Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
شنبه ۷ شهريور ۱۳۹۴ برابر با  ۲۹ اگوست ۲۰۱۵
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :شنبه ۷ شهريور ۱۳۹۴  برابر با ۲۹ اگوست ۲۰۱۵
صدای طبقه ما را نمی شنوند

صدای طبقه ما را نمی شنوند

 

جلال نادری

 

تنها قیاس عناوین خبرها و گزارش های مهم رسانه های جمهوری اسلامی در روزهای اخیر، شکاف بزرگی را در نحوه نگاه به مسائل مختلف جامعه و جایگاه آنها نشان می دهد. در میان جناح های حکومتی با کشاکشی روبرو هستیم که تیترهای برجسته روزنامه ها و سرمقاله ها را به خود اختصاص داده است. نقش شورای نگهبان در انتخابات و مشاجره ای که یک سر آن روحانی است و سر دیگرش صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه و بقیه حامیان شورای نگهبان. یک طرف می گوید شورای نگهبان در چارچوب قانون عمل کند و اولین انتخاباتی هم که بدون نظارت استصوابی این شورا برگزار شد انتخابات خوبی بوده است، اما طرف دیگر می خواهد  شورای نگهبان از سیاست قلع و قمع کامل جناح اصلاح طلب در انتخابات بعدی ذره ای کوتاه نیاید. محافل و باندهای بازجویان امنیتی و نظامی در روزنامه های جوان  و کیهان و خبرگزاریهای فارس و تنسیم هم، مشغول ردیابی امنیتی راههای نفوذ طیف مدافع استحاله در درون نظام هستند. دعوا بر سر توافق هسته ای، بازگشایی سفارت انگلیس، شکل گیری احزاب جدید، انتخابات و نقش شورای نگهبان ، همگی محورهای اصلی کشمکش های این باندها را با ائتلاف حامی روحانی تشکیل می دهد.

 

این عرصه ها در شرایطی در بالا داغ شده اند که در پائین دست شاهد آن هستیم که دستگاه اجرایی ، مشغول پیشبرد سیاست های نظام ، بیرون از این مشاجرات است. نحوه ی پیشبرد آنها هم به گونه ای است که گویا در این کشور طبقه کارگر، مشکلات کارگری و مطالبات کارگری اساسا وجود ندارد. کارگران از کارخانجات مختلف سراسر کشور به تهران می آیند تا به خاطر پرداخت نشدن دستمزدهایشان، در مقابل مجلس اعتراض کنند. حتی کارگران بعضی از واحدهای تولیدی چندین نوبت اعتراض کرده اند اما احدی پاسخگوی کارگران نیست. در بسیاری از مواقع کارگران را دست به سر می کنند. بعنوان مثال در خبرهای کارگری این هفته، عدم پاسخگوئی به خواسته های صنفی کارگران مجتمع کشت و صنعت مهابآد مطرح بود. بی نتیجه ماندن گفت‌وگوی کارگران مس سرچشمه با کارفرما را هم در خبرها داشتیم و یا تجمع کارگران بازنشسته پالایشگاه آبادان در برابر وزارت نفت در تهران را هم به خاطر ندادن طلب این کارگران. هفت ماه تاخیر در پرداخت حقوق کارگران معدن ذغال سنگ "زمستان یورت" شمال شرق، اعتراض کارگری دیگری بود که خبرس منتشر شد.

 

 واقعیت این است که اعتراضات کارگری نسبت به گذشته بیشتر شده اند. بخش مهمی از اعتراضات مربوط به دستمزدهای معوقه و شرایط کار است. این امر نشان می دهد که چلاندن کارگران و بهره برداری از نیروی کار ارزان، سیاست اصلی حاکمیت است. برای اینکه این ورق برنگردد و بتوانند همیشه از کارگر به عنوان برده استفاده کرده، دستمزدشان را پرداخت نکنند و از این طریق ارزش نیروی کار را بشدت پائین نگاه دارند، دستگاههای امنیتی بدقت رصد می کنند که زمانی کارگران برای مطالبات صنفی شان متشکل نشوند و سندیکا تشکیل ندهند. از بیت رهبری و باندهای امنیتی و نظامی متحدش تا دولت و کارفرمایان بخش دولتی و خصوصی، و همچنین مدیران دستگاههای اجرایی همه و همه  می دانند که کارگر تا وقتی نتواند متشکل شود و برای حقوق صنفی خودش جمعی حرکت کند، می توانند هر بلایی بر سرش بیاورند و اتفاقی هم نیافتد. در چنین شرایطی می توانند همچون مورد علی چراغی، روز روشن با پنجه بکس کارگر را بکشند و بعد هم در دادگاه تبرئه شوند چرا که از حمایت قالیباف و شهرداری تهران برخوردارند. می توانند از کارگران گرسنه شکایت کرده، آنها را به دادگاه کشیده و حکم شلاق و زندان بدهند. می توانند همانطور که حالا شاهد هستیم، کارگر و مسایل و مطالبات کارگری را به طور کامل از جریان خبررسانی اصلی کشور حذف کنند، بدون اینکه اساسا آب از آب تکان بخورد و جایی اعتراض شود که البته خود همین کار یک بی عدالتی عریان است.  در روزنامه ها از قول علی عسگری، رییس سازمان امور مالیاتی تیتر زده اند که: "پرداخت مالیات برای تولیدکنندگان خصوصی ده سال تعطیل می شود". کسی از این آدم نمی پرسد که چرا سرمایه دار ده سال معافیت مالیاتی داشته باشد، اما کارگری که دستمزدش چند برابر زیر خط فقر است، باید مالیات کامل بدهد؟ این چه عدالتی است که سهم سرمایه دار معافیت ده ساله از مالیات است و سهم کارگر شلاق و زندان به خاطر طلب حقوق معوقه اش؟ این چه عدالتیی است که نهادها و بنیادهای غارتگر حکومتی مثل آستان قدس رضوی، قرارگاه خاتم الانبیا، یا شرکت های اقماری بلعیده شده از طرف سپاه باید از پرداخت مالیات معاف باشند و در عوض اصناف سنتی بروند زیر نورافکن مالیاتی؟ این چه عدالتی است که تعد اد زنان و دختران کارتن خواب در تهران از پنج هزار نفر بیشتر شود و جائی برای جلوگیری از تعرض شبانه به این زنان وجود نداشته باشد و در عوض بنیادهای حکومتی مشغول برج سازی و پول پارو کردن باشند؟ این چه عدالتی است که  صدها هزار زندانی جرایم مالی به خاطر ناتوانی از تامین جریمه در زندان های این نظام می پوسند، و بعد رئیس بانک مرکزی می گوید "سقف ممنوع الخروجی بانکی افزایش یافته و گشایش هایی ایجاد شده است". معنای حرف رییس بانک مرکزی این است که از این به بعد بدهکاران بانکی دانه درشت حتی اگر نیم میلیارد هم بدهکار باشند، اصلا به حساب نمی آید و می توانند راحت از کشور خارج شوند، ولی همین پول در مجازات آفتابه دزدها آنقدر به حساب می آید که به خاطرش دست و پا قطع می کنند.

کارگران، زحمتکشان، حاشیه نشیان، بیکاران، معلمان و پرستاران در کنار هم، اکثریت بزرگ جامعه ما را تشکیل می دهند، ولی نقش و وزنی در تعیین سیاست ها و تخصیص امکانات ندارند. صدایشان شنیده نمی شود. به هیچ وجه، دلمشغولی هیچکدام از باندهای حکومتی نیستند. حتی در بسیاری از مواقع، موضوع کشمکش آنها هم نیستند. گسترش اعتراضات کارگری در واحدهای کوچک و متوسط و بی نتیجه ماندن اغلب این اعتراضات به روشنی نشان می دهد که دیگر به صرف اعتراض در چنین سطحی ،خیلی نمی توان پیشروی کرد. واقعیت این است که اردوی کار به تشکل یابی در سطوح مختلف نیاز دارد؛ سطوحی که همزمان پیش بروند. تشکل در سطح واحد تولیدی، در سطح فراکارخانه ای و در سطح سراسری در قالب تشکل مستقل سراسری، اصلی ترین این سطوح به شمار می آیند. تا زمانی که اعتراضات کارگران به این سمت جهت گیری نکند، صدای طبقه ما شنیده نخواهد شد و مطالبات طبقه ما به حساب نمی آید.

جمعه ۶ شهريور ۱۳۹۴ برابر با ۲۸ اگوست ۲۰۱۵

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©