مشکلات
کارگری از
نگاه کارگران
شرکت واحد اتوبوسرانی
تهران
سندیکاهای
کارگری، احیا
شوند
فاطمه
رمضانيان،
امیرعباس
آزرم وند
کارگران
ایرانی، آن
دسته از اقشار
جامعه هستند
که صدایشان
کمتر به گوش
عموم مردم
رسیده و در
نتیجه
مسئولان نیز
خود را موظف
به پیگیری احوال
آنها نمیدانند.
مردم از روابط
کارگر و
کارفرما در
ایران چندان
خبر ندارند.
آنها از حقوق
و دستمزد
کارگران میشنوند
و اینکه مزد
در نظر گرفته
شده یک سوم مبلغ
خط فقرهم نیست
اما از سفرههای
خالی آن ها،
حقوق ضایع
شده، تبعیض و
اجبار و چشمهایی
که مجبورند در
برابر پایمال
شدن بسیاری از
حقوق خود روی
هم بگذارند،
تنها به این
دلیل که شخصی
به نام
کارفرما قادر
است به دلیل
عداوت شخصی
بدترین شرایط
کار را برای
آنها فراهم
کند، بیخبر
هستند. آسیب
هایی که مردم
از آن سر در
نمی آورند
نیزهمواره
با کمال میل
برای مسئولان
وجود خارجی
نداشته.
اینگونه است
كه درآستانه
روز جهانی کارگر،
دو نفر از
کارگران شرکت
اتوبوسرانی واحد
به روزنامه
قانون مراجعه
میکنند تا
درد خود و
افرادی مانند
خود را به گوش مردم
و متولیان امر
برسانند.
«کوروش
علیمحمدی»،
عضو اصلی
شورای کار
شرکت
اتوبوسرانی
واحد و «سید جواد
سیدوند»، عضو
سندیکای شرکت
اتوبوسرانی واحد
روز گذشته
مهمان «قانون»
بودند. گفت و
گو با آنها
را در زیر میخوانید:
بزرگ ترین
معضل جامعه
کارگری در حال
حاضر چیست؟
علیمحمدی:
بزرگ ترین
معضل کارگری،
معضل شورای
اسلامی کار
است. در قانون
آمده افراد در
این شورا به
عنوان وکیل
جامعه کارگری
و به رای
کارگران انتخاب
شوند، اما
انتخابی در
کار نیست. در
اصل این افراد
توسط کارفرما
انتصاب میشوند
و هیچ داعیهای
برای کمک به
کارگر ندارند.
من در حال
حاضر یکی از
اعضای اصلی
همین شورا در
شرکت واحد
اتوبوسرانی
هستم اما در
عمل تنها یدک
کش یک برگه و
یک عنوان شده
ام. یک مشکل
کلی در خصوص
نمایندگی
کارگر در
شوراها وجود
دارد، اینکه
سندیکا و
اصولا عموم
کارگران،
شورای اسلامی
کار را به
عنوان
نماینده
واقعی خود تلقی
نمیکنند. چرا
که این شورا
پیش از
انتخابات یک
هیات تعیین
صلاحیت برای
تایید یا رد
صلاحیت
نمایندگان
دارد که بر
اساس میل و
سلیقه خود این
کار را انجام
میدهند،
علاوه بر آن
بر اساس قانون
شورای اسلامی
کار یک نفر
نماینده از
سوی کارفرما
در شورای
اسلامی کار
وجود دارد، به
همین دلیل چند
سال است که
عملکرد این
شورا مورد
تایید پرسنل
شرکت نیست، و
بر همین مبنا
بود که سال 83 تا 84
بعد از سالها
کار غیر
قانونی
سندیکا شرکت
واحد اتوبوسرانی
کارگران
آمدند عضو
شورا شدند و
اعتصابهایی
در سال 84 صورت
گرفت که در
نهایت بسیاری
از حق و حقوق
کارگران
پرداخت شد اما
بعد از آن ما هرچه
از سال 1384 فاصله
گرفتیم
مدیریت شرکت
واحد بیشتر
فراموش میکند
که چه اتفاق
هایی افتاده.
من در حالی که
سالهای پیش
مرتب رد
صلاحیت میشدم،
امسال از
منطقه چهار
شرکت واحد به
عنوان عضو
اصلی شورای
اسلامی کار
توسط کارگران
انتخاب شدهام
اما مدیریت
شرکت واحد با
نفوذ خود در
خصوص اینکه من
میتوانم در
جلسات شركت
کنم یا نه و میتوانم
در دفتر شورا
بنشینم و کار
کارگران را انجام
بدهم یا نه
تصمیم میگیرد.
ما هشت نفر
بودیم اما
چهار نفر ما
را اخراج کرده
اند، در حالی
که به لحاظ
قانون کار تعداد
اعضاي شورا
برای کارگاه
هایی که هزار
و یک نفر تا
5هزار نفر
نیرو داشته
باشند، هشت
نفر است، چهار
عضو اصلی و
چهار عضو علی
البدل. مثل
شوراهای قبلی
که به نام کارگر
از کارفرما
دفاع میکردند،
حالا هم همین
اتفاق در
جریان است. در
حالی که ما پس
از انتخاب قسم
خوردیم برای
بهبود وضعیت
کارگران کار
کنیم عملا این
کار غیر ممکن
است. من آمده
ام از حقوق
هزار و 173 نفر که
به من رای
داده اند و هر
روز من را میبینند
و میپرسند
آقای
علیمحمدی، ما
به شما رای
دادیم که کاری
برای ما انجام
دهی، پس چه
شد؟ دفاع كنم.
خیلی از این
دوستان حتی
فکر میکنند
من پول گرفته
ام و
عقب کشیده ام.
سیدوند:
آقای
علیمحمدی چندین
سال است در
شرکت واحد
حضور دارد و
چندین دوره
انتخابات و
شورای آن را
دیده و امسال
هم همانطور که
گفت با اعتبار
خودش بیش از
دوسوم رای
کارگران این
شرکت را به
دست آورده،
یعنی شرکت از
محبوبیت او
برای برگزاری
این انتخابات و
رای گیری
استفاده کرده
در حالی که سالهای
قبل همین شخص
را رد صلاحیت
میکردند.
امسال از
ایشان
استفاده
کردند چرا که
شوراهای چند
سامانه دیگر
به دلیل عدم
تمایل کارگران
علنا برگزار
نشده. شرکت هم
از محبوبیت ایشان
استفاده کرده
و حالا هم به
قول خودشان شده
اند یدک کش یک
برگه و عنوان،
در غیر این
صورت اختیاری
از خود
ندارند، کاری
هم نمی توانند
برای افرادی
که به ایشان
رای داده اند
انجام دهند.
این نشان میدهد
که کارفرما
تمایل به حضور
شوراهای قوی
ندارد چون در
این صورت شخصی
مثل ایشان به
عنوان نماینده
از حق و حقوق
کارگر دفاع میکند.
تاثیر
وضعیت شوراها
بر معیشت
کارگران چه
بوده؟
علیمحمدی:
بیشتر پرسنل
شرکت واحد مثل
خود من مستاجر
هستند. زمان
مدیریت اسبق
شرکت واحد هم
اکثر افرادی
که از مزایای
کمک مسکن
استفاده
کردند افرادی
بودند که خانه
داشتند و حق
بقیه ضایع شد.
سال گذشته
بارها اعلام
شد که حقوق
کارگران بر
اساس تورم
واقعی جامعه
نبوده است.
متاسفانه
احقاق حقوق
جامعه کارگری
یک شعاربزرگ
بود. دولت نمی
خواهد که
شوراهای
کارگری قوی،
با عملکرد خوب
روی کار
بیاید، چرا که
کارگران از
این شوراها به
کانون
شوراهای
استان و بعد
کشور راه پیدا
میکنند. آن
وقت چند
نماینده از
جامعه کارگری
به شورای عالی
کار میروند و
برای حقوق و
دستمزد
کارگران
تصمیم میگیرند.
کارگرانی که
روحیه حق طلب
دارند اگر به
شورای عالی
کار راه پیدا
کنند، وضعیت
این نخواهد
بود. متاسفانه
حرفها با عمل
یکی نبود.
حقوق و دستمزد
کارگران زیر خط
فقر و بسیار
پایین تر از
آمار رسمی
کشور از میزان
تورم بود. اینها
همه از این
نشأت میگیرد
که ما تشکل
مستقل کارگری
نداریم.
چه دورهای
از تشکلهای
کارگری رضایت
مندی بیشتری
داشته اید؟
سیدوند: در
دوره قبل از
انقلاب
سندیکای شرکت
واحد اتوبوسرانی
به خوبی از حقوق
کارگران دفاع
میکرد، اما
سالهای 60 تا 62
گروه هایی
نظیر خانه کار
گر پیدا شدند که
جای آنها را
گرفتند. از آن
به بعد حول و
حوش سالهای 70
بود که شورای
اسلامی کار در
شرکت واحد انتخابات
برگزار کرد.
در دورههای
اول عملکرد
بهتری نسبت به
امروز داشت،
اما رفته،
رفته عملکرد
شورا بدتر و
بدتر شد تا
نتیجه این شد
که گروهی از
کارگران شرکت
واحد تصمیم
گرفتند در سال
83 و 84 سندیکای
شرکت واحد را
احیا کنند.
سندیکای شرکت
واحد در همان
سال اول
بازگشایی توانست
با آن اعتراضهایی
که از کارگران
ساماندهی
کرده بود، طرح
طبقهبندی مشاغل
که 8 سال بود به
تعویق افتاده
بود را اجرا کند،
همین طور
تصمیمها در
خصوص مسکن و
مسائل رفاهی
دیگر، مثل شیر
و کیک برای
رانندهای که
پشت فرمان فقط
دود میخورد.
به لحاظ
فرهنگی
رسیدگیهای
بهتری صورت
گرفت و سفرهای
سیاحتی و
زیارتی که تا
قبل از آن
کارگرها اصلا نمی
توانستند
استفاده کنند
برای آنها در
نظر گرفته شد،
به انضمام
لباس فرم و
خیلی چیزهای
دیگر.
علیمحمدی:
عمده اعتراض
ما این است که
بر اساس این
انتخابات
شورای اسلامی
کار و قانونی
که وجود دارد
و بسته به
تعداد اعضای
کارگاه،
افرادی به
عنوان اعضای
شورا انتخاب
میشوند. بخش
تشکلات
کارگری و
کارفرمایی به
هر کدام از
اینها حکم
انتخاب میدهد
و برابر قانون
شورا همه این
افراد به دلیل
اینکه رای
آورده اند
باید قانونا
از موکلان که
همان کارگران
هستند دفاع
کنند. اما شرکت
واحد هم چنان
این روال
غیرقانونی را
پیش گرفته و
اداره کار
وزارت کار هم
به عنوان اصلی
ترین ناظر این
انتخابات در
قبال آن سکوت
کرده. عمده
اعتراض من این
است که بعد از
اینکه من به
عنوان عضو
اصلی شورا از
کارگران رای
آوردهام،
کارفرما نمی
تواند با
تعاملهای
خاص و لابی
گری مرا از
شورا بیرون
کند، در حالی
که این اتفاق
افتاده و حتی
در جلسات شورا
هم حضور ندارم.
سیدوند: در
خصوص
انتخابات
شورای کار، صدها
شکایت از
کارگران در
وزارت کار ثبت
شده که الان
هیچ کس حتی
بالاترین
مقام وزارت هم
نمی تواند
ادعا کند من
بی خبر بودم.
اصلی ترین
مورد که باید
در انتخابات
رعایت شود
تشکیل مجمع عمومی
است و حتی در
قانون شورای
اسلامی کار هم
آمده و باید
همه کارگران
زیر یک سقف
جمع شوند و بر
اساس اداره
مجمع عمومی که
یک هیات رئيسه
با انتخاب خود
کارگران
برگزیده میشود،
انتخابات تحت
نظر مستقیم
خود کارگران برگزار
شود. اما مجمع
عمومی به
بهانههای
مختلف در شرکت
هایی که
ادارات کار
مدعی هستند
حساسیت هایی روی
آنها وجود
دارد، برگزار
نمی شود که
عمدتا شرکتهای
بزرگ و دولتی
هستند، و
کارگران به
صورت تدریجی
پای صندوق میروند
و رای میدهند.
پشت این
حضور، «اجبار»
وجود داشت؟
سید
وند: بله. قبل تر
در شرکت واحد
راننده با تعرفه
کار میکرد،
حالا دستگاه
کارت خوانی
هست که فقط
پرینت میگیرد،
برای اینکه
کارگر را به
زور پای صندوق
بیاورند در
دوروز
انتخابات
برای سامانه 10
منطقه 7 تعرفه
صادر شد که
حتما باید به
امضای کارفرما
میرسید.
کارگر مجبور
بود که در
پایان روز به
کارفرما
مراجعه کند،
کارفرما هم
امضا را منوط
به دادن رای
میدانست. در
مناطق دیگر
گزارش هایی به
ما میرسید که
کارگر را به
سمت صندوق رای
هل داده اند و
نمایندگان
کارفرما
بالای سرش میایستادند
و اسم میگفتند
تا او بنویسد.
آنچه
کارگر ایرانی
را وامی دارد
تن به این اجبار
بدهد، چیست؟
علیمحمدی:
فقدان امنیت
شغلی، پرونده
سازی. زندگی
کارگر میتواند
تنها با
لجبازی
کارفرما سخت و
دشوار بگذرد.
کارگری که
موظف به رای
دادن است، میتواند
به راحتی از
اضافه کار
محروم شود در
حالی که
کارگران
ایران با
اضافه کار و
تعطیل کاری
است که زندگی
میکنند. اضافه
کار را قطع میکنند،
خطش را عوض میکنند.
اگر خط با
منزل نیم ساعت
فاصله دارد و
میتواند به
راحتی تردد
کند، او را
جایی میفرستند
که هر بار یک
ساعت و نیم در
راه باشد و بسیاری
از این موارد.
بسیاری از
کارگران
ایرانی حق و
حقوق خود را
نمیشناسند و
از آینده هم
میترسند، از
تنگنا و
معیشتی سخت تر
از آنچه هست.
بزرگ
ترین معضل
کارگری، معضل
شورای اسلامی
کار است.
افراد این
شورا به عنوان
وکیل جامعه کارگری
انتخاب میشوند،
اما در اصل
انتخابی در
کار نیست.
سندیکا
و اصولا عموم
کارگران،
شورای اسلامی کار
را به عنوان
نماینده
واقعی خود
تلقی نمی
کنند. نظارتی
هم از جانب
اداره کار و
کارفرما و
هیات تشخیص بر
انتخابات
شوراها وجود
ندارد.
گزارشهایی
به ما می رسید
که کارگر را
به سمت صندوق
رای هل داده
اند و
نمایندگان
کارفرما
بالای سرش میایستادند
و اسم می
گفتند تا او
بنویسد.
در
دوره قبل از
انقلاب
سندیکای شرکت
واحد اتوبوسرانی
به خوبی از
حقوق کارگران
دفاع میکرد،
اما سالهای 60
تا 62 گروه هایی
نظیر خانه کار
گر پیدا شدند که
جای آنها را
گرفتند.
لینک
خبر : http://www.ghanoondaily.ir/?News_Id=38730