ایران در آئینه آمار(۵۲)

 

۳۱اکتبر۲۰۱۰ ۹آبان۱۳۸۹ـ

 

تهیه و تنظیم از مریم اسکوئی

 

 

۹آبان :افزايش هر ساله ۶٠٠٠٠ زن سرپرست خانوار

خبر آن لاين : در سال های اخير با روند روبه رشد شمار زنان سرپرست خانوار مواجه بوده ايم که يکی از مهمترين دلايل آن افزايش آمار طلاق بوده است.

رفاه اجتماعی زنانی که سرپرستی خانوار را برعهده دارند، مقوله ای است که توجه چندانی به آن نشده است. اگر مسائل و مشکلات اين زنان را با شاخص های رفاه مقايسه کنيم، شکاف گسترده ای مشاهده خواهيم کرد. برای مثال، شاخص هايی که برای سنجش رفاه اجتماعی بکار گرفته می شود، عبارتند از: بهداشت، آموزش و يادگيري، اشتغال و موقعيت اقتصادی فرد، مشارکت، فرصت های اجتماعي، محيط فيزيکی زيست، محيط و روابط اجتماعي، در مورد اين زنان، عامل فقر اقتصادي، تعيين کننده اصلی وضعيت نابسامان آنهاست.

سازمان بهزيستی ، به عنوان متولی رسيدگی به امور چنين زناني، در حال حاضر تنها 147 هزار تن از زنان سرپرست خانوار را تحت پوشش خود دارد. ميزان مستمری ماهيانه ای که به اين زنان تعلق می گيرد، در بهترين حالت، به حدود 30 هزار تومان (برای خانواده های بيش از 2 نفره تا پنج نفر) می رسد وناگفته پيداست که بسيار ناچيز است.

ير اساس آخرين آمار هر ساله60 هزار زن به عنوان زن سرپرست خانواده در ايران شناخته می شود و نيازمند جتر حمايتی دولت هستند.

سن زنان سرپرست خانواده از 25 سال شروع و تا 65 سال ادامه می يابد و نشان دهنده اين مطلب است که زنان در هر سنی با اين مشکل مواجه هستند و با توجه به اينکه جامعه آينده در دستان همين زنان شکل می گيرد توجه هرچه بيشتر به آنها را ضروری و زنگ خطر را برای مسئولان امر حمايت از اين زنان را به صدا در می آورد .

چگينی مدير کل امور ايتام، زنان سرپرست خانوار و سالمندان کميته امداد به خبر می گويد 57 درصد زنان سرپرست خانوار کشور تحت پوشش کميته امداد هستند که به ترتيب بيشترين زنان سرپرست خانوار را زنان بيوه و مطلقه تشکيل می دهند.وی می گويد: بر اساس برنامه چهارم و چشم انداز کميته امداد ساليانه 45 هزار زن سرپرست خانوار به جمعيت تحت پوشش کميته امداد افزوده شده است.

 

اين زنان به بيمه نياز دارند

 

چگينی يکی از مشکلات مهم اين زنان را در ارتباط با بيمه آنان می داند و می گويد:بيمه تامين اجتماعی از ديگر موضوعاتی است که در سالهای گذشته به آن چندان توجهی نشده در حالی که بيمه می تواند بخشی از مشکلات و نگرانی های زنان سرپرست خانواده را بکاهد و به آنها اطمينان خاطری برای ادامه زندگی خود و فرزندانشان بدهد.

بر اساس گفته چگينی دو دسته از زنان تحت پوشش کميته می توانند از بيمه استفاده کنند. نخست افرادی که بر اساس قوانين کشور شامل بيمه های خدمات درمانی و تامين اجتماعی می شوند که معمولا زنان سرپرست خانوار زير 50 سال هستند.

و البته از تعداد 317 هزار زن سرپرست خانوار زير 50 سال تحت پوشش کميته امداد،تنها 160 هزار زن سرپرست خانوار شاغل تحت پوشش بيمه تامين اجتماعی قرار دارند که اگر قانون بيمه زنان سرپرست خانوار تصويب شود می توانيم تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش را بيمه کنيم.

 

تنها حمايت مالی کافی نيست

 

نکته مهم اينجاست که هدف هرگونه برنامه ای که زنان سرپرست خانوار در متن آن قرار می گيرند، بايد توانمندسازی آنان باشد و نه صرفا کمکهای محدود مالی به آنها. مشکل اصلی در کمکها ی حمايتی مالی آن است که بودجه مناسب برای آن در نظر گرفته نشده و پيش بينی برای تامين اعتبار آن مد نظر قرار نمی گيرد.

در صورتی که با انتقال خدمات حمايتی و پرداخت مستمری به خانواده های تحت پوشش به حمايتهای بيمه ای و تامين اجتماعي، زمينه مناسبی فراهم می گردد که اين زنان روی پای خود بايستند. کارشناسان می گويند فرايند توانمندسازی زنان می تواند در سه حوزه دنبال شود. برای مثال، در زمينه فرهنگي، با توجه به ميزان بالای بی سوادی در ميان زنان سرپرست خانوار، اگر امکان فراهم است، بتوان شرايط ادامه تحصيل را برای آنها فراهم کرد.

 

 ۸ابان : بالا رفتن تعداد پزشکان و کاهش آگاهی علمی به علت شرايط نامناسب آموزشی پزشکی و کنارگذاشتن اساتيد/بالارفتن خطای پزشکان و افزايش شکايات/دولتی و انتصابی شدن سازمان نظام پزشکی/ تاييد دريافت «زير ميزی»...

 

ايلنا: عضو هيات مديره انجمن جراحان عمومى كشور با اذعان نسبت به وجود پديده زيرميزى در ميان پزشكان گفت: مسئول اين اتفاق افرادى هستند كه در مجلس مي‌نشينند و سرانه درمان را واقعى نديده و توقع دارند هزينه‌هاى درمان بالا نرود.

به گزارش خبرنگار ايلنا، دكتر بهزاد رحمانى در نشست خبرى پنجمين كنگره انجمن جراحان عمومى افزود: تا زمانى كه آگاهى عمومى نسبت به سرطان‌ها ايجاد نشود، مشاركت جامعه را نخواهيم داشت و به تبع آن تشخيص زودرس سرطان امكان‌پذير نمي‌شود.

 

سرطان پستان در زنان و گوارش در مردان ايرانى شايعترين نوع سرطان است

وى ادامه داد: سرطان‌هاى شايع در زنان ايراني، مانند ساير كشورها، سرطان پستان است و در مردان سرطان ريه پيشتاز مرگ اين گروه است، اما در سرطان دستگاه گوارش شايع‌ترين سرطان در ميان مردان است.

رحمانى گفت: سرطان‌هاى دستگاه گوارش و بيمارى سل در نژاد آريايى به دليل اشكال در سيستم ايمنى آنها بيشتر مشاهده مي‌شود به عنوان مثال سرطان روده بزرگ در افراد بيش از 40 سال بايد بروز كند اما در ايران در افراد جوان نيز ديده شده است. بنابراين انتقال وراثتى و ژن در ايجاد سرطان‌ها اهميت دارد.

 

زنده ماندن تنها 5 درصد از بيماران سرطان ريه پس از عمل جراحى

عضو هيات مديره انجمن جراحان عمومى كشور با اشاره به اينكه تنها راه درمان سرطان‌ها انجام عمل جراحى است، گفت: 50 درصد مراجعان سرطان ريه، در زمان مراجعه، غيرقابل عمل جراحى هستند و 50 درصد باقي‌مانده در حين عمل جراحى تشخيص داده مي‌شوند كه قابل درمان نيستند. همچنين 20 درصد از بيمارانى كه عمل جراحى مي‌شوند پس از انجام آن فوت كرده و تنها پنج درصد حدود چهار تا پنج سال عمر مي‌كنند.

 

درصد خطاى پزشكان از استانداردها بالاتر رفته است

رحمانى اشكال در تشخيص را به آموزش پزشكان در دانشگاه‌ها مرتبط دانست و گفت: بسيارى از اساتيد بزرگ نمي‌توانند در محيط‌هاى آموزشى باقى بمانند و تعدادى ديگر كه در منصب استاد هستند، آگاهي‌هاى علمى را ندارند. سياست آموزش غلط فقط تعداد پزشكان را زياد كرده است و به نظر مي‌آيد درصد خطاى جامعه پزشكى از استانداردها بالاتر است.

سقوط امنيت پزشكان به دليل افزايش حجم شكايات

وى گفت: پزشك نيز انسان است و تابع شرايط آموزشى و محيط، اگر شرايط برايش فراهم نشود، خطاى آن بالا مي‌رود. اين در حالى است كه امكانات و آزمايشگاه‌ها براى كسب تجربه در دانشگاه‌ها مناسب نيست. وجود فشارهاى مالى باعث شده كه وجدان كارى هميشه پاسخگو نباشد. همچنين سقوط امنيت پزشكان به دليل افزايش حجم شكايات، بالا رفته است.

تنها 3 درصد از جامعه پزشكى در انتخابات نظام پزشكى شركت كردند

عضو هيات مديره انجمن جراحان عمومى گفت: مكانيزم انتخاباتى سازمان نظام پزشكى جاى بحث دارد، چرا كه از 100 هزار عضو اين سازمان تنها سه درصد جامعه پزشكى در انتخابات شركت كرده و دو هزار و 800 نفر رئيس سازمان را انتخاب كرده‌اند.

رحمانى گفت: با تعيين تعرفه‌هاى بخش خصوصى توسط دولت ديد غيرواقعى وزارت بهداشت را نسبت به تعرفه و جامعه پزشكى خواهيم داشت چرا كه اين وزارتخانه فكر مي‌كند با گذاشتن ناظر و تحميل فشار و محدوديت مي‌تواند زيرميزى را كنترل كند.

۴آبان : دارايی شرکت های دولتی ايران: ۷۰۰ ميليارد دلار

بی بی سی :اکبر سهيلی پور، رئيس سازمان حسابرسی ايران ميزان دارائی های شرکت های دولتی را در حدود ۷۰۰ هزار ميليارد تومان (۷۰۰ ميليارد دلار) برآورد کرده است.

 

آقای سهيلی پور روز شنبه ۴ آبان (۲۶ اکتبر) در گفت و گو با خبرگزاری مهر با اشاره به اينکه تنها شرکت هايی که ۱۰۰ درصد سهم آنها متعلق به دولت باشد مورد رسيدگی سازمان حسابرسی قرار می گيرند، گفت:"در حال حاضر در حدود هزار شرکت وجود دارد که بخشی از سهام آنها يا تمام سهام آنها متعلق به دولت است."

آقای سهيلی پور با بيان اينکه تاکنون در حدود سی گزارش و پرونده به دادگاه ارسال شده است، گفت:"حدود ۱۸ هزار گزارش مختلف توسط سازمان حسابرسی تهيه شده که بيش از ۱۴۰۰ گزارش آن مربوط به گزارشهای حسابرسی بوده است."

 

رئيس سازمان حسابرسی ايران می گويد که بسياری از مشکلات پيش آمده ناشی از ضعف قانون است و قوانين مکرر، متعدد، متضاد و متناقض باعث شده که دستگاههای قانونی نتوانند آنچه را که قانون مطرح کرده اجرا کنند.

پيش از اين ديوان محاسبات ايران هم، گزارش داده بود که وزارتخانه های اقتصاد و کشور و شرکت های فعال در بخش نفت و بانکها بيشترين انحراف را در قانون بودجه داشته اند.

بنابر گزارش ديوان محاسبات که بر عملکرد دولت و شرکت های دولتی نظارت دارد و بازوی نظارتی مجلس به حساب می آيد، در بخش نفت در دو سال گذشته هشت ميليارد و ۹۰۰ ميليون دلار انحراف فقط در بخش واردات بنزين اتفاق افتاده است.

۴آبان :افزايش نرخ بيكاری اولين پيامد اجرای طرح حذف يارانه‌ها

آينده:بر اساس پژوهش "ارزيابی پيامدهای اصلاح نظام يارانه ای"، افزايش نرخ بيكاری اولين پيامد اجرای اين طرح خواهد بود.

 

به گزارش خبرنگار آينده در اين پژوهش كه توسط يك مركز معتبر پژوهشی كشور انجام شده و مورد بررسی وزارت رفاه نيز قرار گرفته است، تصريح شده است: با توجه به مصرف بالای انرژی در صنايع كشور، افزايش قيمت انرژی شوك شديدی به صنايع وارد خواهد كرد كه به كاهش شديد تقاضای نيروی كار می انجامد.

بنا بر اين گزارش سهم انرژی از كل هزينه ها در صنايع ايران 11 درصد بوده كه تقريباً دو برابر متوسط كشورهای صنعتی است و در اين ميان سهم برق در انرژی مصرفی صنايع 78 درصد ، گاز 16 درصد و نفت كوره 6 درصد می باشد.

محاسبات انجام شده در اين گزارش نشان مي‌دهد كه ميزان تاثير افزايش قيمت بر كاهش مصرف انرژی 29/80 كاهش نيروی كار 22 می باشد كه به معنای افزايش شديد بيكاری پس از هدفمندی يارانه هاست.

هم اكنون سالانه حدود 20 هزار ميليارد تومان به صنايع و نيروگاهها يارانه انرژی پرداخت می شود كه حذف آنها به منزله شوكی مرگ بار برای صنايع بويژه ساختمان شامل (صنايع فلزي،سيمان و گچ) و كشاورزی عمل خواهد كرد و ابن صنايع با نرخ ارز فعلی قادر به رقابت با محصولات خارجی نخواهند بود.

پيامد ديگر اين طرح، تعطيلی صنايع دارای تكنولوژی فرسوده است كه مصرف انرژی بالايی دارند و برای حفظ اين صنايع، تقاضا برای سرمايه جهت نوسازی به شدت افزايش می يابد كه با توجه به تحريم، وارد كردن تجهيزات صنعتی با تكنولوژيِ جديد با مشكلات مضاعفی همراه خواهد بود.

در اين پژوهش تصريح شده است: ميزان 30 درصد درآمد حاصل از اجرای طرح برای كمك به صنعت كاملاً ناكافی بوده و موجبات ايجاد رانت برای گروهی از صنايع را فراهم كرده و به افزايش نرخ بهره در بازار و رشد قيمت دلار منجر مي‌شود.

بنابر اين به نظر مي‌رسد بر خلاف نگرانی های فعلی درباره افزايش هزينه خانواده ها ، مهمترين پيامد طرح پرداخت نقدی يارانه ها، آسيب ديدن صنايع كشور كه بزرگترين مصرف كننده انرژی هستند ، می باشد و اجرای اين طرح و عدم پاسخگويی منابع مالی برای كمك به صنايع به تعطيلی بسياری از صنايع و افزايش بيكاری و از دست رفتن محصولات داخلی برای رقابت با كالاهای خارجی است.

 

۴آبان :كاهش توان خريد دارو:هزينه هر آمپول براى بيماران ام.اس 5 ميليون تومان است

ايلنا: عضو کميته علمی انجمن ام.اس ايران گفت: داروهاى گران قيمت بيمارن ام.اس بيمه نيستند و اين درحالى است كه هر آمپول برای مصرف يکماه وقتی به ايران برسد حدود 5 ميليون تومان مي‌شود بنابراين تنها تعداد کمی از بيماران توانايی تهيه آن را دارند.

به گزارش خبرنگار ايلنا، سعيد شاه‌بيگی در نشست خبرى افزود: هر چقدر از خط استوا به سمت قطب بالا می رويم شيوع بيماری ام.اس افزايش مي‌يابد، بيشترين ميزان شيوع اين بيمارى در کشورهای کانادا و آمريکای شمالی مشاهده می شود به طوری که از جمعيت 30 ميليونی کانادا بيش از 75 هزار مبتلا به ام اس هستند و در انگلستان به ازای هر هزار نفر يک نفر به ام اس مبتلا است.

وى ادامه داد: در گذشته به نظر مي‌رسيد که شيوع اين بيماری در کشور كم باشد اما در دهه گذشته مشاهده شده که به نسبت برخی کشورها ام اس در ايران شيوع بالايی دارد و پيش بينی می شود که حدود 40 هزار نفر در ايران به ام اس مبتلا باشند در حاليكه نزديک به 20 هزار نفر آنان عضو انجمن هستند و بيش از 15 هزار بيمار به ام اس در تهران هستند که تاکنون در انجمن ثبت نام کرده اند.

عضو کميته علمی انجمن ام اس ايران گفت: بيماری ام اس به طور عمده سنين 20 تا 40 سال را درگير مي‌کند و شيوع آن در زنان 5/2 تا 3 برابر مردان است.

شاه بيگی با اعلام اينکه هنوز علت دقيق ابتلا به ام اس در دنيا شناخته نشده تصريح كرد: دلايل ژنتيکي، محيطی و تغييرات سيستم ايمنی بدن و عفونت‌ها از جمله عللی هستند که در ابتلا به اين بيماری تاثيرگذار است. به طوری که گفته می شود کاهش تماس افراد با نور خورشيد در ابتلا به ام اس تاثير دارد.

وی در مورد وضعيت داروهای بيماران ام اس افزود: شش داروی جهانی برای اين بيماران وجود دارد که همگی آنها تائيديه سازمان غذا و داروی آمريکا را دارند. از چهار نوع داروى اينترفرون، کوپاکسون، ميتوکسانترول و تای سابری تنها يك نوع به ايران نيامده و مابقی داروها موجود هستند. البته به دليل گران بودن قيمت برخی از اين داروها، قدرت تهيه آنها برای همه بيماران کشور وجود ندارد.

اين متخصص مغز و اعصاب از توليد دو داروی جديد خوراکی برای بيماران ام اس خبر داد و گفت: اين داروها توسط سوئيس و آلمان تهيه شده اند و در مراحل نهايی تائيديه هستند اما به دليل اينکه قيمت بالايی دارند نمی توان آنها را وارد کرد. در كشور نيز وزارت بهداشت هر سال حدود 80 ميليارد تومان بابت داروهای ام اس يارانه می دهد اما تهيه اين داروها از توان وزارت بهداشت خارج است.

 

۲آبان  : وزير بهداشت:سالانه ۷ هزار زن سرطان سينه مي‌گيرند/عوامل موثر:استرس ناشی از خشونت، مزاحمت ، مشکلات اجتماعی

 

ايلنا: بار اصلى سرطان‌ها در زنان در ايران مربوط به سرطان پستان است به طورى كه تعداد موارد بروز آن در سال به رقم هفت‌هزار مورد رسيده است.

به گزارش خبرگزارى ايلنا.وزير درمان و آموزش پزشكى با اعلام اين خبر گفت: سرطان پستان رتبه اول سرطان‌ها در زنان را دارا است و پس از آن سرطان دهانه رحم قرار دارد كه اين سرطان هم سير بالارونده‌اى دارد.

او افزود: مهم‌ترين عوامل پيشگيرى كننده از گسترش اين وضعيت اصلاح شيوه زندگي، افزايش فعاليت‌هاى جسمي، تغذيه سالم و جلوگيرى از كم‌تحركى و چاقى است.

سالانه 7 هزار زن سرطان پستان مي‌گيرند افزايش استرس ناشى از خشونت، مزاحمت، بحران‌هاى ازدواج و طلاق، فرار از خانه و بزه‌هاى اجتماعى را علت ديگر افزايش ابتلائات بيماري‌ها و سرطان‌ها در زنان اعلام كرد و گفت: هرچند مرگ و مير زنان در برخى از گروه‌هاى سنى كمتر از مردان است ولى براساس بررسى ملى بار بيماري‌ها، زنان در مقايسه با مردان آسيب‌پذيرترند.

2آبان :افزايش زنان خيابانی و معضل نگهداری از آنان

تغيير برای برابری : بنا به گزارش آفتاب، رئيس پليس تهران بزرگ گفته است که در حال حاضر موضوع زنان خيابانی يک مشکل اجتماعی شده است و بايد به عنوان يک ناهنجاری اجتماعی به آن نگاه کرد.

رئيس پليس تهران بزرگ با بيان اينکه هيچ سازمانی متولی نگهداری از زنان خيابانی نمي‌شود، گفته است: پليس تنها مسئول جمع آوری زنان خيابانی است و بايد دستگاهی ديگر نگهداری از آنان را به عهده بگيرد. اين زنان اگر مرتکب خلافی شوند مجرم محسوب می شوند.

 

۱آبان :بحران آب در ايران ؛ ۹ استان و ۳۴ شهر کشور با کمبود جدی آب مواجه‌اند

کلمه:مي‌گويند جنگ‌های آينده در خاورميانه بر سر آب خواهد بود نه نفت! در شرايطی که بيش از ۷۰ درصد سطح کره زمين را آب تشکيل مي‌دهد اما تنها دو درصد آب‌های جهان شيرين هستند، درحال حاضر، ۹ کشور ۶۰ درصد کل منابع آب شيرين را به خود اختصاص مي‌دهند؛ کانادا، چين، کلمبيا، پرو، برزيل، روسيه، ايالات متحده آمريکا، اندونزی و هند.

 

در مقابل حدود ۸۰ کشور با کمبود آب مواجهند که برخی از آنها تقريبا به هيچ منبع آب شيرين قابل توجهی دسترسی ندارند؛ کويت، بحرين، مالت، امارات متحده عربي، سنگاپور، اردن و ليبی.

 

با توجه به افزايش روزافزون جمعيت، توسعه صنايع و افزايش آلودگی منابع آب شيرين، دسترسی به آب کافی و مناسب در برخی از کشورها به يک بحران جدی تبديل شده است.به‌طور ميانگين در سطح جهانی آب شرب و بهداشت ۱۰ درصد مصارف را تشکيل مي‌دهند و فعاليت‌های صنعتي، تفريحی و تجاری و ساير حدود ۲۰ درصد و کشاورزی به تنهايی ۷۰ درصد منابع آب را مصرف مي‌کند.

 

در برخی از کشورها به ويژه کشورهای آفريقايی در مناطق صحرايی و ساحل آفريقا ۹۰ درصد منابع آب صرف کشاورزی مي‌شود. تقريبا ۱۰۰ کشور جهان در حال حاضر با گسترش بيابان‌ها مواجه هستند. درواقع بر اساس مطالعات سازمان ملل ۹۰۰ ميليون انسان در حال حاضر در نقاطی ساکن هستند که با خطر تغيير آب و هوا و گسترش بيابان روبه‌رو هستند.

 

محروميت ۴/۱ ميليارد انسان از دسترسی به آب سالم

 

در حال حاضر ۴/۱ ميليارد انسان از دسترسی به آب سالم محرومند و در عين حال نيمی از جمعيت جهان از فقدان تاسيسات بهداشتی (فاضلاب) در رنج هستند. در عين حال توسعه تاسيسات جديد با توجه به روند رو به رشد جمعيت پاسخگو نيست.

 

در برخی کشورها به ويژه کشورهای کمتر توسعه‌يافته تامين آب بر دوش زنان خانواده است. هنگامی که در منزل، آب مهيا نيست، سختی تهيه آن به گونه‌ای عمده به دوش زنان است. در مناطق روستايی آسيا، در ۳۰ درصد از خانواده‌ها زنان مسوول مهيا کردن آب هستند در حالی که اين رقم برای مردان ۱۳ درصد است. برای مثال در مناطق روستايی هندوستان زنان معمولا تهيه‌کنندگان آب برای ۴۸ درصد از خانواده‌ها هستند در حالی که اين درصد برای مردان فقط شش است.

 

در کنار آن توسعه توجهات و احترام به ارزش آب و محيط زيست از اهميت نهادينه‌تری برخوردار است. برای دهه‌های زيادی بشر غيرمسوولانه از محيط زيست بهره برده و بيش از نياز، منابع را مورد استفاده قرار داده است و در راستای تخريب و کاهش کيفيت منابع آب گام برداشته است. کاهش و کمبود توليدات کشاورزی از عواقب سوء بحران آب است.

 

سرانه مصرف آب در ايران ۴۰ ليتر بيشتر از دنياست

 

بر اين اساس رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست گفت: در ۹ استان و ۳۴ شهر کشور با کمبود جدی آب مواجه هستيم. محمدجواد محمدي‌زاده معاون احمدی نژاد در دومين سمينار ملی جايگاه آب‌های بازيافتی و پساب در مديريت منابع آب در هتل پرديسان مشهد افزود: لازم است در زمينه مديريت آب و بازگردانی پساب به چرخه مصرف، چاره‌انديشي‌های لازم صورت گيرد.

وی اضافه کرد: آلودگي‌های منابع آب در اثر فعاليت معدنی و صنعتی که مسائلی نوظهور هستند، افزايش يافته در حالی که کشور ما در اقليم خشک و نيمه‌خشک قرار گرفته و از نظر آب در مضيقه است. وی ادامه داد: يک‌سوم منابع تجديدناپذير آب را به صورت پساب از دست مي‎دهيم که نشان مي‌دهد چه سرمايه‌ای از دست مي‌رود.

محمدي‌زاده با اشاره به سالانه ۴۱۰ ميليارد مترمکعب آب حاصل از نزولات و باران در کشور گفت: ۲۸۰ ميليارد مترمکعب از اين آب به علت تبخير و تعريق از دست مي‌رود، ۹۲ ميليارد مترمکعب به جريان‌های سطحی و حدود ۳۸ ميليارد مترمکعب به تغذيه طبيعی آب‌های زيرزمينی اختصاص دارد. وی افزود: کل ذخيره آبی کشور حدود ۱۳۰ ميليارد مترمکعب است که حدود ۵۰ ميليارد مترمکعب آن ذخيره آب مطمئن محسوب مي‌شود.

رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست با اشاره به ۹۴ ميليارد مترمکعب حجم کل آب مصرفی در کشور ادامه داد: بخش کشاورزی با ۹۱ درصد مصرف ‌آب، بيشترين سهم استفاده از منابع آبی را به خود اختصاص داده است. وی گفت: در دنيا در ازای مصرف هر يک مترمکعب آب، دو کيلوگرم محصول کشاورزی توليد مي‌شود در حالی که در ايران محصول توليدی در ازای مصرف هر مترمکعب آب تنها ۹۰۰ گرم است.

وی اظهار کرد: با ادامه اين روند در سال ۱۴۰۰ همچنان کشاورزی به صورت يک معضل محسوب مي‌شود. محمدي‌زاده با اشاره به اينکه سرانه مصرف آب در ايران ۱۹۱ ليتر است، افزود: سرانه مصرف آب در دنيا ۱۵۰ ليتر است و اين يعنی هر ايرانی حدود ۴۰ ليتر بيشتر از سرانه جهانی آب مصرف مي‌کند.

 

ضرورت مديريت مصرف آب

 

معاون احمدی نژاد همچنين با اشاره به حدود ۲۹ ميليارد مترمکعب پساب برگشتی گفت: حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد از آب مصرفی در بخش صنعت به صورت پساب برگشت داده مي‌شود و حجم آلايندگی بسيار بالايی دارد. وی درخصوص حجم پساب و پيش‎بينی آن برای سال ۱۴۰۰ عنوان کرد: حجم پساب توليدی در کشور در سال ۱۴۰۰ برابر با ۴۰ ميليارد مترمکعب تخمين زده مي‌شود.

وی ادامه داد: پيش‌بينی مي‌شود در سال ۱۴۰۰ حداقل ۹۰ ميليون نفر جمعيت در کشور وجود داشته باشد که ۷۵ ميليون نفر از آنها در شهر و بقيه در روستاها اقامت خواهند داشت. به گزارش ايسنا، رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست ادامه داد: هفت شهر ميليونی فعلی در سال ۱۴۰۰ به ۱۹ شهر افزايش پيدا خواهند کرد و ميزان فاضلاب توليدی شهرها و روستاها بالغ بر پنج ميليارد مترمکعب مي‌شود.

وی گفت: با توجه به اين آمار ضروری است که بهره‎وری در حوزه پساب را افزايش بدهيم و افزايش ارزش افزوده را برای هر واحد آب در دستور کار قرار دهيم؛ همچنين در اجرای طرح‌های ذخيره‌سازی همزمانی و هماهنگی داشته باشيم. وی اضافه کرد: بايد سطوح کشاورزی اصلاح، تجهيز و يکپارچه‌سازی شود، همچنين مديريت مصرف آب کشاورزی بايد در اولويت قرار گيرد. محمدي‌زاده با تاکيد بر لزوم اولويت‌بخشی به روش‌های اعمال مديريت آب و تعيين الگوی درست مصرف اظهار داشت: لازم است در حوزه‌های مرزی و مشترک آب، مهار و کنترل لازم صورت گيرد.

۳٠مهر: ۱٠٠میلیون زن در جهان گم شده اند !

نوشته شده در اکتبر 22, 2010 به وسیله‌ی jahanezanan

جمعیت کنونی جهان بین 60 تا 100 میلیون زن گمشده دارد.

اگر بر اساس آمار و نرخ های تولد، جمعیت جهان را بسنجیم؛ می بینیم که دنیا بین 60 تا 100 میلیون زن و دختر گمشده بدلایل مختلف دارد. به گفته شریل وودون روزنامه نگاری که این موضوع را بطور گسترده مطرح نموده، مفقود بودن این تعداد زن و دختر جای شگفتی دارد.

یکی از دلایل، نرخ بالای مرگ ومیر مادران و مرگ هنگام زایش است که کشورهای افریقایی بدلیل فقر دررده اول بوده و بعد کشورهایی مانند هند و چین در رده های بعدی قرار دارند. در واقع فقر عامل اصلی مرگ و میر مادران بارداری است که نمی توانند در شرایط معمولی وضع حمل نمایند و جان خود را از دست می دهند. این مادران پس از مرگ رقم قابل توجهی از 100 میلیون زن گمشده در جهان را تشکیل می دهند که بدلیل فقر آماری، جزییات آنها رسما تایید نشده است.

یکی از چالش های اخلاقی بزرگ در قرن 20 و بیست و یک مبارزه در راه برابری جنسی است که چند وجهی بوده و جمعیت زنان را تحت تاثیر قرار داده است. تجارت برده در قرن 19 و 20 و ادامه تجارت پنهان در سایر نقاط جهان از دلایل عمده دیگری است که می توان از آنها نام برد.

بین سالهای 1770 تا 1780 میلادی پیک تجارت برده را از افریقا به 100 میلیون زن در جهان گم شده اند!

بین سالهای 1770 تا 1780 میلادی پیک تجارت برده را از افریقا به دنیای جدید یعنی امریکا و اروپا داریم. دپارتمان ایالتی در امریکا رقمهایی مانند 800 هزار نفر سالانه را در نوشته های خود به ثبت رسانده است. یعنی تقریبا 10 برابر رقمی است که آن سالها اعلام شده بود.(در آمار ویکیپدیا نشان می دهد بین سالهای 1790 تا 1860 میلادی 16 میلیون برده وارد امریکا شده است! ) اما در قرن 20 و ادامه آن – قرن21- شاهد تجارت زن از چین و آسیا و روسیه و اروپای شرقی به دنیای غرب هستیم که عمده دلیلش مسائل جنسی و بردگی جنسی است. در واقع تجارت برده در قرن های قبل تبدیل به بردگی جنسی در قرون اخیر شده و آمارها نشان می دهد زنان بسیاری بدون اینکه هویت اصلی شان مشخص شود به غرب برده شده و از آنها سوء استفاده می شود. این تعداد زنان هم بر اثر بیماریهای مقاربتی و ایدز و هم بدلیل کهولت زودرس دچار انواع بیماریهای خطرناک شده و می میرند بدون اینکه آمار دقیق این نوع بردگان کشف شود. در مدل های جدید مثلا دختری 12 ساله ربوده می شود. سپس از وی 7 روز هفته بیگاری گرفته می شود و برده ای که این چنین برای صاحب خود کار می کند، حق حیات نداشته و پس از مدتی در خفا می میرد. به چنین افرادی نه پولی داده می شود و نه امکاناتی. آنها آنقدر کار می کنند تا بمیرند. بنابر این جمعیت زیادی از زنان در قرن 21 بدین صورت جان خود را از دست می دهند. این مدل جدید بردگی است که توسط کارفرمایان غربی روی زنان و دختران ربوده شده اعمال می گردد. شکنجه های فیزیکی که در این راه متحمل می شوند و مشکلات روحی و روانی و دوری از والدین و بستگان نزدیک خود، همه و همه در مرگ این دسته از زنان و دختران تاثیر دارند.

در کشورهایی نظیر کامبوج یافته ها نشان می دهد که شکنجه دختران و حبس آنها در اتاقکهایی به ابعاد تابوت و فروشآنها بعنوان عروس وجود دارد و کودکان کم سن و سال از این نوع زندگی هایی که به مرگ منتهی می شود، در رنج و عذاب دائم هستند. شریل وودون در کتاب خود بنام نیمه آسمان داستان زنی هندی بنام مینا را آورده که برای نجات دو دختر خود از یک فاحشه خانه، چه رنج و عذابی را متحمل می شود.

برخی کارشناسان بدین موضوع از دو دیدگاه متفاوت نگاه می کنند. یا خود زن را هدف قرار داده و یا آنرا جزیی از مشکل بزرگتری بنام مشکلات اخلاقی- انسانی می دانند. نویسنده کتاب در این باره می گوید علاقه دارد مردم با دانستن این موضوع حد و حدود مشکل را دریابند و هر انسانی در حد وحدود خود بتواند واکنش لازم را در برابر این معضل نشان دهد.

اما حکومتها هم می توانند با مانیتور کردن کشورهایی که دست به قاچاق زن می زنند، و کنترل ورودی و خروجی ها از این تجارت وحشتناک جلوگیری بعمل آورند.

فکتهای آماری از آسیا و جهان

* – بین سالهای 1965 تا 1995 بیش از 130 میلیون نفر در دنیا دست به مهاجرت زده اند.

* – سالانه 600 تا 800 هزار زن و دختر در جهان قاچاق می شوند.

* – در حال حاضر 10 میلیون کودک برده جنسی هستند.

* – در نظرسنجی انجام شده بیش از 80 درصد زنانی که روسپیگری می کردند اعلام نمودند که قاچاقی به کشور مبدا آورده شده اند.

* – زنان تایلندی که بعنوان برده به ژاپن آورده می شوند، ابتدا به ساکن 25 هزار دلار سفته امضا می کنند تا نتوانند فرار کنند.

* – 30 درصد از زنان روسپی در کامبوج زیر 17 سال سن دارند.

* – در تایلند روسپیگری در 50 درصد موارد جنبه دولتی دارد.

* – بر اساس امار یونیسف تعداد روسپی های رسمی در هند 8 میلیون نفر برآورد شده است.

* – تعداد یک میلیون کم سن و سال روسپی در آسیا وجود دارد(هند و تایلند و فیلیپین)

* – قاچاق زنان تایلندی به اروپا نسبت به امریکا دو برابر است.

۲۹مهر: ايران دارای مقام اول فرار مغزهاست

آفتاب: موضوع هوافضا موضوع به ذات مهمی است، به‌خصوص با توجه به نقش آن در آينده، از اهميت مضاعف برخوردار است.

دکتر نصيری قيداری نماينده زنجان در مجلس شورای اسلامی ضمن بيان اين مطلب افزود: توجه کشورهای پيشرفته به فضا نشان دهنده آن است که اين رشته در آينده حرف اول را در حوزه علم و فناوری خواهد زد. پيش بينی مي‌شود که مسائل مربوط به فضا چه در حوزه نظری و چه در حوزه عملی از موضوعات پر اهميت سياست‌گذاران دنيا در آغاز هزاره سوم باشد.

وی در بخش ديگری از سخنرانی خود در جمع دانشگاهيان اردبيل، مطرح کردن فرار مغزها را جوسازی و بر اساس جهالت و يا غرض‌ورزی توصيف کرد و با بيان اينکه هم‌اکنون ۸۰ هزار نفر دانشجوی ايرانی در خارج از کشور تحصيل مي‌کنند، اظهار کرد: ۸۰ درصد اين‌ها در مقطع کارشناسی و در کشورهايی مشغول به تحصيل هستند که از مرتبه علمی پايين‌تری نسبت به ايران برخوردارند.

دانشجو در ادامه افزود: در سال‌های پس از انقلاب ۱۲ هزار و ۵۰۰ نفر به عنوان بورسيه به کشورهای خارجی برای تحصيل اعزام شده اند که تنها ۴۰۰ نفر از آنها به کشور باز نگشته‌اند و ما بقی که از نخبگان ايران محسوب مي‌شوند به کشور بازگشته و به تدريس و کارهای علمی و پژوهشی مشغول هستند.

 

 

۲۹مهر :رقم دقيق ذخاير ارزی ايران

ايسنا:رييس كل بانك مركزی ايران گفت: طبق آمار بانك جهاني، ايران 100 ميليارد دلار ذخاير ارزی دارد كه اگر اين كه آن‌ها مي‌گويند درست است، يك كشور با 100 ميليارد دلار ذخاير ارزی نمي‌تواند به بن‌بست بخورد.

 

به گزارش ايسنا، محمود بهمنی كه در همايش روز ملی صادرات سخن مي‌گفت، با بيان اين جملات درباره ذخاير ارزی كشور، ادامه داد: ممكن است به كشوری كوچك با چهار، پنج ميليارد دلار ذخاير ارزي، بتوانند فشار وارد كنند اما وضعيت ايران اين‌گونه نيست.

 

وی در ادامه با اشاره به ذخاير طلای ايران اظهار كرد: ذخاير طلای ايران نيز نسبت به دو سال گذشته چندين برابر شده است. در حال حاضر ميزان مصرف طلای كشور 30 تن در سال است و اگر تا 10 سال ديگر هم طلا وارد نكنيم، نيازی نخواهيم داشت. ببينيد اين ذخاير طلا چند ميليارد دلار ذخاير ارزی را مي‌تواند بالا ببرد؛ ما سه چهار ميليارد دلار افزايش ذخاير داشتيم. موازنه پرداخت‌های ما نيز برعكس كشورهای ديگر مثبت است.

 

رييس كل بانك مركزی ايران يادآور شد: تراز بازرگانی كشور ما نيز مثبت است كه اين‌ها همه قدرت كشور ماست.

 

 

 

افزايش ‌٨٢.1 درصدی برداشت‌های دولتی از حساب

درحالی كه موجودی حساب ذخيره ارزی در سال 1386 با 142.5 درصد رشد نسبت به سال قبل آن مواجه بوده، اما در پايان سال 1387 موجودی اين حساب نسبت به سال قبل 43.3 درصد كاهش يافته است.

 

به گزارش ايسنا، موجودی نقد حساب ذخيره‌ ارزی در سال 1386 رقمی معادل 23 ميليارد و 175 ميليون دلار بوده كه اين رقم در سال بعد به 13 ميليارد و 142 ميليون دلار كاهش يافته است.

 

همچنين ميزان برداشت از اين حساب در سال 1386 معادل 28 ميليارد و 15 ميليون دلار بوده كه اين رقم در سال 1387 به رقم 45 ميليارد و 924 ميليون دلار افزايش يافته كه افزايش 63.9 درصدی را نشان مي‌دهد.

 

در سال 1387 كه به تازگی اطلاعات حساب ذخيره ارزی مربوط به اين سال منتشر شده است 959 ميليون دلار به بخش صنعت 4.3 ميليون دلار، به بخش كشاورزی و 2.3 ميليون دلار به بخش حمل‌ونقل از محل اين حساب تسهيلات اعطا شده است.

 

در حالی ميزان برداشت‌های دولتی از اين حساب در سال 87 نسبت به سال قبل 82.1 درصد رشد داشته كه ميزان برداشت برای اعطای تسهيلات 18.1 درصد كاهش نشان مي‌دهد.

 

با توجه به احكام ماده يك قانون برنامه چهارم توسعه، هرگونه برداشت از حساب ذخيره ارزی مستلزم درج در بودجه‌های سالانه و در نتيجه كسب مجوز از مجلس شورای اسلامی است.

 

با توجه به اطلاعات در دسترس، در سال 1387 به منظور اجرای طرح‌های عمراني، جبران خسارت ناشی از خشكسالی و واردات كالاهای اساسی (متمم بودجه)، مقاوم سازی مدارس، دو درصد منابع نفت برای مناطق نفت خيز و باز پرداخت وام‌های ارزی و تفاوت نرخ ارز ايجاد شده در سنوات قبل از حساب ذخيره ارزی برداشت شده است.

 

در سال 1387 به منظور تامين اعتبار طرح‌ عمرانی در مجموع برابر با 13868 ميليون دلار از حساب ذخيره ارزی طبق تكاليف بودجه‌اي، برداشت شده است كه نسبت به سال قبل 64.4 درصد رشد نشان مي‌دهد.

 

در ضمن در سال 1387 به منظور بازپرداخت وام‌ها ارزی و تفاوت نرخ ارز ايجاد شده در سنوات قبل، مبلغ 1037 ميليون دلار، برای جبران خسارت ناشی از خشكسالی و واردات كالاهای اساسی (به عنوان متمم بودجه)، مبلغ 2655 ميليون دلار برای مقاوم سازی مدارس، مبلغ 949 ميليون دلار برای دو درصد منابع نفت و برای مناطق نفت‌خيز و محروم كشور مبلغ 1054 ميليون دلار طبق تكاليف بودجه سال 1387، برداشت شده است.

 

در كل جمع برداشت‌های فوق از حساب ذخيره ارزی در سال 1387 برابر با 19563 ميليون دلار بوده است

.

۲۹مهر :زنان آسيا، قربانيان بى دفاع بلاياى طبيعى

 

ايرن: زنان جهان 2010: روند حرکت و آمارها نشريه اى است که به وسيله بخش آمارى سازمان ملل متحد تهيه مى شود و هر پنج سال يکبار همان گونه که در برنامه اقدام پکن خواسته شده انتشار مى يابد. اين نشريه آمار و تحليل درباره وضعيت زنان و مردان در جهان با تاکيد بر موقعيت کنونى و تحولات در طى زمان ارائه مى دهد.

اين گزارش که بر مبناى آمارهاى به دست آمده از سوى کارگزارى هاى بين المللى و ملى تدارک ديده شده، مشتمل بر خط مشى گسترده اى درحوزه هاى متعدد از جمله جمعيت و خانواده، سلامت، آموزش، کار، توانمندى و تصميم گيري، خشونت عليه زنان، محيط زيست و فقر است. به گزارش مرکز اطلاعات سازمان ملل در تهران آنچه که در پى مى خوانيد بر يافته هاى کليدى مرتبط با منطقه آسيا و اقيانوسيه تاکيد دارد:

 

جمعيت و خانواده

جمعيت: جمعيت جهان در 2010 به رقم نزديک به 7 ميليارد رسيده که 61 درصد آن در منطقه آسيا و اقيانوسيه زندگى مى کنند. دو ناحيه هر کدام حدود يک چهارم تمامى جمعيت جهان را در خود جاى داده اند: جنوب مرکزى آسيا (26 درصد) و آسياى شرقى (23 درصد)

نسبت جنسى جمعيت: در جهان 57 ميليون مرد بيشتر از زن زندگى مى کند که مترادف است با نسبت جنسى 102 مرد به 100 زن. در آسيا اين مقدار نسبتا بالا يعنى 106 در جنوب مرکزي، آسياى غربى و شرقى به تفکيک است در حاليکه در جنوب شرقى آسيا حدود 99 است.

جمعيت سالمند: از آنجا که امروزه مردم، به ويژه زنان، عمر طولانى ترى دارند ميزان جمعيت 60 ساله به بالا همواره رو به افزايش است. در حال حاضر، مردم سالمند 11 درصد جمعيت جهان را تشکيل مى دهند. در آسيا، اين نسبت متغير است و از رقم کم 7 درصد در جنوب مرکزى آسيا و غرب آسيا تا رقم زياد 14 درصد در شرق آسيا تفاوت دارد.

زمان مندى: زنان نسبت به مردان زمان بيشترى را به کار در خانه، اجتماع يا کار داوطلبى سپرى مى کنند. براى مثال در کامبوج زنان به طور متوسط روزانه سه ساعت به چنين کارهاى روزمره اى مى پردازند و اين در مقايسه با کمتر از يک ساعت مردان است. ارقام مشابه براى زنان شش ساعت در عراق و چهار ساعت در ژاپن است که در مقابل يک ساعت براى مردان در کشورهاى مذکور است.

 

سلامت

دلايل مرگ و مير: در اقيانوسيه غربي، بيمارى هاى قلبى عروقى علت عمده مرگ و مير است، در حاليکه سرطان براى هر دو جنس زن و مرد دومين دليل به شمار مى آيد. همچنين احتمال مرگ در اثر بيمارى هاى تنفسى دراقيانوسيه غربى بيشتر از هر منطقه ديگر جهان است.

اچ آى وى و ايدز: دو سوم تمامى افرادى که با اچ آى وى و ايدز در جهان زندگى مى کنند در جنوب صحراى افريقا به سر مى برند که در پى آن جنوب و جنوب شرقى آسيا قرار مى گيرد جايى که تخمين زده مى شود بيش از 4 ميليون نفردر 2007، ناقل ويروس باشند. در آسيا تنها يک شيوه عمده براى انتقال بيمارى وجود ندارد، بلکه تزريق مواد مخدر و روابط جنسى حفاظت نشده شامل تن فروشي، رابطه دو جنس مخالف، همگى از عوامل مهم انتقال هستند.

مراقبت پيش از تولد: از اواسط دهه 1990 در بسيارى از مناطق جهان بخشى از زنان که مراقبت هاى پيش از تولد نوزادشان دريافت کردند رو به افزايش بوده است. اين پيشرفت عمدتا در جنوب آسيا چشمگير بوده، جايى که به ميزان 19 درصد يعنى از 49 درصد در 1996 به 68 درصد در 2000 تا 2008 افزايش يافته است. برعکس، درصد زنان که حداقل يکبار در دوران حاملگى مراقبت پيش از تولد دريافت کرده اند، در جنوب شرقى آسيا در دوره ذکر شده در حد 77 درصد ثابت مانده است.

سقط جنين اجبارى: اکثريت غالب سقط جنين هاى اجبارى در کشورهاى در حال توسعه انجام مى شود، جايى که سقط جنين ايمن محدود است. تعداد 26 ميليون سقط جنين در 2003 در آسيا به تنهايى به ثبت رسيده است. در کشور هايى مانند هندوستان، اگرچه سقط جنين در همه موارد آزاد است، دسترسى به خدمات ارائه شده به وسيله پرسنل لايق متغير است.

مرگ ومير کودکان: اگرچه موارد مرگ ومير کودکان در حال کاهش است اما هنوز نسبتا اين ميزان در آسيا بالا است ومرگ 65 کودک در هر 1000 تولد زنده براى دختران 56 براى کودکان پسر در 2010  2005به ثبت رسيده است. مرگ کودکان دختر به ويژه در بعضى از مناطق آسيا شامل افغانستان، چين، هندوستان و پاکستان زياد است.

 

آموزش

بيسوادى: آسياى شرقى شاهد يکى از سريع ترين ميزان کاهش در تعداد زنان و مردان بيسواد بوده است. اين تعداد از 186 ميليون در 1990 به 72 ميليون در 2007 رسيد که نرخ 60 درصدى کاهش را به ثبت رساند. طى همين دوره در آسياى جنوب مرکزى و آسياى غربى تعداد بيسوادان مرد کاهش يافت اما تعداد بيسوادان زن در واقع افزايش يافت.

جمعيت بدون آموزش: نسبت جمعيت بدون آموزش در آسياى جنوبى با 49 درصد براى زنان و 36 درصد براى مردان زياد است. در مقايسه اين نسبت کمتر از 2 درصد براى هر دو جنس مذکر و مونث در آسياى مرکزى و اقيانوسيه است.

ثبت نام براى آموزش ابتدايى: ثبت نام خالص براى آموزش ابتدايى  نسبت پسران و دختران مربوط به گروه سنى آنان، که وارد نظام آموزشى مى شوند  در سراسر جهان افزايش يافته است. نسبت هاى کودکانى که در دبستان ها ثبت نام کرده اند از 90 درصد براى دختران در آسياى شرقى و آسياى جنوب شرقى و براى پسران در آسياى شرقي، آسياى جنوب شرقى و آسياى غربى فراتر رفته است.

آموزش عالى: در جهان تسلط مردان در سهم آموزش عالى معکوس گرديده است. آمار موجود نشان مى دهد زنان هنوز اکثريت را در آسيا و اقيانوسه به دست نياورده اند. در 2007 سهم زنان در آموزش عالى در آسياى شرقى و اقيانوسيه 48 درصد و براى آسياى جنوبى و غربى 41 در صد بوده است.

 

کار

مشارک نيروى کار: با وجود افزايش اندکى که در مشارکت زنان آسياى جنوبى در دو دهه اخير مشاهده گرديده، تنها 36 درصد زنان بين سن 15 و بيشتر در نيروى کار در 2010 حضور داشتند. در مقايسه، آسياى شرقى کاهش مشارکت نيروى کار زنان را در دو دهه گذشته شاهد بوده، در عين حال اين ناحيه نشانگر يکى از بالا ترين نرخ هاى مشارکت نيروى کار زنان (69 درصد) را درميان تمامى نواحى جهان داشته است.

شغل بر اساس بخش: بخش خدمات، منبع برجسته شغل براى زنان در آسياى شرقى است، يعنى جايى که در آن 76 درصد استخدام زنان به ثبت رسيده است. خدمات، بخش مهمى براى زنان در آسياى جنوب شرقى است که 45 درصد از شغل هاى زنان را شامل مى شود. در عين حال اين مورد در آسياى جنوبى صحت ندارد يعنى جايى که زنان در اغلب اوقات در گير بخش کشاورزى(55 درصد) هستند. صنعت نماينده بخش مهمى براى کار زنان در هرکدام از اين مناطق نيست. براى مردان بخش خدمات 62 درصد مشاغل را در آسياى شرقى شامل مى شود اما فقط 43 درصد درآسياى جنوبى و جنوب شرقى را شامل مى گردد.

بخش مشاغل غير رسمى: زنان و مردان بسيارى در کشور هاى در حال توسعه در بخش غير رسمى مشغول به کار هستند. اگرچه در استخدام هستند اما بسيارى از آنان تحت پوشش قوانين ملى کار نبوده و از مزاياى تامين اجتماعى و استخدامى بى بهره اند. در هندوستان در بين هم زنان و هم مردان که در استخدام بخش غير کشاورزى هستند، بيش از80 درصد کارهاى غير رسمى را در بخش غير رسمى به عهده دارند.

فاصله درآمدى: گرايش بيشترى در شکاف درآمدى بين زنان و مردان در کشور هاى آسيايى در مقايسه با کشور هاى آمريکاى لاتين وجود دارد. در هر چهارکشور از شش کشور آسيا اقيانوسيه که آمار آنها موجود است، ميانگين دستمزد زنان در بخش توليد کمتر از 70 درصد مزد مردان بوده است. جمهورى کره يکى از بزرگترين اختلاف درآمدى بين زنان و مردان را در جهان دارد: دستمزد زنان در بخش توليد به طور ميانگين تنها برابر با 57 درصد حقوق مردان است.

مرخصى زايمان: مقررات مرخصى زايمان در بيشتر کشورهاى آسيايى وجود دارد اما بيشتر آنها کمتر از حد متعارف 14 هفته است که در کنوانسيون حمايت از زايمان مصوب کنفرانس بين المللى کار در 2000 تصويب گرديده است. مرخصى پدرى در حال حاضر در تعداد کمى از کشورهاى آسيايى مانند اندونزى (2 روز) و فيليپين ( 7 روز) ارائه مى گردد.

 

قدرت و تصميم گيرى

زنان در مجالس (پارلمان ها): نسبت ميانگين حضور زنان درهر يک از مجالس قانون گذار تا دو برابر در 14 سال گذشته در آسياى مرکزي، آسياى جنوب شرقى و آسياى جنوبى افزايش يافته است. ميانگين نسبت زنان در مجلس در چهار ناحيه آسيا در حال حاضر از 14 درصد در آسياى شرقى به 20 درصد درآ سياى جنوب شرقى متفاوت است. کشورهاى کوچک در ناحيه اقيانوسيه (بدون در نظر گرفتن استراليا و زلاندنو) کمترين حضور نمايندگان زن را در پارلمان ها يعنى فقط 3 درصد به طور ميانگين دارند.

سهميه جنسيتى: اجراء سهميه جنسيتى موجب حضور بيشتر زنان در مجالس ملى افغانستان، بنگلادش، هندوستان، نپال و پاکستان شده است. در آن کشورها به طور ميانگين زنان 22 درصد از وکلاى مجلس را در مجلس نمايندگان در 2009 تشکيل مى دادند، که 4 کشور از سهميه جنسيتى استفاده نکردند و ميانگين فقط 7 درصد نماينده زن در پارلمان داشتند.

وزيران زن: آسيا و کشورهاى کوچک اقيانوسيه عقب تر از بقيه جهان در سهم داشتن وزيران زن هستند. به طور ميانگين کمتر از 10 درصد از وزيران در دولت ها درنواحى آسيا و اقيانوسيه (بدون استراليا و زلاند نو) زن هستند. همراه با آفريقاى شمالي، اين نواحى کمترين تعداد زنان وزير را در جهان دارند. در آسيا و اقيانوسيه تنها کشورهايى که 20 در صد يا بيشتر وزير زن دارند عبارتند از مغولستان، نپال و تى مور لسته.

 

خشونت عليه زنان

خشونت عليه زنان: خشونت عليه زنان پديده اى جهانى است. در عين حال نسبت زنانى که خشونت فيزيکى را در طول عمر خود به وسيله مباشر در جرم تجربه کرده اند از يک کشور تا کشور ديگر متفاوت است. در بين کشور هاى آسيا، اين نسبت در هنگ کنگ 12 درصد، در آذربايجان 13 درصد، در فيليپين 15 درصد، در هند 21 درصد و کامبوج 23 درصد است.

خشونت فيزيکى: نسبت زنانى که خشونت فيزيکى را به وسيله شريکها و محارم خود حد اقل يک بار در طول عمر تجربه کرده اند، 6 در صد در هنگ کنگ و 10 درصد در فيليپين بوده است. اين ارقام بيشتر از 40 درصد در بنگلادش، ساموآ، جزايرسليمان و ترکيه است.

کتک زدن همسر: کتک زدن همسر بيان واضح غلبه مردانه است. در عين حال انتظار مى رود زنان در اغلب اوقات کتک خوردن را بر اساس اوضاع اجتماعى ديرينه در مورد زنان تحمل نمايند. برا ى مثال 9 در صد زنان در فيليپين کتک خوردن از دست شوهران خود را به دليل رفتن به بيرون از خانه بدون اجازه شوهرقابل توجيه مى دانند. درارمنستان نظريه مشابه 10 درصد در حاليکه 18 درصد در اندونزى و 40 درصد زنان در ترکمنستان بر اين باورند.

 

محيط زيست

تهيه آب: هنگامى که در منزل، آب مهيا نيست، سختى تهيه آن به گونه اى عمده به دوش زنان است. در مناطق روستايى آسيا، در 30 درصد از خانواده ها زنان مسئول مهيا کردن آب هستند در حاليکه اين رقم براى مردان 13 درصد است. براى مثال در مناطق روستايى هندوستان زنان معمولا تهيه کنندگان آب براى 48 درصد از خانواده ها هستند در حاليکه اين درصد براى مردان فقط 6 است.

سوخت براى آشپزى: هنوز نسبت بزرگى از خانوارها در جنوب شرقى و جنوب آسيا عمدتا وابسته به سوخت هاى جامد براى آشپزى هستند که اين سوخت ها خطر سلامتى را افزايش مى دهند. اين امر براى 80 درصد از خانوارهاى بنگلادشي، کامبوجى و مردم جمهورى دمکراتيک خلق لائوس رخ مى دهد. در چنين احوالى زنان بيشتر در معرض آلودگى با غلظت بالا و در نتيجه دچار شدن به بيمارى هاى ريوى مى شوند زيرا آنان زمان بيشترى نسبت به مردان براى آشپزى صرف مى نمايند.

بلاياى طبيعى: به نظر مى رسد زنان و دختران نسبت به بلاياى طبيعى آسيب پذير تر هستند زيرا کمتر دسترسى به اطلاعات و مهارت هاى زندگى دارند و اغلب اوقات نسبت به مردان براى خارج شدن از منزل محدوديت هايى دارند.براى مثال زنان بيشترى در برابر سونامى دسامبر 2004 در بسيارى از نقاط از پاى درآمدند. در اندونزى در چهار روستا در منطقه آچه شمالي، مرگ ومير زنان 77 درصد کل تلفات را شامل مى شد. در مناطق سونامى زده در سريلانکا زنان بيش از 13 هزار مورد مرگ و افراد مفقود الاثر که معادل 65 درصد کل تلفات مى شد را تشکيل مى دادند.

 

فقر

حق ارث و دارايى: در بيش از نيمى از کشور هاى آسيا، زنان به وسيله قوانين مدون و مرسوم در باره حق ارث و دارايى شرايط نامساعد دارند. عوامل نابرابرى جنسيتى در باره حق ارث در 25 کشور از 42 کشور آسيايى وجود دارد. نا برابرى جنسيتى در باره حق مالکيت زمين در 21 کشور آسيايى مشخص شده است. براى مثال در مناطق شهرى ويتنام 21 درصد از مالکيت ها و مناطق مسکونى به نام زنان و 61 درصد به نام مردان و 18 درصد مشترک بين زنان و مردان است. در مناطق روستايى مالکيت 8 درصد از زمين هاى کشاورزى و جنگلى به نام زنان، 87 درصد در مالکيت مردان و 5 درصد در يد مالکين مشترک است.

مخارج نقدى: تعداد قابل توجهى از زنان درکشور هاى آسياى جنوبى اختيار خرج کردن پولى که خود به دست مى آورند را ندارند. نسبت زنان متاهل بين 15 تا 49 سال که اختيار خرج کردن درآمد خود را ندارند در هندوستان زياد است (18 درصد) در نپال (14 درصد) و در بنگلادش (13 درصد) درمقايسه با کشور هاى آسياى مرکزى و جنوب شرقى جايى که اين ميزان بين 3 تا 7 درصد متفاوت است.

تصميم گيرى: در صد زنان متاهل که مشارکت در تصميم گيرى خانوار دارند در آسيا بسيار پايين است، اگرچه به پائينى آفريقا نيست. در آسيا، زنان از کشورهاى آسياى جنوب شرقى مانند کامبوج، اندونزى و فيليپين توان تصميم گيرى بيشترى در باره خريدهاى خانوارنسبت به زنان از کشورهاى آسياى جنوبى مانند بنگلادش، هندوستان و نپال دارند. براى مثال نسبت زنان که معمولا خودشان يا با همکارى همسرشان تصميم براى خريد خانوار مى گيرند بيش از 75 درصد در 3 کشور آسياى جنوب شرقى ذکر شده است اما تقريبا بيشتر از 50 درصد در 3 کشور آسياى جنوبى مذکوراست.

 

۲۸ مهر :جمعيت بيکاران ايران به پنج ميليون نفر مي‌رسد

 

کلمه:مقايسه وضعيت ايجاد اشتغال در چهار برنامه توسعه کشور نشان می دهد برنامه دوم بهترين عملکرد و برنامه چهارم ضعيفترين عملکرد را داشته است. فاصله شش درصدی نرخ بيکاری با نرخ بيکاری هدف گذاری شده در برنامه چهارم و تحقق سالانه تنها ۲۶ درصد از اشتغال مدنظر، خود گويای وضعيت نامطلوب اشتغال کشور در برنامه چهارم است که با روند فعلی پيش بينی می شود نرخ بيکاری کشور در برنامه پنجم به جای هفت درصد به مرز ۱۸ درصد برسد.

 

چند روز قبل خبری منتشر شده بود مبنی بر اينکه بالاخره موارد مطرح در لايحه برنامه پنجم برای ارائه در صحن علنی مجلس آماده شده است و انگار در روزهای آتی اين نمايندگان مجلس هستند که در مورد تصويب شدن يا نشدن لايحه ای که يک سال با تاخير به دست آن ها رسيده تصميم گيری خواهند کرد. يکی از شاخص های مدنظر در اين لايحه نرخ بيکاری ای است که بالطبع اثرات اجتماعی و اقتصادی آن فراتر از تنها عدد مطرح برای آن است.

 

پنج ميليون بيکار در برنامه پنجم

 

در اين لايحه طبق گفته مسئولان وزارت کار نرخ بيکاری هفت درصدی در حالی پيش بينی شده که در حال حاضر هدف ۴/۸ درصد نرخ بيکاری برنامه چهارم هم محقق نشده است.

از سوی ديگر در شرايطی نرخ بيکاری هفت درصدی در اين لايحه عنوان شده که طبق پيش بينی سازمان مديريت و برنامه ريزی سابق اين نرخ در سال ۹۴ به ۳/۱۸ درصد می رسد. اين برآورد براساس شاخص های سال ۸۲ که در آن موقع هنوز اميدهايی برای تحقق نرخ بيکاری ۴/۸ وجود داشت، صورت گرفته و توسط پژوهشکده تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام منتشر شده است.

براين اساس در اين پيش بينی به دو روند اشاره شده که يکی روند مطلوب است و ديگری روند موجود که به دليل محقق نشدن نرخ بيکاری مطلوب يعنی نرخ بيکاری مدنظر برنامه چهارم، می توان برداشت کرد که آن برآورد به آمارهای براساس روند موجود نزديک تر است.

بر اين اساس با ادامه روند موجود در سال ۹۴ ميزان عرضه نيروی کار در بازار کار ايران بيش از ۲۶ ميليون و ۷۹۰ هزار نفر و تقاضای برای اين نيروی کار بيش از ۲۱ ميليون و ۸۸۸ هزار نفر خواهد بود که به منزله بيکاری چهار ميليون و ۹۰۲ هزار نفر و نرخ بيکاری ۳/۱۸ درصدی است.

از سوی ديگر اين برآورد مسئولان دولتی در حالی بوده که نرخ بيکاری آن زمان ۸/۱۱ درصد بوده و با توجه به اين روند، نرخ بيکاری سال ۹۴ معادل ۱۸ درصد برآورد شده است اما با توجه به نرخ بيکاری ۶/۱۴ درصدی حال حاضر ايران به نظر می رسد اين وضع نامطلوب تر شده باشد.

 

فاصله شش درصدی بيکاری با هدف برنامه

 

شايد يکی از علل اين صعود نرخ بيکاری در برنامه پنجم، محقق نشدن نرخ بيکاری مدنظر برنامه چهارم باشد که هرچند ايجاد سالانه بيش از ۹۵۰ هزار شغل برای آن پيش بينی شده بود اما تنها ۲۶ درصد آن يعنی به ميزان ۲۵۰ هزار شغل طی چهار سال اخير (طبق آمار وزارت کار) ايجاد شده که حاصل آن فاصله بيش از شش درصدی نرخ بيکاری حال حاضر با نرخ بيکاری مدنظر برنامه چهارم است.

البته اين فاصله از سال ۸۵ به تدريج ايجاد شد، چون در حالی که نرخ بيکاری طبق برنامه چهارم در سال های ۸۴ تا ۸۸ بايد به ترتيب ۸/۱۱درصد، ۱۱ درصد، ۱/۱۰درصد، ۳/۹ درصد و در نهايت به ۴/۸ درصد می رسيد اما در عمل به ترتيب ۴/۱۱درصد، ۲/۱۱درصد، ۶/۱۰درصد، ۴/۱۰درصد و در نهايت به ۹/۱۱درصد رسيد.

همچنين در حالی که طبق برنامه چهارم توسعه در سال پايانی آن تعداد بيکاران بايد به دو ميليون و ۱۵۰ هزار نفر کاهش می يافت اما در سال گذشته تعداد بيکاران کشور توسط مرکز آمار ۷۰۰ هزار نفر بيشتر از هدف يعنی دو ميليون و ۸۰۰ هزار نفر و در فصل نخست امسال هم سه ميليون و ۵۰۰ هزار نفر اعلام شده است. با وجود اين، نگاه به برنامه های ديگر توسعه نشان می دهد پيش از اين، وضعيت تحقق اهداف بخش اشتغال آن چنان هم نامطلوب نبوده است.

براين اساس در برنامه اول توسعه طی سال های ۶۹ تا ۷۳ به ميزان ۹۷ درصد، در برنامه دوم توسعه طی سال های ۷۴ تا ۷۸ به ميزان ۱۰۲ درصد و در برنامه سوم توسعه طی سال های ۷۹ تا ۸۴ به ميزان ۷۵ درصد اهداف ايجاد اشتغال محقق شده بود. در برنامه های اول، دوم و سوم توسعه ايجاد سالانه ۳۹۴ هزار، ۴۰۴ هزار و ۷۶۵ هزار شغل هدف بوده که در اين برنامه ها به ترتيب ۳۸۴ هزار، ۴۱۴ هزار و ۵۸۰ هزار شغل در سال ايجاد شده بود.

 

بيکاری در سايه افزايش جمعيت و کاهش سرمايه گذاری

 

از جمله دلايلی که برای اين افزايش بيکاری می توان برشمرد افزايش جمعيت و در نتيجه عرضه نيروی کار و در مقابل انقباض تقاضای نيروی کار ناشی از کاهش سرمايه گذاری است. با استناد به آخرين نتايج سرشماری عمومی نفوس و مسکن که در سال ۸۵ اعلام شده است، جمعيت فعال ۱۰ ساله و بيشتر از آن، از ۱۲ ميليون نفر سال ۶۵ به ۱۶ ميليون نفر در سال ۷۵ و سپس به بيش از ۲۳ ميليون نفر در سال ۸۵ افزايش يافته و در سال گذشته نيز اين تعداد ۲۳ ميليون و ۸۰۰ هزار نفر اعلام شده است.

اما در مقابل اين افزايش عرضه نيروی کار، روند سرمايه گذاری در کشور صعودی نبوده است. طبق آمارهای مرکز پژوهش های مجلس، در حالی که طی سال های ۶۷ تا ۷۵ اقتصاد ايران از رشد متوسط سرمايه گذاری سالانه ۷/۱۲ درصدی برخوردار بود، در سال های ۷۵ تا ۷۹ اين ميزان رشد سالانه به ۴/۸ درصد کاهش يافت و پس از آن نيز اين روند نزولی طی شد و در سال ۸۵ به رشد سالانه ۵/۵ درصد رسيد.

در کنار اين روند، افزايش چشمگير واردات در سال های برنامه چهارم که به اذعان خود مسئولان حتی بيش از ميزان ذکر شده در برنامه چهارم بود نيز طبيعتا در کاهش اشتغال کشور تاثير گذاشته است. چرا که طبق آمارهای سازمان بين المللی کار به ازای هر ۱۰۰ دلار واردات يک شغل در کشور مقصد از بين می رود. براين اساس، طبق آمارهای گمرک کشور ۳۴ درصد واردات ۳۲ سال گذشته در سال های برنامه چهارم صورت گرفته است. اين ميزان واردات در طی برنامه چهارم در حالی ۲۴۰ ميليارد دلار بوده که اين ميزان در برنامه های اول تا سوم به ترتيب ۱۰۸ ميليارد دلار، ۶۸ ميليارد دلار و ۱۱۷ ميليارد دلار بوده است.

 

۲۷مهر :متوسط کل هزينه خالص سالانه يک خانوار شهری در سال ۱۳۸۸ :هزينه خانوار شهری ۵.۵ ميليون ريال بيش از درآمد

 

ايسنا:متوسط کل هزينه خالص سالانه يک خانوار شهری در سال ۱۳۸۸ توسط مرکز آمار ايران ۹۹ ميليون و ۱۹۱ هزار و ۳۲۹ ريال اعلام شد.

 

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، طرح آمارگيری هزنيه و درآمد خانوار با قدمتی نزديک به ۵۰ سال از مهمترين طر‌ح‌های آماری مرکز آمار ايران است هدف کلی اين طرح برآورد متوسط هزينه‌ها و درآمد يک خانوار شهری و يک خانوار روستايی در سطح کشور و استان‌هاست. در سال ۱۳۸۸ تعداد خانوارهای آمارگيری شده در اين طرح ۱۸۶۶۵ خانوار نمونه در نقاط شهری و ۱۸۲۰۳ خانوار نمونه در نقاط روستايی کشور اجرا شده است.

 

نگاهی به اهم نتايج طرح در سال ۱۳۸۸ در مناطق شهری و روستايی نشان مي‌دهد که ۹۰ درصد خانوارهای آمارگيری شده‌ شهری از گاز لوله‌کشي، ۸۶ درصد از تلفن همراه و ۳۶ درصد از اتومبيل شخصی استفاده کرده‌اند. اين ارقام برای سال ۱۳۸۷ به ترتيب ۸۹، ۷۹ و ۳۴ درصد بوده است. همچنين نحوی تصرف محل سکونت ۲۴ درصد از خانوارهای شهري، اجاری و رهنی است که در سال ۱۳۸۷ اين رقم ۲۴ درصد بوده است.

 

متوسط کل هزينه خالص سالانه‌ يک خانوار شهری ۹۹ ميليون و ۱۹۱ هزار و ۳۲۹ ريال بوده است که نسبت به رقم مشابه در سال قبل ۵.۳ درصد افزايش نشان مي‌دهد.

 

از کل هزينه‌ سالانه خانوار شهری ۲۲۵۰۹ هزار ريال با سهم ۲۲.۷ درصد مربوط به هزينه‌های خوراکی و دخانی و ۷۶۶۸۲ هزار ريال با سهم ۷۷.۳ درصد مربوط به هزينه‌های غير خوراکی بوده است. در بين هزينه‌های خوراکی و دخاني، بيشترين سهم با ۲۵.۶ درصد مربوط به هزينه‌ گوشت و در بين هزينه‌های غير خوراکی بيشترين سهم با ۴۰.۴ درصد مربوط به مسکن بوده است.

 

متوسط درآمد اظهارشده‌ سالانه يک خانوار شهری ۹۳ ميليون و ۶۰۳ هزار ريال بوده است که نسبت به سال قبل ۶.۱ درصد افزايش داشته است. منابع تامين درآمد خانوارهای شهری نشان مي‌دهد که ۳۵.۲ درصد درآمد از مشاغل مزد و حقوق بگيري، ۱۸.۴ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غير کشاورزی و ۴۶.۴ درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامين شده است.

 

۳۵ درصد خانوارهای آمارگيری شده روستايی از گاز لوله‌کشي، ۶۵ درصد از تلفن همراه و ۱۵ درصد از اتومبيل شخصی استفاده کرده‌اند. اين ارقام برای سال ۱۳۸۷ به ترتيب ۳۰، ۵۰و ۱۳ درصد بوده است همچنين نحوی تصرف محل سکونت شش درصد از خانوارهای روستايی اجاری و رهنی است که همانند سال ۸۷ است.

 

متوسط کل هزينه‌ی خالص سالانه‌ی يک خانوار روستايی ۵۹ ميليون و ۲۶۴ هزار ريال بوده است که نسبت به سال قبل ۹.۸ درصد افزايش نشان مي‌دهد. از کل هزينه سالانه خانوار روستايی ۲۱۹۳۴ هزار ريال (۳۷ درصد) مربوط به هزينه‌های خوراکی و دخانی و ۳۷۳۳۰ ريال (۶۳ درصد) مربوط به هزينه‌های خوراکی بوده است. در بين هزينه‌های خوراکی و دخاني،‌ بيشترين سهم با ۲۳.۹ درصد مربوط به هزينه گوشت و در بين هزينه‌های غير خوراکی بيشترين سهم با ۲۵.۸ درصد مربوط به مسکن بوده است.

 

متوسط درآمد اظهارشده سالانه يک خانوار روستايی ۵۲ ميليون و ۴۳۷ هزار ريال بوده است که نسبت به سال قبل ۸.۳ درصد افزايش داشته است. از اين مقدار ۳۳.۹ درصد از مشاغل مزد و حقوق بگيري، ۳۳.۹ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غير کشاورزی و ۳۲.۲ درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامين شده است.

۲۷مهر : گزارش بانک مرکزی از گرانی قند، روغن، مرغ و تخم مرغ

مهر:بانک مرکزی با بررسی متوسط قيمت خرده فروشی برخی از مواد خوراکی در تهران در هفته منتهی به ۲۳ مهرماه جاري، از افزايش ۳ درصدی قيمت گوشت مرغ، ۱۳٫۳ درصد قيمت روغن نباتی جامد، ۷٫۴ درصدی قيمت روغن نباتی مايع و افزايش ۳٫۱ درصدی قيمت تخم مرغ خبر داد.

به گزارش مهر، بانک مرکزی گزارش داد: در هفته مورد گزارش، در گروه لبنيات قيمت پنير غيرپاستوريزه اندکی کاهش داشت. بهای ساير اقلام اين گروه نسبت به هفته قبل ثابت بود. قيمت تخم مرغ افزايش يافت و شانه ای ۳۰۰۰۰ الی ۳۸۵۰۰ ريال فروش می رفت.

در گروه برنج، بهای برنج داخله درجه يک اندکی افزايش ولی قيمت برنج داخله درجه دو کاهش جزئی داشت. بهای برنج وارداتی غير تايلندی بدون تغيير بود. در گروه حبوب قيمت لپه نخود و عدس افزايش ولی بهای لوبيا چيتي، لوبيا چشم بلبلی و لوبيا سفيد کاهش جزئی يافت. قيمت ساير اقلام اين گروه ثابت بود.

در هفته منتهی به ۲۳ مهرماه، در ميادين زير نظر شهرداری تهران سيب گلاب و پرتقال درجه يک عرضه نمی گرديد و پرتقال درجه دو، شليل و شبرنگ و هلو عرضه کمی داشت ولی بقيه اقلام ميوه و سبزی تازه را که تعداد ياز آنها از نظر کيفی در سطح پايينی قرار داشتند به نرخ مصوب سازمان ميادين ميوه و تره بار می فروختند.

ميوه فروشی های سطح شهر اقلام مرغوب ميوه و سبزی تازه را عرضه می نمودند که در گروه ميوه های تازه بهای سيب گلاب، پرتقال درجه يک، شليل و شبرنگ، طالبي، خربزه و هندوانه نسبت به هفته قبل افزايش ولی قيمت ساير اقلام اين گروه کاهش يافت. در گروه سبزی های تازه بهای بادنجان، کدو سبز، سيب زمينی و پياز افزايش ولی قيمت ساير اقلام اين گروه کاهش داشت.

در اين هفته بهای گوشت مرغ نسبت به هفته قبل افزايش يافت. قيمت گوشت گوسفند و گوشت تازه گاو و گوساله ثابت بود.در هفته مورد بررسي، بهای قند و انواع روغن نباتی (به ويژه روغن نباتی جامد) افزايش ولی قيمت شکر کاهش جزئی داشت. بهای چای خارجی ثابت بود.

در هفته منتهی به ۲۳ مهرماه، در گروه لبنيات قيمت پنير غير پاستوريزه معادل ۰٫۱ درصد کاهش يافت. بهای ساير اقلام اين گروه نسبت به هفته قبل ثابت بود. قيمت تخم مرغ معادل ۳٫۱ درصد افزايش داشت.

در هفته مورد بررسي، در گروه برنج بهای برنج داخله درجه يک معادل ۰٫۱ درصد افزايش ولی قيمت برنج داخله درجه دو ۰٫۵ درصد کاهش يافت. بهای برنج وارداتی غير تايلندی بدون تغيير بود. در گروه حبوب قيمت لپه نخود معادل ۲٫۴ درصد و عدس ۲٫۰ درصد افزايش ولی بهای لوبيا چيتی ۰٫۳ درصد، لوبيا چشم بلبلی ۰٫۱ درصد و لوبيا سفيد ۰٫۲ درصد کاهش داشت. قيمت ساير اقلام اين گروه ثابت بود.

در هفته منتهی به ۲۳ مهرماه، در گروه ميوه های تازه بهای سيب گلاب معادل ۱۰٫۰ درصد، پرتقال درجه يک ۸٫۳ درصد، شليل و شبرنگ ۲٫۶ درصد، طالبی ۱۰٫۶ درصد، خربزه ۹٫۴ درصد و هندوانه ۲٫۳ درصد افزايش ولی قيمت ساير اقلام اين گروه بين ۰٫۵ درصد تا ۱۴٫۰ درصد کاهش يافت. در گروه سبزی های تازه بهای بادنجان معادل ۲٫۰ درصد،کدو سبز ۰٫۱ درصد، سيب زمينی ۵٫۲ درصد و پياز ۱٫۵ درصد افزايش ولی قيمت ساير اقلام اين گروه بين ۰٫۵ درصد تا ۱٫۴ درصد کاهش داشت.

در هفته مورد بررسي، بهای گوشت مرغ معادل ۳٫۰ درصد افزايش يافت. قيمت گوشت گوسفند و گوشت تازه گاو و گوساله نسبت به هفته قبل ثابت بود.

در هفته منتهی به ۲۳ مهرماه نسبت به هفته قبل، بهای قند معادل ۰٫۷ درصد، روغن نباتی جامد ۱۳٫۳ درصد و روغن نباتی مايع ۷٫۴ درصد .

 

۲۴مهر : طناب كشى ميان بانكي‌ها با وزارت كار/رئيس کل بانک مرکزی:تسهيلات اشتغال زا «غيرتکليفی» است /50هزارميلياردتومان تسهيلات فقط به 100 نفر آنهم در فعاليت غيراشتغال زا.

 

ايلنا: وقتى صحبت از اشتغال‌زايى مي‌شود ناخودآگاه هر شخصى به فكر وزارت كار و امور اجتماعى و سيستم بانكي‌كشور مي‌افتد كه مي‌توانند نقش عمده‌اى در حل معضل بيكارى داشته باشند.

به‌گزارش‌ خبرنگار ايلنا، مي‌توان ادعا كرد كه شوراى عالى اشتعال ‌كه به رياست محمدرضا رحيمى معاون اول رييس‌جمهورتشكيل مي‌شود مسئوليت اصلى بحث اشتغال و هدايت و سياست‌گذارى موضوع‌هاى مربوط به اين مهم را دركشور دارد و به طور طبيعى وزارت‌كارو امور اجتماعي، وزارت رفاه وتامين اجتماعي، وزارت صنايع و معاون و سيستم بانكي‌كشور و وزارت تعاون و ساير نهادها و ارگان‌هاى مرتبط با اشتغال بايد از مصوبات اين شورا تبعيت‌كنند هر چندكه بسيارى از اين نهادها اصولاً خود عضو شوراى عالى اشتغال نيزهستند.

مرورى براظهارات برخى از اعضاى مهم شوراى عالى اشتغال حكايت از طناب‌كشى ميان برخى مسولان دارد چرا كه درحالى عبدالرضا شيخ‌الاسلامي، وزيركار و امور اجتماعى دولت دهم درمرداد ماه سال جارى اعلام مي‌كند كه تسهيلات 11 هزار ميليارد تومانى مصوب شوراى عالى اشتغال براى طرح‌هاى زود بازده« تكليفى» است درعين حال محمود بهمنى رييس‌كل بانك مركزى اظهارمي‌دارد كه تسهيلات اشتغال‌زا«غيرتكليفى» و پرداخت آن درگرو افزايش سرمايه بانك‌هاست.

البته عبد الرضا شيخ‌الاسلامي، وزير خوش‌ خلق دولت دهم با صراحت اعلام مي‌كند كه بانك‌هاى عامل موظف هستند تا آذرماه امسال تسهيلاتى را كه براى بانك‌ها تكليف شده به بنگاه‌هاى زودبازده اختصاص دهند.

از سوى ديگر محمدرضا خاورى رييس شوراى هماهنگى مديران بانك‌هاى دولتى كه مديرعامل بانك ملى نيز هست در مباحث مربوط به پرداخت تسهيلات اشتغال‌زايى سيستم بانكى از بهمنى در برابر شيخ‌الاسلامى حمايت قاطع مي‌كند و به صراحت اعلام مي‌كندكه «هيچ الزام و اجبارى براى پرداخت تسهيلات اشتغالزايى توسط بانك‌ها وجود ندارد و هم اكنون تسهيلات تكليفى به هيچ وجه در نظام بانكى معنا ندارد». البته‌ خاورى درحالى كه اولويت دولت را تشخيص منابع به بنگاه‌هاى زودبازده و طرح‌هاى غيرتمام مي‌داند با صراحت اعلام مي‌كندكه«اجبارى براى ارايه تسهيلات اشتغالزايى وجود ندارد».

حال دراين بين افراد جوياى كار نمي‌دانندكه تكليف چيست و آيا بايد به مصوبات شوراى عالى اشتغال‌كه رياست آن بر عهده محمدرضا رحيمي، معاون اول رييس جمهوراست دل خوش‌كنند و با اين‌كه اظهارات بهمنى و خاورى را به عنوان مسوولان ارشد بانكى بپذيرند.

البته به باوركارشناسان اقتصادى كاهش نرخ بيكارى با تعيين سياست‌گذاري‌كارشناسى و عملى و حمايت سيستم بانكى ميسراست، اين در حالى است كه به گفته برخى فعالان سياسى مثل حسن‌ا.. وردى نژاد، دبيركل حزب اسلامى رفاه ايران 50 هزار ميليارد تومان تسهيلات بانكى به حدود 100 نفر داده شده كه بيشتر اين مبلغ هم در فعاليت‌هاى ديگرى به جزاشتغالزايى به كار گرفته شده‌است. حال اين سوال پيش مي‌آيد كه صرف اعلام پرداخت مبلغ جهت ايجاد اشتغال از سوى سيستم بانكى مي‌توان به كاهش نرخ بيكارى دركشور دل بست چون اگر نظارت سفت و سختى دردادن تسهيلات اشتغالزا بود اين فعال سياسى مدعى پرداخت مبلغ 50 هزار ميليارد تومان به 100 نفر نمي‌شد، مبلغى كه به ادعاى ا.. وردى نژاد صرف امور غير اشتغال‌زا شده است و اين درحالى است كه مسوولان بانكى هم واكنشى به اظهارات اين فعال سياسى نشان ندادند و هيچ توضيحى راجع اظهارات ا... وردى نژاد داده نشدكه اين مطلب مي‌تواند حكايت از درست بودن ادعاى اين فعال سياسى باشد.

دراين بين حميد حاجى عبدالوهاب، معاون وزيركار و اموراجتماعى اظهار اميدوارى مي‌كندكه بانك‌ها به سهميه تعيين شده براى پرداخت تسهيلات اشتغالزا عمل كنند و اين موضوع را به شعب خود اعلام كنند، اقدامى كه تاكنون انجام نشده است و بايد ديد كه حتى درصورت انجام اين كارآيا مبلغ هزينه شده بابت اشتغال‌زايى دركشور توانسته است درحد معيارهاى كارشناسى ميزان بيكارى را كاهش دهد و آيا تناسبى ميان مبلغ پرداخت شده وكاهش نرخ بيكارى احتمالى وجود خواهد داشت يا خير؟

بنابراطلاعاتى كه معاون وزيركار مي‌دهد سهم بانك ملى بابت تسهيلات اشتغال‌زا به بنگاه‌هاى زودبازده 33 هزار و 34 ميليارد ريال، بانك كشاورزى 14 هزار و 336 ميليارد ريال، بانك سپه 6 هزار و 588 ميليارد ريال، بانك تجارت 15 هزار و 733 ميليارد ريال، بانك ملت 16 هزار و 707 ميليارد ريال، بانك رفاه كارگران يك هزار و 560 ميليارد ريال، بانك صادرات 20 هزار و 961 ميليارد ريال و بانك صنعت و معدن يك هزار 524 ميليارد ريال است. البته مجموع اين ارقام كمى بيشتر از 11 هزار ميليارد تومان مي‌شود كه اگر هم به صورت كامل پرداخت و به فرض مثال در جاى اصلى خود هم هزينه شود بنا به اظهارات حاجى عبدالوهاب نمي‌توان با اين مبلغ يك ميليون و 100 هزار فرصت شغلى درسال ايجاد كرد چرا كه حاجى عبدالوهاب در جاى ديگرى تصريح مي‌كندكه براى ايجاد يك ميليون و 100 هزار فرصت شغلى در سال بايد سالانه نزديك به 25 هزار ميليارد تومان هزينه و تصويب شود.

البته درخصوص پرداخت تسهيلات اشتغالزايى از سوى بانك‌ها مي‌توان به نكته‌اى ديگر اشاره‌كرد و آن پرداخت اين تسهيلات از سوى بانك رفاه كارگران است. در حالى كه اين بانك طبق راى ديوان عدالت ادارى متعلق به كارگران است بنابراين بايد به كارگران و شاغلان و بازنشستگان تامين اجتماعى خدمت رساني‌كند و به طور طبيعى اشتغال‌زايى كه وظيفه حاكميتى و دولتى است از وظايف بانك رفاه كارگران نيست بنابراين شايسته است منابع اين بانك براى رفاه حال كارگران و بازنشستگان هزينه شود شود و مسولان اين بانك و وزارت رفاه‌ از ورود به مسايلى كه اصولاً ربطى به آن ندارد پرهيزكنند.

به هر حال مهمترين نگرانى بانك‌ها بابت پرداخت تسهيلات اشتغال‌زا ضمانت‌هاى لازم براى برگشت اين پول‌هاست ضمانتي‌كه با توجه به اظهارات محمد عباسي، وزير تعاون با تشكيل صندوق ضمانت سرمايه‌گذارى بخش تعاون ديگر نبايد نگران آن بود بنابراين بايد منتظرماند و ديد كه آيا بانكها به تعهد و تكليف خود بابت پرداخت تسهيلات اشتغال‌زا عمل مي‌كنند يا اين‌كه در طناب‌كشى بانكي‌ها بامتوليان اشتغال اين بانكي‌ها هستند كه حرف خود را به كرسى مي‌نشانند و پيروز اين طناب كشى خواهند بود.

 

 ۲مهر :آمار هشداردهنده گمرك و بانك مركزی از شكاف عميق واردات و صادرات

 

آينده:در حالی كه با گذشت سه ماه از تصويب تحريمهای جديد شورای امنيت سازمان ملل عليه جمهوری اسلامي، غرب با تحريمهای فراقانونی توسط اتحاديه اروپا و كنگره آمريكا درصدد تشديد فشارهای اقتصادی بركشور است، سياستهای انبساطی دولت در طول 5 سال گذشته همچنان ادامه داشته و با واردات بی رويه با هدف تنظيم قيمتهای داخلی علاوه بر آسيب رساندن به صنايع كشور، موجب تضعيف توانمندی های اقتصاد ايران در برابر تحريمها می تصويب شود.

 

به گزارش خبرنگار «آينده» به نقل از گمرك ايران، مقدار واردات كالا در سال گذشته بيش از 55 ميليارد دلار و مقدار صادرات غير نفتی 21 ميليارد دلار اعلام شده است. در شش ماهه نخست سال جاری نيز افزايش واردات ادامه داشته و به رقم بی سابقه 30 ميليارد دلار يعنی واردات ماهانه 5 ميليارد دلار رسيده است. بنابر تازه ترين آمار از بازرگانی كشور در سال جاری نيز افزايش 20 درصدی در ورادات صورت گرفته است، به نحوی كه تنها كشور در بهار سال جاری شاهد افزايش 100درصدی در واردات گوشی تلفن همراه بوده است.

 

اين در حالی است كه بانك مركزی ميزان واردات سال گذشته را حدود ده درصد بيشتر و معادل 61 ميليارد دلار اعلام می كند و از حجم صادرات نفتی نيز بيش از نيمی از آن اختصاص به كالاهای شبه نفتی يعنی محصولات پتروشيمی و پالايشگاه ها دارد؛ بنابر اين بنا بر آمار رسمي، كسری بازرگانی كشور در سال گذشته 35 ميليارد دلار و بنابر ارقام واقعی حدود 50 ميليارد دلار است.

 

جزئيات اين شكاف عظيم ميان واردات و صادرات كه نشان دهنده اتكای بازار مصرف داخلی به محصولات خارجی است، در صورت تامل بيشتر هشدارآفرين است. در ميان واردات كشور ارقام اصلی اختصاص به بنزين، فولاد و گندم دارد، يعنی به كالای اوليه و مواد خام كه تاثير مستقيم و فوری در بازار مصرف داخلی دارند، به بيانی ديگر بازار مصرف ايران كاملا متكی به واردات انبوه از خارج از كشور است، اين شرايط به معنای ريسك بالای بازرگانی ايران در شرايط فعلی است كه خطر تهديدها و تحريم های خارجی احتمال بروز اخلال درتامين نيازهای داخلی از خارج از كشور را افزايش داده است.

 

حتی درباره كالايی نظير بنزين نيز كه تبليغات فراوانی درباره خودكفايی آن انجام شده، مشاهده می شود پس از اعلام خودكفايی بنزين در مردادماه گذشته ، واردات بنزين در شهريور نه تنها قطع نشده، بلكه با افزايش نسبت به گذشته به رقم 106ميليون دلار برای واردات 200ميليون ليتر بنزين می رسد.

افزايش ولی قيمت شکر ۰٫۴ درصد کاهش داشت. بهای چای خارجی ثابت بود.

 

۲٠مهر :هشدار وزير بهداشت: آتشفشانى از ايدز در راه است

 

جرس: وزير بهداشت، نسبت به شيوع ايدز از طريق رفتارهاى جنسى پرخطر هشدار داد و گفت: بررسي‌ها نشان داده كه بر اساس بررسي‌هاى انجام شده از افراد خيابانى و طبق خوداظهارى اين افراد، حدود 50 درصد از افراد خيابانى به ايدز مبتلا هستند كه مي‌توانند اين بيمارى را به ديگران منتقل كنند.

به گزارش ايسنا، دكتر مرضيه وحيد دستجردى در حاشيه نشستى با مدير اجرايى برنامه مشترك سازمان ملل متحد در زمينه «ايدز» با اشاره به موفقيت‌هاى ايران در زمينه كنترل و كاهش ايدز در ميان معتادان زنداني، گفت: با اقدامات انجام شده شيوع بيمارى ايدز در معتادان تزريقى زندانى از 8/3 به 4/1 درصد كاهش يافته است، اين رقم قابليت كاهش به صفر را نيز دارد.

وى در رابطه با اقدامات انجام شده براى كاهش شيوع ايدز در خارج از زندان‌ها نيز گفت: در اين زمينه كلينيكي‌هاى رفتارى گذرى و كلينيك‌هاى مثلثى راه‌اندازى شده است كه اين كلينيك‌ها در حال توسعه هستند. در مجموع برنامه آينده وزارت بهداشت براى مبارزه با ايدز، تمركز اين كلينيك‌ها در مناطق پرخطر است.

وزير بهداشت مركز اصلى درمان ايدز را در تهران و در بيمارستان امام خمينى (ره) عنوان كرد و گفت: اما در مراكز اغلب استان‌هاى كشور، مركز درمانى بيماري‌هاى عفونى به ويژه‌ HIV /ايدز وجود دارد كه بيماران از طريق كلينيك‌هاى رفتارى شناسايى و به اين مراكز درمانى معرفى مي‌شوند.

وى ميزان شيوع موارد ايدز در زنان باردار و نوزادان آن‌ها را در حد صفر عنوان كرد و گفت: عليرغم آن كه تاسيس كلينيك‌هاى متادون تراپى ميزان كنترل ايدز در زندانيان و معتادان با موفقيت همراه بوده، اما براى موج‌هاى بعدى اين بيمارى از طريق مسايل اخلاقى و رفتارى و رفتارهاى جنسى نگراني‌هايى وجود دارد. بنابراين به خانواده‌ها و جوانان توصيه مي‌شود كه اين موضوع را جدى بگيرند. در اين زمينه وزارت بهداشت نيز سعى در گسترش كلينيك‌هاى مشاوره رفتارى دارد، همچنين لازم است كه رسانه‌ها در اطلاع رسانى به خانواده‌ها اقدامات لازم را انجام دهند تا از اپيدمى آينده اين بيمارى جلوگيرى شود.

وى در ادامه با اشاره به شناسايى حدود 22 هزار ايرانى مبتلا به ايدز، گفت: آمارهاى جهانى مبنى بر آن است كه آمارهاى واقعى مبتلايان به ايدز در كشورها بايد چهار برابر آمارهاى شناسايى ارزيابى شوند. بنابراين بيش از 80 هزار فرد مبتلا به ايدز در كشور وجود دارد كه در اين ميان يك چهارم آن‌ها شناسايى شده‌اند. البته اين ميزان نسبت به آمار دنيا، آمار بالايى نيست، اما نسبت به فرهنگ كشور آمار بالايى است.

وزير بهداشت بيشترين مبتلايان به ايدز را مربوط به معتادان تزريقى عنوان كرد و گفت: در حال حاضر هفت درصد از مبتلايان به ايدز را افراد در معرض خطر مسايل اخلاقى و رفتارى تشكيل مي‌دهند. با افزايش رفتارهاى پرخطر در آينده ممكن است با آتشفشانى از بيمارى ايدز در كشور روبرو شويم، بنابراين لازم است در اين زمينه اطلاع رسانى لازم به مردم صورت گيرد.

وى همچنين در رابطه با قرار گرفتن ايران در مسير ترانزيت مواد مخدر گفت: طى چند سال اخير كشت مواد مخدر در كشور افغانستان نه تنها كاهش نداشته است، بلكه افزايش زيادى داشته است. به نظر مي‌رسد توطئه‌اى پشت اين قضيه است تا با افزايش كشت خشخاش، جوانان ما را به موادمخدر آلوده كنند. خانواده‌ها بايد اين مساله را جدى بگيرند و همه سازمان‌ها بايد آگاهي‌هاى لازم را در اختيار جوانان قرار دهند.

 

۲۸مهر : پنج ميليون ايرانی در خارج از کشور زندگی می کنند

 

ايلنا: معاون حقوقی و سجلی ثبت احوال کشور گفت: طبق بررسي‌های انجام شده از سوی سازمان ثبت احوال کشور، آمار ايرانيان مقيم خارج از کشور در سال 88 حدود پنج ميليون نفر بوده است.

محسن کرمي، معاون حقوقی و سجلی ثبت احوال کشور افزود: اين سازمان همواره سعی دارد تا اسناد هويتی و سجلی ايرانيان مقيم خارج از کشور در ايران ثبت شود و ما در مورد اسناد حقوقی و سجلی پاسخگوی سئوالات ايرانيان مقيم خارج از کشورهستيم.

وی با اشاره به صدور آمار کارت ملی برای هموطنان خارج از کشور در سال 88 اظهار داشت: در کشور آمريکا تاکنون هشت هزار و 840، در آلمان چهار هزار و 707، در کانادا دو هزار و 237، در انگلستان دو هزار و 808، در امارات متحده يک هزار و 853، در سوئد يک هزار و 665، در فرانسه 831، در هلند 548، در اتريش 546 و در بلژيک 527 نفر کارت ملی خود را دريافت کرده اند.

کرمی بيان کرد: تاکنون خدماتی را با همکاری شورای عالی امور ايرانيان خارج از کشور در اختيار هموطنان ايرانی مقيم کشورهای ديگر قرار داده ايم و دو کارشناس در شورای عالی در قسمت 2777 مرکز رسيدگی به امور ايرانيان خارج از کشور حضور دارند و به سئوالات هموطنان مقيم خارج از کشور پاسخ می دهند. در مدت سه ماه گذشته حدود 150 مورد درخواست از سوی هموطنان خارج از کشور داشتيم که به آنها پاسخ داده شد.

معاون حقوقی و سجلی ثبت احوال کشور اظهار داشت: از امکاناتی که برای ايرانيان مقيم خارج از کشور وجود دارد سامانه رهگيری است که هموطنان می توانند با مراجعه به نمايندگی ها در خارج از کشور درخواستهای خود را در هر زمينه مطرح و با دريافت کد رهگيری از طريق سامانه پيگير کارهای خود باشند. همچنين در سامانه طراحی شده می توانند برای صدور شناسنامه و صدور المثنی شناسنامه اقدام کنند.

کرمی در مورد تولد فرزند در خارج از کشور گفت: ايرانيان مقيم کشورهای ديگر اگر صاحب فرزندی شدند می توانند با مراجعه به کنسولگری يا سفارتخانه های ما مشخصات نوزاد خود را اعلام و با همراه داشتن شناسنامه پدر و مادر می توانند به اخذ شناسنامه فرزند خود اقدام کنند.

وی افزود: اگر ازدواجی خارج از کشور انجام شود، زوجين می توانند با مراجعه به سفارت خانه ها و کنسولگری ها ازدواج خود را اعلام و آن را ثبت کنند. اين مراجع به پايگاه اطلاعات جمعيتی ما که در ايران است منتقل می شود و در اسناد سجلی افراد ثبت می شود.

معاون حقوقی و سجلی ثبت احوال کشور با اشاره به آمار ولادت، ازدواج، طلاق و فوت در داخل و خارج از کشور تصريح کرد: در داخل کشور به ازای هر هزار نفر هجده و نيم نفر متولد می شوند و در خارج از کشور به ازای هر يک هزار نفر دو نفر متولد می شوند. آمار ازدواج در داخل کشور به ازای هر هزار، دوازده و دو دهم است در صورتی که در خارج از کشور شش دهم است. طلاق در کشور به ازای هر هزار نفر يک و هفت دهم است و در خارج از کشور دو دهم است و همچنين در ارتباط با فوت در داخل کشور به ازای هر يک هزار نفر، پنج و چهار دهم و در خارج از کشور پنج دهم است.

 

 

۲۸مهر : صالحی:تاکنون نزديک ۳٠ کيلو سوخت اورانيوم ۲٠ درصد توليد کرده ايم

مهر

رئيس سازمان انرژی اتمی با اعلام اينکه تاکنون نزديک 30 کيلو سوخت اورانيوم 20 درصد توليد کرده ايم، گفت: هم اکنون فقط از معدن گچين بندرعباس اورانيوم را استخراج می کنيم.

به گزارش خبرنگار مهر ، علی اکبر صالحی رئيس سازمان انرژی اتمی بعدازظهر امروز چهارشنبه در جمع خبرنگاران با اعلام اين خبر در مورد اورانيوم استخراج شده از معدن گچين بندرعباس گفت: ما فقط ميزان طول عمر معدن گچين بندرعباس را بيشتر کرديم چون همزمان با استخراج ،اکتشاف هم در آن محوطه انجام می دهيم.

وی افزود: در اين مرحله خوشبختانه به رگه های خوبی هم دست پيدا کرده ايم و مقدمات استخراج آنها را فراهم می کنيم.

صالحی در پاسخ به سئوال مهر مبنی بر اينکه آيا اکتشاف اورانيوم در نقاط ديگر کشور نيز صورت گرفته، گفت: بله، هم اکنون معدن اورانيوم در "ساغند" کشف کرده ايم اما هنوز کار استخراج را در آنجا شروع نکرده ايم. هم اکنون کارهای زيرزمينی در آنجا در حال انجام است.

معاون رئيس جمهور افزود: همچنين معدن اورانيوم نيز در "ناريگان" را کشف کرده ايم که مقدمات استخراج آن انجام شده ولی تاکنون استخراجی از آن انجام نشده است.