نامهای
از ایران خطاب به
مبارزان
کوبانی،
فدراسیون
جوانان
سوسیالیست،
اعضای
حزب
دموکراتیک
خلقها
و
همهی دیگر
کوشندگان راه
سوسیالیسم و
دموکراسی
(به
همراه
برگردانهای
انگلیسی،
کُردی و
تُرکی)
پشتیبانی
ما از عزم
سیاسی شما در
کارزارتان علیه
جبههی
ارتجاع و سرمایه
رفقا!
حملهی
تروریستی 20
جولای/29 تیر
ماه به تجمع
فدراسیون جوانان
سوسیالیست در
مرکز فرهنگی
آمارا در شهر
مرزی سوروچ
ترکیه که 32 تن
از برادران و
خواهرانمان
را که عازم
بازسازی
کانتون
کوبانی بودند به
کام مرگ کشید
باری دیگر
تقابل آشتیناپذیرِ
بربریت افسارگسیختهی
داعش با
آلترناتیو
سوسیالیستی
کوبانی را به
روشنی هر چه
تمامتر به
نمایش گذاشت.
هماینک از
روز هم روشنتر
است که
اینروزهای
خاورمیانهی
گرفتار جنون و
جنگ از آن دست
اعصار تاریخی
است که پرسش
از «سوسیالیسم
یا بربریت»
بیش از هر زمان
دیگری
معنادار شده
است. تصادفی
نیست که در
میان دولتهای
قدرقدرت
خاورمیانه که
از پول نفت
متورم شدهاند
و هر یک به
نوعی مصداق
روشنی از
سازگاری بیدردسر
سرمایهداری
با رژیمهای
غیردموکراتیک
محسوب میشوند
این کانتون
کوبانی – و نیز
کانتونهای
جزیره و عفرین
– بودهاند که
علاوه بر
ایستادگی
تمامقد در
برابر هیولای
درندهی
داعش بهراستی
آلترناتیوی
واقعی نه فقط
در برابر آن که
در برابر همهی
دیگر دولتهای
منطقه پیش
گذشتهاند. تا
جایی که به
کانتونها
مربوط میشود
با نمونههای
موفقی از
دموکراسی
مستقیم،
خودگردانی مشارکتی،
همبستگی
برابرانه، و
سوسیالیسم
سکولاردموکراتیک
سروکار داریم
که عملاً چیزی
کمتر از گسستِ
از میراث دولتهای
اقتدارگرای
منطقه – از
پارلمانتاریسم
از-رمق-افتاده
و بوروکراسی
آمرانه گرفته
تا هویتگرایی
تبعیضگذار و
سرمایهداریهای
قبیلهای-تئوکراتیک-میلیتاریستی
– نیست. کورسوی
امیدی که از
قعر تاریکی
روزها و شبهای
خاورمیانهی
گرفتار
ویرانی و آشوب
میتابد به
همت شما رفقا
در کوبانی و
عفرین و جزیره
و رفقامان در
دیاربکر و
استانبول و
آنکارا – و صد
البته به
اتکای مجاهدتهای
آزادیخواهانه
و برابریطلبانهی
دیگر خلقهای
خاورمیانه –
روشن باقی
مانده است.
ما نیز
چون شما بر
این باوریم که
مقاومت پیروزمندانهی
کوبانی و
پیروزی
چشمگیرِ
سیاسی «حزب
دموکراتیک
خلقها» در
ترکیه با
یکدیگر
پیوندی
ناگسستنی
دارند و
اساساً در
نسبت درونی با
همدیگر است که
به درستی
فهمیده میشوند،
چنانکه میتوان
ادعا کرد با یک
پروژهی
سیاسی واحد
طرف هستیم که
بسته به امکانها
و اقتضائات
وضعیت از روشها
و ابزارهای
متفاوتی بهره
میبرد. ما هر
دوی این تجارب
امیدبخش
سیاسی را همچون
گشایش جبههای
دموکراتیک در
قلب یکی از
غیردموکراتیکترین
مناطق جهان از
خلال مقاومت
خلاقانه در برابر
نیروهای
چندریخت
ارتجاع – یکجا
در کسوت یک
دولت سرمایهداریِ
به ظاهر
نُرمال با جاهطلبی
احیای
امپراتوری
اسلامی
(ترکیه) و جای
دیگر در قالب
یک دولت
نظامیِ جیرهخوار
سرمایهداریهای
منطقه با
روکشی از
سازوکارهای
ایدئولوژیک و
اجراییِ
اسلامی (داعش) –
میفهمیم. در شرایطی
که نیروهای
چپگرا در دیگر
کشورهای خاورمیانه
عموماً – چه از
رهگذر سرکوب
بیرونی و چه
به واسطهی
تنشها و بنبستهای
درونی – به
جریاناتی
پراکنده،
حاشیهای و کماثر
بدل شدهاند،
جدیت شما در
پیشبرد
همزمان یک
پروژهی
واحد
چپگرایانه در
دو جبههی
مختلف، نویدبخش
تقویت منطقهایِ
جریانی است که
سودای آزادی،
برابری و همبستگی
دارد.
پشتیبانی ما
از عزم سیاسی
شما در کارزارتان
علیه جبههی
ارتجاع و
سرمایه در
واقع بخشی از
تعینیابی
خودِ ما از
خلال مشارکت
در پروژهی
سیاسی مشترکی
است که در
دستورکار همهی
نیروهای چپ
منطقه قرار
دارد.
دولت
ترکیه که به
برکت یکهتازیِ
تاکنون-دوام-آوردهی
حزب عدالت و
توسعه اینک به
آمیزهی
غریبی از
عثمانیگری
ناسیونالیستی،
اسلامگرایی
سیاسی، و نولیبرالیسم
اقتصادی بدل
شده است،
مدتهاست که نقشی
به غایت
ارتجاعی – چه
در خودِ ترکیه
و چه در منطقه –
ایفا میکند.
در واکنش به
تهاجم
تروریستی
اخیر، دولت اردوغان
در تقلاست تا
با یک تیر چند
نشان بزند: تصویر
جهانی از
شراکتاش با
داعش را با
قربانینمایی
و دامنزدن به
مبارزهی
صوری با آن
اصلاح کند، به
اتکای بهبنبستکشاندن
مذاکره بر سر
تشکیل دولت
ائتلافی دست به
برگزاری
انتخابات
زودهنگام
پارلمانی
بزند و به
موازات این
بکوشد با
تقویت کلیشههای
ناسیونالیستی
جایگاه
متزلزل خود در
داخل ترکیه را
بازسازی کند و
ریزش چشمگیر
آرای حزبش را
بازگرداند و
شکست سیاسیاش
در انتخابات
اخیر را جبران
نماید، با
واداشتن پ.ک.ک
به دستزدن به
مقابلهجویی
مسلحانه و
انصراف از
پیگیری خط
صلح، آنها را
تهدیدی برای
امنیت ترکیه و
طرفی غیرقابلاعتماد
در فرآیند
مصالحهی
سیاسی جا بزند
و از این راه
هم بخشی از
آرای ناسیونالیستهای
مخالفِ سازش
با پ.ک.ک را با
خود همراه کند
و هم زمینهی
قلع و قمع
اعضای آن و دیگر
مخالفان
سیاسی – و در
رأس همه، «حزب
دموکراتیک
خلقها» و در
گامهای بعد
همهی دیگر
گروههای چپ
– را فراهم
سازد، با نفوذ
در شمال سوریه
به بهانهی
مبارزه با
داعش مواضع
حزب اتحاد
دموکراتیک را
تضعیف کند و
تحرکاتاش در
منطقه را
کنترل نماید و
از همه مهمتر
مانع بههمپیوستن
کانتونهای
سهگانه به
یکدیگر شود.
از این حیث
تأکید «حزب
دموکراتیک
خلقها» و
دیگر نیروهای
چپگرا به حفظ
خط صلح – با وجود
نقض یکطرفهی
آتشبس از
جانب دولت – و
پرهیز از
افتادن به دام
تلافیجویی
نظامی و
مقاومت در
برابر وسوسهی
پشتپازدن به
مشارکت
پارلمانتاریستی
در عرصهی
سیاست داخلی
در عین
وفاداری به
اصول، مواضع و
برنامهی
سیاسی مترقی
خود و تحکیم
همبستگی با
جنبشهای
اجتماعی و
تداوم اتکا به
سازماندهی
مردمی و گرفتن
پیکان اصلی
اتهام به سمت
عملکرد «حزب
عدالت و
توسعه»، تا
همینجا نیز میتواند
گامی حیاتی در
ناکامگذاردن
طرح شوم دولت
اردوغان برای
برهمزدن
موازنهی
قوای سیاسی
ترکیه باشد.
به این
اعتبار، فراخوان
«حزب
دموکراتیک
خلقها» برای
بسیج عمومی
همهی
نیروها و
طبقات
اجتماعی حامی
صلح، دموکراسی
و آزادی در
قالب برگزاری
راهپیمایی
اعتراضی در
استانبول در 26
جولای/ 4 مرداد
ماه میتواند
همچون تمهیدی
موثر در تقویت
جبههی
ضدارتجاع عمل
کند.
بیشک
همهی ما میدانیم
که ساختن یک
آرمانِ جمعیِ
دموکراتیک تا
چه پایه
مستلزم
فراروی از مرزها
و هویتهای
ملی و گشودن
فضایی کلی و
جهانشمول
برای همگان
است. اساساً
باور به ایدهی
انترناسیونالیسم
– به رغم
بالاگرفتن
انواع و اقسام
هویتگراییهای
قومی-قبیلهای
در خاورمیانه
– تنها از راه
تقویت
همبستگیهای
منطقهای و
جذب همهی
آنانی که فارغ
از منافعِ
جزئیِ ملی دل
در گرو ارزشهای
انسانی دارند
ممکن میشود.
از همین روست
که ما در مقام
شماری از
آزادیخواهان
و برابریطلبان
ایرانی دستهامان
را از پسِ
مرزهایی که ما
را از هم جدا
ساختهاند به
سویتان دراز
میکنیم و با
شما پیوند
همبستگی و
همراهی میبندیم.
در مبارزهای
که به اتکای
عزم جزم سیاسیتان
علیه بربریت
داعش از یکسو
و دسیسههای
دولت ترکیه،
از سوی دیگر،
آغاز کردهاید
همگام و
همیارتان
هستیم. درست
است که در راهپیمایی
و تجمعات 26
جولای/ 4 مرداد
ماه در استانبول
کنارتان
نبودیم اما
عمیقاً خود را
همگام و همدل
شما احساس میکردیم.
شک نکنید که
اینروزها
امید به آیندهای
بهتر برای
خاورمیانه در
چهرهها و بدنهای
به هم
پیوندخوردهی
شماست که خودی
نشان میدهد.
امضاکنندگان:
پارسا
آزاد پاریسی،
امیرعباس
آزرموند،
محمدکریم
آسایش، سهیل
آصفی،
ابراهیم آقاامیری،
روزبه
آقاجری،
مارینا
ابوالقاسمی،
بشیر احسانی،
امیر احمدی
آریان،
کامران اخشی،
آزاده
اخلاقی، پویا
اربابی،
فرشیده اسدی،
علی
اسداللهی،
رضا اسدآبادی،
مهسا اسداللهنژاد،
شبنم
اسماعیلی،
نوژن
اعتضادالسلطنه،
امید اقدمی،
دلشاد امامی،
حسین امیدی
اورمان، حسام
امیری، مریم
امیری، بهنام
امینی، طیبه
امینی، سیدار
اوانکی، کمال
ایرانیدوست،
الناز
بابایی، هومن
باریکانی،
بهنام بوذرینژاد،
کیانوش
بوستانی،
بابک پاکزاد،
میلاد پشتیوان،
آرش پندی،
مهسا
پورمقرری،
هادی تقیزاده،
ماندانا
تلارمی، مهدی
توپچی،
فریدون تیموری،
محمد ثانی،
علی ثباتی،
علی جمشیدی، فرزانه
جلالی، آسو
جواهری، سینا
چگینی، لیلا
چمنخواه،
امیر چمنی،
فاطمه
چهرگان، سمیرا
حاتمی، حسام
حسینزاده،
طلیعه حسینی،
فرزانه
حسینی، مسعود
حسینی، ندا
حقیقی صابر،
نوید حمزوی،
محمدرضا حمیدی،
یاسمن
خالقیان،
قاسم خالویی،
مینا خانی،
مهین
خدایاری،
محمدحسن
خدایی، هادی
خردمندپور،
علیرضا
خسروآبادی،
ناهید
خیرابی، مزدک
دانشور، سعید
درخشان، رضا دهقان،
شادی دهقان،
آزاده دواچی،
میثم ذاکری،
بهنام ذوقی،
پیام ذوقی،
اسفندیار
راد، فریبرز
رئیسدانا،
مسعود رحمتی،
روزبه رحیمی،
سمیرا رشیدپور،
آوات رضانیا،
رقیه رضایی،
بنفشه رنجی،
سیمین
روزگرد، نسیم
روشنایی،
وحید رهبر، احسان
ریاحی، یاسر
ریگی، حمید
زارع محمدی،
بهرام زالی،
امین
زرگرنژاد،
سپهر زندی،
عظیمه ستاری،
صدیقه سرابی،
سهیل
سراییان،
بهار سرلک،
فرانک سعیدی،
هاجر سعیدی،
حسام سلامت،
نسیم سلطانبیگی،
آزاده
سلیمانی،
عارف سلیمی،
بهرام شجاعی،
مهدی شعبانی،
امید شمس،
فواد شمس،
مندی شمس،
عمادالدین
شوری، سیاوش
شهابی، عباس
شهرابی
فراهانی،
پرهام
شهرجردی،
شاهین
شیرزادی،
امیر طهرانی،
آیدین ظریف،
آزاده صابری،
مهدی صابری،
نسترن صارمی،
الهام صالحی،
ساحل صالحی،
فاطمه صالحی،
ساقی صالحیمجد،
عیسی صفا،
امانج
صلواتی، نیر
صمدزاده، احسان
عباسی، مهدی
عباسی، فرانک
عبدی، آرش عزیزی،
علی عزیزی،
شاهین
علیپور، جواد
علیخانی،
سوگند علیخواه،
زانیار
عمرانی، نرگس
غروبی، محمد غزنویان،
محمدرضا غلامشاهی،
حمید
فراهانی،
محمدرضا فرجزاده،
آریا فرهنگ،
مجید فنایی،
فریبا فیاضی،
احسان فیضآبادی،
پروانه
قاسمیان،
شهاب قاضیخانی،
ائلوار قلیوند،
اوکتای قلیوند،
رامین قلیوند،
رضا کافی، علی
کاظمی، علی
کلانتری، سوزان
کریمی، سیاوش
کوهرنگ،
الناز کیان،
علیرضا
کیانی، عمار
گلی، بیتا
گودرزی، یاسر
گلی، فرهاد ح.
گوران، روزبه
گیلاسیان،
حسین لواسانی،
فاطمه
لیلازی،
الهام
محمدنژاد،
علیرضا متعبد،
بهرنگ محمدی،
داریوش
محمدی، عارف
محمدی، کوکب
محمدی، سیاوش
محمدحسنی، امیرحسین
محمدیفرد،
فاضل محمود،
رضا مرادی
اسپیلی،
محمدمبین
مرادی، یاسر
مرتضی، حسن
مرتضوی، کریم
مرسنه،
امیرحسین
مصباحی، اکبر
معصومبیگی،
فرزام معینی،
احمد مقصودی،
رزگار ملامحمودی،
سالور
ملایری، حمید
ملکزاده،
مهرگان ملکی،
سعید منصوری،
احمد منتظری،
امید منتقمی،
محمد موسوی
رحیمی، حمید
مولایی،
سامان مهدور،
حسین
میربابا،
ایمان واقفی،
امیر ناظری،
سعید نظری،
یدالله
نعمتی، مهراو
نوری، رضا
نوریزاده،
امیرحسین
نیکزاد، سارا
نیکزاد، امیر نیکنژاد،
علی هداوند،
مصطفی
هوشمند،
مهران یزدی،
سعید یزدیان،
امیر یوسفی،
میترا یوسفی،
نوید یوسفیان.
********************
بۆ شهڕڤانانی
کۆبانی،
فدراسیۆنی گهنجانی
سۆسیالیست،
ئهندامانی
پارتی
دیموکراتی گهلان
و ههموو ئهو
کهسانهی تر
که له پێناو
سۆسیالیسم و
دیموکراتی دا
خهبات دهکهن
هاوڕێیان!
هێرشه
تیرۆریستییهکهی
20ی جولای بۆ سهر
گردبوونهوهکهی
فدراسیۆنی گهنجانی
سۆسیالیست له
ناوهندی
کولتووری
ئامارا له
شارهدێی
سووروچ له
سنووری
تورکیا که 32
کهس له خوشک
و برایانمانی
خهڵتانی
خوێن کرد له
کاتێکدا بوو
که سهرقاڵی
خۆئامادهکردن
بوون بهرهو
کۆبانی له
پێناو نۆژهنکردنهوهی
ئهو کانتۆنهدا،
ئهم هێرشه
جارێکی تر به
روونی و
ئاشکرایی ئهو
بهربهریهته
جڵهوبۆنهکراوهی
داعشی بهرامبهر
بهو ئهلتهرناتیڤه
سۆسیالیستییهی
کۆبانی خسته
روو.
ئهمێستا
به تهواوهتی
ئاشکرایه که
ئهمڕۆ
رۆژههلاتی
ناوهراست
تووشی شێتی و
جهنگێک
هاتووه که
لهم کهینووبهیهندا
پرسی
"سۆسیالیسم و
بهربهریهت"
زیاتر له ههر
کاتێکی تر
مانای خۆی ههیه.
ئهوه بهڕێکهوت
نییه که له
نێوان دهوڵهته
دهسهڵاتدارهکانی
رۆژههڵاتی
ناوهڕاستدا
که له پارهی
نهوت ههڵئاوسوون
و ههر کامهیان
به جۆرێک له
سازانێکی بێ
کێشهی سهرمایهداری
له گهڵ
ڕژێمه
نادیموکراتهکاندا
ههژمار دهکرێن،
لهم نێوهدا
تهنیا
کانتۆنی
کۆبانی یه ـ
ههروهها
کانتۆکانی جهزیره
و عفرین ـ که
سهرهڕای بهرهنگاربوونهوهیان
به ههموو
تواناکانیانهوه
بهرامبهر
به دێوهزمهیهکی
دڕهندهی وهکوو
داعش، ئهلتهرناتیڤێکی
راستهقینهیان
نهک بۆ داعش
بهڵکو بۆ تهواوی
دهوڵهتهکانی
ناوچهکهدا
خستووهته
ڕوو. تا ئهو
شوێنهی که
لهم
کانتۆنانهدا
دهبینرێت
نموونهیهکی
سهرکهوتوو
له
دیموکراتییهتێکی
راستهوخۆ،
خۆبهڕێوهبردنێکی
هاوبهشانه،
پێکهوهبوونێکی
یهکسانانهو
سۆسیالیسمێکی
سێکولاری
دیموکراتیک
بهدی دهکهین
که ئهمانه
به شێوهیهکی
پراکتیکی
بریتییه له
دابڕان له
میراتی دهوڵهته
ملهوڕهکانی
ناوچهکه له
پهرلهمانتاریسمێکی
له کارکووکهوتووه
بیگره تاوهکوو
بوروکوراسییهکی
سهپێنرانه
و تا
ناسیۆنالیسمێزێکی
رهگهز پهرهست
و ههروهها
سهرمایهداره
خێڵهکییهکان
ـ تئۆکراتیک ـ
میلیتاریستی.
ئهو تیشکه
کزی هیوایهی
که له ههناوی
تاریکی رۆژهکان
و شهوهکانی
رۆژههڵاتی
ناوهرستدا
که تووشی
وێرانی و
ئاژاوه
هاتووه، دهدرهوشێـتهوه،
به هیمهتی
ئێوه
هاوڕێکانمان
له کۆبانی و
عفرین و جهزیزه
و هاوڕێکانی
ترمان له
دیاربهکر و
ئهستهنتبول
و ئهنکهره
ـ هاوکات به
پشتیوانی
دلێرییه
ئازادی
خوازییهکان
و یهکسانخوازهکانی
هاوڕێکانی
ترمان له
رۆژههڵاتی
ناوهڕاستدا
ـ به رووناکی
و گهشاوهیی
ماوهتهوه.
ئێمهش
وهکوو ئێوه
له سهر ئهو
بڕوایهین که
ئهو بهرگرییه
سهرکهوتنانهی
کۆبانی و ئهو
سهرکهوتنه
بهرچاوه
سیاسییهی
"پارتی
دیموکراتی گهلان"
له تورکیا،
پهیوهندییهکی
نهپچڕاویان
له گهڵ یهکدا
ههیه و له
راستیدا به
سهرنجدان بۆ
ئهو پهیوهندییه
ناوهکییهی
که له
نێوانیاندا
ههیه دهتوانین
به باشی
لێیان تێبگهین،
به شێوهیهک
که دهکرێت
بانگهشهی
ئهوه بکهین
که ئێمه
رووبهرووی
یهک پرۆژهی
سیاسی هاوبهش
دهبینهوه
که به پێی
ههلوومهرجهکان
و چۆنیهتی
باروودۆخهکه
سوود له
شێواز و کهرهستهی
جیاواز وهردهگرێت.
ئێمه ئهم
دوو ئهزموونه
هیوابهخشه
سیاسییه وهکوو
کردنهوهی
بهرهی
دیموکراتیک
له ههناوی
یهکێک له
نادیموکرات
ترین ناوچهکانی
جیهان له
ڕێگای بهرگرییهکی
داهێنهرانه
بهرامبهر
به هێزگهلێکی
فرهفۆرم و
جیاوازی کۆنهپهرهست
دهخهڵمێنین
بۆ نموونه دهوڵهتێک
که له ژێر
پهردهی دهوڵهتێکی
سهرمایهداری
به ڕواڵهت
نۆرماڵ له گهڵ
ههلپهرستی
بۆ زیندووکردنهوهی
ئیمپراتۆری
ئیسلامی
(تورکیا) و له
شوێنێکی تردا
له چوارچێوهی
دهوڵهتێکی
سهرمایهداری
سوودخۆر له
سهرمایهدارهکانی
ناوچهکه که
به فۆرمێکی
جێبهجێکاری
و ئایدۆلۆژی
داعشی،
ئامادهگی ههیه.
له ههلوومهرجێکدا
که هێزه چهپڕهوهکان
به گشتی له
وڵاتانی
رۆژههڵاتی
ناوهڕستدا ـ
چ له رێگای
سهرکهوتکردنی
راستهوخۆ و چ
له ڕێگای
ململانێی و
داخرانی ناوهکی
دا ـ گۆڕاون
بۆ کۆمهڵێک
رووداوی پهرش
و بڵاو و پهراوێزخراو
و کاریگهرییهکی
ئهوتۆیان
نییه، ئهم
جیدییهتهی
ئێوه له
پێناو بهرهوپێشووهچوونی
یهک پرۆژهی
چهپگهرایهنه
له دوو بهرهی
جیاوازدا،
هیوابهخشی
پهرهپێدانی
رووداوێکی
ناوچهییه
که خهمی
ئازادی و یهکسانی
و پێکهوهبوونی
ههیه.
پشتیوانی
ئێمه بۆ ئهم
بڕیاره
سیاسییهی
ئێوه له ههوڵهکانتان
دژ به بهرهی
کۆنهپهرهستی
و سهرمایه
له راستیدا
بهشێکه له
خۆبهرههم
هێنانهوهمان
له ناو بهشداری
له پرۆژهیهکی
سیاسی هاوبهش
که له بنهماکانی
کاری ههموو
هێزه چهپهکانی
ناوچهکهدا
بوونی ههیه.
دهوڵهتی
تورکیا که
تاوهکوو
ئێستا به هۆی
ئهم ملهوڕی و
تاکڕهوییه
ماوهته و له
ئێستادا
پارتی داد و
گهشهپێدان
گۆڕاوه بۆ
تێکهڵهیهکی
سهیر له
عوسمانی گهری
ناسیۆنالیسی
و ئیسلامگهرای
سیاسی و
نیۆلیبرالیسمی
ئابووری،
ماوهیهکی
زۆریشه
رۆڵێکی کۆنهپهرستانه
ـ چ له
ناوخۆی
تورکیا و چ لهناوچهکهدا
ـ دهگێڕێت.
له
کاردانهوه
بهرامبهر
بهم هێرشه
تێرۆریستییهی
ئهمدواییهدا،
دهوڵهتهکهی
ئهردوگان له
ههوڵی ئهوهدایه
که به تیرێک
چهند
نیشانێک
بشکێنێت:
سڕینهوهی
ئهو وێنه
جیهانییهی
که له سهری
دروست بووه
وهکوو
پشتواینیکردن
له داعش ئهمهش
له ڕێگای دهرخستنی
خۆی به شێوهیهکی
روالتی که خهریکی
شهرکردنه
له گهڵ
داعش، ئنجا به
بیانووی نهگهیشتنه
ئهنجامی
گفتوگۆکان له
سهر
دروستبوونی
دهوڵهتێکی
ئیتلافی ههڵسێت
به سازدانی
ههڵبژاردنێکی
پهرلهمانی
پێشوهخت و به
یارمهتی ئهمانه
ههوڵبدات به
کۆمهڵێک شتی
ڕۆتینی
ناسیۆنالیسی
پێگه لهقهکهی
خۆی له
تورکیا بههێز
بکات و دهنگه
له دهست
چووهکانی
بگهڕێنێتهوه
و ئهم شکستهی
خۆی لهم ههڵبژاردنهی
دوایی دا قهرهبوو
بکاتهوه،
ههروهها به
ناچارکردنی
پ.ک.ک بۆ دهستبردن
بۆ چهک و
رووبهرووبوونهوهی
چهکدارانه
و پاشگهزبوونهوهیان
له پرۆسهی
ئاشتی، ئهوان
به مهترسی
بۆ ئاسایشی
تورکیا و لایهنێکی
بڕواپێنهکراو
له پرۆسهی
بهرژهوهندی
سیاسی ههژمار
بکات و لهم
ڕێگایهشهوه
بهشێک له دهنگهکانی
ئهو
ناسیۆنالیستانهی
که دژ ئاشتی
و سازانن له
گهڵ پ.ک.ک دا
بهرهو خۆی
رابکێشێـت و
هاوکات ههلی
لهناوبردنی
ئهندامهکانیان
و کهسه
ناڕازییه
سیاسییهکانی
تر ـ له سهروو
ههموویانهوه،
"پارتی
دیموکراتی گهلان"
و له ههنگاوهکانی
دواتریشدا ههموو
گروپه چهپهکانی
تر ـ دهستهبهر
بکات، ههروهها
به دهستێوهردان
له باکووری
سووریا به
بیانووی شهڕ
له گهڵ داعش
دا پێگهکانی
پارتی یهکگرتووی
دیموکراتیک
لاواز بکات و
کۆنترۆڵی جمووجۆڵهکانیان
له ناوچهکهدا
بکات و لهمانهش
گرنگ تر ببێته
بهربهستێک
بۆ یهکگرتنهوهی
ههر سێ
کانتۆکه.
لهم
ڕوانگهیهوه
پێداگری
"پارتی
دیموکراتی گهلان"
و هێزه چهپگهراکانی
تر بۆ پرۆسهی
ئاشتی ـ له
گهڵ ههوڵوهشاندنهوهی
یهکلایهنهی
ئهم شته له
لایهن دهوڵهتهوه
ـ و خۆپاراستن
له کهوتنه
داوی تۆڵهکردنهوهی
سهربازی و
خۆڕاگرتن بهرامبهر
به دڵهڕواکێی
وازهێنان له
بهشداری پهرلهمانتاریستی
له سیاسهتی
ناوخۆیی و له
ههمانکاتدا
پابهندبوون
به ڕێساکان،
ههڵوێست و بهرنامه
پێشکهوتووهکانی
خۆیان و پتهوکردنی
پێکهوهبوون
له گهڵ
بزووتنهوه
کۆمهڵایهتییهکان
و بهردهوامی
له پشت بهستن
به ڕێکسختنهوهی
خهڵک و
درێژکردنی پهنجهی
تاوان بهرهو
ئهم کردارهی
"پارتی داد و
گهشهپێدان"،
تا ئێره دهتوانێـت
رۆڵێکی گرنگ
له نهزۆک
کردنی ئهم
پیلانه شومهی
دهوڵهتهکهی
ئهردوگان
ببینێت که ههوڵ
بۆ تێکدانی
هاوسهنگی
نێوان هێزه
سیاسییهکانی
تورکیا دهدات.
بۆیه،
بانگهوازی
"پارتی
دیموکراتی گهلان"
بۆ یهکگرتنهوهی
ههموو هێزهکان
و چینه کۆمهڵایهتییه
ئاشتی خواز و
دیموکراسی و
ئازادی خوازهکان
له چوارچێوهی
خۆپیشاندانێک
له 26 جولای دهتوانێت
ڕۆڵێکی کارا و
کاریگهر له
بههێز کردنی
بهرهی دژه
کۆنهپهرهستیدا
ببینێت.
بێ
گومان ههموومان
دهزانین که
دروستکردنی
یهک ئامانجی
دیموکرات تا
چهند پهیوهسته
به تێپهڕاندنی
سنوورهکان و
شوناسه نهتهوهییهکان
و کردنهوهی
فهزایهکی
گشتی و
جیهانگیر بۆ
ههمووان. له
بنهمادا
بڕوابوون بۆ
ئایدیای ئهنتهرناسیۆنالیسم
ـ له گهڵ
زیادبوونی چهندین
چهشنی
شوناسگهرایی
خێڵهکی ـ
خێڵهکی له
رۆژههڵاتی
ناوهڕاستداـ
تهنیا له
رێگای پیتهوکردنی
پێکهوهبوون
و ڕاکێشانی ههموو
ئهو کهسانهوه
دهبێت که
دوورن له ههر
بهرژهوهندییهکی
ڕێژهیی نهتهوهیی
و هیواکانیان
گڕێدراوه به
بهها مرۆییهکان.
لهم سۆنگهیهوهیه
که ئێمه وهکوو
کهسانێکی
ئازادی خواز و
یهکسانی
خوازی ئێرانی
دهستهکانمان
لهو دیو ئهو
سنوورانهوه
که ئێمهیان
له یهکتر
جیاکردووهتهوه
بهرهو ئێوه
درێژ دهکهین
و لهگهڵ
ئێوهدا پهیمانی
پێکهوهبوون
دهبهستین.
لهو خهباتهی
که به نیهته
سیاسییهکهتان
بهرامبهر
به بهربهیهتی
داعش له لایهک
و پیلانهکانی
دهوڵهتی
تورکیا دهستتان
پێکردووه،
له گهڵ ئێوهداین.
راسته که له
خۆپیشاندانهکهی
26ی جولای له ئهستهنبول
دا شان به شان
له گهڵ ئێوهدا
نهبووین بهڵام
بهوپهڕی ههست
و سۆز و باوهڕهوه
ههنگاو به
ههنگاو له
گهڵ ئێوهدا
بووین.
گومانتان نهبێت
که ئهمڕۆ
هیوایهک بۆ
داهاتوویهکی
باشتر له
رۆژههڵاتی
ناوهڕاست
بوونی ههیه
که له دهمووچاو
و جهسته
پێکهوهپهیوهست
بووهکهی
ئێوهدایه
که خۆی دهرخستووه.
********************
A letter from
Iran to Kobanî resistance forces, the Federation of Young Socialists, the
members of People’s Democratic Party, and all other activists of the path of
socialism and democracy,
Comrades!
The terrorist
attack of 20th July to the gathering of the Federation of Young Socialists at
the Cultural Centre of Arama in the border city of Suruç, in Turkey, in which
32 people of our comrades, who were to be sent off on the mission of reconstructing
Canton in Kobanî, were brutally killed, once again, with all its clarity and
manifestation, revealed the irreconcilable conflict between ISIS's barbarism
and the socialist alternative of Kobanî. It is now crystal-clear that the
present situation in the Middle East, chained to war and madness, is the
harbinger of an age in which the question of "socialism or barbarism"
carries an all the more clearer and unprecedented significance. There is no
coincidence that among the superpower states of the middle east which are, as
it were, swollen by the incomes of oil export each of which, in a way,
manifestly indicating the tension-free harmony of capitalism and undemocratic
regimes, it has been the Kobanî canton - and that of Jazira canton and Afrin -
that, along with an attempt to vehemently resist against the bestial monster of
ISIS, have set forth a genuine alternative. Not only against this terrorist
state of ISIS, but also against all other states of the region. As far as the
canton ceremony is concerned, we are doubtlessly witnessing successful examples
of direct democracy, cooperative autonomy and self-governing, just solidarity,
and socialist secular democracy, which literally suggest no less than a
complete detachment from the despotic heritage of the powers of the region -
from an anemic parliamentarianism with its dictated democracy or discriminative
identity-seeking to tribal militarist-theocratic capitalisms. The humble light
arrows that ascend from the depths of darkness of the days and nights of the
middle east, crippled by demise and anarchy, are enlivened and become enduring
with the aid and endeavor of all our comrades in Kobanî, Afrin, Jazira,
Diyarbakır, Istanbul, Ankara, and, of course, by the egalitarian and
liberating sacrifices of our other comrades in other countries of middle east.
We, too, like
you, believe that the victorious resistance of Kobanî and the noteworthy
political achievement of the Democratic Party of the People in Turkey are
inseparably tied to one another and that they can only be perceived in light of
their internal relations to the extent that it can be claimed that we are
dealing with a single political project that, due to the circumstances and
various possibilities, is applying different methods and means to meet the same
objective. We consider both of these inspirational and hope-bearing political
experiences as an opening of a democratic front at the heart of one of the most
undemocratic regions of the world which is only gained through creative
resistance against the multifaceted reactionary forces - once in form of a
seemingly normal capitalist state with the extremist ambition of the recreation
of an Islamic empire (Turkey) and elsewhere as the military state minion of
regional capitalisms with a pretentious face of an ideological and executive
Islam (ISIS). Where the leftist forces in the other countries of the middle
east - either due to the external suppression or internal impasses - have
become disintegrated, marginal, and ineffective movements, your perseverance in
the parallel pursuit of a single unified leftist project in two separate fronts
inspires the regional empowerment of a movement that thirsts for but freedom,
equality, and solidarity. Our support for your political determination in your
relentless campaign against the reactionary and the capital front is in fact a
part of our own determination in contributing to a common political project
which is the agenda of all leftist forces of the region.
Turkey's
state - which has now and thanks to the mulishness of its so-far-surviving
Party of Justice and Development turned into a bizarre juxtaposition of
nationalistic Ottomanism, political Islamism, and neoliberal economy - has been
long playing but a reactionary role both in Turkey and throughout the region. In
response to the recent terrorist attack, Erdoğan's administration is
trying to kill a number of birds with one stone: repairing its global image
stained by cooperation with ISIS through self-victimization and launching a
seeming assault to ISIS, and attempting to bring the formation of a coalitional
government into impasse by implementing a premature parliament election, and,
in parallel to all this, making an attempt to strengthen its weakened position
in Turkey by the use of the nationalistic clichés and retrieving the
considerable vote-loss in favor of its related party in order to compensate its
recent political defeat by means of stirring PKK into an armed reaction against
its recent actions and abandoning the peace strategy so that PKK appears as a threat
against the national security of Turkey and an untrustworthy counterpart for
political compromise through which it gets to win the sympathy of the Turkish
nationalists who are against making any deal with PKK and thus providing the
ground for the political suppression of PKK members and the other opposition
members and ultimately all the leftist opposition forces, above all, the
"Democratic Party of the People." They are also after penetrating
into the north of Syria under the pretext of fighting with ISIS, which in turns
weakens the position of the democratic coalition, getting to control its moves
in the region and, most importantly, preventing the triple cantons to join each
other. In this regard, the emphasis placed by the Democratic Party of People
and the other leftist forces on maintaining the peace pact - despite the
unilateral truce role played by Turkey's state - and their avoidance of falling
pray into military retaliation and their resistance against the temptation to
parliamentarian cooperation in the area of national politics while remaining
loyal to their own principles, their progressive political agenda and position
and their attempt to strengthen solidarity with the social movements and to
continue to rely on the organization of the masses and turning the blame
against the Party of Justice and Development, has all together, even to this
point, succeeded in taking a vital step in revealing the vicious agenda of
Erdoğan's administration for tilting the balance of the political power in
Turkey. In this regard, the call made by The Democratic Party of the People for
the public besiege of all the pro-peace, democracy, and freedom forces and
social classes, in form of a demonstration in Istanbul in 26th of July, can
function as an effective tactic in empowering the anti-reactionary front.
We all know,
beyond any reasonable doubt, that to what extent constituting a common
democratic ideal depends on superseding beyond the national identities and
borders and the opening of the universal and global sphere for everyone. The
belief in the idea of internationalism is essentially and despite the rise of
all sorts of ethnical regional reactionary identity-seekings in the Middle East
can only be attained through strengthening regional solidarities and attracting
all those people who, regardless of the particular national interests, have
passionately invested on human values. That is why we, as a number of
freedom-seekers and egalitarianists of Iran, reach hands to you from across the
national borders that have separated us from each other and take an oath of
solidarity to stand with you. In a battle that you have started with your
political will and determination against ISIS's barbarianism, in one side, and
Turket's state's hypocrisies, in the other, we are your companion and our
hearts are with you. It is true that we did not stand by you, shoulder to
shoulder, in the demonstration and assemblies that you have called for in 26th
of July, in Istanbul; yet we hope that you felt our deep sympathy with your aim.
There is no doubt that, these days, the hope for a better future for the entire
Middle Eastis only rendering itself possible through your united bodies and
determined visages.
********************
Kürt
Şervanlara, gençlik Sosyalist Federasyonu, Halkların Dimukratik
partisi üyeleri ve bütün Sosyalizm ve Dimokratik için direnenlere sesleniyoruz.
Yoldaşlar!
20 temmüzde Sürüçe bağlı Amara Kültür Merkezi'nde
gerçekleştiren terör saldırı sonucunda 32 kişi
hayatını kaybettı, bu saldırı
gerçekleştırdığı zaman siz tamir çabaları
Işlık etmek için Kobani'ye gitmeyı hazırlaniyordunuz. bu
saldrı bir kez deha şunu gösterdi ki İŞID'n berberi gucu
sizin bu alternativ Sosyalizme karşı'dır.
görünen O ki
bügün Ortadoğu savaş alevlerı içinde, bu ortamda "Sosyalizm
ve berbeyet"kavramı dahada anlam taşır, bu bir tesadüf
değil ki Petrol parası ile sıkıştıran
Ortadoğu güçler ve diktatör rejimler arasında
uyuşmasızlık bir Kapitalizm anlaşma var, bu aralarda sadece
ve sadece Kobani Kantonu "Cızire ve Afrin Kantonları yanı
sıra" butun varoldukları gücü ile cani İŞID'e
karişı direniyorlar, bu direnişle sadece İŞID'ın
bir alternativi değil, bütün coğrafiyanın alternativi olarak
kendilerı ispat ettiler, bu Kantonlarda doğrudan demokrasi, ortak
özerklik, eşit beraberlik ve seküler Sosyalizm görünmektedir, bunlar
pratik olarak beyhude perlementerizm'dan tut bürokrasi dayatılması,
Irıkçılık bir nasyonalizm ve klan kapitalisteler -otocrat-
militarizme kadar, bu kıt yakan umüt çırağı ki Ortadoğu'nun
karanlık gece ve gündüzlerın bağrında avaredır, henüz
sonmedi ve parliyor, sizin Kobani, Afrin ve Cızre kantonlarda sergilediniz
direniş sahyesinde, İstanbul ve Ankara'daki arkadaşlarin
çabaları ile Tunus, Kahire ve Beyrüt'te eşit yaşam isteyen
arkadaşların desteğıle bu aydınlatma umüdu yakmaktadır.
bize sizin
gibi şu kanaatindeyiz ki kobani'de elde edilen başarı ve
Halıkların Demokratik Partisi tarfından Türkiye genel seçimlerde
yüzde ondan daha vazla alınan oy oranı iç içe bağlılar, bu
içte olan bağlantıyı baktımız zaman bize kolayce anlam
kazandırır, bu anlamda "hepimiz ayni siyasi projeye
karşı karşıyız" diyebiliriz ki konjonktürlere
göre değişik şeylere fayde göriyor, biz bu umitveren iki siyasi
modeli en karanlık ve kapalı coğrafyanın bağrında
açılan bir demokratik cebhesı'dır, yaratıcı bir direnişle
çok boyutlu ve değişik bir guçle karşı
karşı'dır, örneğin Kapitalizm perdesı'nın
akrkasında olan ve normal görünen ve İslam İmperatorluğu
(Türkiye) tekrar yaşanma çabası içinde olan, diğer yandan
bölgedeki diğer kapitalizm'den yüksek faiz yeğen fırsatçı
bir devlet İŞID düşüncesı'le hazırdır, böyle bir
ortamda ki genel olarak sol güçler Ortadoğu'da -doğrudan ezilmek
tarafından yada iç kapatması sebebi ile- bir kaç
gağılmiş olaya döndüler ve onların hiç bir etkisi kalmadi.
sizin bu ciddiyetiniz iki cebhede bir sol projeyı ilerlemeye amaçlı,
özguluğu, eşitlik ve beraber yaşamayı amaçlıyan bir
umit'tır.
bizim, sizin
bu siyasi kararınızn destek vermesi ve sizin dar görüşlü kimse
ve kapitalizme karşi girişimniz öz koruması'nın bir
parçası'dır ki her sol güçlerin tüzüğünde yer almaktadır.
şu ana
kadar Türkiye Cümhuryeti'nde tekçilik zihniyeti devam etmektedir, şimdi de
AKP hayret bir karışığa değişti, bir boyutta
Osmanli nasyonalizm, otedkide siyasi İslamcılık diğeri de
nyo-leberal economi, kaç zaman'dır -içerde ve dışarda- dar
görüşü tütümünde'dır.
bu son terör
saldıryı karşılığı olarak gösterdiği
tütm o ki, Erdoğan'nın devletı bu yönde iki amaça ulaşmak
istiyorlar; bir: uluslararasıda Türkiye için çizen imaci
değişmek istiyor, yani "Türkiye İŞID'de yardım
sağliyor" gerçeyı değişmek için sözde
İŞID'le savaşiyor, diğer amacı o ki paritler
arasında yürütülen görüşme turları başarısız
olmak behanesı ile ve kualison hükümet kurmamak için erken seçime
doğru Türkiye'yı erken seçime sürüklenmek istiyor kendi statüsü
güçlendirip kaybeden oyları geri getirmek istiyor.zira PKK'ye silah
taşımaya zorunda bırakılan ve savaşmaya ittiran çozüm
süreçinde vazgeçmeye kapatılan bir girişimle onları Türkiye
üzerinde bir korku olarak gösteriyor bununla PKKile anlaşmaya
karşı bazı nasyonalistlerı kazanmak istiyor, bu yönden
onlarin üyeleri ve HDP'liler başta olmak üzere diğer sol
gürüpları tutmak istiyor.
zira Küzey
Suriye'nın iç meseleleri karışıp İŞID'e
karşı savaşmak behanesı ile PYD'yı zayiflamayı
amaçliyor, bunlardan daha önemlisi kantonların birleşmeyş
engellemek için her tütlür çabayı sarf ediyor.
bu
görüşle HDP başta olmak üzere sol güçlerın çözüm süreçi için
ayak direnmesi ve devletin bu tür tuzaklara düşmemek, savaşla öc
almamak için, parlemanto hakkı vazgeçmeyıp ve yasalara göre
adımatmak bütün bunlarla Erdoğan'nın
döşedığı bu tuzağı bozabilirsiniz, onun amaci
Türkiye'nın güçlerı arasında dengeyı bozmak'tır.
bunun için,
HDP'nın 26 Temmuz'de bütün toplum sınıfların,
demokrasyı ve özgürlüğü talep eden bütün güçlerın birleşme
çarısı bulunması hayati bir değeri var.
Dsotalrım!
şuphesiz hepimiz bilyorüz ki
demoktatik bir amaç göstermek için dipten sınırları ve etnik
kimliklerı aşmakla bağli, bide genel ve global etmosferi
açılmasi gerekmektedır, aslında enternasyonalizm düşüncesınde
olmak –ortadoğud'dan klan kimlikler'ın çoğalması
yanısıra- sadece birlikte yaşama ile ve etnik çıkarlardan
üzak olanları çekmek ile gerçekleşir, onların ümitlerı ,
insanlık değerlerle bağlılar. Bu bağlamda biz
İranlı eşitlik ve özgürluk davasında olanlar olarak bizi
ayrılan sınırlar ötesinde ellerimizi size uzatiyorüz ve sizinle
olmayı sözünü vermekteyiz, sizin İŞID'e bir yandan, diğer
yandan Türkiye devletin pılanları karşısında bu siyasi
tavrınızı destekliyorüz, gerçi biz İstanbul 26 Temmüz
gösterilerde sizinle omuz omuza olmayabiliriz, ama yüreğımız
sizinle, hiç küşkünüz olmasın ki Ortadoğuda yeni doğan bir
ümit var, bu ümit sizin yüzünden ve birleşik vicudunuzdan kendisi
göstermektedir.