هشت مارس،
روزجهانی زن
گرامی
باد!
هشتم
مارس، سالروز
مبارزات
درخشان زنان
کارگر
نیویورک
درسال های ۱۸۷۵
و ۱۹۰۷ برای
احقاق حقوق
خود می باشد،
روزی که طی مبارزه
خستگی
ناپذیرکلارا
زتکین، یکی از
بزرگ ترین
پویندگان
مبارزه برای
آزادی زنان ازستم
و استثمار، به
عنوان روزجهانی
زن شناخته شده
است.
با
اینکه ازآن
زمان تا کنون،
جنبش زنان
توانسته است
به
دستاوردهای
فروانی نائل
آید، لیکن کماکان
اکثریت عظیم
از زنان جهان
با مردان برابر
نبوده و هنوز
از ستم طبقاتی
و جنسیتی رنج میبرند.
در
کشورهای
پیشرفته
سرمایه داری، که
مدعی حقوق اجتماعی
برابر زنان و
مردان هستند در
این جوامع هم
زنان از
دستمزد و حقوق
اقتصادی
برابر با
مردان
برخوردار
نیستند. و
همچنین انواع
خشونت و بویژه
خشونت های
خانه گی در
مورد آنان
اعمال می شود.
کاهش خدمات
اجتماعی و اعمال
سیاست های
ریاضتی از سوی
نظام سرمایه
داری فشار بیشتری
را بر زنان
کارگر و زنانی
که عهده دار کار
خانگی و نگهداری
فرزندان
هستند تحمیل
نموده است. در
کنار این
ستمها هم باید
به دلیل فقر و
نبود امنیت
اقتصادی، به انواع
تن فروشی زنان
اشاره نمود که
قربانیان
زیادی از آنان
گرفته است.
در
دیگر کشورهای
جهان بویژه در
کشورهای اسلامی
ازجمله در ایران
تحت حاکمیت
ارتجاع
اسلامی،
موقعیت
اقتصادی-
اجتماعی زنان
بس اسفناک
است. با نهادینه
نمودن قوانین
پوسیده ضد زن،
بیشترین
تبعیض جنسیتی
و طبقاتی بر
زنان اعمال شده
و از نظر
اقتصادی- سیاسی
و اجتماعی
آنها را
درموقعیت
درجه دوم قرار
داده اند. باز
گرداندن زنان
به کنج خانه و
محدود ساختن
آنها از
اشتغال،
وابسته کردن
هر چه بیشتر
آنها از نظر
اقتصادی به
مردان، عد م تصدی
برخی مشاغل
بمانند قضاوت
و یا قانون
حجاب،
محدودیت های
ورزشی، عدم
اجازه تماشای
مسابقات
ورزشی مردان،
محدودیت
دراجرای
موسیقی، محدودیت
انتخاب رشته ی
دانشگاهی،
وراثت،
نگهداری
فرزند، شهادت(
دو زن برابر یک
مرد) و....تبعیض
اجتماعی ـ
فرهنگی، خشونت
و سرکوب روز
افزون بر
آنها،
نهادینه شدن
کنترل مردان
بر زندگی
زنان، مرد
سالاری و نابرابری
فزاینده ای را
بر زندگی زنان
حاکم نموده
است. استثمار،
هسته ی مرکزی
تداوم سرمایه
داری است که
چپاول دسترنج
تمامی
کارگران، چه
زن وچه مرد،
میباشد. لیکن
استثمار زنا ن
کارگر به علت
پایین تر بودن
دستمزد برای
کارمشابه،
شدید تراست.
امکانات
استخدامی
زنان کارگر در
اغلب رشته های
صنعتی به
خصوص صنایع
بزرگ فلزی،
معادن، پتروشیمی
و.... بسیارمحد
ود است و از همین
روست که بنا بر
اقرار مقامات
دولتی رژیم
جمهوری
اسلامی ً نرخ
بیکاری زنان
سه
برابرمردان
استً. مد ت
زمان کاریابی
زنان بیکار بمراتب
فزون تر از مردان
بیکارمی باشد.
نظردهی برخی
ازکارشناسان
حکومتی نشان
ازآن دارد که 29
درصد زنان زیر
دیپلم مدت 18 ماه د ر جستجوی
کار بوده اند
د ر حالیکه
تنها 6,2 درصد
مردان زیر دیپلم
آن چنان مدت
را درپی
کاریابی
گذرانده اند
(غلامرضا کشا
ورزحداد). حدس
زده می شود که
در ایران بیش
از17 درصد زنان
کارگر به کار در
خانه اشتغال
دارند، آنچه
که به نام ً
دورکاری ً نام
گرفته است به مانند
بافندگی،
برخی قطعات
ساده مورد نیاز
تولید
کارخانجات،
مواد غذائی و.... از
این قبیل
مشاغل و در
ادامه برخی
کارهای دیگر چون
نظافت در منازل
دیگران را هم
باید به آن
اضافه نمود.
با توافقات
هسته ایی
جمهوری
اسلامی با دولتهای
امپریالیستی
و فراهم نمودن
شرایطی مطلوب
برای سرمایه
های کلان
سرمایه داران
بزرگ جهانی که
در خدمت به امر
خصوصی سازیها
می باشد و
مقدمات آن تا
کنون با تشدید
سرکوب جنبش
کارگری و
دستگیری و
زندانی
فعالین
کارگری
انجامیده،
بدون شک زنان
کارگر شرایط
بمراتب
دشوارتری را
باید متحمل شوند.
موفقیت در این
امر و انتقال
سرمایه های
خارجی به
ایران، حرکت
سرمایه داخلی
را در جهت
خصوصی کردن
کامل اقتصاد، امکان
جذب نیروی کار
ارزان را به
بازار کار در
سطحی وسیع
فراهم خواهد
کرد. اشتغال
کاری برای
زنان در چنین
شرایطی و بر
متن برنامه های
نئولیبرالی،
همانگونه که
در سایر
کشورها نشان
داده شده است،
با بیحقًوقی و
تبعیض بیشتری
برای زنان
همراه خواهد
بود و سبب گسترش
مشاغل
قراردادی،
مقاطعه ای،
موقت، پاره
وقت، کار در
کارخانه، در
حاشیه اقتصاد
رسمی و بدون
پوششهای
اجتماعی
خواهد شد. بخش وسیعی
از کارگران زن
شاغل در
کارگاههای
کوچک زیر ده
نفر، از شمول
قانون کار و بیمه
های اجتماعی
محرومند.
رژیم
سرمایه داری
جمهوری
اسلامی تلاش
دارد، با گسیل
داشتن تعدادی
ازسوگلی های
خود چون سهیلا
جلودارزاده
وفاطمه
ذوالقد ر در ً
خانه کارگرً ،
که امروزه نه
تنها خانه
کارگرنیست
بلکه حیات خلوت
سرمایه داران
میباشد، به
فریب
افکارعمومی
وزنان
کارگردست
یازد. زهی خیا
ل باطل. زنان کارگردرطی
عمل
ودرمقابله با
سیاست های ضد
کارگری رژیم
جمهوری
اسلامی
دریافتهاند
که چشم امیدی
به این رژیم
وسوگلی های آن
نباید داشت.
اما
با تمام این
تبعیضات و
اجحافات که در
مورد زنان
اعمال شده،
آنها به عنوان
نیمی از جمعیت
جامعه ساکت
ننشسته اند و
به مبارزه بر
علیه این
نابرابریها
پرداخته اند.
به همین دلیل
در همین یک
سال گذشته
شاهد مبارزات
و اعتراضات
گسترده،
مداوم و رو به
رشد معلمین،
پرستاران،
دانشجویان و
خبرنگاران زن
و بویژه حضور
چشمگیر
خانواده های
کارگری و زنان
آنها در اکثر
اعتصابات
کارگری همدوش
همسرانشان،
فرزندان،
برادران یا
پدران کارگر
خود هستیم، که
در همبستگی و
اتکاء به
نیروی خود و
قاطعانه و
مصممانه از
حقوق بر حق
خود دفاع می
کنند.
نقش
زنان بعنوان
جنبشی بسیار
مهم در
اعتراضات بر
ضد نظام
سرمایه داری و
ضد سیاست های
نئولیبرالیستی،
بیش از پیش به
این ضرورت مهر
تایید می زند
که مبارزه
برای رفع ستم
جنسیتی نمی
تواند جدا از مبارزه
برای رفع ستم
طبقاتی باشد.
تجربه ثابت
کرده است که
میزان موفقیت
و رشد جنبشهای
اجتماعی به
میزان شرکت
زنان در آن جنبش
رابطه مستقیم
داشته و
پیروزیهای
حاصل از آن
بدون شرکت
زنان امکان
پذیر نخواهد
بود. رفع ستم
جنسیتی و طبقاتی
و تبعیضات
ناشی از آن بر زنان،
فقط از مسیر مبارزه
متحد و متشکل
علیه سیاست
های سرمایه
داری و به
میدان آمدن
طبقه کارگر متشکل
امکان پذیر
خواهد بود. بهمین
دلیل، مسئله
زن در
جهان، و در
کشورهایی
مانند ایران ،
در روند حل
نهائی خود، با
مبارزه بر علیه
سرمایه داری و
الغاء مالکیت
خصوصی گره
خورده است، و
تنها با
برقراری
سوسیالیسم
است که آزادی
زنان از استثمار
و ستم مضاعف
وتحقق برای برابری
کامل جنسیتی
میسر خواهد بود.
تنها درجامعه
ای عاری
ازاستثمار،
یعنی سوسیالیسم
ودر پی آموزش
فرهنگی همه
جانبه ومستمرامکان
پذیراست.
نهادهای
همبستگی با
جنبش کارگری
درایران ـ خارج
کشور
مارس
2016
nhkommittehamahangi@gmail.com
http://nahadha.blogspot.com/