Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۵ فروردين ۱۳۹۲ برابر با  ۲۵ مارس ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۵ فروردين ۱۳۹۲  برابر با ۲۵ مارس ۲۰۱۳
کردستان بە کدامین سو: تهران، اربیل، دیاربکر یا مهاباد

کردستان به کدامین سو: تهران، اربیل، دیاربکر یا مهاباد

 

حسام دست پیش

 

*حسام دست پیش، استاد علوم سیاسی دانشگاه صلاح الدین اربیل است.

بی بی سی فارسی

 

با گذر آنچە در عرصە فضای عملی و مجازی روی می دهد می توان اینگونە استنباط کرد کە نگاە کردهای ایران میان چهار حوزە هویتی متفاوت تقسیم شدە است.

 

نگاە بە تهران، کردستان عراق، کردستان ترکیە، و بالاخرە مهاباد. اما آنچە مشخص است در این میان نگاە کردها تا حد بسیار ضعیفی معطوف بە کردستان ایران و تحولات و آیندە سیاسی آن است.

 

نزدیک بە دو دهە است کە کردستان ایران در یک نوع انفعال سیاسی بە سر می برد. انفعال سیاسی از جنس نبود جنبشی قدرتمند کە شاهد عملکرد روزانە آن باشیم.

 

فارغ از حرکات و فعالیتهای محدود نمی توان گفت کە جریان خاصی در عرصە عمل وجود دارد. هر چند فعالان انگشت شماری مدام بر پویا شدن کردستان ایران تاکید دارند. اما تاکنون اتفاق خاصی در این منطقه نیفتادە است.

 

سوالی کە می تواند برای یک ناظر مطرح باشد این است کە کردهای ایران کە نقش بسیار بارزی در شکل گیری و تئوریزە کردن هویت کرد داشتەاند، چرا اکنون در حاشیە تحولات قرار دارند؟ چە عاملی یا عواملی می تواند در این شرایط تاثیر گذار باشد. آیا احزاب سیاسی کرد مقصراند؟ روشنفکران کرد نقش خود را بە خوبی ایفا نمی کنند؟ تحولات منطقە مسیر یا نگاە آنها را تغییر دادە؟ گفتمان مشترکی میان کردها و تهران شکل نگرفتە؟ و سر آخر اینکه آیا کردها قدرت خود در بازتولید گفتمان اعتراضی از دست دادەاند؟

 

رفتار روزانە و نوع واکنشی کە کردها نسبت بە تحولات از خود نشان می دهند حاکی از تقسیم نگاە آنها میان چهار حوزە متفاوت است.

 

گروهی کە دچار پارادوکس کرد بودن و تحولات تهران هستند. عدەای کە آرزوهای خود را با کردستان عراق گرە زدەاند، دستە سوم نگاهشان معطوف بە کردستان ترکیە است و سر آخر گروهی که مهاباد را نقطە ثقل هویتی کردهای ایران می دانند.

 

هر چند نمی توان فرض مذکور را فرضی قطعی و حتمی عنوان کرد. اما شواهد و قرائنی می توان یافت کە بیانگر رفتار عملی هر یک از نگاەهای مذکور است.

 

تهران و آیندە سیاسی کردها

 

ظهور جمهوری اسلامی و در نتیجە آن خیزش هویت کرد جهت مطرح کردن خواستهای خود با مفهوم خودمختاری گرە خورد. این خواسته کردها شرطی بود کە آن ها و تهران را بە یکدیگر مرتبط می کرد.

 

با سرکوب کردها و تحولات منطقە، خواست سیاسی کردها یک گام از خودمختاری فراتر رفت و بە فدرالیزم تغییر یافت. این تغییر هر چند یک گام، خواست کردها را بە پیش برد اما همزمان یک گام آنها را از پایتخت دور کرد. دوری بە این معنا کە میزان شکاف میان خواست کردها و دولت حاکم و نیروهای مرکزگرا را بیشتر کرد.

 

در این میان احزاب سیاسی با تکرار تعلق خود بە تغییرات سیاسی در مرکز در صد بودند کە آیندە سیاسی خود و تهران را در یک مجموعە واحد تعریف کنند. اما این نگرش و تعامل نیروهای مرکزگرا و کردها هموارە با موانعی روبرو بودە کە راە رسیدن بە گفتمان مشترک را بسته است.

 

اما آنچه در گذر زمان هویدا شد این بود که جمهوری اسلامی اصولا در نظر ندارد یا نمی خواهد کە بە خواست کردها توجەای کند.

 

درهمان حال اکثریت نیروهای اپوزیسیون هم هر گونە خواست هویتی کردها را با شعار دموکراسی اکثریتی یا حقوق شهروندی پاسخ می دهند.

 

نگاە کردها بە تهران در دایرە میان هویت کرد و تحولات آیندە در تهران سرگردان است. این سرگردانی طبیعتا می تواند جامعە کرد را در منسجم کردن رفتار سیاسی خود دچار نوعی سردرگمی کند کە تحولات سیاسی در تهران اولویت اول است یا تکیە بر هویت مستقل کرد.

 

اربیل و کردهای ایران

 

کردستان عراق و تحولات آن از سال ١٩٩١ از بسیاری جهات تاثیرات مثبت و منفی فراوانی بر کردهای ایران گذاشتە است. عمدەترین این تاثیرات الگوئی است کە کردها آنرا نمونە مطلوبی از آیندە سیاسی هویت خود در قالب ایران قلمداد می کنند.

 

روابط کردهای ایران و کردهای عراق از لحاظ ارتباط و تعامل با کردهای ترکیە کاملا متفاوت است. در طول چند دهە گذشتە بیشتر فعالین کرد پائی در کردستان عراق و ایران داشتەاند. اما امروزه این تعامل از بسیاری لحاظ متفاوت از نمونەهای گذشتە است.

 

اگر در گذشتە کردستان عراق تنها محل گذر سیاسیون کرد از هر دو طرف بود در حال حاضر افراد عادی نیز می توانند بە راحتی بە این منطقە سفر کند. پس طیفهای متفاوتی از مردم با آنچە در کردستان عراق می گذرد، درگیراند.

 

احزاب سیاسی معتقداند کە تجربە کردستان عراق را باید حفظ کرد. بە این منظور فعالیت مسلحانە خود علیە جمهوری اسلامی ایران را تعطیل کردە و بیشتر بر فعالیت سیاسی تاکید دارند.

 

روشنفکران و نیروهای مستقل نیز در رابطە با تحولات این منطقە حساس شدەاند. پس چە احزاب سیاسی و چە گروهای دیگر تصویر مثبتی از کردستان عراق ارائە می دهند کە در بطن خود پیام آور این نکتە است کە سرنوشت کردستان عراق و ایران به یکدیگر مرتبط است.

 

همین نگرش باعث شدە کە مرکزیت اربیل بعنوان مرکزی هویتی اهمیتی دوچندان پیدا کند. در نتیجە این اهمیت پیدا کردن، بطور طبیعی یک کرد ایرانی نیز آنرا بخشی از هویت خود می داند.

 

پس نوع تعامل احزاب سیاسی، نیروهای فعال در جامعە کرد، گرم بودن فضای هویتی کردستان عراق و انعکاس این فضا از طریق وسایل ارتباط جمعی باعث شدە کە جامعە کرد در ایران از بعضی جهات آرزوهای خود را با آنچە در اربیل می گذرد گرە بزند. نتیجە طبیعی آن تقسیم نگاە کردها به اینسو و آنسوی مرزها است.

 

دیاربکر و کردهای ایران

 

میزان نفوذ و تاثیر کردستان ترکیە بر کردستان ایران از عمر چندانی برخوردار نیست. عمدەترین این تاثیرات از زمانی شروع شد کە پ.ک.ک بە صدر اخبار آمد و مرحلە حساس آن زمانی بود کە عبداللە اوجلان دستگیر شد.

 

از این بە بعد حساسیتها بە پ.ک.ک و گفتمان هویتی خواهانە افزایش یافت. در کردستان ایران بواسطە ترور رهبران احزاب و در تنگنا قرار گرفتن آنها در کردستان عراق، حضور نیروی جدید می توانست جذابیت فراوانی داشتە باشد.

 

با گذر زمان و تحولات پ.ک.ک، پژاک نیز بە دایرە این معادلە اضافە شد. اما آنچە بیش از هر چیز میزان تاثیر گذاری فضای حاکم بر کردستان ترکیە را بر کردستان ایران افرایش داد میزان توانی است کە جنبش کردی در ترکیە از خود بروز داد.

 

در این مسیر بعضی از فعالین کرد آشکارا خود را در صف گفتمان پ.ک.ک و مانفیست آنها تعریف می کنند. در همان حال وسایل ارتباط جمعی کە انعکاس دهندە تحولات کردستان ترکیە است نقش بارزی را در این مسیر ایفا می کنند.

 

حضور گفتمان پ.ک.ک در کردستان ایران دو مقطع حساس را سپری کردە یا می کند. دورە اول یا زمانی کە پ.ک.ک تازە وارد حوزە عمومی کردستان ایران شدە بود و اعتقاد بر این بود کە باید تمام توان خود را در کردستان ترکیە بکار بگیریم چرا کە گرە حل پرسش کرد در این بخش نهفتە است.

 

دورە دوم بە اجرائی کردن و گرە زدن مبارزە کردها در ایران و ترکیە تغییر پیدا کرد. در این مسیر تلاش عمدە در این جهت بودە کە گفتمان پ.ک.ک بە گفتمان روزانە و فکری کردهای ایران نیز تبدیل شود. در این مسیر بە میان آمدن پژاک می تواند بعنوان بازیگر اصلی مطرح شود.

 

مهاباد و کردها

 

مهاباد نامی آشنا در تاریخ تحولات کردستان است. حضور این شهر در ذهن جمعی کردها حضوری بسیار قدرتمن است کە حاکی از نقش کلیدی این شهر در ابراز خواسته کرده است.

 

بعد از تحولات دهه شصت هنوز معلوم نیست کە مرکز هویتی کردهای ایران همچنان توانائی رهبری خواستە های آنان را داشته باشد.

 

اگر در کردستان ترکیە، دیاربکر، در عراق اربیل و در سوریە قامیشلو بە میدان و مرکز هویت کرد تبدیل شد،. مرکز اعتراضات هویتیی در کردستان ایران کجاست؟

 

دو فرض قدرتمند در حوزە مطالعات هویتی این است کە فرصتهای ساختاری و انتخاب عقلانی می تواند باعث واکنش یا خیزش نیروهای جامعە هویتی شود. اما در جریان معروف بە جنبش سبز، کردها آنرا فرصت ساختاری و انتخاب عقلانی قلمداد نکردند تا در آن مشارکت کنند. چرا کە کردها معتقداند کە در هیچ کجای این جنبش، هویت آنها به رسمیت شناختە نشدە است.

 

در شرایط کنونی کە جمهوری اسلامی در یک نوع التهاب سیاسی بە سر می برد تصور کلی می تواند این باشد کە فرصت ساختاری و زمان انتخاب عقلانی فرا رسیدە تا کردها خواستهای هویتی خود را بار دیگر مطرح کنند.

 

در این صورت آیا می توان تصور کرد کە با افزایش التهاب سیاسی در ایران، کردها نگاە خود را یکی خواهند کرد یا چند پاره شدن نگاه ها، راە هرگونە واکنش را سد می کند؟ همچنین آیا گفتمان اعتراضی در ایران آمادە خواهد بود تا بە جذابیتهای تهران برای کردها بیفزاید؟

 

بی بی سی

http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/viewpoints/2013/03/post-504.html

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©