۸ مارس(روزجهانی
زن)
امسال هم
صدا وهمگام با
زنان کارگر
علیه نظام
حاکم سرمایه بپا
خیزیم
امسال در شرایطی
به استقبال ۸ مارس
روز جهانی زن می
رویم. که طبقات
فرودست جامعه ایران
بر اثر تورم و گرانی
سرسام آور ناشی
از بحرانهای اقتصادی
با چالش بزرگی
روبرومی باشند.
این وضعیت فلاکت
بار که بیشتر دامن
طبقه کارگر و زحمکتشان
را گرفته، بیشترین
ضربه را متوجه
زنان کارگر نموده
است. در سیستم سرمایهداری
حاکم بر جامعه
ایران، زنان، بخش
وسیعی از طبقه
کارگر را تشکیل
میدهند که ضمن
اینکه پراکنده
و بی تشکل هستند
اما عمدتاً در مشاغل
مختلف از جمله
زنان کارگر در
بخش صنایع و خدمات،
زنان پرستار و
معلم و... به کار مشغولند
و در مراکز کار
و تولید به شدت
استثمار میشوند.
و درصدی هم جزء
بیکاران هستند
اما کل این زنان
شاغل و غیرشاغل
تحت مناسبات ستمگرانه
و مردسالارانه،
کار رایگان خانگی
را بر عهده دارند.
در مناسبات نابرابر
سرمایه داری، زن
نه تنها بعنوان
يک کارگر نيروی
کارش، "بلکه" بعنوان
يک مادر و بعنوان
يک زن نيز مورد
ستم و سرکوب هم
قرا ر می گیرد.
در شرایط کنونی
که سرمایهداری
جهانی با بحرانی
عمیق دست و پنجه
نرم میکند بخش
بزرگی از بار این
بحران را بر دوش
زنان گذاشته و
با به خدمت گرفتن
هرچه بیشتر این
بخش از جامعه در
مشاغل غیررسمی،
سعی دارد با پایین
نگه داشتن دستمزدها
از این بحران عبور
کند. افزایش فشار
اقتصادی، زنان
هرچه بیشتر جذب
مشاغل کم درآمد
و بخش غیررسمی
میشوند. طبق آمار
بانک جهانی ٦٠
درصد از ۵۵٠ میلیون
کارگر بی بضاعت
جهان را زنان تشکیل
میدهند.
در اوضاع و
احوال کنونی، با
توجه به شرایط
فلاکت بار اقتصادی،
روز به روز زنان
بیشتری با دستمزدهای
ناچیز و بدون هیچ
قراردادی دررستورانها،
منازل، مزارع،
مهد کودکها، مطبها،
فروشگاهها، آرایشگاهها،
کارگاههای کوچک
و خانگی و مراکزی
از این دست مشغول
به کار میشوند.
کارگران
زن در زمان اشتغال
به کار و استخدام
جزو آخرین نفرات
هستند، زمان اخراج
و بیکار سازیها
در صف اول قرار
می گیرند. کارگران زن دائماً
در معرض خطر اخراج
شدن می باشند،
کارگران زن حتی
زمانی که کار
یکسان و همردیف
با کارگران مرد
انجام می دهند،
دستمزد پایین تری
می گیرند دستمزدهائی
که امروزه در برخی
از واحدهای تولیدی
به کارگران زن
پرداخت می شود،
در بیشتر مواقع
از یک سوم دستمزدهای
ناچیز رسمی و تعیین
شده نیز پائین
تر است. در نظام
سرمایه داری کارگر
زن بودن، معنایش
محرومیت، ستمکشی
و استثمار خشن
تراست. کارگر زن
هم در محیط کار
تبعیض ونابرابری
را با گوشت و پوست
خود لمس می کند،هم
در بیرون از کارخانه.
سرمایه داری با
تمام ابزار و امکاناتش
از این تبعیضات
ونابرابری ها در
جامعه دفاع نموده
وآن را تقویت می
نماید. جمهوری
اسلامی به عنوان
یک نظام ارتجاعی
زن ستیز این تبعیضات
و نابرابری ها
را در ابعاد وسیعی
تشدید و نهادینه
نموده و به آن پوشش
قانونی داده است.
هر زمان که
طبقه کارگر برای
خواسته ها و مطالبات
اقتصادی – سیاسی
بر علیه رژیم سرمایه
اسلامی پا به میدان
مبارزه گذاشته،
زنان کارگر و خانواده
های کارگری بعنوان
یک بخش از کل طبقه
نقش مهمی در مبارزه
ایفا نموده اند.
دراعتصاب
کارگران معدن بافق
و غیره ...، در مبارزات
سندیکای شرکت واحد
و دهها اعتصاب
و اعتراض مراکزتولیدی....
خانواده های کارگران
همدوش همسران و
کارگران مرد در
این حرکت شرکت
کرده و با حمایت
از اعتصابات و
اعتراضات بر علیه
دولت و صاحبان
سرمایه نقش مهمی
را ایفاء نموده
اند.
مشاغلی نظیر
پرستاری ومعلمی
عمدتا" بر عهده
زنان است. زنان
پرستار در شرایطی
کار می کنند که
دستمزدشان زیر
خط فقر می باشد.
این شغل در واقع
یکی از مشاغل سخت و طاقت
فرسا است که در
آن، ساعات کار
طولانی، اضافه
کاری و شبکاری
و کمبود امکانات،
پرستاران را در
معرض فشارهای جسمی
و روحی فراوان
قرار می دهد.
پرستارانی
که تازه فارغ التحصیل
شده اند غالبا"
به صورت پیمان
کاری یا قراردادی
کار می کنند.اضافه
کاری و نوبت کاری
آنان اجباری بوده،
آنان مجبورند ساعات
طولانی به کارهای
سخت وطاقت فرسا
بپردازند. پرستاران
علاوه بر همه این
مسائل به دلیل
قرارداد موقت دائما"
با مشکل عدم امنیت
شغلی نیزمواجه
هستند.
معلمین نیز
وضعیتی بهتر از
پرستاران ندارند،
با دستمزدی زیر
خط فقر کار می کنند
و با تحمل قوانین
ارتجاعی و سانسور
محیط کار به امر
بسیار پر مسئولیتی
می پردازند که
بدون اینکه از
حداقل امکانات
رفاهی برخوردار
باشند. اعتراضات
معلمین طی چند
سال اخیر در جهت
حقوق حقه خود بطور
مداوم جریان داشته
است. پرستاران
و معلمین که در
طول سالهای ننگین
حکومت جمهوری اسلامی
بارها با صف مستقل
خود به اعتراض
و اعتصاب برای
حقوقهای معوقه
خود و یا افزایش
دستمزدهای خود
به خیابان آمده
و یا جلو بیمارستان
و مراکز دولتی
به تجمع دست زده
اند و به مبارزه
برخاسته اند. از
آن جمله می توان
به بیانیه اخیر
معلمان پیرامون
اعتراضات فرهنگیان
نسبت به مشکلات
موجود در آموزش
و پرورش برای تاریخ
دهم اسفند۹۳ اشاره
داشت
برای برون
رفت از اینهمه
تبعیض و نابرابری
تنها در جریان
حرکت جهت دستیابی
به خواستههای
واقعی و معین هست
که زنان کارگر
و زحمتکش میتوانند
آگاهی پیدا کرده
ومتشکل شوند و
به مبارزات خود
عمق و وسعت ببخشند.
مبارزه زنان کارگر
تنها در اتحاد
طبقاتی با مردان
کارگر معنی پیدا
می کند که از یک
منفعت طبقاتی مشترکی
برخوردارند.
امروزه خواسته
زنان، دستیابی
به برابری کامل
زن و مرد در همه
عرصههای اقتصادی
– سیاسی و اجتماعی
و دستیابی به حقوق
انسانی میباشد.
قطعا برابری کامل
زنان و مردان بدون
از بین بردن مناسبات
سرمایه داری جمهوری
اسلامی امکان پذیر
نخواهد بود و این
رسا لت تاریخی
را فقط جنبش
کارگری با سازمانیابی
کارگران زن و مرد
می تواند متحقق
نماید. اتحاد و
همبستگی در بين
زنان طبقه کارگر،
به امر آگاه گری
و متشکل شدن زنان
کارگر کمک می نماید.
ما نهادهای
همبستگی با جنبش
کارگری در ایران
– خارج کشور هشت
مارس (روزجهانی
زن) امسال را همگام
و همصدا به تمام
زنان و مردان کارگر
آزاده ایی که در
راستای نيل به
اهداف مشترک طبقاتی
و هم زمان برای
رهائی خود و کل
زنان جامعه مبارزه
می نمایند، شادباش
می گوئیم . با این
امید به اینکه
امسال سال پیشروی
جنبش کارگری در
امر تشکل یابیش
باشد.
نهادهای
همبستگی با جنبش
کارگری در ایران
– خارج کشور
nhkommittehamahangi@gmail.com
http://nahadha.blogspot.com/
دوشنبه
۴ اسفند ۱۳۹۳ برابر
با ۲۳ فوريه ۲۰۱۵