جنگ
واقعی حکومت
اسلامی علیه
زنان
جوانه میزنم
به رویِ زخم
ِ بر تنم
فقط به حکم
بودنم
که من زنم،
زنم، زنم
مطلع «سرود برابری»
حکومت
اسلامی زن
ستیز به فرمان
خلیفه خودکامه
با بسیج تمام
نیروهای
سرکوبگرش به
جنگ تمام
عیار با زنان
آزاده و شجاع
رفته است. این
جنگ و لشگرکشی
علنی حکومت
تاریک اندیش
علیه زنان که
از روز شنبه ۲۵
فروردین ماه
با نام بی
مسمای «طرح
نور» شروع شده
است، در واقع
ادامه ی سیاست
سرکوب عریان
خامنه ای خلیفه
خائف است که
حجاب را «واجب
شرعی» و «واجب
سیاسی» عنوان
کرد. طنز تلخ
تاریخ این است
که این حمله
وحشیانه
حکومت اسلامی
به زنان
سرفراز سرزمین
ایران در
شهرهای
مختلف، پیش از
آغاز حمله نمایشی
و پوشالی به
اسرائیل شروع
شد. طرفه آنکه
مقامات
جمهوری
اسلامی سه روز
قبل از موشک
پرانی و دود
کردن بیش از
دو میلیارد
دلار از جیب مردم
فلاکت زده
ایران،
مقامات
آمریکا و ترکیه
و سوئیس را در
جریان اقدام
مفتضحانه شان
که چون مائده
آسمانی برای
نتانیاهو
جنایتکار
بود، قرار
داده بودند.
از آنجا
که
دیکتاتورها
از تاریخ و
سرنوشت مستبدان
دیگر درس و
عبرت نمی
گیرند، خامنه
ای «رهبر
فرزانه» نظام
استبداد سیاه
ولائی نیز،
جنگی را با
شهروندان
جنگاور ایران
دوباره شروع
کرده است که
از پیش باخته
است. چند روز
است که حکومت
اسلامی در هیاهوی
جنگ با
اسرائیل و
فضای جنگی،
جنگ واقعی را
در خیابانها و
میادین شهرها
علیه شهروندان
به پیش می برد.
این حقیقت را
امام جمعه
رشت، فلاحتی،
به صراحت
اقرار کرده
است. فلاحتی
نماینده ولی
فقیه در استان
گیلان گفته است:
«رسانههای
معاند که از
کشف حجاب و
شرایط ایجاد
شده حمایت میکردند
اکنون درگیر
ماجراهای
اسرائیل جعلی
هستند و لذا
ما باید فرصت
را مغتنم
بشماریم و برای
مقابله با این
بساط وارد
میدان شویم.»
آیا صریحتر و
واضح تر از
این میتوان
اهداف شوم
حکومت اسلامی
در آغاز جنگ
خیابانی علیه
زنان را میتوان
بیان کرد؟
گرچه سرکوب
مدنی و سیاسی
زنان ایران از
همان ابتدای
استقرار
حکومت جهنمی ولائی
شروع شده است
ولی در ۴۵ سال
گذشته زنان
همواره با
مقاومت و
مبارزه سنگر
به سنگر حکومت
زن ستیر را به
عقب رانده
اند. قیام
پرشکوه «زن،
زندگی، آزادی»
نقطه عطف
درخشانی در
تاریخ
مبارزات مردم ایران
رقم زده است.
این جنبش و
قیام شکوهمند
ژینا که جهانی
را به تحسین
شجاعت و جسارت
و آزادگی زنان
ایران
واداشت، شکست
سنگینی را به
حکومت سیاه
ولائی تحمیل
کرد که بینظیر
است. اکنون
دیگر بازگشت
به وضعیت قبل
از قیام ژینا
(مهسا امینی)
که نامش رمز
انقلاب شد،
ناممکن است.
در این
مبارزات
غرورآفرین و
شورانگیز
شهدای
سرفرازی چون
نیکا شاکرمی، حدیث
نجفی، سارینا
اسماعیل زاده، آرمیتا
گراوند، مهرشاد
شهیدی و...
جاودانه
تاریخ شدند.
این شهیدان
جاویدنام
ستارههای
راهنمای ما در
دوران سیاه
حکومت ولائی
هستند.
همزمان
با مقاومتی که
در خیابانهای
کشور در
مقابله با طرح
سیاه و
ارتجاعی موسوم
به «طرح نور»
حکومت اسلامی
جریان دارد،
در شبکه های
اجتماعی نیز
فعالیت
گسترده ای
علیه آن در
جریان است. در
واکنش به این
طرح
سرکوبگرانه
حکومت ولائی،
روز سه شنبه ۲۸
فروردین ماه
یک توفان
توئیتری با
هشتگ # جنگ_علیه_زنان
صورت گرفت که
به همراه هشتگ
# گشت_ارشاد که
به نام
بامسمای گشت
کشتار نامید
می شود بسرعت
ترند شد. یکی
از نکات جالب
این توفان توئیتری
حضور و مشارکت
فعال معلمانی
بود که در
پیوند با دانش
آموزان و
خانواده
هایشان دارای
تجربه بسیار
غنی از کف
خیابان و
جامعه هستند.
از جمله خدیجه
پاک ضمیر از
فعالان صنفی
معلمان توئیت
کرده بود: «دختران
دانش آموز را
که هر روز در
مدرسه می بينم،
شجاعتشان،
جسارتشان و
مقاومتشان به
من به عنوان
معلم شان
یادآوری می
کند، که هیچ
بازگشتی در
کار نیست. حتی
با وجود این
سرکوب های هر
روزه زنان.» اسماعیل
عبدی، یکی از
آموزگاران
درس آزادگی،
هم که ۹ سال را
در زندان های
حکومت سپری
کرده، نوشته بود:
« در دوران
بحرانهای
بزرگ که
معمولا هدف
جنبشهای
مردمی گذر از
حاکمیت است،
سرکوب هم
بیشتر میشود؛
هدف از افزایش
سرکوب، و جنگ
علیه زنان خاموشی
حرکتهای
انقلابی مردم
است. حاکمان
در چنین
تنگناهایی،
راه دفاعی جز
سرکوب ندارند
و جنگ علیه زنان
که در رابطه
با حجاب از
سوی حاکمیت
راه افتاده،
سرکوب خشن پیش
گرفته شده
است. در نتیجه
حجاب سوژهی
اصلی دورهی
گذار شده و به
مردم امکان میدهد
به شکل سازمانیافته
و متمرکز بر
این موضوع پیشروی
کنند.»
یک نکته
جالب و قابل
توجه در این
مشارکت جمعی و
همصدائی در
شبکههای
اجتماعی برای
مقابله با جنگ
علیه زنان، خلق
و ابداع کلمه
جدید «هم ونی»
بود که نظیر
کلمات هم
بندی، هم
سلولی به
ادبیات مقاومت
اضافه شد. این
کلمه «هم ونی»
بیانگر وضعیت
آن زنان و
دختران شجاعی
بود که با ضرب
و شتم دستگیر
شده و سوار
ماشینهای ون
کرده بودند تا
به
بازداشتگاه و
زندان ببرند.
در حالی
که به یُمن
دستاورد
فرهنگی عظیم
انقلاب «زن،
زندگی،
آزادی»، گوهر
عشقی، مادر
شهید ستار
بهشتی، که به
طور سنتی
همواره چادر
به سر می کرده
است در
سالمندی حجاب
از سر بر
میدارد تا با
دختران و نوه
های خود در
قیام ژینا
همراه شود و
از آنها
حمایت می کند؛
یا صدیقه
وسمقی،
اسلام پژوه و
حقوق دان با
مدرک دکترای فقه
و مبانی حقوق
اسلامی، حجاب
از سر بر
میدارد و تمام
هیمنه ی
پوشالی رژیم
فقاهتی را با
خاک یکسان می
کند؛ و یا
رؤیا حشمتی
دختر شجاعی که
چون گُردی
سرفراز پا به
میدان میگذارد
تا حکم شلاقش
را اجرا کنند
و به این ترتیب
با جسارت تمام
همه ی دم و
دستگاه حکومت
اسلامی را
خوار و تحقیر
می کند، دیگر
نتیجه این جنگ
علیه زنان از
پیش عیان است.
در این جنگ هم
حکومت از پیش
باخته است و
دست و پا زدن
هایش مزبوحانه
و از سر
استیصال است.
هرچند که شدت
سرکوب و خشونت
حکومتیان
بالاست و زنان
و دختران شجاع
ما نباید در
میدان تنها
بمانند و تمام
هزینه بالای
مبارزه را آنها
بپردازند.
زنان که در
تمامی دهههای
گذشته علیه
اشد سرکوبها،
ستمها و
تبعیضهای
جنسیتی،
اقتصادی،
سیاسی،
اتنیکی و اجتماعی
ایستاده و
مبارزه کردهاند،
پیشگامان
جنبش هستند.
اما در این
مبارزات باید
مردان همدوش
زنان آزاده
باشند و از آنها
حمایت کنند.
مقاومت و
مقابله با این
سیاست تهاجمی
رژیم که میتواند
زمینهساز
خیزشهای
اعتراضی
سیاسی و
اجتماعی
سراسری باشد
نه فقط برعهده
زنان بلکه
وظیفه کل
جامعه است.
آزادی جامعه
در گرو آزادی
زنان است! این
واقعیت در
شعار درخشان
«زن، زندگی،
آزادی» تبلور
یافته است.
پایان
سخن را نیز از
اسماعیل عبدی،
آموزگار
آگاه، عاریه
میگیرم که به
درستی نوشته
است: «پدیدههای
ارزشمند
اجتماعی
مانند دختران
خیابان انقلاب
و ظهور
نوجوانان
مبارز و بیپروایی
چون سپیده
رشنو و
سپیده قلیان و
جان باختن
عزیزانی چون مهسا
امینی، نیکا
شاکرمی و
آرمیتا
گراوند در
راه آزادی بر
بستر تاریخ
مبارزات
جامعهی
متمدن و پیشرو
ایران است که
از مشروطه
تاکنون برای
دستیابی به
حقوق خود تلاش
کرده. سکوت مقطعی
پس از قیام
پرشکوه «زن،
زندگی، آزادی»
نه میتواند
تداوم داشته
باشد و نه
روندش را
نابود کند،
تنها با
سرکوب، فشار و
جنگ علیه زنان
روند پیش روی
جامعهی مدنی
موقتاً کند میشود
ولی دوباره سر
برآورده و به
نتیجه میرسد.
آیندهی این
سرزمین مدیون
استقامت و
پایداری زنان
در برابر
استبداد
مذهبی و به
عقب نشاندن آن
از صحنهی
زندگی
اجتماعی پر
شور مردم
ایران است.»
یاشار
جاوید
شنبه ۱
ارديبهشت ۱۴۰۳
برابر با ۲۰
آوريل ۲۰۲۴