Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ برابر با  ۱۴ فوريه ۲۰۱۸
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶  برابر با ۱۴ فوريه ۲۰۱۸
تلاش برای تبدیل روستاهای محروم به دهکده های امید

تلاش برای تبدیل روستاهای محروم به دهکده های امید

 

آیا «جنگارک» می‌تواند الگویی در محرومیت‌زدایی شود؟

 

مریم طالشی

 

«یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است.» جنگارک می‌تواند همان ده باشد؛ محروم‌ترین روستا در بخش مرکزی چابهار. همان که حکایت بیماری، بیکاری و بی‌شناسنامگی اهالی‌اش به گوش پایتخت‌نشینان رسید و آه از نهادشان درآورد. روستایی که به محض ورود به آن، بچه‌های کوچک دوان دوان خودشان را به ماشین می‌رسانند و غرق تماشا می‌شوند. بی‌ آنکه حرفی بزنند نگاهت می‌کنند و در چهره‌های کودکانه‌شان آثاری از شادی نمایان می‌شود. دوست‌داری کاری برایشان بکنی؛ هرکاری از دستت برمی‌آید. دوست‌داری بار بعد که می‌آیی، خبری از بیماری نباشد، بچه‌ها مدرسه داشته باشند و پدرهایشان کار.

روستای دورافتاده در دهستان پیرسهراب منطقه دشتیاری برای خیلی‌ها معنی و مفهوم خاصی نداشت. حتی نامش را هم نشنیده بودند. بچه‌های دانشگاه علامه اما واسطه‌ای شدند برای آشنایی نیکوکاران با روستای جنگارک. مؤسسه که از سال 94 به صورت رسمی فعالیتش را شروع کرده است، حالا می‌خواهد جنگارک را به روستایی نمونه تبدیل کند؛ یک ده آباد.

مجید ناصری، مدیر عامل مؤسسه در گفت‌و‌گو با «ایران» می‌گوید:«هدف مؤسسه ما رسیدگی به خانواده‌های نیازمند و مناطق محروم است. در بحث مناطق محروم روستای جنگارک را انتخاب کردیم چون در اوج محرومیت قرار داشت حتی در آن منطقه. قرارمان این شد تا آن روستا را به سطح حداقلی از امکانات نرسانیم، از آن بیرون نیاییم. امسال کار عمران روستای جنگارک را شروع کردیم. خواستیم تمرکزمان در این روستا باشد. سعی کردیم روستا را به‌طور کامل شناسایی کنیم و ببینیم اهالی چه نیازهایی دارند. آنجا کانال ارتباطی خوبی نداشتیم. ارتباط برقرار کردن سخت بود. آقایی بود که در منطقه معلم بود و معتمد محلی به حساب می‌آمد که خیلی کمک‌مان می‌کرد اما از وقتی به چابهار منتقل شد، دوباره مشکل پیدا کردیم.

نخستین کاری که ما در روستای جنگارک انجام دادیم این بود که آب شرب روستا را تأمین کنیم. برای این کار مخزن آب شرب برایشان ساختیم تا با آبرسانی سیار، مخزن سالم و بهداشتی پر شود. در مرحله بعد سرویس بهداشتی و حمام برایشان ساختیم. در اقدام بعدی کمک کردیم برای شناسنامه‌دار شدن شان. به کمک همان آقای معتمد، فهرستی تهیه کردیم و افراد را بردیم چابهار برای اقدام در ثبت احوال و همین حالا هم کارهایشان را پیگیری می‌کنیم که به‌نتیجه برسد. برای تعدادی از آنها در حال حاضر شناسنامه صادر شده و بقیه هم در دست اقدام است. برای ساخت مدرسه هم زمین انتخاب کرده‌ایم و در حال مذاکره با پیمانکار هستیم که مدرسه 5 کلاسه بسازیم یعنی جوری می‌خواهیم مدرسه را بسازیم که فعلاً سه کلاسه باشد و قابلیت توسعه به 5 کلاس را داشته باشد. الان بچه‌ها در کانکس درس می‌خوانند که آن را هم یک خیر اهدا کرده است. تا آخر سال کلنگ ساخت مدرسه را به زمین می‌زنیم تا مهرماه سال آینده کار ساختش به اتمام برسد.»

آب شرب روستا یکی از مشکلاتی بود که نمی‌شد راحت از کنار آن گذشت. می‌گفتند اهالی روستا و خصوصاً بچه‌ها به یک بیماری مبتلا شده بودند که ناشناخته بود. این را زمانی که برای تهیه گزارش به جنگارک رفتم شنیدم. بیماری مرموز زبان مردم را سبز می‌کرد. بهیار آمد و مردم را معاینه کرد و اولش معلوم نبود چه مرضی به‌جان جنگارک افتاده. بعد از مدتی اما همه چیز معلوم شد. بیماری مرموزی در کار نبود. مردم آنقدر از آب خزه بسته نوشیده بودند که زبانشان سبز شده بود. حالا اما با مخزن آب جدید، این امید وجود دارد که جلوی بیماری‌های بعدی گرفته شود. مردم برای شست و شو و پخت و پز از آب هوتک استفاده می‌کردند؛ آبی که در چاله‌ای بزرگ جمع شده بود و آلودگی‌اش حتی با چشم غیرمسلح هم پیدا بود. دختر بچه‌ها سطل‌ها و قابلمه‌های بزرگ را از آب پر می‌کردند و به سمت روستا می‌بردند. می‌گفتند وقتی آب کم باشد، از آب هوتک برای نوشیدن هم استفاده می‌کنند. خود آب هوتک بستگی به میزان بارش دارد که خب مقدارش در سیستان و بلوچستان کم است و به همین خاطر هم در خیلی مناطق، کشاورزی تعطیل شده و دام‌ها از تشنگی تلف شده‌اند. خیلی از مردم روستاها که قبلاً کشاورز و دامدار بودند، شغل شان را از دست داده و خانه نشین شده‌اند. خیلی‌ها می‌روند چابهار تا روی لنج کار کنند اما همین هم برای خیلی‌ها میسر نیست. نمی‌شود خانواده‌شان را رها کنند و بروند. مریم عشوری شاغل در بخش توسعه و تعالی مؤسسه درباره اشتغال مردم روستا می‌گوید:«در بحث اشتغال مردم منطقه در دو بخش می‌شود کمک کرد؛ کشاورزی و دامپروری. اگر آب کشاورزی برای مردم تأمین شود، روی محصولاتی که دارند مثل انبه و موز می‌توانیم کمک‌شان کنیم تا کشاورزی توسعه پیدا کند. در حال حاضر هم در تلاش هستیم این امکان را فراهم کنیم چرا که یکی از اهداف ما ایجاد اشتغال در مناطق محروم است. در مورد دامداری هم تلاش می‌کنیم وام‌هایی برای کسانی بگیریم که دامی برایشان باقی مانده است. قصد داریم وارد حوزه اشتغال خانم‌ها هم بشویم اما لازمه آن این است که اول فرهنگ سلامت را ارتقا دهیم. ‌ما فرهنگ سلامت را باید از همان مدرسه شروع کنیم که بچه‌ها این فرهنگ را به خانواده‌ها منتقل کنند. اگر این کار با موفقیت انجام شد، بحث اشتغال خانم‌ها را هم پیش می‌گیریم که می‌تواند در حوزه صنایع دستی باشد.»

 مشکل جنگارک اما فرهنگی هم هست. ناصری در این باره می‌گوید: «ما حمام و سرویس بهداشتی را که در روستا ساختیم بعد از مدتی مراجعه کردیم و دیدیم کاملاً تمیز و نو است و اصلاً از آن استفاده نشده. باید فرهنگ استفاده از آن ایجاد شود و ما در تلاش برای به سامان رساندن این قضیه هستیم. خیلی تلاش کردیم خانه بهداشت در آنجا تأسیس کنیم اما وزارت بهداشت موافقت نکرد و گفت اگر حتی خانه بهداشت بسازید نمی‌توانیم بهیار بدهیم. کسی که بتواند کار فرهنگی و بهداشتی کند و بومی هم باشد خیلی خوب است چون مردم خیلی راحت ارتباط برقرار نمی‌کنند. ما زبان مردم منطقه را بلد نیستیم. داریم کسی را استخدام می‌کنیم که بومی باشد و آشنا به زبان مردم منطقه که هم بحث شناسنامه‌ها را بهتر پیش ببریم و هم بحث اشتغال را. الان به خاطر اینکه در خود شهر چابهار امکانات اشتغال فراهم شده، می‌توانیم به اشتغال مردم روستا کمک کنیم. نمی‌توانستیم کسی را از تهران بفرستیم. چون اصلاً آنها فارسی صحبت نمی‌کنند و فارسی را سخت متوجه می‌شوند اما کسی از خود استان باشد و هفته‌ای یکی دوبار مراجعه کند، مسلماً خیلی بهتر است. حتی در روستاهای نزدیک جنگارک، بچه‌ها به لحاظ فرهنگی خیلی وضعیت شان بهتر است اما در جنگارک این‌طور نیست حتی نمی‌دانند مسواک چیست. مردها که معمولاً طی روز در روستا نیستند و خانم‌ها هم اصلاً ارتباط برقرار نمی‌کنند، می‌ماند همین بچه‌ها که امیدواریم بتوانیم روی آنها کار کنیم.»

سؤال خیلی‌ها در مواجهه با گزارش‌هایی که از روستاهای محروم تهیه می‌شود، این است: «چطور می‌توانیم کمک کنیم؟» ناصری در این‌باره می‌گوید:«خیران می‌توانند به دو روش همکاری کنند، یا به کسانی مثل ما که در روستاها کار می‌کنیم، اعتماد کنند و مبالغ شان را در اختیار آنها قرار دهند یا ما می‌توانیم روستاهایی را به آنها معرفی کنیم که آنجا فعالیت کنند. ما در کرمانشاه هم قصد داریم یک خانه برای یک خانواده که نیازمندتر هستند بسازیم. اعتقادمان این است که یک کار را بخوبی انجام بدهیم.»  گاهی از حجم محرومیت‌ها و تعداد بالای روستاهای نیازمند، ممکن است ناامید شویم که آیا اصلاً کاری می‌شود کرد؟! یک راهش همین است؛ انتخاب روستایی به‌عنوان الگو و تلاش برای آباد کردنش. به تعداد روستاهای محروم، می‌شود خیر داشت.

 

-------------------------------

روزنامه ایران / شماره : 6717  ۲۴ بهمن ۱۳۹۶

http://www.iran-newspaper.com/?nid=6717&pid=9&type=0

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©