جنبش
دانشجویی
انگلیس و
فریبکاری
دولت ولایی
بهروز
نظری
یکی از
مشخصات رژیم
اسلامی از
ابتدای شکلگیری
آن بدینسو
تلاش برای
سرپوش گذاشتن
بر بحرانهای
داخلی از طریق
تمرکز و
برجسته کردن
تحولات و
تناقضات بینالمللی،
و کمرنگ کردن
سیاستهای
سرکوبگرانه
خود با تظاهر
به "همبستگی"
با لگدمال
شدگان منطقه و
جهان بوده است.
دستگاههای
تبلیغاتی
رژیم نیز در
همین راستأ
همواره سعی
کرده اند تا
بی اعتباری
داخلی خود که
ناشی از عدم
انعکاس دقیق
اخبار و
تحولات داخلی
ایران و نقش
آنان در سرکوب
مردم است را
با تمرکز بر
ناهنجاریهای
اجتماعی،
بیکاری، فقر و
سیاستهات
ضدّ دمکراتیک
دولتهای غربی
جبران کنند. بر
همین اساس در ۳۱
سال گذشته
رسانهها و
بنگاههای
خبری رژیم
مکان و عرصه
ای بوده اند
برای پرستش و
مجیز گویی از
ولی مطلقه
فقیه و تمسخر
سلطانهای
غربی و عرب. در
نظام اسلامی
رسانههایی
که نقشی جزٔ
بلندگو برای
پخش دروغهای
مقامات رژیم
بازی نکرده
اند، زمانی
که به افشای
فریب کاری
دولتهای
غربی میرسد
صدایشان بشکل
گوش خراشی
بالا میرود. همین
رسانهها که
ولی فقیه از
آنان خواسته
دست از "منفی
بافی" برداشته
و
اخبار
اعتراضات
کارگری و دانشجویی
و آمار مربوط
به گسترش فقر
و ناهنجاریهای
اجتماعی را منعکس
نکنند، ساعات
و صفحات متعدد
خود را به افشای
آمار بیکاری،
فقر و اعتیاد
و جنایت در آمریکا
و دیگر کشورها
اختصاص
میدهند. دستگاههای
تبلیغاتی
همین نظام
بطور مبسوط به
افشای غصب
زمینهای
فلسطین توسط
دولت اسرأییل
میپردازند اما
زمین خواری
روسای قوه
قضاییه و مقننه
از نظر آنان
غیر قابل بحث
است. افشای
بازداشت و
شکنجهٔ
شهروندان و
تبعیض ملی و
نژادی در
آمریکا از
واجبات نظام
است ،
اما افشای
شکنجهٔ،
تجاوز و کشتار
زنان و مردان
ایران و بی
حقی مدنی،
سیاسی و
اقتصادی ملیتها
و مهاجران در
ایران "ظلم به
نظام" تلقی
میشود. واکنش
دستگاههای
تبلیغاتی
رژیم به
تظاهرات
دانشجویان انگلیس
و حمله
وحشیانه پلیس
به آنان تازهترین
نمونه از
فریبکاری
دولت ولایی
است.
خبرگزاری
فارس، وابسته
به سپاه، که
از هنگام تأسیس
اش حمله به
جنبشهای
اعتراضی در
ایران و
مخالفین و
منتقدین نظام
را در صدر وظایف
خود قرار داده
است، بطور
مبسوط به شرح
زمینههای
اعتراضات
دانشجویی در
انگلیس و
مخالفت دانشجویان
این کشور با
افزایش شهریه
دانشگاهها و
خصوصی کردن
آموزش عالی
در این کشور
پرداخت. بخش
قابل توجهی از
گزارشات
متعدد فارس به
افشای سرکوب
تظاهرات
دانشجویان
انگلیس اختصاص
داشت. تیتر
اصلی
روزنامه
کیهان در روز
شنبه "سرکوب
وحشیانه ۴۰
هزار دانشجو
در خیابانهای
لندن" بود. گزارش
تصویری
خبرگزاری مهر
از همین حادثه
"آزادی بیان
به سبک انگلیس"
نام داشت؛ و
بسیج
دانشجویی ، که
وظیفه اصلی
آن جاسوسی در
دانشگاههای
ایران و سرکوب
اعتراضات
دانشجویی
است، با
انتشار
بیانیه ای
سرکوب
دانشجویان
انگلیس توسط
پلیس این کشور
را به شدت
محکوم کرد. با
توجه به اینکه
تظاهرات دانشجویان
انگلیس در روز
پنجشنبه یعنی
دور روز پس از
اعتراضات
شجاعانه
دانشجویان ایران
در روز ۱۶ آذر
برگزار شد،
سؤالی که
مطرح میشود
این است اگر
دانشجویان
ایران، همچون
دانشجویان
انگلیس، به
افزایش شهریه
و خصوصی کردن
آموزش عالی
در ایران
اعتراض کنند،
واکنش دستگاه ولایی
و نیروهای
امنیتی رژیم
به این اعتراض
چه خواهد بود؟
آیا خبرگزاری
فارس، مهر،
خبر آنلاین،
کیهان، صدا و
سیما، و دیگر
بلندگوهای
تبلیغاتی
رژیم به سرکوب
دانشجویان اعتراض
خواهند کرد و
ویا با تیتر "آزادی
بیان به سبک
اسلامی" صفحه
اول خود را
مزین خواهند
کرد؟
طبیعی
است که پاسخ
منفی است. ضدّ
انقلاب
فرهنگی و
بستن دانشگاهها
در سال ۵۹،
تصفیه خونین
دانشگاه ها،
تفتیش عقاید و
پاک سازی اساتید
و دانشجویان، ۱۸
تیر، بخون
کشیدن کوی
دانشگاه،
لیست طولانی دانشجویان
ستاره دار،
بازداشت شده و
اعدام شده،
هیچکدام مورد
اعتراض بلندگوهای
تبلیغاتی
رژیم و بسیج
دانشجویی
قرار نگرفته
اند و نخواهند
گرفت. رسانههای
ولایی که علیه
سرکوب
دانشجویان
انگلیس افشا
گری میکنند در
نظام اسلامی
جزٔ لاینفک
دستگاه سرکوب
اند.
تظاهر
به "همبستگی" با
جنبشهای
اجتماعی در
کشورهای
دیگر و اعتراض
به سرکوب و
فقر و بیکاری
در آمریکا،
اروپا و منطقه
از سوی رسانههای
دولت اسلامی
بی سابقه
نیست. برجسته
کردن
نابرابریهای
اجتماعی و
گسترش شکاف
طبقاتی در
آمریکا و
اروپا به این
منظور صورت میگیرد
تا فقر و
بیکاری و
گسترش عظیم
شکاف طبقاتی
در ایران عادی
و قابل توجیه
وانمود شود. اخبار
خشونت پلیس
انگلیس نه
برای ابراز
همبستگی با
دانشجویان
این
کشور بلکه به
هدف توجیه
خشونت سپاه،
بسیج و حراست
علیه دانشجویان
ایران در صدر
گزارشات
بلندگوهای
تبلیغاتی
رژیم قرار میگیرد.
نکته حائز
اهمیت در نحوه
انعکاس اخبار
بین المللی در
ایران اما فقط
تلاش رژیم
برای "طبیعی"
جلوه دادن
اختناق
اقتصادی،
سیاسی و
فرهنگی در
ایران نیست. آنچه
که در تبلیغات
رژیم مفقود
است ایدهها و
نقد رادیکال،
ضدّ نئولیبرالی
و ضدّ سرمایه
داری جنبش دانشجویی
انگلیس و دیگر
جنبشهای
اجتماعی علیه
خصوصی کردن
منابع عمومی و
حمله وحشیانه
دولت و سرمایه
علیه حق کار،
آموزش،
بهداشت و مسکن
مردم در اکثر
کشورهای
جهان است. در
تبلیغات رژیم
همچنین برای
نظر گاههای جنبش
دانشجویی
ایران در باره
تغییرات
ساختاری
سیستم آموزشی،
خصوصی کردن
آموزش عالی،
افزایش هزینه
تحصیل و زندگی
و در نتیجه
کاهش هر چه
بیشتر فرصتهای
آموزشی برای
فرزندان
خانوادههای
فقیر و
زحمتکش، جایی
وجود ندارد. بی
جهت نیست که
دستگاههای
تبلیغاتی
رژیم در گزارشات
خود از
اعتراضات
دانشجویی
انگلیس حاضر
نیستند که به
بحث درباره
بنیادیترین
سوال یعنی "حقانیت"
و "مشروعیت" رها
کردن آموزش
عالی این
کشور بدست
بازار آزاد
بپردازند. همچنین
اتفاقی نیست
که در گزارشات
دستگاههای
تبلیغاتی
رژیم هیچ
اشاره ای به
پیام همبستگی
دانشجویان
متحصن تعدادی
از دانشگاههای
لندن با
دانشجویان
ایران نشده
است.
حقیقت
این است که با
تشدید روند
خصوصی سازی، حذف
یارانهها و
حاکمیت
بلامنازع
بنیاد گرایی
بازار آزاد در
ایران، نظام
اسلامی بیش از
هر زمان دیگری
در برابر
امپریالیسم
سر تعظیم فرود
میاورد. دقیقا
به همین خاطر
رژیم ناگزیر
است هر چه
بیشتر بر طبل
توخالی "ضدّ
امپریالیستی"
خود بکوبد. در
این میان ایده "امپریالیسم
فرهنگی" و "جنگ
نرم" به
ابزاری برای
اعلان جنگ به
مردم ایران و
خفه کردن
هرگونه صدای
مخالف از
یکطرف، و وارد
شدن به بازار
رقابت رسانه
ای و تقویت
رسانههای
ولایی و بالا
بردن قدرت
چانه زنی
رژیم در عرصه
بینالمللی از
طرف دیگر
تبدیل شده است.
این سیاستی
است که بویژه
از طریق کانالهای
رژیم همچون
العالم در
منطقه
و پرس تیوی
در سطح جهانی
دنبال میشود. سیاست
این رسانه ها
این است تا از
طریق وارونه
جلوه دادن
واقعیتهای
ایران و سؤ
استفاده از
مصیبتهای
گریبانگیر
مردم منطقه بویژه
در
افغانستان،
عراق و
فلسطین،
مواضع و موقعیت
دولت اسلامی
در سطح جهان
را تقویت کنند.
جنبش
دانشجویی
انگلیس و مردم
افغانستان،
عراق و
فلسطین، و لگد
مال شدگان این
جهان برای رژیم
ابزاری هستند
برای چانه زنی
در عرصه بینالمللی،
و "طبیعی" جلوه
دادن فقر و فلاکت
و سرکوب در
ایران.
۲۱ آذر ۱۳۸۹
/ ۱۲ دسامبر ۲۰۱۰