نگاهی
به علل بحران
جاری در
کردستان عراق!
نادر
فولادی
کردستان
عراق درشرایط
حاضر با بحران
همه جانبه ای
مواجه است که
وضع نگران
کننده ای را دامن
زده است. در
شرایطی که جنگ
با داعش در
جریان است ،
هرگونه تنش
اجتماعی و
سیاسی لطمات
جبران
ناپذیری را
برای مردم
ساکن منطقه
اقلیم در پی
خواهد داشت.
درهمین رابطه
باید به اوضاع
وخیم اقتصادی
کردستان عراق
هم اشاره کرد.
دولت منطقه ای
در چند ماه
اخیرقادر به
پرداخت حقوق
کارمندان و
بخش مهمی از
تعهدات مالی خود
نبوده است. از
عواقب
اجتماعی این
بحران اقتصادی،
گسترش بیکاری
است که به
خصوص در میان
جوانان بیداد
میکند. این
عوامل موجب
بروزاعتراضاتی
در شهرهای
اقلیم شده است
که برای اظهار
نارضائی از
وضع موجود شکل
میگیرند. موج اخیراعترضات
با اعتراض
علیه فساد
عمیق و ریشه
دار اداری
خصوصا در میان
مقامات اصلی و
بلند پایه
حکومت اقلیم
همراه است که
عموما متوجه "حزب
دموکرات
کردستان"عراق
می باشد که قدرت
اصلی سیاسی در
منطقه اقلیم
را در دست دارد.
دامنه این
اعتراضات به
گونه ای گسترش
یافته که تاکنون
موجب بروز
درگیری های
متعدد میان توده
اعتراض کننده
و نیروهای
انتظامی گشته
و تعدادی کشته
و مجروح از
خود بر جای
نهاده است.
ابعاد
سیاسی بحران!
یکی
ازعوامل مهم
بحران یا بُعد
سیاسی بحران، مسئله
ریاست جمهوری
و قبضه
غیرقانونی آن
توسط شخص
مسعود
بارزانی است .
پس از دو دوره
پیاپی، و
تمدید یک دوره
دوساله به
دلائل وجود
شرایط
اضطراری،
دوره ریاست جمهوری
مسعود
بارزانی در
منطقه اقلیم
در ماه اوت
امسال به
پایان رسید
اما او حاضر
نیست مسند
قدرت را ترک
کرده و بر
اساس قانون
منطقه اقلیم،
که هر فرد
تنها دو دوره
پیاپی میتواند
رئیس جمهور
باشد، مقام
خود را به فرد
دیگری که
پارلمان
کردستان عراق
انتخاب خواهد
کرد واگذار
کند. با وجود
نشست های
متعدد بین پنج
حزب منطقه
اقلیم که
احزاب اصلی
پارلمان هستند،
و مخالفت چهار
حزب از این
پنج حزب با
تمدید دوره
ریاست
بارزانی
برحکومت
اقلیم، حزب حاکم
و شخص مسعود
بارزانی به
بهانه های
واهی و با
اصرار تمام،
خواهان ابقاء
مجدد ریاست
جمهوری او شده اند.
مسئله
یاد شده بحران
و اختلاف
عمیقی میان "حزب
دموکرات" و
"جنبش تغییر"
دامن زده که
نیروی دوم در
پارلمان و
قاطع ترین
جریان مخالف
با ابقای مجدد
بارزانی است.
هفته گذشته
این بحران به
اوج خود رسید
به طوری که
نیروهای
نظامی "حزب
دموکرات" ابتدا
دفاتر
روزنامه ها و
رسانه های
متعلق به جنبش
تغییر در شهرهای
هولیر و دهوک
و سوران را
تعطیل کردند، در
ورودی شهر
هولیراز ورود
رئیس پارلمان
کردستان و
تعدادی از نمایندگان
عضو پارلمان
که اعضای
"جنبش تغیر"
بوده و برای
شرکت در جلسات
پارلمان قصد
ورود به هولیر
را داشتند جلوگیری
کردند.
همزمان" حزب
دمکرات" از
حضور وزیران
"جنبش تغییر"
در کابینه اقلیم
نیز جلوگیری
کرد و در
ادامه در جبهه
های جنگ با داعش
نیز
فرماندهان و
پیشمرگان
طرفدار "جنبش
تغییر" را فراخوانده
و روانه ی
خانه هایشان
ساختند. این
اقدامات "حزب
دمکرات" به
رهبری مسعود
بارزانی معنائی
ندارد جز حذف
و اخراج دومین
حزب مهم منطقه
اقلیم از
مجلس، کابینه
و نیروی
پیشمرگه که
این روزها در
کردستان عراق
ازآن بعنوان
کودتای "حزب
دموکرات" به
رهبری مسعود
بارزانی نام
برده میشود.
دوره
ده ساله ریاست
جمهوری مسعود
بارزانی!
در طول
ریاست 10 ساله
مسعود
بارزانی
براقلیم و به
ویژه در چند
سال گذشته و
دوران جنگ با
داعش و دخالت
های آمریکا و
اروپا در
مبارزه با
تروریسم، نقش
اقلیم
کردستان
بسرعت اهمیت
یافته وبسیاری
از این کشورها
وارد مناسبات
مستقیم با
دولت اقلیم
شده اند. اما
واقعیت این
است که اکثر
کمکهای
تسلیحاتی و دیگر
کمک هائی که
این کشورها به
دولت اقلیم ارائه
داده اند، از
طریق مسعود
بارزانی
مستقیماً
بدست حزب
دموکرات
میرسد و به
این ترتیب حزب
دمکرات خود را
به قدرتمند
ترین حزب به لحاظ
نظامی مبدل
ساخته است.
ارگان های
حساس دولتی
مانند سازمان
امنیت
کردستان در
انحصار پسر
بزرگ مسعود
بارزانی
"مسرور
بارزانی" می باشد
و برادر زاده
اش "نیچیروان
بارزانی" هم پست
نخست وزیری
اقلیم را در
دست دارد.
در واقع
می توان گفت
که تمامی
مناصب مهم و
تعیین کننده
در اقلیم
کردستان در
اختیار
خانواده
بارزانی قرار
دارد. سه نفر
یاد شده در
بالا یعنی
مسعود، مسرور
و نیچیروان
بارزانی در
مجموع ۵۸ پست و
مقام دولتی را
در اختیار
دارند (مسعود
بارزانی ۲۵
پست ،.پسرش
مسرور بارزانی
۱۸ پست، و
برادر زاده اش
نیچیروان
بارزانی ۱۵
پست ). رابطه
اقلیم با سران
کشورهای
اروپائی و
امریکا نیز
صرفاً در
انحصار
خانواده بارزانی
بوده و برای
روابط با این
کشورها در
سطوح پایینتر
از کادرهای
حزب دموکرات
استفاده میشود.
معاملات نفتی
و داد و
ستدهای کلان
نیز به عنوان
یک منبع درآمد
سرشار در
انحصار خانواده
بارزانی و
سران حزب
دموکرات می
باشد. تصادفی
نیست که حزب
حاکم در مقابل
طرح شفاف سازی
پرونده های
نفتی و
اصلاحاتی در
وزارت دارائی از
طرف
"نوشیروان
مصطفی" رهبر
"جنبش تغییر" برای
روشن ساختن
منابع درآمد
نفتی منطقه اقلیم
و نحوه توزیع
آن ها واکنش
تند و
خشمگینانه
های از خود
نشان داده و
"جنبش تغییر"
را متهم به
حزبی هرج و
مرج طلب کرده
که در پس همه
حرکات و
اعتراضات
توده ای مشغول
توطئه چینی
بوده و
بهمین خاطر
برای اعاده
آرامش در
منطقه اقلیم "جنبش
تغییر" باید از
صحنه سیاسی
کردستان عراق
حذف شود.
مسعود
بارزانی و رجب
طیب اردوغان!
مسعود
بارزانی و
دولت اقلیم
رابطه
اقتصادی و سیاسی
تنگاتنگی با
ترکیه و به
ویژه حزب حاکم
ترکیه "حزب
عدالت و
توسعه"
برقرار ساخته
و علاوه بر
روابط تجاری و
اقتصادی
بسیار گسترده
قراردادهای
نفتی دراز مدت
و کلانی را
نیز با دولت ترکیه
منعقد کرده
است. علاوه بر
وابستگی
اقتصادی
تنگاتنگ دولت
اقلیم به
ترکیه، اهمیت
جنبش کرد در
ترکیه و
نقش"پ.ک.ک" نیز
به عاملی برای
نزدیکی و
هماهنگی
سیاست های
مسعود
بارزانی با
دولت ترکیه
مبدل شده است.
توده ای بودن
جنبش کرد در
ترکیه و در
راس آن "پ. ک. ک"
و از جمله
محبوبیت
"عبدالله اوجلان"
در کردستان
ترکیه با توجه
به آن که بزرگترین
جمعیت کرد در
ترکیه ساکن
است، سیاست های
چپ و رادیکال
"پ.ک.ک"
درمقایسه با
نظام الیگارشی
قبیله ای
بارزانی ها،
استراتژی
اوجالان
درکنار نهادن
جدائی و دفاع
ازاستراتژی
جنبش کرد برای
دمکراتیزه
کردن کشورهای
خاورمیانه ای
که کردها در
آن ها حضور
دارند، مسعود
بارزانی را
نگران ساخته
است. مسعود
بارزانی و حزب
دمکرات از قدرت
گیری "پ ک ک"در
کردستان
سوریه و استقرار
کانتونهای
خود مختار، که
الگوی دیگری
از نظام
حکومتی را
ارائه می
دهند، نیزبه
همان سان
نگران بوده و
با تمام قوا
تلاش کرده اند
برای تضعیف
نفوذ"حزب
اتحاد دمکراتیک"
حزب
خواهر"پ.ک.ک" در
کردستان
سوریه بدیل
سازی نموده و
تشکلی به نام "
شورای ملی
کردها در
سوریه"، که
ائتلافی از
چندین حزب و
سازمان کردی
سوری و در راس
آن "حزب
دموکرات
کردستان
سوریه" می
باشد، برپا سازند.
در بحران های
ترکیه و سوریه
مسعود
بارزانی و حزب
دمکرات همواره
بطور آشکار و
پنهان
ازسیاست های
اردوغان و حزب
"عدالت و
توسعه" علیه
"پ.ک.ک"، "حزب دمکراتیک
خلق ها" و "حزب
اتحاد
دمکراتیک "
پشتیبانی
نموده اند
واقعیتی که
نشان دهنده
خطوط سیاسی
کاملاً متضاد
این دو نیز در
کردستان های
عراق، ترکیه و
سوریه می
باشد.
افسانه
تبدیل اربیل
به دوبی
خاورمیانه!
رویای
مسعود
بارزانی برای
تبدیل اربیل
به دبی
خاورمیانه از
طریق ساختن
آسمانخراش
های سر بفلک
کشیده، مراکز
خرید شیک و
گرانقیمت،
خیابانهای
فوق مدرن و هتل
های مجلل
البته می
تواند با بر باد
دادن درآمدهای
نفتی و سایر
منابع اقلیم
از طریق
مشارکت با
انحصارات
ساختمان سازی
ترکیه و خارجی
امکان پذیر
شود. ولی آیا
این ریخت و
پاش های غیر
ضرور، پاسخ گوی
نیازهای
اکثریت عظیم
توده های مردم
کردستان است؟ چنبن
سیاستی بسیار
سئوال بسیار
برانگیز است و
این سئوال به
شکل توده ای
در میان مردم
کردستان عراق
مطرح شده است. بجای این تجملات
پرخرج و غیر
ضروری که
منافع آن
صرفاً نصیب
تعداد معدودی
از ثروت
سالاران
وابسته به
مراکز قدرت و
از جمله محافل
قدرت دردرون
عشیره
بارزانی می
شود، آیا بهتر
نبود که این
منابع صرف
توسعه پایه
های صنعت و
کشاورزی در
کردستان عراق
می شد؟ آیا
درست تر نبود
که با در پیش
گرفتن سیاست توسعه
بخش های اصلی
اقتصاد به
ایجاد اشتغال
کمک می کردند
تا مانع
بیکاری کنونی
به ویژه
بیکاری
گسترده در
میان جوانان
شوند؟ مسلم
است که هدر
دادن منابعی
که به همه
مردم کردستان
عراق تعلق
دارد دراین
گونه پروژه
های تجملی و
نمایشی دردی
از مردم
کردستان را
دوا نمی کند.
کردستان عراق
طی سالیان
دراز مبارزه
با رژیم بعثی
صدام حسین و
دستیابی به
آزادی و حق
تعیین
سرنوشت،
هزاران شهید
تقدیم مبارزه
در راه آزادی
نموده و پس از
پیروزی به
دستاوردهای
مهمی از جمله
حق مردم برای
تعیین حکومت،
پایان دادن به
تبعیض ملی و
اعاده حقوق
ملی خلق کرد،
آزادی بیان ،
آزادی تحزب و ...
دست یافته
است. ولی
مسعود بارزانی
بی اعتنا به
همه ی این
واقعیت ها در
رویای تبدیل
اربیل به دوبی
منطقه و الگوبرداری
از حکومت های
فاسد نفتی شیخ نشین
های خلیج فارس
برای خود و
خانواده اش ،
تمامی قدرت را
در دست خود و
خانواده اش
متمرکز ساخته
و اکنون نیز
با حرکت در
این مسیر
خواهان مبدل
ساختن خود به
رئیس جمهور
مادام العمر
اقلیم است. حاکمیت
برقرار شده
توسط حزب
دمکرات
کردستان عراق
و شخص بارزانی
در هفته گذشته
اولین قدم های
جدی برای
سلاخی کردن دستاوردهای
جنبش کرد عراق
را
برداشت. رویاهای
مسعود
بارزانی با
دورنمای
انقلابیون
راستین،
روشنفکران
مترقی و منافع
اکثریت عظیم
مردم برای
آینده ی
کردستان
عراق، بسیار
متفاوت است .
تفاوتی که با
فاصله گرفتن
دو قطب متضاد
آن هر چه
بیشتر زمینه
ساز بحرانی
بوده که در روند
تعمیق
قراردارد.
دوشنبه
۲۷ مهر ۱۳۹۴
برابر با ۱۹
اکتبر ۲۰۱۵