لطفا
دلیل محکمه
پسند بیاورید!
سعید
صارمی
” ۴سال
پیش شورای ملی
مقاومت
ایران، بر
اساس مصوبه
دفاع از اشرف (
۱۶ دی۱۳۸۸ )
همکاری با
رسانههایی
را مورد تحریم
قرار داد که
مصداق ”
همسویی با ولایت
مطلقه فقیه در
ضدیت با
فرزندان رشید
و مقاوم مردم
ایران در اشرف
” شمرده میشوند.
ایرج مصداقی
هوادار نادم
سازمان مجاهدین
خلق ایران از
همان ۴سال پیش
نمونه بارز
آنها بوده و
هست .”
این
بخشی از
اطلاعیه صادر
شده از سوی ”
شورای ملی
مقاومت ” است
که در سایت های
گوناگون درج
شده است.
اطلاعیه
مذکور در
حقیقت پاسخی
است به
اظهارات آقای
ایرج مصداقی
که در ” مقاله
بلند بالایی
تحت عنوان ”
نامهای
سرگشاده به
آقای مسعود
رجوی ” ، چند
روز پیش از آن
در سایتهای
گوناگون درج
شده بود.
در
اینجا
قصد ندارم در
دفاع و یا ردّ
نظرات آقای
مصداقی مطلبی
را عنوان کنم،
زیرا ضمن
داشتن انتقاد
به مجموعهای
از عملکردهای
سازمان
مجاهدین خلق
ایران، و شورای
ملی مقاومت،
باید این را
بگویم ، که با
ایرج مصداقی
نیز هیچگونه
اشتراک سیاسی
ندارم. مخصوصا
در رابطه با
پروژه ایران
تریبونال که
ایشان یکی از
مدافعین سر
سخت آن بوده و
هست ، و
نگارنده از
مخالفین جدی
آن بوده و
هستم.
حتی
زمانی که
ایشان ، در
مصاحبه با
رادیو بی بی
سی مطالبی
در رابطه با
ترور
مستشاران
آمریکایی ، و
نسبت دادن آن
به اعضای
مارکسیست
لنینیست
سازمان مجاهدین
( بخشی که بعدها
به سازمان
پیکار معروف
شد )، بیان
کردند، نویسنده
این سطور با
درج مطلبی تحت
عنوان ” حفظ
پرنسیبهای
اخلاقی در
مبارزه سیاسی
” با ایشان
برخورد کردم.
که این مطلب
میبایستی
در ارشیو سایت
محترم ” روشنگری
” موجود باشد.
اما در
اینجا بهتر
است برگردیم
به اطلاعیه شورای
ملی مقاومت ،
و چند خطی از
آن را مرور
کنیم. اطلاعیه
شورا با همان
عبارت فوق
آغاز میشود،،،
” ۴ سال پیش
شورای ملی،،،،،،،،،،،،،،،،از
همان ۴ سال
پیش نمونه بارز
آنها بوده و
هست،،“.
عبارت
فوق مشخص نمیکند
که منظورش از
تحریم این
سایتها ، از
جمله ” سایت
ایرج مصداقی ”
چیست. آیا به
این معنی است
که مطالب آن
سایتها را
نباید خواند؟
یعنی به محض
خواندن این
مطالب انسان
گمراه میشود؟
یعنی ما (
فعالین سیاسی
) که حتی به
سایتهای
رژیم آدمکش و
جنایتکار
جمهوری
اسلامی هم سرک
میکشیم در
معرض خطر
گمراهی قرار
داریم؟ پس نقش
آگاهی چه میشود؟
مگر میتوان
بدون خواندن و
مطالعه به
آگاهی دست
یافت؟ و پرسش
اساسی تر این
است که ،
مخاطبین این
اطلاعیه چه
کسانی
هستند؟ عموم
مردم؟ یا فقط
هواداران این
شورا؟
برای
عموم مردم که
نمیتوان
تصمیم گرفت.
شاید تحریم
این سایتها
بخاطر این
باشد که
هواداران
شورا نباید به
این سایتها
سرک بکشند؟
آیا واقعا میشود
سایتی را ”
حلال و یا
حرام ” دانست؟
آیا حتی میتوان
به یک هوادار
گفت که چه
سایتی را حق
دارد ببیند و
آن یکی را حق
ندارد؟
نگارنده
این سطور هم
به بسیاری از سایتها
مطلب نمیفرستم.
بسیاری از
سایتها هم
مخصوصا در
جریان دادگاه
ایران
تریبونال،
مطالب مرا چاپ
نمیکردند.
هم من حق دارم
به هر سایتی
که دوست دارم ،
مطالبم را جهت
درج آن
بفرستم، و هم
این حق طبیعی
این سایت هاست
که مطلب مرا
چاپ کنند یا
نکنند.
اما
برگردیم به
ادامه مطلب .
بهتر است رجوع
کنیم به همان
عبارت فوقالذکر
و ببینیم که
دلیل تحریم
فوق الذکر که
در اطلاعیه
آمده چیست.
دلیل شورا و
مسولینش این
است که : ”
شورا
همکاری با
رسانههایی
را مورد تحریم
قرار داد که
مصداق ”
همسویی با ولایت
مطلقه فقیه در
ضدیت با
فرزندان رشید
و مقاوم مردم
ایران در اشرف
” شمرده میشوند.
حال
پرسش این است
که با چه
معیاری میتوان
این ” همسویی
با ولایت
مطلقه فقیه در
ضدیت با فرزندان
رشید و مقاوم
مردم ایران در
اشرف ” را اندازه
گیری نمود؟ معیار
چیست؟ واقعا
چطور میتوان
حساب و کتاب
کرد که چه کسی
همسو با ولایت
مطلقه فقیه در
ضدیت با
فرزندان رشید
” است؟ یا در
ضدیت نیست؟ ملاک
همسویی و ضدیت
چیست؟ آیا غیر
از این است که
باید ملاک محکمه
پسندی
برای سنجش
این امر و
قضاوت آن
داشت؟ به باور
من ،
این عبارت ”
همسویی با
ولایت مطلقه
فقیه در ضدیت
با فرزندان
رشید و مقاوم
مردم ایران در
اشرف ” ، قابل
تفسیر است. آن
را به هر شکلی
که بخواهی میتوانی
تفسیر کنی.
از یک انتقاد
ساده میتواند
شروع شود. تا
حتی جاسوسی را
هم شامل شود. این
عبارت مرز
منتقد و
مخالف، و دشمن
را در هم میریزد.
برگردیم
به موضوع
مصداقی ،
سایتش و ”
همسوییهایش
با رژیم ولایت
فقیه در ضدیت
با مجاهدین ” ،
که در اشرف
هستند. در این
رابطه در
اطلاعیه شورا
چنین آمده است
که : ” سخن گفتن
از سرکوب، دیکتاتوری،
کیش شخصیت ،
محاکمات
درونی ، شیوههای
استالینیستی،
شستشوی مغزی ،
طلاق اجباری ،
وادار کردن
افراد به
بازگشتن به
ایران به زور ،
نقض حقوق بشر
اعضا و همچنین
فساد شخصیتی و
اخلاقی
مجاهدین و
مسول شورای
ملی مقاومت
چیز تازهای
نیست و تنها
نیازمندی
شدید خطوط
متداخل ارتجاعی
و استعماری را
به از میان
برداشتن تشکیلات
مجاهدین
بویژه بعد از
خروج از لیستهای
تروریستی در
شرایطی که
رژیم آخوندها
در بحران
سرنگونی دست و
پا میزند نشان
میدهد.”
فرض را
بر این میگیریم
که نه تنها
بخشی از این
اتهامات،
بلکه تمامی
این اتهامات
دروغ ، و جعلی
هستند. و تمامی
این اتهامات
با کمک وزارت
اطلاعات و با
درخواست آنان
از سوی ” ایرج
مصداقی ” درج
شده باشد.
اینجا
ذکر یک نکته
مهم هست و آن
هم این است که
چرا مصداقی
این اتهامات
را زمانی
مطرح نکرده
است که اتفاقا
مجاهدین در
لیست تروریستی
قرار داشتند و
میتوانست
بهترین سوژه
هم برای
جریانات
استعماری
باشد و هم
برای ارتجأع
حاکم بر ایران
و رئیس آن
یعنی ولایت
مطلقه فقیه و
شخص خامنهٔای
؟ ذکر این
اتهامات در آن
دوران که
کاربرد
بیشتری میتوانست
برای رژیم
ولایت فقیه
داشته باشد؟
اگر او از ۴
سال پیش مزدور
شده باشد، کمی
دور از منطق
است که این
نامه را آن
موقع ( زمانی
که مجاهدین در
لیست
تروریستی
بودند ) درج
نکرد. درج
نکردن این
نامه میتواند
به این معنا
هم باشد ، که
اتفاقاً او به
دلایل عاطفی
که به مجاهدین
داشته از
انتشار این
اتهامات
خودداری کرده
باشد. در هر
صورت از نظر
نگارنده ،
خارج شدن مجاهدین
از لیست
تروریستی نمیتواند
دلیل محکمه
پسندی، بر این
باشد که ” ایرج
مصداقی ” ، به
این دلیل خاص (
خارج شدن
مجاهدین از
لیست
تروریستی )
این اتهامات
را به مجاهدین
وارد کرده
باشد. آن هم ۴
سال بعد از
این که شائبه
مزدور بودن او
وجود داشته و
مجاهدین به
نادم بودن او
یقین داشتند.
به
هیچوجه قصد من
دفاع از ایرج
مصداقی نیست.
بلکه با این
فرهنگ مشکل
دارم که بدون
داشتن هیچ
مدرک محکمه
پسندی فقط به
صرف این که
این ادعا را
داریم که
داریم مبارزه
میکنیم، پس
حق هم با ماست
که هر چه
میلمان بکشد عنوان
کنیم. و هر کسی
را که بخواهیم
متهم کنیم.
” ایرج
مصداقی ” ،
مانند هر
انسان دیگری
که در پهنه
سیاست تلاش میکند،
سمت و سویی
دارد. من او را
بی نهایت دست
راستی میدانم.
نامه سرگشاده
او را هم به
مسعود رجوی از
زاویه “
چپ ” نمیبینم.
او
عدالت طلب
نیست. از نظر
من به استقلال
هم ذرهای
اعتقاد ندارد.
در مصاحبه با
بی بی سی
هم خوشرقصی
کرد. اما با
این حال نمیتوانم
این را هم
کتمان کنم که
در افشا جنایتهای
رژیم ، نقش
موثری داشته
است. نه او را
قدیس میدانم
و نه در این
مقاله قصد
دفاع کردن از
ایشان را
داشته ام. قصد
من فقط این
بود ، که این
را بگویم که باید
با
مدرک و سند
محکمه پسند
حرف بزنیم.
ضمن این که
بسیاری از
مطالبی هم که
مصداقی در آن
نامه بدان
اشاره داشت،
از سندیت کافی
برخوردار
نبود.
با
احترام سعید
صارمی ۱۹
اردیبهشت
۱۳۹۲