موج انقلاب در منطقه و واکنش‌های دولت ولایی

بهروز نظری

دولت‌های خاورمیانه و از جمله ایران هفته‌های سختی را از سر میگذرانند. جشن انقلابی مردم در تونس، اردن، یمن، مصر و دیگر کشور‌های منطقه عزای دستگاه‌های فاسد حاکم بر منطقه است. هیچ کدام از رژیم‌های منطقه گمان نمی‌کردند که در چنین مدت کوتاهی تخت و تاجی‌ را که به زور سرنیزه نگه داشته بودند به خطر بیفتاد. روسای جمهوری که فرزندان خود را برای به ارث بردن قدرت آماده میکردند اکنون در تلاش برای حفظ قدرت یاران و خدمتگزاران دیروز خود را اخراج میکنند. وحشت زده از انقلاب، این دولت‌ها اکنون وعده اصلاحات میدهند. رژیم هایی که سال هاست کوچکترین صدای مخالفی را تحمّل نکرده اند اکنون یکی‌ بعد از دیگری صدای انقلاب مردم را میشنوند. شورش حق است، و حقانیت شورش مردم کشور‌های منطقه آنچنان عیان، و هراس دولت‌های منطقه و غربی از انقلاب آنچنان عظیم است که بندرت کسی‌ میتواند این موج بزرگ انقلاب در منطقه را نادیده بگیرد. در این میان بدون تردید یکی‌ از بزرگترین درسهای تحولات چند هفته گذشته واکنش‌های جهانی‌ به شورش‌های توده ای‌ از سوی دولت‌ها و جریانات دیگر بوده است. از این لحاظ میتوان گفت که نه تنها بن علی‌ و یا مبارک، که مقامات غربی و دیکتاتور‌های ولایی و کلاهی نیز صدای انقلاب مردم جهان عرب را شنیده اند. بعنوان مثال حتی دولت آمریکا که گلوله‌ها و گاز‌های اشک آور ساخت آن علیه مردم مصر بکار گرفته میشود از مبارک خواسته است که به صدای مردم گوش کند. واکنش دولت ولایی به تحولات انقلابی منطقه اما از وقیحانه‌ترین واکنش‌ها بوده است.

مقامات و دستگاه‌های تبلیغاتی رژیم در ایندوره تلاش کرده اند تا از شورشهای مردمی در ‌ منطقه بسود خود بهره برداری کنند. این تلاش وقیحانه رژیم دو جنبه قابل توجه دارد. اولا، دستگاه ولایی هراسان از تاثیرات  جنبش‌های روبه گسترش برای نان و آزادی در منطقه میکوشد تا این جنبش‌ها را متاثر از جمهوری اسلامی وانمود کند. ثانیا، دستگاه ولایی با بیشرمی تمام تلاش می‌کند تا با هشدار نسبت به مداخله دولت‌های غربی برای سرکوب این جنبش ها از یکطرف و توصیه به دستگاه‌های امنیتی مصر برای خودداری کردن از استفاده از خشونت از طرف دیگر ، خشونت وحشیانه خود علیه مردم ایران را پنهان کند. اسلامی جلوه دادن شورش بر حق مردم تونس و مصر به منظور وارونه جلوه دادن واقعیت‌های این کشور‌ها صورت می‌گیرد، و ابراز به اصطلاح نگرانی‌ از خشونت این دولت‌ها علیه مردم تلاشی است برای وارونه جلوه دادن واقعیت‌های ایران. در همین راستا مقامات دولت ولایی یکی‌ پس از دیگری به صف شده و در مذمت دولت‌های دیگر و ستایش دستگاه ولایی سخنرانی کرده اند. 

احمد خاتمی در نماز جمعه این هفته اسلام را دلیل اصلی‌ بروز موج انقلابی در منطقه اعلام کرد و اعتراضات مردم مصر را متاثر از جمهوری اسلامی دانست. حسین اسلامی جانشین فرمانده سپاه پاسدران نیز گفته که شورش مردم در منطقه "تکثیری از انقلاب اسلامی است"؛ و تعدادی از نمایندگان مجلس ولایی و دیگر کارگزاران رژیم، از جمله صادق رضایی عضو ستاد مرکزی دهه فجر، و ناصر موسوی عضو مجمع نمایندگان روحانی مجلس، تحولات منطقه را نتیجه ۳۰ سال صدور انقلاب اسلامی از سوی جمهوری اسلامی اعلام کرده اند. در همین حال رامین مهمانپرست، سخنگوی وزیر امور خارجه، به مقامات مصری توصیه کرده است  "از هرگونه برخورد خشونت آميز توسط نيروهای امنيتی و پليس خودداری کنند". تلاش‌های بیشرمانه رژیم برای مصادره جنبش مردمی مصر و دیگر کشور‌های منطقه به حق خشم فعالین سیاسی در ایران و منطقه را برانگیخته است. دلایل ابراز انزجار وسیع از سخنان اخیر مقامات دولت ولایی کاملا روشن است:

اولا، این تلاش برای لوث کردن جنبش‌های انقلابی در منطقه در شرایطی صورت می‌گیرد که نسخه رژیم ولایی در منطقه و جهان با ورشکستگی کامل روبرو شده و  حتی دیگر در میان اسلامگرایان نیز جذابیتی ندارد. تجربه خونین  نظام فاشیستی حاکم بر ایران به اعتبار اسلامگرایی چنان صدمه جبران ناپذیری وارد کرده است که بسیاری از اسلام گرایان ناگزیر اند تا برای کسب مقبولیت و اعتبار مرز‌های خود را با جمهوری اسلامی متمایز کنند. بعلاوه، نظام ولایی نظامی است که از مشخصات اصلی‌ آن تبعیض علیه همه و از جمله مسلمانان است. اصل ۱۲ قانون اساسی‌ جمهوری اسلامی با تاکید بر اینکه "دين‏ رسمي‏ ايران‏، اسلام‏ و مذهب‏ جعفري‏ اثني‏ عشري‏ است‏ و اين‏ اصل‏ الي‏ الابد غير قابل‏ تغيير است‏"، حتی حق برابر مکاتب دیگر اسلام را کتمان می‌کند. چنین نظامی، که در آن اعتقاد به "مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی‌ کشور" از پیش شرط های اصلی‌ برای هدایت ارگان‌های اصلی‌ دولتی است، نمیتواند الهام بخش مسلمانان منطقه باشد.

ثانیا، نباید فراموش کرد که شعار اصلی‌ انقلاب تونس و جنبش توده ای‌ در مصر و دیگر کشور‌های منطقه نه          "اسلام"، که "نان، آزادی و کرامت انسانی" بوده است. بی‌ جهت نیست که اسد ابوخلیل، نویسنده وبلاگ "عرب خشمگین"، در واکنش به سخنان احمد خاتمی آورده است: " روحانی احمد خاتمی مانند رئيسش، احمدی نژاد، بی مغز است. او در نماز جمعه گفت شورش ها در تونس و مصر از«پس لرزه» های انقلاب اسلامی ايران است. به اين ابله بگوييد حتی يک شعار اسلامی در خيابان های تونس يا مصر يا يمن نبود. خواب ببينی!" همچنین نباید فراموش کرد که سازمان دهندگان اصلی‌ شورش‌های انقلابی در منطقه اتحادیه‌ها و تشکل‌های کارگری و دانشجویی بوده اند. شعار مردم مصر، تونس، اردن و غیره شعار مردم ایران نیز هست، و این خواستها ی برحق دقیقا همان چیزی است که رژیم ولایی تمام نیروی دستگاه‌های سرکوب و تبلیغ خود را برای جلوگیری از دستیابی کارگران و زحمتکشان ایران به آن بسیج کرده است.

ثالثا، دعوت رژیم اسلامی از مقامات مصری برای پرهیز از خشونت از آن دسته از بیشرمی هاست که تنها از عهده چنین رژیمی برمیاید. اعتراضات مردم مصر و سرکوب آنان توسط دولت مبارک، یاد آور اعتراضات مردمی در ایران و سرکوب وحشیانه آن از سوی جمهوری اسلامی است. اگر مردم مصر، تونس و دیگر کشور‌های منطقه در مبارزه خود علیه دیکتاتوری و اشکال مبارزاتی خود از مردم ایران الهام گرفته اند، اگر استفاده خلاق از شبکه‌های مجازی و تلفن‌های همراه در مصر و تونس بسط تجارب جنبش ضدّ استبدادی مردم ایران است؛ بدون تردید میتوان گفت که دولت مبارک در قطع شبکه اینترنت و تلفن، به زیر گرفتن تظاهر کنندگان، کشتار بیش از صد نفر و بازداشت هزاران نفر از دولت ولایی الهام گرفته است.

برای مردم منطقه که همچون برادران و خواهران خود در ایران برای نان، آزادی و کرامت انسانی مبارزه میکنند، جمهوری اسلامی هیچ جاذبه ای‌ ندارد. تنها کسانی که از دولت ولایی الهام میگیرند سلطان‌هایی‌ هستند که همچون ولی‌ فقیه سال هاست ابتدایی‌ترین حقوق مردم را نادیده میگیرند و لگد مال میکنند. کارگران و زحمتکشان جهان عرب سرخورده و ناامید از نتایج انقلاب سال ۵۷،  برای نظمی نوین و دنیایی‌ بهتر مبارزه میکنند. مبارزات آنها الهام بخش کارگران و زحمتکشان ایران است.

۱۰ بهمن ۱۳۸۹ / ۳۰ ژانویه ۲۰۱۱