اختلافات حکومتی به روایت خودشان ـ قسمت ششم

 

آغوش گشوده مولا تو را می خواند

وبلاگ علی‌اکبر جوانفکر در ۹م اردیبهشت ۱۳۹۰

 

بی رخ دوست مرا عشرت ایام کجاست؟

تا دلارام نباشد، دل آرام کجاست ؟

هرچند بهار است و فصل نشاط و شکوفایی، اما او دیگر شاداب و باطراوت نیست. دارد پژمرده می شود. او تند تند پیر می شود، این آخریها نفس هایش هم به شمارش افتاده است. او به عشق مولا و مرادش راه می رفت، از پا نمی افتاد ، می دوید و می دوید. روستا به روستا، شهر به شهر، استان به استان، پرواز در پرواز. هر اوجی را به اوجی دیگر پیوند زد، فرشته ها او را بر بال خود بردند و آوردند. داشت به دره می افتاد خدا دستش را گرفت. به هر راهی که می رفت، دعای امام و امت بدرقه اش می کرد. خوش به حالش شده بود. ملائک همه جا حاضر بودند تا کارهای نیکش را بویژه آنجا که دست امدادش به سوی محرومان و مظلومان دراز می شد، ثبت و ضبط کنند و آن را به حساب پس اندازش بریزند و از این حیث جزو معدود ثروتمندان عالم است و شاید هم ثروتمندترین.

او خسته نشد و خستگی را از مردم و آسودگی را از دشمن گرفت. ناامید نشد، یاس را از دلها زدود و سرخوردگی ها را پی در پی بر دشمن فزود. از پای نیافتاد و دیگران را به راه انداخت. دل به لطف خدا بست و دلهای نگران را با امید به عنایات حضرت حق، آرام کرد.

او ریاست را به خودش الصاق نکرد. پس برایش آسان بود که بر دستان با برکت مردم بوسه بزند. او عاشق مردم و شیفته خدمت است. ولی نعمتانش را از صمیم جان دوست دارد. افتخارش این است که نوکری آنها را می کند. دل به دل راه دارد و مردم هم او را دوست دارند، به او اعتماد دارند، یاری اش کردند، به رویش لبخند زدند، با او همراه و همصدا شدند. او به مردم قوت قلب داد و از آنها نیرو گرفت. انرژی مردم بالنده و سازنده است. میرایی ندارد. با همین انرژی بود که او توانست چرخه سوخت هسته ای را تکمیل و افتخارش را به نام مردم ثبت کند.

او «سردار سازندگی» نیست اما در سازندگی و آبادانی این مرز و بوم ، مردم هیچ سردار دیگری جز او را به رسمیت نمی شناسند.

او «بزرگی» را از «کوچکی» آموخته و بر بالهای فروتنی به اوج پر کشیده است. او شاگرد همان مکتبی است که حاکمیت بر قلبها را نشانه گذاری کرده است.

او خانه ساز است و هزاران هزار بی خانمان را خانه دار کرده است. او برای خودش هم نه خانه بلکه لانه سازی کرده است، نه فقط در اینجا بلکه در دور دستها هم برای خود لانه ساخته است. مردم در جای جای کره خاکی او را در قلب خود جای داده اند.

خدا او را بر قلبهای مردم مسخر کرده است. از اندونزی در جنوب شرق آسیا تا بولیوی در غرب آمریکای جنوبی، میلیونها انسان دوستش دارند. او به دلها راه یافته و جایگاهی که اینک از آن خود کرده ، مرهون دوستی اش با مردم و ستیز بی امانش با قداره بندهاست. او هربار بی باک تر از قبل به قلب دشمن زده ، صف های پشت در پشت حریف را شکافته ، آرایش نیروهایش را به هم ریخته ، بین آنها ولوله انداخته، ترس را بر دل خبیث ترها تل انبار کرده و امیدهایشان را به یاس نشانده است. آنها نه از زور بازوی او ، بلکه از آنچه در ذهن و اندیشه اش جاری است، بیمناک اند. او به استقبال خطر رفته، با تمام وجود ، سینه اش را سپر کرده ، تیرها را به جان خریده تا جان مولا از آسیب تیرهای خصم در امان بماند.

او اینک خیلی تنهاست. خیلی دل نگران است. او به همه اثبات کرده است که نگران خودش و آنچه که گرگها در داخل و خارج ممکن است برسرش بیاورند، نیست. نگران از دست رفتن دستاوردهای بزرگ و بی شماری است که با همت بلند او و دولتمردانش، با حمایت های بیدریغ ولی زمان و با پشتیبانی دلسوزانه مردم، عاید نظام اسلامی شده است. او نگران آن است که با به صحنه آمدن ناخودیها و فرصت طلبان مضمحل شده ای که اینک خود را بازسازی کرده اند، حرکت پویای انقلاب متوقف شود و خدای ناخواسته او را وادار کنند راههای طی شده را به عقب بازگردد.

او دریافته است که اغیار به کمین نشسته ، می خواهند به زانویش در آورند، او را بشکنند، خردش کنند و از اثرگذاری بیندازند. او نگران خودش نیست. می گوید که اگر فرو بریزد، تیرها از هرسو ، مولا را نشانه خواهند رفت.

او دردمند است ، گویا خاری در گلویش فرو رفته است . نه می تواند آن را فروبرد و نه می تواند آن را برون کشد. از توهین های ناجوانمردانه ای که به نام دفاع از دین و انقلاب نثارش کرده اند، دلش به درد آمده است. قلبش را شکسته اند. می گوید که پس از سالها نوکری مردم و حرکت بر مدار ولایت ، به ضدیت با انقلاب و رهبری متهم شده است. همکارانش را فراماسونر و منحرف خوانده اند و او زانوی غم بغل کرده است. کسانی که باید زبانهایشان به مدح و ثنا باز شود، زشت گویی و لعن و نفرین را نثار یاران وفادارش می کنند!

با این وجود، همه او را می شناسند. او سرانجام بر دلمردگی ها غلبه می کند، نامرادیها را به فراموشی می سپارد ، یاعلی می گوید، دست در دست مولا می گذارد، برمی خیزد، غبار غم را از دل می زداید، دست نوازشگر آقایمان، جانی دوباره به او می بخشد. به راه می افتد، او مرد این راه است. گامهایش را استوار به پیش برمی دارد. خواب هایی که فتنه انگیزان در داخل و خارج دیده اند، آشفته خواهد شد. او سرباز است ، آمده است تا در این راه سر ببازد. اینک دستان محبت آمیز پدر او را می خواند و لحظه آن رسیده است که فرزند ، خود را به آغوش گشوده پدر اندازد. او تنها نیست. سایه سار مولا بر سر او گسترده است.

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست

یا شب و روز به جز فکر توهم کاری هست

من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود

جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست

 

تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۶:۵۱

صراط نیوز

خبری مشکوک از سوی جریانی مشکوک

هدف از انتشار خبر پیش شرط احمدی نژاد برای حضور در رسانه ملی چیست؟

به نظر می رسد انتشار خبر حضور مشروط احمدی نژاد در تلویزیون با هدف مظلوم نمایی و ایجاد جنگ روانی برای احتمال عدم حضور وی در رسانه ملی از سوی برخی حاشیه پردازان نزدیک به رئیس جمهور محترم صورت گرفته است .

"صراط" - سایت هفت صبح با انتشار خبری مشکوک به ادامه مظلوم نمایی های جریان انحرافی دامن زد .

در خبر این سایت آمده : "در صورت ضبط شده بودن برنامه هفته آینده، رییس‌جمهور در این گفت‌وگو شرکت نخواهد کرد. "

به گزارش صراط نیوز این رسانه در حالی به شانتاژ خبری تعیین پیش شرط برای حضور احمدی نژاد در رسانه ملی پرداخته است که پیش از این تمامی برنامه های مربوط به درد دل احمدی نژاد با مردم در رسانه ملی به صورت زنده پخش شده بود . معمولا صحبتهای دکتر احمدی نژاد و یا گفتگوی وی با مجریان صدا و سیما در نهاد ریاست جمهوری صورت گرفته و از همانجا به صورت زنده روی آنتن رسانه ملی رفته است .

تنها یک مورد که مربوط است به پاسخ احمدی نژاد به اتهامات کاندیداهای ریاست جمهوری در زمان مناظرات انتخاباتی ، برنامه به صورت ضبط شده و به مدت 19 دقیقه از صدا و سیما پخش شد .(در زمان مذکور فیلمهای تبلیغاتی و تشریح برنامه های تمامی کاندیداها به صورت ضبط شده پخش می شد!)

به نظر می رسد انتشار خبر حضور مشروط احمدی نژاد در تلویزیون با هدف مظلوم نمایی و ایجاد جنگ روانی برای احتمال عدم حضور وی در رسانه ملی از سوی برخی حاشیه سازان نزدیک به رئیس جمهور محترم صورت گرفته است .

گفتنی است نشستهای مطبوعاتی رئیس جمهور که در آن انواع و اقسام سوال و جواب ها رد و بدل می شود نیز تا کنون به صورت زنده از شبکه خبر پخش شده است .

 

تاريخ انتشار: 8 اردیبهشت 1390 ساعت 18:22

آینده سازان

دو راهی صداوسیما و نهاد ریاست جمهوری؛

اول اعلام موضع بعد برنامه زنده، یا اول برنامه زنده بعد اعلام موضع؟

 

اكنون ابهام جدی كه درباره تمایل رییس دولت به مصاحبه زنده تلویزیونی پس از دوهفته سكوت درباره ماجرای استعفای مبهم ونافرجام وزیر اطلاعات وجود دارد این است كه اگر احمدی نژاد می خواهد كه با سخنان خود دل نظام ورهبری را شاد كند چرا آن را موكول به هفته آینده می كند وی می تواند هم اكنون از طریق سایت نهاد ریاست جمهوری وایرنا با اطلاعیه یا مصاحبه ای موضوع اخیر را خاتمه داده وهفته آینده نیز مصاحبه تلویزیونی خود را انحام دهد مگر آنكه ...

 

در حالی كه روز گذشته و در ششمین روز غیبت محمود احمدی نژاد در نهاد ریاست جمهوری برخی رسانه ها و مسئولان دولتی از جمله معاون پارلمانی احمدی نژاد از گفتگوی تلویزیونی زنده وی با مردم در هفته آینده خبر دادند، اطلاعات رسیده به خبرنگار آینده حكایت از آن دارد كه هنوز موافقتی از سوی مسئولان صداوسیما با این درخواست انجام نشده است.

 

به گزارش خبرنگار «آینده»؛ محمود احمدی نژاد كه از پنجشنبه گذشته تاكنون در محل كار خود حاضر نگردیده است و دو جلسه هیات وزیران و یك جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی كه باید با ریاست او تشكیل گردد، توسط معاون اول دولت و رییس مجلس اداره شده است تمایل دارد كه در مصاحبه زنده تلویزیونی نظرات خود را اعلام كند.

 

این موضوع ابتدا توسط یكی از سایت‏های حامی وی كه به یكی از مسئولان سابق پرحاشیه فرهنگی منسوب است اعلام شد و سپس محمدرضا میرتاج الدینی معاون پارلمانی دولت آن را به نمایندگان مجلس اعلام كرد.

 

با وجود آنكه هیچ گونه اطلاعی از مواضعی كه محمود احمدی نژاد می خواهد آن را در گفتگوی زنده تلویزیونی خود اعلام كند وجود ندارد، این رسانه و مقام دولتی اظهار كردند كه وی در این گفتگو دل دوستداران انقلاب را شاد خواهد كرد و منافقان و دشمنان نظام را ناامید می كند.

 

تنها اظهارنظر محمود احمدی نژاد درباره حوادث اخیر مربوط به نقل قول كوتاهی از وی در سایت دولتیار یكی از نزدیك‏ترین رسانه های فعلی به او، بود كه بعد از دیدار هفته گذشته احمدی نژاد با رهبرانقلاب منتشر شد كه چند ساعت پس از انتشار مطلب مذكور ابتدا این خبر حذف و سپس كل سایت از دسترس خارج گشته و پس از آن نیز فیلتر شد.

 

اكنون ابهام جدی كه درباره تمایل رییس دولت به مصاحبه زنده تلویزیونی پس از دوهفته سكوت درباره ماجرای استعفای مبهم و نافرجام وزیر اطلاعات وجود دارد، این است كه اگر احمدی نژاد می خواهد كه با سخنان خود دل نظام ورهبری را شاد كند، چرا آن را موكول به هفته آینده می كند وی می تواند هم اكنون از طریق سایت نهاد ریاست جمهوری و ایرنا با اطلاعیه یا مصاحبه ای موضوع اخیر را خاتمه داده و هفته آینده نیز مصاحبه تلویزیونی خود را انجام دهد؟

 

مگر آنكه این فرض را در نظر بگیریم كه احمدی نژاد مطابق رویه 6 سال اخیر خود به دنبال غافلگیری و رو كردن برگ تازه ای است و تعبیر شاد كردن دل دوستداران نظام، وابسته به تفسیر خاص وی یا اسفندیار مشایی خواهد بود كه در این صورت بعید است تریبون زنده صداوسیما قبل از اعلام موضع، در اختیار رییس دولت قرار گیرد.

 

 

تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۲۱:۲۹

صراط نیوز

آبستراکسیون ده ها هنرمند متعهد در جشنواره فیلم کیش

 

سلحشور و شورجه در اعتراض به مشایی جشنواره را ترک کردند

فرج الله سلحشور در گفتگو با صراط دلیل این اقدام خود و دوستانش را اعتراض به حضور فردی در این جشنواره عنوان کرد که پیش از این ارتباطش با یک جاسوس سازمان سیا (هوشنگ امیر احمدی) قطعی شده ...

صراط - لحظاتی پیش، برگزاری جشنواره فیلم کیش با تنش مواجه شد.

 

به گزارش خبرنگار صراط نیوز اسفندیار رحیم مشایی که هم اکنون در کیش به سر می برد  بدون اعلام قبلی در جشنواره کیش حاضر شد که همین مساله موجب بروز اعتراضات حاضرین گشت.

 

در همین راستا حدود 50 تن از هنرمندان انقلابی و متعهد کشورمان به محض آغاز سخنرانی این سیاستمدار منحرف سالن را در اعتراض به حضور و سخنرانی مشایی ترک کردند.  وجود نام بزرگانی چون جمال شورجه، فرج الله سلحشور، کاسه ساز، شرف الدین، رستگار، ایل خانی و محمود حیدریان و ناصر هاشم زاده و سلطانی در میان معترضین نشان دهنده عزم جدی جریان هنری متعهد برای مقابله با نفوذ جریان انحرافی رخنه کرده در دولت، به عرصه هنر می باشد.

 

گفتنی است فرج الله سلحشور در گفتگوی کوتاهی با خبرنگار صراط دلیل این اقدام خود و دوستانش را اعتراض به حضور فردی در این جشنواره عنوان کرد که پیش از این ارتباطش با یک جاسوس سازمان سیا (هوشنگ امیر احمدی) قطعی شده و تاکنون اقدامات مخرب فراوانی در حوزه های سیاسی و فرهنگی انجام داده است.

 

سلحشور خاطر نشان کرد تا وقتی که تصمیم گیری در عرصه هنر در دست کسانی قرار داشته باشد که دیدگاه های صهیونیست پسند امثال عبدالکریم سروش را اشاعه می دهند دستیابی به فرهنگ انقلابی ای که آرمان حقیقی انقلاب اسلامی بوده محقق نخواهد شد. آقای احمدی نژاد هم بدانند که تازمانی مورد تائید ما و بچه حزب اللهی ها هستند که مورد تائید رهبر انقلاب باشند .یعنی زمانی که آقا لحظه‌ای حمایت شان را از دولت و رئیس دولت بردارند مردم بر آنها خط بطلان خواهند کشید.

 

 

بچه حزب اللهی ها بخوانند؛

خلاصه ای از ظهور تا خانه نشینی

آئین نیوز ـ ۹ اردیبهشت ۱۳۹۰

 

تیغ عدالت دکتر احمدی نژاد ، استثناء نمی شناسد و جریانی در اصولگرایان هرگز گمان نمی کرد که طوفان عدالت به خیمه آنها هم برسد !بار دیگر وقت آن رسید که دکتر ملت را مخاطب قرار دهد و اینبار سراغ کسانی برود که با شعار " ولایت ولایت " به جنگ سردار " ولی " آمده اند .

 

به گزارش ویژه آیین نیوز -انتخابات ریاست جمهوری هفتم نزدیک بود . جناح " راست " با معرفی ناطق نوری و مطمئن به پیروزی ، پست ها و مناصب را هم تقسیم کرده بودند !

 

 به جامعه چنین القا کردند که نظر " آقا " به ناطق نوری است ! و با تبلیغات عظیم جا انداخته اند که ناطق کاندیدای رهبری است . جو بسیار سنگینی بود و هر کس آشکارا علیه ناطق بود ، گویا " ضد ولایت فقیه " بود .

 

 جریان حامی خاتمی موسوم به " چپ " ، به میدان آمدند و با امید کسب 7 - 8 میلیون رای ، قصد برنامه ریزی برای دوره های بعد را داشتند و خود بعدا معترف بودند که هیچ برنامه مدون و مشخصی برای اداره دولت و کشور نداشتند و همه گرفتار سونامی دوم خرداد شدند !

 

 رای عظیم مردم به خاتمی برای خودشان هم باور کردنی نبود و این جریان سرمست از این حادثه ، مصمم به تکرار آن برای مجلس بود . سعید حجاریان ، نظریه پرداز آنها ، فاصله سه ساله تا انتخابات مجلس را زیاد می دانست و احتمال سرد شدن ! مردم می رفت ، لذا به هر ترتیب قصد برگزاری یک انتخابات داشتند که برخی ابتدا رفراندم قانون اساسی را مطرح کردند که با توجه به شعار " قانون گرایی " خاتمی ، عملا یک پارادوکس و تضاد می نمود که از آم صرفنظر شد .

 

در آن زمان مسأله شوراها مطرح شد و فعال کردن این اصل تعطیل شده قانون اساسی ! و در اصل برای زنده نگه داشتن شور انتخاباتی مردم تا مجلس !آنان مکری کردند و خدا هم مکری !

 

و از دل این شورا که برای استمرار قدرت خود اندیشیده بودند ، احمدی نژاد بیرون آمد !! والله خیر الماکرین !

 

 شورای اول کامل در اختیار اصلاح طلبان بود و طبق پیش بینی، مجلس را هم فتح کردند و با در اختیار داشتن دو قوه کشور ،  از شوراها غفلت کردند و در فکر تصاحب سنگر به سنگر خاکریزهای اصلی نظام، چون وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی و صدا و سیما و فشل کردن بسیج و سپاه و شورای نگهبان بودند !

 

 شورای اول به جنگ قدرت اصلاح طلبان گذشت و چنان صحنه های درگیری مدام سیاسی کارانه در برابر مردم قرار داد که عملا رغبت عمومی به شرکت در دور دوم شوراها به حداقل رسید .

 

 جناح اصلاح طلب برای شوراهای دوم در تهران سه لیست داد و جناح ناطق نوری و حامیان ، از شدت مرعوبیت و ناامیدی حاضر به ارائه لیست نشد !

 

 در این میان با جدیت شبانه روزی و پشت صحنه دکتر احمدی نژاد و دوستان ، جمعی به نام "آبادگران" لیست افراد مستقلی عرضه کرد که بدلیل شرکت بسیار کم مردم تهران و چند پارگی اصلاح طلبان و خستگی مردم از مجادلات آنها ، این لیست به طور کامل  رای آورد و شورای تهران یک دست ، به آبادگران رسید .

 

 آبادگران ، دکتر احمدی نژاد را به عنوان شهردار برگزید و تا اینجا ، احدی از رجال سیاسی و جناح ها و احزاب منتی بر دکتر نمی توانستند داشته باشند !  کاملا آشکار بود که مجاهدت دکتر و دوستان و حمایت مردم و شورای مردمی ، منجر به شهردار شدن دکتر شد .

 

دکتر شیوه مدیریت جدید و انقلابی در شهرداری را برگزید و با تلاش شبانه روزی به جریان ارزشی و انقلابی تهران ، رمقی تازه بخشید . با تمرکز رسانه ای بر مجاهدت بی نظیر دکتر در شهرداری توسط جبهه رسانه ای اصولگرا و تبلیغ و مانور برآن ، در انتخابات مجلس هفتم ورق برگشت !

 

 لیست اصولگرایان با این شعار که شیوه مدیریتی ما ، همین دکتر احمدی نژاد در شهرداری است ( که ساده زیستی ، مردمی بودن  ، مدیریت انقلابی ، دور از تجملات ، تلاش بی وقفه و . . ) خصوصیات بارز آن بود ، اعتماد مردم را جلب کرده و در حقیقت ، کلید فتح مجلس هفتم  توسط اصولگرایان ، الگو نمایی  شهرداری دکتر بود !در انتخابات مجلس هفتم اصولگرایان حائز اکثریت شدند و نظرها معطوف به انتخابات نهم ریاست جمهوری شد .

 

 زمزمه های حضور شهردار تهران برخی سران اصولگرا را برمی آشفت تا جائیکه در محافل خصوصی می گفتند  که " ما ، احمدی نژاد را شهردار کردیم تا آشغال جمع کند ، نه هوس رئیس جمهوری نماید !"  اما دکتر همیشه غیرقابل پیش بینی بود و تحمل کرد تا رفسنجانی رسما ثبت نام نمود و روز بعد در وزارت کشور حاضر شد . گفت : باذن الله وارد این صحنه شدم !

 

 تشکلهای اصلاح طلب دو شقه شدند و برخی به حمایت از کروبی پرداختند با شعار " هر ایرانی ماهیانه 50 هزار تومان !

 و برخی به حمایت از معین با شعار دومکراسی و حقوق بشر !

 

اما طیف اصولگرا نیز دو قسمت شد و جناح سنتی به حمایت از ریاست سابق صدا وسیما ، علی لاریجانی پرداخت و جناح دیگر پشت سر قالیباف قرار گرفت !

 

 در حالی که دکتر احمدی نژاد از پایه گذاران و از اعضای شورای مرکزی  جامعه اسلامی مهندسین و جمعیت ایثار گران انقلاب اسلامی بود و تلاش وی باعث بازگشت مشروعیت به جبهه اصولگرایی گشته بود لکن هیچ حزب و جمعیت و جناح رسمی کشور حاضر به حمایت از دکتر نشد و بدین ترتیب اراده پروردگار بدین قرار گرفت که دکتر بی منت اینان بر قوه مجریه کشور تسلط یابد !

 مظلومیت دکتر در دور اول در ستادهای مردمی نمایان بود ! بزرگان

 

می گفتند : دکتر ارزشی است و پرکار و پتانسیلی برای آینده ! اما رای ندارد و بهتر است ما به صالح مقبول رای دهیم تا اصلح نامقبول !

 جامعه روحانیت مبارز در دور دوم بیانیه دا که : الحمدلله هر دو کاندیدا ( احمدی نژاد و هاشمی ) اصولگرا هستند و شکر خدا که مملکت از دست اون وری ها نجات یافت ! و حاضر به موضعگیری صریح در آن هفته پر التهاب نشدند ! راستی چه مبارزی که در حساس ترین لحظات جا می زند و ملت را در سرگردانی رها می کند ؟ البته ملت راه خود را یافت و نیازی به هدایت این جامعه و آن جمعیت و . . ندید . در دور اول

 

روزنامه کیهان به خصوص شریعتمداری تا دو هفته مانده به انتخابات 84 عملا در خط حمایت از قالیباف کار می کردند !

توکلی رسما به قالیباف پیوست و زاکانی رئیس ستاد قالیباف بود .

 

 متکی رئیس ستاد لاریجانی بود و باهنر مرد اول ستاد وی !

 

دور دوم برگزار شد و علیرغم عدم اقبال عمومی  از رفسنجانی ، اما عدم شناخت کشوری و همه گیر  از دکتر و عدم معرفی و شناساندن وی از سوی جبهه رسانه ای اصولگرا باعث شد که دکتر تنها با اختلاف 7 میلیون رای از هاشمی جلو بیافتد . و اگر شناخت امروز از دکتر در آن انتخابات وجود داشت ، رأیی کمتراز  30 میلیون به نام دکتر ثبت نمی شد !

 

دکتر انتخاب شد و معجزه ای دیگر رخ داد !

 

 مردی از جنس مردم بدون حمایت احزاب و قدرت های سیاسی کشور ، تنها با توکل بر خدا و اعتماد و دعای ملت به ریاست جمهوری رسید . انقلاب اسلامی 57 نظام را از سلطنتی به جمهوری اسلامی تبدیل کرد  و حماسه سوم تیر دولت را از سلطنت  هزار دستان به منتخب مردم تحویل داد .

 

 انقلابی عظیم رخ داد که به مرور آثار خود را نشان داد .

 

مجلسی که به نام دکتر رای گرفت در همان ابتدا بنای تقابل نهاد و چهار وزیر پیشنهادی دکتر رای نگرفتند ! و این تقابل در تمام زمینه ها ادامه یافت .

 

 در حالی که همین طیف حامیان ناطق نوری ، وقتی مجلس پنجم را در اختیار داشتند ، به وزرای خاتمی به احترام رای 20 میایونی ملت!! ، یک دست رای اعتماد دادند ! حتی به مهاجرانی و عبدالله نوری و معین و . . .

 

دکتر شیوه مدیریتی خود در شهرداری را بسط کشوری داد و با سفرهای استانی و مدیریت خستگی ناپذیر و استقامت انقلابی ، طلیعه پرتوهای دولت اسلامی را نمودار ساخت و وجهه انقلاب اسلامی 57 را در سطح جهان بازتولید نمود .

 

افشای هلوکاست دروغین و تاکید بر محو رژیم صهیونیستی و زمزمه جهانی دعای فرج در همه مجامع ، نشاط انقلابی را به روح جوانان ملت برگرداند .  آنچه روزی در شعارها آرزو و ایده آل جبهه اصولگرا وانمود می شد به نحو احسن در سلوک دکتر نمایان شد و همگان را تصور آن بود که با حمایت بی دریغ رهبر معظم انقلاب از این دولت  شاهد  همراهی مجلس و صدا و سیما و رسانه ها و ترویج و تثبیت گفتمان " عدالتخواهی"  خواهیم بود !

 

 اما زهی خیال ساده اندیشانه !

 

به زودی ثابت گردید  چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب سر و ته یک کرباسند و آبی  و قرمز !! پشت پرده به سادگی ملت می خندند!

 

 دکتر منتخب ملت بود و این بار دکتر بود که آنان را به بازی گرفت !

 

در انتخابات دهم ریاست جمهوری ، موسوی با تشابه سازی و شعارهای فریبنده و تمسک به دوران امام ( ره ) به میدان آمد تا بگوید انقلابی واقعی و ساده زیست و مردمی و . . منم !

 

بیش از سه ماه موسوی و جریان سبز و سران آنها هر چه خواستند به دولت و دکتر و حلقه یاران نزدیک نسبت دادند و دکتر سکوت کرد !

 

 احمدی نژآد را دروغگو و خرافی و رمال خواندند !

 

 بدترین اهانت های تاریخی را به یک رئیس جمهور نمودند و سکوت دکتر همه را کلافه کرده بود !

 

 دختر رفسنجانی آشکارا معرکه می گرفت و پسران وی حلقه فتنه را مدیریت می کردذند و هاشمی خود بزرگترین پشتیبان موسوی و جریان سبز گردید !

 

 چه آدمهای که گمان نمی رفت و به سپاه هاشمی پیوستند ! دکتر در انتظار فرصت بود .

 

باند رفسنجانی نقشه کشید و برای اولین بار تصمیم گرفته شد که رئیس جمهور با دیگر کاندیداها ، مناظره کند !

 

 در حالی که خود هاشمی و خاتمی در دور دوم کاندیداتوریشان برای ریاست جمهوری حتی حاضر به پاسخگویی به سوالات اساسی عملکرد خود هم نمی شدند چه برسد به مناظره با رقیبان !

 

 اما دیوار احمدی نژاد را کوتاه یافتند و برنامه ریختند که موسوی سیاسیت خارجی و کروبی مسائل حاشیه ای و محسن رضایی مسائل داخلی و اقتصادی را مطرح کنند و از سه جهت دکتر را بکوبند .

 

 برنامه هم پخش مستقیم و مصوب شده بود .

 

فرصتی دیرینی که دکتر در طلب آن بود فراهم شد و در شبی که بیش از 40 میلیون ایرانی ، مستقیم مناظره را به تماشا نشسته بودند ، در آن لیله القدر انقلاب ، دکتر باذن الله و چون موسی وساحران  فرعون ، وارد شد و طومار موسوی و خاتمی و هاشمی را چنان درهم پیچید که دیگر سر بلند نکردند !

 

دو سال از آن دوران گذشت و اکنون مخفی ترین لایه مهره های مافیا بار دیگر عرصه را بر دکتر تنگ نمودند !

 

تیغ عدالت دکتر ، استثناء نمی شناسد و جریانی در اصولگرایان هرگز گمان نمی کرد که طوفان عدالت به خیمه آنها هم برسد !

بار دیگر وقت آن رسید که دکتر ملت را مخاطب قرار دهد و اینبار سراغ کسانی برود که با شعار " ولایت ولایت " به جنگ سردار " ولی " آمده اند .

 

دکتر چه خواهد گفت ؟ و از کدام ناجوانمردی ها پرده بر خواهد داشت ؟ چه کسانی در لیست رسوایی اند؟دکتر در خانه نشسته است  ! راه ها همه براو  مسدود شد . و راهی نماند جز استغاثه به ملت !احمدی نژاد همیشه غیر قابل پیش بینی بوده است و همین جبهه برادران غیور را آشفته کرده است !  واسطه ها در رفت و آمدند و هم تهدید است و هم وعده !

و بار دیگر نه فقط ملت ایران ، بلکه چشم جهانیان به حرکت بعدی این نابغه بی همانند  دوران است !

 

 

‌پنجشنبه 8 ارديبهشت 1390 - 19:26:25

آئین نیوز ـ (وابسته به باند احمدی نژاد)

اختصاصی؛

یک سوال از وزیر محترم اطلاعات

 

جناب آقای مصلحی تا این تاریخ حدود 670 روز است که فرمان وزارت اطلاعات را در اختیار دارد. با توجه به نکته ای که وی در هنگام اخذ رای اعتماد بر آن تصریح نموده که "باید خواسته‌های رییس جمهور دقیقاً مورد توجه قرار گیرد" اکنون یک سوال فراروی وزیر محترم اطلاعات قرار دارد و آن اینکه : " آیا در تمام این 670 روز اخیر ، بر سخنی که در برابر نمایندگان ملت ابراز کردید و بر اساس ابراز همین سخنان رای اعتماد اخذ کردید ، پایدار مانده اید؟

 

 

 

به گزارش اختصاصی آیین نیوز - امیرطاهر حسین خان -حجت الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی وزیر محترم اطلاعات در تاریخ 9 شهریور 88 پس از ارائه نسخه ای مکتوب از برنامه های خود برای اخذ رای اعتماد به عنوان ششمین وزیر اطلاعات دولت جمهوری اسلامی ایران، در پشت تریبون مجلس شورای اسلامی قرار گرفت تا ضمن پاسخ به مخالفانش ، از برنامه های خود برای سکانداری وزارت اطلاعات دفاع نماید.

 

در آن روز تنها مخالفان مصلحی یعنی مصطفی کواکبیان و جمشید انصاری ، دو نماینده دوم خردادی و عضو فراکسیون اقلیت مجلس ، مهمترین دلیل مخالفت خود با حضور مصلحی در راس وزارت اطلاعات را همراهی وی با دکتر احمدی نژاد و تبعیت حجت الاسلام مصلحی از برنامه ها ، دیدگاهها و خواسته های احمدی نژاد اعلام کردند ، نکته ای که به صراحت در برنامه وزیر پیشنهادی اطلاعات به آن اشاره شده بود.به این دواظهار نظر توجه فرمایید:

 

مصطفی کواکبیان:" ما درخصوص حاج‌آقا مصلحی یک دغدغه‌ خاطری داریم که من طرح بحث می‌کنم که ان‌شاءالله ایشان پاسخگو باشند و ما هم استفاده کنیم. اولین مسأله ما این است که واقعاً وزارت اطلاعات را ما برای نظام می‌دانیم، نه برای دولت خاص. دولتها می‌آیند و می‌روند. طبیعتاً ما باید ببینیم که واقعاً جناب آقای مصلحی چقدر در این راستا... بالاخره آقای مصلحی هم می‌پذیرد که برای انتخابات آقای احمدی‌نژاد ایشان هم تلاش کرده‌، حقش هم هست، به عنوان یک شخص می‌توانسته فعالیت کند، کما اینکه ما هم فعالیت کردیم. اما بحث ما این است که در آینده آیا این وزارتخانه می‌خواهد منبع اطلاعاتی و امنیتی برای کل نظام باشد یا اینکه بگوییم مثلاً مخصوص دولت دهم می‌خواهد باشد و باز خطر بیشتر اینکه ما وزارت اطلاعات را حتی برای کابینه هم نخواهیم، برای این باشد که یک سلیقه خاصی آنجا حاکم شود و این خیلی برای ما خطرناک است.

 

 ما می‌خواهیم این وزارتخانه متعلق به منویات کل نظام و رهبری باشد، نه اینکه در اختیار یک سلیقه خاص سیاسی قرار بگیرد. حالا این سلیقه می‌خواهد اصلاح‌طلب باشد، می‌خواهد اصولگرا باشد.....مسأله‌ای که می‌خواهم عرض کنم چند تا سؤال دارم. جناب حاج‌آقا مصلحی! شما بطور مشخص بفرمایید که آیا این تغییراتی که در این 3-2 ماه اخیر بعد از انتخابات در وزارت اطلاعات اتفاق افتاد ، آیا این تغییرات را شما می‌پذیرید و یا اینکه نمی‌پذیرید؟

 

اگر این تغییرات را می‌پذیرید مفهوم آن این است که خدای‌ناکرده می‌خواهید آنجا یک وزیرمسلوب‌الاراده باشید. بهرحال خیلی از افراد کلیدی و عناصر مهم این وزارتخانه کنار زده شده‌اند. آیا واقعاً‌ شما به همین وضعیت رضایت می‌دهید یا اینکه در رابطه با این تغییرات حتماً نظر خودتان را عمل می‌کنید؟ "

 

جمشید انصاری:" ما در طول یک ماه گذشته شاهد هستیم که با تغییر جناب آقای محسنی اژه ای ، وزیر سابق اطلاعات تغییرات گسترده‌ای در سطوح بالای مدیریتی این وزارتخانه اتفاق افتاده و تعدادی از مدیران با تجربه از مجموعه مدیریت ارشد این وزارتخانه کنار رفته‌اند.

 

 باتوجه به تحلیلی هم که جناب آقای احمدی‌نژاد درخصوص عملکرد این وزارتخانه در حوادث اخیر داشتند، به نوعی عدم رضایت خودشان را از این عملکرد نشان دادند و بنظر می‌رسد بعضی از این تغییرات برمی‌گردد به همین ناکارآمدی که رئیس دولت از عملکرد این وزارتخانه متصور بوده در این حادثه‌ای که اتفاق افتاد.

 

 جناب آقای مصلحی هم در بند اول اصول و سیاستهای حاکم بر برنامه اطلاعاتی و امنیتی وزارت اطلاعات آورده اند :(اجرای فرامین و منویات مقام معظم رهبری و رئیس‌جمهور محترم. ) اینکه فرامین و منویات مقام معظم رهبری بر تمام دستگاهها و مدیران رعایت آن فرض است، جای بحث نیست ولی اینکه وزارتخانه‌ای که فرا قوه‌ای باید عمل کند، اجرای منویات رئیس دولت را بعنوان یکی از اصول سیاستی خودش مطرح کند، بنظر می‌رسد جای اشکال باشد."

 

پاسخ حجت الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی به اعتراضات نمایندگان اقلیت مجلس در خصوص اینکه چرا وی اجرای فرامین و منویات رییس جمهور را در صدر برنامه های خود اعلام نموده نیز جالب توجه است. وی در این رابطه با تاکید بر اینکه "خواسته های رییس جمهور در وزارت اطلاعات باید دقیقا مورد توجه قرار گیرد" ، اظهار داشت: "سیاستهایی که مدنظر بنده است که درواقع در اینجا پاسخی به آن بخشی است که آقای انصاری اشاره کردند به مباحث مدیریتی و مسایل مورد نظر وزیر: دفاع از آرمانهای امام و اجرای منویات مقام معظم رهبری و خواسته‌های ریاست محترم جمهوری. اینجا آقای انصاری نکته‌ای اشاره کردند که بحث خواسته‌‌های رئیس‌جمهور چه می‌شود؟

 

من لازم است در اینجا این را اشاره کنم ریاست محترم جمهوری با توجه به مسؤولیتی که بعنوان رئیس شورای‌عالی امنیت ملی کشور دارد قطعاً خواسته‌هایی برای تصمیم‌گیری صحیح و دقیق دارد و نیاز به اطلاعاتی دارد که بتواند در مدیریت مسایل امنیت کشور تصمیم‌گیری دقیق و درستی کند. اینجاست که باید خواسته‌های او دقیقاً مورد توجه قرار گیرد."

 

جناب آقای مصلحی تا این تاریخ حدود 670 روز است که فرمان وزارت اطلاعات را در اختیار دارد. با توجه به نکته ای که وی در هنگام اخذ رای اعتماد بر آن تصریح نموده که  "باید خواسته‌های رییس جمهور دقیقاً مورد توجه قرار گیرد" اکنون یک سوال فراروی وزیر محترم اطلاعات قرار دارد و آن اینکه : " آیا در تمام این 670 روز اخیر ، بر سخنی که در برابر نمایندگان ملت ابراز کردید و بر اساس ابراز همین سخنان رای اعتماد اخذ کردید ، پایدار مانده اید و بر اساس عهدی که با ملت بستید "خواسته های دکتر احمدی نژاد را دقیقا مورد توجه قرار داده اید؟"

 

 پاسخ  به این سوال بسیاری از تحولات اخیر را رمز گشایی خواهد کرد.

 

تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۴:۰۰

صراط نیوز

در آخرین شماره هفته نامه پرتو افشا شد

 

پشت پرده منتقد آیت الله مصباح از زبان حجت الاسلام روانبخش

وي از جمله تيم 12 نفره‌اي است که در تاريخ 8/4/88 به همراه سروش محلاتي، حميد شريعتمداري، ضياء مرتضوي و... به ديدار آقاي هاشمي رفسنجاني رفتند و مدت‌هاست که با روزنامه مسيح مهاجري همکاري نزديک دارند.

"صراط" - حجت الاسلام روانبخش در آخرین شماره از نشریه پرتو سخن به واکاوی انتقادات اخیر فردی بنام پورحسین از آیت الله مصباح یزدی پرداخت.

به گزارش صراط نیوز در پی انتقادات فردی بنام پور حسین که روزنامه جمهوری اسلامی از او به عنوان شاگرد آیت الله مصباح یزدی نام برده بود،حجت الاسلام روانبخش در نشریه پرتو سخن نوشت: اينجانب که از سال 61 يعني از دوران موسسه در راه حق تا کنون در خدمت استاد بوده‌ام هيچ‌گاه اين شاگرد را در درس آيت‌ا... مصباح نديده‌ام.

دبیر سیاسی پرتو سخن با تایید فارغ التحصیلی نامبرده از موسسه امام خمینی(ره) افزود: بديهي است صرف درس خواندن در يک موسسه به معناي شاگردي رياست آن موسسه نيست.

روانبخش با اشاره به اذعان نامبرده به شاگردی آقایان صانعی و سروش محلاتی می افزاید: وي از جمله تيم 12 نفره‌اي است که در تاريخ 8/4/88 به همراه سروش محلاتي، حميد شريعتمداري، ضياء مرتضوي و... به ديدار آقاي هاشمي رفسنجاني رفتند و مدت‌هاست که با روزنامه مسيح مهاجري همکاري نزديک دارند. از بيوگرافي ايشان و همکاري با مجموعه‌هايي که خود به آن اعتراف کرده است، به‌راحتي مي‌توان خط فکري وي را تشخيص داد.

عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در بخش دیگری از مقاله خود با اشاره به انتقادات نامبرده از آیت الله مصباح یزدی بعد از سخنان اخیر ایشان درباره جریان انحرافی دولت، خاطر نشان کرد: عقل حکم مي‌کند هنگام برگزيدن يک فرد براي مديريت مهم، بهترين فرد ممکن يعني اصلح را برگزينيم و اصلح به معناي معصوم از خطا نيست؛ زيرا ممکن است از فرد اصلح نيز در دوره مديريتش خطاهايي سر بزند.

روانبخش در ادامه با تاکید بر اینکه آیت الله مصباح یزدی به هیچ حزب و گروهی وابستگی ندارد و برخلاف احزاب چشم و گوش بسته از کسی حمایت نمی کند، تصریح کرد: شخصيتي که براي دين و ارزش‌هاي الهي و خدمت به مردم از کسي حمايت مي‌کند، تا زماني حمايتش باقي است که آن فرد در راستاي همان آرمان‌ها حرکت کند.

روانبخش افزود: آيا آقايان انتظار دارند که آيت ا... مصباح بر موارد اشتباه آقاي رييس جمهو‌ر هم مهر تاييد بگذراند و از انحراف و خطر عميقي که در کنار ايشان در حال شکل گيري است به خاطر آن که ايشان را اصلح دانسته اند چشم پوشي کند؟!

دبیر سیاسی پرتو سخن در پایان با اشاره به تلاش عده ایی برای احیای شخصیتهای مورد نظر خود در سایه انتقاد از احمدی نژاد تاکید کرد:امثال مسيح مهاجري‌ها به خود آيند و بدانند که آب رفته هاشمي و جريان فتنه سبز ديگر به جوي باز نمي‌گردد. و هرگز چنين نخواهد شد که مردم به خاطر اشتباه دولت احمدي نژاد، به آغوش کساني باز گردند که سال‌ها آن‌ها را آزموده‌اند.

 

 

صراط نیوز ـ تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۷

شب گذشته صورت گرفت

جلسه فوق سری مشایی و بقایی در پارک!

 

شامگاه دوشنبه 5 اردیبهشت حدود ساعت 24 در خیابان پاستور و در مقابل بوستان پاستور (ما بین خیابان اردیبهشت و 12 فروردین) ، اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر فعلی رئیس جمهور و حمید بقایی معاون اجرایی و سرپرست نهاد ریاست جمهوری در حال گفتگوی داغی بودند .

"صراط" - شب گذشته و در حالی که برخی از دیدار نمایندگان مجلس با رئیس جمهور تا ساعات پایانی شب خبر می دادند ظاهرا دو یار دیرین وی در جای دیگری مشغول مذاکره و رای زنی با یکدیگر بوده اند .

به گزارش خبرنگار صراط ، شامگاه دوشنبه 5 اردیبهشت حدود ساعت 24 در خیابان پاستور و در مقابل بوستان پاستور (ما بین خیابان اردیبهشت و 12 فروردین) ، اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر فعلی رئیس جمهور و حمید بقایی معاون اجرایی و سرپرست نهاد ریاست جمهوری در حال گفتگوی داغی بودند .

این تبادل اطلاعات دو نفره در حالی در خارج از محوطه حفاظت شده نهاد ریاست جمهوری صورت گرفته است که بقایی به پیکان سفیدرنگی تکیه کرده و مشایی در مقابل وی ایستاده بود .

هنوز مشخص نیست محتوای مورد بحث این دو فرد نزدیک به رئیس جمهور چه چیزی بوده است که در دفتر کار ، خودرو و یا محل دیگری قابل بیان نبوده است !

 

 

آئین نیوز ـ چهارشنبه 7 ارديبهشت 1390 - 08:27:44

بیانیه جمعی از روزنامه نگاران در حمایت از رییس جمهور؛

احمدی نژاد را نرنجانید، به خدا سوگند وارد میدان می شویم...

 

برای آخرین بار تکرار می کنیم: احمدی نژاد را نرنجانید، در غیر این صورت به خدا سوگند به خاطر دفاع از دولتی که تمام هم و غم خود را مصروف محرومین و نیازمندان نموده و لقمه حرام را در دهان حرام خواران به زهر تبدیل کرده، وارد میدان می شویم و تا آخر خط خواهیم ایستاد.

 

به گزارش اختصاصی آیین نیوز -مدتی است که عده ای شناخته شده،فتنه گر و همچنین مشکوک، تحت عنوان دفاع از ولایت امر، به دلایل واهی بنا به ناسازگاری گذاشته و بی شرمانه علیه دولت خدمتگذار تهمت و افترا می زنند. این اتهام زنی ها تا جایی پیش رفته که برخی جاهلان بی تقوا به منبر رسول الله (ص) نیز رحم نمی کنند و با دهان گشاد و مغز تهی خود، یاران دولت عزیز محرومین را در هنگام عزاداری اهل بیت (ع) نشانه می روند و بر روی منبر حرفهایی می زنند که شنیدن آن در میدان مال فروشان نیز شرم آور است؛ چه رسد به منبر اهل بیت عصمت و طهارت (ع) که باید سخنی جز تقوا و معرفت بر روی آن زده نشود.

 

علی هذا، دهان گشادان بی تقوا و خشک مغزان عافیت طلبی که رزق و روزی شان در مزدوری و پاپوش ساختن برای خدمتگذاران مردم عزیز ایران است، همچنان بر رویه ناصواب و زشت خود اصرار می ورزند و هر روز گستاخ تر از روز قبل می شوند.

 

به این گروه  فحاش اخطار می کنیم که چنانچه بر این رویه زشت و هتاکانه و چاله میدانی اصرار بورزند، بزودی طوفان این هتاکی ها دامن آنان را خواهد گرفت و به سرنوشتی دچار خواهند شد که مایه عبرت خود، همپالگی ها و آمرین شان شود.

 

به این گروه دهان چاک  اعلام می کنیم: این اخطار یک تهدید توخالی و گذرا نیست. زیرا چنانچه فحاشی ها، سمپاشی ها و اتهام زنی ها به پایان نرسد، در آینده نزدیک مزد آنان را کف دستشان خواهیم گذاشت و به اربابانشان که  جمعی  نیز در جاهای دیگر پراکنده اند و به توطئه و تشویق این فحاشان مشغولند، ثابت می کنیم گذاشتن چوب لای چرخ دولت خدمتگذار و مظلوم احمدی نژاد عزیز، بسیار برایشان خرج بر می دارد.

 

برای آخرین بار تکرار می کنیم: احمدی نژاد را نرنجانید، در غیر این صورت به خدا سوگند به خاطر دفاع از دولتی که تمام هم و غم خود را مصروف محرومین و نیازمندان نموده و لقمه حرام را در دهان حرام خواران به زهر تبدیل کرده، وارد میدان می شویم و تا آخر خط خواهیم ایستاد. بدون شک، ایستادگی ما منجر به رسوایی و نابودی لشکر تا بن دندان مسلحی خواهد شد که تحت عناوین و شعارهای فریبنده و مزورانه گوناگون برای از میدان به در کردن دولت احمدی نژاد عزیز و مظلوم لحظه شماری می کنند. دولتی که رانتهای آنان را گرفته و عرصه را بر حرام خواری و چپاول آنان تنگ کرده است.

 

جمعی از روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان استان فارس