Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۹ تير ۱۳۹۶ برابر با  ۱۰ جولای ۲۰۱۷
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۹ تير ۱۳۹۶  برابر با ۱۰ جولای ۲۰۱۷
بحرانِ آب ابزار تسویه حساب های جناحی نیست

بحرانِ آب ابزار تسویه حساب های جناحی نیست

مازیار واحدی

می گویند کمبود آب موضوعی امنیتی شده است. می گویند سیصد شهر کشور دچار تنش آبی است، و می گویند بحران آب در کنار سونامی بیکاری جزو بزرگترین چالش هاست.

بحران آنقدر بزرگ شده که آنها هم مجبور به پذیرفتن آن شده اند. همه شاهد هستند که چگونه قدم به قدم این بحران عمیق تر شده است. تصاویر مردمی که با مشقت از تانکرهای سیار آب، گالون های پلاستیکی را پر می کنند، مردمی که در اعتراض به کم آبی جاده ها را می بندند، و مناطقی که به خاطر خشکسالی از سکنه خالی شده اند، خطوطی از جنبه های انسانی این بحران فاجعه بار را به تصویر می کشند.

اعتراض به بحران آب و پیامدهای وخیمِ آن در یک دهه اخیر به تدریج از زمزمه به فریاد و از تردید به یقین تبدیل شد. ولی این باعث نشد که حکومت با اجرای برنامه های لازم در پی مهار این بحران بر بیاید. وضع دائم بدتر شده، رسیده ایم به شرایطی که از بحران آب از چند طریق می تواند به یک بحران سراسری با پیامدهای واقعا وخیم تبدیل بشود.

اولین، و دم دست ترین مساله که در واقع همین آلان هم به گونه ای ما مردم اسیرِ آن هستیم، بی اثر کردن طرح های موثر برای مهار بحران در نتیجه مناقشات جناحی است. تنها این اشتغال، تولید، نظام بانکی، و مسایل مهم سیاسی (چه داخلی و چه منطقه ای)،  نیستند که اسیر سهم خواهی ها و توطئه های جناح های اصلی حکومت و مخصوصا دستگاه ولایی قرار دارند، بلکه بحران محیط زیست هم این روزها به ابزاری برای تصفیه حساب های جناح ها و باندهای حکومتی تبدیل شده است.

همه شاهدیم که علی خامنه ای در همین چند روز گذشته به مناسبت هفته قوه قضائیه یکی از محورهایی را که از صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، خواست روی آن متمرکز بشود مساله ریزگردها بود. در واقع قرار شد بحران محیط زیست هم ابزار تسویه حساب و یکی از محورهای بنی صدری کردن روحانی بشود. این کشمکش ها که اقتصاد، سیاست، مسایل اجتماعی و محیط زیست را گروگان گرفته یکی از زمینه های وخیم تر شدن بحران آب در کشور ماست.

یک جنبه دیگر از خطر گسترش بحران آب، وارد کردن مردم به درگیری های منطقه ای است. بحران های زیست محیطی در ایران بخشا با عراق، ترکیه و افعانستان، که همسایه های ما هستند مربوط هستند. مثلا سدی که در ترکیه می سازند و همین الان در کشورمان کارزار بزرگی در اعتراض به ساخت آن را، خطاب به سازمان ملل، شاهدش هستیم. یا حق آبه رود هیرمند در افغانستان، یا ریزگردهایی که از عراق وارد کشورمان می شوند. هر چند تا الان کار به درگیری های منطقه ای نکشیده، ولی معلوم نیست با بدتر شدن بحران، حکومت برای فرافکنی نسبت به ریشه های این بحران نخواهد این کار را صورت دهد.

سومین جنبه از بحران آب، تنش بین مناطق مختلف جغرافیائی در داخل کشور است. این تنش ها را همین الان در یزد و اصفهان شاهدیم. یک نمونه دیگه از این تنش ها، کم توجهی به وضعیت دریاچه ارومیه در مناطق غیر همجوار دریاچه، و اختلاف نظر بر سر راههای تامین حق آبه این دریاچه است. از این نمونه ها در بسیاری از دیگر مناطق کشورمان وجود دارد. پتانسیل دامن زدن به این تنش ها بسیار بالاست.

چهارمین شکل تعمیق بحران، سنگ اندازی حکومت در شکل گیری قدرت مستقلی است که بازدارنده واگرایی ها است. قدرتی که می تواند اهرم فشار موثر برای اجرای طرح های مهار بحران آب و اختصاص سرمایه لازم برای این منظور باشد. این قدرت فقط از همگرایی سراسری تشکل های مختلف زیست محیطی و حمایت وسیع مردم بیرون میاید. میزان توجه مردم به وضع محیط زیست به تدریج ارتقا پیدا کرده؛ در حوزه محیط زیست هنوز هزینه اعتراض نسبت به سایر حوزه ها، مثلا حوزه نقض حقوق بشر پائین تر است. مبارزه در عرصه هایی که مستقیما زندگی مردم را تحت تاثیر قرار می دهند امکان توده ای شدن بیشتر و موثرتری رو دارند. اینها همه نقاط مثبت هستند. ولی در عین حال می دانیم که جمهوری اسلامی در ذات خود تشکل ستیز است و اجازه شکل گیریِ هم فکری ها و حرکت های  سراسری علیه خود را نمی دهد و معمولا به شکل وحشیانه ای دست به سرکوب می زند.

این چهار شکلِ گسترش بحران آب، الزاما از هم جدا نیستند و روی همدیگر تاثیر می گذارند و از جهات مختلف وضع را بدتر می کنند. این در حالی است که بحران زیست محیطی، نه بایستی به ابزاری برای تسویه حساب های جناحی و مصادره نارضایتی مردم تبدیل بشود؛ و نه به وسیله ای برای ماجراجویی های جدید منطقه ای و تیره سازی روابط با همسایه گان تبدیل شود. آن هم در منطقه پرآشوبی که همین الان جنگ های نیابتی در آن بیداد می کند. روشن است که باید با مدیریت کارآمد و برنامه ریزی درست و توجه به موقع، مانع رشد تنش های منطقه ای ناشی از کمبود آب شد و جلوی رشد واگرایی از این طریق رو هم گرفت.

علیرغم همه شعارها در یک دهه اخیر شاهد اقدامات موثر عملی برای مهار بحران زیست محیطی در کشور به طور عام، و بحران آب به طور خاص، از جانب هیچ جناحی از حاکمیت نبوده ایم. نه این که همگی آنها مثل هم بوده باشند، ولی نتیجه کار آنها شبیه هم بوده است. واقعا مثل یک غارتگر بیگانه به جان دارایی های مردم افتادن و هر جا را توانستند چاپیدند و اختلاس کردند. از کوه و دشت و خاک و ساحل و حتی دکل نفتی هم نگذشتند. سونامیِ سرطان، سکته قلبی و بیماری های تنفسی به خاطر آلودگی شدید هوا، مشکل ریزگردها و بحران آب، فقط سه نمونه از عوارضِ بحران های حاد زیست محیطی هستند که حیات و ممات مردم را به گروگان گرفته اند.

فقط اراده و حضور متشکل مردم  می تواند این حکومت را وادار کند به سرمایه گذاری اساسی و زیربنایی برای حل مشکلات حاد زیست محیطی بپردازد. حساس شدن به مشکلات زیست محیطی مهم است! تشکیل یا عضویت یا همکاری با تشکل های مستقل زیست محیطی در هر محلی که زندگی می کنیم مهم هستند! جلب توجه مردم به این مساله مهم است! بحران محیط زیست به جایی رسیده که بجز همگرایی و همسویی میان گروه های حامی محیط زیست برای درافتادن با ابرچالش های زیست محیطی چاره ای باقی نمانده است. متحد اگر بشویم ممکن است بتوانیم آنها را وادار کنیم که بحران را حل کنند، وگرنه سرزمینی سراپا سوخته و ویرانه از خود باقی می گذارند.

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©