«آخرین
شانس؟»: آوای
شوم جنگ و
نقش اسرائیل
بهروز
نظری
فعالیتهای
هسته ای
جمهوری
اسلامی
مهمترین محور
مذاکرات
دوشنبه گذشته
رئیس جمهور
ایالات متحده
و نخست وزیر اسراییل
در واشنگتن
بود. اسراییل
در چند هفته گذشته،
بیش از هر
زمان
دیگری، به
تهدید حمله نظامی
علیه ایران
دست زده،
و نقش غیر
قابل انکاری
در تشویق
ایالات متحده
و متحدانش به
تحمیل تحریمهای
مرگبار و
تشدید جنگ
تبلیغاتی
علیه ایران ایفا
کرده است.
تهدیدات
نظامی علیه
ایران اما محدود
به اسراییل
نبوده و تاکید
دولتهای
غربی بر بر
روی میز بودن
همه گزینه ها،
که کد شکسته
شده ای برای
جنگ است، بیش
از هر زمان
دیگری تکرار
میشود. باراک
اوباما در نطق
خود در اجلاس
ایپک، گروه
فشار اسراییل
در ایالات
متحده، تاکید
کرد که در
دفاع از
ایالات متحده
و منافع آن
لحظه ای
تردید نخواهد
کرد. اما او در
عین حال نسبت
به صحبتهای
نسنجیده درباره
جنگ علیه
ایران هشدار
داد. اوباما
یک روز بعد،
یعنی دوشنبه
۱۵ اسفند ماه،
ایران هسته ای
را "غیر قابل
پذیرش" خواند
اما تاکید کرد
که هنوز
روزانه ای
برای
حل دیپلماتیک
مناقشه هسته
ای جمهوری
اسلامی با
دولتهای
غربی وجود
دارد.
بدنبال
مذاکرات
اوباما و نتانیاهو،
مسئول سیاست
خارجی و
امنیتی
اتحادیه
اروپا اعلام
کرد که گروه ۵+۱
توافق کرده
اند که
مذاکرات خود
با ایران را از
سر بگیرند.
بنا به
گزارش هفته
نامه اشپیگل
اینکه این مذاکرات
دقیقا کی و
کجا آغاز
خواهد شد روشن
نیست، اما
کاترین اشتون
گفته است که
هدف اصلی دور
جدید گفتگوها
مذاکرات همه
جانبه و
دستیابی به
راه حلهای
دراز مدتی
است که بتواند
اعتماد دولتهای
غربی در باره
نیت صلح آمیز
برنامه هسته
ای جمهوری
اسلامی را جلب
کند. تحرک
مجدد گروه ۵+۱
و توافق این
قدرتها برای از
سرگیری
مذاکرات با
جمهوری
اسلامی ظاهرا
واکنشی است به
تشدید
تهدیدات
اسراییل. کاترین
اشتون گفته
است که گروه
۵+۱ با توافق
بر سر آغاز
مجدد گفتگوها
با جمهوری
اسلامی درصدد
است مانع
حمله نظامی
اسراییل به
ایران شود. نقش
اسراییل هم
بلحاظ واقعی و
هم بعنوان مترسکی
که دولتهای
غربی ظاهرا
برای اعمال
فشار به جمهوری
اسلامی از آن
استفاده
میکنند، از
چند جهت قابل
توجه است.
اولا،
تاکیدات مکرر
اوباما بر
تعهد ایالات متحده
بعنوان حامی
بی قید و شرط
اسراییل تنها
یک حربه
انتخاباتی
نیست، با
اینهمه چنین
تاکیداتی و
بویژه در
جریان
سخنرانی او
در جلسه ایپک،
در عین حال
تلاشی بود
برای جلوگیری
از حمله
ناگهانی
اسرییل به
ایران بدون
توافق
واشنگتن.
نتانیاهو
امیدوار بود
که در جریان
سفر خود به
واشنگتن
توافق اوباما
با حمله به
ایران و یا
دست کم حمایت
او از حمله
اسراییل به
ایران در
آینده را جلب
کند. چنین
توافقی از سوی
اوباما اعلام
نشد و بر همین
اساس
نتانیاهو در
جریان
سخنرانی خود در
ایپک خواهان
این شد که
ایالات متحده
دست کم مرزهای
"خط قرمز" در
مورد ایران را
روشن کند. او،
اما، واشنگتن
را با دست
خالی ترک
نکرد. در
جریان
مذاکرات بین
مقامات ایالات
متحده و
اسراییل نه
تنها مسئله
فلسطین مسکوت
ماند، بلکه
چند روز بعد
اسراییل
جنایات جنگی
جدیدی در غزه
مرتکب شد. تازهترین
حملات
اسراییل به
غزه دهها
کشتهٔ و زخمی
به جا گذاشت.
دست اسراییل
برای گسترش
شهرکهای
جدید، ربودن
زمینهای هر
چه بیشتر و
تهاجم به
فلسطینیها
همچنان باز
مانده است.
مقامات
آمریکایی به سبک
همیشگی خود
حمله به
شهرهای
اسراییلی را محکوم
کردند!
ثانیا،
تمامی
جریانات و
بنگاههای
تبلیغاتی
طرفدار تحریمهای
مرگبار و حمله
به ایران
تاکید میکنند
که تشدید
محاصره نظامی
و اقتصادی
ایران بدون
"سیاستهای
قاطع"
اسراییل ممکن
نبود. روزنامه
آلمانی دی ولت
در گزارشی
نوشته است که
بدون فشارهای
اسراییل
جمهوری
اسلامی تا به
حال به سلاحهای
هسته ای دست
پیدا کرده
بود، و گروه
۵+۱ طرح از سر
گیری مذاکرات
با ایران را
مدیون
اسراییل است.
این روزنامه
تبلیغات دولت
اسراییل را
بار دیگر مورد
تاکید قرار
داده و گفته
که به توجه به
اینکه ایران
تا پایان سال
جاری به بمب
اتمی دست
پیدا خواهد
کرد، فرصت
کوتاه است و
در این میان
نباید به
شورای امنیت
سازمان ملل
امیدی داشت.
برای دی ولت
مناقشه هسته
ای ایران و
دولتهای
غربی حتی به
فرصتی تبدیل
شده که بر
اساس آن آلمان
میتواند از ان
-پی -تی کناره
گرفته و خود
را به سلاحهای
هسته ای مجهز
کند. روزنامه
تایمز مالی
نیز دور جدید
مذاکرات را
آخرین شانس
خوانده و
تاکید کرده
است که این
مذاکرات تنها
در صورتی
کارکرد
خواهند داشت
که جمهوری
اسلامی بداند
که حمله نظامی
ایالات متحده
یک گزینه
واقعی است.
ثالثا،
آنچه که در
تبلیغات کر
کننده جنگی به
زیر گرفته شده
و میشود این
حقیقت ساده
است که تهدید
به حمله نظامی
و اشغال کشورها
جنایت جنگی
محسوب میشود.
کاترین اشتون
و دیگر سخنگویان
"جامعه جهانی" چنین
وانمود
میکنند که
گویا تهدید
اسراییل به
حمله به ایران
برحق و مجاز
است، و در
صورت شکست
مذاکرات،
شکستی که از
مدتها پیش
زمینه آن
فراهم شده و همه
مقامات فال
بین غربی آنرا
پیشبینی
میکنند، راهی
جز جنگ باقی
نمیماند. آنچه
که در سخنان
مقامات غربی جایی
برای بحث
ندارد غیر
قانونی بودن
تهدیدات جنایتکارانه
دولت اسراییل
است. در هشتم
اسفند ماه
آنتونیو
پتریوتا،
وزیر خارجه
دولت برزیل، به
بان کی مون
یادآوری کرد
که حمله
اسراییل و
ایالات متحده
به ایران نقض
آشکار قوانین
بینالمللی
خواهد بود و
از او درخواست
کرد که
بلافاصله به
این مسئله
رسیدگی کند.
آنچه که هر
روز از سوی
مقامات
اسراییلی و
غربی تکرار
میشود
بزرگترین
جنایت جنگی
است: جنایت
علیه صلح. رسانههای
غربی نیز با
پاک کردن
حقایق تاریخی
و همچنین با
نادیده گرفتن
گزارشات سازمانها
و مقامات
امنیتی که
نسبت به تبلیغات
دولت اسراییل
هشدار
میدهند، راه را
برای تکرار
فاجعه عراق
هموار میکنند.
کشوری که بیش
از ۳۰۰ سلاح
هسته ای
دارد، کشوری
که
سرزمینهای
فلسطین و بخشی
از سوریه را
اشغال کرده،
کشوری که
لبنان را بین
سالهای ۱۹۷۸
تا ۲۰۰۰
اشغال کرده
بود و مجددا
در سال ۲۰۰۶
مورد حمله
قرار داد،
کشوری که حاضر
به امضای قرارداد
ان - پی تی
نیست و اجازه
بازدید از
پایگاههای
اتمی خود را
به آژانس اتمی
نمیدهد،
کشوری که به
دولت آپارتاید
در آفریقای
جنوبی کمک کرد
که سلاح اتمی
بسازد، و
بالاخره
کشوری که
شورای امنیت
سازمان ملل
بیش از ۷۰ قطعنامه
علیه آن صادر
کرده است،
میخواهد آینده
ایران و مردم
ایران را رقم
بزند. تنها یک
سیستم مبتنی
بر بربریت
میتواند به
چنین دولت
جنایت کاری مدیون
باشد.
۲۲
اسفند ۱۳۹۰ /
۱۲ مارس ۲۰۱۲