Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۹ برابر با  ۰۶ دسامبر ۲۰۱۰
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۹  برابر با ۰۶ دسامبر ۲۰۱۰
جایگاه و وظایف جنبش دانشجویی

جایگاه و وظایف جنبش دانشجویی

بهروز نظری

 

پنجاه و هفتمین سالگرد ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در شرایط ویژه ای برگزار میشود. روز دانشجو امسال در شرایطی از راه میرسد که نظام ولایی بیش از هر زمان دیگری دستگاه تبلیغاتی و سرکوب خود را برای خاموش کردن شعله جنبش مردم ایران بسیج کرده است. زمزمه های مقامات رژیم در باره ضرورت یک انقلاب فرهنگی دیگر، تصفیه دانشگاه ها و اخراج اساتید، حمله به رشته های علوم انسانی و انحلال دانشگاه علوم پزشکی، طرح سرکوبگرانه عفاف و حجاب و تشدید آپارتاید جنسی، حمله به تشکل ها و شبکه های اطلاعاتی و خبری دانشجویان، و تلاش برای تبدیل کردن دانشگاه های ایران به پادگان نظامی، از جمله اقدامات رژیم برای کنترل دانشگاه ها و تبدیل کردن مراکز آموزشی به مراکزی نه برای کسب دانش بلکه "تولید سربازان امام زمان" بوده اند.

دانشگاه های ایران اما مجزا از جامعه نیستند و حمله رژیم برای کنترل نظامی، سیاسی و فرهنگی محیط های آموزشی بخش مهمی از برنامه دستگاه ولایی برای کنترل جامعه، و تلاش رژیم برای سرکوب دانشجویان ایران و حمله به حقوق صنفی و سیاسی آنان جزٔ مهمی از برنامه رژیم برای سرکوب اعتراضات مدنی، سیاسی و اقتصادی اکثریت عظیم مردم ایران است. در چنین شرایطی و بویژه با توجه به رکود اقتصادی کشور، حذف یارانه ها، افزایش قیمت ها و سقوط آزاد سطح زندگی مردم، بحران عظیم بیکاری، تشدید روند خصوصی سازی و از جمله خصوصی  کردن  آموزش و پرورش کشور، و تحریم اقتصادی ایران، توجه به جایگاه و وظایف جنبش دانشجویی در ایران حائز اهمیت است. دانشگاه ها از همان ابتدای تاسیس شان کانون جنبش انقلابی و دمکراتیک در ایران بوده اند و حادثه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ نشان درخشانی از این واقعیت غیر قابل انکار است که جنبش دانشجویی ایران از همان ابتدا مشعلدار نبرد مردم ما برای آزادی و برابری بوده و هیچگاه خود را به افشاگری و مبارزات صنفی در چهار دیواری دانشگاه ها محدود نکرده است.

اهمیت این نکته و ظرفیت های جنبش دانشجویی روشن تر خواهد شد اگر به سیر تحولات جنبش دانشجویی در ۳۱ سال گذشته نگاهی بیندازیم. دانشگاه های ایران بدنبال انقلاب ۵۷ و در پیوند با مبارزات کارگران و زحمتکشان ایران به چنان سنگری علیه تاریک اندیشی نظام ولایی تبدیل شد که رژیم در هراس و با سازمان دادن یک ضدّ انقلاب فرهنگی و به بهانه اینکه دانشگاههای ایران به "ستاد عملیاتی گروهک ها" تبدیل شده اند، به بستن دانشگاهها بمدت دو سال، تصفیه خونین دانشگاه ها، اعدام هزاران نفر و اخراج بیش از بیست هزار دانشجو و استاد دانشگاه اقدام کرد. بدنبال بازگشایی دانشگاه ها رژیم با تعیین سهمیه پنجاه درصدی برای نهادها و ارگانهای پلیسی و مذهبی، با برافراشتن سدهای مختلف سیاسی و ایدئولوژیک تلاش کرد تا راه ورود دانشجویان مترقی به دانشگاه ها را محدود کند. رژیم اما به این نیز بسنده نکرده و با متشکل کردن نیروهای خود در انجمن های اسلامی و سیاست ضدّ انسانی تفکیک جنسی تلاش کرد تا از شکل گیری تشکل های مستقل دانشجویی جلوگیری کرده و دانشگاه های ایران را به عرصه ای برای قدرت نمایی، به مرکزی برای برگزاری نماز جمعه، و به یک حوزه مذهبی -پلیسی تبدیل کند. سی سال پس از "انقلاب فرهنگی" نظام ولایی بر لزوم یک انقلاب فرهنگی دیگر تاکید میکند، سی سال پس از بخون کشیدن دانشگاه ها در سال ۵۹ رژیم همچنان و برای کنترل دانشگاه ها به بخون کشیدن کوی دانشگاه، بازداشت و شکنجه و اعدام دانشجویان دست میزند، و همچنان نیازمند تصفیه دانشگاه ها، اخراج دانشجویان و اساتید، و دستکاری در متون درسی است. سی سال تلاش برای تبدیل دانشگاه به کارخانه ای برای تربیت "سربازان امام زمان" با چنان شکستی مواجه شده که رژیم ناتوان از سازمان دادن تشکلهای وابسته بخود چاره ای ندارد مگر افزایش نقش و حضور سربازان سپاه و بسیج در دانشگاه ها. شکست سیاست اسلامیزه کردن دانشگاه و دانش، و شکست سیاست رژیم برای کنترل دانشگاه ها از طریق نهادهای وابسته بخود، راه را برای تشکل های مستقل دانشجویی و پیوند این جنبش با مبارزات صنفی، مدنی و سیاسی کارگران و زحمتکشان ایران هموار کرده است. برای بلفعل کردن ظرفیت عظیم جنبش دانشجویی در ایران اما درک روشن از مطالبات جنبش و سازمان دهی این مبارزات کاملا ضروری است.

در شرایط حاضر مطالبات جنبش دانشجویی عمدتا مطالباتی هستند که ناشی از تعمیق بحران اقتصادی، حذف یارانه ها و خصوصی کردن سیستم آموزشی و اثرات آن بر زندگی دانشجویان و خانواده های آنان از یکطرف، و سیاست های ارتجاعی رژیم در حوزه های آموزشی و تلفیق آموزش و مذهب و مداخله هر چه بیشتر دستگاه های امنیتی - نظامی رژیم در مراکز آموزشی از طرف دیگر است. مطالبات دانشجویان را میتوان در چند بخش تقسیم کرد:

اول، باید به آن دسته از مطالبات دانشجویان اشاره کرد که در ارتباط با مسایل اقتصادی قرار دارند، همچون خصوصی کردن سیستم آموزشی، افزایش هزینه تحصیل، کمبود خوابگاه و گرانی هزینه مسکن، گرانی هزینه رفت و آمد و افزایش روز افزون هزینه زندگی. در این عرصه مطالبات دانشجویان پیوند آشکار و عمیقی با مطالبات و نارضایتی های اکثریت مردم ایران  دارد. جنبش دانشجویی اگر که قرار است نقش تاریخی خود را بعنوان پیشتاز مبارزات مردم ایران ایفا کند، می تواند و باید مبارزه برای این دسته از مطالبات را به خارج از حوزه آموزشی و در ارتباط نزدیک با کارگران و تهیدستان شهری منتقل کند. نباید فراموش کرد جنبش دانشجویی ایران به عنوان مثال در سازمان دادن مبارزه علیه گران شدن بلیت اتوبوس شرکت واحد تهران در سال ۱۳۴۸ و تبدیل کردن آن به یک مبارزه توده ای علیه رژیم پهلوی و وادار کردن آن به عقب نشینی، نقش رهبری را ایفا کرد. همکاری و همبستگی دانشجویان با مبارزات کارگران در دوره اخیر و ویا اعتراضات دانشجویی به حذف یارانه ها در بعضی از دانشگاه ها از جمله در مشهد از چنین ظرفیت و امکانی خبر میدهند.

دو، خواست های صنفی دیگری هستند که به مسایل آموزشی همچون فقدان کادر علمی به دلیل حذف و تصفیه اساتید، کمبود آزمایشگاه، کتاب و کتابخانه و امکانات کامپیوتری مرتبطند.

سوم، باید به آندسته مطالبات صنفی دانشجویان اشاره کرد  که جنبه سیاسی و دمکراتیک پر دامنه ای دارند همچون آزادی های آکادمیک؛ مقابله با تصفیه دانشجویان و اساتید؛ لغو محدودیتها و تبعیضهای جنسی، ملی، مذهبی و طبقاتی؛ لغو سهمیه دستگاه های سرکوب رژیم؛ لغو سیستم گزینش و تفتیش عقاید دانشجویان و اساتید؛ و بالاخره جدایی مذهب از نظام آموزشی و ممنوعیت حضور نیروهای امنیتی و نظامی در محیط دانشگاه.

چهارم، نباید فراموش کرد که حماسه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در واکنش به خوش رقصی رژیم پهلوی برای امپریالیسم آمریکا و قدر دانی از نقش آن در سازمان دادن کودتای ۲۸ مرداد آفریده شد. واکنش دانشجویان به سفر نیکسون به ایران آنچنان برجسته و شجاعانه بود که دولت کودتا برای سرکوب دانشجویان به تیراندازی و کشتار دانشجویان متوسل شد. جنبش دانشجویی ایران از آن پس هر سال ۱۶ آذر را به نام روز دانشجو گرامی میدارد. در شرایطی که دولت های امپریالیستی ایران را در محاصره اقتصادی و نظامی خود قرار داده اند، وفاداری به سنت ضدّ امپریالیستی و دمکراتیک جنبش دانشجویی بیش از هر زمان دیگری حائز اهمیت است. منافع جنبش دانشجویی به منافع اکثریت عظیم مردم ایران، و تحقق دمکراسی و مطالبات دانشجویی به حق تعیین سرنوشت مردم ایران گره خورده است.

مبارزه برای این مطالبات اما بدون سازمان دهی مستقل تشکل های مترقی دانشجویی، بدون همبستگی و پیکار مشترک با جنبش های کارگری، زنان و ملیت های ایران ممکن نیست. شکست رژیم برای کنترل دانشگاه ها و ورشکستگی سیاست و نهادهای وابسته به رژیم راه را بیش از هر زمان دیگری برای سازمان دادن شبکه های مستقل، برای تلفیق کار علنی و نیمه علنی، و برای سازمان دادن گسترده ترین اشکال مبارزه علیه تعرض دولت و سرمایه به اکثریت عظیم کارگران و زحمتکشان ایران فراهم کرده است.

۱۴ آذر ۱۴۸۹ / ۵ دسامبر ۲۰۱۰

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©