حمایت
های فعالان
تشکل ها و
نهاد های
مستقل کارگری
از
اعتصاب دوره دوم
اعتصاب
کارگران معدن
بافق از داخل
کشور
هرگونه
برخورد پلیسی
امنیتی با
کارگران معدن
سنگ اهن بافق
را محکوم می
کنیم
سندیکای
کارگران شرکت
واحد چون
گذشته همانند
میلیونها
کارگر ایران
همبستگی و
پشتیبانی
کامل خودر ا
از اعتراضات
عدالت خواهانه
کارگری
زحمتکشان
معادن شهر
بافق استان کرمان
اعلام می
نماید،و
اعمال هر گونه
حرکات سرکوب
گرانه پلیسی
امنیتی
،بازداشت،زندان
،اخراج و
انحلال علیه
این کارگران
زحمتکش را به
شدت محکوم می
کند و از
مسئولان ،به
ویژه وزارت
کار که موظف
به دفاع از
حقوق کارگران
است می خواهد
فورا شرایط
عادی محل کار
را برقرار و انجام
گفت و گوی
عادلانه و
برابر با
کارگران ،احیای
حقوق پایمال
شده و انجام
در خواست های
بحق این زحمت
کشان را فراهم
نمایند.
یکم شهریور
۱۳۹۳
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
********************************
اطلاعیه
ی سندیکای
کارگران
فلزکار
مکانیک پیرامون
اعتصاب
کارگران معدن
بافق
نه به
خصوصی سازی و
بیکاری و
بازداشت
کارگران!
پنج
روز از اعتصاب
کارگران معدن
سنگ آهن بافق در
اعتراض به
خصوصی سازی
این معدن می
گذرد. با خبر
شدیم که نه تنها
دو کارگر
بازداشتی
آزاد نشده
اند، بلکه ساعت
یک نیمه شب
امروز پنج
کارگر دیگر
معدن به همراه
رییس شورای
شهر بافق توسط
پلیس بازداشت
شدند. این
کارگران جزء
لیست بازداشت
۱۸ نفره پلیس
هستند که به
دلیل پناه
گرفتن در میان
کارگران
معترض، پلیس
موفق نشده بود
آنان را
بازداشت کند.
تجربه
به کارگران
آموخته در
فرآیند خصوصی
سازی
،کارفرما به
دنبال افزایش
تولید با
هزینه کمتر و
سود بیشتر است
که به دنبال
آن اخراج بخشی
از کارگران و
سپس کاهش
دستمزدها
روی خواهد
داد. کارگران
با آگاهی از
اینکه بیشتر
قراردادهای
کارگران معدن
سنگ آهن بافق
موقت است و
اگر این
کارگران با
کارفرما یا
پیمانکار به
مشکل بخورند،
قراردادشان تمدید
نمیشود، دست
به اعتصاب
زدند.
در
اعتصاب اول که
دو ماه پیش
روی داد،
وزیرکار با
حضور در میان
کارگران در
جملهای
تاریخی به
نمایندگان
کارگران گفت
«اگر این اعتصاب
(که ۳۹ روز طول
کشید)، ۳۳۹
روزهم ادامه
پیدا میکرد
اجازه نمیدادم
مویی از سر
کارگرها کم
شود.»امروز
معلوم می شود
که چه مویی
قرار است از
سرکارگران کم
شود.
آنچه
روشن است دولت
دستورات
صندوق بین
المللی پول را
بی کم و کاست
اجرا خواهد
کرد و برخورد با
نمایندگان
کارگران در
دستور روز این
دولت برای
جلوگیری از هر
مانعی در جهت
خصوصی سازی و
به دنبال آن
مقرارت زدایی
و نابودی
قانون کار ،
قرار دارد.قول
های داده شده
به صندوق بین
المللی پول و
سازمان تجارت
جهانی بسیار
مهم تر از
قولهایی است
که به کارگران
داده شده است
که نمونه اش
را در تصویب
دستمزدهای
امسال تجربه
کردیم.
با
توجه به روند
برخوردهای
غیرقانونی با
نمایندگان
کارگری که از
اخراج و
دادگاهی شدن
دبیرانجمن
صنفی کارگران
معدن چادرملو
شروع شد و سپس
نمایندگان
کارگران پلی
اکریل
ونمایندگان
کارگران
پتروشیمی
رازی و
نماینده
کارگران پالایشگاه
آبادان را در
بر گرفت و
امروز حمله و
سرکوب
کارگران و
نمایندگان
آنان درمعدن
سنگ آهن بافق
را مشاهده می
کنیم که بی
تردید فردا نوبت
ماست. پیامی
که در این
برخوردها به
وضوح به تشکل
های کارگری
فرستاده شده
است بسیار رسا
و گویاست :
خصوصی سازی و
بی قانونی
کامل برای سود
بیشتر برای
سرمایه داری و
برای کارگران
و پیشروانش
بیکاری و
زندان.
سندیکای
کارگران
فلزکارمکانیک
ضمن حمایت همه
جانبه از
خواسته های
کارگران معدن
سنگ آهن بافق
،خواستار
آزادی همه
نمایندگان
کارگری این
معدن و لغو
حکم دستگیری
دیگر
نمایندگان این
معدن می باشد
و اعلام می
کند از هرگونه
کمکی به این
کارگران دریغ
نخواهد کرد و
خانواده های
این کارگران
تحت پوشش
سندیکای
کارگران
فلزکارمکانیک
هستند.
نه به
دستورات
صندوق بین
المللی پول و
بیکاری و
سرکوب
کارگران!
سندیکای
کارگران
فلزکارمکانیک
۱/۶/۱٣۹٣
***************************
كارگران
زنداني معدن
بافق بايد
آزاد شوند
کانون
مدافعان حقوق
کارگر
اين
اولين بار
نيست كه پاسخ
اعتراض به حق
كارگران و
زحمتكشان با
بازداشت و
زنداني كردن
آنان داده ميشود.
پس از
دستگيري 18 نفر
از كارگران
معترض با شكايت
كارفرما ،
كارگران معدن
بافق كه به
خصوصي سازي
معدن اعتراض
داشتند در
اعتراضات خود
مصممتر شدند.
اعتراضات
وسيعتر و
خواست آزادي
كارگران هم به
خواستههاي
كارگران
اضافه شد.
خانوادههاي
كارگران
زنداني نيز به
تظاهركنندگان
پيوستند.
نيروي
انتظامي و
گارد ويژهی
سركوب براي
تهديد
كارگران در
محل حضور پيدا
كردند. اما
عزم راسخ
كارگران براي آزادي
همكارانشان و
قبولاندن
خواستههايشان
به كارفرما
درانتها
منجر به آن شد
كه كارفرما
اعلام کرد که
از شکایت خود
صرف نظر کرده
و رضايت داده
تا كارگران
بازداشتي آزاد
شوند. اما
هنوز تعدادی
از آنان در
بازداشت به سر
می برند.
كارگرانی
كه ساليان سال
در اين معدن
كار كرده و
سودهاي كلان
يه كارفرما و
دولت رساندهاند،
با آگاهي از
غارت اموال
مردم به نام
خصوصي سازي، اعتراض
خود را به اين
امر اعلام
كرده و حدود
چند ماه است
كه با كارفرما
و پليس ضد
شورش درگير
هستند. پنج
هزار كارگر
همراه با
خانواده
هايشان اكنون
به اين امر واقفاند
كه خصوصيسازي
اين معدن تمام
سوابق كاري
آنان را از
ميان برده و
معنائي جز
بيكاري و فقرو
سيه روزي براي
كارگران و
خانواده
هايشان ندارد.
آنان
با درك اين
مساله، در
برابر خصوصي
سازي و در
حقيقت به حراج
گذاردن زندگیشان
اگاهانه به
مقابله
برخواستهاند.
بر همه
كارگران و
فعالان
كارگري است تا
از مبارزات
آنان حمايت
كرده و دولت
را وادار كنند
تا با توجه به
آينده
كارگران، دست
از غارت اموال
مردم بردارد و
تصميمگيري
در باره اين
معدن را به
نمايندگان
كارگران
واگذارد تا آنان
بتوانند با
اداره صحيح
آن، آينده
كارگران را تامين
كنند.
ما
خواهان آزادي
بيقيد و شرط
این کارگران
زندانی و
تمامي زندانيان
كارگري
وسياسي و
تامين امنيت
برای تمامي فعالان
اجتماعي و
رعايت حقوق
انساني آنان
هستيم.
کانون
مدافعان حقوق
کارگر
شهریور 1393
**********************
بازداشت
کارگران معدن
بافق و هر
گونه تعرض به اعتراضات
صنفی آنان را
قویا محکوم
میکنیم
اتحادیه
آزاد کارگران
ایران
امروز
دوم شهریور
ماه 5000 کارگر
معدن بافق
ششمین روز
اعتصاب و تحصن
خود را در
اعتراض به
بازداشت 9 نفر
از
همکارانشان
پشت سر
گذاشتند این
در حالی است
که تحصن
خانواده های
این کارگران
در مقابل
فرمانداری
بافق همچنان
ادامه دارد و
کارگران
معترض این
معدن مهم
همچنان مصمم به
ادامه
اعتراضات خود
تا تحقق
مطالبات بر حق
شان هستند.
بازداشت
9 نفر از
کارگران معدن
بافق و
ورود
نیروهای
گارد ویژه به
این معدن در
شرایطی صورت
گرفته است که
در پی 39 روز
اعتراض و
اعتصاب
کارگران این
معدن در
ماههای گذشته
و لغو موقت
واگذاری 5/28
درصدی سهام
این معدن به بخش
خصوصی، مهلت
دو ماهه
کارگران برای
نهایی کردن آن
در چهارم
شهریور ماه رو
به پایان بود اما
مسئولین
حکومتی به جای
تحقق وعده های
شان، بازداشت
کارگران
معترض و ورود
گارد ویژه به
معدن را در
دستور خود
گذاشتند تا با
ضرب و زور و ایجاد
رعب و وحشت در
میان
کارگران،
مانع
اعتراضات
احتمالی آنان
نسبت به نهایی
نشدن عدم
واگذاری معدن
به بخش خصوصی
شوند.
کارگران
معدن بافق با
توجه به تجربه
تلخ و خانمان
برانداز
واگذاری
کارخانه ها و
مراکز تولیدی
در سراسر کشور
به آقازاده ها
تحت عنوان
خصوصی سازی،
حق داشتند که
دست به اعتراض
بزنند و با
قدرت متحدانه
خود مانع
واگذاری این
معدن به، به
اصطلاح بخش
خصوصی
شوند.
اتحادیه
آزاد کارگران
ایران با
حمایت قاطعانه
از اعتراضات
کارگران معدن
بافق و محکوم
کردن بازداشت
و هرگونه تعرض
به اعتراضات
صنفی آنان،
خواهان تحقق
فوری مطالبات
کارگران این معدن،
آزادی بی قید
و شرط کارگران
بازداشتی و خروج
نیروهای گارد
ویژه از شهر
بافق می باشد
و از عموم
کارگران در
سراسر کشور
میخواهد ایستادگی
کارگران معدن
بافق را در
جلوگیری از واگذاری
معدن به بخش
خصوصی که با
هدف غارت و چپاول
بی حد و حصر
دسترنج ما
کارگران صورت
میگیرد به
نقطه اتکایی
در اعتراض به
واگذاری
کارخانه ها و
مراکز تولیدی
به مافیای
قدرت و ثروت قرار
بدهند و در
جای جای کشور
با ایستادگی
متحدانه در
مقابل
اینگونه
واگذاریها،
سد محکمی در
برابر
به ویرانی
کشاندن بیش از
پیش کارخانه
ها و مراکز
تولیدی تحت
عنوان خصوصی
سازی که توام
با ساقط شدن
ما کارگران از
کار و زندگی
است ایجاد
کنند.
اتحادیه
آزاد کارگران
ایران – دوم
شهریور ماه 1393
************************************
از
اعتصا ب
شکوهمند
کارگران معدن
سنگ آهن مرکزی
بافق حمایت
کنیم
چهارشنبه
۰۵ شهریور
۱۳۹۳ ساعت
۱۱:۱۹
کارگران
معدن سنگ آهن
باقق واقع در
استان یزددر
ادامه اعتراض
به خصوصی سازی
این معدن، بار
دیگر و این
بار به خاطر
اعتراض به
دستگیری دو تن
از همکاران
خود به نام
های « امیر
حسین کارگران
»و« علی صبری » دست به
اعتصاب و تحصن
زده و تولید
را متوقف
کردند.
این دو
نفر در واقع
جزء 18 کارگری
بودند که با
شکایت هیئت
مدیره و
کارفرمای
شرکت تحت
تعقیب قرار
گرفته و در
شامگاه روز سه
شنبه 28 مرداد
بازداشت شده بودند.
کارگران
این شرکت در
گذشته نیز به
دفعات در مقابله
با شرایط
بسیار سخت،
غیر بهداشتی و
طاقت فرسای
کار در این
معدن و
پیامدهای
بسیار ناگوار
آن که حاصلی
جز آلودگی های
زیست محیطی و
به تبع آن
بیماری های
قلبی و ریوی،
انواع سرطان ها
و معلولیت های
جسمی و ذهنی
کارگران و
فرزندان
آنان و در
کلیت خویش
مردم منطقه
نداشته است
دست به اعتراض
زده و خواست
ها و مطالبات
عدیده ای را
در این رابطه مطرح
کرده بودند.
اما
این بار مسئله
از اساس فرق
می کرد.
مدیران شرکت
به تبعیت از
برنامه ها و
سیاست های
نئولیبرالیستی
سرمایه جهانی
و ارگان ها و
نهادهای
وابسته به آن
همچون " صندوق
بین المللی
پول "، " بانک
جهانی " و "
سازمان تجارت
جهانی " و
صدالبته
تبعیت ِ
سرمایه داران و
حامیان وطنی و
محلی از آن
سیاست ها و
برنامه ها،
همچون بسیاری
از کارخانه ها
و شرکت ها در صدد
فروش "شرکت"و
اخراج و بیکار
سازی کارگران
برآمده و در
اولین اقدام
تصمیم به فروش
5/28 درصد معدن به
بخش خصوصی و
واگذاری آن به
"فولاد
خوزستان"
نمودند که از
همان آغاز با
مخالفت و
اعتراض
کارگران
مواجه شده و 5000
کارگر معدن و
بخش هایی از
مردم منطقه را
رو در روی خود
دیدند. چرا که
بنا به گفته ی
یکی از
کارگران معدن
سنگ آهن بافق :
جدا از تجارب
مناطق دیگر
ایران،"کارگران
و مردم شهر بافق
نیز از جمله
خاطرات تلخی
از خصوصی سازی
دارند. زیرا
خصوصی سازی
همواره با
تعدیل نیرو و کاهش
دستمزدها
همراه بوده
است" . . . آنان از
تعدیل نیرو و
کاهش دستمزد
در پی خصوصی
سازی معدن
نگراناند.
چرا که
کارفرمای بخش
خصوصی به
دنبال افزایش
تولید با
هزینه کمتر،
به منظور
دستیابی به سود
بیشتر است". وی
همچنین اضافه
می کند : " اگر معدن
خصوصی شود،
سرنوشت ۵ هزار
کارگر این معدن
چه میشود؟
وقتی
کارفرمای
فولاد
خوزستان میگوید
: "من اول خوراک
خودم را تامین
میکنم، بعد
به معدن بافق
کمک میکنم"،
شما تا آخرش
را بخوانید".
آری
سال هاست که
خصوصی سازی در
قاموس
کارگران معنایی
جز تشدید
اخراج و بیکار
سازی کارگران و
تحمیل انواع و
اقسام فشارها
و تضییقات
نداشته است.
کارگران
لااقل در همین
شهر بافق با
جمعیتی بیش از
50000 نفر، دو
تجربه شکست
خورده ی خصوصی
سازی در صنایع
فولاد بافق و
کاشی زمرد را
از نزدیک
تجربه کرده و
آن را به چشم
دیده اند. مضاف
بر این که
تجربه تلخ و
ناگوار
واگذاری
کارخانه ها و
مراکز تولید
به اشخاص مورد
نظر و آقازاذه
ها در سرتاسر
ایران که تماماً
تحت عنوان
"خصوصی سازی"
صورت می گرفت
به حق و در همه
جا موجبات
نگرانی و
اعتراض آنان
را نسبت به
این قضیه برمی
انگیخت.
بگذریم از این
که به موجب
ماده 44 قانون
اساسی معدن
سنگ آهن بافق
با بیش از 240
میلیون تن
ذخیره آهن، در
ردیف معادن
بزرگ و مالکیت
های عمومی و
دولتی محسوب
شده و به موجب
قانون اساساً
نمی تواند به
بخش خصوصی
منتقل شود.
لذا با
اطلاع از این
مسئله بود که 5000
کارگر از همان
ابتدا دست از
کار کشیده و
علی رغم به
اصطلاح "حرام
بودن اعتصاب"
در ایران، دست
به اعتصابی
یکپارچه و
متحد زدند که
تا همین جای
کار نیز ــ
لااقل از
زاویه همدلی و
همراهی
کارگران با یکدیگر
و دفاع
متحدانه از
همکاران
بازداشت شده ی
خود ــ
می توان آن
را همچون
اعتصاب با
شکوه کارگران
معدن سنگ آهن
چادرملو، به
عنوان برگ
زرینی در
تاریخ جنبش
کارگری ایران
به حساب آورد
و تجاربی از
آن برگرفت که
یکی از نمودها
و نشانه های
آن، تأکید بر
روی اطلاع و آگاهی
یابی کارگران
از تمامی
تغییر و
تحولات و احیاناً
نقل و
انتقالاتی
است که از
همان آغاز توسط
مدیران و
کارفرمایان
شرکت در این
معدن صورت می
گرفته است.
کارگران
آگاه این
معدن، از همان
آغاز ( سال 79 ) کم و
بیش در جریان
خواب هایی که
از جانب
مدیران و
مقامات دولتی
برای این معدن
و کارگران آن
دیده می شد
قرار داشتند و
حق خود می دانستند
که در این
خصوص با
یکدیگر تبادل
نظر کنند و
تصمیم بگیرند
که در مواقع
لزوم چه عکس
العملی نشان
دهند و چه
تصمیمی
بگیرند. چرا
که هر گونه
تصمیم در خصوص
تغییر و
تحولات در این
قبیل مراکز و
کارخانه ها
مستقیماً با زندگی
و سرنوشت
کارگران در
ارتباط قرار
داشته و به
آنان مربوط می
شود. « مهدی
فتوحی » یکی از
کارگران معدن
سنگ آهن مرکزی
بافق در همین
رابطه به
خبرگزاری
ایلنا می
گوید: مجلس در
سال ۷۹ تصویب
کرد که دولت
بدهیاش به
صندوق بازنشستگی
فولاد را
پرداخت کند
زیرا این صندوق
برای پرداخت
حقوق
بازنشستگان
به مشکل برخورده
بود. دولت
همان زمان به
صورت شفاهی
اعلام کرد که
حقوق بازنشستگان
صنایع فولاد
را از سود
معدن سنگ آهن
بافق پرداخت
میکند". ( ؟؟!!! )
معلوم نیست که
پرداخت حقوق
بازنشستگان
صنایع فولاد،
آن هم در
کشوری که بر
روی دریایی از
ثروت و مُکنت
خوابیده است،
چرا باید از واگذاری
و فروش بخش
هایی از معدن
سنگ آهن بافق
و بیکار کردن
تعداد زیادی
از کارگران
تأمین شود؟
واضح است که
این ها تماماً
بهانه ها و
ترفندهایی
بیش نیستند که
صاحبان
سرمایه وعوامل
ریز و درشت آن
یکی بعد از
دیگری ردیف می
کنند تا به
موجب تعهدی که
به سرمایه
جهانی و نهادهای
وابسته به آن
داده اند
شرایط انباشت
نجومی سرمایه
و سودهای
افسانه ای آن
را تسهیل نموده
و خود از قبل
این تعهد و
همسویی به نان
و نوایی برسند.
همین
جا یادآوری
کنیم که
اعتراض
کارگران سنگ
آهن مرکزی
بافق به خصوصی
سازی این
شرکت، تنها
مربوط به این
واحد تولیدی نبوده و
طی ماه ها و
هفته های اخیر
اعتراض های
متعددی از سوی
کارگران برخی
شرکت ها،
کارخانه ها و
معادن، از
جمله شرکت
فولاد آذربایجان،
شرکت نیشکر
هفت تپه، معدن
ذغال سنگ پرورده
طبس، معدن
ذغال سنگ
البرز شرقی در
استان
مازندران و
تعدادی دیگر
از شرکت ها،
عليه خصوصی
سازی صورت
گرفته است که
اگر کارگران
این شرکت ها و
معادن
بتوانند
اعتراضات خود
را علیه این
قبیل خصوصی
سازی ها ــ که
به ویژه در
دوره اخیر با
برنامه ریزی و
سیاست گذاری محمد
رضا نعمت زاده
وزیر صنعت،
معدن و تجارت
تشدید شده است
ــ هماهنگ
نمایند، به
سهم خود گام
مهمی در
راستای به عقب
راندن این
قبیل سیاست
های ضدکارگری
و تحقق خواست
های کارگران
در این خصوص
خود بر خواهند
داشت.
به
هرحال،
کارگران معدن
بلافاصله بعد
از اطلاع از
اقدام شرکت
برای به
اصطلاح حضور
در فرابورس
جهت عرضه 5/28
درصد از سهام
این معدن، از
همان روزهای
نوزدهم و
بیستم
اردیبهشت93،
زمزمه ی
اعتصاب و توقف
تولید را در
دستور کار
گذاشتند و
سرانجام از
روز شنبه 27
اردیبهشت به
شکل یکپارچه و
متحدی دست از
کار کشیده و
وارد اعتصابی
شکوهمند شدند
که تا روز 4 تیر
و عقب نشینی
موقتی دولت
برای فروش 5/28
درصد از معدن،
ادامه پیدا کرد
و 39 روز به
درازا کشید.
لازم به
یادآوری است که
کارگران این
معدن به غیر
از این خواسته
که بر روی "لغو
قطعی واگذاری
5/28 درصد از سهام
معدن" تأکید
دارد، خواست
ها و مطالبات
دیگری را نیز
مد نظر دارند
که از جمله ی
آن ها می توان
به "واگذاری 15
درصد از سهام
معدن سنگ آهن
مرکزی بافق به
کارگران"،
"امنیت شغلی
آنان"،
"افزایش
دستمزد
کارگران"،
"ایمنی و
بهداشت محل
کار" و به ویژه
آزادی
کارگران دستگیر
شده و منع
تعقیب و پیگرد
کارگران،
ارتقاء سطح
استخدام
کشوری، تغییر
مدیر عامل
شرکت و عضویت
لااقل دو تن
از افراد بومی
در هیئت مدیره
این شرکت و . . .
اشاره کرد.
کارگران
همچنین مهلتی
دوماهه را
برای تحقق این
خواست ها برای
دولت، مقامات
استان، مسئولین
شهر بافق و
مدیران شرکت
در نظر گرفتند
که هم اکنون
به پایان
رسیده است. طی
این دو ماه
ظاهراً تبادل
نظرها و
مذاکرات
عدیده ای در
سطح کشور و
استان برگزار
شده است که
البته نشانه
های مثبتی از
جانب سرمایه و
ایادی آن وجود
ندارد وشواهد
امر نشان از
پیگیری
وپافشاری
عوامل سرمایه
برای اجرای
تعهدات خود
جهت واگذاری 5/28
درصد از سهام
معدن به بخش
خصوصی دارد.
علی ربیعی
وزیر تعاون،
کارو رفاه
اجتماعی هم در
سفر اخیر خود
به شهربافق و
دیدار با
کارگران این معدن،
چیزی فراتر از
وعده و
وعیدهای
همیشگی و فریبکارانه
ی خویش تحویل
کارگران
نداده و آشکارا
تحقق همه ی
خواست و
مطالبات کارگران
و رفع مشکلات
آنان را موکول
به تمکین کارگران
به واگذاری
همان 5/28 درصد
سهام شرکت، به
بخش خصوصی
نموده است.
عوامل
سرمایه
با نزدیک شدن
پایان مهلت در
نظر گرفته شده
از جانب
کارگران برای
دولت، یگان
ویژه ی را
ظاهراً برای
جنگیدن با
کارگران و
خانواده های
آنان وارد شهر
بافق نموده و
نیروی
انتظامی نیز
در همین روز
ها
تعقیب و
مراقبت 18 نفر
از کارگران حق
طلب و شریف
این شرکت را
که از جانب
مدیران و
کارفرمای
شرکت علیه
آنان شکایت
شده بود را
شدت بخشید و 9
نفر از آن ها
را نیز در محل
های مختلف، از
جمله خانه های
آن ها بازداشت
کرد و مورد
بازپرسی و
بازجویی قرار
داد. بقیه
آنان هم صرفاً
با حمایت خود
کارگران و خانواده
های آنان تا
کنون دستگیر
نشده اند.
عوامل سرمایه
همچنین به
دستور شورای
به اصطلاح تأمین
استان و البته
شکایت
کارفرما حتی
از دستگیری
یکی از
کارگران این
معدن با نام « حسین
تشکری » که در
عین حال رئیس
شورای شهر
بافق
نیز می باشد
ابا نکرده
اند. آنان این
نماینده
شورای شهر را
به این دلیل
بازداشت کرده اند
که گفته است : "
معدن سنگ آهن
مرکزی بافق صددرصد
دولتی است و
این حرفها به
قصد زمینه
سازی برای
واگذاری کامل
معدن به بخش
خصوصی بیان میشوند".
آری
مدیران و
مقامات دولتی
ظاهراً شمشیر
را از رو بسته
اند.
***
و اما
در آن طرف این
کارزار و در
میان کارگران و
مردم شهر نیز
غوغایی بر
پاست. پس از
دستگیری 9 نفر
از کارگران
این معدن،
خانوادهای
کارگران در
اعتراض به
بازداشت آنان
در مقابل دفتر
مدیر عامل
تجمع نمودند. این
خانواده ها در
بعداز ظهر روز
شنبه، زمانی
که « محمد جواد
عسکری »
مدیرعامل
شرکت با حضور
در جمع
خانوادهها
وعده داد که
با اعلام
رضایت از ۱۸
کارگر بازداشتی
و تحت تعقیب،
زمینه منع
تعقیب و آزادی
کارگران
بازداشت شده
را فراهم میکند،
به همراه
مدیرعامل به
طرف
فرمانداری
بافق حرکت کردند
و در مقابل آن
تحصن نمودند.
با طولانی شدن
بازداشت این ۹
کارگر و در
هشتمین روز از
دور دوم این
اعتصاب
خانوادههای
کارگران در
اقدامی
دلاورانه و
قابل تقدیر
همچنان به
تجمع خود در
مقابل
فرمانداری
ادامه داده و
شبها را نیز
در همان جا به
صبح می
رسانند. گروههای
مختلف مردم
نیز در حمایت
از آنان پارچه
نوشتههایی
را به دیوار
فرمانداری
نصب کرده و
به تناوب در
جمع این
خانوادهها
حاضر می شوند،
تا آنان را
همراهی کنند.
کارگران و
مردم شهر بافق
با اتحاد و
همبستگی خود در
این شهر صحنه
های باشکوهی
از اتحاد و
همبستگی
طبقاتی کارگران
را به نمایش
می گذارند.
این
اعتصاب حتی تا
همین جای کار
نیز نشان داد که
کارگران به
مثابه یک
طبقه، اگر یک
دل و یک زبان
باشند و به
دانش، آگاهی
طبقاتی و
نیروی عظیم و
متحد خویش
اتکا نمایند؛
اگر با هم
طبقه ای های
خود در دیگر
مراکز کار و
تولید ارتباط
داشته و از
آنان و مردم
تحت ستم و
اسثمار یاری
بخواهند و نظر
آنان را به
حقانیت و
سلامت راه
خویش جلب کنند
قادر خواهند
بود در
سایه این اتحاد
و همبستگی
طبقاتی بر
بسیاری از
مشکلات و موانعی
که سرمایه و
ایادی آن در
مقابل
کارگران
ایجاد کرده و
می کند فائق
آیند و عوامل
سرمایه را حتی
با همه ی
ترکتازی و قدر
قدرتی اش به
عقب نشینی
وادار کنند.
استقامت و
پایداری 5000
کارگر معدن
سنگ آهن بافق
در دفاع
ازهمکاران
دستگیر شده و
آنان که در
معرض اخراج
ودستگیری
هستند، فصل
تازه ای در
مبارزات
کارگری ایران
را رقم زده
است.
اعتصاب
شکوهمند و 39
روزه کارگران
معدن سنگ آهن
بافق در دو
ماه پیش و
ادامه آن در
روزهای اخیر
که برای تحقق
خواست ها و
مطالبات برحق
آنان و آزادی
همکارانشان
صورت می گیرد
هم اکنون به نمادی
از وحدت و
همبستگی
طبقاتی
کارگران و مردم
به جان آمده
در این شهر
تبدیل شده
است. کارگران
این معدن هم
اکنون در معرض
نگاه و قضاوت
خیل عظیمی از
هم طبقه ای
های خود در
سرتاسر ایران
و خارج از ایران
قرار دارند و
بسیاری از
کارگران و
مردم چشم به
آنان دوخته
اند. آنان در
این روز ها و
لحظات حساس می
توانند با
تقسیم کار و فرستادن
نمایندگان و
حتی نامه هایی
سرگشاده به
دیگر مراکز
کار و تولید و
به ویژه معادن
کشور، از جمله
معدن چادرملو
در همسایگی
خود، از آن
کارگران برای
ادامه راه و
موفقیت در این
اعتصاب یاری
بخواهند. کاری
که کارگران
این معدن به
هنگام اعتصاب
کارگران
چادرملو، در
حمایت از آنان
انجام داده
اند.
***
کمیته
هماهنگی برای
کمک به ایجاد
تشکل های کارگری
ضمن محکوم
کردن تمامی
اقدامات
سرکوب گرانه
مقامات
امنیتی و
انتظامی
استان و
شهرستان بافق
و متقابلاً
ارج نهادن بر
پیگیری کارگران
این معدن در
حمایت از
همکاران
دستگیر شده و
تحت تعقیب خود
و همچنین
پشتیبانی از
تمامی خواست
ها و مطالبات
کارگران
اعتصابی، هم
صدا و همگام
با ۵ هزار
کارگر این
معدن و
خانواده های
آنان خواستار
آزادی فوری و
بدون قید و
شرط کارگران
دستگیر شده و
منع تعقیب
دیگر کارگران
این معدن بوده
و در حد توان و
به هر شکل
ممکن برای موفقیت
و پیروزی این
کارگران تلاش
خواهد کرد. کمیته
هماهنگی
همچنین به سهم
خود از
کارگران دیگر
مراکز کار و
تولید ، به
ویژه از
کارگران معادن
و در صدر آن
کارگران معدن
چادرملو می خواهد
که در اسرع
وقت به یاری
هم طبقه ای
های خود در
معدن سنگ آهن
بافق برخیزند
و از خواست ها
و مطالبات
برحق آنان که
در واقع خواست
ها و مطالبات
بخش های وسیعی
از خود این
کارگران نیز
هست حمایت و
پشتیبانی
کنند . حمایت و
پشتیبانی شما
کارگران به
طور قطع از
تنگناها و
فشارهایی که
صاحبان
سرمایه و
گماشتگان آن
در معدن سنگ
آهن بافق برای
کارگران ایجاد
کرده و می
کنند خواهد
کاست و موفقیت
و پیروزی را
به اردوی
کارگران این
شرکت خواهد
آورد. سرمایه
و حامیان آن
اگر در این
کارزار
طبقاتی پیروز
شوند به طور
قطع در نوبت
بعدی به سراغ
شما در دیگر
معادن و
کارخانه ها
خواهند آمد.
با
امید موفقیت و
پیروزی برای
کارگران معدن
سنگ آهن بافق
و با آرزوی
همدلی و
همراهی بیش ترکارگران
درسرتاسرجهان !
زنده
باد اتحاد و
همبستگی
طبقاتی
کارگران
کمیته
هماهنگی برای
کمک به ایجاد
تشکل های کارگری
4 /6 / 1393
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
طبقه
کارگر هیچ وقت
شکست نخواهد
خورد !
علی
نجاتی
برپایه
مطلب رسیده به
روزشمار
کارگری در 5
شهریور آمده
است : کارگران
در ایران
همچنان زیر هجوم
مدافعان
سرمایه قرار
دارند. هم
زنچیران ما در
ایران ، هر
روز در دفاع
از خواست و
مطالبات
اولیه خود دست
به اعتراض می
زنند . این
اعتراضات به
دلیل عدم
اتحاد و
همبستگی در
ابعاد سراسری
،به نتیجه
دلخواه نمی
رسد . ما
کارگرا ن در
ایران به دلیل
شرایط و فشار
های پلیسی ،
عدم امنیت
شعلی ، فقر
فزاینده و
بیکاری
میلیونی نتوانسته
ایم به تشکل
یابی خود
برسیم . امروز (
چهارشنبه 5
شهریور ماه
)کارگران معدن
سنگ آهن بافق،
نهمین روز
اعتصاب خود را
پشت سر
گذاشتند واین
در حالی است
که تعدادی از
کارگران و
نمایندگان
کارگری
همچنان در
بازداشت هستند
. طبق آخرین
خبر های رسیده
خانواده های کارگران
بازداشتی سنگ
معدن بافق
امروز مجددا
در مقابل
فرمانداری
دست به تجمع
زده اند.
حمایت
از خواست و
مطالبه
کارگران
وظیفه هر کارگر
و ستمدیده ای
است که به این
دنیای وارونه معترض
است. حمایت از
تمامی
کارگران
زندانی و تلاش
برای آزادی
این عزیزان از
وظائف طبقاتی
ما کارگران
است . ما بارها
تجربه کرده
ایم که بدون
سازماندهی ،
بدون داشتن
تشکل های مستقل
و طبقاتی
،مبارزه
جسورانه ما ره
به جایی نخواهد
برد . برای
رسیدن به
خواست و
مطالبات به حق
خود، باید حول
مبرمترین
خواست ها
متشکل شد.
ایجاد تشکل در
محیط کار و
زندگی . ایجاد
ارتباط منظم و
همه جانبه
بعنوان یک جسم
واحد، وظیفه
ما کارگران
است . خانواده
میلیونی ما
کارگران تنها
در شرایطی می
تواند به
خواست و
مطالبه خود
دست یابد که
در کنار هم و
با هم متحد و
متشکل یک صف
واحد را داشته
باشیم ، وگرنه
تلاش های
جسورانه و
فردی ما
کارگران با
یورش محافظان
سرمایه روبرو
خواهد شد. هر
چند که ما سرکوب
می شویم اما
ثابت کرده ایم
که سرکوب
نمیتواند
برای همیشه ما
را مرعوب کند و
باور من بر
این است که
هیچ وقت ما
شکست نخورده
ایم ،چرا که
کارگران یک
بار پیروز
خواهند شد .
باید برای این
پیروزی متحد
شد.
من ،
علی نجاتی
بعنوان یک
کارگر و عضو
هیئت مدیره
سندیکای
کارگری نیشکر
هفت تپه و یک
عضو از خانواده
بیشمار
کارگران جهان
، حمایت خود
را از خواست
کارگران سنگ
معدن بافق
اعلام داشته و
یورش به صف
اعتصاب
کارگران سنک
معدن بافق و
بازداشت
کارگران
معترض را
محکوم می کنم
و خواستار
آزادی فوری
این عزیزان و
دیگر کارگران
دربند هستم .
"زنده
باد اتحاد و
همبستگی طبقاتی
کارگران"
علی
نجاتی کارگر
اخراجی و عضو
هیئت مدیره
سندیکای
کارگری نیشکر
هفت تپه
چهارشنبه
5 شهریور ماه 1393