نقش
ناشناختۀ
مؤسسات
اعتباري
صادراتي
(بيمۀ
اعتبار
صادراتي)
نويسنده
Jens Malling
روزنامه
نگار
برگردان:
نيما قدرتي
مؤسسات
اعتباري
صادراتي (ECA)(١)
تا کنون از
ديد عموم
پنهان ماندهاند.
به اعتقاد
دليو
جانتورکو،
اقتصاددان،
اين مؤسسات
«غولهاي
ناشناخته» حوزۀ
امور مالي بينالمللي
هستند.(٢) دولتها
اين سازمانهاي
عمومي (و گاه
شرکتهاي
خصوصي که به
حساب دولت کار
ميکنند) را
به عنوان
محرّکي براي
صادرات بنيان
گذاشتهاند،
سازمانهايي
که نه تنها
حامي صنايع
ملّي هستند،
بلکه نقشي
اساسي در
تسهيل
دادوستد بينالمللي
ايفا ميکنند.
بانک
صادرات-واردات
ايالات
متّحده (Ex-Im Bank)
در آمريکا، BPiFrance، Euler Hermes Aktiengesellschaft
در آلمان،
شرکت صادرات و
بيمه اعتبار
چين (Sinosure)
از اين جملهاند.
اغلب ECA ها
عضو اتّحاديۀ
برن هستند،
سازماني که در
سال ١٩٣٤
تاسيس شد و
مجمعي از
بازيگران
اصلي
بيمه-اعتبار
صادراتي و
بيمۀ سرمايهگذاري
در جهان است.
اعضاي
اين انجمن در
سال ٢٠١٧ به
تنهايي منشا ٢٣٠٠
ميليارد دلار
اعتبار و بيمه
بودهاند،
رقمي که معادل
١٤ درصد حجم
کل مبادلات بينالمللي
کالاها و
خدمات است.
اين بازيگران
اساسي معابر
تجارت جهاني
دو گونه ريسک
را پوشش ميدهند
: ريسکهاي
تجاري و ريسکهاي
مربوط به
اعتبار دولت
ها. ريسکهاي
تجاري عبارت
از مشکلات
مالي يا فنّي
هستند که ممکن
است از زمان
ثبت سفارش، تا
تحويل و تا
پرداخت خدمات
يا کالا پيش
بيايند-براي
مثال: کشتي
باري در دريا
گم ميشود؛ يک
مشتري خارجي
از پرداخت
صورتحساب
سرباز ميزند
يا در پرداخت
آن تاخير
دارد. ريسکهاي
نوع دوم امّا
مربوط به
تاثيرات
تصميمات دولتهاي
خارجي و يا
وضعيت سياسي
کشورها بر
قراردادهاي
تجاري است.
براي مثال :
جلوگيري از
تبديل ارز،
ملّيسازي،
بازگيري
مجّوز تجاري،
جنگ داخلي و... .
ريسکهاي نوع
اول را ميتوان
عموماً با
ابزارهاي
مالي کوتاهمدّت
پوشش داد، در
حالي که ريسکهاي
نوع دوم
نيازمند وام
يا ضمانتهاي
ميانمدّت و
بلندمدّت
هستند. در سال
٢٠١٧، مؤسسات
عمومي، که
بيشتر در
زمينه ريسکهاي
نوع دوم کار
ميکنند،
نزديک به نيمي
از اعتبارات
جديد ساليانه
را تامين کردهاند،
به عبارت
ديگر، ٩٢٠
ميليارد دلار.
اين رقم معادل
شش برابر
هزينههاي
جهاني
ساليانه در
زمينۀ کمک
دولتي براي توسعه
است. (٣)
نخستين
نمونههاي
اعتبارات
صادراتي
مربوط به سالهاي
آغازين قرن
بيستم هستند.
در سال ١٩١٩،
دولت بريتانيا
ادارۀ ضمانت
اعتبارات
صادراتي را براي
بازپروري
صادرات به
روسيه تاسيس
کرد، صادراتي
که بر اثر جنگ
جهاني اوّل
متوقّف شده
بود. سازمان
رسمي اعتبار
صادراتي دولت
فدرال آمريکا،
Ex-Im Bank در سال
١٩٣٤ تاسيس
شد. اين
سازمان کمکهاي
فراواني به
شرکتهاي
آمريکايي کرد
تا بر دودلي
خود نسبت به
صادرات به مناطقي
که آيندۀ
سياسي
نامطمئني
داشتند غلبه
کنند: آمريکاي
لاتين دهۀ ٤٠،
اروپاي دهۀ ٥٠
و اخيراً،
کشورهاي در
حال توسعه. در
سالهاي
پاياني دهۀ
٦٠، اغلب
کشورهاي عضو
سازمان همکاري
و توسعه
اقتصادي (OECD)
(٤)ساختارهاي
مشابهي براي
خود تدارک
ديدند. از سال
١٩٩٠ شمار فزايندهاي
از کشورهاي
غيرعضو اين
سازمان نيز در
اين زمينه
آغاز به کار
کردهاند: چين
در سال ٢٠٠١ و
روسيه در سال
٢٠١١.
ECA
ها نقش مهمي
در [بحران] سال
٢٠٠٨ بازي
کردند. اين
بحران که ريشهاي
مالي داشت،
خطر آن را به
وجود آورده
بود که تجارت
بينالمللي
را گرفتار خود
کند، چرا که
٨٠ تا ٩٠ درصد
عملياتهاي
وارداتي-صادراتي
اکنون به
پشتيباني خدمات
مالي بيمه و
اعتبار انجام
مي گيرند. به
درخواست دولتها،
ECA ها بار
بيمههاي
خصوصي را به
دوش گرفتند،
چرا که اين
شرکتها تنها
به بهايي گزاف
حاضر به پوشش
دادن مبادلات
ميشدند. در
اروپا، برخي
دولتها
وضعيت ECA
هايشان را به
شکلي تغيير
دادند که به
آنها اين
امکان را ميداد
تا به شکل
کوتاهمدت در
بازار مداخله
کنند. در سال
٢٠١٠، ECA ها
نزديک به ٣٠
درصد کل
اعتبارات
کوتاهمدت را
(در جهان)
ارائه دادند،
افزايشي
دوبرابري
نسبت به ١٥
درصدي که مربوط
به پيش از
بحران بود.
به
عقيدۀ پاملا
بلکمون، يکي
از معدود
متخصصين اين
حوزه و استاد
دانشگاه
ايالتي
پنسيلوانيا :
«تامين مالي
تجاري و
بيمه-اعتبارات
صادراتياي
که ECA ها ارائه
دادند کمک
فراواني به
جلوگيري از مشکلات
مربوط به
نقدينگي در
حين بحران
(٢٠٠٨) کرد، و همين
منجر به نجات
تجارت بينالمللي
شد.» اين شکل از
مداخلهگري
دولتي از منظر
ديدگان پنهان
مانده است،
در حالي که
تزريق دوبارۀ
سرمايه به
بانکهاي
ورشکسته توسط
دولتها اين
احساس را در
مردم
برانگيخت که
مالياتهاي آنان
بار ناشي از
مقرراتزدايي
مالي را بر
دوش خواهد
کشيد. او
اضافه ميکند:
«چندي از ECA
ها با کسري
خزانهاي
مکرر فعاليت
داشتند (کسري
خزانهاي که
ماليات دهنده
بايد رفع ميکرد).
اين شرايط
تنها به واسطۀ
عدم آگاهي از
وجود ECA ها
از لحاظ سياسي
قابل حفظ بود.
ناشناخته
بودن اين
مؤسسات بود که
به دولتمردان
اين امکان را
داد که خزانۀ
عمومي را بي هيچ
دغدغهاي
خالي کنند.»(٥).
حتّي پس از
بازگشت
نقدينگي به بازارهاي
مالي، ECA ها
به افزايش
فعاليت خود
ادامه دادند.
بين سالهاي
٢٠٠٧ و ٢٠١٧،
ميزان اين
فعاليتها دو
برابر شد و به
رقم گردش
بازيگران
خصوصي رسيد. م.
توپي وستري، رئيس
اتّحاديۀ برن
در گزارش
سالانۀ اين
سازمان مينويسد:
«بانکها
تمايل چنداني
به پذيرش ريسکهايي
که پيش از
بحران (٢٠٠٨)
ميپذيرفتند
ندارند». (٦)
مالياتدهندگان
کشورهايي که
در آنها
پروژههاي
تجاري با
پشتيباني مالي
اين مؤسسات
انجام شدهاند
نيز در معرض
تحمّل اين
خسارات هستند.
لارس کخ، از
مسئولين
انجمن ActionAid
در دانمارک،
که سازماني
بينالمللي
براي مبارزه
با فقر است،
ميگويد:
«کشورهاي
صادرکننده
عموماً
ضمانتي دولتي
بر اعتبارات
صادراتي
دارند. به
عبارت ديگر،
اگر يک شرکت
خصوصي کشوري
در جنوب
نتواند وام
خود را پرداخت
کند، دولت اين
کشور است که
پرداخت صورت
حساب را بر
عهده خواهد
گرفت.» عملاً
منشا ٨٠ درصد بدهي
کشورهاي در
حال توسعه به
کشورهاي
اروپايي همين
ضمانتهاي
اعتبار
صادراتي
هستند. انجمن
شبکۀ اروپايي
بدهي و توسعه (Eurodad )بر اساس
مطالعهاي بر
پنج ECA به اين
نتيجه رسيد که
٨٥ درصد بدهيهاي
دوطرفهاي که
از سال ٢٠٠٥
تا ٢٠٠٩ رفع
شدند مربوط به
ضمانتهاي
اعتبار
صادراتي
بودند. (٧)
مبالغي که تحت
عنوان کمکهاي
دولتي براي
توسعه ثبت
شدند و به جاي
تامين مالي
برنامههاي
ريشهکن کردن
فقر صرف تزريق
سرمايه به ECA
ها شدند.
ECA
ها از پروژههاي
متعددي حمايت
کردهاند که
تاثيراتي
پرسش برانگيز
بر توسعه و
محيط زيست
داشته ، و يا
حقوق بشر را
به مخاطره انداخته
است. به عنوان
مثال، ناوهاي
جنگياي که
آلمان در
دوران
ديکتاتوري
سوهارتو (١٩٦٧-١٩٩٨)
به اندونزي
فروخت و يا
برخي پروژههاي
عمراني، که
هيچگاه به
سرانجام
نرسيدند در
حالي هزينهشان
پرداخت شده
بود، نظير
نيروگاه موجي
نروژي که در
سال ١٩٩٥ به
اندونزي
فروخته شد.
پروژههاي
ديگري که
بازخوردهاي
اجتماعي
شديدي داشتند،
مانند سد Daule-Peripa در
اکوادور که با
کمک مؤسسه
ايتاليايي Servizi Assicurativi
del Commercio Estero (SACE) ساخته شد.
از سال ٢٠٠٩، ECA
دولت چين، Export-Import Bank of China دو وام به
مبلغ کلي ١٠٦٤
ميليون دلار
در اختيار
سريلانکا
براي ساخت
بندر
هامبانتوتا
گذاشته است.
در عوض،
سريلانکا
متعهد شد شرکت
China Harbour را
براي ساخت اين
بندر استخدام
کند. در پايان سال
٢٠١٧،
سريلانکا که
مشکلات زيادي
در پرداخت
بدهي خود
داشت، امتياز
انحصاري اين
بندر را به
مدّت ٩٩ سال
به چين اعطا
کرد، معاهدهاي
که به عقيدۀ
منتقدان آن،
تماميت ارضي
اين کشور را
به مخاطره
انداخته است.
(٨)
دولتهاي
عضو OECD براي
توجيه بيميلي
و تعلّل خود
نسبت به وضع
مقررات جديتر
بر اعطاي کمکهاي
صادراتي، بحث
رقابتپذيري
با اقتصادهاي
نوظهور را
مطرح ميکنند.
در همين راستا
يکي از
کارشناسان OECD
با نگراني ميگويد
سه ECA اصلي چين (Sinosure, Export-Import Bank of
China, China Development Bank)
«با سرعت
زيادي فعاليتهايشان
را گسترش ميدهند».
(٩) طبق دادههاي
اتّحاديۀ
برن، ايالات
متّحده با
فاصلۀ زيادي
کماکان
بزرگترين
تامينکننده
کمکهاي
صادراتي است.
اين مؤسسات
بيش از ٢٠
ميليارد دلار
اعتبار جديد
ميانمدت و بلندمدت
صادر کردهاند.
پس از آن، هند
با ١٤
ميليارد، قطر
با ٨ ميليارد
و بريتانيا با
٥ ميليارد
دلار از
بزرگترين
فعالان حوزه
هستند. چين به
طور رسمي ٣
ميليارد دلار
اعتبار جديد
صادر کرده
است؛ رقمي که تخميني
حداقلي است و
نشان از
حساسيت اين
ارقام براي
دولت چين دارد.
تنها Sinosure
عضو اتّحاديۀ
برن است و دو
مؤسسه بزرگ
چيني ديگر در
سايهاي از
ابهام قرار
دارند. اين در
حالي است که
اين دو مؤسسه
در ابرپروژۀ
«راههاي جديد
ابريشم» بسيار
فعّالند. شبکهاي
از زيرساختها
در چند ده
کشور مختلف که
تامين مالي آن
از خزانۀ
عمومي چين انجام
شده است. Ex-Im Bank
در آخرين
گزارش خود
تخمين زده است
که مسئولان
چيني رقمي
نزديک به ٣٤
ميليون دلار
اعتبار ميانمدت
و بلندمدت
براي حمايت از
صادرات در نظر
گرفتهاند.
نکتهاي که
نشان از نزديک
شدن پکن به
واشينگتن در اين
رقابت دارد.
در
حالي که پکن
اين ارقام را
جزو اسرار
دولتي ميداند،
کشورهاي عضو OECD
ناچار به
همکاري با
شمار فزايندۀ ONG
هايي هستند که
مطالبۀ شفافسازي
هرچه بيشتر
دربارۀ
مؤسسات
اعتباري دارند.
در سال ٢٠١٥، Ex-Im Bank
آمريکايي
براي تجديد
مجوزش توسط
کنگره با مشکلات
زيادي روبرو
شد، همين
موضوع منجر به
فريز (بسته)
شدن
اعتباراتش از
ماه ژوئيه تا
دسامبر شد. در
مارس ٢٠١٨
آخرين عضو از
پنج نفر اعضاي
شوراي اداري (Administration Council) از
سمت خود
استعفا داد و
کاخ سفيد، به
دليل مقاومتهاي
برخي از
سناتورهاي
جمهوريخواه
هنوز موفق به
يافتن
جايگزيني
براي او نشده
است. اين
افراد که
منتقدان نهاد
قدرت (institution) هستند، ECA
ها را در زمرۀ
رانتهايي ميبينند
که از عملکرد
صحيح بازار
جلوگيري ميکند.
با اين حال،
دونالد
ترامپ، پس از
آنکه نظرش را
در اين باره،
همچون بسياري
موارد ديگر،
تغيير داد،
اعلام کرد در
نظر دارد ازEx-Im Bank
به عنوان
ابزاري مناسب
براي مبارزه
با تراز تجاري
منفي آمريکا
استفاده کند.
١-
در جهان
فرانسوی زبان
(و در متن اصلی) ACE (Agence
de crédit à l’éxportation)نامیده
شدهاند. (م)
٢-
Delio Gianturco, Export Credit Agencies
: The Unsung Giants of International Trade and Finance,
Quorum Books, Westport (Connecticut), 2001.
٣-
« Berne Union Yearbook 2018 » (PDF), Berne Union, Londres.
http://cdn.berneunion.org/assets/Im...
٤-
Pamela Blackmon, The Political
Economy of Trade Finance :
Export Credit Agencies, the
Paris Club and the IMF, Routledge,
Abingdon, 2017.
٥-
« Berne Union Yearbook 2018 » (PDF), op. cit http://cdn.berneunion.org/assets/Im...
٦-
Øygunn Sundsbø Brynildsen,
« Exporting goods or exporting debts
? Export credit agencies
and the roots of developing country debt » (PDF), Eurodad, Bruxelles, décembre 2011.
٧-
Kai Schultz, «
Sri Lanka, struggling with debt, hands a major
port to China », The New
York Times, 12 décembre 2017.
٨-
Lennart Skarp, « Chinese export credit policies and programmes » (PDF), OCDE, Paris, 16 mars
2015.
٩-
Alan Rappeport, « Trump wants to close trade gap, but
leaves export agencies in limbo », The New York Times, 19 avril 2018.
.................................................
برگرفته
از:«لوموند
دیپلماتیک»
https://ir.mondediplo.com/article3101.html