ارزیابی
مشترک
سازمان
کارگران
انقلابی ایران
(راه کارگر)
حزب کمونیست
ایران
انقلاب ژینا،
پیشروی آرام
در مسیری
دشوار
خیزش
انقلابی ژینا
با قدم های
سنگین و
استوار، آرام
به پیش می رود.
چهرۀ شهرهای
کشور در نتیجه
نافرمانی مدنی
ستایش برانگیر
و توده ای
زنان و جوانان
کشور به کلی
دگرگون شده
است. گیسوان زیبا
در گذر باد،
تنها محدود به
خیابان های
شمال شهر
تهران نیست.
در خیابان های
جنوبی پایتخت،
در کلان شهرها
و شهرهای
متوسط و کوچک
هم زنان و
جوانان نبض
زندگی شهری را
به دست گرفته
اند. در برابر
این پیشروی
درخشان جبنش
مردمی، حاکمیت
فاشیستی دینی
با طرح و لایحه
حجاب و جریمه
های بسیار سنگین
به این جنبش
قدرتمند
اعلان جنگ
داده و با
دستگیری های
گسترده از میان
دانشجویان،
معلمان،
کارگران،
فعالان حقوق
زنان و ملیت
ها، مدافعان
محیط زیست و
حقوق کودکان و
خانواده های
نجیب
دادخواه، تلاش
دارد تا مانع
از پیشروی این
جنبش قدرتمند
و مدنی شود.
برقراری
حکومت نظامی
تمام عیار در
تمامی شهرها و
مناطقی که
احتمال سر
برآوردن حرکت
ها و اعتراضات
مردمی داشت در
سالگرد قتل
جنایتکارانۀ
ژینا (دخترمردم
ایران) و
برقراری
حکومت نظامی
در زاهدان در
آستانه
سالگرد "جمعه
خونین
زاهدان" نشان
از ترس رژیم
از موجودیت
خود و اعترافی
آشکار به
احتمال پیروزی
جنبش مردمی
است. اما علیرغم
حکومت نظامی
در بلوچستان،
راهپیمائی های
اعتراضی
گسترده در
زاهدان و خاش،
نشان داد که
مردم این خطه
نیز ترسی از
حکومت نظامی
رژیم به خود
راه نداده اند.
با این حال
تجارب یک سال
گذشته، جدا از
دستاوردهای
درخشان جنبش
انقلابی ژینا،
نشاندهنده
کمبودها و
نقاط ضعف این
جنبش انقلابی
نیز هست. نگاهی
به این موارد
می تواند در
راه پیشروی خیزش
انقلابی و
تداوم استوار
آن مفید واقع
شود.
اول ـ انقلاب
«زن، زندگی،
آزادی» انقلابی
است چند وجهی،
چند پایه با نیروها
و خواست های
متنوع. این
انقلابی است
که به آرامی
به جلو می رود.
این جنبش
انقلابی یک
رهبری متمرکز
ندارد. روشن
است که برای
تبدیل انقلاب
فرهنگی شکل
گرفته در
جامعه به یک
انقلاب
اجتماعی ریشه
دار و همه
جانبه و حتی
برای عوض کردن
ساختار سیاسی
قدرت به یک
رهبری متمرکز
برای هماهنگی
اقدامات
انقلابی نیاز
مبرم وجود
دارد. در موج
اول انقلاب بسیاری
از نیروهای
خارج از کشوری
و یا نیروها و
جریانات
وابسته به
قدرت های خارجی
تلاش ویژه ای
به خرج دادند
تا یک رهبری
متمرکز از
خارج از کشور
دست و پا کنند.
شبکه ها و
رسانه های
گسترده و قدرت
های خارجی نیز
در این رابطه
سنگ تمام
گذاشتند. اما
حرکت آرام و
عمق یابنده
جنبش انقلابی
با خواست های
روشن فرهنگی،
اجتماعی،
اقتصادی و
طبقاتی، این
آلترناتیوهای
بی ریشه در ایران
و دور از واقعیت
های روز جنبش
انقلابی را بسیار
سریع رسوا کرد
و از رده خارج
ساخت. حالا دیگر
بسیار روشن
شده است که نیروهای
خارج از کشور
نمی توانند
نقشی اساسی در
تحولات داخل
کشور داشته
باشند. در
صورتی که آنها
وظیفه پشتیبانی
ازخیزش داخل
کشور را به
خوبی انجام
دهند، نقش حیاتی
خود را به خوبی
ایفا کرده
اند. حالا
تمامی تحولات
انقلابی کشور
نیاز به شکل گیری
رهبری از درون
نیروهای فعال
داخل کشور را
به خوبی نشان
می دهد. این
ضعفی است که
تنها توسط نیروها
و تشکل های
داخل کشور می
تواند رفع
شود. خوشبختانه
تشکل یابی و
سازمانیابی نیروهای
فعال در خیزش
انقلابی روز
به روز قوی تر
و گسترده تر میشود.
اما تا شکل گیری
یک مرکز هدایت
و هماهنگ کنندۀ
هدایت خیزش
انقلابی هنوز
فاصله قابل
توجهی داریم.
دوم ـ
جنبش انقلابی
مردم ایران با
حاکمیتی ایدئولوژیک
واپسگرا تاریک
اندیش
روبروست که با
در پیش گرفتن
سرکوب فاشیستی
تلاش دارد
جنبش انقلابی
را از پیشروی
باز دارد و
مانع سازمانیابی
و شکل گیری
رهبری متمرکز
و هماهنگ
کننده شود.
دستگیری
گسترده
فعالان مدنی،
اجتماعی، سیاسی،
دانشجویی،
هنری، ادبی،
فرهنگی و
روزنامه
نگاران پیش از
سالگرد خیزش
انقلابی و در
ادامه آن و
فشار سنگین بر
زندانیان سیاسی
و تشدید سرکوب
خانواده های
دادخواه، همه
و همه نشان از
ترس رژیم و به
کارگیری شیوه
های خشن سرکوب
دارد. از این
رو جنبش
انقلابی مردم
برای پیشروی
به آن نیاز
دارد که تاکتیک
هایی را در پیش
بگیرد که
بتواند این
اقدامات سرکوبگرانه
را خنثی سازد.
نافرمانی مدنی،
انعطاف در
تاکتیکهای
مبارزاتی، به کار
گیری اصل پیشروی
بیشتر با
خسارت کمتر، می
تواند حربه
سرکوب فاشیستی
را بسیار کُند
نماید. مبارزه
مدنی، فرسایشی
که نیروهای
دشمن را زمین
گیر و قدرت
مانور آنها را
محدود نماید،
اصلی ترین
محور تاکتیکی
است و این
همان عاملی
است که رژیم
را از داخل
دچار ریزش
کرده به سمت
نابودی و
فروپاشی به پیش
می برد.
سوم ـ
اقدامات
سرکوبگرانه رژیم
و راه اندازی یک
درگیری فرهنگی
با بخش های
گوناگون
جامعه و بویژه
علیه زنان
کشور به عنوانی
نیمی از جمعیت
کشور، یک جنبش
انفجاری علیه
حاکمیت شکل
داده است. طرح
لایحه حجاب و
مقررات به شدت
خشن آن از
جمله جریمه های
سنگین، تصرف
اموال، محرومیت
از کار و تحصیل،
ضبط اتوموبیل،
اعلام جنگ
آشکار حاکمیت
داعشی با جنبش
گسترده
نافرمانی مدنی
زنان سراسر
کشور است. رویاروئی
های فرهنگی و
مدنی تاریک
اندیشانه
حاکمیت دینی،
تقریبا بخش عظیمی
از جامعه را
به شکلی
انفجاری علیه
حاکمیت
شورانده و
پتانسیل
اعتراضی را به
شدت بالا برده
است. اما درست
در شرایطی که
لایه های میانی
جامعه و بویژه
جوانان و زنان
علیه حاکمیت
دست به یک
شورش تمام عیار
زده اند،
مبارزات
اقتصادی و
طبقاتی با
آهنگ بسیار
کندتری به پیش
می رود. بحران
اقتصادی
کمرشکن، ترس
از بیکاری،
شدت غم نان و
معیشت به حدی
است که این
مبارزات را بسیار
محتاطانه
کرده است.
حالا بسیاری
از بخش های
جنبش کارگری
از ترس تعطیلی
واحدهای تولیدی،
از ترس بیکار
شدن، از ترس
از دست دادن
همین منبع
اندک معاش
مجبورند در بسیاری
از موارد با
احتیاط عمل
کنند. اما با این
حال فرصتی تاریخی
فراهم آمده تا
این بخش از
مبارزات
طبقاتی
بتوانند روی
تشکل یابی
تمرکز بیشتری
داشته باشند و
تشکل یابی
مستقل کلید
قدرت این جنبش
است. این
اختلاف آهنگ
مبارزات
اقتصادی ـ
طبقاتی با
مبارزات مدنی
ـ فرهنگی، یکی
دیگر از
مشکلات پیش روی
جنبش انقلابی
است. کاهش
حرکت های
اعتراضی
اقتصادی ـ معیشتی
در گرماگرم و
اوج خیزش
انقلابی ژینا،
همواره این
سئوال را مطرح
می کرد که چرا
چنین است؟ چرا
بخش خاکستری ،
زنان و جوانان
را تنها
گذاشته اند.
حالا با روشنی
بیشتری می
توان این
اختلاف آهنگ
را بررسی و
درک کرد و راه
های هماهنگی و
همگرائی را
جستجو نمود.
روشن است که
کشاندن
مبارزات مردمی
به محلات و
سازماندهی
محلات در جنبش
اعتراضی می
تواند حلقه
محکمی برای
اتصال میان
جنبش مدنی ـ
فرهنگی با
جنبش اقتصادی
ـ معیشتی در
محیطی به جز
محیط کار باشد
و در این
محلات که همه
حضور دارند، می
تواند پیوندهای
لازم را برای
رفع این مشکل
بوجود آورد.
چهارم
ـ نگاهی به
مبارزات مدنی
ـ فرهنگی و
اقتصادی ـ
طبقاتی نشان می
دهد که خواست
های جنبش
اکنون به تدریج
با دقت و روشنی
بیشتری
فرموله می
شود. دین گریزی
شتابان، سکه یک
پول شدن حاکمیت
دینی، از میان
رفتن مرجعیت دینی،
تمایل به
سکولاریسم
مردمی
برخاسته از
پائین، راه را
برای برابر
حقوقی زنان و
مردان در تمامی
عرصه ها هموار
ساخته است.
حالا دیگر نمی
توان به قدرتی
سیاسی فکر کرد
که در آن زنان
نقش فعال و
درجه اول نداشته
باشند، ملت های
تحت ستم در آن
نقش پررنگی
نداشته
باشند، اقشار
تهیدست جامعه
در آن نقش تعیین
کننده ای
نداشته
باشند، تشکل
ها، احزاب،
سازمان ها و حق
آزادی اندیشه
و بیان بی حصر
و استثنا در
آن جائی
نداشته باشد.
جدا از عرصه
های اجتماعی و
مدنی در عرصه
اقتصادی و معیشتی
نیز خواست های
خیزش انقلابی
بسیار سرراست
و روشن است.
خواست هایی
همچون آموزش،
بهداشت و
درمان رایگان،
مسکن قابل زیست
و دست یافتنی،
تامین اجتماعی
فراگیر و
همگانی، فرصت
های شغلی
برابر و بدون
تبعیض، حق
تشکل کارگران
در محیط های
کار و نقش این
تشکل ها در
واحدهای تولیدی
و خدماتی، حذف
شرکت های پیمانکاری،
تدوین قانون
کار مترقی و
شمول آن بر
همه کارگران،
نقش و جایگاه
تشکل های
مستقل کارگری
در تصمیم گیری
های کلان
واحدهای تولیدی
و خدماتی.
تمامی این
خواست ها به
تدریج در حال مطرح
شدن هستند .
روشن است که
جنبش انقلابی
هنوز
نتوانسته است
خواست های خود
را به صورت
شفاف و دقیق
فرموله کند.
اما تا همین
جا، بیان این
خواست ها و
سمت و سوی
آنها بسیاری
از آلترناتیوهای
بورژوائی و
متکی به سیاست
های امپریالیستی
با الگوهای
نشات گرفته از
بانک جهانی و
صندوق بین
المللی پول را
آچمز کرده و
آنها را به
تدریج به گوشه
رینگ مبارزه طبقاتی
رانده است. به
زبان دیگر
خواست های
کنونی خیزش
انقلابی ژینا،
یک آلترناتیو
چپ اجتماعی را
طلب می کند.
اما مشکل اساسی
در اینجاست که
یک الگوی روشن
از آلترناتیو
چپ مدرن،
امروزی و متکی
به مردم،
دمکراسی خواه
و برابری طلب،
متعهد به آزادی
عقیده و بیان
بی حصر و
استثناء و
خواهان گسترش
دمکراسی به
عرصه اقتصاد،
هنوز ارائه و
تجربه نشده
است. الگوهای
گذشته
آلترناتیو چپ
قرن بیستمی و
حزب ـ دولتی
آنچنان
ورشکسته و
شکست خورده
اند که هیچ
جذابیتی برای
مردم و بویژه
نسل جوان ایجاد
نمی کند. تاکید
بر این نکته نیز
ضروری است که
هر چند چپ در
جهان هنوز یک
الگوی موفق
ارائه نداده
است، اما چپ
مدرن حرف های
زیادی برای
گفتن دارد.
نگاهی به
قانون اساسی
تدوین شده در
مجلس موسسان
در شیلی، شیوه
ای مدرن از
حکومت داری چپ
امروزی را به
نمایش می
گذارد. این
قانون اساسی
هر چند با تبلیغات
فریبکارانه راستگرایان
افراطی و
متحدان امپریالیستی
شان نتوانست
رای اکثریت
مردم شیلی را
از آن خود
کند، اما بیانگر
یک الگوی
درخشان است.
از چنین
الگوهایی می
توانیم الهام
بگیریم. به دیگر
سخن تحولات
انقلابی ایران
راه حل چپ می
طلبد. این راه
حل تنها از طریق
سازماندهی
تشکل های مدنی
و جامعه مدنی
می تواند به پیش
برده شود. چپ
باید در نبرد
دمکراسی راه پیشروی
و پیروزی را
بجوید. طبقه
کارگر در معنای
وسیع آن، یعنی
کارگران صنعتی،
کارگران تمامی
بخش های خدمات
شهری و کشوری
همچون حمل و
نقل، معلمان،
پرستاران و
....، برای این
که بتواند
جامعه را فتح کند
باید توانائی
زیستن و بالیدن
در فضای
دمکراتیک را
بدست آورد،
خود را متشکل
سازد و با
متحد کردن
اکثریت
جامعه، پرچم
انقلاب
اجتماعی را در
دست بگیرد. از
این رو نبود یک
آلترناتیو
روشن متعلق به
اعماق جامعه، یکی
دیگر از
مشکلات بسیار
جدی پیش روی
جنبش انقلابی
ژیناست.
حزب کمونیست
ایران
سازمان
کارگران
انقلابی ایران
(راه کارگر)
جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲
برابر با ۲۹
سپتامبر ۲۰۲۳