هیئت
تحریر الشام و
رویا روئی ایدئولوگ
های جهاد
جهانی
هوشنگ
نورائی (ایوب
حسین بر)
در اکتبر
سال ۲۰۱۷،
بعد از ابنکه
هیئت تحریر
الشام (اچ تی
اس) با ترکیه
توافقنامه
آستانه را
امضا کرد و
راه ترکیه را
به مناطق
ادلب باز می
کرد با اندکی
تامل شیخ
جهادی
ابوقتاده
الفلسطینی آن
را تایید کرد
و آن را اقدامی
در جهت بقای هیئت
تحریر الشام
خواند. اما رقیب
او شیخ ابو
محمد المقدسی
ترکیه را
متجاوز خواند
و از همکاری
با ترکیه
بشدت بر آشفت.
وقتی ابو
قتاده گفته
بود که المقدسی
هم اقدام هیئت
التحریر
الشام را خوب،
عاقلانه، غیر
قابل اعتراض
دانسته،
المقدسی گفته
بود اینها
دروغ است و او
چنین چیزی
نگفته است.
هرچند، چند
روز بعد گفت
که او شیخ ابو
قتاده را به
دروغگوئی
متهم نمی کند
و از او به خوبی
یاد کرد و در
عوض ابو قتاده
هم از المقدسی
ستایش کرد و
اتحاد
مسلمانان را
در جهاد مورد
تاکید قرار
داد.
به این
نکته مهم در
مورد
توافقنامه
آستانه اشاره
کنیم که این سیاست
جولانی اساس
دوام دولت
نجات سوریه در
ادلب بود چون
مانع حملات نیروهای
روسی و سوریائی
شد که نمی
خواستند با نیروهای
ترکیه که عضو
ناتو بود درگیر
شوند.
احتمالا همین
روابط ترکیه
با جولانی
موجب شده بود
که بعدتر جیمز
جفری نماینده
آمریکا با
جولانی
ملاقات کند و
بنا به نقل زلین
در همان دیدار
جولانی آمریکا
را دوست می
خواند و حمله
به آمریکا و
اروپا را رد
کرده و حتی
خواهان کمک می
شود که با رژیم
اسد بجنگد و این
را که آمریکا
آنها را تروریست
قلمداد می کند،
نادرست می بیند.
بنا به گفته جیمز
جفری از سال ۲۰۱۸
به بعد جولانی
از لیست
اهداف حملات
بهپادی حذف
شد، هر چند هیئت
تحریر الشام
همچنان در لیست
تروریستی آمریکا
بود.
ابو
قتاده و
المقدسی که هر
دو فلسطینی و
در اردن
مستقرند از
مهمترین ایدئولوگهای
سلفی جهاد
جهانی ، بوده
اند و کلام
اشان برای
اغلب گروهای
جهادی سنی و
از جمله
القاعده حجت
بوده است. البته
ایدئولوگ های
جهادی بهیچوجه
به این دو
محدود نبوده و
نیست. بنا به
نوشته جواس ویجمیکرز،
المقدسی پدر
روحانی ابو
مصعب الزرقاوی
محسوب می شد. [i] هر
دو ایدئولوگ،
ترکیه را دولتی
سکولار و
اردوغان را هم
سکولار و نا
مسلمان قلمداد
کرده اند. حال
بر گردیم به
هدف اصلی این یاد
داشت که
اساسا در
مورد دیدگاه های
این دو ایدئولوگ
جهادی جهانی
است.
هر
چند هر دو ایدئولوگ
از القاعده در
مقابل داعش، به
عنوان خوارج،
دفاع کرده اند،
اما با وجود
تاکید آنها بر
شریعت و جهاد
سال هاست راه های
متفاوتی را بر
گزیده اند.
المقدسی
همچون گذشته بیشتر
به استراتژی
دشمن دور
معتقد است ولی
ابو قتاده به
سوی استراتژی
دشمن نزدیک پیش
رفته است و
استراتژی
دشمن دور را
اکنون شکست
خورده می
داند. المقدسی
از تز جهاد
نخبگان و به عبارتی
یک پیش آهنگ
(نزدیک به دید
سید قطب) از
جهادیان مومن
به عنوان
سرمشق دفاع می
کند و می گوید
نمی توان به
امت اعتماد
کرد ولی ابو
قتاده از تز
جهاد امت طرفداری
می کند یعنی
جهادی که بیشتر
شامل گرای
اسلامی سنی
باشد و خود را
به سلفیسم
محدود نکند.
او اعلام می
کند که جهاد
نخبه شکست خورده
و باید جای
خود را به
جهاد امت
بدهد. جهاد
امت از نظر او
به معنی به
حرکت در
آوردن وسیع
امت و باز
کردن قلب بر
روی هر مسلمانی
است که مایل
است از شریعت
پیروی کند و
دستورات قرآن
و سنت را به
اجرا در آورد.
او اکنون حتی
به اینجا رسیده
است که خود را
نه یک جهادی و
نه یک سلفی می
بیند و به انتقاد
از کسانی می
پردازد که او
را در خرقه چنین
عناوینی می پیچیند
. او می گوید هویتش
در دو چیز است
اول یک مسلمان
است بر علیه
همه اشکال بی
ایمانی و دوم
سنی است بر علیه
ارتداد. شاید
او جهادی بودن
را به معنی پیشاهنگ
آن رد می کند و
به انقلاب
امت روی می
آورد.
بکار
گیری واژه
انقلاب، خشم
جهادیان رادیکال
تر را بر انگیخته
بود چون آنها
عمل خود را نه
انقلاب بلکه
جهاد می
دانستند هر
چند بعضی از
استراتژیست
های های مهم
جهاد مثل ابو
مصعب السوری[ii] از
جهاد انقلابی
سخن گفته
بودند تا جامعیت
جهاد اسلامی
سنیان را مطرح
کنند. وقتی هم
که المقدسی
از به کارگیری
کلمه انقلاب
بر آشفته شده
بود انس
الخطاب از ایدئولوگ
های شریعت اچ
تی اس و اکنون
وزیر اطلاعات
در دولت موقت
البشیر،
نظرات
المقدسی را رد
کرد. این بحث
در هیئت
التحریر
الشام بجائی
رسید که
الشرع حرکت
خود را بخشی
از انقلاب و
نه تمام
انقلاب ارزیابی
کرد (ص ۲۹). این
دید از این
جهت هم اهمیت
پیدا کرد که به
معنی شامل
کردن
اعتراضات
انقلابی قبل
از ورود جهادیان
تعبیر می شد،
چون نیروهای
سکولار بودند
که از انقلاب
صحبت می کردند
.
جالب
است که با پیروی
از ابو
قتاده، بنا
به گفته زلین
و بنزل ،
جولانی نیز هم
مدت هاست خود
را محدود به یک
جهادی و یا یک
سلفی نمی
داند. بعد از
سرکوب حراس
الدین( جون ۲۰۲۰)
که به
القاعده
وابسته بود و
المقدسی هم
مرتب هیئت
التحریر
الشام را مورد
انتقاد قرار می
داد ، اچ تی اس
المقدسی رابا
لحنی تند رد
کرد و اینکه
“نه ما به او
تعلق داریم و
نه او به ما و
ما در راه او نیستیم
. و این به ما
حکم می کند که
توصیه کنیم
کتاب ها و
فتواهای او
ترک شوند، و
فتواهای او به
عنوان مرجع
قبول نشوند،
چه برسد به اینکه
او تئوریسن
جهاد باشد، این
برای همه
روشن می شود
که ماهیت روشی
که او در پیش
گرفته است
واقعیتی است
که او به
خوارج ، به
راه آنها، به
تفاسیر و به
اعتقادات
انها نزدیکتر
است” ( زلین ص۱۰).
ابو
قتاده از ایدئولوگ
های مهم جهادیان
االجزایر هم
بود، و
المقدسی را در
در دوران جهاد
افغانستان در
پیشاور هم دیده
بود. ابو
قتاده سال ها
به عنوان
مهمترین ایدئولوگ
القاعده در
اروپا از
لندن فعالیت
می کرد و فعالیت
ایدئولوگ های
جهادی در لندن
طوری بود که
بنا به گزارش
بی بی سی
منتقدان از
“لندنستان”
صحبت می
کردند. تا این که
دولت بریتانیا
او را که کشتن
زنان و بچه ها
و بمب کذاری
ها را در غرب
تبلیغ می
کرد، فردی
جهادی و
خطرناک
قلمداد کرد و
خواهان
فرستادن او به
اردن که در
تعقیب او هم
بود، شد ولی
دادگاه در بریتانیا
(و دادگاه
اروپا) بر
اساس
استدلالات
وکلا و حتی
عفو بین
الملل که در
اردن ممکن بود
شکنجه و یا
اعدام شود و
از محاکمه
عادلانه
برخوردار نشود
مانع استرداد
او شدند و این
کشمکش دادگاه
و دولت حدود ۸
سال طول کشید
تا اینکه با
تعهدی که دولت
اردن داد و
خود ابو قتاده
سر انجام پذیرفت،
او در سال ۲۰۱۳
به اردن
فرستاده شد.
در
لندن، به گفته
ابو مصعب
السوری، یکی
از استراتژیست
های مهم جهاد
و القاعده،
که او هم مدتی
به عنوان ادیتور
مجله عصر
الانصار تحت
اداره ابو
قتاده کار می کرد
و رابطه بسیار
نزدیکی با او
در لندن
داشت، ابو
قتاده را با
معیارهای
مسلط القاعده
هم تندرو ارزیابی
می شد. و از این
زاویه ابو
مصعب السوری
او را یک” تکفیریست”
قلمداد کرد[iii] که
هر فرد و یا جریانی
را که با او هم
نظر نبود تکفیر
می کرد. ابو
قتاده حتی
السوری را جیمز
باند خوانده و
تکفیر کرده
بود. این دیدگاه
خالص گرایانه
به دیدگاه های
سلفی هائی نزدیک
بود که در
افغانستان
طالبان را هم
نامسلمان و
نادان و یک
“گله گاو” به حساب
می آوردند. [iv]
اما اکنون
بنظر می رسد
که از بعضی
جهات دیدگاه های
ابو قتاده، بویژه
در ارتباط با
نقد از خالص
گرائی جهاد
سلفی، با
آنچه ابو مصعب
السوری می گفت
نزدیک شده
است.
ابو
قتاده به عنوان
جهادی امتی،
خود را در
موارد دیگری
هم در مقابل
جهاد نخبه
قرار داد.
مثلا وقتی که
جمال خاشوقچی
به آن صورت
فاجعه بار بوسیله
ماموران امنیتی
عربستان در
ترکیه سلاخی
شد ابو قتاده
گفته بود که
“رحمت خداوند
بر او باد”. ولی
المقدسی گفته
بود که خاشوقجی
خود یک سکولار
بی ایمان بود
و نباید برایش
تقاضای رحمت
کرد و هرکسی
را که بوسیله یک
رژیم سکولار و
بی ایمان (
حکام عربستان
هم بهمین صور
تکفیر می
شوند) کشته می
شود، شهید نیست.
ابو قتاده که
سالها در لندن
خاشوقچی را
بطور مرتب دیده
بود چون بچه
هایشان به یک
مدرسه می
رفتند گفته
بود که او با
نظرات خاشوقچی
همیشه مخالف
بود ولی خاشوقچی
یک مسلمان بود
و از بنیانگذاران
یک حزب اخوان
المسلمینی هم
بود.
ابو
قتاده پروسه
تحولی را که هیئت
التحریر شام
از دولت
اسلامی
البغدادی،
سپس جبهه
النصرت،
القاعده و
بعد جبهه فتح
الشام و
سرانجام هیئت
التحریر
الشام بخود
گرفته بود یک
تغییر
“واقعگرایانه”
در مقابل دید
“ایده آلیستی”
که به المقدسی
منسوب می شود
می دانست. ولی
المقدسی از
همان ابتدا در
مقابل هیئت
تحریر الشام
بود وآن را
ترسو و نادان
می خواند و
هنوز با شدت
آن را مورد
انتقاد قرار می
دهد. او
دستورات و عمل
الشرع (جولانی)
و اچ تی اس را تسلیم
به سکولاریسم
و دموکراسی و
قانون ساخته
بشر و غرب می بیند
که شرک و دور
شدن از شریعت یا
قانون خدا می
داند.
با
آنکه از نظر
کلی هر دو ایدئولوگ
از حاکمیت
طالبان در
افغانستان
دفاع می کنند
ولی خالص گرائی
سلفی را که با
خالص گرائی
وهابیسم در آمیخته
و مبنای بعضی
از انتقادات
از طالبان
قرار می دهند
اکنون برای
ابو قتاده از
معنی افتاده و
طالبان را امتی
و شمولگرا و
اسلامی می
داند. احتمالا
بر همین مبنا
دولت اسلامی
ادلب را الگوی
مشابهی با
طالبان می
دانست. اما
ابو هاجر
الشامی از
اعضای
القاعده در
سوریه بشیوه
المقدسی،
ابوقتاده را
هدف گرفته بود
و از او
بعنوان “رقیق
کننده” ( جهاد و
شریعت) نام
برده است
ابو
قتاده بنظر می
رسد بعد از
تصرف قدرت به وسیله
هیئت تحریر
الشام صریحا چیزی
نگفته است. اچ
تی اس هم علیرغم
تاکیدات قبلی
الجولانی و
اظهارات
عبدالرحیم
عطون از
رهبران مذهبی
اچ تی اس در
مورد اجرای شریعت
و اتکا به اهل
الحل و العقل (
رجوع به مشورت
اعضای الیت دینی
و سیاسی) با
اظهارات جدید
خود مغشوشات
ذهنی جدیدی ایجاد
کرده اند.
مثلا با مواضعی
که اخیرا اچ تی
اس در مورد
شخصی دانستن
نوشیدن
مشروبات الکلی
و فعالیت
مشروب فروشی
ها و یا خوردن
گوشت خوک و یا
اجباری نکردن
عبادات گرفته
است، خشم
المقدسی و پیروان
او را بر انگیخته
است. هرچند در
ابتدای کار
است، ولی
احتمالا ابو
قتاده هم با این
نوع مواضع هیئت
تحریر الشام
مشکل خواهد
داشت چون این
مواضع، شرعی
قلمداد نمی
شوند. اگر ابو
قتاده مخالفت
نکند عملا به
بحران ایدئولوژیک
جهاد که اکنون
هم چشم می
خورد بیش از پیش
دامن خواهد
زد.
کول
بنزل، در سوم
ژانویه ۲۰۲۵،
نوشته بود که
مقامات تحریر
الشام بعد از
چهار روز که
صاحبان مغازه های
مشروب فروشی
از ترس بسته
بودند اعلام
کردند که کسی
آنها را منع
نکرده و به
کار خود مشغول
شوند. و یا در
مورد خوردن
گوشت خوک و
مشروبات گفته
بودند که
آنها مانع آزادی
شخصی نخواهند
شد و اینکه
دولت با ایجاد
رعب و ترس
ممکن است مردم
را به عبادت مجبور
کند ولی آنها
در خفا ترسی
از خدا
ندارند. شیخ
عبدالله
المحسینی که یک
روحانی مهاجر
از عربستان
سعودی و به عنوان
رئیس شریعت
به الشرع بسیار
نزدیک بود
معققد است که
نمی خواهند به
یک نسل ریاکار
بسازند که از
دولت بترسد ولی
از خدا نه. بنا
بر این دولت
با اجبار تنها
به ریاکاری
دامن می زند و
نه اینکه به
تقویت ایمان
کمک کند. بنابر
این از این
زاویه
استدلال می
کنند که نه با
چوب و چماق
دولتی بلکه با
دعوت مردم را
وارد عبادت و
رعایت حجاب
کرد. ولی
المقدسی از این
نوع موضع گیری
ها را که
عبدالله
المحسینی به پیش
کشید،
فاسقانه و غیر
اسلامی خواند
و با رجوع به آیه
ای از قرآن
گفت که در قیامت
خداوند شاهد
کسانی است که
با غل وزنحیر
به بهشت کشیده
می شوند. یعنی
اجبار و زور
برای بردن به
بهشت لازم است
و این وظیفه یک
دولت اسلامی
است.
هر
چند اظهارت
مقامات اچ تی
اس با حرکات
آنها در تضاد
است. وقتی سخن
از این می
کنند که در
مورد آزادی های
ذکر شده
منتظر قانون یک
مجلس می
مانند. و یا
حالا هم با بسیج
گروهی زنان سیاه
پوش و برقع
پوش بنام دعوت
در کوچه و خیابان
از زنان می
خواهند که
حجاب را رعایت
کنند و به
آنها لباس
حجاب می دهند،
و یا به
استخدام و
ارتقای مقام
جهادیان خارجی
از آلبانی،
تاجیک و اویغور
در ارتش دست
زده اند.
مردان هم به همین
صورت به تبلیغ
رعایت شریعت و
عبادت می
پردازند. این
اقدامات عملا به
معنی فشار و ایجاد
رعب هست که از
حالا بچشم می
خورند.
ایدئولوگ
های سطوح پائین
تر هم در همین
راستا به دو
دسته تقسیم
شده اند آنها
که خود را امتی
و واقعگرا می
دانند و آنها
که جهدی ایدآلیست
نخبه گرای
اند. ولی به طور
کلی هنوز بر
سر اینکه
دموکراسی و
سکولاریسم
غربی شرک و یا
نا درست اند
اتفاق نظر
دارند. توحید[v]، صرف
نظر از تقسیم
بندی های آن
(ربوبیه، الوهیه
و اسما و
صفات)، در
هسته نگرش همه
مسلمانان هست
ولی تعابیر و
رابطه آن با سیاست
و ایدئولوژی
در میان آنها
بسیار متفاوت
است. هر چند
توحید ابو
قتاده مقداری
بازتر و توحید
المقدسی خالص
تر و بسته تر
است. ولی هر دو
توحید را به مثابه
ایدئولوزی به کار
می برند و نه به
معنی ساده دینی
که یک مسلمان
به کار می برد
که تنها یک
خدا وجود دارد
و دیگر وارد این
نمی شود که چه
چیزی شرک و
کفر است و
عقوبت شرک و
وظیفه دولت در
قبال آن چه باید
باشد.
از
زاویه درک
خالض گرایانه
طارق عبدالحلیم
یک جهادی مصری
در کانادا و یک
از ایدئولوگهای
نزدیک به
المقدسی در
مقابل تحریرالشام
استدلال می
کند که دو ایدئولوژی
هست اسلامی و
قانون خدا و یا
سکولاریسم و
دموکراسی و
قانون بشر
ساخته و هیچ ایدئولوژی
سومی وجود ندارد.
و یا هانی
السباعی هم که
در کمپ المقدسی
است و در لندن
ساکن است گفته
که مواضع هیئت
تحریر الشام
ناشی از ترس
از غرب است.
طرفداران
المقدسی، ابو
قتاده را عاملی
در جهت رقیق
کردن جهاد و دیدگاه
هیئت تحریر
الشام از جهاد
دانسته اند. این
رقیق سازی در
واقع نوعی رویزیونیسم
(مراجعه) جدید
و گسترده ای
(روئل میجر ۲۰۰۹
ص ۲۱۰-۲۱۱)
[vi] در
مفهوم توحید و
جهاد دیده می
شود که آنها
در مقابل آن
مقاومت می
کنند.
برینجار لیا
یکی از محققان
جنبش های جهاد
ی در مورد
خالص سازی ایدئولوژیکی
جهادیان
استدلال می
کند که بحث بر
سر “معضل کلی
چگونگی ایجاد
تعادل بین
خلوص ایدئولوژیکی
و و سودمندی سیاسی
است) ” به نقل از
زلین ص ۷(. از
نظر برینجار لیا
می توان اینطور
برداشت کرد که
گریزی از
داشتن ایدئولوژی/
تئوری در سیاست
نیست چه به آن
اعتراف شود و
چه نشود ولی
خالص گرائی و
مطلق گرائی در
همه یکسان نیست.
این همان چیزی
است که ابو
مصعب السوری
به جهادیان
القاعده می
گفت که هرچه
خالص گرائی بیشتر
باشد بیشتر
با تعصب،
تفرقه و سکتاریسم
و جنگ درونی
همراه می شود. [vii]
بنا
بعضی دیدگاه ها،
جهادیان
عمدتا به سوئی
حرکت می کنند
که استدلال
کنند که موفقیت
جهادیان وقتی
بیشتر می شود
که از حمایت
بعضی دولت های
خارجی بر
خوردار باشند.
یعنی دادن
غلظت بیشتر به
سیاست. زلین (ص
ص ۶۰-۶۱) نوشته
است که البته
حتی از سال ۲۰۱۵
که ابو محمد جیلانی
رهبر جبهه
النصره بود،
گفته بود که
بنا بدستور ایمان
ااظواهری،
سوریه جائی
برای حمله به
آمریکا و
اروپا نخواهد
بود. این سیاست
بعد از جدا
شدن جولانی از
جبهه النصره
هم بارها
تکرار شد. به طوریکه
جولانی در
ملاقات خود با
فرستاده ویژه
آمریکا جیمز
جفری نماینده آمریکا
، گفته بود هیئت
تحریر الشام
دوست شماست و
هیج سیاستی
برای حمله به
آمریکا و
اروپا ندارد و
تنها علیه
بشار اسد می
جنگد و از این
جهت خواستار
کمک از آنهاست
و لازم نیست
در لیست تروریسم
قرار بگیرد.
آمریکا از سال
۲۰۱۸
هم علیرغم اینکه
آنها را در لیست
تروریسم
نگهداشت ولی
جولانی را از
هدف قرار دادن
مصون کرده
بود.
این
نکته هم جالب
است که ابو
قتاده و
المقدسی، هر
دو از حاکمیت
طالبان دفاع می
کنند ولی خالص
گرائی سلفی را
که با خالص
گرائی وهابیسم
در آمیخته و
مبنای بعضی از
انتقادات از
طالبان قرار می
دهند اکنون
برای ابو
قتاده معنی
سابق را ندارد
و طالبان را
امتی و شمولگرا
و اسلامی می
داند. احتمالا
بر همین مبنا
دولت اسلامی
ادلب را الگوی
مشابهی با
طالبان می
دانست.
المقدسی
از همان ابتدا
در مقابل هیئت
تحریر الشام
بود و هنوز با شدت
آن را مورد
انتقاد قرار می
دهد و
دستورات و
عملل االشرع و
اچ تی اس را
تسلیم به
سکولاریسم و
دموکراسی و
قانون ساخته
بشر، و غرب می
بیند که شرک و
دور شدن از شریعت
یا قانون خدا
می باشند. اینکه
المقدسی جهاد
گران تندرو تر
و عمدتا در خط
القاعده را خوراک
فکری بدهد تا
در شرایط لازم
علیه حاکمیت
جولانی دست به
شورش بزنند،
بسیار زیاد
است. ولی
مواضع ابو
قتاده هنوز در
مورد تحولات
بعد از سقوط
حافظ اسد روشن
نیست.
البته
بدون مقایسه
کمی با وسعت
گسترده جنایات
حکومت بشار
اسد، جنایات
وحشتناکی مثل
زندانی و
شکنجه، کشتن،
به زور مسلمان
کردن و یا
تصرف املاک
آنها، که هیئت
تحریر الشام به
رهبری جولانی
هم در مورد
دروزی ها، علویان،
شیعه های اثنی
عشری، مسیحیان
و منتقدان
سکولار و حتی
شکنجه
همقطاران
جهادی خود
انجام داده
است ( بر اساس
گزارشات
فعالان و
سازمانها
حقوق بشری) ،
اگر از ایدئولوژی
های جهادی که
توضیح داده شد
گذر کند ضربه
مهمی به جهادیسم
بین المللی می
زند و مانند
حرکت بخشی از
جماعت الجهاد
مصر بعد از
واقعه ۹/۱۱
زمینه وقوع رویزیونیسم
به مراتب
گسترده تری
(روئل میجر ۲۰۰۹ص
۲۱۰-۲۱۱)
در میان
جهادیان کمک
می کند. تاکنون
کمتر صحبتی هم
از فقر و
فلاکت اکثریت
عظیم جمعیت
سوریه و راه
حل های اقتصادی
شنیده می شود
و این هم می
تواند به صورت
عامل مهمی در
آید که جهادیان
تندرو با
توجه به آمادگی
و سازمان یافتگی
خود، بتوانند
بهتر از نیر
وهای دموکراتیک
و سکولار
استفاده کنند
. در چنان شرایطی
احتمال درگیری
های گسترده و
تداوم سرکوب و
دیکتاتوری (حتی
با حمایت ترکیه
و غرب) بسیار زیاد
است.
هوشنگ
نورائی (ایوب
حسین بر) لندن- ۱۷
ژانویه ۲۰۲۵
[i] Wagemakers, Joas . The transformation
of the Radical concept: al-wala’ wa-l-bara’ in the ideology of Abu Mohammad
al-Maqdisi, Roel Meier (ed.) Global Salafism: Islam New Religious Movements.
London: Hurst, 2009. ۸۱-۱۰۶.
[ii] Lia, Brynjar. ‘Destructive
Doctorinairians’, Abu Mus’ab al-Suri’s Critique of the Salafi in the Jihad
Current. Roel Meier (ed.) Global Salafism: Islam New Religious Movements.
London: Hurst, 2009. ۲۸۱-۳۰۰.
[iii] Lia, Brynjar, 2009,
‘Destructive Doctorinairians’, Abu Mus’ab al-Suri’s Critique of the Salafi in
the Jihad Current, Roel Meier (ed.) Global Salafism: Islam New Religious
Movements. London: Hurst, 2009.
۲۸۱-۳۰۰.
[iv] Lia, p 295’
[v] Haykel, Bernard. ‘On the Nature of
Salafi Thought and Action, Roel Meier (ed.) Global Salafism: Islam New
Religious Movements. London: Hurst, 2009.
۳۳-۵۷.
[vi] Meijer, Roel. Commanding Right and
Forbidding Wrong as a Principle of Social Action: The case of the Egyptian
al-Jama’a al-Islamyya, Roel Meier (ed.) Global Salafism: Islam New Religious
Movements. London: Hurst, 2009.
۱۸۹-۲۲۰.
[vii] Brynjar, Lia , 2009.