تسلیم
یا توافق و
بازتاب آن در
بنیادگرائی
اسلامی
بهنام
چنگائی
سازش
علیه مقاومت
مدنی مردم
شاید
سر آخر یکی از مهمترین
دست آویزهای
فریبناک
ضدامپریالستی
جهان، خوره ی بی
حد و حساب اقتصادی
و بهانه ها و مظان
گم شدگی دارائی
های میلیاردی مردم
از دست و زبان دراز
رژیم و
باندهای
قاچاقچی داخلی
و خارجی اش ظاهرا
برای مدتی ستانده
شده باشد. این
مستمسک هزار
سرِ دستگاه، از
آن بارهای بار
در گذشته علیه
مقاومت های
فراوان مدنی
مردم مورد
استفاده مطلوب
واقع گشت، موجد
فضا ترس و
تهدید بود و موجب
جنگ 8 ساله
خانمانسوز شد.
جنون و تندروی
رهبر، سران
رژیم و خصوصا
در دوره احمدی
نژاد در داخل،
منطقه و جهان جو
دشمنی و
مقابله منفی
را علیه کشور
ما آماده و فراهم
نموده و منشأ
خسارات مالی و
مافات رشد
تاریخی غیر
قابل جبران
بوده است که
حالا حالا ها
باید تاوانش
را پائینی ها
بدهند. یکی از پیچیده
ترین شیوه ها
و تقلاهای
مزورانه که
بقای خود را از
عرق ساده
لوحانه اسلامی
ـ ملی ـ
ایرانی پیوسته
تغذیه می کرده
است؛ و در عمل نیز
همیشه به سود
تحکیم مواصع رهبر
و بیت اش،
تداوم حیات رژیم
و جنگ باندهای
متعدد علیه
حقوق ربودن (نان
و آزادی)
انجامیده و تا
هم اینک بی
رحمانه ادامه
داشته و به با
مکرِ
دینمداران به کار
می رفته است.
ترفند ها
و طرح هائی که جو
حاکم اختناقی
را برای بردباری
مردم آماده
کرده و مانوورهای
هر چه بیشتر و ویرانگرتر
کل نظام حاکم سیاسی
را با تهییج و نرمش
پذیری توده ای
موثرا ممکن و
موافقت های
نسبتا زیادی
را همراه
داشته است. این
استبداد دینی بسیار
هوشیارانه توطئه
های انحرافی، سرکوب
حقوق و برابری
زن و مرد، حق تشکلاتِ
آزاد دینی،
مذهبی ،ملی و فرهنگی،
امکان تحزب و
تنوع آن، استقلال
سندیکائی،
اتحادیه های
کارگری و
شورائی و تحدید
خیزش توده ای
را با
اقتدارگرائی ضد
امپریالیستی
ـ آمریکائی از
یکسو و از سوی
دیگر با منویات
پنهانی قدرت آتمی
خویش به نام
ایرانِ
اسلامی ایران
و مسلمان جهان
در هم آمیخته
و آن را توسط تبلیغ
در امیال توده
ها به کام
خویش اغلب گوارا
می ساخته است.
مخصوصا
در (تسلیم یا
توافق) فعلی با
آمریکا که
چندان تفاوتی
در مضمون ندارد،
با این کار
ولایت، صراحتا
نشان داد که
پایبند به هیچ
اصولیتی از
مبانی خود که
مردم را به
خاطرشان زمینگیر
و کشور را برای
تصاحب آنها درب
و داغان کرده
است نیست.
همچنین و البته
عقب نشینی او حقارت
نظام عاجز شده
توسط قلدران غرب
را در این سال
های مافات با
این نرمش
زورکی به خوبی
پوشاند و همچنین
ثابت کرد که او
در هر بزنگاه
حساس و حیاتی و
احتمالا آتی به
خوبی می تواند
هر خیانت و
جنایتی را همچون
این(نرمش
قهرمانانه)بدون
نیاز چندان به
شیرینی و شلاق
امال و اهداف
خود و غرب را
تنها با پوپولیسم
فریبکار علیه
مقاومت و
مبارزه مدنی
اعِمال کند، نقشه
هایش را توده
گیر کرده و (زبان
اعتراض بر
چرائی هزینه
های
میلیاردها
دلاری اتمی)
بدون سود را که
از دهان زن و
بچه های مردم و
مداوای
بیماران فرودست
ربوده شده است،
به راحتی
ببندد و تاوان
جاهطلبی و
ناتوانی اش را
به قیمت
نابودی زندگی
مردم به پیش
برد؛ به تحقیر
مطالبات
سیاسی و حقوقی
اولیه ی آنان بپردازد؛
وارد کار و
زار علنی و سرکوب
طبقاتی شده، و
در ائتلاف خود
با غرب در
برابر اکثریت
قریب به اتفاق
نیروهای کار و
زحمت ایستاده و
به ساده ترین
وجه، دست به
کار سرکوب لخت
خواسته های گسترده
اجتماعی،
مطالبات
سیاسی و
انتظارات
معوقه در یک جامعه
ی بورژوائی ـ
اسلامی گردیده
و با دست باز از
حق حیات عمومِ
مزدبگیران،
جوانان، زنان،
ملیت ها، ادیان
و مذاهب و... رسما
بدزدد و به
کسی هم پاسخگو
نباشد و از
همست سرقت ها به
جنبش های هم
شأن بنیادگرا
بدهد و همزمان
در ائتلافِ
مخفی و مرموز با
امپریالیست
ها که هیچکس
از مفاد قرار
و مدار با آنها
آگاه نیست، اهرهای
بزرگ تر رسانه
ای داخلی و
خارجی در راه
حمایت از رژیم،
توسط عوام داخلی
و منطقه ای راه
بیابد و دام و
کمین مردم
فریبی را
پیوسته
باز کرده و به
سود دوباره ی بساط
تمامیتگرا،
سرمایه داران داخلی
و جهانی در داخل
تشویق بهره
کشی هموار نموده
و همچنان چهارطاق
ثروت مردم و
کشور برای چپاول
جهانخوران بی
درد سر بگشاید.
و عجیب تر
این که با همه گستره
ی رسوائی
داخلی، بی
آبروئی جهانی،
بی پرنسیپی
آرمانی، دله
دزدی علنی، فساد
همه جانبه، حیف
و میل دارائی
های مردم، باز
هم این سیستمِ
عمیقا ضد
مردمی و ضد
حقوق بشری و
شدیدا مخوف و
مخرب، همچنان در
غیاب اراده ی
مردمی و در
همکاری های
مخفی با
جهانیان سرکش هنوز
می تواند به
سادگی توده ها
را در برابر این
همه استبداد
عریان خویش
دعوت به ملایمت
کرده، مدافع آمال
خود ساخته و همه
ناملایمات حاصل
از نارسائی های
ساختار خود را
آرام و به نام
غرور ملی به خورد
آنها آسان تر سازد؛
و در کنار آن و
هماهنگ با همه
تلاش در جهت
سرپوش نهادن
بر فرسودگی
دعاوی دروغین خود
و ناتوانی کل
نظام اش کند. شگردهائی
مذهبی که عمری
دراز دارند به
تبع آن اهرم ها،
امکان سوء
استفاده های سیاسی
ـ اقتصادی را از
بردباری مردم و
از این فقر و
فاقه ی گسترده
را به کرات ممکن
و آسان ساخته
است. مانوور
ها و روش هائی که
بیش از سه دهه به
عمر فاسد نظام
و باندهائی
قاچاقچی و
ویرانگر
اقتصادی افزوده
و تک تک آنها را
از ریز تا
درشت یاری بی
دریغ رسانده و
پیگیر خواهد
رساند.
و
حالا هم دوباره
با ایجاد این
گشایش که فرصت
باز تولید
تفکر فرو
ریخته اسلام
پناهی و اسلام
سیاسی ست، یکبار
دیگر رژیم
شانس دوباره ی
تجدید قوا
یافته است؛
باید هوشیار
شد و علیه این سازش
و یا بهانه موقت
آرامش با هر
عنوان که در
بوق کرنای
رژیم و دول
غربی نواخته
شود، چه تسلیم
و یا توافق، به
پا خاست. اگر این
برهه مظهر
بیداری، منشأ
رشد و نزج
دوباره ی مبارزه
ی توده ای ـ
کارگری در
خیابان ها
نشود، باید
انتظار فجایع
تازه تر و
پیچیده تری را
از رژیم با
همکاران اخیر
غربی اش داشت. به
نظر می آید که
این ابزارِ روابط
دیپلماتیک
کمترین اشاره ای
به حقوق بشر و
جنایات
ضدبشری ولایت نداشته،
هیچگاه برای
رضایت مردم به
جان امده
نبوده، نیست و
نخواهد شد. چه،
می توانست غرب
با اشاره ای
کوتاه در
مذاکرات بدان
بپردازد؛ و چه
رژیم برای ایجاد
رعب و ترس از
اعتراض
عمومی، این
آدم را به بالا
دار نمی کشید. و
تبریک رهبر به
روحانی و تیم
مذاکره کننده
هم همه در
خدمت
برانگیختن همین
هدف و برای
تحریف سرخوردگی
و تهییج عرق
ملی ست که به
تدوام رژیم سوخت
می رساند، که
نافع اش در
درجه ی نخست نفس
بریده ی رهبر مستاصل
و دیوار
فروشکسته
ریای ضد
امپریالیست
است.
بهانه
ی نبرد با
استکبار و
دسیسه ای به
نام (قدرت
اتمی) که در
دوره پایانی
خاتمی آغاز و
خصوصا در دو
نوبت صدرات
احمدی نژاد یار
نزدیک به آقا،
کل فروش نزدیک به هشت صد
میلیارد دلار
پول نفت را با
همین نقشه،
دسیسه و تکیه
گاه محوری کل
اقتصاد و
سیاست جاری
کشور را همراه
با دزدان و یاوران
داخلی و جهانی
این طرح با هم
و در یکجا بلعیده
و ویران کرده اند. برنامه
ای بسیار دقیق
که با آن مردم
را چاپیده و
زمینگیر کرده و از
ایران و
ایرانی به
راستی جز ویرانه
ای بیمار و
فروخفته ای
دچار و آینده
ای بسیار
زیانبار نساخته
و بر
جا ننهاده
اند. در این
تسلیم و یا توافق
تنها سودی که
برای مردم
دارد این است
که بند شلوار
آمریکا ستیزی و
ضد
امپریالیستی رژیم
را بریده دید
و همچنین اهداف
رژیم الهی اش را
همچون عورت بوگندوی
و آزار دهنده اش را
یکبار و برای
همیشه با
چشمان خود که
آشکار فریب
خورده بودند،
شاهد شد.
برای مردم
مزد و کارگری
و همه ی ما در
سراسر جهان در
این فاصله چاره
ای جز مبارزه متحد
و گسترده علیه
رژیم دغل
نمانده است و باید
بیرون از
تعلقات سیاسی
ـ ایده
ئولوژیک هر چه
زودتر در یک
جبهه ی
گسترده،
مستقل و در
جهت سرنگونی
رژیم وارد
ائتلاف های
بزرگ شده و
نیروهای توده
ای و سرخورده
از نظام وحشت را
در راه مشترک
ضد استبدادی همراه
خود نمود.
وگرنه این بار
رژیم با حمایت
غرب جسورتر از
پیش به سرکوب
و چپاول ثروت
مردم با هم
پیمانان و
مشترکان جدید
آسوده خاطر تر
خواهد
پرداخت.
بهنام
چنگائی 5 آذر 1392