Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
يكشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ برابر با  ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :يكشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳  برابر با ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴

 

این کنسرت، یادآور قدرت تخیل است

پرستو احمدی، خواننده موسیقی پاپ و راک  چهارشنبه ۲۱‌ آذر، همراه گروه موسیقی خود برای اولین بار بدون حجاب اجباری کنسرتی اجرا کرد  پرستو احمدی در کاروانسرایی در ایران و با پوششی زیبا، چند آهنگ اجرا و همزمان از کانال یوتیوبش پخش کرده است. انتخاب «کاروانسرا» یکی از نمادهای معماری ایرانی و بیان توفقگاه ها در سفرهای شکوهمند، نشانه انتخاب آگاهانه ای است که از تسلط او بر فرهنگ و هنر ایران  و بیان سفر شکوهمند زنان به سوی رهایی است. به قول خودش: "کنسرت فرضی"، که در شرحش نوشته:

«من، پرستو؛ دختری که می‌خواهم برای مردمی که دوستشان دارم بخوانم. این حقی است که نمی‌توانستم از آن چشم بپوشم؛ خواندن برای خاکی که عاشقانه دوستش دارم. اینجا، در این نقطه از ایران عزیزمان، در این تکه‌ای که تاریخ و اسطوره‌های ما به هم پیوند می‌خورند، صدای من را در این کنسرت فرضی بشنوید و خیال کنید، این وطن زیبا را…

از تمام کسانی که در این شرایط سخت و ویژه من رو همراهی کردن سپاسگزارم.

احسان بیرقدار عزیز

سهیل فقیه نصیری مهربان

امین طاهری گرامی

و امیر علی پیرنیا عزیز

سپاس از همراهی فرش عرسین

که با طرح و شکوه فرش زیباشون به صحنه ی ما جلوه ی زیبا و شکیلی دادند💚

همچنین سپاس از تهمینه منزوی عزیز

و عزیزان بسیاری که از بردن نامشان معذورم

اما اگر این عزیزان نبودند این اتفاق رقم نمیخورد.»

.................................................

محور مقاومت

عبدی کلانتری

جسارت این حرکت شورشی یک طرف، صدای خوب و تنظیم حرفه‌ای این گروه طرف دیگر: «کنسرت غیرمجاز» پرستو احمدی با اجراگری بدن در موقعیت ویژه، ادامه‌ی حرکت ویدا موحد و آهو دریایی است؛ موسیقی‌اش هم ادامه‌ی کار استادانی چون محمد نوری که تم‌های اصیل از فولکور تا مُدرن را با تنظیم‌های حرفه‌ای جاز و بلوز و راک به نسل جوان منتقل می‌کردند؛ یا هنرمندانی چون مینو جوان، سیمین قدیری، و پری زنگنه که برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خوانده بودند و با انقلاب اسلامی به خاموشی محکوم شدند.

اجرا بخوبی کارگردانی شده، نورپردازی مینیمال نارنجی در طاقهای کاروانسرا، فرشی که تا لبه‌ی سکو را پوشانده، یک سه‌پایه و لیوان آب، و حرکت‌های نرم دو یا سه دوربین، مثلاً آنجا که در پایان دوربین از ارتفاع به آرامی فرود می‌کند و می‌نشیند تا پرستو را در متن آسمان و شب ثبت کند. این یک «شبانه» است.

حتا آن لحظه که میکروفن از دست پرستو می‌افتد و او با وقار و لبخند فوری آنرا می‌قاپد و ادامه می‌دهد «شب سیه سفر کنم، ز تیره ره گذر کنم . . . مرا ببوس!» این یک شبانه است.

بنیانگذار جمهوری اسلامی با لحن تحقیرآمیز گفته بود، «این‌ها از آزادی اینا می‌خوان!» دقیقاً، این محور مقاومت ماست! تن‌پوش بلند و نازک شب، بی‌آستین و شال، گردنبندی سبک بر پوست برهنه، تنی موزون و پر انرژی، طنز و طنازی و به سخره گرفتن مردان قدرت با حنجره‌ای پرتوان! میان شوق ملودی بغض هم بی‌اختیار می‌آید که فراموش نکنیم بر زنان این کشور چه گذشت.  /// ع. ک.

...............................................

تخیل برای آزادیِ کنسرت فرضی

 علیرضا چمن‌زار

هنر و تخیل همواره به انسان‌ها کمک کرده‌اند تا از مرزهای محدودیت عبور کنند و جهانی تازه برای خود خلق کنند. «کنسرت فرضی» اثر پرستو احمدی، نمونه‌ای درخشان از این نوع تخیل است؛ تخیلی که می‌تواند چیزی که به‌عنوان واقعیت نشان داده می‌شود را بشکند و به ما نشان دهد که آزادی و امید از همین رؤیاپردازی‌های کوچک آغاز می‌شود. کنشی که می‌توان در ادامه دختر خیابان انقلاب، برایِ شروین، دختر علوم تحقیقات و … قرار می‌گیرد. اما چگونه می‌توان نقش تخیل را در چنین تغییراتی درک کرد؟ برای پاسخ به این پرسش، به دیدگاه ریچارد رورتی، فیلسوفی که تخیل را نیروی محرک جامعه‌های دموکراتیک می‌داند، سر می‌زنیم.

ریچارد رورتی در فلسفه خود، تخیل را عنصری کلیدی برای پیشرفت، همبستگی اجتماعی، و ایجاد امید می‌داند و آن را از جستجوی حقیقت مهم‌تر می‌شمارد. او بر این باور است که عقل معمولاً به توجیه وضعیت موجود می‌پردازد، در حالی که تخیل به ما امکان می‌دهد فراتر از محدودیت‌های فعلی فکر کنیم و جایگزین‌ها و امکانات جدیدی برای آینده خلق کنیم. به گفته رورتی، این ویژگی تخیل است که انسان‌ها را از چارچوب‌های ازپیش‌تعیین‌شده رها می‌سازد و آزادی را تضمین می‌کند.

رورتی تخیل را ابزار اصلی درک جهان و پایه‌ای برای توسعه فرهنگی می‌داند. از نظر او، پیشرفت فکری و اخلاقی بدون قدرت تخیل ممکن نیست. تخیل به ما اجازه می‌دهد چیزهای آشنا را بازتعریف کنیم و روایت‌های تازه‌ای خلق کنیم؛ همان‌گونه که شخصیت‌های بزرگی چون مارکس، فروید، و نیوتن با تخیل خود دنیای جدیدی ساختند.

نگاه رورتی به تخیل با مفهوم استعاره درهم‌تنیده است. او معتقد است حقیقت، چیزی جز شکلی از استعاره نیست که زبان آن را می‌سازد و واقعیت را شکل می‌دهد. استعاره، همانند تخیل، ابزاری است برای گسترش مرزهای زبان و ایجاد امکانات جدید. در همین راستا، عنوان «کنسرت فرضی» از پرستو احمدی را شاید نمونه‌ای از تخیل خلاق بتوان نامید که می‌تواند تابوها را به چالش بکشد و افقی تازه بگشاید.

از دیدگاه رورتی، تخیل نقشی اساسی در دموکراسی دارد. جوامعی که به ایده‌های ثابت و غیرقابل‌چالش تکیه می‌کنند، اغلب به شکلی بسته و ایدئولوژیک عمل می‌کنند. اما رورتی دموکراسی را فرایندی خلاق برای کشف روش‌های جدید سازماندهی جامعه می‌بیند. تخیل با خلق روایت‌های تازه، به تقویت همدلی و همبستگی کمک می‌کند و زمینه‌ساز آینده‌ای آزادتر و عادلانه‌تر می‌شود. در نهایت، رورتی تخیل را نیرویی می‌داند که ما را از محدودیت‌های موجود فراتر می‌برد و مسیرهای تازه‌ای برای توسعه اخلاقی، اجتماعی و دموکراتیک فراهم می‌سازد.

از رورتی صحبت کردم تا از دریچه تخیل به فهم امروز جامعه نگاه کنم. پوشش آزاد زنان و دختران در جامعه و مقاومت روزمره‌ی آنان در برابر سرکوب، چیزی فراتر از یک کنش ساده است؛ این‌ها بازتاب تخیلی هستند که روزی در خیابان انقلاب، با لچکی بر چوب آغاز شد و در شعار «زن، زندگی، آزادی» به اوج رسید. تخیلی که ساختارهای کهنه را به چالش کشید و حتی خانواده‌های مذهبی و سنتی را، با همه مقاومت‌هایشان، وادار به پذیرش واقعیت‌های نوین کرد.

«کنسرت فرضی» پرستو احمدی، نمادی از تخیلی است که تنها به شنیدن صدای ممنوعه اکتفا نمی‌کند، بلکه پا را فراتر می‌گذارد و آن تابو را به چیزی فراتر از یک رؤیا تبدیل می‌کند: یک کنسرت. این اثر، یادآور قدرت تخیل است؛ تخیلی که شاید امروز غیرممکن به نظر برسد، اما دقیقاً همان تخیل است که آینده‌ای آزادتر و روشن‌تر را ممکن می‌سازد. آینده‌ای که در آن، آزادی نه به‌عنوان یک امتیاز، بلکه به‌عنوان واقعیتی زیسته تجسم خواهد یافت.

...................................................

کنسرت«فرضی»، رویای میلیون‌ها زن ایرانی

«پرستو نوید نزدیکی ما به لحظه دیدار با تماشاچی های واقعی در ایران»

نویسنده: سپیده رئیس‌سادات، خواننده‌.

تاثیر عمیق کنسرت پرستو احمدی و همکارانش  تنها در کیفیت بالای هنری اجرای این گروه خلاصه نمیشود. نبوغ این هنرمندان  در کنار هم نشاندن مجموعه ای از نمادهای متناقض، این اجرا را ممتاز میکند. حضور خواننده ای جوان با پوششی مدرن، ساده و آزاد با گلوبندی از نقشه ایران که مدام به سیاهی میزند، در هوای باز با معماری سنتی و هویتی ایرانی  یعنی کاروانسرا و اجرای قطعاتی قدیمی و خاطره انگیز با تنظیمی مدرن  و غربی نمونه هایی از همان چیدمان هنرمندانه است.

این کنسرت«فرضی»، رویای میلیونها زن ایرانی را به حقیقت پیوند میدهد. تلاش ها و ترفندهای عامدانه پرستو احمدی برای محقق کردن این رویا تاثیر اجرای زیبای او را صد چندان میکند. نحوه معرفی قطعات، تشکر صمیمانه اش از  تماشاچی ها و رفتار طبیعی و بی پرده اش روی صحنه، نگاهی که مدام به تماشاچی های فرضی اش میکند، بجای نگاه به دوربین، بر زنده بودن این کنسرت تاکید دارد. او بوضوح میگوید: ببینید اینجا ایران است و من مقابل چشمانتان آزادانه میخوانم.

اما قطعه ای که بیش از همه در این کنسرت متاثرم کرد «لحظه دیدار» ساخته سهیل فقیه نصیری بود. اخوان ثالث ظاهرا از زبان یک مرد سروده که «های نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ/ وای نپریشی صفای زلفکم را دست / آبرویم را نریزی‌دل / ای نخورده مست لحظه دیدار نزدیک است». در کنار دیگر مرزها، پرستو احمدی مرزهای جنسیتی موجود در این ترانه را هم میشکند. های و هوی اخوان اینجا مثل دل نگرانی های هر هنرمندی در لحظه قبل از پا گذاشتن روی صحنه است، همان لحظه ای که میخواهد آزادانه برای معشوقش  بخواند، فارغ از جنسیتش. برای من پرستو  نوید نزدیکی ما به لحظه دیدار با تماشاچی های واقعی در ایران را میدهد.

اما سوال اینجاست که چرا حضور ساده و طبیعی یک گروه موسیقی حرفه ای در صحنه عمومی انقدر بیننده ایرانی را متحیر میکند؟  ۴۵ سال رفتارهای غیر عادی، مثل خواندن زنان فقط برای زنان، نواختن ساز پشت گلدان، حضور اجباری یک مرد در کنار خواننده زن برای نامفهوم کردن آوازش، عادی سازی شده. بعید میدانم قمر، ملوک ضرابی، ایران الدوله، روح انگیز و بسیاری پیشکسوتان آواز زنان گمان میکردند که پس از گذشت یک قرن مردم ایران هنوز از شنیدن آواز یک زن روی صحنه متحیر شوند.

از فیس‌بوک نویسنده

.............................

و این چهار مرد...

نوشته آزاد عندلیبی

باید از شهامتِ این چهار مرد در این صحنهٔ تاریخی هم حرف زد: این چهار مرد تصویرِ بخشی مهم از مردهای امروزِ این سرزمین‌اند که آماده‌اند غرامتِ پدران و اجدادی را بدهند که یا با دست‌های خود پرستوها را از صحنه پایین کشیدند یا با چشم‌های خود تماشاگرِ پایین‌کشیده‌شدنِ آنها بودند و ترجیح دادند ندید بگیرند.

از لحظهٔ انتشارِ این کنسرتِ فرضی ده‌ها برنامه و مصاحبه درباره‌اش پخش شد و چهار گوشهٔ ایرانِ واقعی و ایرانِ در مهاجرت و تبعید (ایرانِ فرضی) را درنوردید. کسانی بودند که مدام انگشتِ اشاره را سمتِ خودشان گرفتند: «من به‌عنوانِ...»، «من بودم که...»، «من خودم خیلی وقت قبل‌تر...»، من من من من‌ـــــ‌تک‌نوازانِ نت‌های کش‌دار و حسرت‌آلودی که سکوت و تماشا را هم تاب نیاوردند. این چهار مرد اما ترجیح داده‌اند کنارِ پرستو دوشادوشِ پرستو بایستند، پشتِ پرستو بایستند، ترجیح داده‌اند عربده‌زنان پیشاپیشِ او تمامِ صحنه را اشغال نکنند، ترجیح داده‌اند هزینهٔ این کنش را هرچه که باشد با پرستو شریک شوند. این «معاونان و مباشرانِ در جرم» همه زادگانِ پس از پنجاه‌وهفت‌اند و به‌نحوی بدیلِ ابرمردهای کوچکش.

پرستو_احمدی کوشید درخششِ خیره‌کننده‌اش این چهار مرد این چهار شهروند را به سایه نرانَد. نباید گذاشت بهانه‌گیرها و ایدئولوژیست‌های سمج نام‌بردن از این چهار مرد را خدشه‌ای بر کارستانِ پرستو جا بزنند. هیچ‌چیز آنها را روبه‌روی هم قرار نمی‌دهد.

کاری با پیش از این و پس از این نیست. در این «کنسرتِ نخستین»، در این کنشِ بموقع و بسیار مهم، در این کنسرتِ کنسرت‌ها، درخشان بودید آقایان. غبطه‌انگیز و تمام‌عیار بودید.

................................................

از قمر تا پرستو؛ صدسال تابوشکنی زنان

نویسنده,شهاب میرزایی

شغل,بی‌بی‌سی

۲۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳ دسامبر ۲۰۲۴

اجرای «کنسرت زنده شبانه» پریسا احمدی در «کاروانسرا»، هزاران نفر از ایرانیان در سراسر جهان را به تماشای خود کشاند. حامیان حقوق زنان و جنبش زن، زندگی، آزادی از سویی با دیدن آن به ابراز شادمانی وخوشحالی پرداختند و در مقابل حکومت ایران و طرفدارانش به آن تاختند تا آنجا که قوه قضائیه علیه او و گروهش اعلام جرم کرد.

آنچنان که بسیاری در این روزها گفته و نوشتند این کنسرت را می‌توان ادامه تلاش و مقاومت زنان ایرانی در صد سال اخیر در برابر جامعه و قوانین و حاکمان مردسالار دانست . تلاشی که از کنسرت قمرالملوک وزیری در۱۳۰۳ آغاز شد و با اجرای پرستو احمدی در آذر۱۴۰۳ به شکل‌های مختلف و متنوع، علیرغم محدودیت‌ها و محکومیت‌های سال‌های پس از انقلاب ۵۷ ادامه داشته است.

«بالاخره کار خودت را کردی»

«دم ماشین بودم اما همین‌که راننده در رو وا کرد سوار شم، چند تا مأمور گردن‌ کلفت اومدن سراغم و من رو بردن نظمیه. انگار خواب می‌دیدم. همه‌ خوشی‌هام یه طرف، این نظمیه‌ وامونده یه طرف! تو دلم گفتم زن نترس، گیرم اعدامت کردن، مهم نیس. چون بالاخره کار خودت رو کردی. کم‌کم آروم شدم...»

این روایت قمرالملوک وزیری از اولین اجرای زنده‌اش در سال ۱۳۰۳ آن هم بدون حجاب اسلامی در کنسرت گراندهتل تهران است که با استقبال هنرمندان و روشنفکران و مخالفت وسیع روحانیون و بسیاری از مردم روبرو شد.

پرستو احمدی

قوه قضاییه از برخورد با پرستو احمدی خبر داد

اما این بازداشت و تذکرهایی مانند «زنهار که به حکم شرع می‌کشیم تو را»‌ نه تنها به معنای پایان کار خوانندگی قمرالملوک نبود که او در ادامه موفق شد در شهرهای همدان در حضور عارف قزوینی که در تبعید بود و مشهد هم کنسرت برگزار کند و پس از آغاز به کار رادیو ایران در سال ۱۳۱۹ از اولین خوانندگان رادیو شود.

در سال‌های آغازین سده گذشته اگرچه به نظر می‌رسید اصلاحات سیاسی و اجتماعی مورد نظر مشروطه‌خواهان به بن بست رسیده و عوامل داخلی و خارجی مانع تحقق آن‌ها شده‌اند، اما رویاها و آرزوهای آنان در جذب نشانه‌های فرهنگ و هنر و آموزش مدرن در موسیقی و تئاتر و سینما کم کم راه خود را در جامعه ایرانی باز کرده بود که یکی از نشانه‌های آن حضور هرچند محدود زنان و محدودتر زنان بی‌حجاب همزمان با درهم شکستن تابوهای مذهبی و سنتی بود.

روندی که در سال‌های بعد و تا پیش از پیروزی انقلاب ایران کم و بیش ادامه داشت و باعث حضور بیش از پیش زنان در مدارس و دانشگاه‌ها و عرصه هنر و فرهنگ ایرانی شد. اما با برآمدن جمهوری اسلامی در پی انقلاب۵۷ این حرکت رو به رشد ناگهان متوقف شد.

با وضع محدودیت‌ها و محرومیت‌هایی که یکی پس از دیگری از سوی حکومت جدید اعلام می‌شد به نظر می‌رسید زنان‌ یکی از اهداف اصلی هستند.

روحانیون شیعی پیش از انقلاب هم بارها نگرانی خود را از حضور زنان آن‌هم بدون حجاب در جامعه اعلام کرده بودند و بخصوص به دیده شدن تن آنان و شنیدن صدایشان در موسیقی و سینما بسیار حساس بودند.

در سال‌های اول حکومت جدید، حتی مردان هم در عصره موسیقی با محدودیت روبرو بودند. تنها تعداد معدودی از موسیقی‌دانان و خوانندگان مرد آن هم با توجه به تهیه و پخش سرودهای انقلابی در مخالفت با حکومت سابق توانستند از این بگیر و ببندها گذر کنند و آلبوم‌هایی در دهه اول انقلاب به بازار عرضه کنند.

با پایان جنگ ایران و عراق، مرگ روح‌الله خمینی و آغاز به کار دولت جدید، برخی از محدودیت‌های اجتماعی کم کم لغو شد و فضا تا حدودی بازتر شد اما مقاومت روحانیون در برابر زنان نه تنها برای آواز خواندن که حتی در ساز زدن هم ادامه پیدا کرد.

در تمامی این سال‌ها خوانندگان زن مشهور مانند سیما بینا، پریسا و هنگامه اخوان یا مجبور به خانه نشینی و سکوت و آموزش موسیقی شدند یا به اجبار و با اکراه کنسرت‌هایی فقط برای زنان در داخل یا در خارج از ایران برگزار کردند.

خوانندگان دیگری هم که در پی انقلاب در ایران مانده بودند کم‌کم مانند حمیرا، لیلا فروهر، مرضیه و گوگوش با خروج از ایران موفق شدند در کشورهای دیگر برای مخاطبانشان کنسرت برگزار کنند.

در این میان به جز مواردی معدود، اغلب موسیقی‌دانان و خوانندگان مرد به عدم حضور زنان اعتراض نکردند.

از جمله کسانی که به این موضوع اشاره کردند می‌توان به اظهار نظر حسین علیزاده، موسیقی‌دان و نوازنده شناخته شده اشاره کرد: «یکی از عواملی که باعث شد با قاطعیت روی همنوایی کار کنم ممنوعیت صدای زن بود. این ممنوعیت به من این انگیزه را داد که در آثارم، حداقل در شکلی که حضورش احساس شود، صدای زن وجود داشته باشد.»

محمدرضا شجریان، استاد آواز و موسیقی هم با بیان اینکه «صدای زن از موسیقی ایرانی حذف شدنی نیست» در مصاحبه‌ای گفته بود: «بخشی از موسیقی ما نیست. بخشی از صدای موسیقی ما نیست. مانند این ساز که چهار سیم دارد و سیم اول را برداریم. این صدا را می خواهیم، این صدای زن است.»

اما به رغم این اعتراضات گاه به گاه و مقطعی، مخالفت با اجرای موسیقی زنان تا جایی پیش رفت که امامان جمعه در شهرهایی مانند مشهد و اصفهان به رغم مجوز وزارت ارشاد اسلامی با حضور زنان در گروه‌های موسیقی مخالفت کردند و پخش صدای مبهم و گنگ چند ثانیه‌ای یک زن از موسیقی متن یک فیلم در یک برنامه تلویونی، منجر به عذرخواهی مقامات رادیو و تلویزیون دولتی ایران شد.

توضیح تصویر،پرنیان مشیدی، خواننده زنی که پیش از این در مصاحبه با بی‌بی‌سی از اذیت و آزارهای خوانندگی در ایران گفته بود

«محور مقاومت» در «تاریخ آزادی»

«من، پرستو؛ دختری که می‌خواهم برای مردمی که دوستشان دارم بخوانم. این حقی است که نمی‌توانستم از آن چشم بپوشم؛ خواندن برای خاکی که عاشقانه دوستش دارم. این‌جا، در این نقطه از ایران عزیزمان، در این تکه‌ای که تاریخ و اسطوره‌های ما به هم پیوند می‌خورند، صدای من را در این کنسرت فرضی بشنوید و خیال کنید، این وطن زیبا را…»

این یادداشت‌های پرستو احمدی در کانال یوتیوب‌اش درباره اجرای کنسرت «کاروانسرا» است.

امیرهوشنگ افتخاری‌راد نویسنده و پژوهشگر فلسفه در گفت‌و‌گو با بی‌بی‌سی فارسی با اشاره به اینکه «خود زن بودن در جمهوری اسلامی یعنی مقاومت»، با «ستایش از شجاعت انجام چنین کاری» درباره هزینه‌ها و پیامدهای این گونه فعالیت‌ها می‌گوید: «در حکومتی که بیرون آمدن چهارتار موی یک زن ممکن است باعث مرگ او شود، یک نفر کنسرتی اجرا می‌کند که حتی می‌تواند جانش را به خطر بیندازد. اگرچه ممکن است حکومت آسیبی هم به او نرساند اما به همان میزان هم ممکن است به او آسیب بزند. آن‌ها به راحتی و در یک بازداشت‌گاه معمولی یا در زندان سر متهم را به دیوار می‌کوبند. همانطور که قبلا شاهد سرنوشت زنانی مانند زهرا بنی‌یعقوب و زهرا کاظمی در بازداشتگاه‌های جمهوری اسلامی بوده‌ایم.»

در این اجرا که احسان بیرقدار، سهیل فقیه‌نصیری، امین طاهری و امیرعلی پیرنیا نوازندگان همراه پرستو احمدی بودند اشعاری از مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج و ابوالقاسم لاهوتی و چند ترانه فلوکلور و قدیمی هم خوانده شدند.

زنان در ایران حق خوانندگی به تنهایی را ندارند و اجرای پرستو احمدی واکنش‌های گسترده‌ای برانگیخت.

عبدی کلانتری نویسنده و منتقد در یادداشتی اینستاگرامی نوشت: «کنسرت غیرمجاز پرستو احمدی با اجراگری بدن در یک موقعیت ویژه، ادامه حرکت ویدا موحد و آهو دریایی است. موسیقی‌اش هم ادامه کار استادانی چون محمد نوری ... یا هنرمندانی چون مینو جوان، سیمین قدیری و پری زنگنه که برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خوانده بودند و با انقلاب اسلامی به خاموشی محکوم شدند.»

آقای کلانتری با اشاره به اجرای حرفه‌ای این گروه از «نورپردازی مینیمال نارنجی در طاق‌های کاروانسرا و فرشی که لبه سکو را پوشانده» تا «حرکت‌های نرم دوربین و یک سه پایه و لیوان آب» نوشته است: «بنیانگذار جمهوری اسلامی گفته بود "اینها از آزادی اینا میخوان". دقیقا. محور مقاومت ماست. تن پوش بلند و نازک شب، بی آستین و شال، گردنبندی سبک بر پوست برهنه، تنی موزون و پر انرژی، طنز و طنازی و به سخره گرفتن مردان قدرت با حنجره‌ای پرتوان.»

خانم احمدی پیش از این هم با اجرای قطعه «از خون جوانان وطن» عارف قزوینی در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ و «هوای آزاد» در ۱۴۰۳ با شعری از فاطمه دوگوهرانی که به گفته خودش ادای دینی به جنبش «زن، زندگی، آزادی» بود مورد پیگرد قضایی قرار گرفته بود.

او برای اجرای دوم به دادسرای امنیت تهران احضار و با هجوم ماموران به منزل، وسایل شخصی‌اش توقیف و آوازهایش از اینستاگرامش برداشته شد. با این حال او، با انتشار ترانه‌ای با شعر هوشنگ ابتهاج سکوت چهار ماهه خود را شکست. داستان زنان خواننده هم‌چون خود پرستو احمدی در ایران است.

پروین اردلان نویسنده فعال فمینیست در گفت‌و‌گو با بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید: «این تنها یک اجرای هنرمندانه نیست، خلاقیتی شورشی است. ثبت صدا، حرکت بدن و مقاومت در بستر جامعه است. این همان انقلاب در حال شدن ژینا مهسا امینی است که زنده و جاری و سرکوب نشدنی است. جنبشی است که هر بار در یک بدن، تصویر، صدا، حرکت بازتاب می‌یابد و استبداد را می‌خراشد. علیه آن لایحه و قانون و جرم می‌نویسند و می‌سازند، شلاق می‌زنند و زنان را به در و دیوار می‌کوبند، اما نمی‌دانند که انقلابیون این جنبش چند صدایی آماده و آگاه به پیامدهای حرکت شان پا بر صحنه می‌گذارند. هربار از جایی برمی‌کشند و فرود می‌آیند، غافلگیر می‌کنند، تکثیر می‌شوند و در خاطره جمعی ما ثبت و تکرار می‌شوند. آنها نه تنها از ترس عبور کرده‌اند و بلکه لرزه بر اندام سلطه انداخته‌اند و زیباترین شکل را از جنبش را ثبت می‌کنند.»

به گفته این فعال فمینیست: «جنبش در حال حاضر در بی‌سرترین و قدرتمندترین دوران خود است چون در همه بدن‌ها و جنسیت‌ها منتشر شده است. تاریخ امتداد است از یک سنگر به سنگر دیگر در میدان جنگی که همیشه علیه زنان در جریان بوده و هست. استراتژی‌های مشترک با تاکتیک‌های گوناگون. آن‌ها ترس را می‌درند، تخیل را قدرت می‌بخشند و با اقدامشان تخیل آینده را با اقدام حال شان یکی می‌کنند. این خود عین مبارزه است که با سکوت و مصلحت بیگانه است. پرستو احمدی، آهو دریایی، زارا اسماعیلی، ویدا موحد همینطور ادامه دهید تا ته تاریخ حضور، در این امتداد هستند.»

پیش ازاین اجرا، زنان خواننده بارها و به اشکال مختلف این خط شکنی‌ها و تابوشکنی‌ها را بخصوص در سال‌های اخیر انجام داده بودند که گاه پیامدها و نتایج تلخ و سختی هم برای آنان به همراه داشته است.

فرآواز (فاطمه ساربان‌ها)، جاستینا (فریما) و پرنیان (مشیدی) از جمله خوانندگان زن ایرانی بودند که در این سال‌ها با محدودیت‌ها و فشارهای زیادی برای انجام فعالیت‌هایشان روبرو بودند و در نهایت مجبور به ترک خاک ایران شدند.

زارا اسماعیلی هم یکی از این خوانندگان زن بود که بدون پوشش مد نظر حکومت ایران در اماکن عمومی مانند شهرک اکباتان، باغ فردوس تهران و مترو آواز می‌خواند و بسیاری در شبکه‌های اجتماعی کارهای او را دنبال می‌کردند. فعالیت‌هایی که در ادامه منجر به بازداشت او و انتقالش به زندان فشافویه و حذف آوازهایش از اینستاگرام شد.

حسام سلامت جامعه شناس اجرای این کنسرت را «تبلور ایده آزادی می‌خواند» و می‌گوید: «از کنسرت قمرالملوک وزیری در گراند هتل تهران که با "سر باز" برای نخستین بار در جمهور مردم آواز خواند تا کنسرت آنلاین پرستو احمدی و دوستانش در ۱۴۰۳ که یک ایران را از هرکجای جهان پای خود نشاند یک ایده زنده (که با وجود همه زخم‌ها و شکست‌هایش هیچگاه از زنده بودن دست نکشید) دمادم دستخوش شکوفایی بوده است: ایده آزادی... ضیافت سرخوشانه‌ای که به واسطه به صحنه آوردن آزادی (و آزادی امروز به زنانگی خود می‌بالد) همه مردگان و زندگان راه آزادی را یک‌جا گردآورده است تا سهم آنان در "تاریخ آزادی" را تصدیق کند.»

.................................................

قوه قضاییه علیه پرستو احمدی

و عوامل برگزاری کنسرت او پرونده قضایی تشکیل شد

مرکز رسانه قوه قضاییه از تشکیل پرونده قضایی برای پرستو احمدی، خواننده و عوامل کلیپ «کنسرت فرضی» خبر داد.

این مرکز نوشته است: «در پی انتشار کلیپ مورد اشاره که هیچ مجوز قانونی نداشته و موازین قانونی و فرهنگی کشور نیز در آن رعایت نشده است، با ورود دستگاه قضایی ضمن برخورد مقتضی، علیه خواننده و عوامل تولید آن پرونده قضایی تشکیل شده است.»

در توضیح این کنسرت آنلاین که مورد تحسین  و توجه افکار عمومی قرار گرفته است، پرستو احمدی اشاره کرده که شرایط ویژه‌ای موجب شده از حقی که نمی‌توانسته از آن چشم‌پوشی کند، استفاده کند.

این سرعت عمل در برخورد با مسایل خصوصی و مدنی که ربطی به حکومت ندارد واقعا اعجاب‌انگیز است، کاش این واکنش سریع را در برخورد با مفاسد اقتصادی و رانت‌خواری و زمین‌خواری و ...شاهد بودیم. مفسدان اقتصادی در مقام امام جمعه بساط ریا را برپا می‌دارند اما دولت می‌تواند مخالفان خود را با بدترین شیوه‌ها مجازات کند.

دولت کرخت و تنبلی که در درک مسایل جهان و خاورمیانه و حتی داخلی تا این اندازه کند و  بی‌دست و پا است، در برخورد با یک خواننده‌ی زن تمام آتش به اختیارهای قضایی خود را بسیج کرده است.

پرستو احمدی یکی از هزاران است، اگر فرمان  سکوت و لت و کوب شما کارساز بود، امروز یک دهان به ترانه و سرود باز نبود.

........................................

پرستو احمدی بامداد امروز آزاد شد

 

شرق ـ فرهنگ و هنر ـ ۲۵ آذر ۱۴۰۳ 

میلاد پناهی پور وکیل پرستو احمدی به شبکه شرق گفت که این خواننده ساعت 3 بامداد امروز آزاد شد.

به گزارش شرق، در پی انتشار خبر بازداشت پرستو احمدی و دو نوازنده کنسرت فرضی‌اش در ساعات پایانی روز گذشته خبر رسید که آن‌ها آزاد شدند.

پیشتر وکیل پرستو احمدی در گفت‌وگو با شبکه شرق گفته بود که از نهاد بازداشت کننده خانم احمدی مطلع نیست.

ساعتی بعد از انتشار این خبر تسنیم به نقل از رئیس مرکز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی استان مازندران اعلام کرد: «پس از تولید و انتشار ویدئویِ خارج از عُرف و ارزش‌هایِ اجتماعی توسط خانم پرستو احمدی در فضای مجازی، ایشان به پلیس امنیت عمومی دعوت و مقرر شد تا به مرجع قضایی مراجعه نمایند. همچنین دقایقی پیش پس از برگزاری نشست توجیهی، خانم احمدی به همراه خانواده از ساختمان پلیس خارج شد».

اگرچه خبر آزادی خانم احمدی در ساعات پایانی روز شنبه منتشر شده بود اما میلاد پناهی‌پور، وکیل پرستو احمدی به شبکه شرق گفته که حوالی ساعت 12 شب گذشته دو نوازنده مرد این کنسرت که بازداشت شده بودند آزاد شدند و خانم پرستو احمدی هم ساعت 3 بامداد آزاد شدند.

..............................................

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©