حذف
یارانهها و
تاکتیک "بهت و
وحشت"
بهروز نظری
هفته نامه
صبح صادق
ارگان معاونت
سیاسی سپاه
پاسداران
علیه هرگونه
انتقادی از
حذف یارانهها
هشدار داده
است. مهدی
سعیدی در
یاداشت سیاسی
تازهترین
شماره این
نشریه اعلام
کرده است که
اکنون که طرح
حذف یارانهها
به اجرا
درآمده است " همه
تلاشها بايد
معطوف به
اجراي طرح با
كمترين نقص و
آسيب باشد.
ارائه
نقدهايي كه به
كليت اجراي
اين طرح وارد
مي گردد، در
اين مرحله
ديگر محلي از
اعراب ندارد." این نشریه
که زیر نظر
مستقیم
نماینده
خامنه ای در
سپاه قرار
دارد خواسته
است تا تمامی
رسانههای
دولتی در حالت
آماده باش
بوده و علیه " آمار و
ارقامي
ساختگي يا
اخبار دروغ و
تحريف شده و
تحليلهاي
غيركارشناسي
و مغرضانه " فعالانه
اقدام کنند. هفته
نامه صبح صادق
با اشاره به
اینکه
مخالفان حذف
یارانهها
مردم را به
نافرمانی
مدنی تشویق
میکنند از امنیتی
شدن طرح حذف
یارانهها
دفاع کرده و
خواهان حضور و
مداخله پر
رنگتر دستگاه
امنیتی رژیم
شده و "برخورد
قاطع" با افراد
و رسانههای
مخالف با حذف
یارانه ها را
از "اقدامات ضروری"
خوانده است. این
نشریه
پیش از این
بار ها بر
لزوم فعالتر
شدن نیروهای
امنیتی در
اجرای طرح حذف
یارانهها
تاکید کرده و
مخالفان و
منتقدان این
طرح را خائن
اعلام کرده
بود. تقاضای
سپاه برای
سانسور و خفه
کردن مخالفان
و منتقدان حذف
یارانه ها،
درخواست
مجازات اعدام
برای
مخالفان این
طرح از سوی عزت
الله یوسفیان و بازداشت
فریبرز رئیس
دانا که از
معدود اقتصاد
دانان مخالف
این حمله
وحشیانه به
سفره خالی
زحمتکشان
است، حاکی از
هراس دستگاه
ولایی از هرگونه
بحث و جدل در
باره این طرح
است. رژیم وحشت
زده از هرگونه
روشنگری به
پاشیدن بذر
وحشت رو آورده
است.
نحوه
پیشبرد طرح
حذف یارانهها
و انعکاس آن
در رسانههای
رژیم یک الگوی
شناخته شده و
قابل پیش بینی
را دنبال میکند.
شیوه ضربتی و
فاشیستی
تصویب و اجرای
این طرح، و
امنیتی کردن
فضای کشور و
تشدید سانسور و
سرکوب نشانه
شکنندگی
دستگاه ولایی
از یکطرف و
پوچی ادعاهای
دولت درباره
اهداف حذف
یارانهها از
طرف دیگر است.
تاکتیک اتخاذ شده
از سوی رژیم
را در یک کلام
میتوان
تاکتیک "بهت و
وحشت" خواند.
تاکتیک رژیم مرکب
از اجزای بهم
پیوسته ای
است که در
مراحل مختلفی
دنبال شده و
میشوند. در
این راستا
جمهوری
اسلامی تمام
امکانات
امنیتی و تبلیغاتی
خود را بکار
گرفته و
کوشیده تا
شرایط را برای
اجرای این طرح
مهیّا کند.
مراحل و
اجزا اصلی
این سیاست را
میتوان به
این ترتیب
برشمرد:
۱-
مرحله اول
سیاست حذف
یارانهها با
تعریف بحران و
ناگزیر بودن
حذف یارانهها
آغاز میشود.
بحث یارانهها
و تلاش رژیم
برای حذف آن
البته پیشینه
طولانی تری
دارد. اما با
توجه به شکست
تلاشهای
پیشین رژیم
این بار دولت
با شعار
"هدفمند
کردن" یارانه
ها، بهبود
شرایط زندگی
زحمتکشان و
ریشه کن کردن
فقر و بیکاری
وارد میدان
میشود.
مقامات و
دستگاههای
تبلیغاتی
رژیم انرژی
خود را روی
ناگزیر بودن
حذف یارانهها
متمرکز
میکنند و فریب
کارانه ادعا
میکنند که این
طرح گامی
بزرگ در
راستای تقسیم
ثروت و منابع
ملی کشور بین
کارگران و
زحمتکشان است.
دولت پادگانی
از همان ابتدا
راه را برای
بحث بر سر
مختصات و ریشههای
بحران،
جزییات و
زمان اجرای
حذف یارانه ها،
و همچنین راه
حلها و
آلترناتیوهای
دیگر میبندد.
۲- اما
تبلیغات دولت حتی
در میان
طرفداران پر و
پا قرص حذف
یارانهها در
مجلس اسلامی
نیز کارساز
نیست. ضدّ و
نقیض گوییها
، مخفی کاری،
ابهام در
جزییات لایحه
دولت، و نحوه
پیشبرد این
طرح به موضوعات
اصلی بحث
تبدیل میشوند.
طرح حذف
یارانهها
سرانجام در دی
ماه ۸۸ با تهدید
و فشار در
مجلس به تصویب
میرسد. نکته
قابل ملاحظه
این است که جز
نیروهای چپ
هیچ جریان
دیگری با حذف
یارانهها
مخالف نیست،
اما با وجود
توافق عمومی
بین جناحهای
حکومتی و
حمایت به
اصطلاح
کارشناسان داخلی
و خارجی
از آن،
دولت قادر
نیست که شرایط
و فضای "مناسب"
برای اجرای
این طرح را
فراهم کند. تلاشهای
دولت و دستگاههای
تبلیغاتی آن
برای ایجاد
وفاق و
یکپارچگی بر
سر زمان و
نحوه اجرای
حذف یارانهها
با شکست مواجه
میشود.
۳-
این شکست دولت
و گسترش شکاف
و اختلافات
درونی رژیم
طرح حذف
یارانهها را
که از همان
ابتدا بر دروغ
و مخفی کاری
بنا شده بود
بیش از پیش به
یک طرح امنیتی -
نظامی تبدیل
میکند.
مقامات
امنیتی رژیم
به سخنگویان
اصلی این طرح
تبدیل
میشوند،
ناچیزترین
انتقادات به
عملکرد دولت و
فقدان شفافیت
"فتنه
اقتصادی"
خوانده میشود
و ولی فقیه
رسماً هر گونه
"منفی بافی"
را خیانت به
نظام" مینامد.
رسانههایی
که تا پیش از
این در وصف
مزایای حذف
یارانهها
برای اقتصاد
کشور و
تهیدستان
ایران سخن میگفتند
به ترسیم
سناریوی
جدیدی مشغول
میشوند که در
آن مخالفان
دولت دست در
دست دولتهای
غربی برای به شکست
کشاندن این
طرح نقشه
میکشند. در
کنار این دولت
با صدور
بخشنامه ای
انعکاس و
انتشار اخبار
تجمعات و
اعتراضات کارگری
را ممنوع
اعلام میکند.
دولت چندین
بار اجرای طرح
را به تأخیر
میندازد تا
فرصت بیشتری
برای تهدید و
سرکوب و
استقرار
نیروهای امنیتی
خود در محلات
زحمتکش نشین
داشته باشد. مقامات
دولت
بر حیاتی
بودن اتکا به
"اصل
غافلگیری" در
پیشبرد این طرح
تاکید میکنند.
امنیتی شدن
طرح و استفاده
از ادبیات
جنگی پرده از
اهداف واقعی
طرحی که دولت
ولایی
فریبکارانه
ادعا میکرد در
جهت بهبود
معیشت مردم
ایران به اجرا
درمیاید برمیدارد. بدین
ترتیب حملات
بلندگوهای
تبلیغاتی رژیم
که تا پیش از
این متوجه
"اقلیت"
ناچیزی بود که
به زعم آنها
بعنوان ستون
پنجم غرب عمل
میکردند،
وسعت بیشتری
مییابد و
اکثریت عظیم
جمعیت ایران
را
دربرمیگیرد.
هشدار سپاه
دال بر اینکه
نقد حذف
یارانهها
"محلی از اعراب
ندارد"، و
همچنین هشدار
دولت به
مطبوعات و ممنوع
اعلام کردن
انعکاس اخبار
مربوط به حذف
یارانهها
ثابت میکنند
که "حرکت با
چراغ خاموش" و
اتکا به "اصل
غافلگیری"
برای پیشبرد
این طرح حیاتی
تلقی میشوند.
۴-
این تلاش برای
جلوگیری از
گردش اطلاعات
در باره حذف
یارانهها
اما تنها نیمی
از سیاست
تبلیغاتی
رژیم است. در
کنار این
رسانههای
رژیم به پخش
ضدّ اطلاعات،
تبلیغ "مثبت"
بسود حذف
یارانه ها، و
"افشاگری"
علیه افراد، جریانات
و رسانههای
منتقد حذف
یارانهها
مشغول میشوند.
بدنبال آغاز
اجرای طرح
رسانههای
رژیم فاتحانه
از کاهش مصرف
انرژی و حمایت
مردم از این
طرح خبر میدهند
و مصرّانه
اعلام میکنند
که "شهر در امن
و امان است".
کارشناسان
دولتی و
طرفدار حذف
یارانهها در
بورس قرار
میگیرند و در
گفتگو و
مصاحبه با
رسانههای
دولتی به
ستایش از دولت
میپردازند. در
این میان
دستگاههای
تبلیغاتی
رژیم حتی به
ترجمه اخبار
"مثبت" رسانه
هایی که
مصاحبه با
آنان در نظام
اسلامی جرم
تلقی میشود
روی میاورند.
بعنوان مثال
هفته نامه صبح
صادق در همان
صفحه ای که
علیه انتقاد
به حذف یارانهها
هشدار میدهد
گزارشی را چاپ
کرده است تحت
عنوان
"بازتابهایی
از اجرای موفق
هدفمندی
یارانه ها" که
در آن به
حمایت
نشریاتی
همچون
اکونومیست و
تایمز مالی،
خبرگزاری
یونایتد پرس و
صندوق بینالمللی
پول از حذف
یارانهها در
ایران اشاره
شده است.
۵-
خشونت دستگاه
ولایی در
پیشبرد طرح
حذف یارانهها
اما محدود به
حمله وحشیانه
به سفره خالی
مردم زحمتکش
ایران،
سانسور و
تهدید به
بازداشت و
اعدام نیست.
طرحهای
مختلف امنیتی
رژیم،
بازداشت
فعالین کارگری
و سیاسی،
وکلا،
نویسندگان،
خبرنگاران و
وبلاگ نویسان
ایران، و صدور
و اجرای حکم
اعدام دهها
نفر در چند
روز گذشته
نشان میدهد که
ساطور نظام
اسلامی نه
تنها مال
ناچیز که جان
کارگران،خبرنگاران،
نویسندگان و
ملیتهای
ستمدیده و
محروم ایران
را نیز هدف
قرار داده
است.
اما با
تبلیغ، سرکوب
و اعدام
نمیتوان به
مردم این چنین
القا کرد که
قیمت نان،
بهداشت، آموزش،
مسکن و حمل و
نقل تغییر
نکرده است.
طبل تبلیغات
رژیم هر چه قدر
هم بلند باشد
صدای شکم خالی
مردم را ساکت
نخواهد کرد.
حمایت صندوق
بینالمللی
پول و ارگانهای
سرمایه جهانی،
و تبلیغات
فاشیستی
"رسانههای
ملی"
مشروعیت نمیسازند.
سیاست "بهت و
وحشت" اما
نشان میدهد که
مقامات رژیم
و مجیز گویان
طرح حذف
یارانهها از
بیداری مردم و
حرکت سازمان
یافته آنان
هراسان اند.
۹
دی ۱۳۸۹ / ۳۰
دسامبر ۲۰۱۰