صفوف دو طرف
مناقشه ایجاد شده
است. تا آنجا که
به جمهوری اسلامی
برمیگردد تبدیل
شدن "فنّ آوری هسته
ای" به یکیاز
مهمترین و حیاتیترین
سیاستهای رژیم،
بیش و پیش از هر
چیز دیگری تلاشی
بود برای یکدست
کردن و متحد کردن
صفوف طرفداران
ولایت فقیه. شعار
"انرژی هستهای
حق مسلم ماست" قرار
بود که هم کانون
بحران را به خارج
از کشور منتقل
کند و هم با برانگیختن
احساسات ملینه
تنها از فروپاشی
کامل مشروعیت رژیم
جلوگیری کند، بلکه
حتی مخالفان و
منتقدان نظام ولایی
را به دفاع از آن
تشویق کند. بحران
بیسابقه رهبری
و ضدّ و نقیض گوییهای
مقامات جمهوری
اسلامی نشان میدهند
که این سیاست با
شکست مواجه شده
است. هیچ یک از مقامات
جمهوری اسلامی
دیگر قادر و حاضر
به انکار اثرات
فلج کننده تحریمهای
اقتصادی علیه ایران
نیستند. احمدینژاد
که خود از پرچمداران
فنّ آوری هستهای
بود اکنون آشکارا
خواهان حل مناقشه
هستهای است.
اشاره او به "عامل
خارجیجدید"
در مصاحبه اخیر
او با شبکه یک سیمای
جمهوری اسلامی،
که قطع پخش مستقیم
آن به جنجالی تازه
در جمهوری اسلامی
منجر شده است،
و همچنین تاکید
او بر اینکه دولت
برای خنثی کردن
این عامل برنامهای
دارد که با مخالفت
دیگران روبرو است،
تاکیدی بود بر
لزوم عوض کردن
مسیر کنونی. شعار
"انرژی هستهای
حق مسلم ماست" ،
با تشدید و تعمیق
تحریمهای دولتهای
امپریالیستی علیه
ایران،
ترک موجود در
نظام ولایی را
به حفرهای
تبدیل کرده که
پر کردن و ترمیم
آن غیر ممکن بنظر
میرسد.
از طرف دیگر
بحران اقتصاد جهانی، ادامه زمین
لرزههای سیاسی
در جهان عرب، گسترش
بحران و جنگ به
پاکستان، ترکیه
و لبنان، و بیثباتی
منطقه یورو، و
همچنین رو شدن
چهره واقعی "تحریمهای
هوشمند" ایالات
متحده و متحدانش
علیه ایران، تردیدهای
مهم و قابل توجّهی
را در هیات حاکمه
ایالات متحده و
شرکایش دامن زده
است. از این جهت
پیشنهاد به اصطلاح
سخاوتمندانه ایالات
متحده به جمهوری
اسلامی برای برداشتن
ممنوعیت معامله
با طلا در برابر
بستن تاسیسات هستهای
فردو، حائز اهمیت
است. نباید فراموش
کرد که دلیل جمهوری
اسلامی برای رو
آوری به سیاست
طلا در مقابل نفت
چیزی نبود مگر
تحریمهای بانکی
و مالیدولتهای
غربی که شریان
مبادلات پولیایران
را مورد حمله قرار
بودند. پیشنهاد
"سخاوتمندانه"
ایالات متحده برخلاف
تبلیغات و فریبکاری
این دولت نه گامیدر
جهت کاهش تحریمها
که بازکردن یکیاز
مجراهای دور
زدن این تحریم
هاست. بعلاوه،
به اعتراف روزنامه
تایمز مالیپیشنهاد
ایالات متحده طرحی
است برای کمک به
ترکیه. با کاهش
فاحش واردات نفت
و گاز ترکیه از
ایران، و تداوم
بحران در سوریه،
و تشدید بحران
سیاسی در ترکیه،
منافع ترکیه چیزی
نیست که ایالات
متحده بتواند نادیده
بگیرد.
موقعیت متحد
دیگر ایالات متحده،
یعنیاتحادیه
اروپا نیز ش کننده است. طرح
گنگره ایالات متحده
برای اعمال فشار
به بانک مرکزی
اروپا و بویژه
برنامه دولت ایالات
متحده برای مجازات
کردن نهادهای
مالیکه
از طریق سیستم
"تارگت تو" با جمهوری
اسلامی معامله
میکنند میتواند
به تعمیق شکاف
بین اتحادیه اروپا
و ایالات متحده
منجر شود. اتحادیه
اروپا تا بحال
در اعمال تحریمهای
مرگبار علیه ایران
با ایالات متحده
همگام و همراه
بوده است. اما اخیرا
دادگاه عمومی اعلام
کرد که محدودیتهای
اعمال شده علیه
بانک ملت و صادرات
از سوی اتحادیه
اروپا غیر قانونی
است. بنا به رای
این دادگاه استفاده
از سیستم پرداخت
سویفت بمثابه یک
"اسلحه اقتصادی"
مشروع نیست. اتحادیه
اروپا همچنین نیازمند
نفت ایران است
و بویژه کشورهای
اروپای غربی میدانند
که کاهش اتکای
آنان به گاز روسیه
بدون افزایش و
تامین مبادلات
گاز با ایران ممکن
نیست. این عوامل
و همچنین اوج گرفتن
صداهاییدر
ایالات متحده که
خواهان معامله
و مذاکره مستقیم
با جمهوری اسلامی
هستند را نباید
نادیده گرفت.
آشفتگیسیاست
خارجیایالات
متحده در منطقه
و این حقیقت که
مداخلات امپریالیستی
این کشور و متحدانش
در ۱۲ سال گذشته
عملا با شکست سیاسی
مواجه شده اند،
عوامل دیگری هستند
که بسیاری از کارشناسان
ایالات متحده را
وادار کرده است
که این سوال را
مطرح کنند که آیا
جنگ علیه ایران
لازم است یا احمقانه؟
جنگ علیه مردم
ایران اما مدتها
قبل آغاز شده بود.
بنا به گزارشات
منتشره در ۷ سال
گذشته بیش از ۷۰۰ نفر بر اثر
سقوط ۱۳ هواپیما
در ایران جان خود
را از دست داده
اند. شرایط وخیم
هواپیماهای
مسافربری ایران
ناشیاز تحریمهایی
است که سال هاست
ادامه دارند. و
این نمونه تنها
مشتی از خروار
است. تشدید "مداخلات
بشر دوستانه" دولتهای
امپریالیستی در
چند سال گذشته
سلامت و جان میلیونها
نفر در ایران را
مورد حمله قرار
داده است. تنها
کافیاست یادآوری
کنیم که تلفات
تحریمهای اقتصادی
از پایان جنگ سرد
بدینسو از تلفات
ناشیاز استفاده
از سلاحهای
کشتار دسته جمعیدر
تمام طول تاریخ
بیشتر بوده اند.
سوال "جنگ علیه
ایران: لازم یا
احمقانه" از طرف
دیگر سرنوشت و
حق تعیین سرنوشت
مردم ایران را
به یک مسئله تاکتیکی
تنزل میدهد. اما،
استراتژی ایالات
متحده در قبال
مردم ایران بجای
خود باقیاست.
درست بهمین خاطر
است که نمیتوان
و نباید خوشبین
بود. منافع جمهوری
اسلامی و منافع
ایالات متحده در
تقابل و تضاد آشکار
با منافع مردم
ایران قرار دارند.
صلح، آزادی و برابری
تنها با شکل گیری
قطب سوم، قطبی
که در مناقشه هستهای
جمهوری اسلامی
با دولتهای غربی
نادیده گرفته شده،
ممکن است. سرنوشت
ایران و مردم ایران،
به سازمان یافتن،
متشکل شدن، و سربرافراشتن
همین قطب، و در
یک کلام به مبارزه
همبسته مردم علیه
دیکتاتوری و امپریالیسم،
گره خورده است.
۷ اسفند ۱۳۹۱ / ۲۵ فوریه
۲۰۱۳