بیانیه
نهادهای
همبستگی
باجنبش
کارگری درایران
– خارج کشور
زمان را دریابیم
برنامه های
سرکوب رژِیم
اسلامی را
درهم شکنیم!
جامعه
ی ایران
درالتهابی کم
مانند است .
اعتصابات
واعتراضات
کارگری
گسترشی
سراسری و روز
افزون یافته
است . اگر روزگاری
سخن ازاندک
اعتصاب های
شکوهمند شهری
ومنطقه ای
همچون تحرکات
کارگران
چادرملو،
نیشکرهفت تپه
، معدن بافق ،
اتوبوسرانی
تهران و.... بود ، امروزه
جامعه ما
آنچنان
ازاعتراضات
واعتصابات
کارگری
برخورد
داراست که از
محدوده ی شهری
ومنطقه ای
بمراتب
فراتررفته
وگوشه وکنارکشور
را دربرگرفته
است . امروزه
دیگرسخن ازاعتصاب
واعتراض یک یا
دو بخش ازصنعت
یاخدمات نیست
بلکه به تمامی
بخشهای
کارکنان
اجتماعی
کشیده شده است
. کارگران
رشته های
گوناگون صنعت
،
معادن ، راه
سازی وساختمان
،
شهرداریها و.... همچنین
معلمان ،
پرستاران ،
دانشجویان
وبیکاران
وحتی
روستائیان
وکشاورزان به
مبارزه علیه
سیاستهای
فقربرانگیز و
برای احقاق
حقوق اولیه
خود به پا
خاسته اند .
رژیم
اسلامی
سرمایه
ناتوان
ازپاسخگوئی
مثبت به
خواستهای
کارگران
وسایراقشاراجتماعی
بوده ، هست
وخواهد بود .
رژیمی که سرتا
پا فاسد ودزد
است و تنها به
فکر استثمار
بیشتر
کارگران و
سایراقشاراجتماعی
وپرکردن فزون
تر جیب های
بسیار گشاد
سرمایه داران
وحامیان
ومزدوران
سرمایه می
باشد ،
درتنگنایِ بس
شدیدی
قرارگرفته
است . رژیم
اسلامی ، راه
برون رفت
ازاین تنگنا
را در تشدید
سرکوب
معترضان وبه
پاخاستگان
تشخیص داده
است .
درزمانیکه
سرمایه داران
امپریالیستی
مشتاق سرمایه
گذاری در
ایران می
باشند وسردمداران
حکومتی
نیزاحتیاج
شدید به چنین
سرمایه گذاری
ها دارند ، می باید
شرایط مناسب
ولازم را برپا
ساخت . باید
کارگران
کارخانه
فولادوچدن
درود که درحال
حاضربیش
ازبیست
روزدراعتصاب
می باشند ،
آرام ومطیع
گردند و هر
اجحافی
راتحمل کنند .
باید کارگران
معدن ملج آرام
، کارگران
شرکتهای
پیمانکاری
پالایشگاهها
، کارگران
قطارشهری
اهوازومشهد ،
وکارگران صدها
شرکت کوچک
وبزرگ خصوصی
ودولتی که
ماهها دستمزد
را
ازکارفرماهایشان
(چه بخش دولت و
چه خصوصی شده )
طلبکارند ،
مجبورند سکوت
اختیار نمایند
و با گرسنگی
وبی خانمانی
سرکنند وفقط
به امید آینده
بازهم
پربارتربرای
چرخه سرمایه دلخوش
بمانند
تاروزی
روزگاری فرجی
حاصل
وکارفرما به
خاطررضای "
دنیای آخرتش "
دلش به رحم
آید وبخشی
ازدستمزدهای
عقب افتاده یک
چهارم زیرخط
فقررا به
کارگران
بپردازد .
فشارهای
اقتصادی رژیم
جمهوری
اسلامی برای به
سکوت کشانیدن
جنبش کارگری
نه تنها نتیجه
ی مطلوب
رابرای
جانیان
حکومتی
بهمراه
نداشته ، بلکه
گسترش
مبارزات صنفی
و مطالباتی
کارگران رابه
دنبال داشته
است . اخراجها
درپی اعتراضات
، تهدیدها و
وعده ها نتیجه
بخش نبوده اند
. سرمایه داران
خارجی بهنگام
اقدام به
سرمایه گذاری
درایران
بایستی مطمئن
باشند که
اعتراض
واعتصاب
درکارخانه ها
وشرکتهای
آنها درایران
روی نخواهد
داد وفضا برای
بهره کشی
سرمایه آنان
از هر جهت امن
ومساعد است .
اما درایران
امروزکه
روزانه
برپایه
خبرهای
مطبوعات رسمی
رژیم بطورمتوسط
شاهد سه تا
پنج اعتراض
واعتصاب کارگری
هستیم ، چنین
اطمینانی
برای سرمایه
دارخارجی
موجود نیست .
لذا رژیم
اسلامی زمینه
رابرای تشدید
فشارهای
سیاسی آماده
می کند تا
درآینده
صدائی
اعتراضی
ازکارگران
برنیاید. از
اینروست که
رژیم
ضدکارگری
اسلامی به
دستگیری فعالین
کارگری ،
افزایش احکام
زندان وحتی
قتل دردرون
زندان ها دست
می زند . رژیم
اسلامی فعال کارگری
و سازمانگر
کمونیست،
شاهرخ زمانی
رادرزندان به
قتل می رساند
، علی نجاتی
را دستگیرمی
کند ،
محمودصالحی
را محکوم به
نه سال زندان می
نماید وحکم
زندان بهنام
ابراهیم زاده
را افزایش می
دهد و برای
معلم زندانی
رسول بداقی حکم
جدید سه سال
می تراشد .
علاوه
برفعالین کارگری
، فعالین جنبش
معلمان ،
دانشجویان
وپرستاران ،
اقلیتهای ملی
ومذهبی
ومعترضان
مدنی نیز
شدیداً تحت
تعقیب
قرارگرفته
اند . براساس
این سیاست
مرتجعانه می
بایست ازیک
طرف ارتباط
بین فعالین
جنبشهای
کارگری
واجتماعی با توده
ها ی این
جنبشها گسسته
گردد و از طرف
دیگربا ایجاد
ترس
ازدستگیری ،
زندان ، شکنجه
و قتل ، سکوت
کامل وعدم
اعتراض
حاکمیت تام
یابد. متأسفانه باید
برزبان راند
که واقعیت تلخ
هراعتراضی
کارگری دراین
دوره بدلیل
نداشتن متولی
واقعی یعنی
نداشتن تشکل
سراسری مستقل و
پیگیری حاصل
این اعتراضات
و اعتصابات ،
فرجام هریک
آنان به زندان
، شلاق و
بیکاری
فعالان
شناخته شده
این تحرکات
مطالباتی می
انجامد!
وظیفه
هرانسان
آزادیخواه
ایرانی ،
فعالین ومدافعان
جنبش کارگری
وسایرجنبشهای
اجتماعی ، چه
درداخل وچه
درخارج کشور،
براینست که
متحدانه ویک
پارچه
دربرابراین
سیاست سرکوب
حکومتی
وبرقراری
آرامش
گورستان
مقاومت نموده
وبا افشاگری
وسازماندهی
آکسیونهای
گوناگون ومستمر،
درعقیم نهادن
این سیاست
بکوشند .
رژیم
اسلامی
سرمایه به
روشنی تمام
ازضعف کنونی
جنبش کارگری
درایران
وخارج ازکشور
آگاهی دارد .
رژیم اسلامی
می داند که
عدم وجود تشکل
مستقل سراسری
کارگران وعدم
اتحاد عمل
پیگیرفعالین
درداخل کشور،
وجود نگاههای
فرقه ای
وانحصارطلب
درون جنبش
مطالباتی در
درون وبرون
کشوروهمچنین پراکندگی
مدافعان جنبش
کارگری
درخارج
ازکشور وعدم
اتحاد عمل بین
اینان ، پاشنه
آشیل جنبش کارگری
است و می
خواهد ازاین
ضعف استفاده
کامل بکند .
باید بر این
ضعف فائق آمد .
اگرایجاد
تشکل مستقل
سراسری
کارگری
دردرون
کشورووحدت
مدافعان جنبش
کارگری
درداخل وخارج
کشور به یک
شبه و بنابر
فرمان ممکن
نیست بلکه
زمان و برنامه
می خواهد -
امری که
تقریباً
همگان باور دارند
– لیک اتحاد
عمل مستمربین
فعالین راستین
جنبش کارگری
نه تنها ممکن
بلکه ضرورت
زمان است .
باید مجدانه
دراین راه گام
نهاد وبه فوریت
ازانحصار
طلبی وهر نوع
گروه گرائی دست
برداشت وبرای
ایجاد محیطی
سالم وعاری
ازمنافع تنگ
نظرانه فرقه
ای ، اتحاد
عمل انقلابی را
دردستورکارقرارداد
. پی آمد
هرگونه
وهرلحظه غفلت
دراین باره ،
وارد شدن
صدمات و لطمات
فزونتر به
جنبش کارگری
وسایرجنبشهای
اجتماعی
درایران است .
ما
نهادهای
همبستگی
باجنبش کارگری
درایران –
خارج کشور،
برآنیم : روشنگری
به دادخواهی
خانواده رفیق
کارگر
کمونیست
شاهرخ زمانی ،
به عقب نشینی
واداشتن رژیم
اسلامی بر لغو
حکم نه سال
زندان محمود
صالحی و
رودررویی با
پس گرفتن حکم
جدید صادره برای
بهنام
ابراهیم ،اعتراض
به حکم سه سال
زندان مجدد برای
رسول بداقی
معلم آزادیخواه
زندانی و آزادی
بدون قید وشرط
علی نجاتی اززندان
، اعتراض به
فراخواندن کوروش
بخشنده به
دادگاه و....همه وهمه
انجام وظایف
تواَمانی است
که در برابر
ما قراردارند
. ما فعالان
نهاد های
همبستگی
درجای جای
جهان، دستهای
خود را به سوی
تمامی
مدافعان
راستین جنبش
کارگری برای
اتحاد عمل
انقلابی و
برنامه ریزی
آکسیونهای
مشترک و مستمردراز
می کنیم .
بکوشیم
درانجام
وظیفه خود به
جنبش کارگری
نه تنها درحرف
بلکه درعمل نیز
پایدارباشیم .
بکوشیم زمان
را دریابیم .
اگرغفلت کنیم
، مطمئناً
فردا دیرخواهد
شد .
سرنگون
باد رژيم
جمهوری
اسلامی ايران!
فعال
کارگری ، زندانی
سياسی بی قید
و شرط آزاد
بايد گردد!
چاره
رنجبران وحدت
و تشکیلات است
نهادهای همبستگی
با جنبش
کارگری در
ایران – خارج
کشور
اکتبر ۲۰۱۵
nhkommittehamahangi@gmail.com
http://nahadha.blogspot.com/