حملات
شیمیائی
یاران ولایت،
روایت ها و
گزارش ها
هشدار:
آغاز فصل تازهی
تروریسم
اسلامی در
داخل ایران
محمدرضا
نیکفر
تروریسم
دینی در این
روزها در
ایران به صورت
اقدام به
مسموم کردن
دختران دانشآموز
بروز کرده
است. انگیزهی
این جنایت با
انگیزهی قتل
ژینا و ژیناها
یکی است. به
مقابله
برخیزیم!
سایت
انتخاب در روز
۷ اسفند نوشت:
«سریال حوادث
با علائم
مسمومیت در
مدارس قم بیش
از دو ماه است
که آغاز شده است.»
اکنون
مقامات حکومت
هم آشکارا
اذعان میکنند
که مسمومیت
پیاپی دانشآموزان
اتفاقی نیست و
در پس آن نقشه
و عاملانی وجود
دارد. تا کنون
از قم، خرمآباد،
تهران و
اردبیل
خبرهایی در
مورد مسموم کردن
دانشآموزان
دختر منتشر
شده است.
خبر
آنلاین نوشته
است: «۹ آذر،
هنرستان
دخترانه نور،
نقطه شروع
مسمومیتهای
سریالی دانشآموزان
دختر شهر قم
بود. البته
این مسمومیتهای
عجیب به قم و
دانشآموزان
دختر محدود
نماند بلکه در
بروجرد، اردبیل
و تهران این
مورد تکرار
شد. واکنش
مسئولان
بررسی این
اتفاق از جمله
وزیر بهداشت و
وزیر آموزش و
پرورش، بیشتر
انکار موضوع
بود و آن را
"شایعات موجهای
رسانهای
خارج از کشور"
دانستند.»
همین منبع در
ادامه افزوده
است: همایون
سامه نجف
آبادی، «عضو
کمیسیون
بهداشت و
درمان مجلس
یازدهم در
پاسخ به پرسشی
مبنی بر اینکه
آیا این حوادثها
عمدی است یا
خیر، بیان
کرد: "آنچه
مشخص است این
است که هم در
قم و هم در
بروجرد مسئله
عمدی است."
سرانجام
در روز هفتم
اسفند معاون
وزیر بهداشت
اعلام کرد که
دانشآموزان
دختر را بهعمد
مسموم میکنند
و این کار را
با هدف تعطیل
کردن مدرسههای
دخترانه
انجام میدهند.
منطق
کسانی را که
دست به مسموم
کردن دختران
دانشآموز میزنند،
میتوانیم به
سادگی
بازسازی کنیم.
بر مبنای شناختی
که از گروههایی
چون طالبان و از
متعصبان شیعی
داریم −از
جمله با نظر
به تاریخ
مخالفتشان
با باز شدن
مدارس
دخترانه به
ویژه در قم−،
میتوانیم
بگوییم که
چنین فکر میکنند:
میل زنان به
بیحجاب شدن
از ورود بیمانع
آنان به جامعه
آغاز میشود و
شروع این ورود
از رفتن به
مدرسه است؛ مدرسه
را که ببندیم
و جلوی تحصیل
دختران را که
بگیریم، مشکل
را از سرچشمهی
آن حل کردهایم!
بر این قرار،
کسانی که
دختران دانشآموز
را مسموم میکنند،
صرفاً
"خودسر"
نیستند؛ آنان
منطق مبنای
تأسیس "گشت
ارشاد" را از
بنیاد پی میگیرند
و فرقشان با
عوامل رسمی
حکومت ولایی
این است که
تابع مصلحت
نیستند.
نشانهی
تروریسم دینی:
عنوان
شایستهی
اقدام به
مسموم کردن
دختران دانشآموزان
تروریسم است،
تروریسم
دینی، دینی به
این دلیل که
انگیزهی آن
دینی است.
لازم
است این جنایت
به این نام
معرفی شود و
تصریح شود که
مسموم کردن
دختران دانشآموز
با قتل ژینا
امینی و نمونههای
دیگری از این
دست از یک جنس
است؛ با قتلهای
زنجیرهای هم
از یک جنس
است؛ از همان
انگیزههایی
برمیخیزد که
سرکوب و اعمال
تبعیض بر زنان
و دگراندیشان
و کلیت آن
ستمی که شاخص
نظام ولایی
است، از آنها
ناشی شده است.
در دورهی
قیام ژینا
دیدیم که ترور
پنهان چگونه
به کشتار در
خیابان راه برد.
ترور رسمی اما
همواره با
تروریسم
پنهان همراه
است. اسلامیسم
با تروریسم
پیوندی سرشتی دارد.
هر گاه خواسته
راهش را
بگشاید، هر جا
قدرت خود را
متزلزل دیده و
هر جا مصلحت
قدرت و زُهد
را به ضرر خود
پنداشته، به
تروریسم رو
آورده است.
اکنون که رژیم
ولایی متزلزل
شده، بسیار
احتمال میرود
که از درون و
حاشیهی آن
تروریسم سر
برآورد.
مسموم
کردن دختران
دانشآموزان
را میتوان
نشانهی فصل
جدید تروریسم
دینی در ایران
تلقی کرد. آن
را باید جدی
گرفت. ترسخوردگی
منفعلانه، و
از طرفی دیگر
پناه بردن از
تروریسم به
رژیم آمرِ قتلهای
زنجیرهای و
ترور آشکار و
پنهان در داخل
و خارج، مشوقِ
تروریستهاست.
ابراز نفرت از
تروریسم، به
صورت وسیع، در
خیابان و در
رسانهها،
راه چارهی
اصلی برای
مقابله با آن
است.
...................................
بیانیه
جمعی از
استادان
دانشگاه
شهید چمران اهواز
درباره
مسمومیت های
مشکوک چند
مدرسه دخترانه
کشور
هموطنان
عزیز
همچنانکه
مستحضرید بیش
از دو هفته
است اخباری
زجرآور در
زمینه
مسمومیت های
مشکوک چند مدرسه
دخترانه در
چند شهر کشور
منتشر می شود.
این رویداد
شوم مایه
تاسف و انزجار
اقشار مختلف
مردم سرتاسر
کشور گردیده است،
بویژه که هدف
این مسمومیت
ها دختران
معصوم نوجوان
ایران بوده
اند. با توجه
به خبررسانی
های غیر شفاف
سازمان ها و
نهادهای ذیربط
حاکمیتی در
این زمینه و
در عین حال ظن
قوی عمدی بودن
این جنایات از
مقامات و
نهادهای ذیربط
حکومت به جد
خواستاریم تا
بی پرده پوشی،
سریع، و با
قاطعیت به این
فاجعه های
جنایتکارانه
احتمالی در
محیط های
آموزشی
کودکان و نوجوانان
پایان دهند و موجب
بازیابی اعتماد
همگانی شوند.
بی تردید، هر
گونه تعلل،
پرده پوشی و
مماشات با
عاملان
این جنایات هولناک ، باعث
فوران خشم
شهروندان
سرتاسر کشور
خواهد گردید.
۱- دکتر
عباس امام
۲- دکتر
مهناز کسمتی
۳- دکتر
حسن دادخواه
۴- دکتر
مهدی قمشی
۵- دکتر
محمد حسین
راضی جلالی
۶- دکتر
عبدالمهدی
معرف زاده
۷- دکتر
فاطمه پودات
۸- دکتر
محسن صنیعی
۹- دکتر
عادل خنیاب
نژاد
۱۰- دکتر
لطف اله خواجه
پور
۱۱- دکتر
محمد کوتی
۱۲- دکتر
سید جواد
آقاجری
۱۳- دکتر
مهرانگيز
چهرازی
۱۴- دکتر
قاسم بستانی
۱۵- دکتر
اشرف جزایری
۱۶- دکتر
یداله
مهرعلیزاده
۱۷- دکتر
مهرداد
نامداری
۱۸- دکتر
زهرا برومند
۱۹-دکتراسفندیار
فاتح
۲۰- دکتر
بابک مختاری
۲۱- دکتر
مریم کلاهی
۲۲- دکتر
علیمحمد
فروغمند
۲۳- دکتر
عبدالحسین
محمودیان
شوشتری
۲۴- دکتر
محمد نوری
۲۵- دکتر
افشین
قنبرزاده
۲۶- دکتر
محمد اسماعیل
خراسانی
فردوانی
۲۷- دکتر
محمد رحیم
حاجی
حاجیکلایی
٢٨- دکتر
ايرج كاظمي
نژاد
۲۹- دکتر
پروانه تیشه
زن
۳۰- دکتر
رویا آزادی
۳۱- دکتر
سید محمود
کاشفی پور
٣٢- دكتر
منصور مياحی
۳۳- دکتر
نوید علایی
شینی
۳۴- دکتر
مریم قادری
۳۵- دکتر
سیدمرتضی
افقه
۳۶- دکتر
محمد صباییان
۳۷- دکتر
سمیه بهرامی
۳۸- دکتر
مسعود صفایی
مقدم
۳۹- دکتر
سید منصور
مرعشی
۴۰- دکتر
محسن
قنبرزاده
۴۱- دکتر
کامران رضایی
جعفری
۴۲- دکتر
محمد رضا علم
۴۳- دکتر
منصور سراج
۴۴- دکتر
امین منصوری
۴۵. دکتر
محمد رعایایی
۴۶- دکتر
سیاوش مکتبی
۴۷- دکتر
نجفعلی رضایی
آباده
۴۸- دکتر
عبدالرحمن
راسخ
۴۹-
عبدالحمید
صباحی
۵۰- دکتر
محمود
آبدانان
مهدیزاده
۵۱- دکتر
حسین آقایی
جنت مکان
۵۲- دکتر
پروانه ولوی
۵۳- دکتر
رحیم چینی
پرداز
۵۴- دکتر
ایران داودی
۵۵- دکتر
محمدجواد
رشتی
۵۶- دکتر
سید عزیز آرمن
۵۷- دکتر
عزیز حزباوی
۵۸- دکتر
بهروز زرگر
۵۹- محمود
فرخیان
۶۰-دکتر
احمد لندی
۶۱-دکتر
حیدرعلی
کشکولی
۶۲-دکتر
حسن فروغی
۶۳- دکتر
سعادت
رستگارزاده
۶۴- دکتر
منوچهر جوکار
۶۵- دکتر
احمدعلی
معاضدی
۶۶- دکتر
زهره قطب
الدین
۶۷- دکتر
آرش
مرادزادگان
۶۸- دکتر
موسی
مسکرباشی
۶۹- دکتر
سید رضا کاظمی
نژاد
۷۰- دکتر
مرتضی
بهبهانی نژاد
۷۱- دکتر
محمدحسین
گنجی
........................................
گفتگو
با مادر یکی
از دختران
مدرسه
یارجانی
شنیدیم
شیئی مثل
نارنجک روی
پشتبام
مدرسه پرتاب
شده
مامور
کلانتری گفت
مدرسه دوربین
مداربسته
داشته و درحال
بررسی هستند
✍🏻هممیهن
آنلاین:
دبستان
دخترانه شهید
یارجانی در
نارمک تهران
یکی از مدارسی
است که صبح
امروز دانشآموزانش
با استشمام
بوی گاز دچار
مسمومیت و به
بیمارستان
منتقل شدند.
🗣مادر
یکی از دانشآموزان
این مدرسه در
گفتوگو با هممیهن
درباره این
اتفاق توضیح
میدهد:
⭕️ امروز در
مدرسه
دخترتان چه
اتفاقی
افتاد؟
✔️آنطور
که بچهها میگویند
ساعت 10 و نیم
صبح در کلاسهای
طبقه چهارم
مدرسه بویی
شبیه نارنگی
پیچیده و
ظاهرا دلیلش
بمبی است که
روی پشت بام
مدرسه
انداختهاند.
اورژانس سریع
به مدرسه
رسیده و قبل
از آن هم به
بچه ها گفتهاند
که پنجرههای
کلاسها را
ببندند. من به
دخترم گفته
بودم که زمان
جنگ وقتی
شیمیایی میزدند
بلافاصله
مردم دستمال
خیس استفاده
میکردند.
دختر من با
توجه به این
آموزش
بلافاصله
مقنعهاش را
خیس کرده و
جلوی دهانش
گرفته بود.
فقط دختر من و
چند دانشآموزی
که این کار را
کرده بودند
حال شان خوب بود
و بقیه علایمی
مانند سوزش
چشم، خفگی و
حالت تهوع
داشتند.
⭕️ شما چطور
متوجه این
اتفاق شدید؟
✔️از
طرف مدرسه
تماس گرفتند و
گفتند که بروم
و دخترم را به
خانه ببرم. من
وقتی رسیدم
تعدادی از دانش
آموزان را
زیر دستگاه
اکسیژن دیدم.
حدود ۳ آمبولانس
و یک اتوبوس
آمبولانس
آنجا بود. از
نیروهای
کلانتری هم
انجا بودند
اما به دلیل
خشم والدین
جلو نیامدند.
بچهها حالت خفگی
و سوزش چشم
داشتند.
⭕️ توضیح
مدیر مدرسه به
شما چه بود؟
✔️
گفتند نمیدانند
گاز از کجا
آمده اما روی
پشت بام زده
شده است. این
اتفاق در طبقه
چهارم مدرسه
بود حالا این
گاز یا با
وسیلهای روی
پشت بام پرتاب
شده یا با
پهپاد آنجا انداخته
شده است.
⭕️ خودتان
علایمی یا
آثاری در
مدرسه دیدید؟
✔️من
هیچ علامتی
ندیدم چون روی
پشت بام اتفاق
افتاده اما با
مامور
کلانتری صحبت
کردم که گفتند
آنجا دوربین
مداربسته
دارد و در حال
بررسی هستند.
.......................................
ترور
شیمیایی دانشآموزان
ادامه دارد
و در این
میان یکی از
مهمترین
سوالهای
افکار عمومی
این است که
برای حکومتی
که از روی
دوربینهای
شهری،
معترضان را
شناسایی میکند،
آیا هیچ تصویر
و دوربینی از
عاملان چنین ترورهایی
وجود ندارد؟
این
متن را یکی از
یاران همراه سرخط
که از معلمهای
باسابقه در
مدارس
دخترانه است
برایمان
ارسال کرده:
«سلام من یه
فرهنگی هستم
با بیش از سی و
یک سال سابقه
کار در مدارس
دخترانه. میخواستم
مطلبی رو در
باره مسمومیت
سریالی دانش
آموزان
عرضتان
برسانم
اکثر
مدارس
دخترانه در
محیط مدرسه
دوربین نصب
شده. یعنی حتی
مدارس کمبرخوردار
در مناطق
پایین شهر که
از حداقل
امکانات هم
برخوردار
نیستند(امکاناتی
مثل تور
والیبال و
شلنگ دستشویی
و...) مدیر
مبالغ
میلیونی صرف
خرید و نصب دوربین
مدار بسته میکند.
یعنی امکان
نداره کسی تو
سالن مدرسه یا
کلاس یا حتی
حیاط مدرسه
بمبی یا چیزی
شبیه آن را
پرتاب کنه و
از چشم دوربین
ها مخفی بمونه
...
میخوام
بگم مدیران
مدارس که
اکثرا از
اعضای اطلاعات
سپاه هستن و
دانشآموختگان
حوزه علمیه و
سرسپردگان
نظام هستند
همگی در این
ماجرا نه تنها
سهیماند
بلکه کاملا
توجیه شدن ….»
.........................................
گزارش
میدانی «شبکه
شرق» از
مسمویت دانش
آموزانِ
مدرسه «امت»
تهرانپارس:
صدایی
شبیه
تیرهوایی با
بوی کبریت/
گوشیها را
جمع کردند
شرق
ـ ۱۰ اسفند
۱۴۰۱
مسمومیتهای
سریالی دانشآموزان
حالا به شرق
تهران رسیدهاست.
دانشآموزانِ
دبیرستان
دخترانه «امت»
در منطقه ۴ شهرِ
تهران، میگویند
صدایی شبیه
تیرهوایی از
راهرو مدرسه
شنیدهاند و
بعد از آن
بویی را احساس
کردهاند.
تعداد زیادی،
پس از استشمام
گازی که بوی شبیه
بویِ کبریت
سوخته میداد،
دچارِ تنگی
نفس شدند. چند
نفر از حال
رفتهاند و
توسط نیروهای
اورژانس به
بیمارستان
منتقل شدهاند.
به
گزارش خبرنگار
شبکه
شرق، داخل
کوچه منتهی به
دبیرستان
دخترانه «امت»
هیاهو است و
خانوادهها
پشت در مدرسه
جمع شدهاند.
مدرسه در
منطقه ۴ تهران
و کمی بالاتر
از فلکه دوم
تهرانپارس
است. چند
دستگاه آمبولانس
و ماشین آتشنشانی
جلوی در
دبیرستان
حضور دارند.
زنی رهگذر،
کنار مادران
ایستاده و
فریاد میزند:
«دیگر چه
بلایی باید سر
بچهها
بیاورند تا
بفهمید که بچههایتان
را در این
شرایط به
مدرسه
نفرستید؟»
دانشآموزان
ترسیده و با
چشمهای قرمز
گوشهای از
حیاط مدرسه
نشستهبودند.
برخی سرفههای
شدید میکردند
و آنهایی که
حالشان وخیمتر است با
اورژانس به
بیمارستانهای
اطراف منتقل
شده بودند.
بچهها
ترسیدهاند و
بسیاری از
آنها با رنگ
پریده و دست و
پاهای لرزان
گوشههای
حیاط نشستهاند
و از خانوادهها
میخواهند،
اجازه دهند تا
با تلفن
همراهشان تماس
بگیرند. درِ
اتاق مدیر
مدرسه قفل است
و آنجا تنها
جایی است که
بچهها میتوانند
با خانوادههایشان
تماس بگیرند.
صدایی
شبیه
تیرهوایی با
بوی کبریت
یکی از
دانشآموزان
پایه هشتم میگوید:
«بعد از اینکه
بمب با صدایی
شبیه تیر هوایی
در مدرسه
منفجر شد،
بویی شبیه
کبریت
وارد کلاس
شد. حالمان
خیلی بد شد و
معلم کمکمان
کرد به طبقه
بالا برویم
چون آنجا بو کمتر
بود. اما بو
آنجا هم رسید،
بوی خیلی تندی
بود و همه
آمدیم در حیاط
مدرسه. داخل
حیاط مدرسه
بودیم که یک
دفعه حال همه
بچهها بد شد.
یکی از بچهها
بیهوش شد.
وقتی بو
پیچید، همه
بچه ها فهمیدند
و از کلاس
بیرون ریختند
. خیلی بوی بد و
تندی
بود. از کلاس
ما که ۳۶ نفر
داخل آن بود،
حدود ۲۶ نفر
حالشان بد شد
و تعدادی از
بچهها را با
آمبولانس
بردند و به
بعضیها زمان
انتقال به
اورژانس،
اکسیژن وصل
کرده بودند.»
مادر
این دانش آموز
میگوید: «کل
بچهها را
داخل حیاط
نیاوردند.
مدام میگفتند
چیزی نیست و
آنها را بین
حیاط و کلاس
جابهجا
کردند.»
خبری
از مدیر نیست،
کادر مدرسه:
فیلم بازی نکنید
با
گذشت زمان
خانوادههای
بیشتری
سراسیمه وارد
مدرسه میشوند
و مستاصل به
دنبال بچههایشان
میگردند.
معلمان و کادر
مدرسه سعی میکنند
تا خانوادهها
را آرام کنند
اما تلاشها
نتیجهای
ندارد. خبری
از مدیر مدرسه
نیست و بچههایی
که کمی حالشان
بهتر است،
معترضند که
بعد از اینکه
شلوغ شد، هیچ
خبری از مدیر
نیست.
در
این وانفسا نه
تنها مدیر
مدرسه در صحنه
حضور نداشت
بلکه آنطور که
دانش آموزان
میگویند
کادر مدرسه هم
چندان توجهی
به حال و
روحیه بچهها
نداشتند و
آنها را متهم
کردهاند که
تمام اینها
فیلم و صحنه
سازی است.
کادر
مدرسه از
بالای پشت بام
فیلم و عکس
میگرفتند
یکی از بچه
ها می گوید:
وقتی به ناظم
مدرسه گفتم که
حالم بد شده
است،
ناظم گفت:" چه
کار کنم؟ به
من چه مگر من
دکترم؟ در این
وضعیت فقط
دنبال این
بودند که گوشی
های ما را جمع
کنند که یک
موقع فیلم نگیریم.
خودمان
دیدیدم که
کادر مدرسه از
بالای پشت
بام
فیلم و عکس
می گرفتند."
مدیر
مدرسه: عامل
مسمویت برف
شادی است!
آنطور
که از صحبت
های دانش
آموزان و برخی
از والدین مشخص
شده، مدیر
مدرسه تمام
تقصیر را به
گردن دانش
آموزی
انداخته که
برای همکلاسی
اش تولد گرفته
و با اسپری
برف شادی زده
است. کادر
مدرسه مدام
اصرار میکنند
دلیل اصلی
مسمویت، برف
شادی است، اما
هیچ کس باور
نمیکند.
مادر
یکی از بچههایی
که برای اطلاع
از سلامتی فرزندش
آمدهاست، میگوید:
«بچهها در
ابتدا احساس
کردند که بوی
گاز میآید.
مدیر مدرسه
گفته چیزی
نیست، برف
شادی است. بچهها
را دوباره سر
کلاس
فرستادند. باز
گفتند بوی گاز
میآید و چند
تایی حالشان
بد شده و
افتادند. بعد
تمام این
اتفاقات تازه
به آتش نشانی
و اورژانس زنگ
زدهاند. با
این حال مدیر
کماکان اصرار
داشت که مسمویت
ناشی از برف
شادی است.»
یکی از
دانشآموزانی
که حالش کمی
بهتر است در
همین رابطه میگوید:
«مدیر مدرسه
به ما گفت چون
یکی از کلاسها
تولد داشتند،
بچهها به
خاطر برف شادی
که استفاده
شده، مسموم شدند.
من نمیفهمم!
پس چطور وقتی
در تولد و
خانه خودمان
برف شادی
استفاده میکنیم،
این اتفاق نمیافتد؟
پس این همه
بچه که در قم
مسموم شدند،
چه؟ »
چیزی
شبیه بوی گاز
دانشآموز
دیگری با
تایید این
موضوع ادامه
میدهد: «بوی
برف شادی
نبود. شبیه
بوی گاز بود.
کل مدرسه را
بوی نفت گرفته
بود. بعد از
چند دقیقه،
دیدیم یک سریها
آمدند و دیدیم
دارند آزمایش
میکنند.
دوباره یک سری
از بچهها
حالشان بد شد
و آن موقع
دیگر گفتند،
گاز زدند. این
موضوع انگار
برای مدیر
اهمیت نداشت.
گاز داشت ما
را خفه می
کرد، آن وقت
میگویند،
برف شادی است.»
دیگری
در ادامه حرفهای
دوستانش می
گوید: «به کادر
مدرسه گفتیم
شما به ما
دروغ میگویید
و برف شادی
نبوده، اما
آنها میخواستند
بچههایی که
برف شادی
داشتند را
ببرند. دانشآموزان
اما میگویند
کادر مدرسه
پیش از اینکه
جویای حال دانش
آموزان شوند و
ببیند چند نفر
از بچهها
دچار مسمومیت
شدهاند،
تلفنهای
همراه بچهها
را گرفتهاند
تا عکس و
فیلمی به
بیرون درز
نکند. البته چند
تن از دانشآموزان
مدعی شدهاند
که روز قبل هم
بویی شبیه بوی
گاز در مدرسه احساس
کردهاند. این
بو در یکی از
کلاسهای
پایه هشتم
بیشتر بود اما
مدیر و کادر مدرسه
هیچ توجهی به
این موضوع
نداشتند.»
روز
قبل هم بوی
گاز در مدرسه
پیچیده بود
دانشآموزان
از رفتار کادر
مدرسه گله
دارند و میگویند:«کادر
مدرسه پیش از
اینکه جویای
حال ما باشند
و ببیند چند
نفر از بچهها
دچار مسمومیت
شدهاند،
تلفنهای
همراه بچهها
را گرفتهاند
تا عکس و
فیلمی به
بیرون درز
نکند. »چند تن
از دانشآموزان
مدعی شدهاند
که روز قبل هم
بویی، شبیه
بوی گاز در
مدرسه احساس
کردهاند. بو
در یکی از
کلاسهای
پایه هشتم
بیشتر بود،
اما مدیر و
کادر مدرسه
موضوع را جدی
نگرفتند. حتی
وقتی یکی از
بچهها حالش
بد شد، می
گویند:« همهاش
فیلم است.»
صدای
فریاد پدران و
مادرانِ
نگران، از هر
گوشهیِ
مدرسه شنیده
میشود و هر
از گاهی صدای
شکستن شیشه به
گوش میرسد.
با این حال
هیچ خبری از
مدیر مدرسه
نیست تا کمی
جو را آرام
کند. کوچه کم
کم خلوت میشود.
...............................................
روایت
مادر یک دختر
دبیرستانی قم
از
مسمومیت
فرزندش در
مدرسه و عوارض
آن
۱۴۰۱/۱۲/۱۰
گفتگوی
اختصاصی
پایگاه
اطلاع رسانی و
خبری جماران - تهران
در
گفت و گو با
جماران؛
روایت
مادر یک دختر
دبیرستانی قم
از مسمومیت فرزندش
در مدرسه و
عوارض آن: از
آبان ماه در
مدارس قم این
مسمومیتها
هست/در
بیمارستان
انگار خودشان
درمانش را میدانستند/به
تکتک بچه ها
گفتند حق
ندارید اسم
مدرسه را
بیاورید/استرس
در دل ماست که
نکند بچهها
نازا شوند
مادر
یکی از دانش
آموزان دختر
مسموم قم، در
گفت و گو با
جماران، ضمن
بیان عوارضی
همچون تأثیر
بر کلیه، قلب
و پاهای دانش
آموزانی که به
این نوع
مسمومیت ها
دچار شده اند،
از شایعه نازا
شدن آنها گفت
و اینکه
نگرانی در
رابطه با این
شایعه سال ها
به همراه این
دانش آموزان و
خانواده آنها
خواهد بود.
علی رغم این
مسائل، او از
فشار مدیر
مدرسه به دانش
آموزان و
خانواده آنها
برای سکوت در
این مورد خبر
داد.
روایت
مادر یک دختر
دبیرستانی قم
از مسمومیت فرزندش
در مدرسه و
عوارض آن: از
آبان ماه در
مدارس قم این
مسمومیتها
هست/در
بیمارستان
انگار خودشان
درمانش را میدانستند/به
تکتک بچه ها
گفتند حق
ندارید اسم
مدرسه را
بیاورید/استرس
در دل ماست که
نکند بچهها
نازا شوند
پایگاه
خبری جماران:
آذر ماه امسال
اولین خبرها
از مسمومیت دانش
آموزان در
مدارس دخترانه
شهر قم به گوش
رسید ولی از
آنجایی که گستردگی
آن زیاد نبود،
شاید خیلی
افراد آن را جدی
نگرفتند. اما
حالا پس از
گذشت حدود
چهار ماه، نه
تنها این قضیه
در مدارس قم امتداد
پیدا کرده،
بلکه به
شهرهای دیگر
از جمله
بروجرد و
تهران نیز
کشیده شده
است.
برای
اطلاع از
عوارض این
مسمومیت ها بر
سیستم جسمانی
دانش آموزان،
با مادر یکی
از دانش آموزان
دبیرستانی قم
(از دبیرستان
و مدرسه راهنمایی
ملاصدرا قم)
گفت و گویی
داشتیم. او
ضمن بیان
عوارضی همچون
تأثیر بر
کلیه، قلب و
پاهای دانش
آموزانی که به
این نوع
مسمومیت ها
دچار شده اند،
از شایعه نازا
شدن آنها گفت
و اینکه نگرانی
در رابطه با
این شایعه سال
ها به همراه
این دانش
آموزان و
خانواده آنها
خواهد بود.
علی رغم این
مسائل، او از
فشار مدیر
مدرسه به دانش
آموزان و
خانواده آنها
برای سکوت در
این مورد خبر
داد.
مشروح
گفت و گوی
خبرنگار
جماران با
مادر این دانش
آموز قمی را
در ادامه می
خوانید:
دختر
خانم شما یکی
از دانش
آموزان
دبیرستان های
قم است که
ظاهرا دو نوبت
به خاطر
مسمومیت در
مدرسه در
بیمارستان بستری
شده است.
ماجرای این
مسمومیت ها و
عوارضی که
برای دختر شما
داشته چیست؟
اولین
بار که مسموم
شدند، مدرسه
به ما اطلاع ندادند
و همکلاسی
هایش از
خانواده های
دیگر که بر
حسب اتفاق
آنجا بودند
گوشی گرفته و
تماس گرفتند؛
من خودم را به
مدرسه رساندم
و دیدم همه
بچه ها کف
حیاط نشسته
اند و مثل
اینکه یک ساعت
قبل هم به
اورژانس زنگ
زده اند و
آمده گفته هیچ
چیزی نیست و
رفته است.
دوباره که بچه
ها خیلی
حالشان بد
بوده و با تپش
قلب و چشمان
سرخ، عجیب
زمین افتاده
بودند و مشخص
بود که بدنشان
جان ندارد؛ و
خودشان می
گفتند بدنشان
لمس شده بود.
سری
دوم که
اورژانس آمد،
یکی از دبیران
می گفت چیزی
شان نیست و
دارند تلقین
می کنند. وقتی
من رسیدم، بچه
های همکلاسی
دیگرشان که
حالشان خوب
بود، گریه می
کردند و می
گفتند دخترت
کف بالا می
آورد. بعد
اورژانس آمد و
به بیمارستان
شهید بهشتی
بردند. بعد یک
سرم و دو
آمپول به آنها
زدند. بچه های
دیگر حالشان خیلی
بد بود و
انگار جوّ
روانی خیلی
جالب نبود. با
اینکه دخترم
می گفت پاهایش
جان ندارد ولی
وقتی دستش را
روی شانه ام
می انداخت،
راه می رفت.
به
زور او را به
خانه آوردم؛
چون دکتر می
گفت داروی
خاصی ندارد و
یک سرم و آمپول
است و ما نمی
توانیم کاری
برای آنها
انجام بدهیم.
خودتان
فرزندتان را
از مدرسه به
خانه آوردید؟
سری
دوم اورژانس
آمد ولی انگار
به مرور حالشان
بدتر می شد.
سری اول که
گفته بود چیز
خاصی نیست و
رفته بود،
انگار بعد از
یک ساعت وضعیت
بچه ها بدتر
شده بود؛ بهتر
که نشده بود،
به هم ریخته
تر شده بودند.
وقتی من آمدم
اورژانس آنجا
بود. دو تا
ماشین پر کرد
و من با ماشین
خودم به
بیمارستان
رفتم و دیدم
بچه ها را
بستری کرده
اند. اکسیژن
آنها افت کرده
و جالب اینجا
است که اکسیژن
آنها 80 بود.
انگار
خودشان
درمانش را می
دانستند؛ یک
سرم و دو
آمپول تقویتی
و یک ساعت
اکسیژن. بعد
از یک ساعت که
برای آنها
اکسیژن
گذاشتند،
اکسیژن دختر
من بالای 90 شد و
دکتر گفت
بالای 90 دیگر
مشکلی ندارد و
کاری از دست
ما بر نمی آید.
من
دیدم یکی از
بچه ها از نیم
تنه لمس شده
بود و جیغ می
زد. من دیدم
خیلی بچه ترسیده
و آرام او را
به خانه آوردم
ولی تا دو سه
روز راه رفتنش
سخت بود. چند
وقتی هم
نگذاشتیم به مدرسه
برود تا اینکه
مدیرشان گفته
بود باید بیایید
و رضایتنامه
کتبی بدهید که
ما نمی گذاریم
بچه ما به
مدرسه بیاید،
و یا اینکه
بچه باید کلا
به مدرسه
بیاید. من به
دخترم گفتم
بهتر است
بروی؛ چون
آموزش مجازی
به هیچ عنوان
ندارند و عجیب
بود که در دو
سال کرونا آموزش
و پرورش آموزش
مجازی را سریع
راه انداخت و یک
ماه هم نشد که
راه افتاد ولی
از آبان ماه
این اتفاقات
در قم دارد می
افتد. من با
معلم و
مدیرشان صحبت
کردم و گفتم
حتی به صورت
آفلاین یک سری
از فیلم های
آماده که معلم
می داند به
درد بچه ها می
خورد را
بگذارد و ما
فقط
دسترسی
داشته باشیم؛
یا هر درسی که
می دهد بگوید
از کجا تا کجا
و چه کار کنیم.
ولی هیچ آموزشی
در مجازی
نداشتند و
گفتند ما اصلا
اجازه این کار
را نداریم.
من
به دخترم گفتم
به مدرسه برود
و همان موقع که
رفته بود،
دوباره
مسمومیت شد.
یعنی ساعت 9 صبح
بچه ها را به
بیمارستان
بهشتی برده
بودند و باز
هم به ما
اطلاع نداده
بودند.
یعنی دختر
شما هم جزو
دانش آموزانی
بوده که دو
بار گرفتار
این جریان شده
است؟
بله؛
دو بار پشت هم
مسمومیت در
مدرسه آنها
ایجاد شده
است. حتی بار
سوم هم ایجاد
شده بود که خدا
را شکر آن روز
دختر من در
مدرسه نبود.
می
دانید هر بار
چند نفر دچار
مسمومیت
شدند؟
دفعه
اول که خود ما
بودیم، 50 دانش
آموز از همان مدرسه
آوردند؛ ولی چون
همان روز
ترخیص می
کردند، آمار
بیرون نمی دادند.
ولی سری دوم 30
نفر بودند؛
کمتر بود. سری
سوم هم چون
دانش آموزان
خیلی کم رفته
بودند، باز هم
دو سه
آمبولانس
آنها را آورد
و حداقل 25 نفر می
شدند که به
بیمارستان
آمدند.
از
مدیر مدرسه
نپرسیدید که
چرا با من
تماس نگرفته
اید؟
اولین
بار که رفتم،
آنقدر صحنه
بدی بود، زبانم
بند آمد و نمی
دانستم چه عکس
العملی باید
نشان بدهم. یک
سری از
خانواده ها
ناراحتی و
سروصدا می
کردند و یکی
از دبیران می
گفت هیچ چیزی
نیست و دارند
تلقین می
کنند. یکی از
پدرها واقعا
داشت خودش را
می زد و می گفت
اگر چیزی نیست
چرا بچه من
نمی تواند راه
برود؟ چرا
زمین افتاده؟
چرا بالا می
آورد؟ من
مانده بودم که
چه زمانی این
اتفاق افتاده
و چطور شده و
بعد که به
خانه آوردم
فهمیدم که یک سری
اورژانس آمده
و برگشته است؛
فکر می کردم همان
که در مدرسه
حالشان بد شده
به ما اطلاع
داده اند؛ که
یکی از
همکلاسی هایش
گفت من از
مادرها گوشی
گرفته ام به
شما زنگ زده
ام.
سری
دوم خود
مدیرشان تماس
گرفت. شاید دفعه
اول مدیرشان
هم دست و پایش
را گم کرده
بود، ولی سری
دوم خود مدیر
با ما تماس
گرفت؛ البته
بعد از اینکه
در بیمارستان
بودند. یعنی
بعد از اینکه
بستری شده
بودند مدیر با
ما تماس گرفت.
فکر
می کنید دلیل
خاصی دارد که
خیلی از
مدیران حاضر
به مصاحبه و
گفت و گو
نشدند؟
حس
می کنم پشت
اینها تهدیدی
هست که وقتی
دفعه دوم بچه
های ما مسموم
شده بودند، در
بیمارستان به
تک تک بچه ها
گفته بود حق
ندارید اسم
مدرسه را
بیاورید. جالب
است سری اول
که مسموم
شدند، جناب
فرماندار به
مدرسه تشریف
آوردند و
بازرسی کردند
و دیدند که در
مدرسه هیچ دانش
آموزی نیست.
یعنی از کل
دانش آموزان
که شاید 500 نفر
باشند؛ چهار
نفر به مدرسه
رفته بودند. یعنی
واقعا حقش بود
که کلاس ها را مجازی
کنند و عجیب
است که این
کار را
نکردند.
اگر
واقعا نگران
بچه های ما
هستند چرا
کلاس ها را
مجازی نمی
کنند؟ بچه های
ما دو سال
کرونا را
مجازی درس
خواندند و فکر
نمی کنم با سه
ماه مجازی درس
خواندن مشکلی
برای آنها پیش
بیاید؛ چون
واقعا امسال
دیگر تمام شده
و چیزی از آن
باقی نمانده
است.
در
بیمارستانی
که دختر من
بستری بود یک
دانش آموز
دوازدهمی
آنجا بود؛
مادرش می گفت
دو ماه است که
در مدرسه
اینها را
مسموم کرده
اند و عین دو
ماه داشت او
را در
بیمارستان می
چرخاند.
به علت اینکه
پدرم دیالیز
می کرد، من از
کراتین خبر
دارم. پرستار
به مادرش گفت
یک خرده
کراتینش بالا است.
همین را که
گفت، من واقعا
ترسیدم که
تأثیر مستقیم
روی کلیه یا
قلب دارد؟ چه
اتفاقی برای
آنها می افتد؟
گفتم چرا
کراتین؟
پرستار به من
پرخاش کرد که
چرا اینجا
ایستاده ای و
داری گوش می
کنی؟ مگر من
راجع به مریض
شما صحبت می
کنم؟ چون همه
دانش آموزان
یک نوع مسموم
شده بودند،
ممکن بود
عوارضش روی
بچه من هم باشد؛
اصلا همه
اینها بچه های
ما هستند و
فرقی نمی کند؛
من واقعا
نگران شدم که
چرا به کلیه
آسیب بزند و
جوابی به آن
ندادند.
آن
دختر اصلا
شرایط خوبی
نداشت. مادرش
می گفت اول پاهایش
لمس بود و زیر
پاهایش خالی
می شد و بعد مدتی
از گردن به
پایین لمس شده
و خیلی نمی
توانست گردنش
را کنترل کند
و یک موقع
هایی حالت تشنج
به او دست می
داد. چون
اولین بار بود
این حال را می
دیدم، خیلی جا
خوردم و مادرش
گفت این بهترین
حالتش است؛
یعنی می گفت
تهران برده
ایم و به خاطر
حالش او را
قبول نکرده اند.
دانش
آموزی که در
قم فوت کرده،
می گویند به
خاطر عفونت و
آنفلوآنزا
داشته است.
اولا از آبان
ماه در مدارس
قم این
مسمومیت ها
هست. دختر خودم
دست و پایش یخ
زده بود. یعنی
دو تا پتو روی
او انداخته
بودند ولی
انگار دست ها
و پاهایش را
داخل یخچال
گذاشته ای؛
خیلی وحشتناک
بود. بعد صوتی
را گوش دادم
که می گفت به علت
اینکه
تأثیرمستقیم
روی قلب دارد،
باعث می شود
که قلب
خونرسانی
نکند و دست و
پا یخ می زند. البته
بعد از اینکه
بچه ام را
مرخص کردیم
متوجه این
موضوع شدم که
علت این یخ زدن
چه بوده است.
این
مسمومیت
علائم دیگری
هم دارد؟
یکی از
دانش آموزان
می لنگید؛
یعنی راه که
می رفت زیر
پایش خالی می
شد و می افتاد.
من نمی دانم
در آزمایشات
اینها چه می
دیدند که جواب
درستی به ما
نمی دادند. من
به پرستار
گفتم اگر یک
مسمومیت ساده
است چه دلیلی دارد
که آزمایش ها
را تکرار
بزنند؟ دانش
آموزی که زیر
پایش خالی می
شد را گفتند
گاز خونش افت
کرده است.
جالب است که با همان
وضعیت و شرایط،
فردا او را
مرخص کردند.
وقتی
بچه من مرخص
می شد از او یک
نمونه خون گرفتند
و از آبان تا
حالا که چهار
ماه می شود،
تازه داشتند
نمونه خون را
به تهران می
فرستادند.
یعنی بعد از
این همه
اتفاقی که
افتاده، تازه
جدی شده است.
جالب است کسی
که بستری می
شد را سریع می
گفتند بیماری
زمینه ای
داشته است.
بچه من حتی
سرماخوردگی
هم نداشته که
مثلا بگویم
بدن ضعیفی
داشته که این
اتفاق برای او
افتاده و
اتفاقا بدن
مقاومی دارد.
سرم
را که می زدند
حالشان رو به
راه می شد و
سرم را که قطع
می کردند، اگر
بچه ای
عاقلانه
برخورد می کرد
و یک ساعت می
نشست، دوباره
حالش بد می شد.
ولی اگر کسی
می گفت حالم
خوب شده،
ترخیص می شد.
من یک کم
دخترم را نگه
داشتم که
ببینم می
تواند راه
برود یا نمی تواند،
چون واقعا نمی
توانست راه
برود؛ سری دوم
با ویلچر او
را جا به جا می
کردند؛ بعد از
اینکه سرم هم
تزریق کرده و
آمپول های
تقویتی زده
بودند، باز هم
نمی توانست
راه برود. ولی
بعد از زدن
سرم دوم رو به
بهبودی رفت.
متأسفانه
بعضی شهرهای
دیگر هم
گرفتار این
موضوع شده
اند.
تازه
در شهرهای
دیگر این
مسمومیت ها
اتفاق می افتد.
از آبان ماه
این اتفاقات
در قم می افتد
و طی یک ماه
اخیر هر روز
شده است. از
آبان ماه با فاصله
این اتفاق می
افتاد ولی یک
ماهی هست که هر
روز چند مدرسه
با هم شاهد
چنین اتفاقی
است. واقعا چه
آینده ای در انتظار
این بچه ها
است؟
من
واقعا می
خواهم به
مسئولین
بگویم که اگر
حرف از امنیت
می زنند،
متأسفانه من
به عنوان یک مادر
می گویم که
این امنیت را
نداریم. به
مردم ثابت
کنند که دستی
در کار نیست.
عوامل را که
معرفی کنند به
مردم هم ثابت
می شود که
مسئولین در
جریان نبوده
اند و همه
تلاششان را
کرده اند که
حسن نیتشان را
به مردم ثابت
کنند و امنیت
را به مردم نشان
بدهند. اگر
قرار باشد
دانش آموزان
ما با این
امنیت زندگی
کنند، فرقی با
طالبان نداریم.
اگر
کسی قتل انجام
بدهد، یک نفر
را کشته ولی
ما الآن نمی
دانیم چه
آینده ای در
انتظار چندین
دانش آموز است
و چه عوارضی
برای آنها
خواهد داشت.
من برای الآن
نگران نیستم و
برای آینده
نگران هستم که
چه چیزی می
خواهد بر سر
آنها بیاید.
من به عنوان
یک مادر از
الآن این استرس
در دلم خواهد
ماند که نکند
مثلا دانش
آموزان نازا
شوند؛ این
استرس برای من
می ماند تا
روزی که بچه
من به سن
ازدواج برسد و
بچه دار شود و
ببینم که
شایعه بوده
است. این استرس
ها دارد به
بچه های
ما هم تلقین
می شود.
خود
من حال و هوای
مدرسه را دوست
دارم و اینها که
حق مسلمشان
است از حضور
در مدرسه لذت
ببرند و لحظه
های خوششان را
داشته باشند،
حیف است این
طور برای آنها
می گذرد. دو سال
که با کرونا
گذشت و امسال
ما خیلی
خوشحال بودیم
که مدارس باز
شده و بچه های
ما حضوری درس
می خوانند و
وارد جامعه می
شوند. الآن سن
وارد شدن آنها
به جامعه است
و اگر در خانه
بمانند، به 100
سال پیش بر می
گردیم.
.....................................................
در
جلسه فوق
العاده
ائتلاف احزاب
زنان اصلاح طلب(صدف)
در خصوص
مسمومیت های
سریالی
دختران دانش
آموز مطرح شد:
🔰ابراز
نگرانی شدید
از ادامه
مسمومیت های
سریالی/
درخواست تشکیل
سریع هیات
حقیقت یاب و
رسیدگی و
برخورد قاطع و
پشیمان ساز با
آمران و
عاملان این
فاجعه/ تامین
امنیت آحاد
شهروندان از
مصادیق حفظ
امنیت ملی است
🔹یکصد و
چهارمین جلسه
ائتلاف احزاب
زنان اصلاح
طلب در تاریخ
۹ اسفند ۱۴۰۱
با دستور جلسه
ویژه بررسی
مسمومیت های سریالی
مدارس
دخترانه
کشور، با حضور
اعضا حقوقی و
حقیقی برگزار
شد.
🔹در
ابتدای این
جلسه اشاره
شد: مسمومیت
دختران دانش
آموز از تاریخ
۹ آذرماه از
مدارس قم آغاز
شد و امروز به
پایتخت رسیده
است، هرچند
قبل از آن هم
اخباری از
مسمومیت
دانشجویان در
سلف ها و
خوابگاهها
منتشر شده بود
که متاسفانه
جدی گرفته
نشد.
🔹در
ادامه اعضا به
طرح سوالات
خود
پرداختند، اینکه
چگونه است
چنین حادثه
مهمی که جان و
امنیت دانش
آموزان این
سرزمین را
نشانه رفته،
واکنش
مسئولین
ذیربط را تا
این اندازه
دیر برانگیخته
است جای سوال
و تعجب فراوان
دارد. به گفته
دختران آسیب
دیده از این
حمله و خانواده
های آنها، عکس
العمل اولیه
مسئولان
کتمان ماجرا و
تقلیل حادثه
به تمارض و
بزرگنمایی
دانش آموزان
بوده است و
حتی
نمایندگان
مردم شریف قم
در مجلس، نیز
از پیگیری
رسیدگی به
ماجرای مسمومیت
گسترده
دختران
بیگناه دانش
آموز شانه
خالی کرده
اند.
🔹روایت
دختران دانش
آموز از بویی
که به هنگام انتشار
این سم به
مشام میرسید و
وضعیت اسفناک
دختران در
بیمارستان
ها، بی حالی،
فلج موقت موضعی،
کف بالا آوردن
و...چگونه
تاکنون توجه
مسئولین
بهداشت و در
راس آن وزیر
بهداشت را جلب
نکرد؟
🔹آیا
امنیت ملی یک
کشور جز از
طریق تامین
امنیت تک تک شهروندانش
امکان پذیر
است؟ و به
راستی چه تفکری
در شرایط
پرالتهاب
کنونی و در
این وانفسای فقر،تورم
و گرانی از
بحران زایی
سود می برد؟
🔹چگونه
است که با
تعلل و قصور
مسئولین امر
تعداد مدارس
مورد حمله از
یک مدرسه به
چندین مدرسه
در شهر قم
رسید و از یک
شهر قم به چندین
شهر دیگر در
سطح کشور، تا
امروز که به
پایتخت گسترش
یافته است؟
چرا بعد از
گذشت چندین ماه
و با وجود
گستردگی
مسمومیت
دختران در
شهرها هنوز در
مورد نوع گاز
سمی مورد
استفاده و
مهمتر از آن
افرادی که این
جنایات را در
شهرها، در
اماکن آموزشی
که خانه دوم
دانش آموزان
محسوب می شود
و حفظ امنیت
آن واجب و بر
عهده تمام
مسئولین
کشوری و نیروی
انتظامی است،
مرتکب می شوند
اخبار شفاف و
قاطعی در دست
نیست؟
🔹در
نخستین واکنش
فرمانده
انتظامی کشور
عمدی بودن
مسمومیت
دختران دانش
آموز در سطح
مدارس ۱۵ شهر
مورد تشکیک
قرار می گیرد
و از سویی
رئیس کمیسیون
آموزش،
تحقیقات و
فناوری در
نشست مشترک با
وزرای آموزش و
پرورش،
بهداشت و
درمان و
نمایندگان
وزارت
اطلاعات وجود
گاز در سم
منتشر شده در
مدارس را
تایید میکند.
همچنین
متخصصان
پزشکی با توجه
به نوع مسمومیت
دختران دانش
آموز امکان
استفاده از
گازهای
خطرناک دیگری
را نیز
برشمردند که
علاوه بر
خطرات کوتاه
مدت، آسیب های
جدی را در درازمدت
به همراه
خواهد داشت.
🔹اعضای
ائتلاف احزاب
زنان اصلاح
طلب(صدف) ضمن ابراز
نگرانی
شدید،با
غیرقابل قبول
دانستن شانه
خالی کردن
مسئولین
ذیربط در
ماجرای
مسمومیت
سریالی که به
جان و روان
خانواده ها
آسیب فراوان
وارد کرده و امنیت
ملی کشور را
زیر سوال برده
و تهدیدی علیه
بهداشت عمومی
است، انتظار
پاسخگویی
شفاف مسئولین
در مورد این
حوادث گسترده
و همچنین دستگیری
هر چه سریعتر
مجرمان این
اعمال خبیثانه
و متحجرانه و
برگرفته از
افکار
طالبانی را که
دانایی و
آگاهی
جگرگوشه
هایمان را
نشانه رفته
است، از مدعی
العموم و
روسای قوا
دارد.
🔹در
اولین قدم
تشکیل فوری
هیات حقیقت
یاب با هدف
همکاری و
هماهنگی بین
بخشی و
استفاده از
تمامی
ظرفیتها مورد
انتظار است.
در قدمهای
بعدی رسیدگی و
برخورد قاطع،
بدون مماشات و
پشیمان ساز با
آمران و
عاملان این
فاجعه باید در
دستور کار
قرار گیرد؛ با
همان سرعت
عملی که در
جلب و برخورد
با برخی
جوانان بعد از
اعتراضات
اخیر صورت
گرفت!
🔹در
پایان سکوت و
دم بر نیاوردن
متولیان امور
زنان در دولت
و مجلس و
بویژه مراجع
عظام، علما،
ائمه جمعه، خطبا
که باید خود
منادی آموزه
های اصیل دینی
و توصیه اکید
پیام آور رحمت
و مودت،حضرت
محمد(ص)به
«اطلبوا العلم
من المهد الی
اللحد»در عصر
جاهلیت،
باشند حیرت
آور قلمداد و
این سوال بی
پاسخ طرح شد
که، آیا به
خطر افتادن
جان و امنیت
روانی و
انسانی
فرزندان این
آب و خاک به
اندازه بیرون
ماندن تار
مویشان ارزش
واکنش و ابراز
نگرانی
ندارد؟ و آیا
فریضه امر به
معروف و نهی
از منکر در
این شرایط که
آرام و قرار از
خانواده ها
ربوده شده است
معنا نمی
یابد؟!
.................................................
معمای
مسمومیتهای
سریالی
روزنامه
شرق ـ ۲
اسفند ۱۴۰۱
سامان
موحدیراد
خبرنگار
گروه جامعه
روزنامه شرق
«اصلا
نیومده بودن
که برن»! این را
پیرمرد خوشصحبتی
با لهجه قمی
میگوید که
مقابل
هنرستان
سیدحسن برقعی
یک سوپرمارکت
جمعوجور
دارد. البته
تأکید میکند
که مدیر و
معلمها داخل
مدرسه حضور
دارند ولی
خبری از بچهها
نیست. ساعت
حوالی ۱۲:۳۰
است و در این
ساعت باید
صدای بچههایی
که تازه از
مدرسه به خانه
برمیگردند،
محله باغپنبه
قم را پر کند؛
اما خبری از
حضور پررنگ بچهها
روی سنگفرش
این محله
قدیمی نیست. این
وضعیت در برخی
از مدارس قم
در این روزها
جریان دارد.
بعد از
مسمومیتهای
سریالی در
مدارس
دخترانه قم
تقریبا بخشی از
خانوادهها
تصمیم گرفتند
بچههایشان
را به مدرسه
نفرستند. پیش
از مدرسه
سیدحسن برقعی
سری هم به
مدرسه شاهد
رضویه زدم. هر
دو این مدارس
در ۱۷ بهمنماهی
که گذشت با
مسمومیت
گسترده دانشآموزانشان
مواجه شده
بودند. در
مدرسه شاهد رضویه
هم خبری نبود.
چراغهای
مدرسه خاموش
بود و چند
ماشین جلوی آن
پارک بود که
برای معلمها
بود. حوالی
ساعت ۱۲ آخرین
معلم هم از
مدرسه بیرون
آمد و حتی یک
دانشآموز هم
حد فاصل ساعت ۱۱
تا ۱۲ از
مدرسه خارج
نشد. از معلمی
که بیرون آمده
بود پرسیدم
بچههای کی
تعطیل میشوند
و در پاسخ گفت
که تقریبا کسی
به مدرسه نمیآید.
اگرچه معلمها
وظیفه دارند
در مدرسه حاضر
باشند و به هر
دانشآموزی
که آمد درس
بدهند. دانشآموزان
هنرستان نور
یزدانشهر قم
هم که اولینبار
مسمومیت در
آنجا اتفاق
افتاده، میگویند
بعد از رخدادن
دومین
مسمومیت
پیاپی در این
مدرسه در ۲۲ آذرماهی
که گذشت، دیگر
به مدرسه
نرفتهاند. به
این ترتیب میتوان
گفت برخی
مدارس
دخترانه قم بهصورت
غیررسمی به
حالت تعطیل و
نیمهتعطیل
درآمدهاند.
درعینحال
یکی از معلمهای
مدارس
دخترانه قم در
گفتوگو با
«شرق» گفت
سیاستهای
آموزش و پرورش
قم بر این
قرار گرفته که
به هر شکلی
دانشآموزان
را به مدارس
بکشاند. او میگوید
که به معلمها
تأکید شده حتی
برای تدریس به
یک دانشآموز
هم باید سر
کلاس درس حاضر
باشند و به
دانشآموزانی
که حضوری به
کلاسها میآیند
هم گفته شده
جزوههایشان
را در اختیار
دیگران قرار
ندهند تا آنها
هم بهصورت
حضوری در کلاسها
حاضر شوند.
کسی
پاسخ نمیدهد
واقعیت
این است که در
قم پیداکردن
کسی که بخواهد
دراینباره
حرف بزند،
خیلی سخت است.
معلمها و
کادر مدارس
دراینباره
ملاحظات خاصی
دارند و کسانی
که در ارتباط
مستقیم با این
ماجرا هستند،
واهمه دارند
درباره آن سخن
بگویند. همه
کسانی که در
این گزارش
حاضر به صحبت
با ما شدهاند
با گرفتن قولهای
چندباره
درخصوص عدم
افشای نام،
محل کار یا
تحصیلشان با
ما مصاحبه کردهاند.
اگر بهصورت
رسمی به مدارس
مراجعه کنید
با جملهای
مبهم به شما
میگویند که
تنها با داشتن
نامهای از
آموزش و پرورش
میتوانید
سؤال بپرسید
که اصلا معلوم
نیست چنین رویه
و روالی واقعی
است یا
برساخته و
برای از سر
بازکردن بیان
میشود. حتی
وقتی به
بیمارستان بهشتی
قم مراجعه
کردیم که در
آن چند نفر از
دانشآموزان
بستری هستند
هم کسی همراهی
نکرد. آنچنان
که کارمندان
علوم پزشکی
گفتهاند،
بنا بر نامه شورای
تأمین، امکان
صحبت با
خبرنگاران در
این زمینه
وجود ندارد.
معلم یکی از
مدارس دخترانه
قم میگوید
اگر در گروههای
کاری پیامی
انتقادی در
این زمینه
گذاشته شود، بلافاصله
مسئولان
مدرسه با ما
تماس میگیرند
که پیام را
پاک کنیم. این
در حالی است
که نه ما میدانیم
در مدارس
واقعا چه خبر
است و نه این
اطمینان را
داریم که اگر
به مدارس
برویم سالم
برمیگردیم.
در چنین
شرایطی چه
اصراری وجود
دارد که
خودمان و بچههای
مردم را در
معرض خطر قرار
دهیم؟
واقعا
نمیدانیم در
قم چه خبر
است؟
تا
اینجای کار
معلوم شده که
علوم پزشکی قم
پیشرفت قابلملاحظهای
در پیداکردن
واقعیت ماجرا
نداشته است.
عصر روز ۳۰
بهمن اعلام
شد علوم
پزشکی قم قرار
است نتیجه نهایی
آزمایشها درخصوص
منشأ مسمومیت
دانشآموزان
دختر را اعلام
کند؛ اما تا
اول اسفند خبری
از این گزارش
نشد تا نهایتا
عصر روز گذشته
مسئولان محلی
اعلام کردند
از آزمایشهای
صورت گرفته
هیچ نتیجهای
کسب نکردهاند.
این در حالی
است که
چهارشنبه
گذشته وزیر بهداشت
به قم سفر
کرده بود و با
دانشآموزان
مسموم و بستری
در بیمارستان
بهشتی دیدار
کرد و بعد از
آن خبر رسید
یک تیم پزشکی
از تهران هم
مشغول بررسی
ماجراست. عصر
روز یکشنبه ۳۰
بهمن خبری
منتشر شد مبنی
بر اینکه تا
ساعاتی دیگر
نتیجه کامل
تیم تحقیقاتی
وزارت بهداشت
درباره مسمومیتهای
اخیر دانشآموزان
قمی منتشر میشود.
حالا چنان که
دکتر محبی،
معاون درمان
دانشگاه علوم
پزشکی قم
اعلام کرده،
بررسیهای
وزارت بهداشت
از ماجرای
مسمومیتهای
مدارس قم به
نتیجه نرسیده
است. محبی میگوید
در این بررسیها
نمونههای
مختلفی که
لازم به بررسی
بود، حتی لباس
دانشآموزان
و نمونههای
محیطی، تنفسی
و خونی مورد
آزمایش قرار
گرفت اما
نتیجهای
حاصل نشد.
حالا علوم
پزشکی یک
نمونهبرداری
جدید در این
زمینه انجام
داده تا ببیند
از سری آزمایشهای
جدید میتواند
به نتیجهای
برسد یا خیر.
این در
حالی است که
صورتمسئله
در معرض دید
همه قرار
دارد. اخبار
مسمومیتها
تقریبا
روزانه منتشر
میشود و در
صورت بازبودن
مدارس خبر
مسمومیت هم ادامه
دارد. مسئلهای
که از ۹
آذرماه امسال
از دبیرستان
دخترانهای
در یزدانشهر
قم شروع شد،
در بهمن چنان
شدتی گرفت که
حالا دوره
تکرارش به یک
روز رسیده
است. یکی از
دخترانی که در
جریان
اتفاقات یک
ماه اخیر دچار
مسمومیت شده،
میگوید که
بعد از اولین
هفته مدرسه یک
هفته تعطیل
بود. در اولین
روز بازگشت به
مدرسه بعد از
این تعطیلی
بار دیگر بچهها
دچار مسمومیت
شدند و از آن
تاریخ به بعد
آموزش در
مدرسه ما بهصورت
آنلاین
برگزار میشود.
او همچنین میگوید
که شدت اولین
حمله در مدرسه
زیاد بود و بچههای
زیادی در آن
روز آسیب
دیدند. از
آنجایی که در
اولین موج
مسمومیتها
چندان توجهی
به ماجرا نمیشد،
خدمترسانی
مسئولان
اورژانس خیلی
ضعیف بود و
مدام بچهها
را به مصرف
مواد مخدر متهم
میکردند
درحالیکه هر
کسی که وضعیت
بچهها را آن
روز میدید میفهمید
که اصلا وضعیت
بچهها
شباهتی به
کسانی که ماده
مخدری مصرف
کردهاند،
ندارد. او
همچنین میگوید
که یکی از بچههای
مدرسه که در
جریان
مسمومیت اول
دچار آسیب شده
بود، هنوز با
واکر رفت و
آمد میکند و
با گذشت بیش
از یک ماه از
این حادثه
همچنان بهبود
نیافته است.
احتمال
عمدی بودن
ماجرا تأیید
شد
پنج
روز بعد از
آنکه وزیر
اطلاعات در
جلسه هیئت
دولت گزارشی
از ماجرای
مسمومیت دانشآموزان
دختر در مدارس
قم ارائه داد،
دادستان کل
کشور از
احتمال عمدیبودن
این ماجرا سخن
گفت. محمدجعفر
منتظری در
نامهای به
دادستان
عمومی و
انقلاب قم
نوشت که «اخبار
واصله از یک
جریان نگرانکننده
نوعی مسمومیت
در بعضی از
مراکز آموزشی قم
نشان از
احتمال
اقدامات
مجرمانه عمدی
دارد که قابل
توجه و پیگیری
دقیق میباشد».
از روزهای
نخست شکلگرفتن
این اتفاق و
نشانههای
تکرارشونده
آن، برخی از
اجرای ایدههایی
مشابه ایدههای
طالبان توسط
برخی افراد
سخن گفتند.
هدف قراردادن
مدارس
دخترانه و به
حالت تعطیل و
نیمهتعطیل
درآوردن آن
موجب شده بود
در فضای غیررسمی
برخی از
احتمال
فعالیت یک
گروه تندرو که
مخالف تحصیل
دختران است،
حرف بزنند.
اگر در فضای
مجازی هم جستوجو
کنید، میبینید
که بسیاری از
گروهی حرف میزنند
که در پیامرسان
ایتا اعلام
موجودیت کردهاند
و مسئولیت کار
را بر عهده
گرفتهاند.
بااینحال با
جستوجو در
ایتا هیچ
نشانی از این
گروه پیدا نمیکنیم
که یا به این
معنی است که
اساسا چنین
گروهی وجود
نداشته و این
موضوع از اساس
شایعه است یا
در صورت وجودداشتن
از سوی
نهادهای
نظارتی حذف
شده است. بااینحال
همه از شبنامه
این گروه حرف
میزنند که
هیچ نسخهای
از آن درحالحاضر
در فضای مجازی
دیده نمیشود.
همچنین صحبتهای
ما با دانشآموزان
و معلمهای
حداقل هفت
مدرسهای که
محل حادثه
بودهاند،
نشان میدهد
هیچگونه
تهدیدی مبنی
بر برعهدهگرفتن
مسئولیت این
اتفاق از سوی
گروهی صورت نگرفته
است. بااینحال
در روزهای
گذشته
یادداشت یک
استاد دانشگاه
الزهرا در این
زمینه واکنشهای
زیادی را به
همراه داشت.
نفیسه مرادی،
پژوهشگر
مطالعات
اسلامی و دانشپژوه
دکترای علوم
قرآن و حدیث،
در یادداشتی که
در رسانههای
داخلی منتشر
شد، نوشته بود:
«تمرکز این
وقایع بر
مدارس
دخترانه، ظن
خرابکاری
منبعث از
دیدگاههای
طالبانی را
تقویت میکند».
در
مقابل تا پیش
از اینکه
دادستان کل
کشور احتمال
عمدیبودن
این حادثه را
تأیید کند،
تنها یک بار
مجتبی
ذوالنوری
درباره
امنیتیبودن
این حادثه سخن
گفته بود.
تلاشهای بیش
از دوهفتهای
ما برای
ارتباط با
مجتبی
ذوالنوری
برای پیبردن
به جزئیات
بیشتر این
ماجرا بینتیجه
بود. بااینحال
سایر مسئولان
مربوطه تا پیش
از این با
اظهارنظرهای
عجیب و غریبی،
هم در حال پاککردن
صورتمسئله
بودند و هم به
خانوادهها
فشار وارد میکردند
که عصبانیت
آنها را در پی
داشت. برای نمونه
یکی از
مسئولان
استان قم رخدادن
این حادثه را
به استرس دانشآموزان
نسبت داده بود
و وزیر آموزش
و پرورش هم آن
را بیشتر
شایعه خوانده
بود. یکی از
معلمهایی که
با او صحبت
کردیم نیز
معتقد بود
اگرچه این
اتفاق در میان
بچهها رخ
داده است، اما
بسیاری از
دانشآموزان
هم با تلقین
یا از سر شوخی
چنین اقداماتی
انجام میدهند
که برخی از
متخلفان در
مدارس تنبیه
هم شدهاند.
در مقابل این
ادعاها اما
دانشآموزانی
که با آنها
صحبت کردیم،
معتقدند اگر این
یک شوخی از
سوی دانشآموزان
برای تعطیلی
مدارس است،
چرا در مدارس پسرانه
پیگیری نمیشود
و نمیشنویم
که کسی در
مدرسه پسرانه
چنین اقدامی
را برای
تعطیلی مدرسه
انجام داده
است. همچنین
دلیل مهمتر
دیگری که دانشآموزان
به آن اشاره
میکنند،
درگیرشدن
معلمها با
این ماجراست.
آنها میگویند
اگر این فقط
یک شوک یا
استرس یا
هیجان بیجا
از سوی دانشآموزان
است، چرا معلمها
درگیر ماجرا
میشوند. یکی
از دانشآموزانی
که ۲۰ روز پیش در
یکی از مدارس
دخترانه
مسموم شده و
سه شب را هم در
بیمارستان
بستری بود، میگوید:
اولا در ابتدا
خیلی اصرار
داشتند که بعد
از چند ساعت
بستری در
بیمارستان،
من را مرخص کنند
تا در آمار
نهایی
مسمومیتها
قرار نگیرم.
دیگر اینکه
هنوز بعد از
۲۰ روز از
ماجرا همچنان
در پاهایم ضعف
احساس میکنم
و حرکتدادن
پاهایم با
مشکلاتی
همراه است. او
همچنین میگوید
که دو نفر از
دوستانش ۲۰
روز بعد از
حادثه همچنان
در بیمارستان
بستری هستند.
.....................................
روایتی
از حملات ۳
ماهه به
مدارس: کسی
پاسخگو نیست؟
✍🏻محمد رهبری
✔️بیش
از ۹۰روز است
که به مدارس
دخترانه حمله
میشود و صدها
دختر نوجوان
به این خاطر
دچار مسمومیت
شدهاند. این
خبر تا همینجا
بهقدر کافی
وحشتناک است
اما آنچه آن
را ترسناکتر
میکند آن است
که منشأ این
حملات و
جریانی که پشت
آن است مشخص
نیست تا بتوان
جلوی آن را
گرفت.
✔️اولین
بار در تاریخ
چهارشنبه ۹ آذر
ماه
بود که این
خبر توسط
کاربری به نام
sepid در
توییتر منتشر
شد؛ این توییت
اگرچه در زمان
خودش مورد
استقبال
کاربران
توییتر،
خصوصا معترضان
قرار گرفت و
بیش از هزار
بار ریتوییت شد،
اما خیلی زود
لابهلای
اخبار دیگر آنروزها
گم شد تا آن که
در روز ۲۲ آذر
و همزمان با
حمله دیگری به
هنرستان
دخترانه نور،
مجددا توجهات
به آن جلب شد.
✔️پس
از آن، بهمدت
بیش از یکماه
دیگر اتفاقی
در مدارس
نیفتاد و بهنظر
میرسید آبها
از آسیاب
افتاده است؛
اما از اواخر
دی و اوایل
بهمنماه
ماجرا دوباره
شروع شد؛ این
بار علاوه بر
قم، مواردی هم
در اردبیل
مشاهده شده
بود. عجیب آن
که این بار
حتی توییتر
فارسی هم به
آن حساسیت
نشان دناد تا
۲۵بهمن که به
مدرسهای در
تهران حمله شد
و دوباره شاهد
واکنشها به
آن بودیم.
✔️پس
از آن با
تداوم این
حملات و موضعگیری
برخی مسئولین
(مثل دادستان
کل) کم کم
حساسیتها به
موضوع افزایش
یافت .در
توییتر از ششم
اسفند توییتهای
منتشر شده در
این خصوص
روندی
افزایشی پیدا
کرده و
این امر حالا
تبدیل به مهمترین
موضوع این
روزهای
توییتر شده
است.
✔️فارغ
از ابعاد
ترسناک این
ماجرا، آن چه
در این روایت
سه ماهه بهنظر
میرسد آن است
که تا قبل از
آن که موضوع
به تهران برسد،
حساسیتها
بالا نگرفته
بود. کاربران
شبکههای
اجتماعی و
عموم مردم که
در این رابطه
وظیفهای
ندارند و تا حدی
طبیعی است که
صرفا به آنچه
در محیط
پیرامونشان
میگذرد
حساسیت نشان
دهند. سؤال
اینجاست که
چرا مسئولان و
دستگاههای
مسئول تا قبل
از آن که
ماجرا به
تهران برسد،
یعنی همان
زمانی که در
قم شروع شده
بود، حساسیت
لازم را به
موضوع
نداشتند و
حالا بعد از این
همه وقت میگویند
سرنخی از
ماجرا ندارند.
✔️انگار
نه انگار که
بهادعای
سخنگوی
کمیسیون
بهداشت مجلس،
فقط 800 نفر در قم
مسموم شده
بودند؛ این 800
مسمومیت
نباید کسی در میان
مسئولان را
نگران میکرد
که زودتر نسبت
به موضوع حساس
شوند؟ حتما باید
موضوع به
تهران میکشید
و رسانهها و
شبکههای
اجتماعی نسبت
به موضوع
حساسیت پیدا
میکردند و
تازه امروز بگویند
وزارت کشور به
موضوع ورود
کرده است؟
✔️مشخص
نیست منشأ این
حملات به
مدارس کیست و
فقط میتوان
حدسهایی در
این زمینه
داشت؛ اما این
نوع مواجهه با
این موضوع
بحرانی هم
واقعا عجیب و
حیرتآور است.
گویی درد و
دلهره مردم و
خانوادههایشان
را احساس نمیکنند.
با این روند و
آنچه در رسانههای
رسمی نسبت به
این موضوع طرح
میشود،
طبیعی است که
مردم نسبت به
منشأ این حملات
بدبین باشند.
✔️مشخص
نیست منشأ این
حملات به
مدارس کیست
اما این نوع
مواجهه با این
موضوع بحرانی
هم واقعا عجیب
و حیرتآور
است. گویی
برخی درد و
دلهره مردم و
خانوادههایشان
را احساس نمیکنند.
با این روند و
آنچه در رسانههای
رسمی نسبت به
این موضوع طرح
میشود، عجیب
نیست که مردم
نسبت به روایتهای
رسمی بدبین
شوند.
..................................
پیام
آیت الله ناظم
زاده قمی
در مورد
مسمومیت های
اخیر دختران
و ضرب و شتم
مادر یک دانش
آموز توسط
ماموران
آیت
الله سید اصغر
ناظم زاده قمی
در پیامی به مسمومیت
دانش أموزان و
برخورد با یک
مادر نگران در
همین رابطه
واکنش نشان
داد و نوشت: لج
بازی با مردم،
حرف درمانی و
شعار، تحمیق و
تحقیر، توجیه
کردن و گناه
را بر گردن
دشمن داخلی و خارجی
انداختن، بس
است.
متن
این پیام به
شرح زیر است:
بسم
الله الرحمن
الرحیم
الذین
اذا اصابتهم
مصیبه قالوا
انا لله و انا الیه
راجعون (قرآن
کریم)
مسئولین
جمهوری
اسلامی ایران
سلام
علیکم
با
کمال تاسف و
تاثر وقتی
حادثه برخورد
چند مامور
حکومتی با
خانمی در حضور
جمعی از مردم
که در رسانه
ها منتشر شده
را دیدم به
خود لرزیدم و
اشک ماتم
ریختم.
هرگز
فکر نمی کردیم
کار جمهوری
اسلامی به اینجا
بکشد که مردان
نامحرم با زنی
که فریادش از غم
و اندوه
مسمومیت
فرزند یا
نزدیکانش
بلند است، یکی
دهان او را
بگیرد ودیگری
موهای سرش را
با شدت از پشت
بکشد تا او را
ساکت نمایند.
فکر
نمی کردیم کار
حکومتی که ما
برای رفاه و آسایش
ملت و نجات
مردم از ظلم و
استبداد به پا
کردیم، به
اینجا برسد که
حتی نمونه
چنین اتفاق دلخراش
و حرام قطعی
آشکار را در
زمان شاه مشاهده
نکردیم.
چرا
باید چنین
اختیاراتی به
افراد لباس
شخصی و غیره
داده شود، که
هر کاری بخواهند
می توانند
بکنند و کسی
جلودار آنها نباشد.
اگر در ملأ
عام چنین است
وای به حال
کسانی که دستگیر
شده و در
زندان و دور
از چشم مردم
به سر می برند.
آقایان
مسئولین! مگر
در خواب رفته
اید و نمی بینید
سه ماه است که
دختران و
پسران و
کودکان
معصوم، در
مدارس و حتی
دانشجویان در
خوابگاهها
از موج این
مسمومیت در
حال اضطراب و
بستری شدن
هستند و روح و
جسم شان در
خطر است و
آرامش ندارند.
شکایت این
پریشان
احوالی ملت را
باید به کجا
برد؟!
اگر
نمی توانید
چنین مشکلاتی
را حل کنید از
فرهیختگان
ملت بهره
گیرید. اگر
مردم را قبول
ندارید از
سازمان های
بین المللی
کمک بگیرید.
لج
بازی با مردم،
حرف درمانی و
شعار، تحمیق و
تحقیر، توجیه
کردن و گناه
را بر گردن
دشمن داخلی و
خارجی
انداختن، بس
است.
متاسفانه
شما آبروی
دین، روحانیت
و حتی نظامی
که خودتان بر
اریکه آن تکیه
زده اید، را
هم لطمه زده
اید؛ به طوری
که روحانیان
در بسیاری
موارد از
خجالت انتقادهای
مردم، نمی
توانند سر
بلند کنند.
مسئولین
حکومت،
امیدوارم هر
چه زودتر تا
دیر نشده،
نگذارید خشم
مردم، شعلهورتر
از این شود و
این آتش خشم –
که همانا خشم
خداست – تار و
پود همه را بر
باد دهد.
تنها
جملهای که میتوانم
با آه و سوز به
زبان آورم،
این آیه الهی است:
“انا لله و انا
الیه راجعون”.
و
السلام علی من
اتبع الهدی
حوزه
علمیه قم
سید
اصغر ناظم
زاده قمی
۱۱
اسفند ۱۴۰۱
..............................................................
آیت
الله جوادی
آملی
اینکه
منشا حوادث
اخیر مدارس
مشخص نشده،
رعب آور است
آیت
الله العظمی
جوادی آملی
مشخص نشدن
منشا مسمومیت
دانش آموزان
در مدارس را
رعب آور دانستند
و گفتند:این
کار با مدیریت
حل می شود،
اینکه منشاء
این حوادث
هنوز مشخص نشده،
رعب آور است،
این حوادث هم
موجب اضطراب و
نگرانی
اولیاء و
خانواده ها
شده و هم موجب
نگرانی آموزش
و پرورش و
معلمان می شود
که بچه های زیر
مجموعه آنها
که بچه های
خودشان محسوب
می شوند، آسیب
می بینند، ما
دعا می کنیم
که این فرزندان
معصوم و
بیگناه آسیبی
نبینند ولی
لازم است
مسئولین نیز
با مدیریت این
کار را هرچه
زودتر سامان
ببخشند و مردم
را از نگرانی
در بیآورند.
آیت
الله جوادی
آملی: اینکه
منشا حوادث
اخیر مدارس
مشخص نشده،
رعب آور است
به
گزارش سایت
دیده بان
ایران؛ یوسف
نوری، وزیر
آموزش و پرورش
و هیئت همراه
امروز پنج
شنبه یازدهم
اسفند با حضور
در بیت آیت
الله العظمی
جوادی آملی با
ایشان دیدار و
گفتگو کردند.
آیت
الله جوادی
آملی در این
دیدار بیان
داشتند: در هر
امری مخصوصا
در آموزش و
پرورش حرف اصلی
را انسانیت
انسان می زند،
الفاظ و
مفاهیم به درد
امتحان و نمره
می خورد اما آنچه
انسان را می
سازد رفتار
عملی همه
ماست.
ایشان
با تاکید بر
احترام
گذاشتن به
مردم بیان
داشتند: در
شرح حال
پیامبر گرامی
اسلام (ص) آمده
که آن حضرت با
احدی نیمرخ
صحبت نمی کرد
چه افراد عادی
و چه بادیه
نشین و چه
شهری، این احترام
گذاشتن به
مردم است که
چنین مواردی
را مسئولین
باید رعایت
کنند.
ایشان
ادامه دادند:
ما قبل از
اینکه با حرف،
چیزی یاد مردم
بدهیم باید با
عمل یاد مردم
بدهیم، اگر
مردم
عمل صالح
ببینند، هم می
بینند و هم
عمل میکنند،
ولی اگر تنها
درس صالح بگوییم،
ممکن است یاد
بگیرند اما
کاری از پیش نمی
رود.
ایشان
اظهار داشتند:
در میدان جنگ،
حرف اول را قدرت
نظامی می زند
اما در
دبیرستان و
آموزش و پرورش
و حوزه و
دانشگاه
تربیت های
علمی حرف اول
را می زند،
تجربه هم نشان
داده که با
سلاح نمی شود
مردم را اصلاح
کرد، بلکه با
صلاح می شود.
ایشان
گفتند: جهانی
فکر کردن، تعامل
داشتن،
مدیریت
داشتن، نه
بیراهه رفتن و
نه راه کسی را
بستن اساس کار
است، جهان را
ادب و علم
اداره می کند
و با ادب، علم
و تعامل می
توان با جهان
به درستی
زندگی کرد.
ایشان
درباره حوادث
اخیر که در
مدارس اتفاق
افتاده،
اظهار داشتند:
این کار با
مدیریت حل می
شود، اینکه
منشاء این
حوادث هنوز
مشخص نشده، رعب
آور است، این
حوادث هم موجب
اضطراب و
نگرانی
اولیاء و
خانواده ها
شده و هم موجب
نگرانی آموزش
و پرورش و
معلمان می شود
که بچه های
زیر مجموعه
آنها که بچه
های خودشان
محسوب می
شوند، آسیب می
بینند، ما دعا
می کنیم که
این فرزندان
معصوم و
بیگناه آسیبی
نبینند ولی لازم
است مسئولین
نیز با مدیریت
این کار را
هرچه زودتر
سامان ببخشند
و مردم را از
نگرانی در بیآورند.
ایشان
در پایان
اظهار
امیدوار
کردند: به
برکت اهلبیت و
خون های پاک
شهدا و تلاش
خدمتگزاران تعلیم
فرهنگی کشور،
خیر دنیا و
آخرت نصیب
جامعه اسلامی
شده و صلاح و
فلاح به مردم
ما عنایت شود.
منبع:
شفقنا